بایگانی برچسب: s

اولین خون

  1. از نامه ۵ اقتصاددان متشکرم!
    بهتر از این نمی شد برخی دستاوردهای ج.ا را کنار فجایع اجرای اقتصاد نئولیبرال تصویر کرد!
    دستاورد:
    – ۳۰برابر شدن جمعیت دانشجویی نسبت به سال۵۵
    – ۴۰برابری آموزش عالی دختران
    – تحصیلات بیشتر/ شهرنشینی بیشتر/ بهرمندی شگفت آور از اطلاعات با فضای مجازی
    فجایع:
    (البته نگرانی برای قشر متوسط در نامه مشهود و فجایع ناظر به آن طبقه بیشتر است)
    “طبقه متوسط شهری به عنوان نمادی از تحول‌ خواهی اجتماعی، در سال۱۳۹۰، بیش از ۶۰درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌داده و در مقابل، قشر کم‌درآمد، جمعیتی حدود ۱۱میلیون نفر داشته است. تحولات نامطلوب دهه۱۳۹۰، باعث آن شده است که جمعیت کم‌درآمد کشور به رقم هشداردهنده ۲۳میلیون نفر برسد که این میزان افزایشِ هشداردهنده فقط با کوچک‌تر شدن جمعیت طبقه متوسط اتفاق افتاده است”!
    این فقط یک فاجعه خشن از اقتصاد نئولیبرالی است که همین آقایان ریل گذاری و مشاور و وزیر دولتهایش بودند و البته برخی هم بدتر از نظر آنها اجرایش کردند!
  2. توصیه شان هم حرف حقی است: “رعایت بیشتر، احترام افزون تر به خواسته ها و تمایلات”!
    می نویسند: “شواهد نشان می دهد که متاسفانه [انتقاد] به دلیل سوء تدبیر از مراحل کم خطر عبور کرده و وارد فاز خشم شده ایم… فقط با رسمیت شناختن عملی انتقاد و اعتراض است که می توان از شتاب گرفتن اغتشاش و به هم ریختگی فراگیر امور جلوگیری کرد”.
    کاملاً درست است!
    فقط یک پرسش می ماند:
    اینبار چون طبقه متوسط تحول خواه را معترض می دانند توصیه شان چنین شده است؟!
    آخر اولین خون در اعتراض به این اقتصاد خشن نیاوران در زمانِ تئوری پردازی و ریل گذاری همین آقایان از محرومان حاشیه مشهد و کارگران ریخته شد اما آنوقت توصیه همین مکتب اقتصادی سرکوب بود!
    آقای روغنی زنجانی موسس مکتب نیاوران و دوست نزدیک این اقتصاددان ها توصیه آنروزها را -که خود رئیس سازمان برنامه و بودجه بود- چنین باز می گوید:
    “من در مجلس استدلال کردم که اگر شما دنبال اجرای یک سیاست مشخص هستید [مثلا گرانی بنزین] باید منتظر یک سری عواقب اجتماعی-سیاسی تصمیمات خود نیز باشید. مثلا دولت کره سیاست های خود را به صورت علنی اعلام می کند و به شدت نیز پیگیری می کند، وقتی هم با واکنش های کارگران و دانشجویان روبرو می شود، پلیس را برای سرکوب آنها به خیابان ها می فرستد. اگر قرار باشد بخواهیم چنین واکنش هایی را شاهد نباشیم، هرگز سیاست ها و تصمیم هایی را که مدنظر داریم، اجرا نخواهیم کرد”(کتاب اقتصاد سیاسی ج.ا ص۲۲۶)

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۱۶

تبعیض مرکب!

پس از نقض مستمر اصل ۴۸ قانون اساسی و پیدایش استان های برخوردار و استان های محروم؛ اینبار ایده رئیس سازمان برنامه می خواهد آن تبعیض را مضاعف کند.

حالا مالیاتِ بیشترِ استان برخوردار از منابع عمومی ، به خودشان برمیگردد و مالیات کمتر استان های محروم به خودشان؛ و دوباره فاصله بیشتر میشود!

عواقب وخیم اجتماعی_ سیاسی این ایده بیشتر از اقتصادی است.

پ.ن:

اصل۴۸: دربهره‌برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان‌ها و توزیع فعالیت‌های اقتصادی میان استان‌ها و مناطق مختلف کشور، باید تبعیض در کار نباشد، به طوری که هر منطقه فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات لازم در دسترس داشته باشد.

محسن قنبریان

اصول بانکداری بدون ربا

به شاگردان و وکلایش می‌گفت: «آغوش اسلام که تنگ نیست.» آنها را تشویق می‌کرد به گروه‌هایی که نفوذ بیشتری در جامعه دارند توجه کنند و منظورش روشنفکران و نویسندگان و اندیشمندان دانشگاهی بود.

خودش، در سال پنجاه‌وهفت در همایشی با موضوع بانک اسلامی، سید محمود شاهرودی را به نمایندگی به عربستان فرستاد.

کتاب البنک اللاربوی او دربارۀ بانکداری اسلامی در کشورهای دیگر شناخته‌شده بود. محمدباقر این کتاب را بعد از سفر حج واجب نوشت. نامه‌ای از کارگروه بودجۀ کویت دریافت کرده بود که نوشته بودند قصد دارند شعبه‌هایی از بانک را به شیوۀ اسلامی و بدون ربا راه‌اندازی کنند و نیازمند طرحی بودند که راهنمای کارشان باشد. نامه را برای دو نفر دیگر هم فرستاده بودند. اما فقط محمدباقر بود که جوابشان را داد. برای نوشتن این کتاب، روزانه به چند کتابخانۀ نجف می‌رفت: یک روز از صبح تا نماز ظهر، یک روز بعد از نماز عشاء. نظرش را با یکی‌دو نفر فارغ‌التحصیل حسابداری و چند نفر بازاری محک زد، یک ماه مطالعه کرد و ده‌روزه آن را نوشت.

کتاب نا، صفحه ١۵٢-١۵٣

چطور از ایمان مردم به آرمان‌ها، می‌شود عمل آرمان‌خواهانه تولید کرد؟!

حجت الاسلام قنبریان در اولین جلسه کارگاه «حلقه‌های میانی و قیام مردمی برای قسط»:

چطور ایمان به عدالت و کفر به تبعیض منجر به عمل عدالت‌خواهانه می‌شود؟!

دریافت فایل صوتی «حلقه‌های میانی و قیام مردمی برای قسط» | “دریافت از پیوند کمکی


ایمان به عدالت و کفر به تبعیض فطرتاً در وجدان هر انسانی وجود دارد. اسلام نیز تاکید بیشتری بر آن دارد. و انسان شیعی به خاطر تعلق به اهل بیت ایمانش به عدالت و کفرش به تبعیض بیشتر است و بیشتر به ظلم و جور حساس است.

انواع عمل‌ها متناسب با سطح این ایمان و کفر متفاوت است:

  • صبر نجیبانه
  • عمل خیرخواهانه
  • شورش و اعتراض
  • دلسردی و سکوت

 

عدالت‌خواهان نباید صبر نجیبانه و عمل خیرخواهانه را تکفیر کنند و همه تقصیرات را به گردن ساختار بیاندازند! در بعضی از موارد خود عدالت‌خواهان هم نمی‌دانند دقیقا چه می‌خواهند!

در کنار صبر نجیبانه و عمل خیرخواهانه دو گام برای تغییر وضع موجود باید برداشته شود:

  1. در مرحله اول در سطح نظری و کارشناسی باید به اجماع در توصیف صحنه و اجماع در راه حل رسید.
  2. در مرحله دوم در سطح سیاسی و در تقابل با ذی‌نفعان، فشار اجتماعی تنها راه حل است.

 

بدون گذشتن از خاکریز اول نباید به سراغ خاکریز دوم رفت، چرا که باعث شکست و ناامیدی می‌شود. دو لبه‌ی قیچی برای تولید ناامیدی و دلسردی:

  • تجمع و عملِ بدون کار علمی و کارشناسی
  • برخورد قهری و امنیتی با اعتراضات

تفصیل را در صوت جلسه بشنوید.

خطوط قرمز رئیس مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه‌های علمیه بر سر راه طرح قانون بانک مرکزی مجلس

آیا روند فعلی بانکداری، به کاهش تورم و برقراری عدالت در کشور ختم می‌شود؟

آیا بانک‌های کشور، بر طبق موازین اسلامی فعالیت می‌کنند؟

ضرورت ممنوعیت خلق پول بانکهای خصوصی، ممنوعیت بنگاه داری بانکها، ممنوعیت استفاده از حیل(حیله های) ربوی؛ سه خط قرمز اساتید حوزه برای اصلاح طرح اخیر مجلس

نهضت مقدس

به قلم حجت الاسلام والمسلمین محسن قنبریان

نهضت مقدس، مجموعه بیانات و تحلیل‌های عاشورایی خطیب توانمند، حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قنبریان پیرامون ویژگی‌های نهضت اباعبدالله و ویژگی‌های نهضت‌های قاتل امام است. مباحث این کتاب در بخش اول پیرامون ریشه‌های شکل‌گیری اسلام طاغوتی، اسلام ضد عدالت، اسلامِ ذبح‌کنندە آرمان‌ها، اسلام محافظه‌کار، اسلام منفعل و یکجانشین، اسلام بی‌توجه به مستضعفین، اسلام باندباز و حزب‌باز، اسلام سرمایه‌دار و در یک کلام اسلام آمریکایی در عاشورا است. اسلامی که بارها و بارها خود را تکرار کرده و زنگ خطر حضور رگه‌های قدرتمندی از آن در تاریخ معاصر ما نیز وجود دارد.

چنین اسلامی به‌راحتی ظرفیت به انحراف کشیدن انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن را دارد و مطالعه ریشه‌ها، چرایی شکل‌گیری، ویژگی‌ها و نشانه‌های آن از ضروریات زمان ماست. در بخش دوم، ویژگی‌ها، ارکان و ابعاد نهضت اباعبدالله الحسین علیه السلام به مثابه یک نهضت معیار، شاخص و مقدس بررسی می‌شود تا هر نهضتی که خود را پیرو آن میداند، روش مبارزه، اصول حکمرانی، شیوه‌های دردمندی، رفتارهای سیاسی و مدل‌های مطالبه‌گری خود را بشناسد. در بخش سوم، ریشه‌های اقتصادی شکل‌گیری عاشورا تحلیل و بررسی میشود تا مخاطب با شناسایی مختصات طاغوت اقتصادی از تکرار آن ویژگی‌ها در زمانه خویش، به‌خصوص در انقلاب اسلامی ایران که یگانه پرچمدار پیروی از نهضت اباعبدالله در جهان است، پیشگیری کند.

– منتظر این کتاب باشید –

۰۲ / درسگفتار: راز خاتمیت در شهر تجارت!

کلاس راز خاتمیت در شهر تجارت!، خوانش اقتصادی از سیره نبوی با حضور حجت الاسلام قنبریان در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار گردید. جزئیاتی از این جلسه منتشر می‌شود.

دریافت فایل صوتی جلسه دوّم درسگفتار «راز خاتمیت در شهر تجارت!» | “دریافت از پیوند کمکی

  • سؤال اصلی: چرا خداوند ۱۰ قرن قبل از کاپیتالیسم دین خاتم را در شهر تجارت پدید آورد؟! این دین ناظر به سرمایه داری طرح و نقدی دارد؟!
  • سؤال فرعی دوم: نقش بازار در تجارت خارجی مکه؟! آنقدر بود که از استیلای بازار بر دین و فرهنگ مکه سخن گفت؟!
  • فهرستی از بازارهای زنجیره ای دو رحله شتاء و صیف قریش
  • یدایش استیلا و هژمونی بازار بر فرهنگ و دین مکه
    حتی کعبه و حج، ذیل بازار و تجارت قرار گرفت
  • گوشه ای از فعالیت های پیامبر(ص)

دریافت پاورپوینت جلسه دوّم درسگفتار «راز خاتمیت در شهر تجارت!» | “دریافت از پیوند کمکی

خوانده نشدن “جنگ فقر و غنا” در بُعد داخلی به تجاوز بیشتر اغنیاء به فقرا می انجامد!

 

این ویدئو قسمتی از ارائه سال قبل است.[۱] چنانچه میگویم مثل آقای ملکیان کسی است که با صداقت و صراحت به این ادبیات امام اشکال می کند؛ و الا کم نیستند کسانی در بین غیر دگر اندیشان، درون بدنه جناح های رسمی قدرت که با ریش و عمامه، علیه این دوگانه کار می کنند؛ با عین حال زیاد هم امام، امام می کنند!

جنگ فقر و غنا، جنگی از سوی مرفهین بی درد و اسلام آمریکایی شان، علیه محرومین است. مرفهین و خوانشی از اسلام که “کانون ثروت” اش، “کانون قدرت” ساخته و می سازد یا از کانون قدرت، به کانونی از ثروت رسیده اند. در سیاست گذاری ها و اجرا، عمدتا دنبال نفع همین طبقه برخوردار و علیه عموم مردم بخصوص طبقات محروم است! اگر اجازه مقاومت به فقراء در مقابل این جنگ قارونی داده نشود، دیگر تجاوز یکطرفه به حقوق عامه اتفاق می افتد!

 

اینجا جا برای تفصیل نیست؛ دراین کانال برخی از ساختارها، رویه ها، سیاستها و نحوه اجراها برای این جنگ و تجاوز علیه فقرا تبیین شده است!

[۱] فایل صوتی کامل این ارائه را در «الهیات جنگ دائمی فقر و غنا» بشنوید.

راز خاتمیت در شهر تجارت!

کلاس راز خاتمیت در شهر تجارت!، خوانش اقتصادی از سیره نبوی با حضور حجت الاسلام قنبریان در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار گردید. جزئیاتی از این جلسه منتشر می‌شود.

دریافت فایل صوتی جلسه نخست درسگفتار «راز خاتمیت در شهر تجارت!» | “دریافت از پیوند کمکی

  • سؤال اصلی: چرا خداوند ۱۰ قرن قبل از کاپیتالیسم دین خاتم را در شهر تجارت پدید آورد؟! این دین ناظر به سرمایه داری طرح و نقدی دارد؟!
  • سؤال فرعی جلسه اول: اصلا مکه شهری با تجارت خارجی بوده است؟!
    نظرات موافق و مخالف…!/ نظر قرآن!
  • فقدان عنصر دولت + تجارت گسترده خارجی، نوعی لیبرالیسم اقتصادی و نزدیک به سرمایه داری تجاری را پدید آورده بود.

دریافت پاورپوینت جلسه نخست درسگفتار «راز خاتمیت در شهر تجارت!» | “دریافت از پیوند کمکی

یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی

  1. ریاضیات یا اصالت ریاضی؟!
    ریاضیات همیشه ریاضی بوده اما “اصالت ریاضی” دکارت (pan mathematicism) وقتی اتفاق افتاد که: ریاضیات بر سایر علوم (حتی فلسفه) چتر انداخت!
    جالب اینکه گزاره: “ریاضیات تنها علم یقینی است”! خود بحثی غیر ریاضی و فلسفی (معرفت شناسی) است که از قضا دکارت ادعای اشراقی درباره آن داشت و می گفت: فرشته ای به او الهام کرده[۱]!
  2. ریاضی شدن و مرگ طبیعت!
    تاویل گرایی سایر علوم توصیفی به ریاضیات، با “تقلیل گرایی” و “تنزیل گرایی” همراه شد.
    برای نمونه “طبیعیات قدیم” قبل از “فیزیکِ ریاضی”، موجودات عالم طبیعت را در ۴جوهر و ۹عرض طبقه بندی، تعریف و توصیف می کرد.
    وقتی از “تبیین صوری ارسطویی” به “تبیین ریاضی پسادکارتی” تبدیل شد؛ فقط روش عوض نشد، فقط “منطق ریاضی” جای “منطق صوری” ننشست! بلکه برخی موجودات جا ماندند!
    تغییر روش، بر محتوا اثر کرد! طبیعیات و الهیاتِ اعم به مواردی خاص تقلیل یافت!
    برای نمونه:
    الف) جوهر نفسانی (روح مجرد) در “مفاهیم کمّی منتخب” برای فیزیک نوین (مثل جرم و انرژی) جا نشد! پس عقیده ای شخصی ماند یا به نوعی انرژی، تاویل رفت و شعرگویی شد!
    ب) فیزیک جدید، “حرکت مکانیکی” را تعریف و اندازه گیری و بکارگیری کرد؛ اما “حرکت در جوهر” جا ماند! مفاهیم پایه و روش محاسبه جدید راهی به آن نداشت!
    در حالیکه هم “روح مجرد” و هم “حرکت جوهری” مطابق با برهان یقینی عقلی اند!
    ریاضی سازی علوم، فقط ریاضی کردن روش نبود، فروکاستن از معقولات و مقولات به مفاهیم کمّی یا جاماندن برخی از آنها را در پی داشت!
  3. اقتصاد ریاضی یا انسانِ ریاضی؟!
    آن تاویل گرایی به ریاضیات، در علوم انسانی اثرات وخیم تر داشت! از همه بیشتر اقتصاد!
    باز ادعای مروجین اقتصادِ ریاضی این است که: ریاضی کردن اقتصاد و مدل سازی نه “یک مکتب” که صرفاً “یک ابزار” است! اصطلاحات ریاضی نسبت به تبیین توصیفی، دقیق بوده و گمراه کننده نیست. زبان ریاضی، درک و بیان مباحث پیچیده را آسان می کند و میتواند پیش بینی در اختیار اقتصاددان و سیاستگذار قرار دهد!
    اما اینجا هم “تقلیل گرایی” سابق خود را نشان می دهد! برای ریاضی شدنِ مؤلفه های موثر در اقتصاد انسان، برخی مولفه ها جا می مانند و برخی تنزیل معنایی می گیرند (مثل تنزیل روح به انرژی در طبیعیات)!
    برای نمونه:
    قبل از ریاضی شدنِ اقتصاد هم به عوامل رفاه اجتماعی توجه می شد؛ اما با پدیده هایی انسانی و غیر ریاضی ارزش گذاری می شد: تعداد زندانی، تن فروشی، تکدی گری، حاشیه نشینی، فقر و…
    اینها همه “آمار های اخلاقی” و انسان محور بود.
    اما از اواسط قرن۱۹ “شاخص های پولی و مالی” جای آنها نشست! پیشرفت و رفاه با “دلار” و “درآمد” سنجش شد! “آمارهای پولی”، انسان و جامعه را به دلار و درآمد فروکاست!
    جالب اینکه این پدیده همزاد دو چیز بود:
    – ظهور کاپیتالیسم (که علاوه بر بازار آزاد، سرمایه گذاری پولی را از مولفه های اساسی اجتماع و زندگی قرار می داد)!
    – ریاضی شدن اقتصاد!
    حالا منابع طبیعی، اختراعات، آثار هنری و حتی انسان همه با “کمیّت دارایی و درآمد” خوانش و محاسبه می شد!
    نیویورک تایمز ۳۰ژانویه۱۹۱۰ عنوان مقاله اش این بود: “ارزش یک نوزاد به عنوان یک دارایی ملی چقدر است؟!”
    معضلات زندگی هم با مفاهیم کمیّ پولی سنجش شد:
    – الکلی شدن= هزینه ۲میلیارد دلاری!
    – سرماخوردگی= ۲۱دلار به ازاء هر کارمند!
    -و…[۲]
    اول مفاهیم پایه تغییر و تنزل کرد تا علم محاسبه اش اقتصاد ریاضی شد!
  4. کهانتِ اقتصاد ریاضی!
    همیشه مقدار سود و بدهی، هزینه و درآمد، ریاضی محاسبه می شده؛ اما “اقتصاد ریاضی” خاستگاهش اینجا نیست! استفاده از ریاضیات پیشرفته برای مدل سازی اقتصادی، و پیش گویی های بازار برای سیاستگذاران، خاستگاه اقتصاد ریاضی است.
    وقتی می خواهند بازار را مدل سازی ریاضی کنند، بازیگر آن انسان است نه الکترون و پروتن! عوامل مختلفی در رفتارهای انسان موثر است: از “درونی ترین لایه های انگیزشی او” تا “فرهنگ و ارثیه های خُلقی و باوری ملی و باستانی”!
    آیا همه این عوامل متعدد و غیر کمّی در محاسبه و مدل سازی ریاضی لحاظ میشود؟! اصلاً همه قابلیت لحاظ در مدل ریاضی دارند؟
    به تصریح ریاضی دانهای اقتصادی، برای مدل سازی:
    – هر مدل یک دسته پیش فرض دارد.
    – این پیشفرض ها از برداشت و شهود ما از واقعیت انتخاب میشود.
    – هرچه مجموعه این پیشفرض ها بیشتر باشد(یعنی دریافت و شهود از جامعه کامل تر باشد)، دست و پای مدل بسته تر خواهد شد!(مدلی با مؤلفه های موثرِ زیاد، پیچیده تر و سخت تر است)
    – اینجاست که اقتصاد ریاضی دست به گزینش می زند! واقعیت را مجردتر فرض می کند! حواشی را حذف و ابعاد و جزییات مورد علاقه را نگه می دارد! و مدل می سازد[۳]!
    (البته می گوید راه برای مدلی با مولفه های حذف شده هم باز است! اما معمولا “اقتصاد سیاسی” از آن تحقیقات پشتیبانی نمی کند)
    برای نمونه:
    تفاوت مردم شناسانه ی: اصناف، اقلیم ها، انگیزهای درونی و دهها مولفه فرهنگی، تاریخی، دینی برای مدل سازی در این خلاصه(بهینه) می شود: “انسان، عقلایی رفتار می کند”!
    اما وقتی در مرحله قبل تر شاخص ها را همه کمّی کرده اند، نتیجه این میشود که: رفتار عقلایی انسان، در واقع نوعی محاسبه گری ریاضی است! حالا مدل سازی اش کار سختی نیست!
    تمثیل:
    همانطور که اول در طبیعیات همه چیز را به جِرم و انرژی تقلیل دادند؛ بعد عوامل متعددِ موثر بر نقطه جوش آب را هم کاستند و گزاره “آب در ۱۰۰ درجه می جوشد”؛ را “قانون” کردند! حالا دامنه هیمالیا و دماوند و… “استثناء” اند و البته قابل اندازه گیری!
    اینجا هم مثلا “اقتصاد تبرعی” و “انگیزه های غیر محاسباتی”(غیرعقلایی در این مکتب!) مثل چرخه مالی خمس و زکات و نذر و تحبیس و وقف و… مثل استثنائات هیمالیا و دماوند می شوند! با این تفاوت که کنار “اقتصاد معاوضی” بازار به اقتصاد سرریز می شود؛ در حالیکه واقعا در مدل لحاظ نشده است!(دقت کنید)
  5. اقتصاد ریاضی، علمِ بازار آزاد نه علم مطلق نظامات اقتصادی!
    باید تا اینجا روشن شده باشد بین “اقتصاد ریاضی” بعنوان یک روش(!) با “بازار آزاد” بعنوان یک بستره ، رابطه و تناسب هست. اقتصادِ ریاضی، علم کشف روابط علیّ و معلولی بازار آزاد و کنشگرش -که انسانِ محاسبه گر است- می باشد که پس از پیدایش این مکتب و این انسان پیدا شده است.
    جامعه ای که می خواهد مثلا: از “امانت و ودیعه” بیشتر از “ضمان” / از “اقتصاد تبرعی” برای “تامین حق های همگانیِ بهداشت و آموزش” بجای “بازاری کردن اینها” و “کالا کردن حق ها”/و…؛ نهاد و نُرم بسازد؛
    اولا: مفاهیم بنیادین اقتصادش، همه کمّی و ریاضی نمیشود؛ تا مدل ریاضی بپذیرد!
    ثانیاً: فروکاستن های موجود اقتصاد ریاضی، تحقق نُرم ها و نهادهای نظام مطلوبش را تاخیر و بلکه تاویل می برد! اقتصاد مطلوبش نشدنی تر میشود. چون تحقق مدلهای بازاری، انسان و جامعه بازار را می سازد و انسان فرهنگی و فطری را محجوب می کند.(دقت کنید)

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۱۲

[۱] ر.ک: مبادی با بعد الطبیعی علوم نوین / آدوین آرثربرت/ ترجمه عبدالکریم سروش

[۲] ر.ک: مقاله: چطور پول معیار سنجش همه چیز شد؟ / الی کوک – مجله آتلانتیک/ سایت ترجمان

[۳] ر.ک: روزنامه دانشگاه شریف ش۸۹۱ مصاحبه با دکتر وصالی و دکتر مدنی زاده: بدون ریاضیات فقط می توانیم داستان بگوییم