بایگانی برچسب: s

چه خوب می شد…

  • چه خوب می شد نهادهایی که مواضع رهبر انقلاب را چوب خط خودی-ناخودی افراد می کنند، خود را هم با این مواضع برخط-به‌خط کنند!
  • برای نمونه ایشان در دیدار کارگری اخیر(۱۴۰۱) با نگاه پسینی، برخی تجمعات کارگری این سالها را به این دو ویژگی سردوشی دادند:
    – اعتراضشان به حق بوده!
    – مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند!
    بعد هم در تقدیر از آنها فرمودند: “چه جور می شود انسان تشکر کند از مجموعه آگاه و با بصیرت و متعهد؟!”

    اما جالب اینکه همین تجمع های برحق و خودیِ مورد تقدیر رهبری _که بعضاً مانع بخس فروشی منابع و ثروتهای ملی هم شد_ به نظر مسئولان سیاسی و تامینی شهرها و استانهای مزبور غیر قانونی بوده است!
    آیا دقیقا همین تجمعات مورد اشاره رهبری اگر برای مجوز به فرمانداری می رفتند، مجوز می گرفتند؟!
    آیا وقتی خود به اتکاء اطلاق حق اساسی اصل۲۷ قانون اساسی چنین تجمعاتی با مرز گذاری با دشمن برقرار کردند:
    – الف: از نهادهای انتظامی-امنیتی شهری و استانی هم تقدیر امروز رهبری را در مواجهه گرفتند؟!
    -ب: یا بالعکس مثل یک تهدید و جزیی از پازل دشمن دیده شدند و احیاناً با دستگیری و… با آنها برخورد شد؟!!

  • اگر اولی(الف) است، آفرین به شورای تامین و نیروهای انتظامی-امنیتی آن شهرستان که مواضع رهبر را در عمل محقق کردند.
  • اگر دومی(ب) است؛ آیا نباید این تصمیم گیرندگان عمل خود را به فهم و بیان رهبر نظام نزدیک کنند؟! تا مردم این تقدیر رهبری را در فعل و عمل ارکان نظام هم ببینند؟!

قال امیرالمومنین(ع): الاَعمالُ تَستَقیمُ بِالعُمَّال: کارها و کارکردها با کارگزاران سرپا می شود

محسن قنبریان

تیتر انتخابی!

وقتی هر خبرگزاری و حتی سایت رسمی به تشخیص یا حتی به سلیقه خود یک جمله از سخنان رهبر انقلاب را تیتر می‌کند و بعضا معناداری خاصی را القاء می‌کند این حق برای سایرین هم هست که مهمترین و کاربردی ترین جمله به نظرشان را تیتر کنند.

بنده از سخنان دیروز این جمله را که معمولا رویکردهای محافظه کار تیترش نمی کند را پیشنهاد می‌کنم:

نتیجه مطالبه‌گری صحیح، تفکیک ضروریِ آرمان‌ها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران است.

«پرهیز از برخورد تند و تیز به معنای سازش‌گری و مجیزگویی نیست. من هرگز از این‌گونه توصیه‌ها نکرده و نخواهم کرد. مقصود من پرهیز از ادبیات مضرّ و طعنه‌آمیزی است که متأسفانه امروز در فضای مجازی نیز بسیار رایج شده است. نتیجه مطالبه‌گری صحیح، تفکیک ضروریِ آرمان‌ها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران است.»(۱۴۰۱/۲/۶)

محسن قنبریان

جمهوری اسلامی موعود!

در نظریه‌ی جمهوری اسلامی، سالاریِ مردم هیچوقت ساقط نمیشود. نهاد سازی ها برآمده از اراده ملی و مانع هرج و مرج هستند؛ اما باز مردم را کنار نمی نهند.

در پیام روز جمهوری اسلامیِ امام (۱۲فرودین۵۸) اگر نهاد و دستگاه اداری ای به خروج از اراده ملی کشید و جبر و غلبه ورزید، مردم باید بتوانند از آن به دادگاه صالحه داد خواهی کنند و اگر دادگاه کاری نکرد، خودِ جمهور (نه گروه فشار) به دهن آن دستگاه جبّار بزند. یعنی روح نهضت تا آخر مراقب نظام دیوانی باشد.

در جمهوری اسلامی مطلوب، مردم فقط نقش آفرین انتخاباتها نیستند؛ بلکه بر اساس اسلام، سالار[یعنی سالار!] زندگیِ جامعه، خود مردمند.(۹۵/۹/۳)

روز ۱۲ فروردین روز جشن ملی و گفتگو از این رویای ایرانی اسلامی است تا تحقق کامل آن مهیا شود.

محسن قنبریان

تله‌های تبیین!

  1. دور نشدن از اهداف انقلاب_ مطلوب بودن وضع موجود!
    – برخی از اینکه رهبر انقلاب ادعای دور شدن از اهداف انقلاب را قویا رد کردند (۱۴۰۰/۱۱/۲۸) نتیجه گرفته اند: پس حتما وضعیت موجود، نزدشان مطلوب است؛ حتی آنرا قسم حضرت عباس و اینرا دم خروس گرفته اند!
    – در حالیکه این دوگانه تعاندی غلط است و شقّ سومی هم در بین است: از اهداف دور نشده ایم اما نسبت به وضعیت مطلوب هم فاصله(و گاهی فاصله زیاد) داریم.
    – خود رهبر انقلاب در نمونه هایی از این فاصله ها دارند:
    «آن عدالتی که اسلام از ما خواسته است با آنچه که امروز در جامعه ماست فاصله زیادی دارد» (۸۹/۱۱/۱۵)
    «این همه راجع به عدالت اجتماعی می گوییم جزو واضحات و مسلمات است خب کو؟ حالا تحقق پیدا کرد عدالت اجتماعی؟ ضریب جینی روز به روز بالاتر رفته است[۱]؛ بدتر شده است چرا؟!» (۹۶/۳/۳۱)
    حرکت به سمت اهداف “کُند یا تند”، “پیوسته یا منقطع” ادامه داشته است؛ اما نظام اسلامی به اهدافش پشت نکرده است.
    – مثلا اینکه هر روز توئیت زن های ناقد و متعرض به رهبری بیشتر می شوند، یعنی هنوز آزادی بر استبداد ترجیح دارد. حتی اگر سعه صدر بیشتر برای تعرض ها و اقدامات تندتر را از اهداف بدانید، درون آن فاصله است نه پشت کردن به آرمانها. در گذشته به پاسبانی نمی شد چنین تعرض کرد!
    – عدالتخواهی نظام فقط این تشرها از عقب ماندگی عدالت بر دولتها نیست اقلا ابلاغ و قانون سیاستهای عدالتی (مثل بند ب سیاستهای اصل۴۴) بعنوان سهم جایگاه رهبر در این فرآیند نمونه ای از پشت نکردن به اهداف است. عدم تحقق آنها داخل در بررسی علل فاصله هاست و ایندو نباید باهم خلط شود.
  2. کارآمدی ها از ولایت _ ناکامی ها از منتخبین(دولتها و مجالس)!
    رهبر انقلاب اخیرا درباره برجام گفتند:
    «در قضایای برجام در سال۹۴و۹۵ ایرادی که بنده می گرفتم این بود که یک نکاتی باید در برجام رعایت می شد که مشکلات بعدی پیش نیاید…در تذکرات هم مکرر گفتم خب بعضی از اینها در نظر گرفته نشد…این مشکلات بعدی پیش آمد که خب همه مشاهده می کنند» (۱۴۰۰/۱۱/۲۸)
    برخی کلا اینگونه موارد را تعمیم و به آن خلوص می رسند که: همه عیوب از نهادهای انتخابی و منتخبان ملت است و همه پیشرفتها از ولایت و نهادهای انتصابی!
    این رویکرد در هادیان و تبیین گران مجامع حزب اللهی زیاد است که البته مخالف صریح فرمایش رهبر انقلاب است:
    وجود دو گرایش تبلیغاتی غلط است:
    – یکی اینکه عده ای هر مشکلِ موجود در کشور را به نظام نسبت دهند که الان وجود دارد. اگر تبعیض و فقر هست و اگر مشکل خارجی پیدا می کنیم، قواره نظام اسلامی و قانون اساسی را زیر سؤال می برند و هر مشکل کوچکی در هرگوشه ای را به مشکل نظام برمی گردانند! این غلط است.
    – نقطه مقابل آن که ۱۸۰ درجه با این تفاوت دارد این است که عده ای نظام را -که نظام را هم در رهبری یا چیزی مثل رهبری خلاصه می کنند- از هر عیوب مبرّا نشان می دهند. هر مشکلی که هست به پای چهار پنج مسئول یک بخش نظام می ریزند، این هم غلط است!
    ما مشکلاتی داریم که این مشکلات غالبا ناشی از عملکرد مجموعه خود ماست. باید ریشه مشکلات را بشناسیم و به خودمان -همانطور که آقای خاتمی در صحبت اول جلسه اشاره کردند- نگاه نقادانه کنیم، نقاط قوت و ضعف را بیابیم و دلسوزانه به نقاط ضعف بپردازیم و آنها را برطرف کنیم این مارا موفق خواهد کرد[۲]» (۸۲/۶/۵)

این رویکرد(دوگانه شماره ۲) عملا دو دهه این راه غلط را علیرغم رهبر انقلاب به شکل سازمان یافته برای #تبیین برگزیده و عملا در توضیح بسیاری از مشکلات، عقیم مانده و لاجرم راه را برای راه حل رقیب(مشکل از قواره نظام و قانون اساسی است) فراهم کرده است! در حالیکه راه درست تر بازبینی و بررسی منشأ ها و کانون های تصمیم سازی و اجرا در کل حکمرانی است…

شاید ادامه یافت!

* مطالب مرتبط:

– جهاد تبیین از سوی منتقدها

– جهاد تبیین خطر ابتذال مفاهیم مقدس

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۲/۱

[۱] رهبر انقلاب در سیاستهای کلی برنامه ۵توسعه در فقره۳-۳۵ آوردند:”کاهش فاصله دو دهک بالا و پایین درآمدی جامعه به طوری که ضریب جینی  به حداکثر۰/۳۵ در پایان برنامه برسد”(۸۷/۱۰/۲۱) برای تحقق آن در بند ب سیاستهای اصل۴۴ ابلاغ کردند ۲۵٪اقتصاد کشور تا پایان این برنامه برای سه دهک پایین درآمدی باشد و ۳۰٪فروش متعلقات اصل۴۴ به تشکیل تعاونی های فراگیر این سه دهک پایین اختصاص یابد! قانون اجرایی هم در مجلس برایش تصویب شد اما…!

[۲] https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3189

سخنرانی/ جهاد تبیین؛ خطر ابتذال مفاهیم مقدس

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مشهد مقدس مورخه ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۰، با موضوع «جهاد تبیین؛ خطر ابتذال مفاهیم مقدس» منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «جهاد تبیین؛ خطر ابتذال مفاهیم مقدس» | “دریافت از پیوند کمکی

  • جهاد تبیین مقابل تهاجم افک دشمن است!
    – آیه۱۱نور می گوید دستگاه افک، متولی دارد
    – دو صورت افک که غیر بیان است
  • سه محور جهاد تبیین
    1. دستاوردها و نقاط قوت
    2. درمیان نهادن عذرهای موجه برای برخی مشکلات(قاعده اصحار)
    3. از مشکلات بی عذر و حتی تبدیل به اعتراض شده، میشود به اصول انقلاب برگشت
  • نظام خارجی تبیین
    – وقتی پوزیشن ما توجیه است نه تبیین، شنونده اپوزیسیون میشود!

* ریزه کاری ها و مثالها را در فایل صوتی بشنوید

منطق حکمرانیِ حمایت!

طرح مسئله:

در بیانات رهبر انقلاب با فعالان اقتصادی(۱۴۰۰/۱۱/۱۰) دو نکته مهم اما مغفول بود:

  1. نارضایتی از یک دستگاه و بیان اینکه حق با مردم است (این‌بار مثال خودرو)
  2. سوء استفاده چند دستگاه و سازمان از حمایت‌های رهبر انقلاب (این‌بار مسئولین لوازم خانگی)
مثال خودرو مسئولین لوازم خانگی

دو پرسش اساسی:

  1. گاهی حق مردم در دست دستگاه یا مصوبه‌ای است که به تصریح دیده بان دلسوزی مثل رهبری، مردم از آن ناراضی‌اند و حق با مردم است. بهتر نیست در این تقابل، به‌جای حمایت از سازمان یا مصوبه، از مردم حمایت شود؟
  2. آیا موارد دیگری هست که سازمان یا نهادی در مقابل حمایت رهبر انقلاب، خوب عمل نکند و از این حمایت سوء استفاده کند؟ یا مثال منحصر در همان مسئولان لوازم خانگی است؟!

باز سؤال اول خود را نشان می دهد: با حمایت از مردم، اثرگذاری روی آن نهاد و سازمان بیشتر نمی‌شد؟!

پاسخ‌های مطلق مثبت و منفی دادن به این دو پرسش، سطحی‌نگری به‌نظر می‌رسد.

 باید به منطق حکمرانی درست در حمایت (از مردم یا طرف مقابل) رسید و بعد دربارۀ مصادیق قضاوت کرد.

دو مثال:

  1. در ماجرای مصوبۀ بنزینی آبان۹۸، مردم یک طرف و دولت طرف دیگر قرار گرفت.
    رهبر انقلاب بر نارضایتی مردم صحه گذاشت؛ اما باز از مصوبه ی سران حمایت کرد و به مردم گفت: «وقتی یک چیزی مصوبۀ سران کشور است باید به چشم خوش‌بینی به آن نگاه کرد»(۲۶آبان۹۸)
    جالب اینکه این‌بار خود دولت با آن حمایت رهبری برخورد شایسته‌ای نکرد و توصیه‌های ایشان دربارۀ قیمت‌ها محقق نشد!
    آیا راه بهتری در بین بود؛ مثلا حمایت از مردم و مخالفت با مصوبۀ سران، چارۀ بهتری بود؟! آنطور که برخی از آیات عظام در قم انجام دادند[۱].
  2. پس از اعتراضات دی۹۶ نیز فرمودند: «این صندوق‌های مشکل‌دار یا مثلا بعضی از موسسات مالیِ مشکل‌دار یا بعضی از دستگاه‌های مشکل‌دار، بعضی از مردم را ناراضی کرده‌اند. الان یک سال است یا شاید بیش از یک سال است -ما خبرهایش را داریم خبرها غالباً به ما می‌رسد- اجتماع می‌کنند، در فلان شهر مقابل فلان موسسه، مقابل استانداری، مقابل مجلس شورا در اینجا. از این چیزها هست، همیشه بوده و هست. هیچ‌کس هم با این‌ها معارضه و مخالفتی ندارد. باید هم به این حرف‌ها رسید، باید گوش کرد، باید شنید، باید در حد وسع و توان به آنها پاسخ داد؛ البته در میان درخواست‌ها اگر ده درخواست هست، ممکن است دو درخواست نابجا باشد، اما آنهایی که به‌جاست، آنهایی که درست است، آنها را باید همه ماها دنبال کنیم. من نمی‌گویم باید دنبال بکنند،خود بنده هم مسئولم، همه باید دنبال کنیم» (۱۹دی۹۶)

 برای نمونه در این موارد عمدتا از مردم حمایت کردند:

  • پرداخت از صندوق توسعه برای طلبکاران موسسات مالی[۲].
  • پرداخت از صندوق توسعه برای ماجرای ریزگردها و فاضلاب خوزستان.
  • دستور اجرای تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری (۱۴۰۰/۹/۲۱)

سؤال:

چرا در مواردی همچون مصوبه بنزینی، کالاهای خانگی، خودروی داخلی، جانب مردم گرفته نمی‌شود تا مسئله حل شود و درمقابل، آن دستگاه‌ها از حمایت رهبر، سوء استفاده نکنند؟!

سؤال:

چرا در مواردی همچون مصوبه بنزینی، کالاهای خانگی، خودروی داخلی، جانب مردم گرفته نمی‌شود تا مسئله حل شود و درمقابل، آن دستگاه‌ها از حمایت رهبر، سوء استفاده نکنند؟!

منطق حکمرانیِ حمایت

پیش از بحث روی مصادیق و اختلاف در آنها که بحثی سیاسی است، باید منطق درست حکمرانی در این حوزه را کشف کرد.

ادعا این است:

  1. در دوگانه‌های «مردم-نهاد حاکمیتی» (که یک طرف رضایت مردم و طرف دیگر دستگاه حاکمیتی) قرار دارد، باید ابتدا دید که آیا اصطلاحاً راه گریزی(مندوحه) هست که بتوان هر دو را با هم جمع کرد یا خیر؟
    – مثلا؛ هنگامی که حل مسئله نارضایتی مردم خوزستان از ریزگردها و فاضلاب، با مشکل کمبود بودجه عمرانی دولت مواجه می‌شود؛ گریزگاه و راه‌حل برداشت از صندوق توسعه به فرمان رهبری بود. به شرط اینکه درست و به‌جا مصرف می‌شد[۳].
  2. اما جایی‌که چنین راه گریزی نیست، چالش جدی می شود. حکمران باید جانب یکی از طرفین دوگانه را بگیرد. یا جانب رضایت مردم یا نهاد و سازمانی که نوعا تبلور خواست ملی هم هست!
    مثلا؛ حل مشکل کیفیت برخی تولیدات داخلی و نارضایتی مردم، اگر با آزادسازی واردات انجام گیرد، صنایع داخلی نابود می‌شود؛ و اگر جانب این صنایع گرفته شود، عملاً به سوء استفاده از حمایت و افت بیشتر کیفیت می‌انجامد! لذا هم نارضایتی مردم می‌ماند و هم پیشرفت و استقلال حاصل نمی شود! (دقت کنید)
    در این موارد کارشناسانِ خلّاق باید طرحی نو در مراحل تصمیم‌سازی دراندازند؛ یعنی راه سوم یا مندوحه بسازند!
    مثلا؛ پیشنهادها و سناریوهای علمی-عملی از سوی برخی گروه‌های پژوهشی دربارۀ نحوه توزیع بنزین، به‌نوعی مندوحه‌سازی است که در آن، هم گرفتاری‌های واقعی دولت درمورد نرخ بنزین دیده شود و هم رضایت عمومی حاصل گردد.
    کشف نشدن این راه‌حل‌ها و مندوحه‌ها، یا نرفتن آن سر میز حکمرانان، موجب شد رهبر انقلاب در آن یکشنبۀ حمایت از مصوبه بنزین، در چند دقیقه، حدود ۵بار بگوید «متخصص و کارشناس نیستم» و بعد در کشاکش دوگانه  «مردم-نهاد حاکمیتی»، سراغ حمایت از دولت و سرانی برود که البته برآمده از اراده ملی بودند. (۲۶آبان۹۸)
    درباره صنایع داخلی (لوازم خانگی و خودرو و…) نیز باید راه‌حل‌هایی یافت شود تا بین پیشرفت و استقلال و خود اتکایی در صنعت با رضایت مردم از کیفیت جمع شود.
    آنوقت حکمران باید از این راه‌حل حمایت کند.
    توجه صرف به یک طرف ماجرا و ندیدن این دوگانه و کشاکش، همچون انکار شرعی منع واردات، ظاهرا پاک کردن مسئله است نه حل آن! (ویدئو۳)

  3. اما اگر چنین مندوحه و راه‌حل‌هایی پیدا نشد چه باید کرد؟ اگر یک طرف، نه قشر و صنفی از مردم، بلکه عموم ملت ایران بودند، راه‌حل قانون اساسی، رفراندوم است. در فصل۵(حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن)، اصل۵۹ آمده:«در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ،ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد»
    درفصل۸(مربوط به رهبر)، اصل۱۱۰ یکی از وظایف و اختیارات رهبر را «فرمان همه‌پرسی» می‌شمارد.
    واضح است در فرض۳ بین «رضایت و خواست ملت» با «سیاست و کارکرد سازمان برآمده از اراده سابق همان مردم» دَوَران افتاده است و بایستی یکی انتخاب شود. در چنین مواردی چارۀ مشکل در نظام «امت-امامت» رأی مردم است.

شهید بهشتی نیز در چنین مواردی رضایت مردم را از سه جهت مقدم می‌شمرد:

  1. چون پیوند قلبی مردم و حکومت را تقویت می‌کند، خود مصلحتی پرارزش و چه‌بسا پرارزش‌تر از مصلحت حمایت از طرف دیگر است.
  2. تشخیص عمومی مردم، از تشخیص افراد معدود، نزدیکتر به حقیقت است.
  3. تصمیم برخلاف رضایت مردم در مقام اجرا، همراه با دشواریست و مصالح واقعی را حاصل نمی‌کند[۴].

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۱/۱۳

[۱]واکنش دو تن از مراجع عظام تقلید نسبت به گرانی بنزین

[۲] لاریجانی از دو اذن راهگشای رهبری خبر داد/ خبر خوش برای طلبکاران موسسات اعتباری و صندوق بازنشستگی

[۳] گزارشی از این اختصاص و مصرف در غیر مورد مصوب را در گزارش دیوان محاسبات بخوانید

[۴] ر.ک:مواضع تفصیلی حزب جمهوری ص۳۹۳تا۳۹۵

فهرست مطالب حجت الاسلام قنبریان در حوزه آقازادگی و تبارگزینی

جمع بندی ورود عدالتخواهانه در بیانات رهبرانقلاب:

  1. گفتمان سازی_ (مقابل:) اتهام زنی و مصداق سازی برای فساد ثابت نشده!
    “گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید اما انتقاد شخصی و مصداق سازی نکنید… شما اسم نیاورید، شما روی مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید”(۸۷/۲/۱۴)
  2. سؤال از پدیده های واقعی و ملموس ضد عدالت_ (مقابل:) فقط سخن گفتن از عدالت!
    ” اگر عدالت -عدالت واقعی و ملموس و نه فقط سخن گفتن از عدالت- آرزو و آرمان و هدف برنامه ریزی هاست، پس باید هر پدیده ی ضد عدالت در واقعیات کشور مورد سؤال قرار گیرد”(۸۱/۸/۶)
  3. ورود موردی مطالبه گرانه و اثر گذاری بر دستگاه های نظام_ (مقابل:) فقط سخنرانی یا اتهام زنی!
    “دانشجویان در مساله کارخانه های نیشکر هفت تپه و ماشین سازی رفتند و مشکل را حل کردند. اینها نه پول دارند و نه قدرت قانونی اما حضورشان مشکل را حل کرده است. حضورشان در پیگیری مطالبات کارگران بر دستگاه های نظام اثر داشته و این کار خوبی بوده”(۹۸/۳/۱)

محسن قنبریان

در مورد نمایندگان تعینی رهبری چه می دانید؟

 

نمایندگان ولی فقیه لزوما نمایندگان فکری رهبری نیستند!

خیلی کم می بینیم که نمایندگان تعینی به تعیینی تبدیل شوند!

شهید بهشتی و شهید مطهری هم بدون اینکه حکمی داشته باشند، از جانب مردم، نماینده امام (ره) محسوب می شدند…