بایگانی برچسب: s

حاکمیت مال مردمه یا مال ولایت فقیه؟

تفاوت های اصل ۵ و ۵۷ با اصل ۶ و ۵۶ در چیست؟

پیش نویس اصل پنجم (اصل مربوط به ولایت فقیه) آیت الله شهید بهشتی نوشتن پس قرائت ایشان از تفاوت اصل پنج و شش بسیار مهم است.

برشی از صحبت های حجت الاسلام والمسلمین قنبریان در چهاردهمین جشنواره فیلم عمار

مردم آرمان‌های انقلاب ۵۷ را می‌خواهند، اما همه را با هم.

اما جریان‌های سیاسی هر کدام به سمت بعضی از آن‌ها می‌روند.

سه طریق برای افزایش مشارکت.
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان

چرا از مکتب امام حرف می زنیم؟

حجت الاسلام قنبریان در مراسم ابراهیم فرزند روح الله در زنجان؛

باید پژوهشگران ما برایشان روشن شود که این مکتب چه فرقی با مکتب غربی، مکتب شرقی و رهبانیت و سلطنت دارد؟!

  • مردم ایران دهه هاست در موضع مقاومت هستند.
  • مقاومت، ریاضت نیست.
  • خودآگاه نمودن مردم نسبت به این هویت، یکی از وظایف اصلی دستگاه تبلیغی است.
  • کشف حجاب نکردن قاطبه زنان ایران، مرحله ای از مقاومت فرهنگی است.

سخنرانی/ مکتب امام در مدرسه اراده

سخنرانی «مکتب امام در مدرسه اراده» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در سالگرد رحلت حضرت امام (ره) سال ۱۴۰۳، در هیئت اصحاب الحسین (علیه السلام) مسجد دانشگاه تهران منتشر می‌شود.

با بودن مکتب اسلام و پیامبر(ص)، چرا مکتب امام؟!

وقتی تشیع انگلیسی و تشیع تاجگذار پهلوی هست، شیعه-سنی آدرس غلط است!

مکتب امام، کلیات ابوالبقاء نیست؛ دوگانه های ممتاز برای جداکردن دیگری هاست:

  • جمع بین دین و دنیا (جوهر اصلی مکتب امام)
  • توحید – کرامت انسان (جداکننده از اسلام داعش و لیبرالیسم)
  • مشیت الهی – همت مردم
  • معیارهای اسلامی – گزینش مردمی و…
  • اجرای احکام الهی در کنار رعایت اقتضائات و مصلحت های عمومی
    – مصلحت پابرهنگان/ نه عقلانیت مدرن
  • رعایت حال ضعفا و اصرار بر عدالت اقتصادی – در کنار تولید ثروت
  • انسجام و وحدت ملی – رسمیت شناختن تنوع آراء و گرایش های سیاسی
    – جمع بین وحدت و خلوص
  • طهارت اقتصادی مسئولان – کارآمدی و کار بلدی (دو رکن مشروعیت کارگزاری)

امام: زندگی در دنیای امروز، زندگی در مدرسه اراده است.

مکتب امام با اراده های جوانان، محقق و جهانی میشود

منابع:

فیش‌های مکتب امام خمینی حرف نو جمهوری اسلامی

دانلود سخنرانی «مکتب امام در مدرسه اراده» | “دانلود از پیوند کمکی

حرف نوی انقلاب، توحید و کرامت انسان

حضرت امام:
در دوران پهلوی می‌گفتند ،عالمان در سیاست دخالت نکنند.
پس از پیروزی انقلاب آمده اند می‌گویند کسی در سیاست دخالت نکند ، مگر مجتهدین… مردم رها کنند بروند خانه هایشان .
این یکی اگر خطرش از اولی بیشتر نباشد ، کمتر نیست ….

حجت الاسلام محسن قنبریان

مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
هیأت محبان فاطمه الزهرا(س)اهواز

نامسأله‌گی کاندیدای مجتهد!

(مجتهدِ نظری یا جامعِ عملی خلوص و وحدت؟!)

آیا مساله واقعی میدان ریاست جمهوری۱۴۰۳، مجتهدِ فقه نظام بودن یا نبودن است؟!

یا خلأ کسی که بتواند جامع نیروهای درون نظام در راستای جمع بین دوگانه سخت: وحدت و خلوص [۱]باشد؟! که نه دولت را سهامی و چندپاره کند و به نام وحدت، راهبری در مسیر انقلاب و آرمانهایش را گم کند و نه صرفا با خلوص گرایی توان و مقبولیت کار با بخشی از نیروهای انقلاب -به زعمش خالص تر- را داشته و به امر ملی ضربه بزند!

اینها (مجتهدِ فقه نظام / جامع ظرفیت ها و فعلیت های نظام) دو حد وسط متفاوتند و هریک به سمتی می برند.

حتی اگر “از قضا” بر یک معمم بنشینند اما “لزوما” شرط دومی، معمم بودن نیست.

می توانم درک کنم که طرح کنندگان این پیشنهاد، حتی رئیس جمهور شهید را دیده اند که جمع کننده بوده اما نسخه های دیگری هم به او در اقتصاد و… تحمیل شده است لذا در اینباره از او بیشتر را خواسته اند.

بنظر حقیر -اقلا در مقطع کنونی- دومی مساله ماست و نباید با صورت اولی صورت بندی شود!

حتی اگر منصب ریاست جمهوری -به تعبیر رهبر انقلاب- جای مطهری ها باشد، اقلا در مقطع کنونی آیین نامه شورای نگهبان نه او را، که حتی رجایی و خامنه ایِ سال۶۰ را هم طبق ضوابطش تایید صلاحیت نمی کند! فعلا -درست یا غلط- قرار است بروکراسی از خود ارتزاق کند و نصاب های اجرایی و بروکرات بودن بر مطهری بودن چربیده است.

از آنسو، مجتهدان فقه نظام -که حتی کارنامه اجرایی هم داشته باشند- فقط اگر جامع آن ظرفیت ها و فعلیت ها شوند، مفیدند نه صرفا مجتهد فقه نظام بودن!(پس از حد وسط اصلی سخن بگوییم نه عوارض دیگر)

ای بسا صاحب نظر شدن در عرصه ای از نظامات -بخصوص وقتی به کلمه اجتهاد شرعی هم تیک بخورد- راه بر نظرات دیگر که بسا در همان مسیر انقلاب و آرمان هایش، صائب تر یا کارآمدترند ببندد و  مخل به جهت جامع بودن گردد!

 وای اگر یافته های اجتهادی فقه نظامشان مثلا “جمهوریت” اش کمتر از استاندارد امام و قانون اساسی باشد! یا مثلا در مساله اساسی کشور -یعنی “اقتصاد”- فقه نظامش به بار ننشسته باشد!

 آنوقت قاتق نان، قاتل جان میشود!

اینکه الان چند مجتهد فقه نظام داریم که در “همه مسائل اساسی کشور” مطابق با استانداردهای قانون اساسی به نظام رسیده و شخصیت اجرایی مورد تایید شورای نگهبان هم داشته باشد را بیشتر از قبیل “قصد و عدم وقوع” می بینم!

 بهشتی در این مقیاس -به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی- تکرار نشده است[۲]!

نمی دانم چرا بجای خواستن رئیس جمهوری که قانون اساسی را متناظر و بدون تنازل اجرا کند دائم دنبال اختراع چرخی هستیم که در فرآیند حکمرانی از مجامع تصمیم سازی متعددی باید بگذرد و به یک فرد منحصر نیست؟!

اما آن نگرانی که برخی، جامع کامل بین وحدت و خلوص نبوده یا نیستند؛ هم دغدغه درست و بجایی است که البته حلش منحصر به مجتهد فقه نظام نیست.

جمع کننده ای مثل رئیس جمهور شهید به شرط اطلاع کامل از مکتب و رویکردهای اساسی انقلاب و قانون اساسی به اقتصاد و فرهنگ و سیاست، هم می تواند “خلوص انقلابی” را حفاظت و هم به سمت وحدت و “ملی ماندن امر ملی” راهبری کند.

بگردیم همچین کسی را بیابیم یا با تغییر رویه ها -ولو به شکل نسبی- بسازیم!

هنوز به حسب نظر سنجی ها میزان مشارکت زیر۵۰٪ است!

“امر ملی” با حماسه ملی رقم می خورد؛ “حماسه ملی” ، “رقابتِ” جمع کننده های نیروها و ظرفیت های کشور را می خواهد.

* این یادداشت له یا علیه هیچ کاندید معلوم یا احتمالی نوشته نشده است.

محسن قنبریان ۱۲خرداد۱۴۰۳

[۱] ر.ک: رهبر انقلاب اسلامی۸۹/۵/۳۱

[۲] بهشتی تکرار نخواهد شد