بایگانی برچسب: s

بهبهانی های شهید غزه!

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه‌های فلسطینی، جنگنده‌های صهیونیستی امروز منزل خانواده بهبهانی‌های غزه را بمباران و این خانواده را نیز قتل عام کردند.

 

بهبهانی‌های غزه اصالتاً از بهبهان خوزستان ایران هستند که در گذشته به کویت و مناطق عربی دیگر از جمله غزه مهاجرت کرده‌اند.

 

پ.ن:

فلسطین مساله انسانی و اسلامی ما بود، حالا خون شریکی و شهادت همشهری هم شد!

 

محسن قنبریان ۲ آبان ۱۴۰۲

برنامه‌های حجت الاسلام قنبریان در نیمه اول ماه رمضان

  1. درس‌هایی از چهل حدیث امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)

    مسجد بلال بهبهان/ بعد از نماز ظهر و عصر

  2. کارگاه آموزشی: اسلامی که انقلاب کرد (اسلام به قرائت امام خمینی)

    از سوم تا سیزده رمضان ظرفیت محدود حضوری ساعت ۱۷ تا ۱۸
    پخش زنده از اینستاگرام پخش زنده از آپارات
  3. مهارت امیدبانی در آیات قرآن

    تجمیع هیات‌های مذهبی بهبهان صحن مطهر امامزاده فضل
    ساعت ۲۲:۱۵ پخش زنده از اینستاگرام
  4. برنامه سحرگاهی “لطف لطیف” رادیو اقتصاد (۴:۲۰تا۵:۳۰)

    ۳۰ سحر ماه مبارک لطیفه های کوتاه آیات اقتصادی قرآن
    پیوند پخش زنده رادیو اقتصاد

بی عرضه

اول نمایش کوتاه “بی عرضه” اثر آنتوان چخوف را ببینید یا بخوانید.

شیخ علی را چون از نوجوانی تاکنون کامل و از نزدیک می شناسم و هیچ زاویه پنهانی برایم ندارد، مثال می زنم؛ و الا مثل او که بخاطر نقد و سخنان اینچنین، دادگاهی شده باشند، کم نیستند. شیخ امید در تهران بخاطر یک نهی از منکر در نامه دربسته به امام جماعت شان، غیر از جریمه مالی تا دو سال حکم منع ورود به آن مسجد خورد! شیخ علی هم برای این حرفها (ویدئو پیوست) با شکایت مقام قضایی و نیرو انتظامی به نشر اکاذیب و تشویش به حکم تعلیقی محکوم شد!

البته اینها شاخ اینستا نبودند که همه مطلع و برخی برایشان توئیت بزنند!

نظر من هم این است که شیخ علی نشر اکاذیب داده است! نه چون درباره اسلحه و تیراندازی مدام، زور گیری و ناامنی و تجاهر به خشونت در شهرش خلاف گفته؛ چون مسئولین مدیریتی، قضایی، انتظامی شهرش را بی عُرضه خوانده است!

هرگز آن عالیجنابان بی عرضه نیستند، برعکس ما بی عرضه ایم(مثل خانم یولیا)!

آنها بی عرضه نیستند؛ دلیلش: همین شکایت و پیگیری چندماهه و این حکم شلاق یا جریمه مالی تعلیقی است که شاید به این خوبی برای اشرار آن شهر پیگیری نشود!

-به یکی از شاکیان، نامه نوشتم و گفتم مقام قضایی مستحب است اول متحاکمین را دعوت به صلح کند، حالا خودت شاکی هستی و به صلح و عفو سزاوارترید!

اما اصلاً محل نگذاشت و عرضه اش را با حکم گرفتن ثابت کرد.

– مدیون فرمانده جدید نیروی انتظامی نمی شوم شاید رویه ایشان متفاوت باشد و جای مطالبه گران، اشرار را در اولویت تعقیب قرار دهد.

ما بی عرضه ایم!

چون مثل کلفَت بی عرضه داستان چخوف از ۸۰ روبل به ۱۱ روبل راضی می شویم با این محاسبه که اگر همین را هم ندادند چه؟!

مطالبه فصل حقوق ملت از قانون اساسی را بی خیال می شویم و می گوییم: جایش امنیت(!) داریم!

صدای تیر اندازی دائم و تصویر شرارتها در شهر را بی خیال می شویم و می گوییم: جایش دادگاهی نشده ایم! و هنوز بخاطر استوری های محترمانه و بی خطرِ امنیت خواهی، جلب نشده ایم!

باخودم بودم از مردم عزیز بهبهان عذر خواهم!

می دانم بچه های انقلاب نجابت به خرج می دهند و الا بی عرضه نیستند! در مطالبه حقوق عامه با اخلاق تر و قانونی تر پیگیر خواهند بود.

محسن قنبریان

آقایان پایتخت به داد بهبهان برسید!

امنیت کور، امنیت نقطه زن!

موشک نقطه زن ثمره تلاش تهرانی مقدم هاست تا در حمله نظامی بیرون مرزها بجای بمباران کور، نقطه زنی شود. با دقت بالا امنیت و آسایش روستا و شهر کنار مقر داعش تامین شود و فقط دشمن داعشی هدف قرار گیرد.

امنیت داخلی، رویکرد تهرانی مقدم ها را کم دارد! وقتی مردم در زندگی یومیه شان از دست اشرار، بی چاره اند و صدای تیراندازی شب و روز در شادی و عزا به گوششان است؛ امنیت نقطه زن یعنی در همین وقت، اشرار را از زندگی مردم جمع کردن. امنیت کور، بستن کل شهر با نیوجرسی و بلوک بتنی در مناسبتی خاص (احتمال اعتراض به یک سیاست، سالگرد آبان۹۸ یا…) است!

امنیت کور، دوبار حق از مردم ضایع می کند:

 – یکبار حق امنیت شان در زندگی یومیه!

– یکبار هم حق سیاسی شان برای تجمع قانونی و…!

وقتی انتظار داریم در مواقع اعتراض خیابانی، مردم صف خود را از آشوب طلبان جدا کنند؛ باید این انتظار مردم را هم محقق کنیم که در طول هفته و ماه اشرار را از زندگی اجتماعی-خانوادگی آنها جمع کنیم!

مردم بهبهان مدت مدیدی است امنیت نقطه زن می خواهند اما امنیت کور برایشان تمدید میشود!

و از آن امنیت کور هم آسایش و امنیت در زندگی یومیه نصیبشان نمی شود!

سنگ بسته و سگ باز!

ناامنی شهر دارد از ماهها گذشته و به سالها می رسد!

طومار و کمپین و حتی جلسه با نماینده ولی فقیه استان و فرمانده انتظامی استان و هرکار قانونی که فکرش را بکنید، انجام داده اند؛ اما هنوز ناامنی توسط برخی افراد مسلح در شهرشان هر هفته ماجرا دارد!

ظاهرا از عهده مسئولین شهرستانی خارج است که بتوانند سامانی دهند؛ بلکه جایش برخی مطالبه گران امنیت را دادگاهی می کنند! از مقام قضائی تا انتظامی در اینباره هیچ اغماضی نمی کنند تا حتما برای مطالبه گر حکم بگیرند!

سنگ بسته و سگ باز است!

آقایان بالادستی باید کاری کنند.

اقلا بخاطر امنیت ملی…!

چرا  اینقدر سلاح سازمانی در دست افراد در عروسی و عزا هست و جمع نمی شود؟!

چگونه از دزدی تا تسویه حساب شخصی و دعوای قومی راحت در  شهر اسلحه کشیده و تیراندازی میشود؟!!

هیچ کار موثری که ریشه این ناامنی ها را بخشکاند نمیشود!

 الان برخی دستگاههای مسئول از دستگیری و زندان چند مورد می گویند، اما هر هفته ماجرا جاری است!

در آبان۹۸ یک گروه کوچک همه بانکهای شهر را آتش زدند و سوژه ضد امنیت ملی ساختند! گاهی راه ورودی شهر را بسته اند! باز هم ممکن است پیش بیاید، زندگی مردم پیشکش، اقلا بخاطر امنیت ملی و امنیت نظام کاری بکنید!

لطفا نشر دهید

محسن قنبریان

اللهم…و لیس دُونَکَ ظَهِیر و لا فَوقَکَ قَدِیر!

جوانان مذهبی و انقلابی بهبهان برای دیروز(عرفه) در جوف دعای عرفه دنبال اجازه تجمع مطالبه گرانه بودند که بازهم از سوی مقامات مخالفت شد لذا ناگزیر شدند به این ابتکار اقلی بسنده کنند!

باسپاس از آنها که می خواهند بین مرداب سکوت و گرداب آشوب راه درستی باز بگذارند ولو کم توفیق اند.

خیلی کم است اما آنجا خیلی فضا بسته است!

پ.ن:

دوتلقی درباره نحوه دفاع از انقلاب  مقابل هم است:

ما دفاع از انقلاب را بوسیله آرمانهای اصیل خود انقلاب درست می دانیم.

 دفاع از عدالت و حق مردم با آزادی بیان و آزادی تجمع نه با منع و امنیتی کردن فضا.

دفاع از ولایت با جمهوریت و مشارکت حداکثری نه فرآیندهای اقلی سازی و…

سالهای حضور در آن شهر برای یک برنامه روشنگرانه و پرسش و پاسخ یا یک تریبون آزاد ناچار می شدیم تا شورای تأمین برویم و کلی استدلال کنیم!

ما قائل به نیرو و تدبیر امنیتی هم هستیم اما عملکرد امنیتی را ذیل رویکرد فرهنگی درست می دانیم.

برخی دیگر بعکس، عملکرد های فرهنگی را ذیل رویکرد امنیتی می برند و همه جا و همیشه رویکرد امنیتی تعیین کننده خوب و بد برنامه ها و ابتکارات است.

سخنرانی / دو ماه عسل

سخنرانی با عنوان “دو ماه عسل” ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در یادوراه شهدای بهبهان مورخه ۱۳ خرداد ماه ۱۴۰۰ منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی “دو ماه عسل” با لینک مستقیم | “دریافت از پیوند کمکی

کتاب “سردار حزب الله گیلان” کتابی است که حجت الاسلام قنبریان امشب در ضمن خاطراتی از شهدا از آن گفت.

شهیدی که در دوران جمهوری اسلامی بخاطر عدالت، زندان رفت از دادستانی منفصل و با فشارها ناگزیر به مهاجرت به قم و سپس توسط منافقین ترور شد!

۱۰۰ روز بعد شهادتش هم اجرای حکم انفصالش از سوی دادسرا مطالبه می شد!!!

او اما در زندان به افراد جبهه ملی و اختلاس گران و… از اصرارش به وفاداری از نظام می گفت!

بعد از آزادی هم گله نکرد و گفت اگر در میدان شهر شلاق هم می خوردم بلند شده شعار می دادم درود بر خمینی!

چقدر به این روحیه ها در عدالتخواهی نیازمندیم و چقدر این سنخ خاطرات شهدا را هم نسل چهارمی ها نیاز دارند!

آیت الله خامنه ای (رئیس جمهور وقت) پس از شهادت از او پشتیبانی و علیه دادستانی وقت سخن گفت:

“… البته برای آن شهید عزیز ننگ نیست که حالا دیگر عضو قضایی نباشد، اما اگر آن دستگاه می توانست کسی مثل او را داشته باشد برایش افتخار بزرگی بود!… اینگونه برخوردها[…] می تواند اثرات نامطلوبی در بین دوستان واقعی انقلاب اسلامی برجا گذاشته و دشمنان انقلاب را برای فتح مجدد سنگرهای از دست رفته شان ترغیب کند” (از کتاب سردار حزب الله گیلان)

شهد، عسل باموم است؛ شهادت، عسل ناب. شهدای راه عدالت سهم بزرگی در زنده ماندن مشعل عدالت خواهی داشته اند.

نامه مادران بهبهانی به سردار قاآنی

برای خواندن نامه و پیوستن مادران به کمپین و امضاء اینجا را ببینید

https://www.farsnews.ir/my/c/66899

بسم الله القاصم الجبارین

به فرمانده سپاه قدس و جانشین سردار غیور اسلام، سردار قاآنی

از طرف جمعی از مادران بهبهان!
باسلام و تحیت
شمار کودکان شهید فلسطین از انتفاضه الاقصی تاکنون از ۳۰۰۰ هم گذشته و این روزها دارد افزون می‌شود.
کودکان اسیر، رقم ۷۰۰ را گذرانده و به هزار می‌رسد!
این روزها غزه را گنبد آه و حنین مادران فراگرفته است. فقط همین چند روز قریب ۳۰ کودک کشته شده‌اند.
دولت آمریکا و سران اروپا رسما از اسرائیل حمایت و برایش گنبد آهنین دیپلماتیک می‌سازند و سران عرب در سکوت رضایت خود آنها را تایید می کنند.
مادران غزه شکایت کجا برند و به کدام سازمان بین المللی شکوه کنند که این ۲۰ سال نتوانسته‌اند ذره‌ای از کودک‌کشی اسرائیل بکاهند؟!
مادران جهان اسلام برای حق فلسطین به کدام دستگاه دیپلماسی اعتماد کنند وقتی اغلب دولتها مرعوب، غربزده و غربگرا و غرب گدایند! و دشمن تا دندان مسلحِ میدان، اصلا زبان دیپلماسی نمی‌فهمد! برای مادران غزه جز مقاومت به قیمت قربانی کردن شش ماهه‌های خود راهی نمانده است.
سردار قدس! این روزها تصاویر یخچال‌های بستنی کودکان که سردخانه جنازه‌های آن اطفال معصوم شده است را می‌بینید؟!
ما مادران شهری هستیم که بمباران‌های صدام با حمایت سران غرب را دیده‌ایم. ما طعم بمباران مدرسه راهنمایی و در یک نوبت ۶۹ شهید کودک و نوجوان را چشیده‌ایم. ما مادران شهری هستیم که نوزاد شهید چند ماهه خود را بر دست گرفتیم و مظلومیت انقلاب اسلامی را به رخ جهانیان کشاندیم!
آن روز هم سران غرب و عرب برای مظلومیت شهدای مدرسه پیروز بهبهان فقط سکوت کردند مثل امروز غزه! امروز ملت فلسطین راه خود را مقاومت تشخیص داده مثل دیروز ایران!

سردار اسلام! این فریاد دادخواهی همه مادرانی است دلبسته به فرمایشات نائب الامام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در وصف سپاه قدس فرمود: «سپاه قدس یک نیرویی است که با سعه صدر به همه جا و همه کس نگاه می‌کند. رزمندگان بدون مرزند …کرامت مستضعفان را حفظ می‌کنند خود را بلاگردان مقدسات و حریم‌های مقدس می‌کنند.» و به فرموده ایشان: «هرکس با اسرائیل بجنگد او را یاری می‌کنیم».
در زمانه‌ای که قانون جنگل در فلسطین عزیز و غزه حاکم است و خون هزاران کودک بی‌گناه فلسطینی ریخته می‌شود و گاوچران‌های غرب وحشی در غرب آسیا حیوان‌پروری می‌کنند، امنیت تصادفی نیست.

اگر ایران اسلامی در چنبره هزاران فتنه وحوش عالم، گرانیگاه امنیت است، رازش را باید از میدان و مرد میدان پرسید.
می دانیم بی‌تفاوت نیستید و در یاری مظلوم بوده و هستید. ما نیز یاری‌گر و دعاگوی مجاهدان راه خدا و آماده فدا کردن خود و فرزندانمان در این راه پربهجت هستیم.
امروز گرفتن انتقام کودکان غزه از اسرائیل، گرفتن انتقام خون دانشمند شهید ما فخری‌زاده هم هست. گوشه‌ای از انتقام خون سردار دلها و اسطوره جهاد و مقاومت هم هست.
ما مادران و زنان مسلمان دفاع مشروع را حق فلسطین و کمک نظامی به آنان را وظیفه کشورهای اسلامی به خصوص نیروهای مقاومت و سپاه سرافراز قدس می‌دانیم.
دلهای مجروح و چشمان گریان ما برای زنان و کودکان غزه را با انتقام از اسرائیل کودک‌کش التیام دهید.
وماالنصرالا من عندالله العزیز الحکیم

قدم تا قدمگاه

صحبت‌های حجت الاسلام قنبریان در حرم مطهر امام رضا علیه السلام در خصوص پیاده‌روی مردم شهرهای بهبهان و منصوریه تا قدمگاه حضرت امام رضا(ع)

(بدون عنوان)!

عذرخواهی نماینده ولی فقیه در خوزستان از جوان مجروح شده در اعتراضات غیزانیه با پیوست رسانه‌ای ، بهانه‌ای شد تا دو سبک کارگزاری برای انقلاب و نظام از هم باز شناسانده شود:

سبک اول:

نماینده ولی فقیه پیگیر مشکلات آب غیزانیه بود، فرمانده انتظامی میدان هم نبود؛ اما بجای نظام و مسئولین مربوطه از جوان مجروح شده اما حاضر در معترضین جلوی دوربین عذرخواهی می‌کند.

در ماجرای هواپیمای اکراینی هم سرداری رشید جلوی دوربین آمد.  “آبرویش را با خدا معامله کرد”. صراحتا گفت: “اگر گناهی بوده، عناصر ما خبط و خطا کرده‌اند و ما باید پاسخگو باشیم”.

چنین کرد تا تقصیر گردن این و آن و در نهایت کلیت نظام و انقلاب نیافتد.

سبک دوم:

اعتراضات بنزینی آبان ۹٨در برخی شهرها کشته و زخمی‌هایی به جا گذاشت. مثلا در زادگاهم بهبهان ۶کشته و تعدادی زخمی برجای ماند که از متوسط شهرهای پیرامون بسیار بالاتر است.

از خانواده کشته‌ها، بازدیدهایی شد؛ اما از هیچ خانواده یا هیچ مجروحی، کسی عذری نخواست و عواطف جریحه‌دار ماند!

با دستور رهبری معظم انقلاب، قربانیان سه دسته شدند:

  1. جانباختگان از شهروندان عادی و بدون هیچ‌گونه نقشی در اعتراضات که در حکم شهید محسوب می‌شوند.
  2. قربانیانی که در جریان تظاهرات اعتراضی به هر نحوی جان خود را از دست داده‌اند پرداخت دیه و دلجوئی از خانواده‌های آنان.
  3. قربانیانی که بصورت مسلحانه و در درگیری با نیروهای حافظ امنیت کشته شده‌اند مقرر گردید پس از بررسی وضعیت و سوابق خانواده آنان، حساب خانواده‌های موجه و آبرومند از فردی که اقدام به عمل مجرمانه نموده است، جدا شود و خانواده‌های آنان متناسباً مورد توجه و دلجوئی قرار بگیرند.

٭رهبری برای همین قسم سوم نیز بر  “رٲفت اسلامی” و توجه به خانواده‌ها تأکید کردند.

در توشیح این تقسیم بندی قید کردند: “هرچه سریعتر انجام شود”. “نسبت به افراد مشکوک در هر گروه باجهتی که به رٲفت اسلامی نزدیکتر است، عمل شود[۱]“.

حالا سخن از ابتکار عملی از جنس نماینده ولی فقیه در اهواز نیست؛ پرسش از میزان عمل به این دستور صریح رهبری از سوی مقامات شهر و استان است.

لان قریب ۶ماه از آن ابلاغ رهبری(۹۸/۹/۱۳) می‌گذرد. “هرچه سریعتر انجام شود” این حکم در بهبهان -مثلا- چرا معطل و عملا بی‌خاصیت ماند؟!

تفکیک کشته‌ها احتمالا مسئولین شهری را با چالشی از سوی برخی خانواده‌ها مواجه کند؛ اما آقایان توجه دارند عدم تفکیک، همه بار منفی ۶کشته را گردن نظام و انقلاب می‌اندازد؟!

تفکیک قربانیان -بخصوص با رعایت تذکر رهبری درباره رأفت اسلامی با مشکوکین هر دسته- جا گرفتن عمده آنها در دسته اول و دوم را احتمالا در پی داشت. اگر با دلجوئی مناسب و با پیوست رسانه‌ای همراه بود؛ می‌توانست اغلب خانواده‌ها را زیر چتر انقلاب و نظام (ولو معترض به برخی سیاست‌ها) نگه دارد. اما انجام نشدنش اقلا در فضای رسانه‌ای، همه کشته‌ها را عملا در دسته سوم قرار داد؛ که سهمیه خیلی بزرگی از متوسط شهرستان‌ها برای مردم نجیب این شهر و اجحافی بزرگ بر انقلاب بود!

اگر منافقین مسلح -چنانچه ادعا میشود- در اجتماعات بوده‌اند؛ پس از ۶ماه می‌توان گفت کدام کشته، شهید تیر آنهاست و کدام مجروح از ضربت آنها بود؛ تا هزینه همه خون‌ها گردن نظام نیافتد!

اینجا مثل ماجرای موسوم به «شلیک اشتباه» ، حاجی‌زاده رشیدی پیدا نشد که آبروی خود را با خدا معامله کند و بگوید:”ما گردنمان از مو باریکتر است؛ همه مسئولیت کار را می پذیریم”!

جایش از پاسخگویی طفره رفتند، معلوم نشد نهادهای بالادستی برای بررسی موضوع و شناسائی قاصر یا مقصر احتمالی اصلا آمدند یا می‌آیند یا نه؟!

پس ناچارا در افکار عمومی و بدخواهی‌های رسانه‌ای، همه شلیک‌ها درست و بجا، جازده شد!

خانواده‌هایی که به آسانی می‌شد پیگیر قانونی خون جوانشان باشند؛ خوراک‌رسان به رسانه‌های معاند قرار داده شدند!

ین دو سبک کارگزاری برای انقلاب اسلامی است:

سبک اول، مسئولیت را خود گردن می‌گیرد و “سر خم می سلامت، شکند اگر سبوئی”، شعارش است.

سبک دوم، نظام را سپر خود می‌کند و زبان حالش به قول شاعر طنزپرداز این است:

به آب روشن میّ عارفی طهارت کرد

و رفته رفته به این کار زشت عادت کرد!

محسن قنبریان
۹۹/۳/۶

[۱] http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=44322