بایگانی دسته: یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها

تابوت سکینه انقلاب!

بنی اسرائیل را تابوتی بود که موجب سکینه و آرامش برای قلبهایشان می شد(فیه سکینه من ربکم)
نام های دیگری هم یافت: تابوت عهد، تابوت شهادت!

اضطراب ها و تشویش ها درباره راه و وضعیت و رسیدن به هدف را تابوت سکینه، آرامش می دهد.
عهدها را تازه و بوی شهادت را به مشام می رساند.

از قم تا کرمان فقط به قصد زیارت او با عزیزی به همراه خانواده ها آمدیم، تابوت سکینه انقلاب اینجاست. شما هم می‌شناسیدش!
در گلزارهای دیگر شهدا هم تجربه اش کرده ام…
نگذارید سکینه و آرامش قلبتان را بدزدند!

محسن قنبریان

اسلام با قرائت خمینی

درس گفتار سومین دوره معرفتی – تربیتی – تشکیلاتی عصر اقامه، با سخنرانی حجت الاسلام قنبریان منتشر می‌شود.

دریافت جزوه «اسلام با قرائت خمینی» | “دریافت از پیوند کمکی

جهاد امید آفرینی

(قطعاتی از سخنرانی شب نیمه شعبان۱۴۰۰/ مسجد دانشگاه شریف)

یک روایت مهم:

امام کاظم(ع) به علی بن یقطین فرمود:

الشیعهُ تُربَّی بِالاَمانِیِّ مُنذُ مائَتی سِنَه

دویست سال(تا زمان ایشان) است که آرزو شیعه را تربیت کرده است[۱].

 آرزو چگونه میتواند یک امت را تربیت کند؟!

دو نحوه حادثه امید سوز در تاریخ تشیع:

  1. استضعاف و ظلم دشمنان با مثل کربلا و زندان و اسارت.
    اینجا گرچه ماندن امید سخت است اما با آرزو تربیت شدن و صبر و استقامت یافتن را می فهمم.
  2. ناکامی ها، شکستها و خیانت ها درون جبهه خودی و حتی در دستگاه ولایت!

اینجا نحوه هایی دارد.

اینجا امید چگونه نسوزد؟! آرزو چگونه موهوم نشود و باز ملت را تربیت کند؟!

سه دسته ناکامی و شکست وخیانت در جبهه خودی:

  1. باید جای قیس بن سعدعباده انقلابی باشی که با امام مجتبی(ع) هم بشرط مبارزه با شام بیعت می کند! با فرماندهی عبیدالله بن عباس فرماندارِ فراری یمن در عهد امیرالمومنین مواجه میشود، اینبار هم خیانت می کند و شبانگاه به معاویه می پیوندد!
    اگر قیس بودی، امید از کجا می آوردی و آرزو چگونه برایت می ماند؟!!
    او خیانت پسرعموی امام را به امام سرایت نداد و برای مردم خطبه خواند که او(ابن عباس) و پدرش و برادرش برای اسلام کاری نکردند و او هم خیانت اولش نیست…
    پس از تبیین او لشکر فریاد کردند: خدا را شکر که او را از ما راند و با دشمنان همراه کرد[۲].
    قیس امید آفرید و آرزوی شیعه را تحکیم کرد.
  2. اگر جای شاگرد درسخوان امام باقر(ع) و شبکه ساز امام صادق(ع) بودی و می دیدی نه پسر عمو که فرزند امام صادق(ع) خیانت می کند، چه می کردی؟!
    فساد آقازادگی درون بیت خود امام(ع)!
    عبدالله افطح پسر بزرگ بعد از فوت اسماعیل اما بی سواد و بی تقوا با دعوی امامت، مایل به مرجئه و فرقه های انحرافی!
    شاگردان اصیل، جای خود باختن و ناامید شدن، آرزوی روز درخشان شیعه را سردست گرفتند با سؤال و استیضاح او را برای شیعه رسوا کردند و راه را بر امامت امام کاظم(ع) باز کردند!
    یاد گرفتند و یاد دادند: اِنَّ اولی الناسِ بابراهیمَ للذین اتَبعُوه(۶۸ آل عمران) معیار فامیل و نژاد نیست انطباق بر آرمانهاست.
  3. جای فعالین سازمان وکالت نبوده ای که ببینی مقدمات نهضت بزرگ شیعه مورد خیانت زعمای آن واقع میشود!
    ۶وکیل امام کاظم(ع) با طمع در اموال شرعی متعلق به امامت، در امام کاظم(ع) توقف می کنند و راه بر امام رضا(ع) می بندند!
    اموال را بالا می کشند و کنیزان را زن خود می کنند!
    طعنه شیخ بغداد شنیده میشود که آنها را شاهد کرده و بگوید: در دنیا بدتر از شما شیعیان یافت نمیشود!
    یونس بن عبدالرحمن ها رشوه قبول نکردند، تخریب شدند و حتی امام برحق(امام رضا) نشد رسما از او حمایت کند اما باز روشنگری کردند.

اینگونه آرزوی شیعه را در سینه ها نگه داشتند و امت را تربیت کردند.

یک آرزو برای تربیت دو شرط دارد:

  1. تصویر معلوم و روشن داشته باشد(المأمول).
    مردمت از سربداران تا صفویه و… آرزویشان معلوم و معین شده: یاران قائم آل محمد(ص) برای اقامه عدل در زمین باشند.
    وقتی علامه مجلسی از حکومت سلطانی صفوی امید زمینه سازی دارد، انقلاب اسلامی اولویت بیشتری دارد.
    البته اگر بتوانی ناکامی ها و خیانت ها را مثل سلف صالح قبل تدبیر کنی. امیدها را نگه داری و آرزو را شفاف تر کنی!
  2. بر آن تصویر روشنِ آرزو، وعده تحقق الهی هم نشسته باشد(المُومَّل).
    وعده ها درباره قومت در آیات و روایات زیادی آمده اند. وعده خداست که یاران امام زمانشان کند!
    پس آرزوی موهومی نیست، آرزوی امضاء شده ای است.

البته آرزو از انشائیات و ساختنی هاست نه حکایات و اِخباریات پس خوف و رجاء باهم دارد.

باور کن این آرزو شیعه را تربیت کرده است!

مقام امام زمان در حله را با قله بازی دراز یا کانال کمیل مقایسه کن تا باور کنی با آرزو تربیت شده ایم!

مقام حله همان خانه ای است که به حسب حکایت، امام زمان(ع) دو بزغاله بر بام بجای شیخ علی حلاوی و قصاب کشت و همه مشتاقان حاضر در حیاط فرار کردند!

بازی دراز جایی است که گردانی همه کشته میشوند تا با ۶نفر زخمی قله را فتح کنند و ایام عید به نائب امام زمان(ع) هدیه دهند!

با آرزوی امام عدل، تربیت نشده ایم؟!

حدیث لوح آدرس تربیت شدگان دوره غیبت آن امام را می دهد:

سرهایشان به ظلمه هدیه داده میشود!

کشته میشوند و آتش زده میشوند!

زمین از خونشان رنگین میشود !

و…

این خصوصیات برای اهل قعود است یا جبهه مقاومت؟!

نشان اینها را در یاران خمینی می بینی یا اسلام های دیگر و تشیع ها و  فقاهت های دیگر؟!

همین جمهوری اسلامی موجود، مرکز اصلی این آدمها در عالم است یا …؟!

حجت الاسلام قنبریان

[۱] الکافی ج۱ص۳۶۹/ الغیبه للنعمانی ص۲۹۵/ الغیبه للطوسی ص۳۴۱

[۲] ارشاد مفید ج۲ص۹

عدالت مهدوی؛ از جبّاران تا عالمان و عارفان!

تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست و لو خودش نداند. در اخلاقها انحراف هست، در عقاید انحراف هست، در اعمال انحراف هست

امام خمینی (ره)؛ ۰۷ تیر ۱۳۵۹

امام خمینی در معنای یملأ الارض عدلا: “تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست ولو خودش نداند. در اخلاقها، عقاید، اعمال انحراف هست… ایشان مأمورند برای اینکه تمام این کجی ها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال…”

قطعا حضرت حجت(ع) اقامه قسط و عدالت اجتماعی می کند و نباید چیزی از اهمیت عدالت اقتصادی_سیاسی بکاهد.

امام خمینی از آن بیشتر را هم می فرمود: تصحیح انحرافات در نفوس اشخاص به ظاهر کامل!

چه بسیار عالمان و عارفانی که به کامل و کمّلین و… ستایش شدند اما مکتب و مرامشان با “تمام” و “کمال” عدالت مطابق نیست؛ یا از قسط و عدالتخواهی اجتماعی- سیاسی کم دارند (ناتمام) یا از اوج کمالات متوازن معنوی محرومند (غیرکامل)؛ حضرت در پروسه پرکردن زمین از عدل، زندگان اینها را تمام و کمال می دهد.

عجیب است که امامِ عدل از جبّارین و قاسطین تا عالمان و عارفان را به عدالت برمیگرداند! هریک به نوعی و به طریقی!

محسن قنبریان

 

ماده ۲۹ برنامه ششم فقط وزارت اطلاعات، نیروهای مسلح و سازمان انرژی اتمی را از سامانه ثبت حقوق با دسترسی عموم مردم به آن، استثناء کرده بود.

این سه استثناء عقلایی است چون اسامی و مشخصات این نهادها باید حفاظت شود.

در نامه ۵۰ نهج البلاغه هم آنچه مربوط به اسرار جنگی است از لزوم اطلاع رسانی عمومی و شفافیت استثناء است.
شورای نگهبان به حق استثناء خود را مغایر قانون اساسی دانست که جای تقدیر دارد.

لکن خوب است نه فقط استثناء شدن از شفافیت بلکه استثناء شدن از نحوه دریافت حقوق (ماده ۱۱۷ قانون خدمات کشوری) هم حذف شود و اقلا در لایحه آتی نظام پرداخت این استثنائات که پوشش برای استثناء شرکتهای دولتی و… و پدیدآمدن حقوق های نامتعارف در آنهاست حذف شود.

زندگی زیر یک چتر حقوقی واحد (حتی با تفاوتها و تمایزهای بجا) قدم اول عدالت و روح فصل حقوق اساسی قانون اساسی است.

چاره مکتب اقتصادی اسلام برای کارگر!

 

– وقتی از افزایش دستمزد کارگر استقبال می کنیم نه یعنی چاره اساسی این است.

– باید توجه کنیم “طبقه کارگر” پدیده مدرنی است. نان خوردن نیمی از خانواده های جامعه با “اجیر شدن” و “صرفا فروش کار خود” پدیده ای بی سابقه در صدر اسلام و پس از نهضت حصار کشی اروپا و تبدیل رعیت به کارگر پدید آمده است؛ که صنعتی شدن و هم غلبه تجارت بر کشاورزی بدان افزوده است.

– در فرهنگ اسلامی “عامل” و “العمالات” داریم که در کشاورزی و تجارت(مزارعه، مساقات، مضاربه) از “سود نهایی” بهرمندند نه اینکه صرفا کار خود را بفروشند و دستمزد بگیرند. در حالیکه در کارگری موجود حتی یک سوم ارزشی که کارگر بر کالا افزوده را دریافت نمی‌کند!

– اجاره دادن خود در روایات مکروه و مانع رزق بیان شده (الکافی ج۵ص۹۰) و اجاره، بیشتر در اشیاء(خانه و چارپا و…) مطرح است. نظام اقتصادی را نمیتوان بر یک کراهت شرعی بنیان نهاد!

– اصلا کارگر دارای لفظ معرّب است (القاریجار) که نشانه کمتر شناخته شده بودن است.(ملاذ الاخیار ج۱ص۴۲۷) در مواردی از امام صادق(ع) پرسیده شده: اگر کسی با اجاره دادن خود (کارگری) بیشتر از تجارت نصیبش شود چه؟(بازهم مکروه است؟) که حضرت همان منع رزق را دلیل می آورد(روضه المتقین ج۶ص۴۸۲) معلوم است در روابط طبیعی گذشته، کارگری کمیت کمی داشته و الا لشکر بیکاران و عرضه زیاد نیروی کار، امکان سود بیشتر از تجارت را نمی داده است.(دقت کنید)

– با این اوصاف راه حل اساسی برای طبقه کارگر:

۱)”تبدیل کارگریِ صرف به عامل”

۲) “شریک سرمایه شدن” است.

– اولی با تاسیس نهادهای حقوقی جدید به سبک مضاربه و مزارعه بجای اجاره نفس قابل تحقق است که در عقلانیت اسلامی قابل ابتکار و تایید شرعی است.

– دومی با برنامه ریزی درجهت تخصیص منابع تولید ثروت به این طبقه است. طبق بند ب سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ باید ۲۵٪ اقتصاد ایران تا پایان برنامه ششم به سه دهک پایین و بیکاران تعلق می گرفت که مدیریت اقتصادی راه دیگری را رفت(ویدئو را ببینید).

اینگونه به “شاغل_مالکی” بجای “کارگرِ صرف” می رسیدیم و عایدی “سرمایه” و “کار” به کارگر می رسید؛ توازن بازار هم بهم نمی ریخت.

در مجالی بدین مهم مبسوط تر خواهم پرداخت

محسن قنبریان

شنیده شدن مطالبه مردمی و درخواست درست بازرس ویژه رئیس جمهور

رئیس دفتر بازرسی و نماینده ویژه رئیس جمهور برای مقابله با فساد در نامه ای به رئیس سازمان امور اداری و استخدامی خواستار عمل کامل به ماده ۲۹ قانون برنامه ششم و ایجاد دسترسی عمومی به اطلاعات سامانه ثبت حقوق و مزایای مدیران شد.
به نوبه خود بعنوان کوچکترین از این اقدام بجا سپاسگزاری و منتظر تحققش می مانیم.
یکشنبه شب در برنامه ثریا بر لزوم این مهم برای پیشبرد تحقق لایحه نظام پرداخت واحد عادلانه گفتیم.

 

صحن مجازی ملت توانست استثناء شدن از شفافیت را از مجلس بگیرد؛ اما فعالان مجازی باید تحقق کامل ماده ۲۹ را مطالبه کنند تا راه بر اصلاح گری های دیگر در نظام پرداخت باز شود.
تحقق کامل قانون این است:
سامانه پاکنا باید در دسترس عموم ملت ایران باشد نه صرفا داشبورد مدیرتی در سازمان اداری استخدامی کشور. ملت باید طبق قانون بتواند حقوق و مزایای همه کارکنان و مدیران کشور را رویت کند.
اصلا وجه تصویب این قانون ، رسوایی های حقوق های نجومی سال۹۵ بود که توسط نهادهای مردمی افشاء و با مطالبه مردم به این قانون رسید؛ حالا نباید بُعد نهضتیِ نظام در روند اصلاح کنار گذاشته شود.محسن قنبریان

حسینی تر از ریسه و چراغ ، اولویت دار تر از تکثیر ایوان طلا!

بعد از طرح درمان رایگان شهروندان عراقی با درمانگاههای سیار از نوامبر۲۰۲۱ ، عتبه حسینی مصادف با میلاد سید مظلومان(ع)، بازسازی منازل قشر کم درآمد عراق را سرلوحه کار قرار داد.

نقشه راه روشن است:

اَرِنی فِی آلِ محمَّد علیهم السلام مَا یَامُلوُن…

خدایا به من بنمایان درباره خاندان محمد(ع) آنچه آنان آرزو دارند…

دو پیوست بر ماجرای ویلای وزیر سابق کشور

  1. نمی شود با دستی مصوبه محرمانگی اموال مسئولین (مصوبه ۱۸مهر۹۴مجمع تشخیص) را نگه داشت و برای افشاکننده اش تعزیر شلاق بست و با دست دیگر هر از چند گاهی از تصرف ویلای۱۰۰۰۰متری یک سردار بازنشسته یا ویلای ۱۸۰۰متری یک وزیر سابق رونمایی کرد! همین جا هم “هرآنکه هست گیرند” اتفاق نمی افتد!
    معاونت حقوقی ریاست جمهوری گفته تصرف وزیر از اول قانونی نبوده و ۹۵/۱۲/۱۴ سازمان بازرسی اینرا اعلام کرده اما تاکنون(چند ماه بعد از پایان وزارت) هم تخلیه نشده بود!
    آیا همین مورد صدای بلندی برای لزوم شفافیت اموال و متصرفات مسئولین برای مردم و برداشتن قید محرمانگی نیست؟!
    آنوقت می دیدند آیا همین فضای مجازی علیرغم ناتوانی دستگاه های مسئول همان سال ۹۵ تخلیه را محقق میکرد یا نه؟!
    نهضت و آرمانهایش را به مردم بسپارید بهتر حفاظتش می کنند.
  2. یک ویلای ۱۸۰۰متری با تجهیز رایگان برای یک وزیر صرفا یک نمونه و یک مصداق از دهها صنف رفاهیات است که برای مقامات و برخی مدیران و پرسنل دستگاه های خاص در نظر گرفته میشود.
    وقتی از لزوم تحول اساسی و عادلانه در نظام پرداخت حقوق و مزایای دولتی سخن گفته میشود، صرفا نگاه به مبلغ حکم حقوقی نیست و اینگونه رفاهیات تبعیض آمیز (و غیر رفاهیات) را هم شامل است.
    متاسفانه مقابل آن تحول اساسی در نظام پرداخت، همواره رویکردی بوده که با تغییر مکانیسم پرداخت (درصدی یا پلکانی یا…) و بازی با ضرایب پرداخت، مساله عدالت در حقوق و مزایا را تقلیل و به تاویل برده است!
    در مورد اخیر قانون مصوب ۸۷/۲/۲۵ مبنی بر فروش این منازل و واریز به حساب خزانه کل و ممنوعیت واگذاری به مقامات و مسئولین هم نقض شده است!
    اما آیا فقط همین یک مورد باقی مانده بود؟!
    حتی این دولت هم در عمل به ماده ۲۹ قانون برنامه ششم توسعه، علیرغم تصریح قانون، پرداخت ها را برای عموم مردم شفاف نکرد و سامانه را در حد یک داشبورد مدیریتی مختص خود تقلیل داد!

محسن قنبریان