بایگانی برچسب: s

صدا و سیما/ ۰۲۰۱۱۹ – علی علیه‌السلام و نظام طبقاتی بازمانده از قبل!

برنامه علامت پخش شده از شبکه دو سیما، در فروردین ماه ۱۴۰۲ فصل دوّم خود با عنوان «کوفه؛ نقطه، سرخط» را روی آنتن دارد. در این فصل نیز حجت الاسلام قنبریان بعنوان کارشناس حضور دارد. قسمت اول این مجموعه منتشر می‌شود.

  • برخی اصناف چگونه ممکن است طبقه فرادست شوند؟!
  • در تجربه فتوحات چنین شد:
    تبعیض دریافت بیت المال به برخی امکان تصاحب صنف دیگر هم داد!
  • امیران سپاه/ صاحبان اقطاع زمین/ تاجران غله و دام هم شدند!

راه حل های امیرالمومنین(ع)

  1. طرح پیشینی: مهندسی اجتماعیِ تسخیر طرفینی اصناف، همه وابسته به هم و سامان یافته به هم، توزیع عادلانه منزلت اجتماعی و امتناع طبقه شدن[۱].
  2. تنظیم گری پسینی:
  • منع از تجمیع شغلها بخصوص بین والیان و امیران
  • تنظیم درونی هر صنف (تاجران و صنعتگران برای نمونه)
  • امکان آفرینی برای تحرک اقتصادی طبقات فرودست

* توضیح و تکمیل ارائه در ضمن گفتگو و پرسشها صورت می گیرد.

[۱] تسخیر طرفینی در آیه ۳۲ زخرف را در بیان شهید مطهری(ص۵۴تا۵۸) اینجا ببینید.

دریافت صوت «۰۲۰۱۱۹ – علی علیه‌السلام و نظام طبقاتی بازمانده از قبل!» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن صدا و سیما/ ۰۲۰۱۱۹ – علی علیه‌السلام و نظام طبقاتی بازمانده از قبل!

آیاتی برای درنگ ۴

قسط در نظام اقتصاد و نظام اعتقاد!

وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَهً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ

قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ ۖ وَأَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ ۚ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ

(۲۸و۲۹ اعراف)

مشرکان فحشای خود را به خدا نسبت می دادند! خداوند به پیامبر(ص) می فرماید بگو خدا امر به فحشاء نمی کند.

پس خدا به چه امر می کند؟!

به قرینه مقابله جا داشت مقابل فحشاء، بفرماید خداوند به پاکی و حیاء  امر می کند؛ اما می فرماید: خدا به قسط امر می کند!

  1. آیه یک دلالت بر حسن و قبح ذاتی افعال و رد اشعری گری دارد[۱].
    باید فحشاء با عقل مستقل و فطرت شناخته شود که خداوند بفرماید: ان الله لایأمر بالفحشاء!
    اگر صرفاً نهی الهی، چیزی را فحشاء می کرد؛ معنا چنین می شد: خداوند امر نمی کند به چیزی که نهی کرده است!
    و این معنا احتجاج با مشرکان را تمام نمی کرد. چون آنان با سلسله سند از آباء می گویند: انَّ اللهَ اَمَرَنا بها! (خدا ما را به آن -طواف برهنه- امر کرده است).
    پس قرآن باید سلسله سند را باطل و اثبات کذب آباء می کرد نه بفرماید: خدا که به فحشاء امر نمی کند! (دقت کنید)
  2. اما چرا در مقابله فرموده: قل امر ربی بالقسط؟!
    حتی اگر می فرمود: “انَّ اللهَ یأمر بالعدل…”(۹۰نحل) تاکید سخن قبل می شد: حُسن عدل از احکام مستقل عقل است و کلما حکم به العقل حکم به الشرع.
    به تعبیر شهید مطهری: عدالت در سلسله علل احکام است، نه در سلسله معلولات. نه این است که آنچه دین گفته، عدل است؛ بلکه آنچه عدل است، دین می گوید[۲].
    اما”قسط” تفاوتی با “عدل” دارد: به معنای نصیب و سهمی است که بر اساس عدل به اشخاص داده می شود. اِقساط (باب افعال) به معنای قسط را در حق دیگران رعایت کردن است[۳].
    به تعبیر دیگر قسط ناظر به مقام اجرا و پیاده شدن عدل است؛ که گاه به نحو خاص در مورد تقسیم عادلانه سهم افراد به کار می رود. شاهد، آیه ۹حجرات است که توصیه به قسط بعد از عدل آمده: فَاَصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا[۴].
    این پیاده کردن و اجرای عدالت و دادن نصیب ذی حقان، گاه در اقتصاد است (۹رحمن/۸۵هود/۱۵۲انعام) و گاه در احکام قضایی و مانند آن (۹حجرات/۴۲مائده)
    با این توضیح “قل امر ربی بالقسط” اینجا چه می گوید؟!
  3. ظاهرا فقط نمی خواهد به عدل و میانه در عبادت دعوت کند؛ می خواهد آن عدل -که بنام خدا، فحشاء در جامعه ساری نکند- را تحقق دهد.
    آن نظام ارباب-رعیتیِ جاهلیت، از معاش به معاد رسیده و دیگر بنام خدا، فحشاء را دین جا می زد!
    راه واژگونی اش، قسط است. از نظام معاش تا نظام دین و معاد، از زندگی اقتصادی تا اعتقادی باید مبتنی بر قسط و رعایت نصیب ها باشد. نصیب تولید و مصرف در “اندوخته” و “اندیشه” باید عادلانه باشد تا طبقه ای ارباب نشوند و جای خدا ننشیند. لذا جداگانه می فرماید: قل امر ربی بالقسط!
    راز اینکه در مقابله با “فحشاء”، “قسط” را به رخ می کشد؛ همان راز “یملأ الله به الارض قسطا و عدلا” درباره ظهور آخرین ولیّ خداست؛ که نمی فرماید: یملأ الله الارض دیناً و صلاه و صوماً[۵]!
    آن عدالت فراگیر دنیا را پر از اعتقاد دینی و مناسک اصیل دینی هم خواهد کرد.

محسن قنبریان

[۱] ر.ک: زبده البیان محقق اردبیلی ص۷۲/آیات الاحکام استرآبادی ص۱۶۵/ الانصاف و مسائل دام فیها الخلاف سبحانی ج۳ص۲۳

[۲] یادداشتها ج۶ص۲۰۳

[۳] مفردات الفاظ القرآن ص۶۷

[۴] التحقیق فی کلمات القرآن ج۹ص۲۵۹

[۵] ر.ک: سخنرانی رهبر انقلاب۷۷/۱۲/۴

خبر خوب علیرضا میرغفاری؛ رئیس کانون انجمن‌های صنفی کارگران پارس جنوبی در گفتگو با مستضعفین‌تی‌وی:

پیرو دستور فوری رئیس جمهور به وزیر نفت، مقرر شد دستورالعمل‌هایی برای بهبود وضعیت رانندگان تدوین شود.

همچنین با حضور گروه طبقه‌بندی مشاغل وزارت نفت در منطقه و گفتگو با نمایندگان کارگران، ارزیابی‌های لازم جهت پیش‌بینی بار مالی اجرای این طرح در حال انجام است تا بر اساس آن طرح پیشنهادی به وزیر نفت ارائه شود.

با بازگشت به کار کارگران تعلیق شده هم موافقت شده است.

پیش از این هم با اجرای طرح دو هفته کار دو هفته استراحت تمامی کارگران موافقت شده بود.

هرچند تا تحقق کامل مطالبات هنوز فاصله وجود دارد اما می‌توان پیش‌بینی کرد وضعیت با پیگیری کارگران و همکاری خوب دولت رو به بهبود است.

 

عدالتخواهی واقع گرا

بحثی مهم در مبانی ویژه نخبگان

شب نیمه شعبان۱۴۰۱ هیات الزهرا دانشگاه شریف

 

  • تَمَّت کَلِمَتُ ربِّکَ صدقاً و عدلاً…
    کلمه رب چیست؟ تمامش به صدق و عدل یعنی چه؟!
    دو دیگری این مکتب: واقع گرایی تنزیل یافته/ آرمان گرایی بدون کلمه رب!
    آرمان عدالت در مکتب اسلام چگونه مبتنی بر واقعیت است؟!
    خروج از واقعیات خط عدالت، فساد است و به ظلم و اتراف می کشد.
  • فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الارض…
    اولوا بقیه چه کسانی اند؟! چه نسبتی با بقیه الله دارند؟!
    وجه اصلی آنها: نهی از فساد در زمین!
    با شاخص این آیه، جامعه ایرانی از سده های قبل بهتر شده است؟!

دریافت سخنرانی «عدالتخواهی واقع گرا» | “دریافت از پیوند کمکی


* چکیده این بحث را اینجا بخوانید

* گوش دادن این فایل صوتی را به دوستان انقلابی و عدالتخواهان توصیه می کنیم

در طریق عشق‌بازان مشکل آسان کجا…

مسعود دیانی جملات هشدارآمیز آقا سید روح‌الله را می‌خواند درباره‌ی سستی پس از انقلاب.

او از نگرانی امام نسبت به سستی بعد از پیروزی و نشست بعد از فتح می‌گوید.آنجا که امام می‌گفت:

«وقتی که همه داریم با هم حرکت می‌کنیم که سد را بشکنیم خسته نمی‌شویم، سستی پیدا نمی‌شود.در این راه هرچه جلو می‌رویم قوی‌تر می‌شویم.

اما وقتی که رسیدیم به یک جایی که سد را شکستیم و اعتقادمان این شد که الحمدلله پیروز شده‌ایم،آن وقت است که فرش زمین می‌شویم و سستی پیدا می‌کنیم و آرمان‌هایمان را فراموش می‌کنیم.

در وقت پیروزی بعد از انقلاب که باید برگردیم سراغ اینکه زاغه نشین‌ها وضعشان چطور است؟ اداره‌ای‌ها وضعشان چطور است؟ مردم کوچه و بازار را باید چه کرد؟ مدارس را باید چه کرد؟بی‌حال و بی‌خیال می‌شویم!»

و انگار این همه‌ی دغدغه‌ی او بود.مسعود دیانی با سوره‌اش،ما را به سیر در اعماق دین و تاریخ می‌بُرد، سختی راه رفته را نشان‌مان می‌داد و آرمان‌ها را به یادمان می‌آورد،تا بلکه بی‌حال و بی‌خیال ننشینیم.

ان‌شاالله در بهشت رضوان، همنشین آقا سیدروح‌الله و مهمان اباعبدالله باشی. همین.

شیعه‌تر از علی؛ کاتولیک‌تر از پاپ!

حجت‌الاسلام قنبریان

  • عده ای تحمل آزادی اش را نداشتند و عده ای تحمل عدالتش!
  • این مکتب هنوز همان جور است …

برگرفته از سخنرانی شب ولادت امام علی(ع)

 برای تفصیل و قضاوت بهتر فایل کامل صوتی را اینجا بشنوید.

چکیده بحث را اینجا بخوانید.

عدالتخواهی واقع گرا

چکیده ای از بحثی مهم شب نیمه شعبان۱۴۰۱/ دانشگاه شریف

حجت الاسلام قنبریان

دو آیه کلیدی و ارزیابی

  1. آیه ۱۱۵ انعام: وَ تَمَّت کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدقاً و عَدلاً لامُبَدِّلَ لِکَلِماتِه وَ هُو السَّمیعُ العلیم
    کلمه رب چیست؟ اتمامش چیست؟!
    تمام شدن کلمه به صدق و عدل یعنی چه؟!
    – کلمه چیزی است که از مکنون و منظوری پرده بردارد. گاهی سخن و فرمان است گاهی هم یک موجود عینی! قرآن، عیسی(ع) را (کلمه منه) کلمه ای از پروردگار می خواند! چون آن نحوه خلقت، تمثال کلمه وجودیِ “کُن فیکون” بود.
    کلمه رب در این آیه:
    – روایات می گویند: ائمه اطهار(ع)
    – مفسرینی مثل علامه طباطبایی: دعوت اسلامی، آیین
    ایندو قابل جمع اند. دین و آیین از آدم تا خاتم به حسب اقتضاء و نیاز بشر تکمیل شد؛ دین اسلام اتمام و اکمال آن است.
    در عین حال رهبران معصوم این دین، مجسمه و تمثال آنند پس درست است آنان هم کلمه رب خوانده شوند. چنانچه آنها را در زیارات “کلمه التقوی” هم می خوانیم.
    تمامیت به صدق: یعنی آنچنان که گفته شده، تحقق پذیرد. این آیین حاکی از حقیقت تکوین و بنیادی ترین حقیقت (یعنی توحید و شعب آن) و مراتب واقعیت عالم است.️ پس از این حیث متصف به صدق می شود.
    صدق، معیار سنجش اخبار است. در حکمت نظری این آیین درباره قوس نزول (انا لله) و قوس صعود (انا الیه راجعون) هر چه لازم بوده، تمام و کمال گفته است پس اتمامش متصف به صدق می شود.
    تمامیت به عدل: عدالت گزاره بنیادین حکمت عملی و حوزه باید ها و بایسته هاست. بخلاف هست ها، باید ها متصف به صدق و کذب نمی شوند چون انشاء و ایجادند نه خبر و حکایت.
    متصف به عدل و ظلم می شوند. “برو” مثل “رفت” نیست. برو، انشاء و ایجاد رفتن است نمی پرسند راست است یا دروغ می گویند: این دستور عدل بود؟! دستورات و تشریع دین از این حیث متصف به عدل می شود.
    یعنی از حیث تشریع و بایسته، متکی به عدالت و رعایت حق و شأن هاست.
    جمع بندی: آیه می فرماید کلمه رب و این آیین هم “واقع گراست” (چون متکی به اصیل ترین واقعیات است و صدق دارد) و هم “آرمانگراست”
    (چون بایسته ها و درخواست هایش متکی بر اصیل ترین آرمان یعنی عدالت است)
    دو دیگری این کلمه رب:
    الف) یکی جانب “واقعیت” ایستاد و واقع گرایی را برگزید!
    لکن حقیقت و واقعیت اصیل عالم یعنی خدا و توحید را لحاظ نکرد! به واقعیت های دانی و پست بسنده کرد!
    نگفت خدا نیست؛ گفت قابل بحث علمی و عقلی نیست! یعنی صدق و کذب بردار نیست! کانت این ضربه جبران ناپذیر را زد که بحث از مبدأ و معاد را از سنجش علمی و بررسی صدق و کذب خارج کرد! پوزیتویست ها بعدا تصورش را هم زیر سؤال بردند و گفتند اصلا معنای روشنی هم ندارد!
    – این رئالیست و واقع گرایی در غرب به “واقعیت طبیعت” تنزل کرد چون هیچ واقعیت برتری از آن را قابل بررسی علمی و اتصاف به صدق و کذب ندانست!
    – “طبیعت” هم دو فرد اصلی دارد: طبیعت انسان و طبیعت بی جان! واقعیت شد همین طبیعت ها!
    علوم شد بررسی و سنجش و پیش بینی این طبیعت ها! طبیعت حرص و طمع در انسان، کنش اقتصادی او را می سازد. انسان اصلا در بستره بازار معنا شد. تنبل و بی کار است مگر برای گرسنگی یا غذای چرب تر! پیش بینی آماری و ریاضی این کنش ها علم (اقتصاد و…) شد!
    – آرمان در این واقع گرایی تنزل یافته، “آزادی طبیعت انسان” است. طبیعتی که واقعیت است، تغییر برنمی دارد؛ همان را آزاد بگذار!
    ب) دیگری جانب آرمان ایستاد! ریشه ایده ها و آرمانها و بایسته ها، عدالت بود. شعار عدالت داد لکن چون آرمان و عدالتش مبتنی بر واقعیت نبود از حقیقت اصیل توحید نمی آمد، به یک ایده آلیست پوچ انجامید. وقتی توحید و خدا را خرافه و افیون خواند، عدالت و آرمانش هم متکی بر واقع و صدق نشد…
    عدالت مبتنی بر صدق (آرمان مبتنی بر واقعیت):
    عدالت در آیین الهی مبتنی بر واقعیت و صدق است. زنجیره اعتدال ها و عدالت ها یک خط مستقیم (صراط مستقیم ) می شود:
    – اعتدال درون انسان اولین واقعیت است. همان شهوت و طمع در نقطه تعادل میشود عفاف. وقتی عدالت بر خُلق انسان بنشیند از او انسانی عفیف (خویشتن دار از حرام) می سازد و همینجور شجاع و حکیم و…
    – مناصب مهم جامعه از شهادت دادن تا قضاوت و امام جماعت و کارگزار و والی و… را شرط عدالت می کند. تا مدار بر عدالت بچرخد.
    – از آن بالاتر صفات و اسماء خداوند را هم با عدل، میزان و متناسب می کند!
    توضیح اینکه: هر اسمی از اسامی خداوند مثل خود او بی نهایت است و اقتضاء اطلاق و بی نهایت دارد مثلا رحمت، بی نهایت است، اطلاق می خواهد. اطلاقش یعنی چه؟ یعنی هیچ چیز و هیچ کس بیرون نماند! شمرها و فرعون ها را هم بگیرد! در مقابل اسم قهر و غضب هم اطلاق می خواهد…
    چه می شود که تناسب حاکم می شود و اسماء حسنای الهی شکل می گیرد؟! مثلا “سبقت رحمته غضبه” می شود؟! اسم ” الحَکَم العدل”، اسماء الهی را منظم می کند و به رحمت اجازه ظهور بیشتر از عذاب و نقمت می دهد!
    می بینید چگونه در واقعی ترین چیز عالم -یعنی صفات الهی- عدالت، تنظیم گری می کند؟!
    – انبیاء و اولیاء بعنوان انسان کامل هم مظهر این اسماء حسنای الهی و محصول تنظیم گری اسم الحکم العدل می شوند.
    حالا این نقطه های عدالت واقعی را اگر به هم رسم کنی یک خط مستقیم می شود، صراط مستقیمی که از درون طبیعت انسان شروع و به حریم اسماء الهی می رسد.
    عدالت، بایسته این آیین، استقامت بر این صراط از طبیعت تا اسماء است.
    می بینی چقدر با عدالت مارکسیستی منکر حقیقت های برتر تفاوت دارد؟!
    می بینی چقدر واقع گرا و مبتنی بر واقعیات اصیل عالم است؟! و از واقع گرایی و رئالیست طبیعی غرب فاصله می گیرد؟!

خروج از عدالت ها!
خروج از عدالت، فقط در نشئه دنیا و طبیعت انسان ممکن است. وقتی گستره واقعیت را از طبیعت تا اسماء دیدی، این خروج ها از عدالت را “جوله” می بینی و عدالت را “دوله”!
خروج از عدالت در طبیعت انسان که با “هلوع” و “جزوع” و “منوع” بودن خود نمایی می کند، نوعی” فساد” است. ناواقعیت و خروج از چرخه واقعی دنیا تا خداست. خروج از عدالت های اجتماعی نیز همین است.
مقابل این فساد و ناعدالتی ایستادن، از مصادیق “تمت کلمه ربک صدقا و عدلا” است.

  • آیه ۱۱۶ هود:
    فَلَولا کانَ مِنَ القُرُونِ مِن قَبلِکُم اُولُوا بقیه یَنهَون عَن الفسادِ فِی الارضِ الا قلیلاً مِمَّن اَنجَینا منهم و اتبع الذین ظَلَموا ما اُترفوا فیه و کانوا مجرمین.
    آیه در مقام توبیخ است. می فرماید چرا در نسلهای گذشته جز اندکی اولوا بقیه نبودند و بقیه تبعیت از ظلم و اتراف کرده و مجرم شدند.
    – اولوا بقیه یعنی صاحبان بقاء یعنی نامیرا‌. از آنها نمی میرد جز این تن! زنده و جاویدند.
    – بقیه الله فرد اکمل این اولوا بقیه است؛ نه یعنی باقیمانده خدا، یعنی وجه باقی رب.
    این اولوا بقیه چه خصوصیتی دارند؟!
    بین هزار خصلت عبادی و اخلاقی و عرفانی و..‌. خداوند یک خصلت را بعنوان وصف آنها در آیه آورده: ینهون عن الفساد فی الارض!
    نهی از فساد در زمین می کنند! عدالت خواه و فساد ستیزند.
    فساد همان خروج از عدل ها بود که در زنجیره قبل شمارش شد.
    اینها مقابل ظالمین و مترفین و شادخوران در این آیه اند.
    راه نشانه گذاری شده بقیه الله در قرآن این است. بقیه راه ها آدرس غلط است. آدرس های حجتیه ای و نوحجتیه ای آدرس غلط است!
    حالا ارزیابی کن جامعه ایرانی نسبت به ۴۰۰سال پیش (کمتر و بیشتر) به بقیه الله نزدیک شده یا دور شده؟!
    آیا جامعه امروز ایران بیشتر مصداق “ینهون عن افساد فی الارض” (آنهم فی الارض در همه زمین نه مقابل خان یک دهات) است یا دوره قاجار و پهلوی؟!
    امام عزیز این راه را باز کرد نهی از فساد در زمین مقابل استکبار جهانی در خارج مقابل اسلام مترفین و مرفهین در داخل…
    – مقام صاحب الزمان حله را با ماجرای فتح بازی دراز مقایسه کنید تا ببینید چه راهی آمده ایم و چقدر به تحقق این آیه نزدیک شده ایم!

 

* نکات مهمی در این سخنرانی برای دوستان انقلاب و عدالتخواه به لحاظ مبانی وجود دارد. حتما فایل صوتی را گوش کنید و به دیگران سفارش کنید

قضایِ تبیین باطل!

دیروز (۸اسفند) ائمه جمعه مراکز استانها مهمان رئیس جمهور شدند تا در شرایط حساس کنونی مشق تبیین کنند.

این جلسه در کنار گزارش از اقدامات و خدمات دولت دو نکته تازه داشت:

  1. آقای رئیسی تصریح کردند یکی از عوامل تورم اخیر، حذف ارز ترجیحی است:
    “دولت مردمی توانست در این مدت نرخ تورم را از ۵۹.۳درصد به زیر ۴۰درصد برساند، اما اجرای طرح عادلانه کردن پرداخت یارانه‌ها و حذف ارز ترجیحی که تکلیف قانونی بودجه۱۴۰۱ بود، باعث افزایش دوباره نرخ تورم شد.”
    چیزی که دلسوزان نظام و دولت ایشان در بدنه انقلابی ماه ها فریاد کردند اما به جایی نرسید!
    تدبیر غلطی که هم موجبات تورم شد و هم ارز را سامان نداد!
    عجیب اینکه برخی از همین ائمه جمعه بدون تخصص اقتصادی بجای اعتماد کردن به متخصصان انقلابی، آن اقدام را فتح خرمشهر خواندند! و احتمالا تحلیل اشتباه خود را جهاد تبیین هم تلقی کردند!
  2. التهابات ارزی اخیر را کار دشمن و شکست خوردگان فتنه اخیر خواندند[۱]!
    در اینباره هم کاش حرف دلسوزان و متخصصان انقلابی را بشنوند و علتِ چند تومن بالا و پایین شدن روزانه(به قول ایشان روز تعطیل) را، همه علت گرانی ارز و دلاریزه کردن کالاها قلمداد نکنند!
    بطور واضح سوء تدبیر آشکار دولتها در جانب عرضه و جانب تقاضای ارز را نمیتوان ندید گرفت و همه را کار چند شبکه مفلوک ماهواره ای و کانال تلگرامی دانست.(شاید دراینباره نوشتم)

پ.ن:

همیشه برای تصحیحِ تبیین غلط، زود نیست! و همیشه جهادِ باطل(با تبیین غلط)، قابل قضا نیست. حرف دلسوزان خود را بشنوید!

محسن قنبریان

[۱] آیت‌الله رئیسی در دیدار نمایندگان ولی فقیه و ائمه جمعه مراکز استان‌ها:

تحقق گفتمان انقلاب یعنی اجرای ارزش‌ها و برقراری عدالت اسلامی پیام و خواست مردم در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری بود / دولت با کنترل مصارف، هزینه‌ها و منابع درآمدی خود را تراز و افزایش نقدینگی را نیز تا حدود زیادی کنترل کرده است / دشمن پس از ناکامی در فتنه خیابانی اهداف خود را با ایجاد نارضایتی و کشاندن آن به سفره مردم دنبال می‌کند

الگویی که باید روی دست گرفت، نه زیر پا گذاشت!

 

گفتگوی اختصاصی مستضعفین تی‌وی با علیرضا میرغفاری، رئیس کانون انجمن‌های صنفی کارگران پالایشگاه‌های گاز استان بوشهر

میرغفاری در این گفتگو از تبعیض‌های عجیبی می‌گوید که سال‌ها بین نیروهای شاغل در پالایشگاه‌ها وجود داشته؛ از تبعیض در کیفیت غذا و سالن غذاخوری گرفته تا تبعیض در سرویس ایاب و ذهاب و ساعت کارکرد موظفی و…

ولی حالا طی یک‌سال و نیمی که انجمن صنفی کارگری شکل گرفته، مصادیق تبعیض یکی یکی دارد از بین می‌رود و کارگران هم کم‌کم دارند طعم عدالت را می‌چشند.

هر چند هنوز راه زیادی تا رفع کامل تبعیض‌ها باقی مانده؛ منتها همین تجربه‌ی کوتاه، نشان می‌دهد این راه رفتنی است.

تجربه‌ای که به ما می‌گوید عقب ماندگی در عدالت صرفاً به خاطر حضور فلان حزب و جریان در مجلس و دولت یا فلان فرد در دستگاه قضا نیست، که با آمد و رفت آدم‌ها هم جبران شود؛ بلکه نقش‌آفرینی مردم شرط اساسی تحقق عدالت است و حاکمیت وظیفه دارد بستر لازم را فراهم کند تا مردم بتوانند برای تحقق قسط و عدل قیام کنند. (لیقوم الناس بالقسط)

اصل ۱۰۴ قانون اساسی یکی از همین بسترهاست که این انجمن صنفی هم بر اساس آن تشکیل شده است؛ و حالا به صورت عینی یک الگوی شورای مردمی را دارد ارائه می‌دهد تا باور کنیم اگر به شوراهای مردمی قدرت قانونی بدهیم، عدالت سریع‌تر و بهتر محقق می‌شود.

اما اگر به جای ترویج و تکثیر این الگوها، با نگاه‌های غلط سیاسی-امنیتی، سرکوب یا محدود شوند، تبعیض تشدید، و عدالت دست نیافتنی‌تر می‌شود!

سخنرانی/ تناسب آزادی و عدالت در حکمرانی علوی

در شب ولادت امیرالمومنین علیه السلام مصادف با مورخه ۱۴ بهمن ماه ۱۴۰۱ ش، حجت الاسلام قنبریان میهمان دانشجویان دانشگاه شریف بوده و سخنانی تحت عنوان «تناسب آزادی و عدالت در حکمرانی علوی» ایراد فرمودند. صوت این نشست منتشر می‌شود.

  • جمع بین خیر عمومی و آزادی فرد، مکتب ساز است…
  • ایندو در مکتب امیرالمومنین(ع)…
  • برخی آزادی او را تحمل نکردند و برخی عدالت او را…

تقریری از آن را اینجا بخوانید.

دریافت سخنرانی «تناسب آزادی و عدالت در حکمرانی علوی» | “دریافت از پیوند کمکی