بایگانی برچسب: s

پیشنهاد برای این روزها:

بچه حزب اللهیِ شاهنامه!

“من یک وقت گفتم که اسفندیار مثل این بچه حزب اللهی های امروز خود ماست! در فرهنگ شاهنامه یک حزب اللهی غیور دین خواه مبارز وجود دارد”. (رهبرانقلاب اسلامی؛۸۱/۱۱/۸)

 

اگر حزب اللهی امروز هم بخواهد مثل اسفندیار شاهنامه باشد:

– رویش دائم مثل روئین تنی اسفندیار!

– همیشه در صحنه و خسته نشو در هفت خان نبرد اسفندیار!

– نبردها در میدان های متفاوت مثل اسفندیار؛ از نبرد با گرگ و شیر و اژدها و سیمرغ تا نبرد با زن جادوگر اما فریبا!

را می خواهد.

 

اگر بخواهد از اسفندیار، تجربه فعال بسازد و “آینده از آن حزب اللهی هاست” را جای تراژدی اسفندیار شاهنامه قرار دهد؛ باید:

– در کنار دین خواهی و غیرت اش، مراقب نقطه ضعف اسفندیار (چشم اسفندیار) باشد!

صحنه را درست ببیند و دچار اشتباه محاسباتی نشود! اعتماد به خدا را هم از دست ندهد.

– بین ایران و انیران (=ضد ایرانیان) فرق بگذارد! آنجور که با ارجاسپ و توران (انیران) می جنگد با هم وطن و دارای خدمت (حتی اگر رستم نباشد) نجنگد!

در ایران گفتگو و حَکَم پذیری را بر نبرد ترجیح دهد!

پ.ن:

به روزهای سخت فحاشی و هتاکی و گفتگو گریزی آگاهم. همه دستِ همه انیران که رو شود، گفتگو ساز می گیرد!

 

محسن قنبریان

ایران و انیران!

حکیم فردوسی در شاهنامه، “انیران” (یا: نیران) را برای اقوام ضد ایرانی به کار می برد.

از جمله آنها رومیان (غربیان امروز) اند که چنین سودایی در سر دارند:

همه بومتان پاک ویران کنم از ایران به شمشیر، نیران کنم

حالا که دست لابی های صهیونیستی هم در تجمع برلین برملا شده، بهتر فلسفه پرچم های تجزیه ی ایران روشن می شود.

آن ۲درصدِ حاضر، جواب دهند با ایران اند یا انیران؟!

آیا حکومت‌ باید مردم را به بهشت ببرد؟ (بخش دوم)

 

امام علی(ع) می‌فرمایند: « اگر از من پیروى کنید، به خواست خدا شما را به راه بهشت حمل خواهم کرد، هر چند سخت و دشوار و پر از تلخى‌ها باشد.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۶)

یعنی حکومت در خدمت مردم خواهد بود تا این مسیر طی شود. به عبارتی حکومت وظیفه راه‌سازی و تسهیل کردن مسیر بهشت را دارد نه اینکه رونده را به زور بهشت ببرد.

آزادی فکر و حق انتخاب را نباید از افراد گرفت؛ بهشت بردن با زور و فشار و تحمیل نیست!

آیا این وظیفه حکومت به این معنی است که هیچ حکم اجباری و الزامی در اسلام نیست؟! اگر بهشت بردن با زور و اجبار نیست پس حد شرعی و احکام اجباری دین برای چیست؟!

اجرای حدود شرعی برای بهشت بردن شخص مجرم نیست؛ برای حفاظت از جامعه و باز ماندن مسیر درست است. مجازات زناکار و دزد و قاتل برای بهشت بردن آنها نیست، برای این است که خانواده، کسب و کار حلال و حق حیات در جامعه محترم شمرده شود و محفوظ بماند.

برخی از سیاست‌ها و سازوکارها هم در مسیر بهشت مانع ایجاد می‌کنند.

قاچاقچی بی‌حجابی و انحصارگر حجاب، تولید کننده‌های بی‌حجابی در جامعه هستند. بیشتر از بی‌حجاب باید با تولیدکننده‌های بی حجابی مبارزه شود.

صوت کامل این سخنرانی را از اینجا بشنوید.

تاریخ سخنرانی ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ است؛ ایده حجت الاسلام قنبریان برای مواجهه با مسئله بی‌حجابی را در این مطلب می‌توانید ببینید.

سهم نماز جمعه در جهاد تبیین

سواد تبیین!

منطقی ها می گویند؛ التزام به چیزی، التزام به لوازم آن هم هست.

اگر جهاد تبیین، واجب قطعی و فوری است (که هست)، لوازم آن هم باید مهیا شود.

تبیین اگر صرفاً رفع ابهامات و گره های ذهنی جوانان و جامعه هم باشد، علم و مهارت کافی در آن عرصه ها و بستره های ابهام زا را می خواهد.

نماز جمعه اگر تریبون رسمی و متیقنی برای این جهاد است، خطیبش باید قدرت رفع ابهام درعرصه های اقتصادی، روابط بین الملل و… را داشته باشد.

به شکل عجیبی خطبای پایتخت و شهرهای اصلی و بزرگ عموما اقتصاد یا روابط بین الملل و… را به شکل تفصیلی نمی دانند! لذا در ابهاماتِ مکرر این عرصه ها در حد شعار و کلیشه یا سرمقاله برخی روزنامه ها حاضر می شوند!

تبعیض در خطیب!

در رساله ها مساله ای به نام تبعیض در تقلید هست. یعنی وقتی مرجع اعلم در همه شئون زندگی پیدا نشد، مقلد، شئون خود را در هر بخش از اعلم آن بخش تقلید کند؛ مسائل عبادی از یک مرجع، مسائل اقتصادی از اعلم اقتصادی و…

به نظر می رسد در قحط الرجالِ متفکرینِ جامع مثل مطهری و بهشتی و… در مناصب، لازم باشد اقلا ترکیب و چینش خطبای شهرهای بزرگ طوری باشد که سرجمع از جامعیت آرمانهای انقلاب و اسلام دفاع شود.

محسوس و ملموس است حتی خطبه های پایتخت و قم و مشهد و… چنین پوشش متوازن و فراگیری ندارد و نوعا در جنبه های خاصی بسط دارد.

عجیب اینکه برخی مراکز مهم اصلا امام جمعه موقتی هم کنار خطیب اصلی نیست که احیانا گهگاهی از آرمانی مثل آزادی و جمهوریت و عدالت و… هم بگوید!

تکمیل جای تعویض!

وقتی مصالح امام جمعه گی های متوسط به پایین اما طولانی مدت برایم روشن نیست، نمیتوانم قضاوتی کنم؛ اما میتوان وقتی تعویض در مواردی نزدیک به محال است اقلا مطالبه تکمیل کرد.

به اقتضای جهاد تبیینی که عمدتا ابهاماتش گره خورده در بستره های اقتصادی، روابط خارجی، روشهای مدرن حکمرانی و… است؛ باید ترکیب خطبای کانون های اصلی به نفع جهاد تبیین همه جانبه تکمیل شود.

منظورم افزودن دکترحجه الاسلام های صرفا مدرک گرفته کنار خطبای مشهور نیست، بلکه صاحب نظرانی که با سواد تفصیلی و شناخت جزیی از عرصه های حکمرانی به نظرگاهی درست و انقلابی رسیده باشند.

محسن قنبریان

جهاد تبیین از سوی منتقدها!

آیا منتقدین و معترضین وضعیت موجود هم می توانند مشارکتی در جهاد تبیین داشته باشند؟! آنرا تخدیری و مُسکن نبینند؟!

ظاهرا اول باید از شنیدن نترسیم و مشکل ذهنی اینها را بیرون بکشیم یا اقلا حرفشان را بشنویم!

بین:

  1. گزارش عملکرد و پیشرفت ها،
  2. صنوف توجیه و توضیح عقب ماندگی‌ها و ضعف‌ها،

آیا چیز سومی برای تبیین وجود دارد؟!

چیز سوم را برای هلی‌بُرن جهادگران دو رسته بالا نمی‌خواهم؛ برای اضافه کردن احتمالی برخی منتقدین و معترضین به جهاد تبیین لازمش دارم!

منتقدها و معترض‌هایی که به عناد با جمهوری اسلامی نرسیده‌اند و حتی هنوز گوشی پی فرمان ولی فقیه دارند، همه‌شان مصرف کننده فضای رسانه‌ای دشمن نیستند! عده ای از آنها مستقیم درگیر بن‌بست‌نماها و عقب ماندگی‌ها هستند! دشمن از گزارش اینان می‌گیرد، نه حتما اینها از دشمن! قبول کنید برای این طیف؛ توجیهات یک طلبه در قم با ادله پیشینی و بعضا عرفانی، یا گزارش عملکرد و پیشرفت‌ها بوسیله رسانه ملی یا آتش به اختیارها، قانع کننده نباشد!

مثلا به کسی که نمونه‌ها او را به: کج ساختاری، فساد شبکه‌ای، حلقه‌های دربسته، سیستم‌های ضدتحولی و…رسانده؛ گزارش از موشک نقطه زن و سلول بنیادین کاری نمی‌کند! اگر بی‌باک باشد به شما خواهد گفت: ناپلئون‌ها و نازی‌ها هم پیشرفته شدند اما آزادی، عدالت، جمهوریت و… را واگذاشتند!

آن چیز سوم به نظر من:

تبیین درست و پیشرونده مساله‌های یاد شده است.

گزارش آن کج ساختار یا فساد و… را یک منتقد اهل کاوش منتشر می‌کند، یک متکلم نظام، در مقابل با ادله شبه عرفانی به “شیخ ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت” تاویل می‌برد!

 رسانه‌چی‌ها، آنرا متهم به ناامیدکردن مردم و افتادن در پازل دشمن می‌کنند! دشمن هم واقعا همین گزارش‌های بی مزد را مساله می‌کند! یعنی چتر تحلیل بر آن و موارد مشابه می‌اندازد و به اصول جمهوری اسلامی (مقاومت، استقلال، اصل ولایت فقیه و…) می‌کشاند!

در این روال، جهاد تبیین به نقاش و ستیز با هم و ذره‌ای شدن و پیروزی دشمن می‌انجامد.

اما؛ ردیابی آن مساله‌ها تا خاستگاه اصلی‌شان + تقابل با دشمن و اثبات اینکه از قضا آن خاستگاه و زایشگاه مشکل، ضداصول ج.ا است؛ جهاد تبیین سوم است که منتقدان انقلابی می‌توانند با دو رسته دیگر هم افزایی کنند!

مانع اصلی جهاد تبیین سوم، اصالت دادن به افراد در مقابل آرمان و اصول است. همان افراد و حلقه‌های خاص، ترجیح می‌دهند تحلیل دشمن پذیرش شود تا اینکه منافع یا سلیقه آنان تغییر کند! ترجیح می‌دهند تیر به اصول اصابت کند اما به سلیقه فکری یا منافع عملی آنان تعرضی نشود!

لذا آن ردیابی منسجم که نتیجه‌اش دفاع تفصیلی از اصول جمهوری اسلامی مقابل دشمن، اما همراه با مطالبه تغییر رویه‌ها و آدم‌هاست، جای جهاد تبیین، برچسب پازل دشمن می‌خورد تا بیرون شود! تعدادی جوان انقلابی در فرمان جهاد تبیین رهبر انقلاب جا نگرفتند و مخالف‌خوان شدند هم اصلا برایشان مهم نیست!

محسن قنبریان

تخطئه، هدیه الهی است؟!!

مهمترین اندیشه امام خمینی و جمهوری اسلامی ولایت مطلقه فقیه بود.

امام جمعه تهران قرائتی از آن ارائه کرد که موجب مباحثه و مکاتباتی بین ایشان و امام شد.

امام در عین پافشاری بر ولایت مطلقه، حق اشکال را به رسمیت شناخت و بالاتر تخطئه کردن (نسبت خطا دادن به همدیگر) را هم یک هدیه الهی شمرد:

“نباید ماها گمان کنیم که هر چه مى ‏گوییم و مى‏ کنیم کسى را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهى است براى رشد انسانها.” (امام خمینی۶۶/۱۰/۱۶)

براندازان فتنه جو از یکسو، متملّقان و طوطی صفتان از سوی دیگر این هدیه الهی را در جمهوری اسلامی کم و کمتر کردند؛ نسلی را پای منبر و تریبون باقی گذاشتند که اغلبِ هنرش کشف و اتهام زاویه های فکری و عملی با ولایت است!

ولیّ فقیه اما در کتاب طرح کلی، ایمان مقلدانه و متعصابه ی یک نسل را موجب سیل بی دینیِ نسل بعد می شمرد!

محسن قنبریان

 

دشمن داریم…!

  • چرا جامعه تشنه کلیپ های دو سه دقیقه ای بهشتی و مطهری است؟!
  •  آزادی را کم می کنیم، چون دشمن داریم!
  • جمهوریت را محدود می کنیم چون دشمن داریم!
  • دشمن هم دقیقاً همین را می خواهد!
    دشمن از هیچ چیز به اندازه این نفع نمی برد که جمهوری اسلامی را تبدیل کند به طالبان!

باتشکر از جنبش عَلَم بسیج مشکوه

 

مصاحبه/ ائتلاف عدالت و آزادی در حکومت علوی

مصاحبه حجت الاسلام قنبریان با روزنامه قدس تحت عنوان «ائتلاف عدالت و آزادی در حکومت علوی» منتشر می‌شود.

دریافت مصاحبه «ائتلاف عدالت و آزادی در حکومت علوی»

دریافت متن خارج از قالب روزنامه

  • تقابل عدالت و آزادی در غرب جدید
  • ائتلاف زیبای عدالت و آزادی در حکومت علی(ع)
  • عده ای آزادی او را برنتابیدند!
    او هم کسانی داشت که جگر خون کنند!
  • رئیس شرطه و فرمانده انتظامی اش…!
  • امام شهرک ۱۲۰۰۰نفری خوارج را علیرغم درخواست سرکوب، اجازه داد تا وقتی دست به اسلحه بردند…
  • ماجرای ۳۰نفری که میخواستند دیگر اطاعتش نکنند و مقاومت امام درقبال درخواست زندان کردن آنها…
  • عده ای هم عدالت او را برنتابیدند!
    از معاویه و عمرو عاص ها تا طلحه و زبیرها…
    حتی برادرش عقیل!
  • حتی حامی نظامی-فرهنگی اش نجاشی! همو که در صفین بیعت خون بسته بود و با شعرش هم از امام دفاع می کرد…
    اما امام حد براو جاری کرد بی تسامح!
    به معاویه فاش گفتند: تحمل عدالت علی(ع) را نداشتیم!

اگر پسندیدید در ایام شهادت امیرالمومنین(ع) به محبین شان هدیه‌اش دهید!

یک تجربه(۳) : تریبون آزاد یک ستاد

 یادم نمیرود شبی که جوانی پشت تریبون آمد و ضمن انتقادات حتی تعرضی به شهدا کرد! برخی مسن ترهای عرصه دفاع مقدس نیم خیز شدند اما با مهربانی به ایشان تذکری داده شد .

فردا شب آمد متنی از رو خواند همان انتقادات را داشت اما از توهین خالی بود و از شهدا و خانواده شهدا عذر خواست از سوی برگزار کنندگان هدیه ای به او داده شد و صحنه دیدنی ای شد.

چند ماه بعد منتقد تندگویی که پشت تریبون نمی آمد و معمولا بعد از پایان تریبون شخصی می آمد و بحث میکرد سراغ همان جوان رفته بود.

آن منتقد در جواب بنده که میگفتم چرا در تریبون نمیگویی؟ میگفت : میترسم!

حالا آن جوان سوژه ای شده بود برایش .

خود چند ماه بعد گفت سراغش رفتم ببینم واقعا متعرضش نشده اند ، دیدم گفت : اصلا!

 شکی نیست آزادی یکی از آرمانهای انقلاب و انتقاد یکی از حقوق مردم است امام خمینی ” تخطئه کردن مسئولین را یک هدیه الهی ” میخواند. چرا که باعث بهبود و تعالی است.

قبول کنیم تا این آرمان هنوز فاصله داریم .

گاه برنامه های چالش با یک مسئول و پرسش آزاد باید تا شورای تأمین یک شهر برود.

از آن سو این تنگ نظری های آدم های صرفا سیاسی و اجرایی و کمتر فکری و فرهنگی موجب شده ذهنیتی برای جوانان شایع شود که حق هیچ انتقادی نیست و بگیر و ببند است.

هرچه جامعه از شهید مطهری ها و بهشتی ها خالی تر شود جمع یاران انقلاب هم از آزادی نقد و تفکر بیشتر میترسند و ترجیح میدهند برنامه های کلیشه ای و تکراری خود را ولو با همان آدمهای تکراری تکرار کنند ، نکند با انتقادی نظام تضعیف شود!

 تجربه تریبون آزاد در ایام انتخابات ۹۲ کنار ستاد جلیلی از سوی بچه های حزب اللهی تجربه زیبایی بود.

شعار آزادی این بار نه در ستاد اصلاح طلبان که در ستاد اصولگرایان فریاد میشد. بین جمعیت می گشتیم و مخالف تر را می آوردیم پشت تریبون .

آزادی ، خانه زاد انقلاب اسلامی برای ایران معاصر بوده است و سزاوارتر از همه به اعطایش خود نیروهای مذهبی و انقلابی اند.

اگر بسته و امنیتی نیاندیشند و از یک پرسش نهراسند و کتابخوانها و اهل تحقیق خود را بیفزایند آنوقت از هر برنامه تبلیغی ، برای انقلاب رساتر است.

کسانی که آن شبها شاهد آن جمعیت و آن سعه صدر بودند ،اثرش را دیدند.

منتقدی با رگ گردن باد کرده که وقتی پشت تریبون می آمد اول سلام میکرد بعد مؤدبانه و منطقی حرف میزد و منتظر جواب میشد.

باور کنیم بسیاری از داد و بیدادها و حتی توهینها را آزادی نقد ، مؤدب و منطقی میکند.

میدانم برای برخی کمی جلوتر از اسلام و انقلاب رفته باید شاهدی موجه بیاورم.

توصیه میکنم دیدار حضرت آقا با دانشجویان را در ۹۱/۵/۱۶ حتما ببینند.

چند جمله ی آن:

“من عقیده ام این است که مسئولین باید در دانشگاهها شرکت کنند . رؤسای سه قوه، مسئولین میانی، رئیس صدا وسیما، مسئولین سپاه و نیروهای مسلح  اینها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرفهای گفتنی دانشجوها را بشنوند…”

در قبال احضار برخی منتقدین مسئولین به دادگاه :

” من هم عقیده ام همین است که در قبال اظهار نظر احیانا قدری تند یک جوان دانشجو خیلی نباید حساسیت وجود داشته باشد…”

و درباره حد انتقاد:

” یکی از دوستان دانشجوی عزیز گفتند که به ما میگویند : پازل دشمن را تکمیل نکنید! – این از حرفهایی است که بنده زیاد تکرار میکنم : پازل دشمن را نباید تکمیل کرد- ایشان میگویند خب پس انتقاد چه میشود ؟ انتقاد هم نکنیم؟! من اعتقاد ندارم که نباید انتقاد کرد…اصرار دارم بر این که جریان دانشجویی و جنبش دانشجویی موضع انتقادی خودش را حتما حفظ کند به هیچ وجه توصیه ما این نیست که شما انتقاد نکنید .خب چکار کنیم که این انتقاد تکمیل کننده پازل دشمن نباشد ؟ روی این مسأله فکر کنید .نه این که بگوییم تکمیل پازل دشمن که یک امر منفی است با لزوم انتقاد که یک امر مثبت است منافات دارد. نه؛ خب خود شما هم گفتید من انتقاد کردم ،در همه دنیا نقل هم شد اما هیچکس در دنیا ادعا نخواهد کرد که فلانی علیه نظام اسلامی یا فرض کنید که علیه تشکیلات اجرایی یا تقنینی کشور دارد اقدام میکند .خب شما هم همین جور انتقاد کنید”.

وقتی شبهای تبلیغات انتخابات ۹۲ دیدم طلاب و دانشجویانی در ستاد جای رجز خوانی ورشعار یا کارهای پست تر ، تریبون آزاد گذاشته و مخالف را برخود ترجیح داده و سپس به تدارک جواب منطقی اند امیدوار شدم که مطهری و بهشتی هایی در راه است و انقلاب اسلامی جاری است…

محسن قنبریان  ۹۵/۱۲/۲۳

گزارشی کوتاه از آن شبها را در کلیپ زیر ببینید