بایگانی برچسب: s

نقطه‌ی سقوط!

طوفان الاقصی کدام نقطه بحران اسرائیل را فعال کرد؟

ایده‌ای برای صلح و سازش خواهان با اسرائیل در قبال فلسطین!

اگر واقع بینی کامل را لحاظ کنیم:

  1. درصدی از جامعه ایرانی هستند که پایان دشمنی با اسرائیل و حتی رسمیت شناختن او را نظر دارند (به حسب برخی پیمایش ها از اسفند۱۴۰۱ تا دی۱۴۰۲ بخاطر جنایات غزه، جمعیت این گروه ۶تا۷درصد کاهش یافته اما حدود۲۲٪ از جامعه ایرانی هستند).
    نتیجه: علی القاعده اینها در راه حل فلسطین جای مقاومت و جهاد، جانب ایده هایی مثل دو دولتی، کنفدراسیونی و… می ایستند.
  2. همزمان با نتیجه قبل، در مساله حقانیت فلسطین در قبال اسرائیل در جنگ اخیر، جامعه ایرانی ۸۲٪جانب فلسطین است! (بقیه هم همه اسرائیل را انتخاب نکرده اند بلکه عده ای نمی دانم و بی جواب گذاشته‌اند[۱])
    یعنی: تعداد زیادی از کسانی که دشمنی با اسرائیل را نمی خواهند، باز جنایات اسرائیل را محکوم می کنند و جانب فلسطین می ایستند.
  3. در دنیای امروز که حقانیت فلسطین و جنایات اسرائیل با صدای بلند در میادین و خیابان های اروپایی و دانشگاه های آمریکایی فریاد می شود، کسانی که با حماس و مقاومت و جهاد همراه نباشند هم برای فلسطین در قبال جنایات اسرائیل کاری می کنند.
    غیر از راهپیمایی انواع ابتکارات (که مجال شمارشش نیست) یکی از ابتکارات نخبگانی در روزهای اخیر، دادگاه غزه (Gaza Tribunal) در لندن است.
    این دادگاه مردمی به ابتکار ریچارد فالک گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور فلسطین با حضور بیش از ۱۰۰چهره دانشگاهی و نخبگان و فعالان حوزه های مختلف از سراسر جهان تشکیل شد و سه مرحله طی خواهد کرد:
    ۲روز اخیر در لندن که بحث درباره تعیین استراتژی های عملیاتی و هم نشست ویژه با نمایندگان گروه های حقوق بشری و سازمان های جامعه مدنی حامی فلسطین را پی گرفت.
    مرحله دوم در ماه مه۲۰۲۵ در سارایو برنامه ریزی شده که اظهارات شاهدان و نمایندگان و وکلای گروه های آسیب دیده را شنیده و پیش نویس اعلامیه ها و مواضع را علنی خواهد کرد
    مرحله سوم و نهایی اکتبر۲۰۲۵ در استانبول ترکیه تشکیل می شود. کمیته کارشناسان پیش نویس ها و تصمیمات دادگاه را ارائه می کنند. توصیه های معتبر حقوقی، افزایش آگاهی و اطلاع رسانی جهانی درباره بحران غزه و تصمیماتی ویژه را برمبنای فرآیند دادگاه اعلام خواهند کرد.
  4. این دادگاه مردم نهاد، جایگزینی برای محاکم بین المللی در وضعیت کوتاهی و تقصیرهای آنهاست؛ تا زمینه ای برای طرح شکایات از سوی جامعه مدنی و بررسی آنها صورت گیرد.
    سابق بر این دادگاه موسوم به #دادگاه_راسل توسط راسل و سارتر و تعدادی از متفکران جهان جنایات جنگی آمریکا در ویتنام را بررسی و تاثیری جهانی گذاشتند. دادگاه راسل حتی بعد به جنایات اسرائیل در غزه هم پرداخت.
    این راه برای متفکرانِ منتقد از سیاستهای دولتها و جامعه جهانی باز بوده است.
    حال سؤال مهم این است:
    هرچه در بین اسامی برجستگان و متفکران دادگاه غزه می گردیم نامی از دگر اندیشان و اصلاح طلبانِ صلح طلب ایرانی، اعضای مجمع محققان حوزه (تئوریسین های حوزوی طرح دو دولتی) و مانند اینها نمی بینیم!
    اینها هم لابد جنایات اسرائیل را محکوم می کنند(چنانچه در برخی بیانیه هایشان هست)؛ اما چرا فقط در مخالفتِ سیاست رسمی جمهوری اسلامی و جریان مقاومت، افق گشایی می کنند تا صدای دو دولتی در فلسطین از قم به جهان مخابره شود؟!
    چرا برای جنایاتی که محکوم می کنند، ابتکاری مثل دادگاه غزه ندارند یا در مثل آن مشارکت نمی کنند؟!
    حامیانی که از تکثر آراء دم می زنند و برخورد با اینان را مغایر آزادی بیان و… می دانند، چرا از این طیف نمی خواهند برای همان جنایاتی که محکوم می کنند در ابتکاری جهانی شرکت کنند و فشاری بر اسرائیل آورند؟!
    این، اقل کار برای ماندن در جبهه حق و جانب مظلومی است که ظاهرا خودشان معترف به حق و ظلم اش هستند!
  5. انور ابراهیم نخست وزیر مالزی از قانونگذاران مالزی خواست پیش نویس قطعنامه ای برای مجمع عمومی سازمان ملل آماده کنند که اسرائیل را از عضویت در این سازمان حذف کند!
    واقعا برایم سؤال است مثل فرهنگستان علوم ایران که چهره های حقوقی و فلسفی و…در خود دارد چگونه برای یک جمله مهمانی در رسانه ملی، بیانیه صادر می کند تا از به زعم خود تئوریزه کردن جنگ جلوگیری کند؛ اما با وجود نزدیکی برخی اعضاء به دولت کنونی، هرگز ابتکاری مثل مالزی را به پزشکیان و عراقچی پیشنهاد نمی کند؟!!

واقعا چرا همیشه روشنفکران و دگر اندیشان ما در غش کردن، در قسمت بانوان می افتند؟!!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۸/۱۵

[۱] پیمایش تحلیل اجتماعی متا، پژوهش داده های دی۱۴۰۲ تا مهر۱۴۰۳ که البته همه مواردش انتشار عمومی نیافته؛ البته مناقشه در اعداد نیست اصل حرف بدون درصد خاص هم ثابت است.

قصه‌ی هادی و مادی!

“چند سال قبل از این، یکی از مجلات کشورهای عربی، یک مقاله ای به قلم یک نویسنده معروفی نوشته بود؛ دو جوان را که از دنیا رفته و کشته شده بودند، مقایسه کرده بود. این مقاله در کشورهای عربی خیلی صدا کرد.

یکی از این دو جوان، پسر سید حسن نصرالله به نام سید هادی بود. این جوان بیست و یکی دو ساله در مبارزات حزب الله علیه اسرائیل با شجاعت در جبهه حضور پیدا کرده و شهید شده بود.

یکی هم پسر یکی از سرمایه دارهای عرب بود که همراه یکی از شاهزاده خانم های انگلیسی در یک تصادف کشته شدند!

آن هم کشته شد، این هم کشته شد.

این با یکی از همین زن های خاندان سلطنتی انگلیس برای عیاشی رفته بود و اسمش “محمد” بود. در زبان معمولی همین پرورش یافته های فرهنگ مادّی، محمد را “مادی” می گفتند. این مقاله اسمش این بود:

“بین هادی و مادی”!

این سید هادی کشته شده در جوانی، آن محمد کشته شده در جوانی؛ هر دو مرگ است.

هر دو برای وابستگان و پدر مادرشان فقدان است و از لحاظ ارتباط طبیعی یک وضعیت دارد.

اما ببینید فاصله بین این دو تا چقدر است؟

یکی جهاد در راه خدا، مرگ در راه عظمت، دین و معارف الهی، در راه استوار کردن یک حقیقت بزرگ که مایه سعادت انسانهاست.

یکی هم مرگ در راه خواسته های حقیر و پست حیوانی یک انسان و یک بشر که در حد حیوان، یک خواسته ای دارد و در آن راه می میرد.”

(رهبر انقلاب اسلامی/ نقل از سپاه مولود انقلاب ص۹۰۴و۹۰۵)

پ.ن:

سید حسن: شهادت شهید هادی نشانه ایست که ما فرزندان مان را برای آینده نگه نمی داریم!

محسن قنبریان

پادکست/ مسئولیت ما در دوران جنگ وجودی

سخنرانی/ وجوب جهاد دفاعی (درباره فلسطین و لبنان)

درسهایی از نهج البلاغه

حجت الاسلام قنبریان؛ ۱۱ آبان ۱۴۰۳

سه مبارزه ای که نباید بین شان خلط کرد!

  1. قیام درون جامعه اسلامی علیه جائر یا غاصب برای تشکیل حکومت ولایی
    وجوبش منوط به شرائط و نداشتن توالی فاسد
    خطبه۵ در اینباره (افلح من نهض بجناح اواستسلم فاَراح)
    – شرائط مثل یار و ناصر
    – توالی فاسد مثل ارتداد عمومی (ر.ک: ولایه اللهیه الاسلامیه/ آیت الله مومن/ ج۱ص۱۷۲الی۱۷۸)
    روایات تقیه و احلاس بیوت و مانند آن متعلق به این نوع مبارزه است.
  2. جهاد ابتدایی با مشرکان
    منوط به حضور و اذن امام (بنابر مشهور)
    واجب کفایی بر مردان سالم و توانا
    صدر خطبه۱۴۶ در اینباره است…
    الان محل ابتلاء ما نیست!
  3. جهاد دفاعی؛ که برخی فقهاء تا ۴قسم شمرده اند:
    ۱. برای حفظ اساس اسلام دربرابر هجوم کفر، به هدف محو اسلام
    ۲. برای دفع متجاوزان به خون و ناموس مسلمانان(چه کافر چه ناصبی)
    – غارات در زمان امیر(ع)، داعش در زمان ما
    ۳. برای دفاع از مسلمانانی که با گروهی از کفار درگیرند و ترس مسلط شدن کفار بر آنان است (ولو اساس اسلام در خطر نیست)
    – دیروز جنگ ایران و روس، الان لبنان و اسرائیل
    ۴. بیرون راندن کافران اشغالگر از سرزمین اسلامی
    – مثل الان فلسطین
    – این اقسام را کاشف الغطاء افضل و کشته اش را مثل شهید در رکاب حسین(ع) می شمارد!
    اغلب صور این جهاد : بی نیاز اذن امام و فقیه/ واجب بر مرد و زن، کوچک و بزرگ، سالم و بیمار، دور و نزدیک!/ جواز همکاری با سلطان جائر در آن/ و…
    ذیل خطبه۱۴۶ و خطبه های ۲۷ در اینباره است.

گلایه ای از حوزه در اینباره

دانلود سخنرانی «وجوب جهاد دفاعی (درباره فلسطین و لبنان)» | “دانلود از پیوند کمکی

موقعیت را بفهمیم

سرگردانی یهود در زمین است،
سرگردانی شیعه در زمان!

فایل کامل این سخنرانی

پیوست: سلسله مباحث عقوبت تیه!

حجت الاسلام قنبریان

جنگ وجودی

جنگ وجودی؛ در تفسیر قائد قرآنی حزب الله: شهید ابراهیم عقیل!

شهید ابراهیم عقیل را این روزها با نکات عرفانی و قرآنی منتشر شده اش کمی می شناسیم. درک عمیقش از توحید افعالی درون معرکه و میدان از آن جمله بود.

او که هر روز و سحرگاه با قرآن مانوس بوده و هم برای دختران و هم برای نیروهایش دائم از قرآن می گفته، یک قاعد و تماشاگر نیست؛ که حرف های حق و درست را نابجا بخواند و مجوّز سکون و بی تحرکی کند؛ بلکه بالعکس همه سخن از تکلیف و مواجهه و دیدن وعده های الهی درون این معرکه است.

در این قطعه زیبا مواجهه طالوت و جالوت را به رخ می کشد…

جنگ وجودی را چنین معنا می کند:

ما از نظر وجودی در خطر هستیم اگر به آنچه در قرآن آمده پایبند نباشیم!

مرادش از گفته قرآن این حقیقت است که تکلیف جهاد و دفاع، همیشه مبتنی بر تعداد و برابری سلاح نیست! به تعبیر ما طلبه ها اینها “شرط وجوب” دفاع و مقاومت نیست، “شرط واجب” است (استطاعت برای حج نیست، آب برای وضوست که باید به قدر لازم تحصیل شود). پس نباید نابرابری اش موجب ترک تکلیف شود.

خطر وجودی برای جبهه حق در یک جنگ وجودی این است که سلاح و عدد را شرط وجوب بگیرد و از تکلیفِ مواجهه بگریزد!

در مقابل اگر به تکلیفش علیرغم نابرابری سلاح و… عمل کرد؛ فرمانده عقیل می گوید: محال است جز خیر ببیند چون در انجام تکلیف محال است نتیجه شر باشد!(ویدئوی دوم)

اینگونه فهم ها و بیان ها چقدر اعتقادی و عرفانی و در عین حال عمل گرا و جهادی است و چقدر با بیانات تخدیری و تحرک سوز فاصله دارد.

محسن قنبریان

مقاومت مردم پایه!

نقشه امام، بنای یک نظم مدنی-سیاسی بر اساس عقلانیت اسلامی بود که دو رکن اصلی داشت: سپردن کارها به دست مردم/ حرکت در چارچوب شریعت. (ر.ک:رهبری۱۴خرداد۹۳)

روح و معنای جمهوری اسلامی دقیقا همین است.

در این مدنیت جدید، همه امور چنین رقم می خورد:

مردم‌سالاری یعنی بر اساس دین، سالارِ زندگیِ جامعه، خود مردمند(رهبری۹۵/۹/۳)

مقوله مقاومت، استثناء نیست و درون آن نظم باید دیده شود. اصلا ابتکار ملت ایران، یکی همین است.

در مقاومت مردم پایه بلکه مردمسالار:

  1. گفتمان مقاومت -با تنوع سیاسی و بدون دیکته- درون مردم شکل و رواج می یابد. بی تفاوتی و تخدیر یا تفویض کار به مسئولین و تنزل به تماشاگری منع می شود.
    هیچ موشک و پهپادی جای این مردم پایه گی را نمی گیرد.
  2. رابطه ملت و مسئولین، رابطه اعتماد و هم نظارت است.
    مسئولین بعداز احراز صلاحیت، برآمده از اراده ملت اند، پس مورد اعتمادند اما به تعبیر بهشتی: “مردم اداره کننده و نظارت کننده واقعی این انقلابند”(ولایت، رهبری ص۲۴۸)
  3. در این مدنیت ابتکاری، نظارت و پیگیری غیر از “دخالت” است (ر.ک: مبانی نظری قانون اساسی/ بهشتی ص۵۴)
    پس مثلا با اطلاع کم، کسی زمان یا نحوه عملیات نظامی یا… را معلوم نمی کند!
  4. مسئولین در طراحی ها باید ملت ایران، فکر و انگیزه و آمادگیِ موجودشان را خوب بشناسند و درست بفهمند، بر اساس آن، کیفیت کار مقاومت و مقابله با دشمن و… را تشخیص دهند.
  5. برآیند طراحی و اجرا باید تصحیح خطای محاسباتی و درک درستِ “دوست” و “دشمن” از اراده و قدرت ملت ایران باشد.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۸/۷

سخنرانی/ مقاومت برای زندگی

سخنرانی حجت الاسلام قنبریان در گرامیداشت شهدای مقاومت ۱۴۰۳/۸/۴

آیا مقاومت فقط ضرورتی دینی، ایدئولوژیک یا برای حفظ یک مسجد برای مسلمانان است؟!

مقاومت برای زندگی کردن است در غزه جوری ، در ایران جور دیگر

سیر سریع ماجرا:

  • سرمایه داری اول مسیحیت را متناسب سازی کرد: پروتستان، اخلاق سرمایه داری
  • جنگ جهانی، تجزیه امت اسلام و ایجاد کشورها روی گسل
  • یهود هم تناسب سازی شد: صهیونیزم!
  • مسیحیان صهیونیست مصرّ بر تشکیل اسرائیل در فلسطین
  • گام اول: مشروعیت سازی برای اسرائیل: از هالیوود تا جشن های ۲۵۰۰ساله پادشاهی ایران
  • از ۱۱سپتامبر؛ توسعه و تجارت بمثابه سلاح!
  • متناسب سازی اسلام: پیمان ابراهیم؛ اسلام صهیونیزم!
  • گام دوم: طراحی برای محور توسعه و تجارت منطقه کردن اسرائیل!
  • صلح مصر و اردن در اسلو با امارات و بحرین در پیمان ابراهیم فرق دارد!

مقاومت برای زندگی:

  • در غزه: شهربند غزه مقابل شهروند اسرائیل!
    چاره ای جز ۷اکتبر نماند!
  • در ایران و منطقه:
    کریدور آی مک؛ توسعه جنوب خلیج فارس در گرو عقب ماندگی شمال/ خدمت ۷اکتبر به ایران!
  • هم سرنوشتی ما و محور مقاومت

دانلود سخنرانی «مقاومت برای زندگی» | “دانلود از پیوند کمکی

یحیای متأسی

قَالَ الصادق (ع):

اَلشِّیعَهُ ثلاثهٌ مُحِبٌّ وادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَیِّنٌ بِنا وَ نحنُ زَیْنٌ لِمَنْ تَزَیَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْکِلٌ بِنا اَلنّاسَ و مَنِ اسْتَأْکَلَ بِنا اِفْتقرَ.

شیعه سه نوع است: دوستدارِ مهر ورز [متعهد] که او از ما اهلبیت است، و شیعه اى که خود را به ما مى آراید و ما مایه آراستگى کسى هستیم که خود را به ما بیاراید ، و شیعه اى که ما را وسیله ارتزاق خود قرار مى دهد و چنین کسی فقیر مى شود .

اگر نان خور با نام اهلبیت -حتی اگر تعهدی زنده و در صحنه به مکتب آنها نداشته باشد- از اقسام شیعه(ولو اسمی) است؛ محب متأسی هم که عمل و تعهد خود را از نسخه اهلبیت می گیرد و عمل بجایش را به سیره آنان تزیین می کند، اهلبیت او را می آرایند و او هم قسمی از شیعه (اقلا متشیع) است.

از وقتی تحریم، سزای انتخابات دموکراتیک مردم فلسطین مقابل محمود عباس، شد و غزه بزرگترین زندان روباز دنیا شد؛ چاره ای جز تسلیم و ننگ یا مرگ شرافتمندانه نماند.

سرور آزادگان آموزش داده بود که در چنین شرایطی باید مقاومت عاشورایی کرد.

یحیی سنوار در مختصات تسلیم و ننگ یا مقاومت و مرگ شرافتمندانه به حسین(ع) تاسی کرد در نامه هایش آمده: “باید در مسیری که شروع کرده ایم پیش برویم یا بگذار کربلای جدید رخ دهد!”

تا لحظه آخرش هم همین را نشان داد!

عجیب این است که قسم نازل حدیث امام صادق(ع) که “صله دلبخواه بانی” را “پاکتِ  تکسّب با نام اهلبیت” کرده اند به قسم دوم طعن بزنند!

عجیب تر وقتی که برای قسم اول -مالک ها و سید حسن ها- هم کار در خوری نکنند!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲۷