بایگانی ماهیانه: اردیبهشت 1404

حوزه‌ای مختص مذهب حقه یا برای تمدن اسلامی؟!

(تمایز اصلی پیام آیت الله خامنه ای از سایر بزرگان و مراجع در یکصدمین سالگرد بازتاسیس حوزه قم)

حوزه های تشیع از مدینه تا کوفه تا خراسان و قم و نجف در مقابل دیگری ای تشکیل شده که: مذهب عامه (از حیث علمی) و سلاطین جور (از حیث عملی) بوده است.

حفاظت از اصول و فروع مذهب حقه به لحاظ علمی و گسترش شعائر آن به لحاظ تبلیغی، اصلی ترین و مستمرترین وظیفه حوزه های شیعی در تاریخ بوده است؛ که در جای خود کاملا بجا و منطقی هم هست.

اما با برآمدن استعمار و فروپاشی عثمانی و هدف گرفته شدن کل امت اسلام برای جهانی کردن تمدن غرب، دیگریِ سابق (عامه/ سلاطین جور) نزد عالمان بصیر جای خود را به استعمار و غرب داد.

 در این دوره با تفرقه افکنی های بیرونی و سازمان یافته به قصد تجزیه و سیطره و تسلط مواجه ایم. لذا از کاشف الغطاء و میرزای قمی تا علماء مشروطه و اوج آن انقلاب اسلامی، صف بندی علمی، تبلیغی و کنشی تغییر محسوسی می کند.

البته این مواجهه با غرب استعماری هرگز به معنای نگاه پلورالیستی به مذهب حق و نایستادن بر سر هویت تشیع در اصول و فروع نیست.

 دگر اندیشی های روشنفکرانه چه آن که با تشیع زدایی در خدمت استعمار در آمد و چه آنکه به قصد مبارزه با غرب از اهمیت تشیع کاست، در اینباره مردود و خود دیگری ای برای آن نگاه اصیل است.

لکن “جبهه بندیِ” جدید مقابل غرب (نه عامه) مختصات جدیدی در علوم و فنون حوزه اقتضاء دارد.

مختصات جدید، ترکیب و صورت بندی برتر خود را شکل می دهد. و البته چون که صد آمد نود هم پیش ماست، شبهات علیه عقاید تشیع هم کنار شبهات کانت و هگل جواب می گیرد و…

بیانیه آیت الله خامنه ای -حتی در مقایسه با بیانات ارزشمند مراجع- این مختصات معاصر را جدی تر و پررنگ تر بیان کرد:

  1. از اول بیانیه، با نگاه تاریخی و موقعیت یاب این دوره ی حوزه را شناساند.
    حوزه قمِ معاصر را “پدیده ای بی نظیر در میانه حوادثی سهمگین” تصویر و آن حوادث سهمگین را هم “اقدامات دولتهای استعماری در منطقه غرب آسیا” نشان دادند.
  2. از عناصر تشکیل دهنده حوزه، عنصر سوم را دقیقا متوجه همین واقعیت جدید نشانه گرفتند و حوزه را “خط مقدم جبهه تقابل با تهدیدهای [آن] دشمن در عرصه های گوناگون” خواندند. (عنصر اول و دوم علم و تهذیب بود که غایات، آنها را جهت ویژه می دهند و این غایت جدید اقتضائات خاص خود را برآنها می نهد)
  3. نگرانی امام خمینی از تحجر و جدایی دین از سیاست را ذیل همین بخش بیان می کنند و جملاتی از منشور روحانیت امام را تکرار می کنند.
    کانه ارتجاع به موقعیت گذشته را تحجر دانسته و غایه القصوای حوزه را “صرفا” تقابل علمی و تبلیغی با عامه گرفتن را فروکاست از موقعیت جدید و رسالت عظیم حوزه می دانند!
    گرچه ناگفته پیداست تاکیدشان بر “سرمایه تشیع” در بیانیه مشعر به اصالت ها و حفاظت از هویت تشیع در اصول و فروع است، و با نگاه های پلورالیستی یا اصالت مبارزه با غرب به هر روش، هرگز قابل جمع نیست!
    لکن تمام البحث در غایت است همان که “اول الفکر و آخر العمل” است، “علت فاعلی” را تعین و “ماده و صورتِ تولید علمی و تبلیغ “را سامان تازه ای می دهد.
  4. دو عنصر دیگر تشکیل دهنده حوزه را دقیقا متناسب با این غایت جدید و بدون تقلیل و فروکاست به سابق می نگارد:
    تولید و تبیین نظامات اجتماعی
    • نوآوری های تمدنی در چارچوب پیام جهانی اسلام

به نظر حقیر نگاه به “ترکیب” بیانیه بعلاوه “پیوست تاریخی” آن، رمز اصلی فهم دقیق آن است و بدون این دو، تجزیه و تقلیل قطعی است.

تنزیل اجزاء این منشور به “سامانه سابق حوزه ها” در بهترین و مترقی ترین حالت، چیزی بیش از فقه و معارف مقارن و معاصر نمی آورد!

البته فاش پیداست بیان صریح تغییر غایت و تاثیرش بر مواد و صور حوزه (در علم و تبلیغ) فریادهای اهل ارتجاع و تحجر را در خواهد آورد؛ چنانچه در طول سالهای مبارزه در آورده و منشور روحانیت امام بی پرده بدان پرداخته است!

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۲/۱۹

امام رضای همه!

جامعه تنوع و تکثر دارد و معمولا به شکل طیفی است.

 

در دو سر طیف ممکن است “انگشت نمایی” -به تعبیر روایات: اَن یُشِیرَ الناسُ إلَیهِ بالأصابِعِ– اتفاق افتد!

 

برخی دنیا زده در تجملات آن (لباس و ماشین و خانه و…) خود را انگشت نما می کنند! پیشران هبوط بیشتر و انحطاط میشوند!

برخی هم دین بازی پیشه کرده در عبادت و نماز و زیارت و… خود را شهره می کنند! با تظاهر دینی، خود را جلو می اندازند!

 

جمع درست دین و دنیا نقطه تعادل اسلام است.

ولایت و دستگاه سرپرستی اجتماعی در راهبری جامعه از هر دو انحراف در دو سر طیف حذر می دهد.

 

بر لباس شهرت و مُدها و فشن های انگشت نما نهیب نمی زند مگر اینکه از انگشت نمایی مناسکی، نماز بازی و زیارت بازی و مقدس مآبی هم نهی می کند.

(روایاتش را ببینید!)

 

امام رضا(ع) امام همه است؛ هم انحراف مسلمان در لباس بیگانه و هم بازیش در لباس دین را می بیند، نه بر تبرج ها تسامح می کند و نه چفیه بازی های زمانش را ندید میگیرد!

فرمود: “هرکه خود را به عبادت شهره سازد، به دینداری او بدگمان باشید؛ زیرا خداوند از شهرت عبادت و شهرت لباس نفرت دارد”!

 

اگر این توازن موجود در روایات در تریبون های دین هم رعایت شود، جامعه بهتر به تعادل می رسد!

دنیازدگی و دین بازی دو روی یک سکه اند. هردو دنیا طلبی و دین فروشی است.

 

اگر باور کنیم سهمی از انگشت نماییِ پوشش، رهیدن از شهیدبازی، ولایت بازی و… است؛ تازیانه وعظ و تشر خطابه را متعادل می نوازیم!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۲/۱۷

حسن باقریِ جهاد تبیین!

فراخوان برای نجات جزیره ای ایرانی بین ما و دشمن!!

اگر تبیین، جهادی مقابل دشمن است؛ “اطلاعات دقیق میدان” هم می خواهد. حسن باقری هایی می خواهد که در بین جوانان حواس جمعِ انقلابی مان حتما پیدا میشود.

برخی پیمایش های موثق [۱]بمثابه اطلاعات عملیات و عکس ماهواره ای-  جزیره ای از اهالی ایران بین جمهوری اسلامی و دشمن را شناسایی کرده که دشمن بدان طمع دارد و برای الحاق آن به خود تلاش بیشتری می کند!

اگر جامعه کنونی ایران را بلوک بندی های متداول پیمایشی کنیم، این “واحد بزرگ انسانی و ملی” در “میانه” قرار گرفته است؛ نه جزء بلوک وفاداران و حامیان همیشگی است و نه جزء بلوک مخالفان و ناهمراهان با نظام اسلامی!

برخی جهات امیدبخش این واحد بزرگ:

  • ۲۱درصدِ جامعه ی ایرانی اند!
  • اکثرا جوان اند (۴۴٪ زیر ۳۵سال)!
  • منتقدند اما بطور کلی مشارکتهای سیاسی را رها نکرده اند! (حتی در انتخابات۱۴۰۰، ۴۹درصد مشارکت داشتند)
  • به خلاف برخی واحدهای مخالف، رابطه با آنها قطع نیست، هنوز ۶۵درصدشان پیگیر اخبار رسانه ملی اند!
  • علی القاعده در مناسبتها درصد قابل توجهی شان پای منابر یا برنامه های فرهنگی هستند.
  • ۴۴درصدشان پایبندی همیشگی به نماز دارند!
    جداگانه غیر از منابع دینی از منابع پیمایشی هم ثابت شده بین نماز خواندن و فضایل دیگر اجتماعی سیاسی، “نسبت مستقیم” برقرار است.
  • علیرغم موج و حمایت بیگانگان از اعتراضات۱۴۰۱ ، فقط ۱۹درصدشان با آن موافق بودند!
  • فقط ۱۰درصدشان حتی برای رفع تحریم های اقتصادی موافق رسمیت شناسی اسرائیل اند!

برخی جهات نگرانی:

  • علیرغم حمایت فی الجمله و حضورهای سیاسی (بخصوص تا قبل از ۱۴۰۰)، میل به مهاجرت در آنها بالاست(۳۷٪)!

  • ادراک فساد در کشور برای اینان هم -مثل بلوک های دیگر- بالاست؛ ۸۶درصد!!!
    توضیح اینکه به حسب مطالعات، نسبت “فساد” با “ادراک فساد” در ایران نسبتِ ۱ به ۷ است!
    ادراک فسادِ ۸۶درصدی -که حبابی بزرگتر از فساد واقعی دارد- نقطه کانونی ای برای جهاد تبیین در کنار مبارزه با فساد واقعی می شود.

  • فقط ۲۵درصد موافق انطباق قوانین با اسلام اند!
    یعنی باور به اسلام سیاسی -که نقطه کانونی هجوم دشمن بوده و هست- آسیب جدی دارند!
    پیمایش های متعدد و برای بلوک های دیگر هم نشان می دهد کانونی ترین نقطه هجوم دشمن همین عینیت دیانت و سیاست است.
    دستگاه های تبلیغی دشمن از سوژه های روزمره (مثل فساد و سوء استفاده از موقعیت و استفاده ابزاری از مقدسات و…) دائم برای تحکیم مخالفت با اسلام سیاسی استفاده می کند.

  • ۵۶درصدشان هم با عدم مقابله با بی حجابی در اماکن عمومی قائلند!
    این بلوک و جزیره مُشاع در شهرهای ما در کشاکش بین حامیان و مخالفان و برندازان است!

شناسایی تفصیلی خصائص آنها به جهاد گران تبیین کمک می کند مسائل آنان، ادبیات و زبان آنان را بهتر بشناسند و با توجه به آن محتوای مناسب یا اقدام و کنش امید بخش و جاذب را طراحی کنند.

مثلا:

چه بیان انتقادی ای، اینان را همراه و در عین حال کنشگری درون چارچوبه نظام می نماید؟

چگونه می توان ادراک حبابی فساد را در آنها کاست و برای مقابله به فساد واقعی  با هنجارها و ارزشهای انقلاب اسلامی بسیج شان کرد؟!

چگونه میتوان شیدایی به غیر و غرب را در آنها کاهش داد و از “حب وطن”، درگیری با موانع پیشرفت را نتیجه گرفت؟! که امیر المومنین(ع) فرمود: عَمَرَتِ الْبُلْدانُ بِحُبِّ الاَْوْطانِ: شهرها با وطن دوستى آباد مى شوند. (تحف العقول، ص۲۲۹)

چگونه می توان اعتقاد به عینیت دیانت و سیاست -که تابلوی قرآن و سیره نبوی و علوی است- را تحکیم بخشید؟ مواجهه با دین بازان و مقدس نماهای سو استفاده چی و هم نا کارمدی ها و ناشایست سالاری چگونه باشد تا از این نمونه ها، آن آموزه غلط ساخته نشود؟!

«به نسل جوان جامعه با چشم خوش‌بینی نگریسته و با این نگاه با آنان تعامل شود» (رهبرانقلاب اسلامی / پیام صدسالگی حوزه)

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۲/۱۷

مرتبط: موشک‌هایمان نقطه‌زن شده‌اند یعنی ۵ متر هم خطا ندارند… اما جهادتبیین‌هایمان ۵ کیلومتر آن ور تر را می‌زنند!

[۱] پیمایش مرکز تحلیل اجتماعی متا

خلق اراده عمومی؛ وظیفه‌ی حلقه‌های میانی

هیچ‌چیزی در جمهوری اسلامی تغییر نمی‌کند، تصحیح نمی‌شود و تعالی پیدا نمی‌کند، الّا به خلق اراده‌ی عمومی.

نشست ششم از ویژه‌برنامه آرمان ۵

سازمان و نظام صالح

معلم شهید مطهری:

ابتدا چنین به نظر می‌رسد که صلاح و فساد اجتماع بزرگ یا کوچک، تنها به یک چیز بستگی دارد: صلاح و عدم صلاح افراد آن اجتماع و بالاخص زعماء آنها.

 یعنی فقط افرادند که همه مسئولیتها متوجه آنها است. بسیاری از افراد اینچنین فکر می‌کنند و بر این پایه نظر می‌دهند.

 این دسته هنگامی که متوجه برخی مفاسد اجتماعی می‌شوند چاره کار را زعیم‌ صالح می‌دانند و به اصطلاح اصالت فردی هستند.

 اما کسانی که بیشتر و عمیقتر مطالعه کرده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که تأثیر و اهمیت سازمان و تشکیلات و رژیم اجتماعی از تأثیر و اهمیت زعماء بیشتر است، در درجه اول باید درباره سازمان صالح اندیشید و در درجه دوم‌ درباره زعماء صالح.

 افلاطون نظریه اجتماعی معروفی دارد که به نام “مدینه فاضله افلاطون” معروف است .

در میان حکماء اسلامی، حکیم ابونصر فارابی از افلاطون پیروی‌ کرده و نظریاتی ابراز داشته است. این دو حکیم اساس نظر خود را صلاحیت‌ افراد قرار داده‌اند و اصالت فردی اندیشیده‌اند.

تمام توجه خود را به این‌ نکته معطوف کرده‌اند که زمام امور اجتماع را چه افرادی باید در دست‌ بگیرند، آن افراد باید دارای چه فضائل علمی و عملی بوده باشند. اما اینکه تشکیلات و نظامات اجتماعی باید چگونه بوده باشد و آن افراد “ایده آل” در چه نظاماتی زمام امور را در دست بگیرند چندان مورد توجه‌ این دو حکیم واقع نشده است.

بر این نظریه، انتقاداتی شده، از جمله اینکه تأثیر شگرف و عظیم‌ سازمان در افکار و اعمال و روحیه افراد (و از آن جمله خود زعماء) مورد توجه واقع نشده است.

 این نکته مورد توجه قرار نگرفته که اگر نظام، صالح بود کمتر فرد ناصالح قدرت تخطی دارد و اگر ناصالح بود فرد صالح‌ کمتر قدرت عمل و اجراء منویات خود را پیدا می‌کند و احیانا منویات و افکار خود را می‌بازد و همرنگ سازمان می‌شود.

 یکی از دانشمندان در مقام انتقاد نظر افلاطون می‌گوید: “افلاطون با بیان مسئله شوم” چه کسی باید بر جامعه حکومت کند؟ “یک اشتباه و خطر پر دوامی در فلسفه سیاسی ایجاد کرده است!

سئله‌ عاقلانه‌تر و خلاق‌تر اینست که: چگونه می‌توانیم سازمانهای اجتماعی را چنان‌ ترتیب دهیم که زعماء بد و ناصالح نتوانند اسباب ضرر زیان وی شوند؟”.

 اهمیت زعماء صالح فقط از نظر طرز تفکری است که در مورد اصلاح و بهبود و تغییر سازمانهای اجتماعی دارند، و اما زعماء صالحی که طرز تفکرشان در اساس و تشکیلات با ناصالحها یکی است و تفاوتشان از لحاظ اخلاقی و شخصی‌ است و بنا است همگی در یک قالب کار کنند، اثر وجودیشان با ناصالح‌ها آنقدر زیاد نیست و منشأ تحولات اجتماعی قابل توجه نخواهند گشت.

 اگر بخواهیم نظر افلاطون و فارابی را توجیه کنیم باید بگوئیم آنها به آن‌ افراد صالح اهمیت داده‌اند که حاکم بر سازمانهای اجتماعی می‌باشند نه‌ محکوم آنها.

 تشکیلات و نظامات اجتماعی نسبت به افراد اجتماع به منزله خیابانها و کوچه‌ها و خانه‌های یک شهر است نسبت به مردم و وسائل نقلیه‌ای که در آن‌ شهر حرکت می‌کنند. هر شهری به هر نحو که خیابان کشی و کوچه سازی شده‌ باشد مردم شهر مجبورند از پیچ و خم همان خیابانها و لابلای همان کوچه پس‌ کوچه‌ها و از همان چهار راهها حرکت کنند. حداکثر آزادی عمل مردم آن شهر اینست که در میان همان خیابانها و همان کوچه‌ها هر کدام که نزدیکتر یا خلوت‌تر یا پاکیزه‌تر و با صفاتر است انتخاب کنند. اگر فرض کنیم که آن شهر بدون نقشه و حساب تدریجا توسعه پیدا کرده‌ باشد نه روی اصول شهرسازی، در چنین شهری افراد چاره‌ای ندارند از اینکه‌ زندگی و رفت و آمد خود را با وضع موجود تطبیق دهند. رفت و آمد و رانندگی و اداره امور چنین شهری دشوار خواهد بود. با وجود چنین ترتیبی در ساختمان آن شهر، از افراد، کاری ساخته نیست. تنها کاری که ساخته هست اینست که تغییراتی در وضع خیابانها و کوچه‌ها و منزلهای آن شهر بدهند و خود را راحت کنند.

 اگر فرض کنیم زعماء صالحی در رأس سازمانهائی قرار بگیرند که دارای‌ نواقصی می‌باشند، حدود تفاوت کار آنها با دیگران همان اندازه است که‌ یک نفر بخواهد از میان خیابانهای پر پیچ و خم و نامنظم و کوچه و پس‌ کوچه‌های بی‌ترتیب، بهترین و نزدیکترین راهها را انتخاب کند.

ده گفتار ص۲۸۱تا۲۸۴

صدا و سیما/ کارگر

جستاری در نسبت کار و سرمایه

برنامه جریان / ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴/ شبکه یک

حجت الاسلام والمسلمین محسن قنبریان مهمانِ علیرضا زادبر

  • اصالت کار و واحد اول مالکیت بودن
  • کار چگونه از سرمایه فاصله گرفت؟
  • تضاد کار و سرمایه یا زوجیت آندو؟
  • برای الهیات زوجیت در ساختار اقتصاد چه باید کرد؟
  • تلاش های غرب ؛ نگاهی به آموزه های اسلام
  • گسترش مالکیت عمومی حرفی مارکسیستی نیست ؛ آنها مخالفش بودند!
  • سه مرتبه خدمت به کارگر: مالکیت / تسهیم/ افزایش مزد
  • ظلم به مزد کارگری حبط عمل می آورد/ خوانش اجتماعی و این جهانی این روایت برای جمهوری اسلامی
  • ابتکار امام خمینی در تعیین حداقل مزد
  • نشدن های حوزه کار و کارگری در عالم سیاست است نه فقط اقتصاد!
  • مساله سیاسی را نباید به صنفی تقلیل داد!
  • انقلابی گری و مقاومت هم در گرو تسهیم عادلانه عوامل تولید است!

این بحث فشرده اقتصاد سیاسی کار را از دست ندهید!

دانلود صوت برنامه جریان با عنوان «کارگر» | “دانلود از پیوند کمکی

 

ادامه خواندن صدا و سیما/ کارگر

سخنرانی/ سائحات!

حجت الاسلام قنبریان؛ دانشگاه جامع امام حسین(ع) – ۸ اردیبهشت۱۴۰۴

اصل: جامعه پردازی زن و مرد ندارد!

  • مجتمع صالح اسلامی، حسنه دنیا (۴۱نحل)
  • زنان هم مکلف به آن هستند (۱۰ممتحنه)
  • سخن صریحی از رهبر انقلاب
  • این مسئولیت اجتماعی زن در جلواتی بروز می کند؛ یکی از آنها سائحات!

سائحات

در لغت و تفسیر و حدیث

سیر و سفری معنوی و جامعه پرداز

السائحون و سائحات در قرآن (سوره توبه/ تحریم)

در تاریخ دینی:

– هاجر یکی از سائحات

– مریم از سائحات

– سیده نفسیه نوه امام مجتبی(ع) و عروس امام صادق(ع) تمثالی از سائحات

– ام احمد مادر شاهچراغ نمونه دیگر

– فاطمه معصومه(س) از سائحات

 

زن و دختر تراز قرآن و اهلبیت را بین تحجر و تجدد دفن نکنیم!

دانلود سخنرانی «سائحات» | “دانلود از پیوند کمکی