قسمت چهارم از مجموعه ویدئویی
بازگشت به مردم
ارائه ای از حجت الاسلام قنبریان
با تشکر از رسانه مستضعفین
قسمت چهارم از مجموعه ویدئویی
بازگشت به مردم
ارائه ای از حجت الاسلام قنبریان
با تشکر از رسانه مستضعفین
۳٫ دست و پایی برای دل!
آمیختگی فرشته_شامپانزه مثل آمیختگی گربه_سگ کارتن ها نیست که دو قلوی بهم چسبیده چپ_راست، شمال_جنوب باشد بلکه آمیختگی باطن_ظاهر است. فرشته ای که کالبد حیوانی یافته است!
از این رو فرشته ی درون (روح مجرد) کار خود را ناگزیر است با دست و پای مادی و کالبد حیوانی انجام دهد.
با گوش او می شنود با چشم او می بیند و با دست او کار انجام می دهد و با پای او به جائی می رود و …
نکته عجیب قصه می دانی کجاست؟
اینکه کالبد حیوانی در کارهایی که نقش مستقیم به خودش می رسد چابک است اما در آنجا که استخدام فرشته است کسل و تنبل!
“خوردن” را با “خوراندن” ، “خوابیدن” را با “خواندن” و فهمیدن مقایسه کن تا باورت شود.
تا بخواهد از بستر نرمَش بلند شود ساعتی دست دست می کند اما اولین بار که به ذهنش رسید مطالعه بس است یا تلاوت قرآن کافی است تعلل نمی کند و کتاب را می بندد ولو هنوز یک ساعت نشده است!
رمضان اردویی یک ماه است که دست و پا و چشم و گوش را مال دل می کند. وقتی خوردن ممنوع می شود مقدمات و مؤخرات آن نیز حذف می شود. دست و پا در آن باره بیکار می شوند. وقتی ذکر و تلاوت قرآن تاکید می شود دست و پای بیکار با فرشته درون پای سجاده می آیند و رنگ خدا می گیرند.
حیوانکی تا حالا همه اش آشپزخانه و دستشویی ، رختخواب و… را درک کرده بود. حالا چشم در استخدام فرشته درون اشکی میریزد ، پاها دو زانو در محضر ربوبی ادب می کند گوشها صدای خوش و ملایم ترتیل می شنود
و… همه اینها بخاطر آن است که از خدمت به تن معافند.
جالب اینکه در روایات “روزه را زکات بدن” خوانده اند
(زکاه البدن الصیام)
زکات در لغت یعنی زیاد شدن و رشد کردن ، در حالی که در ظاهر کم شدن است.
با روزه از بدن می کاهیم پس چگونه آنرا زکات می خوانند!
چون در واقع به آن می افزاییم. دست و پا را سبک و در اختیار فرشته روح قرار می دهیم و اعضاء جای خادم تن بودن ، خادم فرشته خدا می شوند و این رشد است.
امام صادق(ع) کار کرد سوم روزه را برای شاگرد سلوکی خود :
“طهاره الجوارح” بیان فرمود.
(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)
حجتالاسلام قنبریان: کارخانه ها تمام شده رفتند دنبال مدارس برای سرمایه گذاری!
مدرسه ای که صد ملیون پول میگیرد شوخی میکند که میگوید غیرانتفاعی هستم، پس انتفاع چیست؟ عدالت آموزشی محقق نمیشود چون خیلی از مسئولین مدرسه خصوصی دارند
حجتالاسلام قنبریان
وقتی از کالاییسازی صحبت میشود ما با یک پدیده مدرنی روبهرو هستیم که به سمت کالایی کردن همه ارزشهای ذاتی در حال پیشروی است. ارزشهایی که قبلا به چشم کالا به آنها نگاه نمیشده است. ارزشهای ذاتی از جمله شعر گفتن و برخی افتخارات شخصی و خانوادگی وامثال آن که در این دنیا به سمت کالاییتر شدن آمدند. بهخصوص عوامل اصلی اقتصاد زودتر از رشتههای دیگر شروع به کالایی شدن کردند بهنحوی که میتوان این عصر را عصر کالایی شدن نامید.
کالای عمومی عبارت است از کالا و خدماتی که بهطور اعتباری یا ذاتی سهم هرکسی به قدرت خرید و توان مالی و امثال اینها بستگی ندارد. برعکس، کالا و خدمات خصوصی، کالاهایی هستند که قدرت خرید افراد، توانایی و طبقه اجتماعی و تمایل آنها در آن اثر دارد.
مایکل سندل در کتاب «آنچه با پول نمیتوان خرید» تعبیر خوبی به کار میبرد و میگوید که اگر با پول فقط نمیشد قایق لوکسی یا ماشین پورسی داشت، آن وقت پول نداشتن یا نابرابری در ثروت خیلی آزار دهنده نبود، اما وقتی همه چیزهای خوب را فقط با پول میتوان داشت، از جمله بهداشت بهتر و آموزش بهتر، آنوقت پول نداشتن و یا تبعیض در جامعه یا نابرابری جدیتر خود را نشان میدهد. از این رو منظور از کالایی شدن این است.
آموزشی که امروز هست یعنی نظام آموزش و نهاد مدرسه، چند خصوصیت اصلی دارد که باید به آن توجه داشته باشیم: اولا برعکس دنیای گذشته اجباری است؛ یک دستگاه رسمی و همگانی است و…
۲٫ نظر کرده!
بعد فرشتگی ما نامش روح، قلب، لبّ و مانند اینهاست. وقتی روزه، اشتهاء و تقاضاهای شامپانزگی ما را کاست به قلب و لبّ ما خدمت دیگری میکند: صفاء دادن!
اگر از ساحل آلوده و خاکی ، لجن و خس و خار به دریا برده نشود دریا چه قدر زلال است؟ قلب ما هم همینطور است.
قلب یک “سلامت” دارد(قلب سلیم) و یک “صفا” ، چنانچه مقابل ایندو یک “زیغ” دارد که “انحراف از راه درست است” ضد سلامت است.
قلبی که خدا و معاد را نشانه نگرفته، زیغ دارد. مثل آئینه ای که خم شده و جهتش درست و رو به پنجره نیست.
یک “رین” هم برای قلب متصور است. رین یعنی زنگار، آئینه کج نشده ، کدر و تار شده است. رو به پنجره هست اما خوب منظره بیرون را نشان نمی دهد. همان دریای آلوده و کثیف.
روزه دار نماز هم می خواند ، بدش نمی آید جز شکم، زبان و چشمش هم روزه باشند.
پس معلوم است به دستور پزشک و به درخواست شوهر یا همسر، رژیم نگرفته، “تسلیم” امر خداوند شده و روزه گرفته است. همین قدر تسلیم هم کم نیست که قلب او سلیم خوانده شود و آئینه روبه ملکوت عالم نشانه رود.
حالا نوبت به جلاء دادن و صفا دادن به آئینه است تا از “رین” دور شود. چگونه فرشته زنگار گرفته درون جلاء بگیرد و پر بکشد؟
می دانی مثل چیست؟
دبستان شبانه روزی بروی بازدید. ببینی پروفسور حسابی_شاگرد انیشتین_ دارد در آشپزخانه مدرسه سیب زمینی پوست می گیرد و گوجه رنده می کند و …
توجهش دیگر به فیزیک نیست، پخت و صرف غذاست! از سیب و پیاز می گوید و دست و دامنش هم بوی همان را گرفته است!
لبّ و عقل و فرشته درون ما هم دکتر حسابی ماست. از صبح تا شب و از شب تا صبح باید آسیاب کند ، تصفیه کند ، نیازمندی و اشتهاء در خواست دهد، درخواست ها را اجرا کند و… رنگ خوردنی ها گرفته و بوی دفع کردنی ها!
اگر به او مرخصی دهیم کتابخانه و نمازخانه بیاید، حسابی بودن خود رانشان می دهد و نام این مرخصی رمضان است.
امیرالمومنین فرمود:
“من قلّ اکله صفی فکره”
: هر که خوردنش کم شود فکرش جلاء می گیرد.
اینگونه قلب پاک می شود مثل دریا و فرمود:
“قلوب پاک بندگان جایگاه نظر خدای متعال است و هرکه قلبش پاک شد خدا به او نظر می کند”
در افطار و سحر نیازمندی های تن را تأمین کن مقوی بخور اما کم تا مانع جلاء و صفای قلب نشود.
کار کرد دوم روزه این است :
“فیه صفاء القلب”
(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)
قسمت سوّم از مجموعه ویدئویی
بازگشت به مردم
ارائه ای از حجت الاسلام قنبریان
با تشکر از رسانه مستضعفین
اگر به جای پیتر هانن بودم به جای “گربه_سگ” داستان “فرشته_شامپانزه” را می نوشتم.
به لحاظ تن با حیوان فرقی نداریم با همه تقاضاهایش ،اما به لحاظ روح یک فرشته ایم ، از عالم امر آمده و واقعاً تقاضای همانجایی دارد.
درکشاکش ایندو انسان یا “مهاجرٌ الی ربی” (مهاجرت کننده به پروردگارش) می شود و یا “اخلاد فی الارض” (فرو رفتن در زمین) و “اثاقلتم الی الارض”(سنگین شدن و زمینی شدن)
امیرالمومنین(ع) فرمود: عقل و شهوت ضد همند ؛ یاری گر عقل، علم است و یاری گر شهوت، هوای نفس.
نفس آدمی در کشاکش ایندوست ، هرکدام فائق آمد نفس در جانب او می رود(غررالحکم۴۴۸)
طبع و طبیعت انسان مرتبه نازله نفس است. جای اتصال روح(فرشته) است به خاک مثل ساحل که نقطه اتصال دریاست به خاک.
از این روی به سوی زمین و زمینی کشش دارد مثل موجهای دریا در کنار ساحل در زمین اشتهایی دارد و شهوتی ،مرادی دارد و اراده ای.
جالب اینکه همه اشتهاهای تن و طبیعت انسان زنجیره ای شده است که بند اتصالشان “خوردن و نوشیدن” است.
انگار خوردن و نوشیدن مثل بنزین و روغن ماشین تن و تقاضاهای طبیعتند اگر نبود بقیه شهوتها نیست ، همانطور که ماشین بدون بنزین لاهی نمیکشد و هر کسی را زیر نمیگیرد و نمیبینی وقتی گرسنه ای، خوابت هم نمی آید، حرفت هم نمی آید، امیال دیگر هم روی استندبای می روند⁉️
روزه شهوت خوردن و نوشیدن را میکاهد و از اینرو شهوات دیگر را ضعیف می کند تا در یک ماه فرشته درون فرصت کند پروبالی بکشد و این مرغ باغ ملکوت دوستان خود در عالم بالا را بیابد.
لذا فرمود: مَنْ قَلَّ طَعَامُهُ وَ شَرَابُهُ وَ مَنَامُهُ و کَثُرَ تَسْبِیحُهُ وَ تَمْجِیدُهُ اشْتَاقَتْهُ الْمَلَائِکَه : هرکس خوردنی و نوشیدنی اش و خوابش کم شود و تسبیح و بزرگداشت یادالهی در او بیشتر شود فرشتگان به او مشتاق می شوند…
پس می توانی در قدم اول تشبّه به فرشته پیدا کنی. فرشتگان نمی خورند مگر تسبیح، نمی نوشند جز تهلیل (لا اله الا الله) و نمی خوابند و … ماه رمضان فرصت این تشبّه است.
لذا اولین کارکرد روزه این است که : “یمیت المرادَ النفس و شهوهَ الطبع” مراد نفس و اشتهای طبیعت خاکی را می میراند.
(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)
قسمت دوّم از مجموعه ویدئویی
بازگشت به مردم
ارائه ای از حجت الاسلام قنبریان
با تشکر از رسانه مستضعفین
تفکیک قوا اصلی عقلائی است برای اینکه “مجری” و “قانون گذار” و “ناظر” یکی نشود.
به بهانه چند صدا نشدن، برای هر مسأله اصلی کشور، ستاد ملی یا شورای عالی تشکیل میشود. از سه برابر کردن قیمت بنزین تا کرونا و…!
در نسبت های نابرابر از دولت و مجلس و قضائیه، در آن ستاد و شورا، نماینده می آورند. باضرورت سازی و گره نمایی، مجوز شرعی هم میگیرند!
بعد چون متشکل از نمایندگان همه قواست، هم قانون وضع، و هم اجرا می کنند.(مثل مصوبه های مجازات جرائم کرونایی)!
بدتر اینکه مثلا دادستان میتواند به ترک فعل یک شهردار بپردازد اما قوه قضائیه به ترک فعل یا تخلف رئیس جمهور (رئیس ستاد ملی، شورای عالی) نمی پردازد؛ چون خودش هم در آن ستاد و شریک تصمیم شده است!
خط و نشان های رسانه ای این روزهای مجلس و قضائیه علیه رئیس ستاد ملی را تعقیب کنید ببینید به جایی می رسد؟!!
پ.ن۱: هفتم فروردین رئیس جمهور با اعلام پایان پیک کرونا، وضعیت قرمز سراسری را موجب شد؛ اما پشت ستاد ملی کرونا متشکل از همه قوا مخفی است! دقیقاً مثل سه برابر کردن قیمت بنزین و کشته شدن ۲۳۰نفر در آبان!
پ.ن۲: ستاد ملی میتواند باشد؛ اما درون خود دولت، نه فرادولت با ریاست دولت!
برای قانونی شدن مصوبات خاص، ناگزیر است از مجلس شورای اسلامی مصوبه بگیرد!(اصل۷۱)
قوه قضائیه هم بر ترک فعل و تخلف مجریان، نظارتش باقی بماند!(اصل۱۵۶)
برای ارتباط و هماهنگی با دولت، قانون، وزیر دادگستری را تعبیه کرده است(اصل۱۰۶) چرادادستانِ کل، شریک تصمیمات شود؟!
این نحوه ستاد ملی و شورای عالی ساختن، حکمرانی را محفلی و جمهوریت را ذره ای می کند.
تنها شورای عالی مصرح قانون اساسی هم کارش “سیاست گذاری” و “هماهنگی” است نه قانون گذاری و فرار از نظارت!(اصل۱۷۶) که البته الان منشأ ستاد ملی و پشتیبان شورای عالی سران است!
قسمت اول از مجموعه ویدئویی
بازگشت به مردم
ارائه ای از حجت الاسلام قنبریان
با تشکر از رسانه مستضعفین
نه عدالت بدون استقلال؛ نه استقلال بدون عدالت!
پیوست ویدئو: عدالت و استقلال!
برای کسانی که می خواهند بیشتر بدانند!
امام خمینی:
“هدف از اصلاحات ارضی شاه، خصوصاً این بود که بازاری برای کشورهای خارجی، خصوصاً امریکا، ایجاد کند. اما اصلاحات ارضی ای که ما خواستارش هستیم، کشاورز را از محصول کارش بهره مند خواهد ساخت و مالکانی را که برخلاف قوانین اسلامی عمل کرده اند مجازات خواهد کرد.”
(صحیفه امام جلد ۳ صفحه ۳۶۹/ ۴اردیبهشت ۵۷/ باخبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند)
سایر مقالات این تارنما درباره اصلاحات ارضی را هم توصیه می کنیم