بایگانی ماهیانه: اردیبهشت 1400

ده کارکرد سلوکی روزه

۹٫ آخور شکنی و آخر بینی

دوکلمه نزدیک به هم در قرآن داریم یکی نیکو، یکی مذموم: “عزم” و “همّ”

در مذمت زلیخا می فرماید “لقد همّت به”: به یوسف گرائید. والبته یوسف هم اگر “برهان رب” نبود به او می گرائید.(وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّه)

“عزم” تحریک شدن و میل کردن و اقدامی است که از “عقل” و “حزم”(دوراندیشی)پدید آید:
امیرالمؤمنین (ع)فرمود :”اصل العزم الحزم”:ریشه عزم دوراندیشی است.

اما “همّ” تحریک شدن و میل کردن و اقدامی است که از خیال و “وهم” سرچشمه گرفته باشد. زلیخا ،”خیال” یوسف را پرورید و در “واهمه” خویش او را دوست و محب خود گمان کرد از اینجا به او تحریک شد.

انسان وقتی “آخور بین” شد و پی شهوات زودگذر افتاد “همّ” در او پدید می آید و وقتی “آخر بین” شد و احتیاجات آن را یافت تا رفع کند “اهل عزم” می شود.

روزه ، فاصله شدن بین انسان و “آخور” خویش است و توجه دادن به “آخر” خویش. لذا تحریک و میل عمومی او به شهوات زودگذر را می شکند و میل و عزم به مایحتاج اخروی را بیشتر می کند.

لذا امام صادق(ع) کارکرد نهم روزه را “انکسار الهمه” شمرد.

کرونای ایرانیِ قسط!

دیگر اینکه سلامت و بهداشتِ عمومی هم مثل آموزش و حقوق دیگر، کالا شود ؛ برایمان تعجب ندارد!
اصل ۲۹ و ۳۰ قانون اساسی هم نقض شود، چیز تازه ای نیست!

عذاب دهنده این است که انقلاب خمینی -که آمده امت وسط قرآن را احیاء و شاهد و گواه بر مردمان در اقامه قسط و عدل شود- جزء اولین و تنها کشورهایی است که واکسیناسیون در اپیدمی را پولی می کند!

وقتی واکسن در دنیا و وارداتش برای ما محدود است، ورود بخش خصوصی به قصد رزمایش مومنانه رمضان نیست؛ وارد کردن و سود بردن است. اول اولویت های تزریق خرید و فروش میشود؛ بعد هم بعلت کمبود، اصل واکسن رایگان به محاق می رود!

ریشه اینگونه تصمیمات خودسرانه و ناقض ارزشها و قانون اساسی، در اختیار اضافی یافتن رئیس دولت است!

آقای روحانی بیش از همه رئیس جمهوران قبلی حکمرانی را محفلی و جمهوری را ذره ای کرده است!
برای هر مشکل کشور، شورای عالی یا ستاد ملی با اختیارات فرا قوه ای طلب می کند! دو سه نفر از مجلس و قضاییه هم در آن می نهد و بعد حرف خود را دیکته می کند!
ستاد ملی جای مجلس، قانون می گذارد حتی اگر نقض قانون اساسی باشد!
نظارت قضاییه هم هوا میشود چون شریک در تصمیم ستادش کرده اند!

ده کارکرد سلوکی روزه

۸٫ آسانسور آسمان!

سه مومنی که از جهاد تخلف کردند و به سرگرمی هایشان مشغول شدند را یادت هست؟(سوره توبه)

وقتی پیامبر خواست آنها را متنبه کند “دستور امساک” داد! هیچکس با آنها مراوده نکند و تحویلشان نگیرد. پهنای شهر با امساک مردمانش برآنها تنگ شد.
شهر همان شهر بود مساحتش کم نشده بود آدمها هم بودند اما “درب ارتباط” بر آنها بسته بود. این امساک زمین را در چشم آنها تنگ کرد. (حتی ضاقت علیهم الارض بما رحبت -۱۱۸توبه).

طولی نکشید این امساک به خودشان هم سرایت کرد. کسی نبود تا با او حرف بزنند، حرفشان خشکید! گوششان بیکار شد! چشمشان معطل ماند! و جانشان برشان تنگ شد. (ضاقت علیهم انفسهم).
در این تنگی ها، ناخودآگاه انسان ملجأ و پناهگاهش را می یابد؛ همان که همیشه هست اما اشتغال بسیار از او غافلمان کرده: خداوند!
وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ: یقین کردند که هیچ پناهگاهی از خدا جز خودش نیست.

اینگونه رسول الله آنها را متنبه کرد و توبه داد: امساک و خودداری مردم، ریسمان پناه جویی شان به خداوند شد…

روزه نیز تا حدی این امساک و “مضیقه” را برایمان می سازد تا ملجأ واقعی را بیابیم.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: خداوند به خاطر حفظ بندگانش (از کید شیطان و …) با نماز و زکات و مجاهده در گرفتن روزه واجب، آنان را حراست فرموده تا اعضاء و جوارحشان آرام و چشم هایشان خاضع و غرائز و تمایلات سرکششان خوار و ذلیل و قلبهای آنان خاضع گردد و تکبر و تخیلات بد آنها رخت بندد.

لذا امام صادق(ع) کارکرد هشتم روزه را “حبل الالتجاء الی الله تعالی” معرفی کرد.
بخصوص اگر جز امساک خوراک و آب، امساک اعضاء و جوارح هم داشته باشیم چشم و زبان و دست و پا هم روزه بگیرند.. .

(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)

 

عدالت به زبان ساده/ دوره دوم

بازگشت به تعاون

قسمت پنجم از مجموعه ویدئویی

بازگشت به مردم

ارائه ای از حجت الاسلام قنبریان

با تشکر از رسانه مستضعفین

واگذاری های اصل۴۴ از اول کاریکاتوری متولد شد!
فاصله فقر و غنی تا سال۹۲ باید به ۰/۳۵کاهش می یافت!
چاره اش مشارکت طبقات پایین در ثروتها و واگذاری ها بود؛ که در بند مربوط به تعاونی ها ابلاغ شد اما…!
اقتصاد مردمی، حکمرانی مردمی از پایین به بالا می خواهد!
شورایی اداره کردن در ج.ا کاهش یافته و بالتبع اقتصاد مردمی!

 

موضوع: بند ب سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی
موضوع: بند ب سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی

ده کارکرد سلوکی روزه

  1. تنها مِلک خویش را یافتم!

اگر مالک “حیاتت” بودی می توانستی نگهش داری. اگر مالک “مرگت” بودی می توانستی از خود دورش کنی ، پسش دهی! ردش کنی!

اگر مالک “نفع” خویش بودی اینقدر دنبالش نمی گشتی و اگر مالک “ضرر” خود بودی به دیگری می دادی! از سر خود بازش می کردی و…!

اما می دانی مالک نیستی : لا أملک لنفسی نفعاً ولا ضرّاً ولا موتاً ولا حیوهً

فقط مالک فقر و نیاز خویشم. مالک نداری ها! عجب مالکیتی؟!!

نمی توانم بگویم : علم من! چون ممکن است زمین بخورم و از یادم برود…

نمی توانم بگویم فضایلم ! چون ممکن است سقوط کنم و همه رذیله شوند ، بلعم باعورا شوم! ابلیس هم واعظ فرشتگان بوده!

اما می توانم بگویم: نیاز من ! احتیاجم! نداری ام!

زمین که بخورم بیشتر می شود. سقوط کنم افزون می شود. بالا که بروم، هنوز هست!

“نیازها” همان اند که متن “دعاها” یم می شوند. پس درست است؛ من فقط مالک دعایم هستم! “لایملکه الّا الدّعا”

این تنها مِلک من، در ضعف و فقدان بیشتر می شود! عجیب است نه!؟

انسان بلاء دیده محتاج تر است و بالتبع دعا کننده تر است؛ چون فقر و نیاز بیشتری را مالک است!

روزه ما را از مالکیت های پنداری دور می کند. ما را با احتیاجات و نیاز هایمان تنها می کند. احتیاج خود به یک لیوان آب را بالعیان می بینیم. ما را متوجه نیاز ها و نداری ها می کند و برایمان جشن مالکیتِ دعا می گیرد.

دعای محتاج، ۴ خصلت دارد:

“تضرع” (با فروتنی) ، “خُفیه” (پنهان) ، “خوف” (ترس) ، “طمع” (امید) : ۵۵ و ۵۶ اعراف.

لذا روزه دار به تضرع و خشوع و بکاء نزدیکتر است.

کار کرد هفتم را امام صادق (ع) همین معرفی کرد: زیاده التضرع و الخشوع و البکاء

 امیرالمومنین فرمود: البکاء من خشیه الله مفتاح الرحمه : گریه از سر ترس و خشیت از خدا کلید رحمت است.

ندار را دارا می کند ، فقر را غنی می کند.

(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)

ده کارکرد سلوکی روزه

  1. فقیر فالو می‌شود!

تا حالا از “شُح” چیزی شنیده ای ؟! بیشتر از “شَبَح” باید ازش بترسی. “شُح” حالتی شبح مانند است که نه اتاقت که در نفس و جانت حاضر می شود: واُحضرت الأنفس الشُح (۱۲۸/ نساء)

وقتی از نعمت ها سرخوش می شوی و نگران وقتِ نبودش می شوی، روی آنها چنبره می زنی، همه را برای خود می خواهی، به کسی نمی دهی، و حرص می زنی که بیشتر شود. این حالتی که در نفست حاضر شده “شُحِ نفس” نام دارد.

با حضور “شح نفس” تو وظایف مالی ات را انجام نمی دهی! از حقوق معنوی خویش ایثار نمی کنی ؛ حتی اگر زندگی خانوادگی و اجتماعی ات آسیب ببیند!

اگر از چیزی از مال ، یا حقوق خویش هم بگذری، مثل تاجری هستی که سود بیشتر مادی را قصد کرده ای! با همسرت یک شریک اقتصادی می شوی با دوستت یک رقیب و…!

مقابل این حالت را قرآن “تَطَوُّع” می نامد. “طَوع” مقابل کراهت و بمعنای کار از روی رغبت است.

 وقتی باب تفعیل برود بمعنی “داوطلب بودن” است. تطوع یعنی دلبخواه خودت پیشقدم شوی از مال یا حقوقت برای بهتر زیستن دیگران، بگذری.

می بینی چقدر جایش در زندگی خانوادگی و اجتماعی ما خالی است. تطوع ، بسیار به حال انسان و رشد او نافع است :

من تَطوَّعَ خَیراً فَهُوَ خَیرٌ لَّهُ (۱۸۴/بقره) هرکس با رغبت کار خیری کند، برایش بهتر است.

روزه ، امساک از مصرف ها و لذت هاست. بشکل مرموزی شُح نفس را کم می کند ، و تَطَوُّع را در انسان می افزاید . لذت خوردن پس از چند روز روزه داری کم می شود و لذت خوراندن جایش می نشیند:

“لذه الکرام فی الإطعام و لذه اللئام فی الطعام : لذت انسانهای با کرامت در خوراندن و لذت فرومایگان در خوراک است”.(غررالحکم)

گرسنه و تشنه که می شوی ، ندار ها را نه می فهمی ؛ می یابی ! اگر شنیدی خانواده ای یک روز چیزی برای خوردن نداشته، عکس و فیلم آن ها را  در «وجدان» خویش تماشا می کنی ، نه فقط سر صفحه موبایلت!  انگار خودت همان فقیر شده ای! صدای گرسنگی اش را می شنوی و ضعف دلش را احساس می کنی؛ لذا تحرک می کنی. احسانت می آید. سراغ فقیر می گیری و…

از اینرو امام صادق (ع) کار کرد ششم روزه را “الاحسان الی الفقراء” معرفی فرمود.

(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)

عدالت به زبان ساده/ دوره دوم

اقتصاد مردمی

قسمت پنجم از مجموعه ویدئویی

بازگشت به مردم

ارائه ای از حجت الاسلام قنبریان

با تشکر از رسانه مستضعفین

تعاونی، نهادی برای اقتصاد مردمی
تجربه موفق موندراگون در اسپانیا
۲میلیون زن عشایر در ۴۰۰هزار تعاونی محصولات دامی(واره) تا سال۳۵ در ایران
این نهاد در قانون اساسی؟

 

پیوست ویدئو پنجم بازگشت به مردم

مقاله شهید بهشتی درباره تعاونی از مجله تعاون تیر۷۵ش۵۸ص۴تا۹

ببینید شهید بهشتی در آن چه شروطی برای تعاونی معلوم می‌کند تا اقتصاد مردمی شکل بگیرد؟ و چگونه مقابل اقتصاد دولتی سوسیالیستی و اقتصاد خصوصی کاپیتالیستی راه سومی باز می‌کند؟ و چگونه پیشتر از تصریح خود امام خمینی از ولایت مطلقه فقیه می‌گوید؟ و آنرا در مسیر احقاق حقوق عموم مردم تصویر می‌کند.
حتما مطالعه کنید!

ده کارکرد سلوکی روزه

۵٫ خدا پیدا می‌شود!

“شکر” هم خانواده “آشکار” است.

علامه طباطبایی چنین معنایش می کند:
“نعمت را طوری آشکار به کار ببری که به همه بفهمانی این نعمت را فلان مُنعِم[نعمت دهنده] به من داده ؛ در مقابل “کفران” بمعنای استعمال آن به نحوی است که از خلق بپوشانی که این نعمت از مُنعم است”.

دقت کن! خود نعمت همیشه پیداست آنچه در شاکر ، آشکار می شود “مُنعِم”(نعمت دهنده) است و آنچه در اهل کفران مخفی است می شود “منعم” است.

مثلا زور بازو یک نعمت است قابل مخفی کردن نیست. در عمل “شرور” ، مردم از زور بازو شیطان میبینند و در عمل شجاع و “مدافع مظلوم”، خدا.
اولی کافر(پوشاننده مُنعم) است و دومی شاکر(آشکار کننده مُنعم).

لذا فرمود: شکر المومن یظهر فی عمله: سپاسگزاری مومن در عملش آشکار می شود(غررالحکم)

این فرشته_شامپانزه به دو سمت بینهایت امکان سیر دارد.

اگر مهاجر الی الله شد، اول منعم را می بیند. از خودش تا منعم ، نعمتها را در مسیر رسیدن به او مصرف می کند و خدایش در همه نعمتها و مصرفها، آشکار می شود. ذهن و علمی که خدا می جوید. پول و ثروتی که راه خدا می طلبد و … همه شکرند.

اما اگر به سوی “اخلاد در زمین” و فرورفتن در مرداب دنیا رفت، پشت به منعم کرده است و فقط نعمتها را می بیند لذا نعمت او را سر خوش می کند به “طَرَب”(سرخوشی) و “مَرَح”(مستی و تکبر) می اندازدش.
وقتی نعمت را دارد”مَنوع”(منع کننده) است وقتی ندارد”جَزوع”(بی تابی کننده). در هر صورت حضور خدا در نعمت هایش مخفی است.

حال می پرسی نقش روزه در این وسط چیست؟ روزه گرفتن ما را اهل شکر می کند؟

کار ویژه ی روزه این است که بین “نعمت” و “مصرف” حایل می شود .
همه نعمت های جسمی و جنسی و … هست اما ممنوع الاستفاده است تا فرصت بیابی قبل از مصرفش، مُنعم را ببینی. مصرف باعجله ی نعمتها سرخوش ات نکند و غافل.

امیرالمومنین(ع) فرمود :
“اشتغل بشکر النعمه عن التطرب بها
با مشغول شدن به شکر نعمت از سر خوشی باآنها باز ایست!”

وقت می کنی، مقایسه کنی با آنهایی که ندارند و دست تفضل خدا برای خود را ببینی.

فرمود: “اکثر النظر الی مَن فُضّلت علیه فان ذلک من ابواب الشکر:
به کسی که براو فضیلت داده شده ای زیادنگاه کن؛ که این از دربهای شکرگزاری است”.(غررالحکم)

باورکن بدون این فرصت برای شکر، آدمی، شامپانزه می شود:

” من لم یشکر الإنعام فلیعد من الأنعام: هرکس شکرگزار نعمت ها نباشد از چارپایان شمرده می شود!”(غررالحکم)

لذا امام صادق(ع) کارکرد پنجم روزه را «الشُکرُ عَلی المُنعِم» معرفی فرمود.

(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)

خبر بزرگ!

بیش از یکسال است کوئید۱۹ خبرِ یک رسانه هاست! هنوز “پرسش از آن زیاد” است! اخبار موج هایش پر فایده شده، “گروهی عمل می‌کنند و گروهی تخلف! “

عمَّ یَتَسَاءَلُونَ*عَنِ النَّبَاءِ العَظِیم*الَّذِی هُم فِیهِ مُختَلِفُون[۱]

خیلی وقت است نزاع موحدان و مشرکان دیگر سر تفسیر عالم نیست! سر تغییر عالم است!

تو معتقدی بزرگترین خبر عالم، قیامت است؛ که هرلحظه به ما نزدیک تر می‌شود! ظهور دین حق در پرتو ولایت امام(ع) است؛ که قیامت صغری است، و طلیعه اش پیدا شده است!

او تفسیر تو را از حوادث عالم به چالش نمی‌کشد، آن خبر بزرگ را تغییر می دهد!

طعنه ات میزند که: فعلا بیش از یک سال است “همه از یک ویروس می پرسند”! از زایش چینی و جهش انگلیسی اش! از آمار روزانه قربانیانش!

عَمَّ یَتَساءَلُونَ؟!!

(:درباره کدام خبر از یکدیگر می پرسند؟!)

“چالش ها و اختلاف ها” هم در واکسن و پروتکل های اوست!

عده ای مطیع؛ ماسک میزنند، به سطوح دست نمیزنند، تجمع نمی‌کنند، و…

عده ای هم اختلاف می‌کنند، تظاهرات می‌کنند، توطئه می خوانند، و…

الَّذِی هُم فِیهِ مُختَلِفوُن!

(:همان خبر بزرگی که در آن اختلاف دارند!)

هرچه باشد “نباء عظیم” برای ۸میلیارد آدم، نه قیامت است نه علی(ع) و نه قرآن و دین و نه هیچِ اینها! در کشور شیعه و بلاد اسلام هم نباء عظیم، کروناست! اخبار لحظه به لحظه آن مفیدتر از احوال قیامت نزد مومنان شده است! حتی در ماه خدا!

دقیقا این یعنی تلاش برای تغییر خبر بزرگ!

البته تغییر عالم و اخبار مهمش در ذهن و ضمیر انسان، نه در جریان کلی عالم و غیب آن!

همه قربانیان کرونا به محض چشم بر هم نهادن باید از خبر مهم و نباء عظیم واقعی جواب دهند؟! :”خدایت، پیامبرت، امامت و کتابت چه بود؟!”

با کرونا رفته باشی یا تصادف فرقی نمی‌کند به محض ورود، برزخ برایت هویدا میشود و قیامت را در حال برپایی می‌بینی!

بیجا نیست که قرآن در مقابل تفسیر کج نباء عظیم و تغییر آن دوبار بانگ زده:

کَلَّا سَیَعلَمُونَ*ثُمَّ کَلّا سَیَعلَمُون

(:هرگز چنین نیست! به زودی خواهید فهمید خبر بزرگ کدام است! نه هرگز چنین نیست! به زودی…)

“وقت حسابرسی اعمال مردم به آنان نزدیک شده است و آنان همچنان در غفلت اند و با دل بستن به دنیا و وانهادن توبه و ایمان، از آن رویگردانند* هیچ ذکر یادآورنده ای از جانب پروردگارشان برایشان نمی آید مگر اینکه آنرا می‌شنوند و به بازی می پردازند[۲]!”

خیلی زود میرسد روزی که ببینیم “امساک” مهمتر از “ماسک” بود! امساک از حرام، از لغو و لهو، از هرچه غیر خدا!

مطلب مرتبط: غیبت کبری مهلک تر است یا کووید۱۹؟!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱/۲۸

[۱] آیات اول سوره نباء

[۲] آیات اول سوره انبیاء

ده کارکرد سلوکی روزه

۴٫ صحن و رواقهای مسجد الحرام!

کدام کعبه و مسجدالحرام آباد است؟

۱٫ وقتی به بهترین و گران قیمت ترین “سنگها” مزیّن اما پر از “بتها”ست و گردش غافلان و کافران به “سوت و کف” می چرخند!

۲٫ وقتی ساده و بی آلایش اما محل توجه است و مومنان درآن به زیارت آمد و رفت کرده و در طوافند!

آیه۱۱۸توبه می گوید دومی موجب عمارت بیت الله است.

اعضاء ظاهر و باطن را می شناسی؟

دست و پا و گوش و چشم و زبان و… (اعضاء ظاهر)و خیال و وهم و قوه جاذبه و قوه دافعه و… (اعضاء باطن)؛اینها “صحن و رواقهای دل” هستند و “دل حرم الله”

گاه دل پر از بت های غیر خداست و این صحن و سراها هم زیبا و باشکوه اما جز فضای غفلت نیستند. حتی نماز و عبادتش مثل سوت و کف است خیلی اثری بیشتر از استادیوم نشینها ندارد.

اما اگر با رمضان، قلب صفا گرفت و شبح یار در آن افتاد و جوارح طاهر شده و در خدمت دل شدند می بینی همین دست و پا و چشم و گوش آباد می شوند و سرای یار:

چشم می بیند اما نمی چسبد ؛ “عبور میکند” و عبرت می گیرد…

دست و پا از خدمت تن درآمده مسجد و حسینیه شده اند که در آنها “جلسه ذکر” برقرار است…

گوش مراقب شده هر چیز به حرم نریزد. شنیدنی ها، فضای دست و پا را معطر، و خشوع و خشیت در آنها ایجاد کرده اند…

خیال از پرسه زنی بی جا مانده ، بنزین لاهی کشیدن ندارد و به اعتکاف حرم نشسته تا نادیدنی ها ببیند…

و جاذبه و دافعه دارند. دنیای جدیدی تجربه می کنند.

اشتهاء به غیر خوردن و پوشیدن و خوابیدن میل کرده و …

اینجا “عُمره” است بخاطر رمضان و روزه موجب “عمارت” ظاهر و باطن شده است.

لذا امام صادق(ع) کارکرد چهارم را “عماره الظاهر و الباطن” معرفی فرمود.

(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)