بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

غزه؛ نفاق سنج!

قرآن برای شناخت منافقان در امت اسلام آیه صریحی دارد:

وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا ۚ وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا ۖ قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاکُمْ ۗ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمَانِ ۚ…

همچنین کسانى را که دو رویى نمودند [نیز] معلوم بدارد. و به ایشان گفته شد: «بیایید در راه خدا بجنگید یا دفاع کنید.» گفتند: «اگر جنگیدن مى‌دانستیم مسلماً از شما پیروى مى‌کردیم.» آن روز، آنان به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان…

دعوت به دفاع از امت و قتال با دشمنان، نفاق سنجِ قرآن است؛ که امروز مظلومیت غزه است!

برخی سران ترکی-عربی؛ هُم للکفر یَومَئِذ اَقربُ مِنهُم لِلاِیمانِ اند!

س

در مقابل، قرآن سنجش صداقتِ اهل کتاب را به تعالی به “کلمه سواء” می شمارد: اربابهای غیر الهی را نپذیریم:

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّه…

بگو: «اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد…

کسانی که این روزها علیه ابرقدرتهای پوشالی و ارباب های غیر الهی دنیا برخاستند، در کلمه سواء با مسلمان، مساوی اند!

غزه امروز محک کفر و ایمان است؛ شاه مسلمانی که اقرب به کفر می شود و مردم مسیحی و یهودی ای که در رد اربابهای خودخوانده و زورگویان عالم، تعالی می یابند.

محسن قنبریان ۱۱ آبان ۱۴۰۲

اثر طوفان الاقصی بر گروه های سلفی و جهادی جهان اسلام:

  1. اضمحلال گفتمان حدیثیِ پشتوانه داعش!
  2. نقطه یابی جدید حدیثی سرمرز اسرائیل!

پیدایش خلافت اسلامی عراق و شام، گرچه دستهای پنهان آمریکایی، صهیونیستی با انگیزه های سیاسی(خاورمیانه جدید) و اقتصادی (تسلط بر انرژی) داشت؛ لکن بدنه بزرگی از سلفی ها و جهادی های جهان اسلام (از مصر و آفریقا تا مسلمانان مکتب های سلفی در اروپا و تا شبه قاره) را مخاطب می کرد.

جذب اینها، توجیهی دینی می خواست که مبلغان داعش آنرا از منهاج السنه ابن تیمیه تدارک کردند:

در جلد۴ از پیامبر(ص) دو حدیث می آورد که: “طایفه ای از امت من همیشه بر حق و پیروزند…” و “دائماً اهل غرب پیروزند تا قیامت”.

این طایفه و اهل غرب در آنجا به شام و لشکر معاویه(!) تفسیر می شود!

تئوریسین های داعش همین خوانش ابن تیمیه را تئوری داعش قرار دادند! لذا “احیای سلطانی خدا در شام”، مقصود داعش و النصره شد.

نقطه حائز اهمیت این جریان این بود که مرز مبارزه را از کافران حربی و اشغالگر(آمریکا و اسرائیل) با مرز گروه ها و کشورهای اسلامی عوض کرد. داعش در چند نوبت حتی حماس (صف اول مبارزه با دشمن اسلام) را تکفیر کرد! بخاطر ارتباط با کشورهای مصر و ایران و حزب الله، حماس را مرتد و رسما علیه او اعلام جهاد کرد!

موتور جنگی داعش توسط مقاومت، نابود شد و از عمده سرزمینی که خلافت اسلامی می خواندند اخراج شدند لکن این طوفان الاقصی بود که تئوری دینی و خوانش حدیثی آنها را به چالش کشید!

جنایت های بی سابقه اسرائیل در غزه و حماسه های حماس در عسقلان و… یکباره نگاه برخی اسلام گرایان و چهره های سلفی را از حدیث منهاج السنه به حدیثِ: “برشما باد به جهاد! و بهترین جهاد مرزداری و بهترین مرزداری، عسقلان است!” متوجه کرد.

اینبار “افضل رباطکم عسقلان” بر جهاد در غزه و همراهی با حماس در طوفان الاقصی معناشد!

از د. نصر فحجان (فلسطینی) تا شیخ محمد الحسن ولد الددو (موریتانی) تا شیخ عبد الفتاح حمداش(الجزایری) و… امواجی در توییتر و فیس بوک حاصل این خوانش بود.

استفاده از ادله موجه (نه استفاده ابزاری) توسط علمای اصیل جهان اسلام در فرصت طوفان الاقصی می تواند مبارزه نیروهای اسلام را جای درست خود بنشاند.

دوره پسا طوفان الاقصی می تواند دوره صف آرایی گروه های جهادی و سلفی و حتی تکفیری، مقابل اسرائیل باشد. به جای داعش و بوکوحرام و جیش العدل و… گروه های مبارز با صهیونیزم سامان گیرد.

محسن قنبریان ۴ آبان ۱۴۰۲

بهبهانی های شهید غزه!

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه‌های فلسطینی، جنگنده‌های صهیونیستی امروز منزل خانواده بهبهانی‌های غزه را بمباران و این خانواده را نیز قتل عام کردند.

 

بهبهانی‌های غزه اصالتاً از بهبهان خوزستان ایران هستند که در گذشته به کویت و مناطق عربی دیگر از جمله غزه مهاجرت کرده‌اند.

 

پ.ن:

فلسطین مساله انسانی و اسلامی ما بود، حالا خون شریکی و شهادت همشهری هم شد!

 

محسن قنبریان ۲ آبان ۱۴۰۲

عدالت و رفع ظلم؛ آستانه بسیج جهانی!

تجمعات و راهپیمایی های عظیم اروپا و آمریکا در حمایت از مظلومین غزه و علیه ظلم های اسرائیل، بی شک با تجمعات بغداد و تهران و… رقابت و بعضاً جلو هم زده است!

معلوم است آنچه همه جهان را از هر دین و مذهب میتواند جمع کند، کماکان عدالت و تنفر از ظلم است.

عدالت، امری فطری و وجدانی است که حتی راهزن ها هم پس از دزدی از کاروانها، وقت تقسیم غنائم می گویند: به عدالت تقسیم شود!

یعنی ظالم های کوچک هم خواهان آنند!

یکی از اسرار شعارشدن عدالت برای منجی آخر الزمان(عج) هم همین است.

 رهبر انقلاب اسلامی بدان توجه می دهد:

“شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویّت در آخرالزّمان هستید و الان حدود هزار و دویست سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظار ظهور مهدی موعود عجل‌اللَّه‌تعالی فرجه‌الشریف و جعلنااللَّه فداه است، چه خصوصیتی برای آن بزرگوار ذکر می‌کنید؟ «الذّی یملأ اللَّه به الارض قسطاً و عدلاً». نمی‌گویید که «یملأ اللَّه به‌الارض دیناً». این، نکته‌ی خیلی مهمّی است. چرا به این نکته توجّه نمی‌کنیم؟

 اگر چه قسط و عدل متعلّق به دین است، اما هزار سال است که امّت اسلامی برای قسط و عدل دعا می‌کند!”(۲۵تیر۷۶)

شاید حالا برایتان این روایت عجیب نباشد که:

امام علی(ع) فرمود: پیامبر(ص) فرمود:

«المهدی منّا اهل البیت یصلح اللّه له امره فی لیله»؛ «مهدی از ما اهل بیت است که خداوند سبحانه و تعالی امر (فرج) او را در یک شب اصلاح می‌فرماید» (کمال الدین ج۱ص۱۵۲)

انباشت ظلمِ قرن ها، نقطه جوشش یک آن است!

محسن قنبریان ۲ آبان ۱۴۰۲

امت، علمائشان را نصحیت کنند!

برادران اهل سنت زاهدان در نمازجمعه این هفته(۲۱مهر) مسجد مکی، پارچه نوشته هایی در حمایت از مظلومین غزه دست گرفتند: بلوچ با شماست تا آخرین قطره خون!

مولوی عبدالحمید بعد از چند روز سکوت دست آخر موضع اش را: تشکیل دو دولت مستقل اسرائیل و فلسطین اعلام کرده بود!

او قبل از این چرخش، جهاد را راه حل می دانست؛ لکن بهمن۱۴۰۱ گفت: “مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند!”

اهالی مسجد مکی با این پارچه نوشته ها نشان دادند بر موضع جهادند و این، سخن آنان هم نیست! گلایه شان مانع از همراهی نیست.

ایشان بعد از سخن بهمن ماه۱۴۰۱ در ۱۸فرودین امسال هم گفت: “بعضی ها انتقاد می کنند که چرا می گویی صلح؟ ما گفته ایم صلح عادلانه که حقوق رعایت شود؛ نگفته ایم که صلح مطلق باشد. بعضی کاسه از آش داغ ترند”!

این سخن هم اشاره ای به اعتراضاتی از برادران اهل سنت دارد.

در پاسخ او، شیخ محمد الموعد -سخنگوی  شورای علماء فلسطین در لبنان- ضمن دعوت او به مناظره گفت: “شخصی که بگوید باید با اسرائیل صلح شود یا نادان است یا جاسوس همان اسرائیل غاصب”.

شیرینی موضع این عالم سنی این است که او سخنگوی علمای فلسطین است، خود آش است نه کاسه آش!

این عالمان و مردم باغیرت اهل سنت زاهدان دارند به روایت صحیح مسلم از رسول الله عمل می کنند که فرمود: الدّینُ النصیحه: دین همان خیر خواهی کردن است. پرسیدند برای چه کسی؟ از جمله فرمود برای زعماء و پیشوایان مسلمین!

بدون این نصحیت ها، نقدها و انتقادهای مردم و مأمومین ایشان، مواجهه های سیاسی و امنیتی تمام کننده نیست.

محسن قنبریان ۲۳مهر۱۴۰۲

حماسه اخلاقی-انسانی حماس!

اسرائیل عرفاً و شرعاً حکمش از یهود بنی قریظه و معاصر پیامبر(ص) شدیدتر و غلیظ تر است؛ چون یهود معاصر پیامبر، “بالاصاله” مالک زمین و باغهایشان بودند و بخاطر تخلف از معاهده و خیانت، “بالعرض” مالکیت را از دست دادند؛ بنا به نقلی مشهور، با پیشنهاد خودشان به حکمیت سعد بن معاذ، مردانشان کشته و زنانشان اسیر شدند!

اسرائیل “بالذات” غاصب است و زن و مردشان در این غصب همراه اند؛ بعلاوه که در نسل کشی فلسطین هم داستان اند. با فلسطین بدتر از آنچه فرعون با بنی اسرائیل کرد (یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ) می کنند: کودک کشی و نسل کشی!

غیر از آمار، اعترافات جنایت و تجاوز به دختران فلسطین (در طنطوره و…) را دیده و شنیده اید.

 

“فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل مااعتدی علیکم”: پس هرکس به شما تعدی کرد شما نیز به مثل آن بر او تعدی کنید(۱۹۴بقره) همان “قانون مقابله به مثل” را می گوید که “قانونی عقلایی” است و سخن قرآن تا اینجا “حکم امضائی” است؛ “حکم تاسیسی”، تتمه آیه است: “فاتقوا الله…” از خدا پروا کنید!

ای بسا عرف، مقابله به مثل را “بی حد” انجام دهد: فحش، به فحش ؛ قطعه قطعه کردن(مُثله کردن)، آب بستن، تجاوز به عنف کردن و.‌‌..!

اما آیه، مومنان را از ارتکاب حرام در مقابله به مثل برحذر می دارد. (مصباح الفقاهه ج۱ ص۵۳۵)

دفاع، واجب و کشتن غاصبِ قاتل، جایز و اگر تنها راه رفع غصبش باشد، واجب است؛ اما مثله کردن او یا مثل آنچه اسرائیلی ها با جنازه برهنه شده‌ی شهدای مقاومت کردند، برای مسلمان جایز و اخلاقی نیست.

 

حماس و مقاومت غیر از حماسه نظامی-اطلاعاتی اش، حماسه اخلاق هم در فتح بزرگش آفریده است. نه در دفاع از مردم خود و مقابله به مثل، کوتاهی کرده و سازش و انظلام پذیرفته و نه تعدی ای بیشتر از حد مجاز مرتکب شده است.

می شد زنان غاصب (ولو نشسته در خانه و شهرک) را اسیر کنند اما ویدئوها نشان می دهد “زنان بچه دار و غیر مسلح” را به جای امن هدایت و از شبکه۱۲ تلویزیون اسرائیل مصاحبه با زنی پخش می شود که وقتی به مبارزین مقاومت می گوید من بچه دارم! جواب می شنود: نگران نباش ما مسلمانیم و آسیبی به شما نمی زنیم!

به گزارش یدیعوت، حماس حاضر به مبادله “زنان مسلح اسیر شده” با زنان فلسطینی در بند اسرائیل است.

کافیست نمودار کشته شدن کودکان توسط اسرائیل و حملات مقابله به مثل مقاومت را باهم مقایسه کنید. بالاتر از تفاوت کمّی، “تفاوت کیفی” است؛ که رژیم کودک کش در موارد عدیده تعمد در کشتن کودکان دارد اما کودکان اسرائیلی، فقط در حین مقابله به مثل با والدین غاصب، ناخواسته کشته شده اند.

مجاهدان، پیر زنی که حتی موسس کیبوتص (مزارع اشتراکی خاص یهود) و به نوعی طراح بخشی از اشغال و غصب است را بدون آزار با خود می برند.

از آنچه رسانه های خود اسرائیل پخش می کنند معلوم میشود بدن برهنه آن زن (شانی لوک) در پیکاب، یا در همان جشن کذایی برهنه بوده (چنانچه از عکسهای دیگر او برمی آید) یا اصلا انتسابش به مقاومت مخدوش است! و در بدترین حالت حکم یک متخلف را به همه مقاومت نمیتوان داد.

 

این حواس جمعی مقاومت را طرفداران مجازی او هم باید پاس بدارند. از مقاومت روایتی متفاوت از اسرائیل و داعش برای جهان بسازند.

اسلام سیاسی و مبارزی که سازش نمی پذیرد اما بیشتر از حد مجازِ دفاع و مقابله به مثل هم تعدی و ظلم نمی کند.

از اول این اسلام، دیگری ای مقابل اوانجلیس های وحشی و اسلام آمریکایی داعش و… بوده است. “استشهاد”ش، “انتحاری گری” و “مقابله به مثلش” ، “بزهکاری” و توحش نبوده است.

 

محسن قنبریان ۱۸مهر۱۴۰۲

ادامه خواندن حماسه اخلاقی-انسانی حماس!

بی توجهی به اصول قانون اساسی آری، به قرائتی خاص از اقتصاد کلان نه!

به نظر “مجله تجارت فردا” دکتر مقصودی برای دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه مناسب نیست چون “مکانیسم بازار” را افسانه می داند و “رابطه نقدینگی و تورم” را رد می کند!

آقایان طبیبیان و نیلی و… مناسبند چون این اصول اقتصاد کلان را خدشه ناپذیر قبول داشتند!

(ولو فصل اقتصادِ قانون اساسی را مخدوش و متاثر از چپ ها دانسته و رد کنند!)

فکر نکنید دعوای “دانش و ارزش” و “علم و ایدئولوژی” در بین است؛ دعوای “ارزش – ارزش” و “مکتب – شبه علم” است!

“مکانیسم بازار” در ادبیات اقتصادی لیبرال هم قرائت واحد ندارد؛ حتی #فریدمن هم مطلقِ دخالت دولت را نفی نمی کند!

از “بازار آلمان” تا “بازار انگلیس” و حتی آمریکا، بازارند، با مکانیسم های متفاوت و میزان مداخله متفاوت دولت؛ پس اصل گرفتن مکانیسم بازار در یک قرائت واحد، واقعا افسانه ای بیش نیست. هنگ کنگی دیدن/خواستن اقتصاد ایران از هر ایده ای ایدئولوژیک تر و هم نشدنی تر است.

“رابطه نقدینگی و تورم” نیز غیر از متاثر بودن از یک نظریه پولی، مطالعات اقتصادی متعددی در اقتصاد ایران دارد که الزاما دلخواه تجارت فردا را نتیجه نمی دهد.

به لحاظ اقتصاد سیاسی ایران هم ظاهراً به نظر برخی آقایان بین “نقدینگیِ مخلوق بانک خصوصی” با “نقدینگیِ حاصل از افزایش دستمزد کارگر” فرق است و فقط دومی موجب تورم میشود!

تجارت فردا خود را آینه جامعه فرض و از نگرانی جامعه بخاطر انتصاب مثل دکتر مقصودی به جهت خدشه به این اصول مسلم انگاشته شان گفته؛ اما چیزی از نگرانی جامعه ایرانی نسبت به بیش از سه دهه تعطیلی فصل اقتصادی قانون اساسی اش بخاطر عدم اعتقاد مدیرانی -که برخی را شمرده- نگفته است!

وجه مشترک ستوده شدگان (و دیگر مدیران اقتصادی دهه های پیشین که نام نبردند) همه این است که اعتقادی به فصل اقتصادی قانون اساسی نداشته آنرا با برچسب چپ رد و تعطیل نگه داشته بودند!

اینکه فاصله فقر و غنا و نگرانی جامعه از آن؛ چقدر بخاطر مصاحبه های نادرمدیرانی است -که اعتقادی به برخی قرائتهای خاص اقتصادی ندارند- و چقدر بخاطر تعطیلی اصل۴۳ و کاریکاتور شدن اصل۴۴ است؟ را خوب است قضاوتش را به خود جامعه واگذارند!

جالب اینکه قانون اساسی وقتی پس ازبررسی خبرگان، رای اکثریت قاطع ملت ایران را هم گرفت، گروه های کمونیستی وچپ گرا -که نوعا رفراندوم قانون اساسی را تحریم کرده بودند- اصول اقتصادی قانون اساسی را سرمایه داری خواندند!

طرفداران لیبرالیسم اقتصادی هم که بیش از سه دهه در مصادر اصلی اقتصاد نشستند، آنرا کمونیستی و چپ خواندند و تعطیلش کردند!

این است سرنوشت قانون اساسی بین ایدئولوژی زدگی چپ و راست اقتصادی؛ بین تحریم یا تعطیل!

سؤالی که تجارت فردا خوب است از خودش بپرسد این است: جامعه نگران ادامه تعطیلی فصل اقتصادی قانون اساسی است یا خدشه و بازبینی برخی قرائتهای خاص در حوزه نظریه پولی؟!

در بین قرائت های موجود و مفروض از مکانیسم بازار و میزان دخالت دولت، جانب نظریه ای -که نزدیک به اصول قانون اساسی است- را گرفتن ایدئولوژیک تر است؟ یا “قرائتی ایدئولوژیک” از بازار را بر بقیه قرائت ها و هم قانون اساسی فائق کردن؟

محسن قنبریان ۱۴۰۲/۷/۱۶

شهید حجت الاسلام حجت اعتبار؛ هم “حجت” بر ما و هم “اعتبار” روحانیت است!

حجت است؛ که مبلّغی راحت گزینی نکند، هجرت کند و هرجا که لازم است -حتی دور از وطن و خویشان- نقش آفرین باشد؛ که تبلیغ اولویت است.

به تعبیر امام جواد(ع)، “بقایای اهل علم” باشد “کَمْ مِنْ قَتِیلٍ لِإِبْلِیسَ قَدْ أَحْیَوْهُ وَ کَمْ مِنْ تَائِهٍ ضَالٍ‌قَدْ هَدَوْهُ یَبْذُلُونَ دِمَاءَهُمْ دُونَ هَلَکَهِ الْعِبَادِ …

چه بسیار کشته ی ابلیس که او زنده اش کند و چه بسیار گمراه که هدایت کند؛ خونشان را برای جلوگیری از هلاکت بندگان هدیه می کنند”

 

اعتبار است؛ که همگان بدانند هزاران جوان طلبه و فاضل در گمنامی و غربت با اقل عواید مادی و بدون چشم داشت به خدمت رسانی تبلیغی و جهادی مشغولند. اعتبار روحانیت  همین روحانیون جهادی اند که امام هادی(ع)  عمامه های نورانی آنها را چنین ستود:

“یَاْتى عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَهِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ…

عالمان شیعه ما که امور محبین ضعیف ما و اهل ولایت ما را برپا دارند و بدان قیام کنند، روز قیامت در حالى محشور مى شوند که تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.”

پ.ن:

حجت الاسلام حجت اعتبار فاضل ارجمندی از بهبهان بود که در هجرت در استان زنجان به امور حوزه علمیه و امامت مسجد و تبلیغ مشغول بود که در نماز به ضرب گلوله، مظلومانه عروج کرد! رحمت و رضوان خدا بر او باد رزقنی اللهم!

محسن قنبریان

ایضاح!

روایتی که از آیت الله خوشوقت نقل به مضمون می کنند ظاهرا همان روایت معروف داود بن سرحان (مباهته) است.

اولا درباره اهل ریب و بدعت است نه مخالف زبانی و کتبیِ فقیه حاکم.

 

ثانیاً بسیاری از فقهاء متقدم و متاخر، “باهتوهم” را برای همان اهل بدعت هم نه بمعنای “بهتان زدن” بلکه بمعنای “مبهوت کردن” (از باب “فبهت الذی کفر”) گرفته اند.

 

ثالثا اینجور برداشت ها قبلا سوژه تخریب نظام اسلامی توسط امثال محسن کدیور و سروش شد که بی بی سی در مستند “بهتان برای حفظ نظام” همه را مصور کرد.

درحالیکه در بیان فقیهان به نام جمهوری اسلامی و شاگردان امام چنین برداشتی از روایت نیست!

(نقد مستند بی بی سی را اینجا بخوانید)

رابعاً به فتوای رهبر انقلاب، ضدیت با ولایت فقط به “مخالفت عملی” است. در بیان ایشان، “اعتراض به نظرات خاص رهبری” هم ضدیت نیست تا سزاوار مجازاتی باشد چه رسد به بهتان.

اصلا شهید بهشتی “آزادی انتقاد از رهبران” را “دگم” می خواند که قابل رفع با حکم ثانوی هم نیست.

 

بین مخالفت عملی، تضعیف و براندازی با نظر مخالف، نقد عالمانه و ناصحانه در عین تبعیت عملی از ولیّ مشروع داشتن، خط فاصل آشکاری است که در سیره شاگردان اصیل امام به خوبی نمونه دارد (خطبه های آیت الله خامنه ای درباره امکان توبه سلمان رشدی/ ولایت مطلقه/ نامه ایشان و شهید بهشتی و… به امام/ و…)

 

شاید هم توضیحات تکمیلی را گوینده در ادامه داشته باشند که در این کلیپ نیست!

 

محسن قنبریان
۱۷شهریور۱۴۰۲