بایگانی برچسب: s

چرخه عدالتخواهی را ناقص نگذاریم!

عدالت‌خواهی یک چرخه و زنجیره دارد: پدیده و مصداق -> تولد مسأله -> تبیین اسلامی-بومی مساله ->راه حل خودی مساله.

هر مرحله از این چرخه، قواعد و “ضوابط عقلانی و اخلاقی” خاص خود را هم دارد که جداگانه باید بدان پرداخت.

زنجیره را با مثال کوچک و ساده توضیح می‌دهم:

  1. پدیده و مصداق:
    در دادگاه‌ها یا رسانه‌ها با نمونه‌هایی بر می‌خوریم که پولشویان و مفسدان اقتصادی کمک‌های عام المنفعه از ورزش تا مذهب کرده‌اند.
    اگر قواعد اخلاقی و حقوقی این کشف، درست انجام شده باشد؛ حالا باید “مساله” متولد شود. اگر چنین نشود، یک دسته افشاگری کور اتفاق افتاده که بهره سیاسیون می‌شود اما چرخه عدالت‌خواهی را عقیم گذاشته است. بهانه هم دست غیر عدالتخواهان می‌دهد که کل جریان عدالتخواهی را به “ناامید کردن مردم”، “رواج بی اعتمادی”، “سیاه نمایی”، “رواج بی اخلاقی و هتک و تخریب” و… متهم کنند و پشتوانه مردمی‌اش را بگیرند.
  2. تولد مساله
    از پدیده‌ها و مصادیق مثال قبل (ولو با اثبات اجمالی=یعنی قطعیت بعض موارد) اقلا دو مساله عامتر از باشگاه فلان و حوزه علمیه بهمان و هیات بیسار متولد می‌شود:
    – عدم شفافیت مالی
    – وجود کمک‌ها و نهادهای پوششی برای فساد یا مفسدان
    فعالان رسانه‌ای عدالتخواه باید صرفا پدیده‌نگار نباشند و تا “تنقیح مساله” را بیایند. و الا برخورد با مورد (چه با هجوم رسانه‌ای چه قضایی و دولتی) مشکلی را حل نمی‌کند. فردا روز از نو خواهد بود. نپرداختن به مساله، عدالتخواهی را غیر از عقیم شدن؛ بازیچه دست امنیتی‌ها و سیاسیون می‌کند که هربار برای یک تسویه حساب اسنادی دست برخی از آنان برسانند!
  3. تبیین اسلامی مساله
    خود مساله ممکن است مرز نداشته باشد و کشور مسلمان و کافر نشناسد (مثل عدم شفافیت مالی و آثار آن)؛ اما “تبیین مساله”، در “یک منظومه تفکری” صورت می‌گیرد و شرقی-غربی، اسلامی-غیر اسلامی دارد.
    برای مثال شفافیت بمعنای مصطلح معاصرش، “لازمه بازار آزاد” (سرمایه‌داری) و وفادار به آن است. یعنی سایر حلقه‌های متقدم و متاخر خود را در آن نظام فرا می‌خواند.
    بازار آزاد با “رقابت آزاد” و بدون رانت شروع میشود. دولت و حاکمیت را هم در این رقابت کنار می‌گذارد(لسه فر). لذا خاستگاه شفافیت در آنجا رقابت آزاد در قواعد بازار آزاد است.
    جداگانه می‌دانیم: هر محصولی با توجه به غایت خود، “صورت‌بندی” می‌شود. از اینرو شفافیت در نظام پولی و مالی دیگر ممکن است تفاوت‌های “خاستگاهی”، “ساختاری”، “غایتی”، “روشی”و… پیدا کند. شفافیت در مکتب اقتصادی اسلام باید تبیین و تحدید خود را از منظومه این مکتب بگیرد (که اینجا جای تفصیلش نیست).
    مساله ها هم باید تا مساله‌های بنیادین عدالت اقتصادی و عدل سیاسی دنبال شود؛ و الا بخاطر سطحی‌نگری، نخبگان خود را از دست می‌دهد و به جریانی ژورنال تنزل می‌کند.
  4. راه حل خودی
    هوشمندی عدالتخواهی، وقتی پدیده‌ها را به مساله کشاند و در “عقلانیت اسلامی-ایرانی” خود، تبیین و تمییزش کرد (یعنی از عناصر غیر مکتبی پیرایشش کرد) و بدنه اجتماعی لازم را هم با خود همراه کرد؛ باید به راه حل برسد.
    راه حل‌ها نیز خودی و غیر خودی دارند. البته گاه هم نیازمند “ابتکار” و خلق راه حل‌های خودی هستیم که از فرهنگمان ارتزاق کند.
    اگر به راه حل نرسیم؛ عدالتخواهی زود “متهم به ساختار شکنی”، چپ گروی یا صرفا نق زنی می‌شود.
    البته راه حل‌های اصیل، هرگز با “محافظه کاری” بر ساختارهای موجود، به دست نمی‌آید . گاهی لازم است عدالتخواهی با تحول‌خواهی گره بخورد و ساختارها و روش‌های نو ابداع کند.

دو مرحله آخر(سوم و چهارم) بیش از فعالان رسانه‌ای و میدانی می‌خواهد.

متاسفانه اینجا جای خالی مطهری‌ها و بهشتی‌ها بیشتر حس می‌شود.

برخی فقیهان و متفکران حوزه، اصلا عدالت مساله‌شان نیست و جز تیمن و تبرک بدان نمی‌پردازند!

برخی دیگر عدالت را چنان توسعه معنا داده و بالا می‌برند که دیگر کسر شان است به مساله‌های واقعی میدان(حتی کلان مساله‌های عدل سیاسی و اقتصادی: تقسیم عادلانه منابع کسب ثروت/و درآمدها) بپردازند! علیرغم آن اوج‌دهی به عدالت، درس خارج فقهشان مثل همه دروس سنتی خالی از هر مساله جدی میدان طرح می‌شود!

برخی مبلغان و خوش ذوق‌ها، اصرار دارند دائم “مفاهیمی بدیل” یا “موازی”، تبلیغ کنند! یکبار “ولایت”، یکبار “مطالبه‌گری”، یکبار “مواسات” و…

برخی دیگر از انجام نادرست مواردی در مرحله اول توسط برخی جوانان، رنجیده و انگار با کل عدالت و عدالتخواهی لج افتاده‌اند! والبته مقابلی‌هایشان هم همان می‌کنند!

این همه و غیر آن، جنبش عدالتخواهی را در مراحل سه و چهارش با گفتمان‌های رقیب(اسلام منهای فقاهت/ مارکسیسم، سوسیالیست) تنها گذاشته تا انحراف جوانان عدالتخواه را در دهه بعد بخاطر تحقق پیشگویی‌اش جشن بگیرد!

جنبش عدالتخواهی برای گفتمان غالب شدن(تعبیر حضرت آقا) نیازمند طی این مراحل با ضوابط عقلانی و اخلاقی‌اش هست. “لایک خور بالا” در مرحله اول، نشانه حمایت عمومی آگاهانه مردم از کل چرخه عدالتخواهی -چیزی که نمی‌شناسند- نیست! لاغری جنبش در مراحل آخر، باید توسط دلسوزان تدبیر شود تا “کاریکاتوری شدن” بهانه حذف و تخریبش نشود.

محسن قنبریان ۹۹/۶/۲۱

تقوای جامعه کم شد هم، عدالت بخواهید!

ارزش برهان تف!

حتی اگر سخت گیری‌ها بر کارگزاران آنها را به اردوگاه دشمن ببرد!

جایش مردم از اردوگاه انقلاب خارج نمیشوند!

مَثَل غلط تُف سر بالا

توأمان بودن ولایت با عدالت

  • نظم داخلی و خارجی ولایت، عدالت و قسط است
  • مادر عدالت‌ها ، عدل سیاسی و ولایت است/ فصل الخطاب عملی در افعال عدالتخواهانه هم ولایت است.
  • اما در عدالتخواهی فقط ولیّ، سخنگو و بقیه شارح نیستند!

تعریف ناظر به میدانِ عدالت، در فرهنگ اسلامی

  • دو قسم عدالت خواهی
  • با مثالهای عینی در جمهوری اسلامی ایران

 

 

دریافت صوت «تعریف ناظر به میدانِ عدالت، در فرهنگ اسلامی» | “دریافت از پیوند کمکی

یادداشت‌های عدالت‌خواهانه

باز در این ایام بحث بین ولایت‌گرایان و عدالت‌خواهان در فضای مجازی افتاده است. حجت الاسلام قنبریان در نوبت‌های متعدد به زوایایی از این بحث پرداخته است که در این فهرست قابل جستجوست:

فهرستی از برخی یادداشت‌های عدالت‌خواهانه

۷سین سفره ی کوچک عدالت!

  1. آیادر هیاهوی شوهای تلویزیونی و لپ لپ های بی مزه اش،خبر نتیجه جلسات مکرر شورای عالی کار درباره دستمزد کارگران برای سال ۹۸به گوش ات خورد:۱/۵۲۲هزارتومان؟!
    آیا می دانی جمعیت اینها چقدر است؟۱۳/۷میلیون کارگر که ۱۱میلیون آنها قرار داد موقت دارند! تقریبا حدود نیمی ازخانوارهای ایرانی!
    در این خبر چشمت کلمه ی”حداقل” دستمزد را نگیرد.۲۰٪کارگران قرارداد سفید امضاء دارند که ممکن است از این اقل هم محروم باشند! به رشد زیاداعتراضات کارگری سال ۹۶و۹۷ نگاه کن که ۵تا ۱۰ماه همین حداقل را هم نگرفته اند!
  2. تفاوت دستمزد را با اصناف دیگر -مثلاپزشکان-می دانی؟
    سقف حقوق پزشکان بیماستانی ۶۰میلیونی تصویب شد که تازه مورد شکایت پزشکان به دیوان عدالت واقع شد!
    تازه این کارانه شان در بیمارستان دولتی است ودستمزدشان در مطب و بیمارستان خصوصی هم جای خود دارد!؟ به نظرت تفاوت اقلا ۶۰،۷۰برابری، عدالت است؟(البته در آن کارانه بین خود پزشکان هم تبعیض هست!)
  3. می دانی روندتصویب دستمزد چنین اصناف غیر دولتی چگونه است؟!
    دستمزد کارگری با چانه زنی نمایندگان کارگری با نماینده کارفرمایان و نماینده دولت تصویب می شود؛که اینبار در آخرین جلسه ۸ساعته،رقم ۱/۵۲۲ هزار تصویب شد! اما تعیین تعرفه وحق ویزیت پزشکان را سازمان نظام پزشکی(از پزشکان)،نماینده وزارت بهداشت(پزشک)و نماینده سازمان بیمه گر تصویب می کنند.
    -آیا گرفتن حقوق خود از کارفرمایانی -که با کمترین اعتراض ماه بعد قرارداد را تمدید نمی کنند-قابل مقایسه با رایزنی پزشکان باهم برای تعیین دستمزد خود است؟! کسی پرسیده چرا در جلسه تعرفه پزشکان صاحب کاران (نمایندگان بیماران یا انجمن های حمایت از بیماران)حضور ندارند و به بیمه گران بسنده شده است؟!
  4. در سالهای گذشته خبر زندان و حتی شلاق خوردن کارگرانی برای تجمع و مطالبه همین اقل حقوق معوقه را شاید شنیده باشید (مثل کارگران معدن آق دره و…)
    -آیا تا حالاخبری از شلاق خوردن پزشکی که بخاطر حاضر نشدن بربستر مریض موجب مرگ یا وخامت حال او شده یاغیراز حقوق ،زیرمیزی های هنگفت گرفته راشنیده اید؟!آیا هرپزشک به موظفی ۱۵تا۲۰دقیقه معاینه بیمار عمل می کند؟!
    پزشک در این یادداشت یک مثال برای درک تبعیض اقتصادی و قضایی و سیاسی درباره کارگر است والا در اصناف دیگر هم مثال کم نیست!
  5. تا وقتی جامعه عدالت خواه و جوانان انقلابی تفاوت حقوق و مزایای مادی(تأکید می کنم مادی)کارگر با پزشک و مهندس را تبعیض نمی داند و پشت نیمکت نشستن و سواد را مرجح مزایای مادیِ بیشتر نسبت به بیل زدن و عرق ریختن در شرایط سخت می داند؛برای این بی عدالتی درتوزیع درآمدکاری نمی کند و مهمترین مسأله شان برای عدالت درحد ویلا وساعت مچی یک وزیر وسفیر زاده می ماند!
    -می دانید متفکر انقلاب اسلامی، استاد مطهری این تفاوت را “بی دلیل” و”ظالمانه”می خواند! ایشان هم قبول داشتند که کارهایی که نبوغ وابتکار داشته ومغزی و فکری اند،سطح عالی کارند؛اما امتیاز این کارها به همان افتخاری است که نصیب صاحب آنها می گردد و کار بدنی و سخت،مجازاتش همان سختی و بدنی بودنش است دیگر نباید مزد ومزایای مادیِ کارگر کمتر باشد؛ بخصوص که او رکن اساسی اجتماع است وهمه به کار او محتاجند و ارزش هر کار به مفید بودن آن است(ر.ک:مجموعه آثار ج۲۰ص۴۹۹)اصلا سر آن مشهورات نه حتما درست کسی فکر می کند؟
  6. بالاتراینکه: در فقه اسلامی تشخیص و درمان از سوی پزشک -به شرطی که بر او واجب عینی تعیینی باشد-بر او واجب است.مثلا در بیمارستانی که پزشک، مأمور به خدمت است و جز او برای طبابت در آن تایم نیست،درمان بیمار بر او واجب است.از سوی دیگر “اجرت”(مزد)گرفتن بر اینگونه واجبات حرام است! (ر.ک:مکاسب محرمه شیخ انصاری ج۲ص۱۴۱).پس پزشک اساسا نمی تواند”اجرت”بگیرد و برای امرار معاش باید از بیت المال”ارتزاق” کند.
    -آیا می دانید فرق “اجرت”با “ارتزاق”چیست؟ارتزاق،تأمین کفاف زندگی او- متناسب با شأن-از سوی بیت المال(بودجه عمومی)است که عادتا کمتر از ۶۰میلیون است.اما اجرت، متعلق عقد اجاره است و به تراضی طرفین است.نیازوبلکه اضطرار مریض و کمبود امکانات پزشکی و درمانی می تواند نرخ اجرت پزشک را به ویزیت ۴۰تا ۱۲۰هزار تومانی و بیشتر برساند و
    روزی چند میلیون عاید او کند!
  7. جالب اینکه کارگر،”اجیر”است وباید به او اجرت دهند.
    -آیا نرخ اجرت المثل کارگر را در کشورهای پیرامون خود می دانید؟
    دستمزد مصوّب سال۹۸ کارگران با احتساب دلار ۱۳هزار تومان میشود ماهی ۱۱۵دلار! اما اجرت کارگران در عراق ۲۹۰ دلار،ترکیه۴۷۵، عربستان۸۰۰دلار و… است!
    ظاهرا به حسب برخی محاسبات دستمزد کارگران در ایران از زمره پایین ترین ها در دنیا است!
    درحالیکه دستمزدپزشکی حتی اگر با اجرت المثل حساب کنیم،در ایران اقلا از متوسط آسیا بالاتر است!

محسن قنبریان
۹۷/۱۲/۲۸

پ.ن: باور کنید زیاد تلاش میکنم در فصل سفره و سبزه و هم دعا و رجب، از اینها بنویسم اما آیا ۱/۵۰۰ هزار اجازه سفره هفت سین و خرید شب عید می دهد؟ آیا این ۱۳میلیون، توانی برای درک فضیلت روزه رجب یا حتی مجالی برای خواندن یک “یامن ارجوه” پیدا می کنند؟!
قال امیرالمومنین(ع):العدل حیاه الاحکام.(غررالحکم)

-مطالب مرتبط:

شهید مطهری هم کمونیست بود؟!

عدالت در بیانیه گام دوم