بایگانی برچسب: s

آقای دولت اقلا از رهبری بشنوید!

  • رهبر انقلاب بخلاف عادت، اینبار در حکم تنفیذ آقای رئیسی به اولویت مهم اقتصادی این دوره توجه دادند: “به جد دنبال کردن سیاست تقویت پول ملی”!
  • از سال ۷۴ تا کنون در ۴۰ سخنرانی به مساله نقدینگی و کنترل و هدایت آن به سمت تولید و هم سیاست تقویت پول ملی پرداخته بودند. اینبار در حکم تنفیذ، کانه شرط ضمن عقد کردند!
  • ۹۷/۴/۲۴ مطالبه یک کارگروه قوی فعال دائم شبانه روزی برای این مهم از دولت وقت خواستند. آنها نکردند! شما چرا؟!
  • ایشان عمده ترین مشکل اقتصادی کشور را “تورم و کاهش ارزش پول ملی” خواند!(۹۹/۴/۲۲)
  • ۲۰سال پیش حرف این روزهای کارشناسان به شما را به دولت وقت گفت: “فرض کنید ما حقوق این انسان زحمت کش را ۲۰٪ یا۴۰٪ اضافه کردیم اما اگر تورم را مهار و ارزش پول ملی را تامین نکردیم، آن مقداری که او امسال از ما اضافه می گیرد، چنانچه از رشد بی رویه قیمت ها پایین تر باشد فایده ای برای او ندارد پس ما برای او کاری نکرده ایم”(۸۲/۲/۱۰) باور کنید یارانه نقدی شما هم بدون تقویت ارزش پول ملی همین میشود! میزان نقدینگی یک ماه(برای نمونه مهر ۱۴۰۰)، ۴۵ برابر یارانه پرداختی بوده است!

سیاست تقویت پول ملی ، سیاست تصحیح یارانه را هم منتج می کرد اما بالعکس آزاد سازی قیمت ها، تقویت ارزش پول ملی را نشدنی تر می کند!

پیوست : آقای دولت اقلا از رهبری بشنوید!
جملاتی برگزیده از ۴۰ سخنرانی رهبر انقلاب درباره مهار و هدایت نقدینگی به بخش تولید و سیاست تقویت ارزش پول ملی!

محسن قنبریان

همیشه بازنده/ برنده!

آیا مشکل فقط این است که دولت برای مردم توضیح نداده است؟!! که هشتگ جهاد تبیین به دولت می دهید!
این هم از آن فروکاستن هایی است که حل همه مشکلات را با رفتن آن و آمدن این ساده می کردید!!!

وقتی ساختار سالم و بی عوارضی برای رساندن یارانه پنهان به خود مردم ایجاد نمیشود، بقاء و حذف ارز۴۲۰۰ و هر یارانه دیگر به مردم سیلی می زند!

طبقه همیشه بازنده، عامه مردمی هستند که بین تبعیضِ رانت و فقرِ تورم گزینه سومی ندارند!
و طبقه همیشه برنده، اقلیتی هستند که از رانت یا تورم جیب خود را پر می کنند!

محسن قنبریان

پاسخی به عزیزان خبرگزاری رسا

برادران عزیزم یادداشت “پیشنهادی به اجلاسیه خبرگان۱۴۰۰” را مورد نقد قرار دادند

ادعای حجت الاسلام محسن قنبریان درباره دریافت حقوق از سوی اعضای خبرگان رهبری

که نکاتی عرض می کنم:

  1. تئوریسین عدالت و عدالتخواهی علیرغم سکوت ناموجه برخی موجهین در دهه های اخیر، شخص مقام معظم رهبری است. بنده اگر قابل باشم مبلّغی بیش نیستم. “تئوریسین” را مبالغه فرموده اید؛ نقدهایی هم به برخی چهره های عدالت خواه در کانال حقیر پیدا میشود پس “جریانی” و “موسوم” هم نیستم.
  2. کاش اقلا نگاهی به قانون مورد اشاره (ماده ۱۱۷ قانون خدمات کشوری) می انداختید:
    ماده ۱۱۷ قانون مدیریت خدمات کشوری چیست؟
    بنده “ادعای دریافت حقوق از سوی اعضای خبرگان” نکرده ام، نص این قانون آن مجلس محترم را کنار قضات و موسسات و شرکتهای دولتی و… از نحوه پرداخت آن قانون (فصل۱۰) استثناء کرده است!
    اگر مطلقا هیچ نحو پرداختی به آنها نمیشود این استثناء چه معنی دارد؟! و چرا اعتراض جای بنده به این قانون نبرده اند؟!
    و اگر حق الجلسه یا مبلغی برای راننده و محافظ اقلا به برخی داده میشود، که واضح است به هرشکل نحوی پرداخت است و قانون دروغ نام نبرده است و بنده هم بیش از این نگفته ام.
  3. یادداشت بنده تصریح دارد: “بعضی از اعضاء خبرگان نزدیک به طبقات محروم زندگی می کنند و از تشریفات نگرانند” و هم تصریح شده: “با استثناء شدن(در ماده ۱۱۷) حتما حقوق و مزایای بیشتر نمی گیرند”. پس ادعایی بیش از حق جلسه و مانند آن نشده است.
  4. اما کاش اشکال اصلی یادداشت که محور پیشنهاد است را بهتر درک می کردید. “خبرگان قانون اساسی” اعتبار اختصاصی دولت موقت -که تازه قید شده بود اگر زیاد آمد پس دهند- را از اساس پس داد تا سنتی برای آینده نشود. از خبرگان اخیر هم خواسته شده استنثاء شوندگی را پس بزند تا ذیل آن محترمین، مثل موسسات و شرکتهای دولتی هم خود را از نحوه پرداخت واحد کشوری استثناء نکنند و حقوقهای نامتعارف شکل نگیرد.
    از کارشناسان بپرسید یکی از علتهای اصلی تبعیض های حقوق و مزایا، اینگونه استثنائات قانونی است که با شیطنتی خاص شرکتها و موسساتی را ذیل استثناء نهادهای محترم، اضافه کرده و با نحوه پرداختی متفاوت حقوق نامتعارف شکل می دهند.
  5. عنوان یادداشت هم “پیشنهادی به اجلاسیه خبرگان۱۴۰۰” بود نه “خبرگانی که بود و خبرگانی که هست” !
    وجه آن مقایسه هم چنانچه ذکر شد و در یادداشت هم کاملا روشن است: پس زدن اعتبار سابق و لزوم پس زدن استنثاء شدن است نه گرفتن حقوق و مزایا ! (دقت فرمایید)

از اینکه برای شنیده شدن پیشنهاد دلسوزانه یاری کردید سپاسگزارم.

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۲/۱۸

پیشنهادی به اجلاسیه خبرگان۱۴۰۰

خبرگانی که بود!

سال۵۸ دولت موقت، ۱۰میلیون تومان و اسکان در هتل را برای خبرگانی که مشغول تدوین قانون اساسی بودند مصوب کرد. امام خمینی ۲شهریور به هاشم صباغیان وزیر کشور نامه زد:

“جناب وزیر کشور،مجلس خبرگان در جمهوری اسلامی بودجه۱۰میلیون تومانی و هتل مجلل اشرافی لازم ندارد. آقایان وکلای محترم که عمده آنان از علمای اعلام هستند از این نحو تشریفات نگران هستند آنان بحمدلله با زندگی نزدیک به طبقات محروم عادت نموده اند. بودجه مذکور را تعدیل نمایید؛ عذر برگشت مازاد صحیح نیست زیرا اعتبار مذکور ممکن است سنتی شود در آتیه”(صحیفه امام ج۹ص۳۲۷)

خبرگانی که هست!

گرچه بعضی از علمای مجلس خبرگان رهبری هم نزدیک به طبقات محروم زندگی می کنند و از تشریفات نگرانند اما نمیدانم چرا وقتی سال۸۶ قانون خدمات کشوری آنها را از چتر حقوقی واحد استثناء میکرد(ماده۱۱۷) اعتراضی نکردند؟!

آنها با استثناء شدن حتما حقوق و مزایای بیشتری نمی گرفتند اما ذیل استثناء آنها،موسسات دولتی هم استثناء شدند(همان ماده۱۱۷)که حقوق های نجومی و رسوایی سال۹۵ در آنها اتفاق افتاد!

چه خوب است حالا که رئیس جمهور عزم لایحه واحد عادلانه پرداخت حقوق دارد، خبرگان در اجلاسیه امسال تقاضای استثناء نشدن از لایحه واحد جبران و خدمات را از آقای رئیسی بخواهند و کار ایشان را برای لایحه عادلانه و فراگیر تسهیل کنند.

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۲/۱۷

فتنه ی فاصله!

  • نتوانستم از سویه ی سخن آقای رئیسی در اولین همایش اطلاعاتی سه جانبه(وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و نیروی انتظامی) و تیتر کردن جمله مهمی از آن توسط روزنامه دولت سپاسگزاری نکنم!
  • سالهاست دستگاههای اطلاعاتی بیشتر برای کشف و خنثای فتنه خوانده میشوند (که در سخنان رئیسی هم بود)/ فتنه هم کبیر و اکبر و هرسال تمدید میشود! معمولا بر سر جریانات و گروه هایی فرود می آید! جریان انحرافی، فتنه اکبر، و…!/ در همه هم گروه هدف مردم می شوند و عملا تئوری فتنه کنشگری مردم و فعالان اجتماعی را محدود و زیر سویه “فتنه ی سال” می برد!(چنانچه در بیانات برخی اعضای همایش اخیر هم اشاراتی برای پیش رو بود)!
  • اینبار آقای رئیسی در عین اشاره به جنگ ترکیبی دشمن و نیاز به پیشگری از فتنه ها، سویه را بیشتر به سمت مسئولین و کانون های قدرت و ثروت برد: جلوگیری از نفوذ در مسئولین، برخورد با سرشبکه های فساد، از بین بردن مافیای قاچاق وظیفه اصلی دستگاه های اطلاعاتی شمرده شد.

و مهمتر اینکه از آنها خواسته شد جای مردم از مسئولین مراقبت کنند تا از مردم فاصله نگیرند!

* اینجا بخوانید: https://www.president.ir/fa/134434

محسن قنبریان

با این توئیت دو حرف دارم:

  1. آدرس این شرط ادب :
    مرآت العقول مجلسی ج۹ص۷۹و۸۰: ذیل روایت جواز بوسیدن دست کسی که اراده رسول الله(ص) از او کنی!؛ ائمه اطهار را اجماعا و علماء را به فتوای برخی از فقهاء، مصداق آن شمرده و خود بدان مایل میشود.
    از قواعد شهید اول هم استشهاد می کند که هرچه در عادت زمان، تعظیم مؤمن باشد، حتی اگر منقول از سلف نباشد جایز است؛ بخاطر ادله عام. شهید، مثل بلند شدن و خم شدن تا انحناء در مقابل مؤمن را از تعظیم شعائر می داند، که حتی اگر موجب اهانت شود، بسا واجب گردد!
    آقای مطهری وقتی عبدالعظیم حسنی را زیارت می کند ضریح او را نمی بوسد؟! درحالیکه ایشان نه امام معصوم است نه امامزاده بلافصل، بلکه فقیهی از فقهای اهلبیت در ری بود که ائمه(ع) زیارت او را همسنگ زیارت سیدالشهدا(ع) کردند! (کامل الزیارات ص۳۲۴). حکم الامثال فیما یجوز و فیما لایجوز واحد! نوبت به خمینی و خامنه ای که رسید، کار بی مدرک شد؟!
    زکریا بن آدم اصلا سید هم نبود؛ فقیهی از فقهای اهلبیت در قم بود که امام رضا(ع) او را همسنگ قبر پدرش امام کاظم(ع) [نه خود معصوم] کرد و درباره اش فرمود: به بواسطه تو عذاب از اهل قم دفع میشود چنانچه بواسطه قبر پدرم موسی بن جعفر از اهل بغداد! (الاختصاص ص۸۷)
    پس احترام به فقیه اهلبیت به عادت های مرسوم زمانه و متبرک گرفتن او، کار بی مدرکی نیست.
  2. خوف تملق و خدشه به حرّیت!
    باید بین “شیء متبّرک” و “جامعه مقدس” فرق گذاشت و بین ایندو تناسب ایجاد کرد.
    امیرالمومنین(ع) فرمود: “رسول الله(ص) دائم می فرمود: جامعه به تقدس نمی رسد [یعنی نقایصش زایل و کمالاتش واجد نمی شود] الا وقتی آدم ضعیف بتواند بدون لکنت حقش را بگیرد” (نامه۵۳ عهدنامه مالک اشتر)
    برخی، عالم جلیل القدر و رهبر عظیم الشان را از تبرّک به تقدّس کشیده، هرگونه سؤال و نقد و انتقاد را منافی آن شان می کنند!
    و برخی (مثل جناب علی مطهری) از اینور افتاده و برای جواز نقد و استقلال رأی و حریت و کاهش تملق و چاپلوسی، اصل متبرک بودن و تعظیم متناسب شأن کردن را (حتی برای کسی که دلبخواهاً آنرا می خواهد) منکر میشوند!

امروز بوسیدن دلبخواهی دست رهبر انقلاب یا آرزوی آن از سوی مقامات یا ورزشکاران و چهره ها همانقدر هو میشود که نقد کردن و انتقاد از ایشان توسط منتقد و معترض!

این حاکی از آنست که در جامعه ما نقد ملازم با اهانت و تبرّک ملازم با تملق شده است!

و هر دو غیر اسلامی و غیر شیعی است. شیعه، مذهب عدالت و تعادل است. او که نائب امام می داند، تبرک بگیرد و هو نشود و او که نقدی دارد آزادانه بگوید و طرد نشود.

خود آیت الله خامنه ای هم دست امام را می بوسید و هم به او نامه انتقادی می نوشت! و به امام تذکر می دادند.

به تکرار این الگوها محتاجیم!

در اینباره دو یادداشت:

را بخوانید تا بهتر قضاوت کنید.

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۵/۱۲

ایضاح

دو حرفم درباره توئیت دکتر مطهری باهم کاملند.

حرف اول

حرف اول رواج دادن دستبوسی نبود. مطهری از مدرک سخن آقای رئیسی پرسیده بود، مدرک ارائه کردم. که کار غیر مجازی نیست.

بیشترش اینجا:

  • شهید اول به استناد روایت صحیح کافی(ج۳ص۴۷۲): بوسیدن دست علماء را ویژه تر از مومن جایز شمرده است(دروس ج۲ص۱۸)
  • فاضل مقداد در نضد القواعد الفقهیه ص۲۷۴ در چند صفحه روایات را آورده و بر جواز سخن گفته و حتی اینکه پیامبر(ص) از پاشدن جلوی خودش نهی می کرد را با روایات تعظیم جمع کرده که آن نهی از اعمال مخصوص جباران بوده است و…
  • فیض کاشانی در محجه البیضاء چند صفحه روایات فریقین را آورده و از جمله نتیجه گرفته: اشکالی بر بوسیدن دست بزرگان دین از سر تبرک و گرامیداشت نیست.(ج۲ص۳۸۷)
  • آیت الله تبریزی در صراط النجاه ج۵ص۲۶۶، بوسیدن دست علماء و سادات را از باب نزدیکی به رسول الله جایز شمرده است.
  • آیت الله مکارم در الفتاوی الواضحه ج۱ص۴۵۵ از استحباب بوسیدن دست استاد فقه گفته اند
  • و…

اما این حرف دومی هم داشت که جواز نقد و تذکر همان عالمان و حاکمان است. یک نمونه متن کامل نامه شهیدان بهشتی و باهنر و آقایان خامنه ای، اردبیلی و هاشمی به امام خمینی و گلایه از برخی نزدیکان و بیت ایشان را اینجا بخوانید.

غِش

ای کاش سامانه آقای رئیسی گزینه‌ای برای: «چه کسی را اصلا نمی‌خواهیم!» هم داشت!

اینجور از آب و شیر قاطی کردن و غش کردن جلوگیری می‌شد. امیرالمومنین (ع) بدتیرن غِش و دغلکاری با امامان و سرپرستان جامعه خواند (نامه ۲۶)

شاید خنده دار و بچه گانه بنظر برسد؛ اما «چه کسی استاندار یا فرماندارتان نشود؟!»

خوب آن آب را از شیر جدا می‌کند! کدام مدیر است که چند معرف نداشته باشد؟!

امام مردم لابی ها را می‌شناسند، ائتلاف های شخصیت ها برای پشت هم درآمدن را می‌شناسند، مشترک المنافع ها را می‌شناسند، چهره های فریبنده در نهاد ها را از نزدیک سالها دیده و درجه خلوصشان را می‌شناسند و …

آنهایند که اگر شیری نداشته یا دور ریخته نشده باشد، اما شاهد آب بازی شیر فروشان بوده‌اند.

کراهت و ناخرسندی آنان از چهره‌ها، وجه شرعی عزل است چه رسد به عدم انتخاب (القواعد و الفوائد ج۱ ص۴۰۵ و ۴۰۶)

هر چقدر هم که آیت الله جزایری، مهربان و قدر شناس باشد، ۵ماه بعد از نصب آقای شریعتی به سازمان استاندارد، بازدید از آنجا و تعریف و تمجید از ایشان  آنهم در روزهای پایان دولت، نزد اهل سیاست و رسانه معنای دیگری دارد، حتی اگر قصد نشده باشد!

بزرگانی مثل ایشان بهتر میدانند دولت رئیسی برای بخش قابل توجهی از مردم خسته و درمانده، آخرین امید است که نباید به یأس و تکرار همان تکراری ها و ابقاء همان ناکارآمدی ها بیانجامد.

 

ان شاء الله رئیس جمهور منتخب هیچ تعریف و تمجید و سفارشی را چه در سطح ملی و چه استانی جدی نگیرد و با وعده اش به مردم طاق نزند.

 

* مطلب مرتبط: مردمی که سالها به گاری بسته اید چه؟

 

محسن قنبریان

محسن قنبریان

نه وکیل الدوله، نه دوله الوکلاء!

دعوت از آقای رئیسی و حمایت از او و بالاتر، درخواست انصراف از کاندیدهای دیگر از سوی اکثریت قاطع مجلس، ساخت یک قوه توسط قوه دیگر تلقی می شد. نزد برخی نگرانی تفکیک قوا و یکی شدن مجری و ناظر بود. سهامی خاص شدن دولت پیش بینی اینان بود!

این روزها می بینیم رئیس جمهور منتخب از کارشناسان مختلف موافق و مخالف نظر می گیرد، حرفهای وزرای دولت مستقر را هم می شنود، اما با نمایندگان مجلس ملاقاتی ندارد؛ حتی شنیده شده ملاقاتها را رد هم می کند!

این کاری تعدیل کننده و ارزشمند و سزاوار حمایت است و نگرانی قبل را می کاهد.

توجه:
شنیدن نظرات کارشناسی شخصیت حقوقی مجلس در کمیسیون های تخصصی در زمان خود، تعامل و همفکری است اما ملاقات با شخصیت های حقیقی مجلس و نمایندگان در بدو پیدایش و صورت بندی دولت معنای دیگری دارد.

محسن قنبریان

تغییر ۲

بنظر بنده: دولت روحانی اصلاحاتیُّ الحُدوث و اصولگراییُّ البقاء بود[۱]!

اگر مشکلش صرفاً به کم تحرّکی و تنبلی فروکاسته و دولتی چابک و کارا در همان خط و مشی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی جایش بنشیند؛ بازتولید جهش یافته همان دولت را خواهیم داشت!

اگر بدبینی نباشد، شاید دیدارهای مکرر و نامتعارف دولت با رئیس جمهور منتخب، نیمه پیدای آن تکاپو باشد!

تغییر و تحول وعده داده شده، فقط تغییر آدمها و میزان دوندگی ها نبوده، تغییر رویکردها و سیاستها بوده است، که ان شاء الله محقق شود.

[۱] یعنی اصلاح طلبان رأی اش را تامین کردند اما اصولگرایان نگهش داشتند از تایید صلاحیت تا همراهی در برجام و محفلی کردن تصمیم سازی (ipc، شورای سران و مصوبه بنزینی و…) تا عدم استیضاح و تذکر ترک فعل و…!

 تغییر!

امیرالمومنین(ع):”…لَیسَ کُلُّ مَن رَمَی اَصَابَ، اذا تَغَیَّرَ السُّلطانُ تَغَیَّرَ الزَمان”(نامه۳۱)

“هرکه از زمانه ایمن شد، زمانه به او خیانت می کند.هرکه زمانه را ارج نهد، زمانه خوارش کند. چنین نیست که هرکه تیری انداخت به هدف رسید! وقتی حاکم تغییر کند، روزگار تغییر کند”.

محسن قنبریان