استاد حجت الاسلام محسن قنبریان
برشی از دوره MPA با رویکرد حکمرانی مردمی
استاد حجت الاسلام محسن قنبریان
برشی از دوره MPA با رویکرد حکمرانی مردمی
![]() |
![]() |
عناصر سه گانه هویت ملی از دید رهبرانقلاب: “ریشه داری تاریخی”، “اسلام” و “انقلابی بودن” است!
پس هم غدیر در هویت ایرانی است؛ هم ریشه های تاریخیِ مقاومت مقابل زورگویان؛ هر دو هم سزاوار جشن یا تجلیل اند.
بزرگان نظام، جشن ده کیلومتری غدیر را -علیرغم خوب بودن- “شیرین کاری” خواندند! (طراحان و برگزار کنندگان حتماً شنیده اند)؛ جشن میدان انقلاب و رونمایی از مجسمه شاهپور ساسانی که از آن بیشتر نیست!
آنچه واقعا انسجام و اتحاد مردم را -حتی بیش از تجاوز دشمن- ایجاد و “تثبیت” می کند، چیز دیگری است.
صاحب این ایام، فاطمه زهرا(س) دو بار در خطبه اش بدان توجه داد :
جعل الله … العدل تسکیناً [تنسیقاً] للقلوب
… والعدل فی الاحکام ایناساً للرعیه!
عدالت اجتماعی عمیق ترین لایه مردم -یعنی دلها- را یکی می کند.
احکام عادلانه حکومت هم موجب انس مردم با حاکمیت می شود!
عدالت اجتماعی از برترین نمودهای انقلابی بودن (عنصر سوم هویت ایرانی) هم هست.
به نصاب نرسیدن آن، خدای نکرده رابطه مردم-مردم و مردم-حاکم و اتحاد مقدس را تهدید می کند.
افزون شدن فاصله غنی و فقیر که در تبرّج ها و خودنمایی های منتفعان هم بروز می کند، یکدستی و آرامش قلوب را نشانه گرفته است.
به اشتراک گذاشتن بی حجابی با دختران پایین شهر و ساختن ائتلاف های جنسیتی نمی تواند، وحدت پایدار بسازد.
ضریب بالای “درک فساد” نیز انس مردم و حکومت را آسیب می زند.
جشن های مذهبی و ملی، هرچقدر هم متعالی و پر ثواب باشند، بدون عدالت، اتحاد مقدس را نمی توانند تثبیت کنند.
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۸/۱۷
پیوست یادداشت : ” شیرین کاری” ، اتحاد مقدس نیست ؛ این دو را ببینید:
حجت الاسلام محسن قنبریان
هیات اصحاب الحسین دانشگاه تهران/ ۳۰مهر۱۴۰۴
واقعیت و روایت!
در جنگ ۱۲روزه مردم جور دیگری شدند، اما تعبیر و روایت آن در تور علوم انسانی می افتد!
حب وطن خوب یابد؟!
چرخه اتحاد مقدس:
اتحاد بر مدار یک هویت شکل می گیرد.
اتحاد در بزنگاه های تاریخی آن هویت را بسط می دهد.
عناصر سه گانه هویت ایرانی
بسط این عناصر در تاریخ ایران و دهه های اخیر
مراقبتهای اتحاد مقدس:
مراقبتها را در حد چند آدم سیاسی و وفاق افراد شاخص جناح های سیاسی تقلیل ندهیم؛ اتحاد ۹۰میلیونی است که مقدس است!
جبهه مقاومت پیروز میدان بود
درگیریها و مسائل منطقه، به زمان تاسیس رژیم صهیونیستی بر میگردد نه ۷ اکتبر. «خاورمیانه جدید» و «اسرائیل بزرگ»، طرحهایی بودند که رژیم و آمریکا برای تحقق آنها، منطقه را از راههای مختلفی چون خلق داعش و اشغال افغانستان و عراق به چالش کشیدند. در کل، طرحهای غرب برای به زانو در آوردن جبهه مقاومت با شکست مواجه شده است.
زنگ بلند ۷ اکتبر، بشریت را از خواب غفلت بیدار کرد
غزه به مدت ۷ سال، بزرگترین زندان روباز دنیا بود و در آستانه فراموشی در دنیا قرار داشت. وقوع طوفان الاقصی، زنگ بلندی بود که بشریت را از خواب غفلت بیدار کرد.
حجتالاسلام والمسلمین محسن قنبریان در ششمین نشست از سلسله نشستهای «چیستی و چرایی حکمرانی اسلامی» به تبیین «نمایی از حکمرانی در فقه متعارف شیعه» پرداخت و تلاش کرد تا از دل ابواب فقهی رایج، الگوی حاکم بر مدیریت اجتماعی را استخراج و صورتبندی کند.
این استاد حوزه و دانشگاه معتقد است: الگوی حکمرانی در فقه شیعه، نه حکومتی محض است و نه مردمی خالص؛ بلکه بر پایه اصل بنیادین «توزین ولایت» میان حاکم شرعی و آحاد جامعه بنا نهاده شده است. با وجود سابقه چهلساله در امر حکمرانی، فقه رایج شیعه گنجینهای از تصرفات حکمیه و اختیارات واگذارشده به مردم دارد که نیاز به صورتبندی مجدد دارد. این الگو، حتی در دورههای عدم تشکیل حکومت توسط فقیه، قابلیت اجرا و ردیابی داشته و چالشهای حکمرانی مدرن را به نقد میکشد.
دانلود سخنرانی «الگوی حکمرانی در فقه شیعه» | “دانلود از پیوند کمکی“
عقب تر از دعوا بر سر متن برجام و اسنپ بک و… دو رویکرد کلان در اردوگاه نظام (نه نظام و اپوزیسیون) وجود دارد .
هر یک موانع خارجی و داخلی ای داشته و عملا هیچکدام طرح و ایده اش موفق نشده است.
*⃣ موانع داخلی
شاید بتوان ادعا کرد هیچوقت همه ظرفیت نظام و ایران پای یکی از این راهبردها نیامده است!
آن شکاف درون نظام و جامعه، هردو را ناکام یا ناتمام گذاشته است؛ بلکه دو خط و ساخت نسبتاً موازی را موجب شده است.
رویکرد اول که توسط دکتر روحانی در دهه۸۰ تبیین شده، ۱۶سال شورای امنیت و دولت (سازندگی و اصلاحات) را داشته است؛ لکن همه لوازمِ مصرّح و ضمنی اش مورد قبول ارکان دیگر از جمله رهبری، نیروهای مسلح و… نمی شده است.
همزمان آن وزن بزرگ اردوگاهی هم ایده های اردوگاه دوم را یاری نمی کرده است؛ از عدم قبول ایده صدور انقلاب گرفته تا کاهلی در بازار مشترک اسلامی و سیاستهای اقتصاد مقاومتی و حتی اخلال در چرخش به شرق!
بدنه اجتماعی و رسانه ای جریان۱ توانسته پیوست افکار عمومی رویکرد۲ را دچار مشکل کند؛ غیر از رأی معنا دار ۹۲و۹۶، حتی پس از شکست برجام هم درصد بالایی از مردم چاره را از جنس برجام می دانند! (به نفع راهبرد۱)
البته همزمان، منوط شدن مذاکره به توقف توان موشکی، حتی ۱۰٪مخالفت بیشتر از منوط شدن به توقف انرژی هسته ای دارد (۶۸٪ به ۵۸٪)(به نفع راهبرد۲)
*⃣ موانع خارجی
برای رویکرد۱:
اعلان شکست استراتژی اروپاییِ “تغییر با تجارت” و راهبرد شراکت اقتصادی برای مهار تخاصم همزمان با جنگ روسیه و اوکراین!
بازیگریِ متفاوت آمریکا از ۱۱سپتامبر۲۰۰۱ و استفاده از اقتصاد و تجارت برای جنگ (تجارت بمثابه سلاح) که عملا شراکت اقتصادی برای تغییرات بنیادین را تبدیل به جنگ اقتصادی و تحریم برای تغییر می کند
تقارن طرح خاورمیانه آمریکایی با طرح اسرائیل بزرگ به پیشرانی رژیم صهیونی با راهبرد تقدم قدرت برای سیادت اسرائیل در منطقه
شکست کامل برجام با اسنپ بک و توافق آمریکا و اروپا در نفی غنی سازی و توان موشکی!
برای رویکرد۲:
موفقیت نسبی پروژه ایران هراسی، هلال شیعی و… در منطقه اسلامی
به حسب برخی پیمایش ها ایران با اختلاف ۴٪ بعد از اسرائیل تهدید کننده امنیت منطقه است!
این ذهنیت مانعی بزرگ برای همکاری های جدی منطقه ای مقابل بیگانگان است.
مشکل روز افزون هسته های مقاومت با دولتهای ملی شان و فشارها برای خلع سلاح آنها از لبنان تا عراق.
حتی مرجعیت اعلای عراق هم از شعار “سلاح فقط دست دولت” حمایت می کند!
ناتمام ماندن پیوست های اقتصادی برای بی اثر کردن تحریم های غربی؛ از همکارهای بزرگ اقتصادی منطقه ای و اقتصاد مقاومتی تا چرخش به شرق!
*⃣ چاره: زمان اجماع سازی
ارزیابی این است که رویکرد اول معیوب و رویکرد دوم ناقص است.
رهبر انقلاب اسلامی اخیراً وضعیت هم فکری و همدلی قوای سه گانه و بخشهای تصمیم گیر و تصمیم ساز را فرصت اجماع سازی دانستند(۱۴۰۴/۶/۱۶)
شکست پروژه برجام در دوره دولتهای دارای رویکرد۱ (چه خروج ترامپ، چه خروج کامل اروپا و بازگشت تحریم ها) میتواند به درنگ جدی در رویکرد۱ بیانجامد؛ البته رویکرد۲ هم در پیوست های اجتماعی و اقتصادی اش، نقصان دارد که باید بازتولید و از سوی نخبگان سیاسی جناح های موجود برای مردم تبیین شود.
تهدید جنگ دوم رژیم، اجماع بر سر این رویکرد با اضافه پیوست هایش را از هر زمان دیگری ممکن تر کرده است!
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۷/۸
حتما ببینید
استراتژیهای قرن۲۰، نوین نیست!
۰۴۰۶۰۱ – جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت
۰۴۰۶۰۲ – جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت
شعار البقیه البقیه (یعنی باقیمانده را دریاب) چه نتیجه ای به بارآورد؟!
یادی از فرماندهانشهـــــــــــــــــــــــید
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان
شب سوم روضه آخر صفـــــــــــــــــــر
▪️هیئتلبیک – حســینیه هنر مشهد
![]() |
![]() |
از “ارضکم” و “دیارکم” تا “وطن” راه بسیار است.
زمین و خانه هم محترم است. نباید اجازه ویرانی اش یا اخراج از آن داد؛ لکن وطن بیشتر از اینهاست.
دیار و بلاد تازه با حب وطن است که عمارت و آبادانی می یابند (عمرت البلدان بحب الأوطان)
کششی خدادادی به آن در کرامت انسان وجود دارد (من کرم المرء … و حَنینُهُ إلى أوطانِهِ)!
وطن، دیار و خاک است به علاوه ی درکی رضایت بخش از سکنی در آن.
اول در جهان اجتماعی انسان، “توطن” شکل می گیرد تا دیار و خاکی برای انسان “وطن” شود.
عرفانی تر اینکه: وطنِ خاکی، نمودی از وطن مأوایی است؛ همان که “حب الوطن من الایمان” است؛ به تعبیر شیخ بهایی:
این وطن مصر و عراق و شام نیست
این وطن شهرى است کانرا نام نیست.
آن وطن، عکسش در جان ایرانی، با ایران و برای عراقی با عراق جلوه می کند و کششِ وطن شکل می گیرد.
نتایج:
۱. وطن، همیشه “نمود” یک “بود” است و حتما از ایمان به معاد می گذرد؛ چه خود آگاه چه ناخودآگاه!
۲. ذهنیت، بسیار موثر در درک وطن یا تقلیل به ارض و دیار است.
متولد هر خاک، حس وطن ندارد و نفی بلد شده هم حتما بی وطن نیست!
اصلا درک وطن است که نفی بلد را مجازاتی هم عرض کشتن می کند! (۳۳مائده)
ذهنیت سازی را باید جدی گرفت؛ یک سال کاری می کنند که با پیروزی هم در زمین ورزش سرود ملی نخوانند و یک سال احترام به پرچم، ژست فراگیر می شود! خاک همان خاک، مردم و نظام سیاسی همان، رقیب و حریف همان اما حس وطن متفاوت!
۳.کُشتی گیران امسال فقط قهرمان جهان ورزش نشدند؛ در جهان اجتماعیِ ایرانیان درک وطن را هم پررنگتر کردند.
محسن قنبریان
تصمیم شورای سران فقط برای اضطرار!
عمل گرایی و نتیجه فوری خواهی گاهی بستره ای برای دور زدن جمهوریت بلکه هر قاعده و منطق اداره ای می شود.
کارآمدی بیشتر -گرچه مطلوب- اما نوعاً پوشش می شود برای مردم زدایی و حتی پیدایش تدریجی استبداد نخبگان و برگزیدگان!
جمهوریت یک رکن مهم عقلانیت انقلاب اسلامی و مکتب امام است.
در پیشنویس قانون اساسی اصل۶ (اداره امور کشور متکی به آراء عمومی) و اصل۷ (اداره شورایی امور کشور) ابتدا در هم ادغام بود، با اصرار شهید بهشتی جدا شد؛ که هم قوای حاکمیت برآمده از رای مردم باشد و هم آن قوا، امور را به حسب «امرهم شوری بینهم» شورایی پیش ببرند.
در مشروح مذاکرات تاکید شد شوراها هم برآمده از اراده مردم نه مشاورین منصوب باشد!
حرکت ایندو در چار چوب شریعت اسلامی، جمهوری اسلامی را می سازد.
اینکه مجلس، کوتاه قد و دولت، فشل نباشد، جای درنگ جدی دارد؛ راهش هم تصحیح قوانین و ساختارها برای رسیدن به آن است؛ نه بهانه کردن ضعف ها برای دور زدن منتخبین مردم و رفتن به سمت تمرکزگرایی بیشتر و تصمیم گیری های محفلی.
جمع بین تخصص گرایی با اراده عمومی در مجلس و دولت چنین است که: کمیسیون های تخصصی (اگر واقعی باشند) + مرکزهای پژوهشی طرح یا لایحه ای را پخته و از آنجا برای قانون یا مقررات شدن به صحن علنی (مجلس یا دولت) می آورند تا نمایندگان مردم قانونش کنند.
هماهنگی سران در حرکت عمومی کشور و اجماع سازی در امور مهم، لازم است اما درون قواعد جمهوریت نه بجای آن.
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۶/۲۳