«شراکت اقتصادی با تجزیه» یا «جنگ؟!»

راهبرد شراکت اقتصادی در نظم موجود به جای جنگ، قبل از غرب، راهبرد ابوسفیان و مامون عباسی هم بود!

 

اما نظم آمریکایی شما را در همین نظام سلطه، حتی شریک هم نمی‌کند! تجزیه به مقیاس امارات بعد شرکت!

مردم ایران انتخاب کنند!

طیف مقابل پذیرش سازش هم باید جمله دوم پیامبر (ص) را محقق کنند!

 

حجت الاسلام والمسلمین قنبریان

شب پنجم روضه آخر صفــــــــــر

 

برای قضاوت بهتر  صوت کامل جلسه پنجم را بشنوید.

نیازِ وحدت ؛ وحدتِ نیاز!

رهبر انقلاب در کتاب “خون دلی که لعل شد” از هم سلولی ای در دوره پهلوی می گوید؛ کمونیستی که به هیچ دینی عقیده نداشت!

 اما با او در مقابل ستم پهلوی، وحدتی را ترسیم می کرد!

«گفتم سوکارنو رییس جمهور اندونزی در کنفرانس باندونگ گفت: ملاک اتحاد ملتهای عقب مانده نه وحدت دینی و نه وحدت تاریخی و فرهنگی و امثال آن بلکه وحدت نیاز است. مسائل یکی است و سرنوشت نامعلوم. و دین نباید میان من و شما جدایی بیندازد!»

این یک ائتلاف سلبی مقابل اربابهای زمین است که می شود به “تعالی” برسد؛ به “کلمه سواءِ” توحید هم برسد! (۶۴ آل عمران: قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الَّا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله)

کاروان صمود علیه اسرائیل از این قبیل است.

امروز از هر دینی و شاید بی دین هم درش پیدا شود؛ وحدتِ نیاز بر سر ضدیت با ظلم اسرائیل!

افتادن در مسیر اجابت این “تعالوا”، به ایمان نزدیک می کند!

اتحاد دیگری هم می تواند بین مومنین به پیامبر(ص) با اعتصام به حبل الله باشد!

اینجا هم سخن از “تعالوا” است اما تعالی به جنگیدن یا دفاع از مسلمان (ولیعلَمَ الذین نافقوا و قیل لهم تعالوا قاتلوا فی سبیل الله او ادفعوا…)

منافقین امت این “تعالوا” را اجابت نمی کنند، قرآن هم خطابشان می کند: هم للکفر یومئذ اقرب منهم للایمان! در این وقت به کفر نزدیک ترند!(۱۶۷ آل عمران)

عجیب نیست؟!

معرکه های تاریخی(مثل غزه) پیشران های کفر و ایمان هم می شوند؛ عده ای را به ایمان و عده ای را به کفر نزدیک می کند!

محسن قنبریان ۰۴/۶/۱۵

انسجام اجتماعیِ پایدار چگونه ممکن می‌شود؟

اف۳۵ اسرائیلی انسجام درست کند یا عدالت اجتماعی؟!

 

حجت الاسلام والمسلمین قنبریان
شب پنجم روضه آخر صفــــــــــر

برای قضاوت بهتر  صوت کامل جلسه پنجم را بشنوید.

سخنرانی/ حضور سیاسی یا سیاستی؟!

استاد قنبریان/ رویداد تعیین ماموریت حوزه دانشجویی شریف/ ۱۳شهریور۱۴۰۴

دانلود سخنرانی «حضور سیاسی یا سیاستی» | “دانلود از پیوند کمکی

پیش گفتار برگزار کننده:

شکست حضور سیاستی و اندیشکده ای؛ نیاز به حضور سیاسی

 

کمی تعاریف

امر سیاسی چیست؟

امر سیاستی کدام است؟

 

تفارق و تفکیک

در جانب امر سیاسی؛ مطالبه گری های بدون برنامه سیاستی

در جانب امر سیاستی؛ فروکاست ها از امر سیاسی و جزئی از وضع موجود شدن

 

توصیف جبهه انقلاب؛ بن بست های گروه های تحول خواه:

عدالتخواهی/ اقتصاد اسلامی/ تعلیم و تربیت تراز/ طب اسلامی/ معماری و شهرسازی اسلامی/ شرع خواهی (حجاب و…)/ مقاومت خواهی

طیفی بودن هریک/ انسداد نسبی/ علیه هم و ذره ای شدن/ رادیکالتر شدن/ راضی به الگوهای کوچک غیر ملی شدن/ و…

 

تحلیلِ توصیف بالا

فقدان فن آوری اجتماعی لازم برای نشاندن ایده های تحولی در نظام دیوانی

نظریه نظام انقلابی!

بدون این یا دچار شعارزدگی بنام امر سیاسی و یا پروژه بگیری و کار جزیره ای

 

* تا دقیقه ۵۱ ارائه و بقیه پرسش و پاسخ است!

نظام دیوانی نسبت به طرح مصی علینژاد و حجاب خواهی بالسویه نیست! پس چرا اولی بیشتر تحقق دارد؟!!

امام جمعه اجتماعی تهران!

این ذره پروری است که عزیزانی، مثل بنده کمترین را کنار بزرگان و خوبان بنشانند. گرچه این پیشنهاداتِ بی اذن و اطلاع، صرفا از بدنه اجتماعی نه مراکز مسئول است، اما باز بنا به روایات، “وقتی افراد شایسته تری وجود دارند”، (راضی شدن به همین مقدار هم) خیانت به خدا و رسول و قبولش وعده عذاب دارد!

همان قدر که گزاره “ایران، تهران نیست”، درست است؛ گزاره “تهران، ایران نیست” هم درست است!

از حیث پایتخت، خطیبانی سخنگوی نظام و مبیّن مواضع آن هستند؛ اما از حیث شهری (تهران) هم جا دارد اقلا اندازه برخی مراکز استان و شهرستان ها، امام جمعه ای داشته باشد!

عالمی فارغ از مشاغل، برای رسیدگی به مردم تهران -بخصوص با رحلت عالمان ربانی این شهر- ضرورت دارد.

امام صادق(ع) فرمود: هر کس زمام امرى از امور مردم را به دست گیرد و عدالت پیشه کند و درِ خانه خود را به روى مردم بگشاید و شرّ نرساند و به امور مردم رسیدگى کند، بر خداوند عزّ و جلّ است که در روز قیامت او را از ترس و هراس ایمن گرداند و به بهشتش بَرَد.

به تعبیر دیگر، شأن اجتماعی امام جمعه تهران، کنار شأن سیاسی اش بدرخشد.

 اصناف گرفتار، طیف های منتقد و… بتوانند جای ولیّ امر او را ببینند. او هم در بازار و مراکز تجاری و اداری و تفریحی آمد و شد داشته و برای تهران، خطبه بخواند.

 انتظار معجزه نیست، همانقدر امام جمعه تهران باشد که امامان جمعه فعال برخی مراکز استانها و شهرستانها برای بلادشان هستند!

برای امام جمعه ای اجتماعی، علمایی وارسته و مردمی از آن شهر(مقیم یا مهاجر) لایق این سمت هستند.

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۶/۱۴

اصل حرف (تفصیلش در مباحث جبهه حسین) این است:

ویروسی در محبین و حتی برخی شیعیان بوده که نه در تأسی‌های بعد، بلکه در همان عاشورای ۶۱ه اثر کرده؛ بر حسین (ع) گریسته و دعایش کرده‌اند اما یاری نه!

در مقابل، از غیر شیعیان کسانی با پیوستن به عاشورای امام، به درجات کمال رسیده‌اند از حُر تا زهیرِ عثمانی و تا برخی با سابقه خوارجی…

در همان مباحث ورود اینها به مرحله قبول ولایت امام -که جوهره تشیع است- را توضیح داده‌ام.

لکن کلیپ‌ها همیشه بریده‌اند؛ اگر همه دفع دخل‌ها بخواهد بیاید، مجموعه آن سخنرانی می‌شود!

پس:

  1. اینکه آن خوارج، عاقبت به مقام ولایت بار یافتند، مفروغ است و همین جا هم واضح است تعبیرِ پیوستن به حسین (ع) با ناصبی گری و خوارجی گری علیه امام، قابل جمع نیست!
  2. شیعه هیئتی بودن هرثمه!
    او البته شیعه غالی مثل نوادری از هیاتی های زمان ما نبوده است!
    همسرش جرداء -که در برخی منابع راوی خبر از هرثمه است- شیعه علی (ع) بوده و به تعبیر ابن عساکر از هرثمه حبّ شدیدتر و تصدیق بیشتر از علی (ع) داشته است.
    اما از مجموع نقل‌ها بر نمی‌آید هرثمه منکر علم غیب امیر (ع) بوده باشد؛ ولو با تعجب برای همسر تعریف می‌کند (الملاحم ابن طاوس)! یا از ریشه آن می‌پرسد؟!
    در برخی نقل‌ها وقتی خبر غیبی امیر (ع) را به اباعبدالله می‌دهد، تعبیر “ابشّرک…” دارد که حاکی از قبول آن غیب گویی است!

خلاصه اینکه:

عمده جامعه هیاتی ما که متأسی به امام عاشورایند؛ اما اگر هیات سکولار و شیعه انگلیسی -که مخاطب نقدند- بیش از هرثمه، شیعه‌اند یا او کاستی ای در تشیع اصیل دارد، از اینجا تصحیح می‌کنم!

محسن قنبریان

چرا بین این همه تصویر سینمایی، انفاق علی (ع) در رکوع، برای نشان ولایت برگزیده شد؟!

فقط ۴ امام شمشیر زدند اما ۱۲ امام درباره فقر جامعه حساس اند! در زمان حاکم بودن جوری، در خانه نشینی جور دیگر!

حجت الاسلام والمسلمین قنبریان
شب سوم روضه آخر صفــــــــــــر