سخنرانی/ کارگزاران حکومتِ برای بهشت!

درخطبه ۳۷ فرمود: در شعار صدایم کوتاهتر از همه اما در عمل از همه برترم!

– ذلیل نزد من عزیز است تا حقش را بگیرم و قوی نزد من ضعیف است تا حق را از او بگیرم!
▫️ دو مشکل سیاسی

  1. ادعا و شعارزدگی
    – چون همراه با تصنع و ساختگی است به رسوایی می انجامد!(هلک من ادّعی)
  2. افتراء و رسیدن به انسداد
    – آن رسوایی ها زمینه پذیرش شایعه و رواج افتراء میشود و چون باز بیش از واقعیت است، وقتی واقعیت برای افتراء تغییر نمی کند، افشاگر به انسداد می رسد!
  • نمونه‌هایی از سیره امیر المومنین(ع)
  • *تفصیل را در فایل صوتی بشنوید

دریافت سخنرانی «کارگزاران حکومتِ برای بهشت!» | “دریافت از پیوند کمکی

مطالب مرتبط:

  1. سخنرانی/ حکومتی که بهشت می‌برد!
  2. روز علی(ع) روز حکومت!

سخنرانی/ حکومتی که بهشت می‌برد!

حکومت باید به بهشت ببرد؟!

  • درخطبه۱۵۶ امیرالمومنین می فرماید اگر اطاعتم کنید شما را بر راه بهشت حمل می کنم!
  • هر حکم فقهی حقوقی فرع یک معرفت اعتقادی است:
    – نسبت دنیا و آخرت در اسلام
    – درک بی ارتباطی ایندو، سکولاریسم دانشی و حصر فعالیت برای دنیا بدون توجه به ابعاد اخروی، سکولاریسم گرایشی است.
  • هر حکومتی مردمش را به جهان دیگر و ابعاد اخروی حمل می کند!
    – ۴۱قصص و ۲۸ابراهیم
    – مثَل صید ترال و نمونه های اجتماعی معاصر

 آیا حمل کردن به بهشت اجباری است؟!

  • اصلا کلمه “حاملکم” حاوی لطف است حکومت در اختیار مردم است نه مردم در اختیار حکومت!
  • حمل با تسهیل راه است
    – حدود و تعزیرات برای باز ماندن راه های اجتماعی(تجارت، نکاح و…) است نه به زور بهشت بردن دزد و بزهکار
    – برخورد حضرت امیر(ع) با جوان ترانه خوان!
    – تظاهرات حجاب باید علیه قاچاقچیان حجاب و بی حجابی شود نه مصرف کننده بد حجابی!
  • اگر مردم حاکم اسلامی را اطاعت کردند باید به بهشت برسند!
    – نه تخلف از قوانین اسلام باز باشد!
    – استفتائات رهبری درباره برهنه کردن افراد برای تفتیش و مانند آن/ درباره گشتن کیف بچه ها در مدارس/ و…
  • کارگزار حکومت هم با اطاعت باید بهشت برود!
    – برخی اشکالات شرعی در سریال گاندو !
    – قنبر بزهکاری را سه شلاق بیشتر زد، حضرت همانجا سه شلاق بر او زد!

دریافت سخنرانی «حکومتی که بهشت می‌برد!» | “دریافت از پیوند کمکی

علی(ع) در خطبه۱۶ از دو خطر می گوید که متاسفانه در سیاست ورزی و کنشگری ما ردپایی دارد:

  1. ادعا، موجب هلاک است!
    قرار عالم بر این است: هرکس “ادعا”ی خدمت و رعایت ارزشها کرد، رسوایش کند؛ موقعیتش را نابود کند. سیاسیونی که در برتری طلبی بر دیگران، ارزشی بودن خود را به رخ می کشند را نگاه کنید: هَلَکَ مَنِ ادَّعَی!
    چون چیزی از تصنع و دروغ و ریا در آن هست و این حباب می ترکد!
    ارزشیِ واقعی، مدعی نیست!
  2. افتراء هم موجب رسیدن به انسداد است!
    “خیب” آرمان و آرزویی است که محقق نشده و صاحبش را نومید کرده باشد.
    اگر انسدادی ها در دهه های قبل را ببینید تایید می کنید: گاه در جریان افشاگری، راست و دروغ به هم آمیخته و کارشان به افترا کشیده می شد!
    بودن مدعیان تصنعی در برخی مقامات و رسوا شدن هایشان، این افشاگران را جسورتر کرد که همه شنیده ها و اسناد مظنون را قطعی بگیرند و حکم کنند!
    اما بجای آرمانِ اصلاح، سر از یأس و ناامیدی درآورند و به مرور حکم به انسداد کردند!
    دقیق فرمود:خَابَ مَنِ افتَری!
    چون چیزی از دروغ بستن و تصنع اینجا هم هست. واقعیت، مطابق آن نمی شود و اینها به انسداد می رسند!

کاش مراقب هردو آسیب باشیم!

محسن قنبریان

روز علی(ع) روز حکومت!

محافل سیاست زده(نه سیاسی) خواندن اینگونه احادیث را با نیت خوانی برچسب و انگ می زنند! خدا را شکر رهبر انقلاب خوانده بود لذا بیان ایشان را به اشتراک گذاشتم.

بیانات رهبر انقلاب درباره تبعات اخروی ریاست

  1. نکات مهم:
    “نفس آمریت و ریاست تبعاتی دارد”! حاکم حتی اگر محسن و درستکار هم باشد در قیامت با غُل و دست بسته حاضر میشود! و تازه اگر درستکاری ثابت شد، آزاد می شود! و الا بر غُل و زنجیر او افزوده میشود!
    – فقط حاکمان معصومی چون پیامبر(ص) و علی(ع) که خداوند عصمت از گناه و خطایشان را پیش از قیامت امضاء کرده و اصلا آنها را میزان سنجش حاکمان (مشروع و نامشروع) قرار داده از این قاعده استثناء اند.
  2. نظارت بر قدرت و پرسش از نحوه اِعمال آمریت(هرکه باشد)، در این مکتب و این منطق، کاستن از بند و زنجیر قیامت است، نه کاری شیطانی و از ایادی جهنمی!
    رهبر انقلاب در جای دیگر با تکیه بر منطق همین حدیث است که می گویند: «نظارت برکسانی که حکومت می کنند _چون حکومت به طور طبیعی به معنای تجمع قدرت و ثروت است یعنی اموال بیت المال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی در دست بخشی از حکّام است_ برای اینکه امانت به خرج دهند و سوء استفاده نکنند و نفس شان طغیان نکند یک کار لازم و واجب است و باید هم باشد» (۷۹/۱۲/۹)
    بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر

محسن قنبریان

اسلام اموی: دوشیدن شیر دنیا بوسیله دین!

ادبیات و گفتمان سازی حضرت امیر(ع) درباره حزب دین‌باز اموی فوق العاده است.

ظاهرا حاجیانی از شام در مکه حاضر می شدند که موضوع نامه ۳۳ نهج البلاغه شده است. از جمله توصیفات حضرت برای این گروه دین باز این است:

یَحتَلِبُونَ الدُنیا دَرَّها بِالدِّین

“یَحتَلِبُون” از “حلب” یعنی شیر دوشیدن.

“دَرَّهَا” یعنی شیر دنیا. شیر زیاد و فراوان.

می فرماید: با دین، همه شیر دنیا را می دوشند!

یعنی با دین بازی همه تمتعات دنیا را می برند؛ فقط بر آن بردن و خوردن، نقاب دین می زنند!

تایید می کنید:

  • اینگونه ادبیات و گفتمان سازی، چقدر در زمین زدن دین بازی و رسواگری دنیا طلبان متدین نما اثر گذار است.
  • در مقابل تمایز ندادن دینداری از دین بازی برای جامعه و رنگ تقدس زدن به هر که در لباس و نقش دین است، چه خسارت بار است.

محسن قنبریان

سخنرانی/ جهاد امید آفرینی

سخنرانی با عنوان «جهاد امید آفرینی»، ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان، در شب نیمه شعبان سال ۱۴۰۰ ش، در مسجد دانشگاه شریف منتشر می‌شود.

شرحی بر حدیث امام کاظم(ع) که فرمود: الشیعهُ تُربَیّ بالامانی: شیعه را آرزو تربیت کرده است؛ را در دو جلسه سخنرانی نیمه شعبان و نیمه رمضان حجت الاسلام محسن قنبریان بشنوید.

برای جهاد امید آفرینی و امید بانی انقلابی نه محافظه کار شاید مفید باشد!

شرحی بر روایت: الشیعهُ تُربَّی بالامانِیّ

آرزو و امید چگونه یک امت را تربیت می کند؟!

  • در استضعافها و ظلم دشمنان!
    – کربلاها و سقیفه ها
  • ناکامی ها و خیانتها درون جبهه خودی!
    – خیانت نزدیکانی در بیت امامت!
    – خیانت مراجع و وکلای آنروز!
  • آرزو و امید شیعه را سرپا نگه داشت!

تفصیل را در فایل صوتی بشنوید!

دریافت سخنرانی «جهاد امید آفرینی» | “دریافت از پیوند کمکی

سخنرانی «مهارت امیدبانی»

تکمله ای بر شرح روایت: الشیعهُ تُربَّی بالامانِیّ

آرزو و امید چگونه یک امت را تربیت می کند؟!

حتی وقتی از نهضت به نظام رسیده و ناچار میشود دوباره از نظام به نهضت برگردد!

  • سه دوره انقلاب اسلام براساس سخنرانی ۶۹/۱/۲۲ رهبر انقلاب:
    ۱. دوره نهضت رسول الله در مکه
    ۲.دوره نظام و تبدیل نهضت به حکومت و نظام (از مدینه رسول الله تا شروع امامت امام مجتبی)
    ۳. دوره برگشت به نهضت و دست کشیدن از نظام و حکومت، اما خواهان دوباره آن بودن(کار بزرگ امام مجتبی)
  • وقتی امام مجتبی(ع) نخواست با کانال آلوده اموی نظام را حفظ کند و بر مرحله نهضت برگشت، برخی آنرا ذلت بعد از عزت دیدند!
  • شیعه در این به ظاهر تنزل هم باز به آرزوی حکومت اصیل شیعی ماند و تربیت شد!

تفصیل را در فایل صوتی بشنوید!

پیوست: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2291

دریافت سخنرانی «مهارت امیدبانی» | “دریافت از پیوند کمکی

پیوست سخنرانی مهارت امیدبانی
(بخشی از سخنرانی رهبری در ۶۹/۱/۲۲)

تقابل امیدبانی و یأس پراکنی؛ تقابل بقیه الله و ابلیس!

(برشی کوتاه از سلسله سخنرانی: مهارت امیدبانی در قرآن/ رمضان۱۴۰۱)

دو زنجیره ی امید و یأس

زنجیره اول:

  1. باقیات الصالحات
  2. بقیّه مِمّا تَرَک
  3. روْحِ الله
  4. اولُوا بَقیّه
  5. بقیّه الله

 

زنجیره دوم:

  1. یأس
  2. خیب
  3. قنُوط
  4. ابلاس
  5. ابلیس

 

باقیات!

پول، زینت حیات دنیا اما رایگان بخشی از آن، باقیات صالحات است. منصب، زینت دنیوی اما خدمت، باقیات صالحات است.

قرآن این باقیات را نه فقط بهترین ثواب بلکه بهترین آرزو و امید می شمارد(۴۶کهف).

باقیات صالحات نقطه شروع امید آفرینی در جامعه است. وحشت ها و اضطرابها را از زندگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی می گیرد.

 

موزه تجارب موفق!

امیدها و آرزوها، از خاطرات و تجارب موفق ارتزاق می کنند.

خداوند برای همراه کردن بنی اسرائیل با فرماندهی جوان، موزه موفقیت های گذشته این قوم را حاضر کرد! گنجینه عصای موسی و عمامه هارون و… یادآور موفقیت ها بود و به قوم امنیت می داد و موجب آرامش قلوب آنها می شد(۲۴۸بقره)

 

“بَقیِّه مِمّا تَرَکَ آلُ مُوسی” موزه تجارب موفق بود، ملت های دیگر هم میتوانند چنین داشته باشند مثل شنهای طبس و مزار اسطوره های مقاومت و…

 

اولوا بقیه!

همیشه فاعل از فعل خود قوی تر است. هرفعل فقط یک پرتو از فاعل است و دهها و صدها مثل آن قابل صدور از فاعل است.

برتر از “باقیات صالحات” و “بقیه ممّا ترک” و یادگارهای تجارب موفق، کسانی هستند که صاحب بقاء (اولوا بقیه) شده اند، جاودانه و نامیرا شده اند.

رمز این جاودانگی، نهی از فساد است(۱۱۶هود)

ابوذر در ربذه خفه و دفن نشد، تبعید و بیابان او را جاودانه کرد!

ابوذرها و عمارها بیشتر از باقیات و موزه ها، موجب امید و آرزو میشوند.

 

رَوح الله!

رَوح، هم ریشه  با رُوح است، نسبت “تنفس” و “جان” با هم دارند. رَوح، نسیم خنک و کمک نفس است.

“اولوا بقیه” شدن، مبارزه با مشکلات و انسدادها می خواهد. ابزار این مقاومت و امیدبانی با همه ناکامی ها، “رَوح الله” است. لا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله(۸۷یوسف)

در انسدادها و بسته بودن راه ها، امید فرج داشتن با کمک نفس های الهی ممکن است که اهل ایمان و یقین بهره اش را دارند.

 

بقیه الله!

بقیه الله، بازمانده یک خانواده نیست صاحب بقاء و موجودی آرمانی و نامیراست که سر سلسله امیدهاست از اولوا بقیه تا باقیات و کارهای امیدآفرین!

او یک پیشنهاد رویایی و امید بخش (المُقَدَّمُ المَأمُول) است. آنهم آرزو و امیدی که وعده تحقق قطعی (المُؤمَّل) از خداوند دارد!

با بودنش جایی برای یاس نیست!

 

زنجیره ی یأس!

  • آرزو و هدفی که بدان نمی رسی، “یأس” را “خیب” می کند.
  • اگر بر همه ایده ها، استعدادها و توانها چتر انداخت، “قنوط” نام میگیرد.
  • اگر به نهایت ناامیدی و ندامت رسید، “ابلاس” میشود!
  • ابلاس، هم ریشه ابلیس و درد بی درمان اوست!

 

همانقدر که بقیه الله چشمه حیات و امید است، ابلیس چاه یأس و ناامیدی است. وقتی رگه هایی از یأس در خود دیدی بدان ابلیس تو را لمس کرده است!

 

محسن قنبریان

صدا و سیما/ نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت

برنامه سوره، تهیه شده در شبکه  چهار، یکشنبه مورخه ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۱، میزبان حجت الاسلام قنبریان بوده تا در ماه مبارک رمضان پیرامون موضوع «نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت» صحبت کنند. اکنون جهت دسترسی علاقه مندان، این برنامه منتشر می‌شود.

دریافت برنامه «نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت» با کیفیت [۱۴۴P | 240P | 360P | 480P]

ادامه خواندن صدا و سیما/ نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت

موازنه مهر و قهر اجتماعی!

جامعه وقتی به صنفی اعتماد بیشتر کند و مهر ورزد، اگر نمونه هایی از خیانت و سوء استفاده از آن صنف ببیند؛ سرخورده میشود، قهر می کند و بد می گوید…
اگر کثیری از اهل همان صنف مظلوم واقع شوند و از اشرار جامعه بد ببینند، و تازه در زیر آن قهر، امانت و پاکی و خدمت آنان کشف شود، جامعه دوباره میل می کند و مهر می ورزد. این یک موازنه اجتماعی است.

  1. پ.ن:
    اشرافیت، فساد، جبّاریت و تحکّم و… برخی معممین به حیثیت کل این صنف لطمه میزند و شهادت و امانت و خدمت صادق و بی کلک عده ای دیگر حیثیت برای این صنف می سازد.
  2. از همین جا معلوم می شود نقطه قرار این صنف در جامعه کجاست؟: نقطه ی امانتداری و خدمت صادقانه و نزدیکترین نقطه به شهادت و جذب شرارتها؛ نه نقطه ی فاصله از مردم و رفتن سر سفره مصرف محبت ها و خوردن غنیمتِ اعتمادها!
  3. شهادت جادوی این مذهب برای موازنه بخشی هاست! نامزدهای خود را با وسواس برمی گزیند و صحنه گزینش را فوق العاده هنرمندانه و حکیمانه می چیند! مرور کنید: شهید حججی، شهید سحرگاه جمعه بغداد، شهیدان اصلانی و دارایی و…

محسن قنبریان

فقه ترازِ نظریه نظام انقلابی!

 

وقتی از فقاهت دفاع می کنیم، تنها دانش اسلامی-ولو بشری و با خصائص بشری- را قصد می کنیم که اتصالش به معصوم برقرار و عمدتا حول روایات -آن هم معتبر- شکل گرفته است.

متاثر از “نظاماً للمله”(نظم بخش به شریعت) بودن معصوم، میتواند “نظم شرعیِ” آموزه ها در مواجهه با دنیای نوبه نو را کشف کند و “عصرِ دینی” را دنبال کند؛ نه به “دینِ عصری” تن دهد!

اینگونه با “نظمِ عرفی” مدرنیته دیالوگ و دیالکتیک دارد و با “خلاقیّت بخشی به علوم دیگر”، “نهادها”ی متناسب نظم شرعی خود را می سازد نه ماشین امضای نهادهای نوبه نوی نظم عرفی شود!

تفصیل این رویکرد را در #کارگاه_های_فقه_تراز تعقیب کرده ام…

پ.ن: مقاله مورد اشاره در ویدئو از شهید بهشتی را از اینجا ببینید.

محسن قنبریان