سخنرانی/ دُش مَن

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان، در ایام مناسبت آخر ماه صفر، با موضوع «دُش مَن» منتشر می‌شود.

دریافت جلسه نخست سخنرانی «دُش مَن» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه دوّم سخنرانی «دُش مَن» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه سوّم سخنرانی «دُش مَن» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه چهارم سخنرانی «دُش مَن» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه پنجم سخنرانی «دُش مَن» | “دریافت از پیوند کمکی

چکیده جلسه اول سخنرانی دُش من

اصل بحث ما این است که چقدر اجازه داریم از ارزش‌های اصیل دینی مثل عدالت، آزادی، مشورت با مردم و… به بهانه وجود دشمن و دشمنی عدول کنیم و اصلا آیا اجازه داریم یا نه و اگر اجازه داریم حدود و ثغورش چقدر است؟ تا کجا مجازیم نظم مولکولی و هندسی ارزش‌های دینی را به علت دشمنی دشمن تغییر بدهیم؟

ما تا چه حد مجازیم به خاطر وجود دشمن از ارزش‌هامان تنزّل کنیم؟ بعنوان مثال حفظ شخصیت‌ها و سرمایه‌های اجتماعی نظام دینی یک ارزش است و از آن طرف ارتباط مستقیم و رو در روی حاکم با مردم هم یک ارزش است. تا کجا می‌شود بخاطر حفظ شخصیّت‌ها، حاکمان را از مواجهه مستقیم با مردم منع کرد؟

در عهدنامه مالک اشتر امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرماید:

فَلا تُطَوِّلَنَّ احْتِجابَک عَنْ رَعِیتِک (نباید آمد و شدت با مردمت کم بشود که نه بتوانی از کف جامعه مشکلات را بفهمی و نه مردم بتوانند مستقیم و بی‌پرده مشکلاتشان را با تو در میان بگذارند) فَاِنَّ احْتِجابَ الْوُلاهِ عَنِ الرِّعِیهِ شُعْبَهٌ مِنَ الضّیقِ، وَ قِلَّهُ عِلْم بِالاْمُورِ (چراکه احتجاب حاکمان از مردم، باعث تنگی و #ضیق در امور مردم می‌شود و سینه مردم را تنگ می‌کند و علمت در کارها کم می‌شود) وَ الاْحْتِجابُ مِنْهُمْ یقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَهُ (احتجاب باعث می‌شود اموری که مردم در مترو و اتوبوس و تاکسی می‌گویند به گوشت نرسد. فقط  چند تا عدد و رقمی که زیر دستانت به تو می‌دهند را می‌فهمی و از حرف مردم در کف جامعه بی‌خبر می‌مانی) فَیصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْکبیرُ وَ یعْظُمُ الصَّغیرُ، وَ یقْبُحُ الْحَسَنُ، وَ یحْسُنُ الْقَبیح ُ (بین والی و مردم سوء تفاهم شکل می‌گیرد. چیزی که برای مردم خیلی مطلب مهمی هست، از نظر والی کم اهمیت می‌شود و چیزی که برای مردم خیلی مطلب مهم و دغدغه اصلی نیست برای والی پراهمیت می‌شود؛ مثل پدر و فرزندی که همدیگر را نبینند.)

احتجاب امر پسندیده‌ای نیست و به فتوای بعضی حرام است. از طرفی حاکم اگر بین مردم باشد، خب دشمن در بین مردم می‌تواند نفوذ کند و جان والی در خطر است. در بین این دو راهی چه باید کرد؟ مثلا در سیره پیامبر(ص) مواردی بوده است که حضرت رسول(ص) محافظ داشت؛ در دوره‌ای یک نفر در احد سه نفر محافظ داشت و محافظ داشتن منجر به احتجاب می‌شود ناخودآگاه.

امام مجتبی علیه‌السلام وقتی به خلافت رسید که سه خلیفه قبل از او ترور شده بودند و خود حضرت هم تهدید به ترور شده بود. معاویه جاسوس فرستاده بود در بصره و کوفه برای ترور حضرت. اشراف کوفه برای خیانت و ایجاد بلوا در کوفه از طرف معاویه اجیر شده بودند. حضرت چه باید می‌کرد؟ می‌توانست مثل خیلی از حاکم‌ها، محافظ و حجاب بین خودش و مردم درست کند و برای حفظ جان امام که کار لازم و واجبی هم هست، از مردم دوری کند؛ اما امام این کار را نکردند و دست به ابتکار جالبی زدند. حضرت زیر لباسشان، زره می‌پوشیدند. ایشان با این ابتکار هم اصول حفاظتی را رعایت کرد و هم بین مردم ماند. حضرت علی(ع) اولین کسی است که خانه کوچکی درست کرده بود که کسی که حاجتی داشت نامه می‌نوشت و خود حضرت می‌خواند و حاجتش را برآورده می‌کرد.

با این ابتکارات، حضرات به ما یاد دادند به بهانه دشمن و دشمنی نباید از همه ارزش‌های دینی (مثلا در پرده نبودن از مردم) دست کشید؛ چون اسلام را از کفر، فقط وجود پیغمبر(ص) متفاوت نکرده است؛ بلکه این ارزش‌های دینی است که اسلام و نظام اسلامی را از کفر و نظام طاغوتی متمایز می‌کند و اگر به بهانه دشمن و دشمنی در نظام دینی از ارزش‌هایمان عدول کنیم، در حقیقت دشمن به خواست خودش رسیده است و نظام دینی ما را از ما گرفته است.

چکیده جلسه دوم سخنرانی دُش من
  • حضرت زهرا(س) فرمود: طاعتنا نظاماً للمله: اطاعت ما نظام بخش آیین اسلام است(الفقیه ج۳ص۵۶۸)
    آیین، نظام هندسی و نظم مولکولی ای دارد که بسته به شرایط زمانه تغییراتی می کند گاه کلمه حق علیه یک جائر اولویت میشود گاه تعلیم و تعلم و… که در انسان ۲۵۰ساله معصوم مشاهده میشود.
  • اما اصول ثابتی هست که هیچ وقت نقض نمیشود و هیچ دشمنی نمیتواند آنرا بگیرد. دشمن، دشمنی اصلی خود را در به هم زدن این نظام قرار می دهد نه صرف دشمنی با آدم ها. حاضر بودند پیامبر را مقام و ثروت مکه دهند اما نظام ارزشی برآمده از بعثت او را به هم بزنند.
    “انما عماد الدین …العامه من الامه”(نامه۵۳) یکی از آن اصول است. مردم ستون دین اند چه در جنگ چه در صلح چه در نهضت چه حکومت! نه امام حسین نهضت خود را بر مردم تحمیل می کند و نه امام علی(ع) بیعت خود را
  • یکی دیگر از اصول ثابت، عدالت است در خطبه۲۲۴ می فرماید اگر اقالیم هفت گانه را به دستم دهید به اندازه پوست یک جو در دهان مورچه ای ظلم نمی کنم
  • از سیاسه عدل، استقصاء در عدل یعنی فراگیری آن است؛ جستجوی همه موارد و نمونه ها.

زنی از اشراف مدینه دزدی کرد،نزد پیامبر(ص) واسطه شدند تا حکم اجرا نشود، فرمود: قبلی های شما هلاک شدند چون وقتی شریفی دزدی می کرد، رهایش می کردند اما بر ضعیف اقامه حد می کردند. به خدا سوگند که اگر فاطمه(س) دزدی کند، دستش را قطع می کنم(طبقات الکبری ج۴ص۵۲)

این کارها ظاهرا دشمن را بیشتر و تقویت میکرد اما به بهانه دشمن از آن دست برنمی داشت.

  1. دو تابلوی درس آموز
    • وقتی دوستان و اصحاب می گفتند:”راعنا”(از “رَعَیَ” یعنی رعایتمان کن) یهودی در الفاظ عبری آنرا از “راعونه” می خوانند یعنی تحمیق مان کن، بقول امروزی ها خر مان کن! و این سوژه تخزیب جبهه اسلام میشد.
      آیه۱۰۴ بقره آمد و مسلمین را از این سوژه سازی ها برای دشمن منع کرد.
  2. اجرای حد شرب خمر بر نجاشی(هم دلاور صفین که عهد جنگ تا حد مرگ در رکاب حضرت امیر(ع) داشت و هم رسانه اصلی امام در هجو معاویه و مدح جبهه امام بود) او و قومش را دشمن کرد و به صف معاویه برد و رسانه پرقدرت شعر او علیه علی(ع) شد.

عجیب اینکه تخریب نجاشی دسیسه معاویه بود تا شراب بنوشد یا شهادت علیه او دهند و جبهه علی(ع) تضعیف شود [۱](المناقب ج۲ص۱۴۷و۱۴۸)

اما اینجا امام(ع) نگفت پازل دشمن را تکمیل نکنیم و مثلا لاپوشانی کنیم یا مخفی حد اجرا کنیم تا سوژه تخریب دشمن نشود!

 عجیب است که بعضی در جبهه حق در این اصول ثابت، دشمن و پازل دشمن را بهانه می کنند تا عدالت در دانه درشتی یا موارد خاصی یا در خودی ای اجرا نشود ؛ اما سوژه سازی زبانی و بیانی زیادی دست دشمن می دهند؛ در حالیکه آیه ۱۰۴ بقره از  مثل کار اینها صریحاً نهی کرده است!

(تفصیل را در فایل صوتی بشنوید)

[۱] برای دیدن متن به پیوست جلسه دوم رجوع کنید

چکیده جلسه سوم سخنرانی دُش من

یک آیه محوری:

“لایَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قوم علی اَلّا تَعدِلوا…”

-لایجرمنّکم: یعنی شما را به جرم نیاندازد

-شنآن: اغلب عداوت و دشمنی معنا کرده اند اما ظاهراً نام سبب بر مسبب است. الفروق فی اللغه در فرق بین عداوت و شنآن آورده، شنآن، طلب عیب کردن بر فعل دیگری از روی عداوت و دشمنی است.

این معنا متناسب با شان نزول آیه “اِنَّ شانئَک هو الابتر” هم هست؛ چون او فقط دشمنی نمی کرد دنبال عیب گیری از پیامبر(ص) بود.

معنای آیه: عیب خواهی/جویی دشمن موجب به جرم افتادن شما نشود که عدالت نورزید!

  • این لزوم عدالت ورزی در هردو جانب تصویر دارد:

– هم در جانب دشمن: مثلا مُثله اش نکنید، دشنام ندهید و…

– هم جانب خودی و مردم!

  • استعمال آیه توسط امیرالمومنین برای اجرای عدالت بر خودی!
  • نجاشی شاعر رسانه ای جبهه علوی و دلاور صفین به دسیسه معاویه دچار شد در پازلی که شراب بخورد یا شهادت علیه او بر شرابخواری اقامه شود[۱]! (بلغ معاویه انّ النجاشی هجاه فدَسَّ قوماً شهدوا علیه عند امیر المومنین انّه شرب الخمر…/ المناقب ج۲ص۱۴۷و۱۴۸)
  • حضرت امیر(ع) علیرغم وساطت بزرگان طایفه بر او حد جاری کرد. و این موجب شد او و برخی از قومش به معاویه بپیوندند و اینبار رسانه اش علیه حضرت امیر(ع) بکار افتند!

در اعتراض دوستان نجاشی فرمود: او مردی از مسلمین بود که حرمت حریمی از خدا را شکست و بر او حد جاری شد تا کفاره گناهش باشد خداوند متعال می فرماید: لایجرمنکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا

 یعنی سوژه سازی معاویه و دسیسه دشمن مانع نشود که عدالت بر دوستان جاری کنید!

  • معنای جدید پازل دشمن!

معنای پازل دشمن فقط این نیست که مطالبه ای را اگر رسانه دشمن پوشش داد، پازل دشمن باشد.

رهبر انقلاب فرمود: آنها[دشمنان] حاضر نیستند ببینند در مقابل چشمشان پرچم دین و دموکراسی روی یک عَلَم برافراشته شود سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند”(۸۲/۳/۱۴)

 پس کسانی که در تفسیر یا تقنین یا اجرا از نقش مردم می کاهند هم پازل دشمن را کامل می کنند[۲]!

  • سیره امام مجتبی(ع)

وقتی دائم سران سپاه خریده میشوند، جاسوسها بین لشکرند و حتی معاویه نامه خیانت فرماندهان را می فرستد، به چشم اهل سیاست جای استبداد و زهرچشم گیری و حلقه سازی های امنیتی است اما امام حسن(ع) در این شرایط هم برای ادامه یا صلح به سیره رسول الله، از مردم مشورت گرفت! و اصل عدم تحمیل را رعایت کرد. گرچه به آنها گفت پیشنهاد معاویه نه انصاف است نه عزت!

با وجودی که سپاه قیس هنوز می جنگید، وقتی مردم گفتند البقیه البقیه!(باقیمانده را نگه دار)

پذیرفت…(تفصیل ماجرا را در فایل صوتی بشنوید)

چکیده جلسه پنجم سخنرانی دُش من

آیه ای دیگر

“…وَاستَقِم کما اُمرتَ وَلا تَتَّبِع اَهوائَهُم…”(۱۵شوری)

آن گونه که فرمان یافتی استقامت کن و از اهواء دشمنان پیروی نکن.

– تفاوت این آیه با ۱۱۲هود جلسه قبل بحث شد. این استقامت در مقابل دشمن، شایع ترین معنای مراقبت از دشمن و دشمن شناسی در ایران معاصر است ؛ لُب اش این است که مقابل دشمن کوتاه نیا!

این بُعد هم (در کنار ابعاد گذشته) مهم است.

در ابعاد گذشته ممکن بود بخاطر وجودِ دشمن، آزادی و مردمسالاری و حقوق ملت از سوی دشمن زدگان کاهش یابد؛ در این بُعد ممکن است استقلال و امنیت یا پیشرفت بخاطر دشمنی ها کاهش و سازش یابد!

تبعیض در آرمانها؛ بدترین تبعیض ها!

متاسفانه دو جناح سیاسی کشور بدترین تبعیض را -که تبعیض در ارزشها و آرمانهاست- موجب شده اند. این از تبعیض حقوق و دستمزد و تبعیض در امکانات استانی و… بدتر است!

  • جناح اصولگرا غالباً بخاطر دشمن زدگی ، مردم سالاری، جمهوریت، آزادی و… را بی محل گذاشته یا می کاهد!(که شبهای قبل پرداخته شد)
  • جناح اصلاح طلب غالباً دشمن را توهم و بنام دشمنی زدایی (تنش زدایی) ، استقلال و پیشرفت و امنیت را وا میگذارند!

یک سند: روزنامه شرق در۸۳/۱۱/۲۹در گزارش نشست های “تا دموکراسی” سخنان آقای حجاریان را در نشست پایانی چنین گزارش کرد:[عین کلمات از خود آن روزنامه]: «”آقای جان کین استاد دانشگاه کمبریج لندن که واضع لفظ جامعه مدنی است،مدتی پیش به ایران آمد.بحث های زیادی باهم داشتیم. دیدم خیلی از موضوعاتی که مطرح می کند،مباحث جدی وجدیدی است که درباره آن فکر هم نکرده ام.”… سخنران نشست پایانی تا دموکراسی با اشاره به حوادث عراق و افغانستان توضیح داد: “در حال حاضر نوع جدید دموکراسی با اسم ” دموکراسی برون زا” پیدا شده است. در این الگو چون “دمو” (توده مردم عراق) برای تغییر “کراسی” (حکومت) خود توان نداشت، در نتیجه آمریکا به یاری “دمو” آمد و پدیده تازه ای شکل گرفت با عنوان “دمو آمریکا کراسی“(!) ما نیاز داریم این پدیده را مورد بحث و بررسی و مطالعه قرار دهیم و ببینیم که از لحاظ اخلاقی آیا مجاز هستیم به این نوع دموکراسی تن دهیم؟! کفه استقلال کشور سنگین تراست یا مقابله با استبداد؟”(!)»

سابقه عملکرد این طیف جواب سؤال آخر را معلوم می کند.

مردم ایران چه گناهی دارند که استقلال و پیشرفت و امنیت را با جمهوریت و آزادی می خواهند؟! اما بین این دو جناح مخیر به انتخاب یکی هستند!

قانون اساسی تصریح دارد: هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد بنام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی،اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقرارت، سلب کند(اصل۹).

تعیین شرایط اضطراری و محدودیت های ضروری فقط با تصویب مجلس و حداکثر برای ۳۰روز است(اصل۷۹)!

سیره امام رضا(ع)

با تدابیر ائمه قبل، نهضت تشیع در عصر امام رضا(ع) یک قدرت شد. چاره ای جز به رسمیت شماری اش نبود. مامون با ولایتعهدی می خواست این قدرت را به خود ضمیمه کند؛ و در دو بعد از آن سوء استفاده کند:

– اول امضای امام نهضت را پای کارهای فاسد امپراطوری عباسی بیاورد

– دوم جنبش های رهایی بخش پیرامونی علیه خود را به واسطه توافق با امام رضا(ع)، ساکت و منحل کند.

امام رضا(ع) در مقابل هردو نقشه ایستاد. لا تتبع اهوائهم را با استقامت خود محقق کرد:

– به حسب روایت صحیح معمر بن خلاد، مشروط به اینکه در هیچ انفاذ حکمی با مامون همکاری نکند، ولایتعهدی را پذیرفت۱(ابطال نقشه اول)

– به حسب روایت صحیح دیگر وقتی مامون از ایشان خواست که به مطیعین شان -که در نواحی مختلف دست به قیام زده بودند- نامه بنویسد، امام قبول نکرد و فرمود: “این ولایتعهدی نعمتی برمن نیافزوده نامه های من در شرق و غرب امپراطوری نفوذ داشت[۱]…”

نه فقط حفظ استقلال خود در مقابل دشمن قسم خورده لازم است بلکه حق فروختن جنبش های رهایی بخش و معامله با دشمن سر حزب الله و یمن و… هم نداریم.

پیوست: فیش های تفسیری رهبر انقلاب درباره آیه ۱۵شوری را اینجا ببینید:

[۱] الکافی ج۸ص۱۵۱

[۱] به پیوست جلسه دوم رجوع کنید

[۲] سخنان رهبر انقلاب در ۱۴خرداد ۱۴۰۰صریح در این معناست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *