بایگانی برچسب: s

از دولت درباره حجاب چه بخواهیم؟!

به نظرم این سخن آیت الله علم الهدی، معقول، مردمسالارانه و اسلامی است:

کشف حجاب نه؛ روش به انتخاب دولت!

رهبر انقلاب اسلامی در ۲دی۱۴۰۲ در تبیین مردم سالاری دینی و اثر انتخابات نکته اساسی فرمودند:

هر دو کلمه‌ی «جمهوری» و «اسلامی» وابسته‌ی به انتخابات است!(بخوانید)

واضح است حکم ضروری اسلام(اصل وجوب حجاب و حرمت کشف حجاب) به رأی مردم نیست؛ اما روش تحقق آن در جامعه، روشی سیاستی و تقنینی است که تاکنون هم قوانین عادی، معلومش می کرده است.

 اینکه برای کشف حجاب مثلا تعزیر بگذارند یا جریمه؟ گشت ارشاد و طرح نور باشد یا روش دیگر، هیچکدام نص دینی نیست؛ قوانینی بشری است که فقط عدم مغایرت آنها با شرع در شورای نگهبان بررسی می شود. پس می تواند به حسب زمان و شرایط، موقعیت جامعه و نظرگاه متولیان امر متنوع شود.(دقت کنید)

رهبر انقلاب در همان سخنرانی به این نکته مهم توجه می دهد:

“با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد. صاحبان دیدگاه‌های گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحوّل ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهت‌گیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سرکار بیاورند؛ این میشود تحوّل”

رئیس جمهور با تذکر به گشت ارشاد یا حتی قصد تغییرات قانونی در طرح حجاب، را نباید سلب حیثیت کرد بلکه باید از طرح و اقدام او پرسید؟! او قسم خورده حافظ ارزشهای اسلامی باشد اما متعهد نیست طرح های گذشته را تغییر ندهد!

محسن قنبریان ۱مهر۱۴۰۳

بخاطر جمهوریت…۱

این روزها زیاد با این دو پرسش مواجهم:

  1. چرا در انتخابات بطور کلی ورود مصداقی نمی کنید؟
  2. چرا برای کاندیدی که به او رای می دهید حمایت علنی و تبلیغ نمی کنید؟!

دومی را به بعد انتخابات وا می گذارم چون اگر تبلیغات بر من واجب نباشد، تضعیف قطعا حرام است!

از اولی هم می خواستم با سکوت بگذرم اما دیدم همه در طول سال از جمهوریت و مردمسالاری می گوییم اما در بزنگاهش، هریک به نوعی لوازمش را زیر پا می گذاریم و حتی به ضدش دچار می شویم؛ لذا اشاراتی لازم شد.

بیّنه یا قیّم؟

با چند کارویژه مواجه ایم: معرفی اصلح، ستاد تبلیغی شدن، کمک متخصصانه کردن، قیّم شدن!

در مکتب امام، “معرفی کردن اصلح”  به مردم -که میزان، رای آنهاست- فقط از باب “شهادت عدول” و “بیّنه” است نه بیشتر[۱].

 بیشتر از معرفی کردن، “موج های تبلیغاتی” است که چیزی بر تعریف و شناخت نمی افزاید و قطعا وظیفه همه نیست.

مرز این ورود(چه معرفی چه تبلیغ) هم “قیّم” نشدن برای ملت است.

هرگونه کار که به قیم شدن بیانجامد، دیگر نقض مردمسالاری دینی است و جایز نیست.(گونه های قیّم شدن را خواهم گفت)

این از محکمات مردم سالاری دینی امام خمینی است.

بر این اساس:

در معرفی کردن، کاندید، نباید برای رای دهنده  خود اجلی و آشکارتر از معرِف باشد؛ و الا تحصیل حاصل و افتادن در امواج تبلیغاتیِ له و علیه است که وظیفه همه از جمله علماء نیست.

البته اگر حقیقتی پنهان یا اتهامی دروغ مطرح است که معرفی کننده شهادتی خلاف آن دارد، کتمان جایز نیست؛ حتی اگر به نفع غیر اصلح باشد!

طلبه کوچکی مثل بنده نه از خفایای کاندیدهای میدان خبری دارم که سکوتم کتمان شهادت شود و نه برای جامعه هدف، اشتهاری اطمینان بخش تر از آنها -با رزومه چندین دوره کاندید بودن- دارم، تا اجلای از معرَف باشم!

برای مرددین، ساختن زمینه مقایسه  با برخی برنامه های تلویزیونی و…، کمک خوبی است تا به تصمیم شخصی برسند؛ چون اصل در مردمسالاری دینی همین است نه اتکاء به تشخیص دیگران[۲].

کمک دادن متخصصان به عامه در جمع بندی مناظرات و میزگردها و… البته کاری خوب و لازم است؛ اما باید اولا متخصصانه و بعد منصفانه و غیر جانبدارانه و غیر تبلیغاتی باشد؛ لذا الزاما به معرفی یک کاندید بعنوان اصلح نمی انجامد بلکه کمک هایی در بخش های مختلف(اقتصادی، فرهنگی و…) است تا درست از غلط معلوم شود و هربار ممکن است نتیجه به نفع یک کاندیدای متفاوت بیافتد.

بنده ناچیز در همه زمینه ها تخصصی برای این جمع بندی های مقایسه ای ندارم؛ در قسمتهایی هم فضای تبلیغات زده مانع طرح جمع بندی های منصفانه و عالمانه است.

کجا قیّم می شویم؟!

وقتی نه قضاوتِ کارشناسی و منصفانه و نه معرفی اصلح(با شرایط پیش گفته) است؛ بلکه افتادن به گونه ای از کمپین تبلیغاتی است که به نام وظیفه خواص در معرفی اصلح، دنبال جنگ گلادیاتورها و الهکم التکاثر و رو کم کنی هاست.

باید توجه کنیم قیّم مآبی پدرخوانده ها می تواند تبدیل به قیّم گونگی فرزندخوانده ها شود!

 جوانان عزیز انقلابی که آسیب دیده های اولی اند خود باید مراقب دومی باشند.

اگر کارشناسی از هو شدن ترسید، وظیفه خود در کمک به قضاوت عمومی را ترک کرد، انتخاب آگاهانه -که شرط مردمسالاری دینی است- آسیب می بیند.

اگر بزرگانی از مشاهیر در معرفی اصلح، ترس کامنت گذاران برداشته، وظیفه را خوب انجام ندادند، باز در واقع بینی، مردمسالاری دینی متضرر می شود !

مقصر ایندو قیّم مآبی فرزندخوانده ها هم می تواند باشد؛ نه حتماً محافظه کاری آنها.

جوانان انقلابی همانطور که از پروپاگاندای تخریبی قیّم مآبانه برخی جناح ها دورند، از فشار روانی بر مشاهیر جبهه انقلاب هم دورند.

همان طور که براساس انتفاع های خود و مجموعه شان تصمیم نمی گیرند، موقعیت کسی را هم بخاطر اظهار نظر یا سکوتش به مخاطره نمی اندازند!

جوانان انقلاب بهترین عناصر برای زمینه سازی انتخاب آگاهانه و التزام به همه جهات جمهوریت اند.

شاید ادامه یافت…

محسن قنبریان ۲۶خرداد۱۴۰۳

[۱] برای نمونه ر.ک: امام خمینی۶۲/۱۰/۱۳

[۲] همان

مردم سالاری دینیِ امام زمان(عج)!

حکومت آینده حضرت مهدی موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمىِ به تمام معناست.

 مردمی یعنی چه؟

یعنی متّکی به ایمانها و اراده‌ها و بازوان مردم است.

 امام زمان، “تنها” دنیا را پُر از عدل و داد نمیکند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و “با تکیه به آنهاست” که بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار میبخشد و یک حکومت صددرصد مردمی تشکیل میدهد؛

 اما این حکومت مردمی با حکومتهای مدّعی مردمی بودن و دموکراسی در دنیای امروز از زمین تا آسمان تفاوت دارد. آنچه امروز در دنیا اسم دموکراسی و مردم‌سالاری را روی آن گذاشته‌اند، همان دیکتاتوریهای قدیمی است که لباس جدید بر تن کرده است؛ یعنی دیکتاتوری گروهها. اگر رقابت هم وجود دارد، رقابت بین گروههاست و مردم در این میان هیچکاره‌اند…

مردم‌ سالاری امام زمان -یعنی مردم‌سالاری دینی- با این روش، به‌کلّی متفاوت است.

 (رهبر انقلاب اسلامی۸۱/۷/۳۰)

در چه صورت نظر خود را تغییر داده و رای می‌دهید؟

در آخرین نظرسنجی مرکز تحلیل اجتماعی «متا» با موضوع مشارکت در انتخابات مجلس، از افرادی که گفته‌اند در انتخابات مجلس پیش‌رو (احتمالا یا قطعا) شرکت نمی‌کنند، پرسیده شده است: «اگر بدانید رای دادن افرادی نظیر شما باعث می شود کسانی به مجلس راه یابند که می توانند هر یک از اقدامات زیر را انجام دهند، تا چه میزان احتمال دارد تصمیم خود را عوض کرده و در انتخابات مجلس پیش رو رای بدهید؟»

کاهش تبعیض‌های موجود علیه زنان و دفاع از حقوق آن‌ها، استیضاح مدیران و وزیران نالایق دولت فعلی و جلوگیری از افزایش تورم و گرانی مهم‌ترین مسائلی است که این افراد اعلام کرده اند می‌تواند تصمیم آن‌ها را درباره‌ی عدم مشارکت در انتخابات تغییر دهد.

بدیهی است که از نتایج فوق برداشت علیت نمیتوان کرد و فهم علل افزایش مشارکت در انتخابات، نیازمند مطالعات عمیق تر و بهره‌مندی از تحقیقات طولی است.

این پیمایش در دی‌ماه ۱۴۰۲ و با حجم نمونه ۱۵۰۰ نفر و به روش تلفنی و ملی برگزار شده است.

صدا و سیما/ الزامات انتخاباتی مردم‌سالاری دینی

بشنوید| برنامه تلویزیونی «جهان آرا»

موضوع: الزامات انتخاباتی مردم‌سالاری دینی

  • خلاصه انقلاب ما: خدا و مردم
  • شرکت در انتخابات یا مشارکت؟!
  • شورای نگهبان اعطای مدرک اجتهاد خبرگان را مثل فوق لیسانسی که دانشگاه برای کاندید مجلس داده، به نهاد حوزه بسپارد تا ۹۵درصد رد صلاحیت ها برعهده او و مضر به انتخابات نشود!
  • سهم بازنده ها در کاهش مشارکت؟ از موسوی و کروبی تا بدنه حزب اللهی در ۹۲ و ۹۶!
  • باز نبودن اصل۲۷ ، رای ندادن را برای یک سوم رای دهندگان هم ابزار اعتراض کرده!
  • مشارکت های غیر رسمی سیاسی (کمپین ها و…) در دنیا دارد مشارکت رسمی را تهدید می کند؛ چاره چیست؟!

صوت کامل گفت‌وگو با: حجت الاسلام والمسلمین محسن قنبریان

دوشنبه سی‌ام بهمن ۱۴۰۲

دانلود صوت «الزامات انتخاباتی مردم‌سالاری دینی» | “دانلود از پیوند کمکی

ادامه خواندن صدا و سیما/ الزامات انتخاباتی مردم‌سالاری دینی

مردم سالاری دینی، بدون اقتصاد مردمی نمی شود!

برای اینکه “مردم سالاری دینی” به “نخبه سالاری ریش دار” و “جمهوری اسلامی ایران”  به “حکومت انتصابی متدینان!” تقلیل داده شود، دو گام در سیاست و اقتصاد لازم است:

  1. زمینه مشارکت واقعی و حداکثری مردم _یعنی همه مردم_ در انتخابات فراهم نشود و بالتبع عصاره فضایل ملت در مجاری تصمیم ساز ننشیند!
  2. اقتصاد کلان از دولتِ نماینده ملت گرفته و به نهادهای انتصابی و شرکت های خصولتی ذیل آنها داده شود!

اینکه فرمودند: ستاد اجرایی که خصوصی نیست!؛ تتمه درخواستهای قبلی و قبل ترشان درباره تعدیل حضور اقتصادی نهادهای حاکمیتی است!

تازه، “خصوصی” هم حتما “مردمی” نیست و باز نخبه ثروت (با ریش یا بی ریش) است.

سیاستهای کلی اصل۴۴  از سوی رهبر انقلاب و قانون اجرایی آن در مجلس باید در کنار بخش خصوصی و حاکمیتی، ۲۵درصد اقتصاد کشور را برای مردمِ بدون سرمایه، اختصاص و برنامه ریزی می کرد که فرآیند آن بعد از حدود ۲۰سال از زبان رهبر انقلاب همین اخیراً این بود:

«آنجایی که توانستند مانع از حضور مردم در صحنه بشوند، دشمن پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همین‌جور است. ما سیاستهای اصل ۴۴ را ابلاغ کردیم، به فلان دولت مدام سفارش کردیم، گفتند بله، میکنیم، نمیکنیم، میکنیم، نمیکنیم؛ چند مورد کردند که از چند مورد، نصفش فاسد از آب درآمد! مشکل اقتصادی این‌جوری درست میشود دیگر.» (۱۹ دی۱۴۰۲)

حفاظت از مردم سالاری دینی و “جمهوریِ” اسلامی ایران، همزمان نگاه به “مردمی شدن اقتصاد” و “حداکثری ماندن مشارکت سیاسی مردم” را می خواهد.

محسن قنبریان

سخنرانی/ امامتِ امت!

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در رویداد ملی روایت فتح در مورخه ۲۳ اسفند ماه ۱۴۰۱ با عنوان «امامتِ امت!» منتشر می‌شود.

 

  • امامت امت، گام سوم مردم سالاری دینی و وعده تمدنی قرآن به مستضعفین(۵/قصص) و تحقق جامعه تراز اسلامی(۱۴۳/بقره) است.
  • گام اول: نقش مردم در تشکیل حکومت
    امام فرمود: تشکیل حکومت بستگی دارد به رای اکثریت مردم.
  • گام دوم: حکمرانی واقعی مردم در همه مسائل حکومت.
    رهبر انقلاب: مردم سالاری دینی یعنی بر اساس اسلام، سالار زندگی جامعه خود مردمند.
    – مثال عینی در اقتصاد و فرهنگ…
  • گام سوم: امامتِ امت
    امام خمینی در پیام ۱۲فروردین۵۸ از آن گفت: امامت امت و تحقق آیه ۵قصص
    – امامتِ امت: “خود امامی” و بی نیازی از ولیّ نیست؛ چنانچه امیرالمومنین کوفه را سرزنش می کرد: کَاَنَّ کُلَّاً مِنهُم اِمامُ نَفسِه!
    – یکی شدن با امام است؛ چنانچه امام خمینی می فرمود: همه ملت رهبرند، همه بیدار شده اند.
    – جامعه گوسفندان، امام نمی شود؛ حتما باید گام دوم را بگذراند و حتی خطا و تصحیح کند تا امام شود!
    – آنوقت “لتکونوا شهداء” می شود؛ الگوی ملتهای دیگر و شروع یک عصر تازه…

دریافت سخنرانی «امامتِ امت!» | “دریافت از پیوند کمکی

مردم سالاری دینی، از حقیقت تا تناقض!

مروری بر نظریات برخی کارشناسان مسائل دینی و علوم اجتماعی در رویداد حق تعیین سرنوشت

یوسفی اشکوری: وقتی در نهضت مشروطه، جمله‌یِ «برابری همه افراد در قانون» به عبارتِ «برابری همه افراد در برابر قانون دولتی» تبدیل شد، همان جا مشروطه شکست خورد.

با ترکیب مردم سالاری دینی مخالفم! چون اگر قرار است دین حاکم باشد، چرا حرف از مردم سالاری بزنیم؟ در این صورت آزادی، اختیار، دموکراسی و رای اساساً بی معناست.

عبدالعلی بازرگان: مسائلی از قبیلِ «حاکمیت ملت»، «آزادی اقلیت‌ها» و… مربوط به دوران حاضر است و در ۱۴۰۰ سال پیش نبوده، اما روح این مطالب و بها دادن به مردم در طول تاریخ، قابل اثبات است. برخی روایات بیانگر این است که پیامبر علی رغم تاکید بر شایستگی‌های امام علی، حکومت را حق مردم دانسته و امام علی را به تبعیت از خواست مردم امر کرده.

عبدالله محمدی: اسلام نه مانند لیبرال دموکراسی است که در آن خواست مردم، مشروعیتِ حکومت را ایجاد یا سلب کند، و نه مانند نظام‌های دیکتاتوری است که هیچ نقشی برای مردم قائل نباشد. اسلام، مشروعیت را به نصب الهی می‌داند، اما تا زمانی که مردم همراهی نکنند، تکویناً چنین امکانی نخواهد بود و روایاتی که در زمینه سازی مردم وجود دارند، چیزی فراتر از این نیست.

عمادالدین باقی: حق تعیین سرنوشت به عنوان یک اصل اساسی حقوق بشر در سنت دینی ما پیشینه دارد. روایت «الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم» (مردم بر جان و مال خویش سلطنت دارند) را نباید صرفاً مربوط به امور اقتصادی دانست و به همین جهت آیت الله منتظری در مباحث ولایت و حکمرانی مکرر از این قاعده استفاده می‌کند. البته اگر ولایت فقیه را صرفاً به نصب الهی دانستیم، با حق تعیین سرنوشت در تعارض خواهد بود، اما اگر آن را منوط به انتخاب مردم (نظریه نخب) بدانیم، تعارضی وجود نخواهد داشت.

پرویز امینی: دو رویکرد در فلسفه سیاسی وجود دارد. یک رویکرد این است که وقتی می‌خواهد حکمرانی مطلوب را تعریف کند، میگوید بستگی دارد چه شخصی عهده دار امر حکمرانی است. تئوریِ فیلسوف شاهِ افلاطون و تمامی افرادی که درباره مساله ولایت فقیه صحبت کردند، با این رویکرد بوده. اما رویکرد فلسفه سیاسی جدید، «چگونه حکومت کردن» است نه اینکه فقط چه کسی عهده دار حکمرانی است. به همین دلیل ما نیازمند تقریر تازه ای از مساله ولایت فقیه هستیم. مردم سالاری دینی هم مربوط به چگونگیِ حکمرانی است.

محسن قنبریان: حق تعیین سرنوشت از مستقلات عقلی است و عقل آن را برای انسان قائل می‌شود، اما با ولایت فقیه به عنوان حقی از سوی خدا، تعارضی ندارد. اگر مردم آزادانه، فقیه را انتخاب و با او بیعت کردند، ایده‌ی جمهوری اسلامی محقق شده ولی اگر مردم افراد فاقد صلاحیت را انتخاب کنند، یا فقیه بدون اراده و انتخاب مردم، حاکم شود، مخالف ایده مردم سالاری دینی خواهد بود.

با اشتراک در سایت مدرسه آزادفکری، به تمام درس‌گفتگوها (بیش از ۳۰۰ ساعت) دسترسی کامل پیدا کنید.

مردم‌سالاری دینی

امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر:
منحصراً توده مردم اند که: ستون دین(در تحقق اجتماعی اش) و جمعیت مسلمانان (همان جماعت و سواد اعظم) و ساز و برگ دربرابر دشمنان اند.
پس باید گوش طاعتت(صِغوُکَ) متوجه آنها و تمایلت به آنان باشد”(نامه ۵۳ نهج البلاغه).

اصغاء، گوش دادن با اطاعت است. فرمود: فَلیَکُن صِغوُکَ لَهُم!
این یک سند معتبر بر مردم سالاری دینی است.

امام خمینی فرمود: این ملت است که‏‎ ‎‏آمد شما را از این همه گرفتاریها بیرون آورد و آورد و با رأی خودش، مجلس درست‏‎ ‎‏کرد و جمهوری اسلامی را تنفیذ کرد و رئیس جمهور درست کرد و آنها هم دولت‏‎ ‎‏درست کردند. همۀ چیزهایی که ما داریم از این مردم است، خصوصاً از این مستضعفین.(۶۰/۸/۲۳)

سخنرانی/ مردم سالاری دینی، مصلحتی موقتی یا ضرورتی همیشگی؟!

دریافت سخنرانی «مردم سالاری دینی، مصلحتی موقتی یا ضرورتی همیشگی؟!» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن سخنرانی/ مردم سالاری دینی، مصلحتی موقتی یا ضرورتی همیشگی؟!