بایگانی برچسب: s

آنچه دبیر گفت، طرح ستاد بود

(نقدی کوتاه بر طرح حجاب و عفاف ستاد امر به معروف)

گزارش اجمالی

جنجالی که آقای هاشمی گلپایگانی ساخت، بازگویی یک فراز از “طرح جامع عفاف و حجاب ستاد امر به معروف(ویرایش هفتم)” بود!

گرچه از جمله ویژگی های طرح “عدم تنش زایی” بیان شده اما اولین گفتن ها از آن چنین تنشی را موجب شد!

شاید بتوان سخن محوری طرح را “تبدیل جرم به تخلف” شمرد؛ و الا “توأمانی کار فرهنگی و اجرایی”، “اعتماد سازی مردمی با شروع از دستگاه های دولتی”، “مردمی بودن” و… بیشتر شعاری و کلیشه ای اند.

هرکس یکبار طرح را بخواند متوجه می شود:  می خواهد تنش های حاصل از گشت ارشاد را با جریمه نقدی بدون مواجهه مستقیم با بی حجاب کم کند!

در این طرح گشت ارشادِ مسئولین با شروع حجاب از ادارات دولتی و جریمه مدیران در قبال بی حجابی پرسنل و ارباب رجوع، تأویل برده شده است!

منظور از مردمی بودن نیز، دادن امکان جریمه مالی کردن به معتمدین ستاد بعنوان ضابط قضایی است! همچنین امکان کارهای فرهنگی(مشاوره، آموزش و…) توسط برخی تشکل های مردمی ثبت نام کرده در سایت ستاد است؛ که “بالتبع از حمایت های مالی، معنوی و حقوقی مقتضی برخوردار خواهند شد”(ص۱۵).

در ویژگیِ “عدم وابستگی به بودجه دولت”  توضیح داده اند: “عدالت اجتماعی حکم می کند دستگاه های دولتی و غیر دولتی و افرادی که باعث آلودگی فرهنگی اجتماع شده اند، خود هزینه سالم سازی آن را نیز تامین کنند”!(ص۴۲) لذا جریمه های مالی -که ترجیع بند این طرح است- بشکل صد در صد در اختیار ستاد امربه معروف قرار می گیرد! “در این طرح با استفاده از جرایم نقدی، هزینه برنامه های فرهنگی نهادهای مردمی و یا برنامه های فرهنگی مندرج در قوانین تامین می شود”(ص۲۲).

حرف نو و مورد تاکید و تکرار این طرح، همین جریمه های نقدی بجای بازداشت های گشت ارشاد است؛ که از آن به عنوان “هزینه سازی بی تفاوتی” هم یاد شده است.

این جریمه ها بعد از تذکر ابتدایی شامل این افراد می شود:

– مسئول اداره بخاطر عدم رعایت حجاب توسط کارکنان یا ارباب رجوع!

“بطور مثال اگر در یکی از شعب بانکی در منطقه اجرای طرح چند نفر کارمند بدحجاب گزارش شوند، بعد از تذکر در نوبت اول، فرضا چند میلیون از حقوق مدیر کسر می شود! همچنین درصدی از بودجه رفاهی کارکنان، تبدیل به بودجه آموزشی و ترویجی عفاف و حجاب می شود!”(ص۲۳و۲۴)

“اگر دستگاه دولتی نسبت به فردی که کشف حجاب نموده[ ارباب رجوع] هیچگونه تمهید و تذکر و اصلاح، خدمات اداری ارائه دهد، مدیر مورد جریمه واقع می شود”(ص۲۴)

– صاحب پلاک خانه در محله!

در عرصه محله پلاک خانه هایی که بدحجاب از آن آمده، مثل پلاک ماشین(توسط معتمدین ستاد) جریمه تقدی می شود.

“مسئول خانه و سرپرست خانواده، مسئول حفظ بهداشت اخلاقی و روانی خانه و محله نیز می باشد. به جهت تسری این آلودگی فرهنگی از خانه به محله و جامعه و ترک فعل در انجام مسئولیت فرهنگی خود، نسبت به اجتماع باید هزینه مشخص شده را بپردازد”(ص۲۶)

در آپارتمانها و مجتمع های مسکونی، مدیر مجموعه مسئول است.

 – رانندگان وسائل نقلیه در قبال مسافر بدحجاب.

– مدیر مجتمع تجاری_خدماتی

– مدیر مراکز آموزشی(دانشگاه ها، مدارس و…)

“علاوه بر ابزار تغییر مدیریت، در این طرح در صورت عدم رعایت مراکز آموزشی، به تناسب وضعیت و براساس شاخص های عفاف و حجاب، مدیر مجموعه آموزشی جریمه می شود”(ص۳۳)

– رهگذران معابر و مراکز عمومی

“در این مرحله ابتدا دوربین های معابر عمومی عکس بردای کرده و با چهره و شماره ملی تطبیق داده، تذکر لسانی به شکل پیامکی به گوشی مخاطب و یا بسته فرهنگی به آدرس شخص ارسال و در مراحل بعدی قبض جریمه اثرگذار بدون هیچگونه درگیری به آدرس شخص ارسال و یا در کارت ملی هوشمند ذخیره می گردد!”(ص۳۵)

نقد و بررسی اجمالی

  1. هر طرح و برنامه ای باید درون یک چارچوبه فقهی-حقوقی مشروع و معتبر تعریف شود.
    استناد این طرح به برخی مصوبات شوراها یا خود ستاد بیشتر از قوانین مورد تایید شورای نگهبان است و در برخی نوآوری ها نیز هیچ استناد درستی به شرع و قانون ندارد و خود می خواهد جای قانون بنشیند.
    مثلا متعهد کردن کسی با ضمانت اجرای جریمه نقدی در قبال عمل دیگری -که راه حل اصلی این طرح است- چه وجه شرعی دارد؟!
    – اگر ازباب وظیفه امر به معروف است؛ که مختص او نیست و برای او هم منوط به بودن شروط احتمال تاثیر و عدم مفسده و… است. نمی توان با فشار جریمه این شرایط و تشخیص فرد از نبودن شرایط را نقض کرد!
    – اگر از باب ولایت داشتن فرد مذکور است؛ که باز چنین ولایتی حتی برای پدر در قبال فرزند رشیدش ثابت نمیشود! مسئول اداره چه ولایت شرعی بر کارمندان دارد تا در قبال پوشش او مسئول باشد؟!
    – اگر از باب تولیت (ولایت ضعیف در حد وظیفه محوله) است؛ فقط در همان وظایفی که محل عقد اجاره دولت هست، او مسئولیت دارد نه بیشتر! دو قانون بی حجابی را برای کارمندان دولت تخلف اداری شمرده است(بند۱۳ ماده۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری/ بند۵ ماده۱۸ قانون بازسازی نیروهای انسانی موسسات دولتی) اما در هردو قانون در ماده اول هیات رسیدگی تعریف کرده است و تخلف را برعهده رئیس اداره نیانداخته است.
    در ماده۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، تنبیهات اداری را به ترتیب ذکر کرده که بند(ج) آن کسر حقوق و مزایا است اما برای خود متخلف نه رئیس اداره!
    بعلاوه این قوانین متعلق به موسسات دولتی است؛ چگونه تعهد به حجاب پرسنل را جزء وظایف رئیس موسسات بخش خصوصی و غیر دولتی می کنند؟!
    مدیر مجتمع تجاری و خدماتی و مدیر آپارتمان را چگونه متعهد به این تکلیف می کنند؟!
    – اگر تعزیری حکومتی برای تامین نظم عمومی است؛ ضابط باید خود متخلف را خطاب و کسی دیگر مسئول نیست!(بی نیاز از محکمه هم نیست)
    – قیاس حجاب با تخلف رانندگی -که مثلا کمربند ایمنی سرنشین برعهده راننده است- هم اشکال عرفی سازی حجاب را لازمه دارد؛ و هم ناهنجاری خاص و معلوم و معین را میتواند پوشش دهد. چنین سطح از ناهنجاری در همه عرصه های شمارش شده بالسویه نیست. هیچوقت کارمند یا محصل و دانشجو مثل نامزد یک راننده درون ماشین، در محل کار و تحصیل حاضر نمیشود.
  2. عجیب این است که در این طرح همه (از صاحب خانه و مدیر آپارتمان در محله تا مدیر در اداره و مدرسه و دانشگاه و…) مسئول عمل دیگری شده، جریمه نقدی می شوند؛ الا روحانی محله، امام جماعت اداره و مدرسه، مسئولین نهاد نمایندگی در دانشگاه ها و…!
    در حالیکه اگر در بقیه فاقد نص شرعی و مغایرت قوانین مصوب هستیم؛ اما درباره مبلغین و علماء اقلا نصوص شرعی اثبات تعهد در قبال عمل گناهکاران می کند.
    برای نمونه کلینی در کافی از حارث بن مغیره روایت میکند که امام صادق(ع) را شبی در یکی از کوچه های مدینه دید که به او فرمود: “من گناه سفهاء شما را گردن علمائتان می گذارم[۱]!”
    بعلاوه کنید دو مساله دیگر:
    – اولا شرط نهی از منکر علم ناهی به منکر و بیان اثر گذار است که روحانی اداره بیشتر از رئیس اداره و مسئول نهاد بیشتر از رئیس دانشگاه و روحانی محله و مسجد بیشتر از مالک ساختمان و مدیر آپارتمان دارد.
    – ثانیا تصحیح فقهی پول گرفتن برای ادای واجب تعبدی ای مثل نماز (در اداره و مدرسه و…) بسی مشکل است اما قرار دادن همان اجرت در قبال واجب توصلی ای مثل امر به معروف آسان تر حلال میشود.
    پس اگر ستاد امر به معروف راه دیگری جز جریمه نقدی برای حجاب نمی شناسد، به حسب روایت حارث بن مغیره و غیر از آن، روحانیون مراکز را در قبال بد حجابی محل کار جریمه کند!
  3. اینکه عده ای را بعنوان معتمد خود، ضابط و اختیاردار صدور جریمه برای سایر مردم کنیم؛ اسمش هرچه باشد مردمی سازی نیست! بلکه جامعه را به کسانی(اقلیتی) که امر و نهی می کنند و کسانی که فقط امر و نهی پذیرند(و اگر نپذیرند جریمه می شوند) تقسیم کرده ایم (با همه آثار مخربش)!
    به نص آیه ۷۱توبه: همه زنان و مردان مسلمان بر هم ولایت دارند و این ولایت منشأ جواز امر و نهی کردن هم در معروف ها و منکر هاست.
    چون شرط آمر و ناهی، عدالت او نیست؛ پس المومنون و المومنات در آیه، شامل همه افراد جامعه اسلامی میشود. واضح و روشن یعنی یک دختر بی حجاب نیز بر یک محجبه، مجتهد و کارگزار حکومت، ولایتِ تواصی و ولایت امربه معروف دارد[۲]!
    مردمی سازی امر به معروف فقط و فقط در گرو به رسمیت شمردن این نص قرآنیِ منعکس در اصل۸ قانون اساسی است. شوراها و ستادها حق ندارند چنین حق همگانی را عملا سلب کنند. توضیح اینکه: وقتی فقط حجاب ماموریت ستاد امر به معروف باشد، معتمدینش هم فقط محجبه یا متشرعه میشوند و آمر و ناهی کردن اینها با اختیار صدور جریمه، جامعه را به طبقه آمران و طبقه رعیت تقسیم می کند!
    روزی که یک دختر بی حجاب توانست به حسب آن ادله متقن قرآنی و قانون اساسی، یک مجتهد یا کارگزار ارشد نظام را بخاطر اسراف در سهم امام(ع) یا ساختمان اشرافی و مانند آن نهی از منکر کند؛ ولایت همگانی مردم در امر به معروف محقق شده است. در آنصورت آن دختر بی حجاب درباره منکر بی حجابی هم بهتر نهی می شنود و نیاز به دادن قبض جریمه دست یک عده معتمد ستاد نیست!
    اینجور طرح ها، طرف را وادار به واکنش می کند و تلقی اش از نهی از منکر و نصیحت را بد می کند. روایات اینگونه امر به معروفها و نصیحت ها را “خَشِنه” می خواند. گروهی از اهالی خراسان از برخی خاندان به امام رضا(ع) گفتند که اعمال قبیحی انجام می دهند شما نهی شان کنید حضرت فرمود: چنین نمی کنم! گفتند: چرا؟ فرمود: پدرم می فرمود: این نصیحت موجب واکنش و تلقی بد آنها میشود[۳].

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۱۹

[۱] السرائر مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَهِ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَهِ قَالَ: لَقِیَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی بَعْضِ طُرُقِ الْمَدِینَهِ لَیْلًا فَقَالَ لِی یَا حَارِثُ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ أَمَا لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَی عُلَمَائِکُمْ ثُمَّمَضَی قَالَ ثُمَّ أَتَیْتُهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لِمَ قُلْتَ لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَی عُلَمَائِکُمْ فَقَدْ دَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ أَمْرٌ عَظِیمٌ فَقَالَ نَعَمْ مَا یَمْنَعُکُمْ إِذَا بَلَغَکُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْکُمْ مَا تَکْرَهُونَهُ مِمَّا یَدْخُلُ بِهِ عَلَیْنَا الْأَذَی وَ الْعَیْبُ عِنْدَ النَّاسِ أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تَعِظُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِیغاً فَقُلْتُ لَهُ إِذًا لَا یَقْبَلُ مِنَّا وَ لَا یُطِیعُنَا قَالَ فَقَالَ فَإِذًا فَاهْجُرُوهُ عِنْدَ ذَلِکَ وَ اجْتَنِبُوا مُجَالَسَتَهُ.( ر.ک:الکافی ج۸ ص۱۶۲/ وسائل ج۱۶ص۱۴۵) البته طبق این روایت هم بعد از تذکر دیگر وظیفه ای گردن علماء نیست. و به حسب قوانین رسیدگی به تخلفات اداری/ و بازسازی نیروی انسانی موسسات دولتی  تنبیهات اداری از طریق هیات رسیدگی و به خود متخلف تعلق می گیرد نه مسئول اداره و نه روحانی آن.

[۲] ر.ک: تفسیر المیزان ج۹ص ۳۳۸ / ترجمه المیزان ج۹ص۴۵۵/ اسس النظام السیاسی عند الامامیه ص۴۳تا۴۵/ دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله ج۱ص۷۷ و ج۲ص۱۶۹و ص۲۲۵
در اینباره فایل صوتی نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب را بشنوید.

[۳] جَاءَ قَوْمٌ بِخُرَاسَانَ إِلَى الرِّضَا ع فَقَالُوا إِنَّ قَوْماً مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ یَتَعَاطَوْنَ أُمُوراً قَبِیحَهً فَلَوْ نَهَیْتَهُمْ عَنْهَا فَقَالَ لَا أَفْعَلُ قِیلَ وَ لِمَ قَالَ لِأَنِّی سَمِعْتُ أَبِی ع یَقُولُ النَّصِیحَهُ خَشِنَهٌ (وسائل ج۱۶ص۱۲۸)

نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب

مطالب ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مدرسه تخصصی فقه امام کاظم (ع) در مورخه ۱۸ مهرماه ۱۴۰۱ با موضوع «نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب» منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب» | “دریافت از پیوند کمکی

  • جامعه ای که به دو طبقه امر کننده و امر شونده تبدیل شود؛ این گسل کار دستش می دهد!
  • همه جامعه اسلامی (زن و مرد و صغیر و کبیر) ولایتِ امربه معروف دارند!
    – لزوم توزین عادلانه این ولایت!
  • از جایگاه مذهب و حکومت نگوییم: به تو چه؟! تا او هم درباره حجاب و زیست شخصی اش نگوید: به تو چه؟!

دانلود بخشی از صوت «نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب»

دریافت مطالب مشروح «نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب

رهبری برای ایران!

تا همه ایران را، با وحدت ملی و انسجام درونی لحاظ نکنی، مقابله با طرح و توطئه دشمن خارجی ممکن نمیشود.

۴جمله راهبردی دیروز رهبر انقلاب در این مهم:

  1. “خیلی از این کسانی که حجاب کاملی هم ندارند جزو هواداران جدی نظام جمهوری اسلامی هستند. شما می بینید در مراسم مذهبی، در مراسم انقلابی اینها شرکت می کنند”.
  2. “#جامعه_ورزشی ما جامعه سالمی است. جامعه هنری ماهم جامعه سالمی است (موضع گیری برخی چهره های ورزشی و هنری اهمیتی ندارد) جامعه هنری و ورزشی ما با اینگونه حرکتها با این رفتارهای دشمن شاد کن آلوده نخواهد شد”
  3. قوم کُرد یکی از پیشرفته ترین اقوام ایرانی اند علاقه مند به میهنشان، علاقه مند به اسلام شان، علاقه مند به نظام اسلامی شان”
  4. “من در میان قوم بلوچ زندگی کرده ام جزو اقوام وفادارعمیق به انقلاب اسلامی و به جمهوری اسلامی اند”

حتی موضع خواهی و جبران خواهی ایشان از خواص سیاسی و مذهبی ای که در بیانیه دادن و اظهارنظر عجله کردند مودبانه و اخلاقی بود: “حالا ناشی از دلسوزی -دلشان سوخت- بدون تحقیق اطلاعیه دادند، حرف زدند…”

با این راهبرد ۴وجهی منطبق بر شرایط کنونی میشود یک ایران را مقابل “هرزه خواهی اقلی” و “تجزیه طلبی اقلیتی” آورد.

دوستداران و مریدان رهبری بیش از دیگران باید این دید نسجام بخش را پاس دارند. “دوگانه های تعاندیِ بی جا”، “برچسب زنی های نابجا یا بدموقع” نسازند. نزاع جدیدی که ذره ای شدن جبهه حق را موجب شود را همراهی نکنند.

محسن قنبریان

۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم…!

۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم…!

سؤال اساسی:

دهه اخیر فضای مجازی، “جهان اجتماعیِ جدیدی” ساخته یا صرفا مضامین ناپسندی را با پلتفرم های بیگانه منتشر می کند؟!

جهان اجتماعی، به نوعی “افکار عمومی مشترک” و “آستانه شوق و تحریک مشترک” است.

فیلتر فلان پلتفرم و نگهداشت ایتا و روبیکا و… الزاما مسئولین دینداری مردم(روحانیت) را مثل جهان اجتماعی پیشا مجازی، گروه مرجع نمی کند! در همین پلتفرم های داخلی هم از کانال های سرگرمی و زرد عقب می مانند!

روحانیت در فضای مجازی “غایب” نیست اما دچار “غیبت” است! “ظهور دینداری در فضای مجازی” شرط در آمدن از “این غیبت” است!

و ظهور دینداریِ مجازی چیزی بیشتر از حضورِ روحانیتِ مجازی و تولید محتوا و لشکر سایبری و فیلترینگ می خواهد؛ تصرفاتی ایمانی(نه فقط قضایی) در “تکنولوژی مجازی” و “بعثتی متناسب” با آن جهان اجتماعی -هردو باهم- می خواهد!

بسیاری از ما عادت کرده ایم مسأله ها را ساده کنیم تا حل کنیم!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۹

مراکزی برای اعتراض‌های مسالمت آمیز به جای اغتشاش

پس از آبان۹۸ در دولت و مجلس از مکانها و مراکزی برای اعتراض های مسالمت آمیز به جای اغتشاش سخن گفته شد اما چندی بعد به فراموشی سپرده شد! اینباره خوب است اینجور نشود!

فهرست برخی مطالب سالهای قبل در اینباره:

سخنرانی/ عدالت؛ امنیت، مصلحت!

سخنرانی «عدالت؛ امنیت، مصلحت!» از سلسله جلسات آرمان عدالت، ایراد شده در مشهد منزل استاد مرحوم حیدر رحیم پور مورخ ۴ مهر ۱۴۰۱ منتشر می‌گردد.

دو تقسیم:

  1. عدالت:
    – بعنوان یک کنش و فعل عدالتخواهانه قواعد نسبیت افعال را می پذیرد. گاهی امنیت قیدش می زند (خطبه ۱۶۸)
    – بعنوان یک وضعیت، سیاست و رویه ارزش مطلق است. امنیتی که اینرا قید بزند امنیتی ناپایدار و حاصل ساخت و پاخت با ظلمه است(خطبه منا)/ جمله صریح رهبر انقلاب
  2. عدالت مقابل:
    جور/ تبعیض/ فساد

سه درجه مصلحت:

  1. مصلحت ضروری: نبودش موجب زوال نظام معاش، نسل و دین ولایت و عدالت را قید میزند!
  2. مصلحت حاجّی: نبودش زندگی را دچار عسر و حرج می کند عدالت خود در صدر مصالح حاجی است
  3. مصلحت تحسینی: بودنش جامعه را نیکو می کند مثل مکارم اخلاق و… قید عدالت نمیشود، مثلا نمیشود برای بد نشدن در چشم بیگانه از عدالت گذشت!/ جمله صریح رهبر انقلاب

تفصیل را در فایل بشنوید

دریافت سخنرانی «عدالت؛ امنیت، مصلحت!» | “دریافت از پیوند کمکی

آیا حکومت‌ باید مردم را به بهشت ببرد؟ (بخش دوم)

 

امام علی(ع) می‌فرمایند: « اگر از من پیروى کنید، به خواست خدا شما را به راه بهشت حمل خواهم کرد، هر چند سخت و دشوار و پر از تلخى‌ها باشد.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۶)

یعنی حکومت در خدمت مردم خواهد بود تا این مسیر طی شود. به عبارتی حکومت وظیفه راه‌سازی و تسهیل کردن مسیر بهشت را دارد نه اینکه رونده را به زور بهشت ببرد.

آزادی فکر و حق انتخاب را نباید از افراد گرفت؛ بهشت بردن با زور و فشار و تحمیل نیست!

آیا این وظیفه حکومت به این معنی است که هیچ حکم اجباری و الزامی در اسلام نیست؟! اگر بهشت بردن با زور و اجبار نیست پس حد شرعی و احکام اجباری دین برای چیست؟!

اجرای حدود شرعی برای بهشت بردن شخص مجرم نیست؛ برای حفاظت از جامعه و باز ماندن مسیر درست است. مجازات زناکار و دزد و قاتل برای بهشت بردن آنها نیست، برای این است که خانواده، کسب و کار حلال و حق حیات در جامعه محترم شمرده شود و محفوظ بماند.

برخی از سیاست‌ها و سازوکارها هم در مسیر بهشت مانع ایجاد می‌کنند.

قاچاقچی بی‌حجابی و انحصارگر حجاب، تولید کننده‌های بی‌حجابی در جامعه هستند. بیشتر از بی‌حجاب باید با تولیدکننده‌های بی حجابی مبارزه شود.

صوت کامل این سخنرانی را از اینجا بشنوید.

تاریخ سخنرانی ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ است؛ ایده حجت الاسلام قنبریان برای مواجهه با مسئله بی‌حجابی را در این مطلب می‌توانید ببینید.

آیا حکومت باید مردم را به بهشت ببرد؟! (بخش اول)

حجاب اختیاری یا حجاب اجباری؟! دوگانه‌ای که این روزها بحث‌های زیادی درباره آن شکل‌گرفته است. اما برای قضاوت دقیق و غیراحساسی درباره این دوگانه لازم است به لایه‌های عمیق‌تر بحث وارد شویم. جایی که با دوگانه‌‌ی دخالت کردن یا دخالت نکردن حکومت در شئون مختلف زندگی مواجه می‌شویم؛

حالا سوال اصلی این است که آیا بهشت و جهنم افراد به حکومت هم ربط دارد یا امری کاملا شخصی است؟! آیا حکومت‌ اسلامی وظیفه دارد مردم را به بهشت ببرد؟!

پاسخ را از حجت‌الاسلام قنبریان بشنویم. (تاریخ سخنرانی: ۳۱ فروردین۱۴۰۱)

صوت کامل سخنرانی را از اینجا می‌توانید بشنوید.

تجربه فعال ایرانی_اسلامی

تجربه پیراهن عثمان!

  1. حضرت امیر(ع) از منتقدین عثمان بود و چند نوبت هم واسطه معترضین با او شد؛ اما محاصره خانه او و کشتنش را کاری جاهلی خواند(خ۱۶۸)
  2. حزب قاسطین(معاویه)، خون عثمان را بهانه کرد. اول با شعار مطالبه خلافت و حکومت نیامد بلکه با شعار انتقام خون عثمان توسط ولیّ دم (پسرعمو) با استناد به “مَن قُتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً” (۳۳اسراء)، لشکر کشید (شرح ابن ابی الحدید ج۴ص۹۳)
  3. فتنه وقتی عمیق شد که در حین اشتغال حضرت امیر(ع) به جنگ جمل، معاویه به حضرت نامه نوشت که قاتلین عثمان (به ادعای او مالک، عمار، محمد بن ابی بکر و.‌‌..) را تحویل بده! (همان تاص۱۰۲)
    حداکثر تنزل میکرد: “یا خودت قصاص کن”! در سپاه حضرت هم ۲۰هزارنفر گفتند در محاصره خانه عثمان حضور داشته اند!
    کار علی(ع) سخت شده بود که نه میتوانست عقلا و شرعا آن پاکان یا آن جمعیت را تقدیم معاویه کند و نه بخاطر ناامنی و جنگ داخلی موجود میتوانست دادگاه مقصرین واقعی ریخته شدن خون عثمان را تشکیل دهد! (ر.ک: خطبه۱۶۸)

می بینید ماجراها مثل پیاز لایه لایه است، یک لایه حق یک لایه باطل! بسیط و یک خطی و ساده نیست که یک کنش واحد بطلبد.

تجربه فعال مردم ایران!

ماجراهای ما ساده تر و سبک تر از دوران حضرت امیر(ع) شده است. بلاتشبیه بین مهسا و عثمان؛ اما پیراهن عثمان در جنگ روانی-رسانه ای امروز موجود است. کشته یا فوت معلوم نشده، کل نیروی انتظامی بلکه همه نظام مقصر خوانده شده است! گروهی خاص در خیابان دارند با آتش زدن مامور انتظامی و مسجد و زدن محجبه و… انتقام می گیرند!

بعید ندانید به حکمیت های خارجی و کمیساریای حقوق بشر هم بکشانند؛ اما سودای اصلی، برگشت به خلافت و حکومت است؛ نه حتی خون خواهی مهسا و حجاب!

ملت ایران از تکرار پیراهن عثمان ها یاد گرفته اول قاسطین را سرجایشان بنشاند.

نظام اسلامی هم با این امنیت و استقرار (غیر قابل مقایسه با حکومت نوپای علوی)، باید یادگرفته باشد بهتر از بارهای قبل کمیسیون حقیقت یاب و دادگاه برای قصور و تقصیرهای احتمالی برگزار کند و روشها را چنانچه وعده شده اصلاح کند ان شاء الله!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۶/۳۰

سلبریت گزیدگی!

ژان ژاک روسو _اولین کسی که مفهوم حقوق بشر را به کار برد_ قبل از دنیای دیجیتال، کاندیداشدن سلبریتی ها برای امر سیاسی را منع کرد. نوشت:

“بازیگران نباید نامزد انتخابات شوند چون شاید بدون هیچ تخصصی و صرفاً با استفاده از تکنیک های متقاعد کننده، کنترل مملکت را به دست بگیرند”!

دنیای دیجیتال و لایک جای صندوق رأی نشست و سلبریتی ها عملا کنترل مملکت ها را دست گرفتند!

به تعبیر جورج مونبیو در گاردین؛ “یکی از نتایجش این است که هیچ موضوعی، موضوعیت نمی یابد مگر زمانی که از دهان یک هنرپیشه خارج شود. فروپاشی اقلیم، آوارگان، حقوق بشر، آزارگری جنسی به نظر می رسد هیچ یک از این مسائل نمی توانند بدون اینکه به هالیوود بروند مطرح شوند”!

اولویت بندی ها و جهت دادن به خواست های عمومی را آنها با همان مقدار تخصص و تعهد شان عهده دار می شوند!

خوب چه اشکال دارد؟! وقتی برای حقوق بشر یا آوارگان و امور شریف نظرها را جلب کنند!

مشکل این است که آنها فقط مشهور نیستند؛ فقط نظرها را جلب نمی کنند؛ بلکه معمولا طبقه اجتماعی خاصی شده اند.(با پوزش از افراد شریف این طبقه)

سلبریتی در بستره سرمایه داری و در ارتباط با بازار و ذیل حمایت دولتِ بازار، متولد و رشد می کند پس نوعا علیه ارزشهای آن نمیتواند اقدام کند! برای تبلیغ ارزشهای دنیای آزاد، هویت گرفته است. پس انتقاد و خواستِ طبقات پایین را با واژگان خود و پس از درونی کردن برای خود، ترجمه و قالب بندی می کند! (اگر نگویم خواسته های طبقه خود را به فرودستان حقنه می کند)!

چاره در چنین دنیایی چیست؟!

پتانسیل های اجتماعی اگر با سلبریتی ها، جنبشی شوند که در آسمان تمنیّات آنها صورت بندی میشوند!

رسانه ملیِ یک انقلاب فرهنگی، قرار بود دانشگاه شود!

یعنی “اندیشه ها” را مقابل “چهره ها”، ضریب رسانه ای دهد و عملا مقابل سلبریتی زدگیِ انتقادها و خواست ها قرار گیرد.

بدون محافظه کاری مساله های جامعه را با تضارب آراءِ صاحبان اندیشه به جامعه بکشاند و با راهبری آنها جنبش های اجتماعی را در نظام ارزشی مقبول، سامان دهد.

پ.ن:

– مساله چگونگی مواجهه درست با نحوه پوشش در اتمسفر سلبریتی ها، آزادی جنسی و علیه مطلق حجاب ترجمه میشود!

– هیچ مواجهه علمی بین صاحبان اندیشه در رسانه های فراگیر ضریب نمی گیرد. (حتی برنامه ای کم بیننده بدین خاطر تعطیل میشود!)

– پلیس و بدنه انقلابی، جلوداران قافله را خط شکنان هنجارهای جامعه (عده ای از سلبریتی ها) می بینند؛ پس گشت ارشاد را سنگر مقاومت گرفته، برآن اصرار می کنند!

– رسانه های دشمن از سوژه های رویه های جاری، سریال ساخته و به جنگ اصل نظام می برند!

– بخاطر حفظ نظام، کل پروژه، امنیتی می شود!

حالا دیگر سؤال از رویه ی ناقص یا معیوب ارشاد، بهانه برای زدن نظام جلوه می کند!

* این چرخه در مسائل دیگر (بنزین و…) تکرار میشود

آنچه جایش بین:

سلبریتی_رسانه‌دشمن / امنیتی_رسانه‌ملی؛ خالی است: دانشگاه تلویزیونی_مجازی است تا نیاز و تقاضای مردم را بشکل اصیل و معقول برای سیاستگذار صورت بندی و مردم را هم اقناع کند.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۶/۲۹