اولین توزیع آب توسط گروه شهیدالقدس در رمضان امسال
شماره کارت کمک به غزه:
۵۰۲۹۰۸۷۰۰۱۵۹۷۷۰۰
کانون فرهنگی تبلیغی شهیدالقدس
اولین توزیع آب توسط گروه شهیدالقدس در رمضان امسال
شماره کارت کمک به غزه:
۵۰۲۹۰۸۷۰۰۱۵۹۷۷۰۰
کانون فرهنگی تبلیغی شهیدالقدس
موضوع قسمت اول: انسجام و پیوند اجتماعی در عصر علوی
حجت الاسلام قنبریان در برنامه سحرگاهی شبکه دو مطرح کرد؛
۲۰ ماه بعد از امر رهبری در گفتگوی صدای حوزه با حجت الاسلام قنبریان مطرح شد: چرا تبلیغ، اولویت اول حوزه نیست؟!
حجت الاسلام والمسلمین محسن قنبریان
* دوستان برنامه سحرنشینی سیره حلبیه را حلویه نوشته اند!
این نقل تاریخی را در جلد ۲ السیره الحلبیه ص۶۳ بخوانید!
صوت سخنرانی سحر هفدهم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
صوت سخنرانی سحر هجدهم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۲۹اسفند ۱۴۰۳
صوت سخنرانی سحر نوزدهم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
صوت سخنرانی سحر بیستم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۰۱ فروردین ۱۴۰۴
صوت سخنرانی سحر بیست و یکم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۰۲ فروردین ۱۴۰۴
صوت سخنرانی سحر بیست و دوم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۰۳ فروردین ۱۴۰۴
صوت سخنرانی سحر بیست و سوم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۰۴ فروردین ۱۴۰۴
صوت سخنرانی سحر بیست و چهارم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۰۵فروردین ۱۴۰۴
صوت سخنرانی سحر بیست و پنجم
حجتالاسلام محسن قنبریان
برنامه تلویزیونی سحر نشینی
سه شنبه ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
ادامه خواندن برای اولین بار سحرهای ماه مبارک رمضان از نجف اشرف
جلسه اول – ۱۴اسفند۱۴۰۳؛ هیأت میثاق با شهدا – مسجد دانشگاه امام صادق(ع)
فکونوا من ابناء الآخره (خ۴۲)
درباره رائد و پیشوا: ولیکن من ابناء الآخره (خ۱۵۴)
ما ولید دنیائیم یا فرزند آخرت؟! آخرت که فرداست؛ پدر یک مرتبه قبل از فرزند باید باشد!
دایره بودن عالم وجود؛ معاد همان مبدا است!
اگر این است همه رهسپارند دیگر فرزند آخرت باش یعنی چه؟!
انسان موجود درکی است؛ با درکش میتواند قبل از حوادث برود!
در نهج البلاغه مکرر می فرماید:
فبادروا المعاد و سابقوا الآجال (خ۱۸۳)
فبادروا آجالکم باعمالکم (خ۶۴)
بادروا الموت و غمراته (خ۱۹۰)
زمان تو در توست نه در گردش زمین و ماه! میزان حرکت تو تا معادت، زمان بزرخ و قیامتت است!
فانّ الغایه اَمامَکم و انّ وراءکم الساعه تحدوکم تخفّفوا تلحقوا! هدف پایانی جلویتان و مرگ از پشت سر شما را می رانند سبک بار شوید و ملحق گردید!
جلسه دوم – ۲۱اسفند۱۴۰۳
حجت الاسلام قنبریان
هیأت میثاق با شهدا – مسجد دانشگاه امام صادق(ع)
نام دیگر فرزندان آخرت: ربّانیّین!
لکن کونوا ربّانیّین (۷۹ آل عمران)؛ کثیر الربط به رب؛ همان فرزند آخرت بودگی است.
خصوصیات آفاقی اینها:
اوّاب: زیاد و شدید رجوع کننده با انتخاب و اراده! / ۲۵اسراء برای گنهکاران؛ ۱۷ص برای داود(ع)
اَوّاه: زیاد اهل آه (نه دکان بازش!) / ۷۵هود درباره ابراهیم(ع)
شناخت آنها با قطب ضدشان؛ ابناء دنیا:
کونوا عباداً لی من دون الله (۷۹ آل عمران)؛ کسانی که بندگان خدا را برده خود می خواهند!
ارباباً من دون الله:
– چه در وجه سیاسی و سلطانی (حکومتهای تملیکی (۶۴آل عمران)
– چه در وجه استبداد دینی (۳۱توبه)
– چه در وجه اقتصادی (المال یعسوب الفجار)
(یاخذون مال الله دولا و عبادالله خولا)
ابناء آخرت و ربانیّون علیه این سه صنف اند! (۱۴۶ آل عمران)
نشان حنین و حنان!
حنین اشتیاق و دلتنگی به وطن اصلی، حنان انجذاب و کشش خاص
یک حدیثی داریم که… [میفرماید]: مَن ظَلَمَ اَجیراً اَجرَهُ اَحبَطَ اللهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّه؛ اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند، همهی اعمال خیر او از بین میرود، حبط میشود ــ حبط یعنی نابود شدن، از بین رفتن ــ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّه؛ و خدای متعال بوی بهشت را بر این آدم حرام میکند! یعنی اینجوری است. خب حالا این ظلم چیست؟ ظلم این است که فقط دستمزد او را ندهند؟ خب بله، اینکه ظلم بزرگی است امّا فقط این نیست؛ بنده احتمال میدهم که اقدام نکردن در زمینهی همین مسائلی مثل بیمه، مثل بهداشت، مثل بالا بردن مهارت، مثل آموزش، میدان ندادنِ ابتکار عمل، اینها هم ظلم است.۱۴۰۲/۰۲/۰۹
آقایان علماء، ائمه جمعه، تشکل های طلبگی و دانشجویی!
اگر می خواهید بر عهد الهی “ان لایقاروا علی کظه ظالم و سغب مظلوم” باشید در ایام چانه زنی سر حداقل دستمزد کارگری ساکت نباشید و راه حلهای معقول و قانونی (اقلا عمل بی تنازل به ماده ۴۱ قانون کار) را شما هم بخواهید!
محسن قنبریان
سابقا از به هم پیوستگی خوبی ها و اینکه مقاومت برای غزه هم حجاب و هم عمارت واقعی مساجد و هم گرامیداشت صیام و افطار و… آورده است، نوشته ام.
برخی پرسیدند: پس بدون قبول ولایت معصوم هم می شود به خوبی ها رسید، دیگر تشیع چرا؟!!
توجه به این اصل اعتقادی ضروری است که امامت معصوم اقلا برای دو چیز است:
“اصلِ” حجاب و صیام و صلات هم با دلالت قرآن و ولایت رسول الله(ص) به اهالی غزه رسیده است.
“فروعاتِ” نماز و تراویح و… دلالت معصوم کم دارد!
“محبتِ” امیرالمومنین(ع) و اولادش در غزه موج می زند؛ اما “ولایت” -یعنی قبول امامت آنها و دوری از دشمنانشان- حسابش با خداوند است؛ ما نمی توانیم “مقصر” از “قاصر”ش معلوم کنیم.
پس با وجود الگوی غزه، تشیع چرا؟ پاسخ روشنی دارد: بخاطر دلالت و ولایت معصوم در “صحت” و “قبول” اعمال!
لکن در کنار حرف بی تعارف بالا درباره اهالی غزه، این سؤال برای جامعه شیعی مان قابل طرح است که آیا تشیع و پذیرش ۱۲ امام حق، به اندازه آنجا دلالت به اصل صیام و صلات و عفاف می کند؟!!
با سطح بالاتر ولایت، باید دلالت و انجذاب بیشتری به احکام الهی باشد؛ اما آیا حتی در هیئات ما نماز و قرآن همه گیر است ؟!!
پاسخ اگر منفی باشد به حقانیت امامت ربط ندارد؛ به نحوه تبلیغ مان از تشیع اما ربط دارد!
کتاب صفات الشیعه صدوق را بخوانیم و فاصله را در فرهنگ و سیاست چاره کنیم!
محسن قنبریان
۲۰ ماه بعد از امر رهبری، در گفتگوی صدای حوزه با حجت الاسلام قنبریان مطرح شد؛
از بروکراسی حوزوی تا نامسألگی اجتماعی!
چرا تبلیغ، اولویت اول حوزه نیست؟!
امروز طلابی که درس خوانتر هستند، تبلیغیتر هم هستند!
گفتنی است ۲۰ ماه قبل، در ۲۱ تیرماه ۱۴۰۱ رهبر انقلاب طی دیداری راهبردی با مبلغین و مسئولان حوزوی فرمودند که تبلیغ باید اولویت اول حوزه های علمیه باشد! / پیوند
برخورد موضعیِ گشت ارشاد سوژه های رسانه ای می ساخت تا در ۱۴۰۱ بهانه ای برای کشف حجاب عده ای فراهم کرد که به تجمعات و اغتشاشاتی انجامید.
این نیروی اجتماعی پاندولِ رفته به سمت برخوردهای سلبی و انتظامی را به سمت مقابل هل داد که گشت ارشاد تعطیل و عملا در ساحات غیر انتظامی هم حجاب اهمال شد!
اینبار افزایش کشف حجاب حتی به شکل جمعی و در مراسمات و مکانهای رسمی و کشیده شدن به برهنگی در لایوها و برخی کنسرتها و… در کنار عدم ابلاغ قانون توسط مقامات، پاندول را به سمت حجاب خواهی کشید!
اینبار زنان محجبه در زیر برف و سرما در مشهد و تهران و… تجمعات تشکیل داده و از مراجع تقلید تا دستگاه های قانونی عمل به قانون منع کشف حجاب را خواستند!
احتمالا اجرای قانون و جریمه ها و… نیز -بخصوص اگر با سوژه سازی یا برساخت رسانه ای همراه شود- دوباره پاندول را به طرف مقابل بکشد؛ چنانچه در همین حالا از طیف های مقابل هم تقاضای تجمع مخالفین حجاب شنیده می شود! و هکذا…
به راستی نقطه تعادل این پاندول نیروهای اجتماعی کجاست؟
دستگاه حکمرانی چه نقشی در تنظیم این نقطه تعادل دارد؟
آیا وسط بازی مسئولان و باری به هرجهت (متناسب با جو خیابان) چاره است؟!
آیا کمک رسانی تکثرهای درون حاکمیت به جهات متخالف این پاندول، منطق مقبولی دارد یا تعارضات درونی را عیان تر می کند؟!
مشکل حجاب بیش از همه، ضعف نحوه حکمرانی ما را عیان می کند.
هر مساله اجتماعی که گستره ای این چنین داشته و در تکثر جامعه -ولو با نسبت نابرابر- موافق و مخالف داشته باشد همین ضعف حکمرانی را عیان می کند.
حکمرانی را صرفا به نظام سلسله مراتبی دولتی تقلیل دادن و انتظار بیش از حد از تقنین و اجرای دولتی داشتن یک سوی مشکل است.
فقدان پیوست اجتماعی موثر در چنین قوانینی و بی بهره گی از مهارت فن آوری های اجتماعیِ نهاد های مدنی برای تحقق یک ارزش سوی دیگر مشکل می باشد.
در این شرایط درصد قابل توجهی از کنشگران و نخبگان بین ابلاغ یک قانون ناقص یا اهمال و امضای وضع موجود مخیّر می شوند!
نه آن قانون -به فرض ابلاغ- در سیستم اجرای دولتی (آن هم یک دولت غیر همراه)، کامل محقق می شود و نه اجرای کامل آن لزوماً به تمام شدن مساله کشف حجاب می انجامد!
از آن سو عدم ابلاغ قانون -ولو معیوب- از سوی مقامات و اهمال وضع پوشش و رشد فزاینده کشف حجاب و… هم هیچ توجیهی ندارد!
آنچه مسلم است این است که تعطیل حکم خداوند برای حکومت اسلامی برازنده نیست.
چند پیشنهاد عملی:
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۲/۲۲