بایگانی برچسب: s
عفو معیاری و معیارِ عفو
جستاری در:
- – نسبت پشتوانه اکثریِ مردمی و بروز چهره رحمانی تر از حکومت!
- – نسبت معکوس تبیین و باتوم!
- – نسبت مستقیم کمیت و کیفیت عفو مجرمان امنیتی با قدرت و با ظفر (پیروزی)
یادداشتی تحلیلی از حجت الاسلام محسن قنبریان
اگر پسندیدید با دیگران به اشتراک بگذارید
دریافت فایل «عفو معیاری و معیارِ عفو»
رسانه جای رسانا را در تبیین نمیگیرد!
![]() |
![]() |
(قبل از خواندن یادداشت سخنان رهبر انقلاب در ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ را بخوانید)
در فاصله دو روز دو اتفاق مهم در حسینیه امام خمینی افتاد:
- نمایشگاه توانمندی های صنعتی(۱۱/۸)
- دیدار کارآفرینان بخش خصوصی(۱۱/۱۰)
نمونه توانمندی های صنعتی وقتی می آید در حسینیه مقام اول کشور خیمه می زند، ضریب رسانه ای مضاعف می گیرد؛ لکن آیا موجب تبیین میشود؟!
پاسخ در دیدار ۱۱/۱۰ است!:
“یک ایده دانش بنیان”، تا “تولید”، تا “تجاری شدن” و “ایجاد اشتغال” و “رشد اقتصادی” کردن و تا به “توزیع و مصرف” مردم رسیدن ، یک زنجیره است.
اگر همه این زنجیره خوب متصل شود، مردم رسانای پیشرفت علمی و رشد اقتصادی می شوند.
چون: جوان مردم ایده پردازی اش کرده/ سرمایه مردم تجاری اش کرده/ جوانان مردم در خطوط تولید آن شاغل شده اند/ محصول با کیفیت و ارزان به عموم عرضه شده/ و مورد مصرف مردم و صادرات واقع شده است. اینجا خود مردم رسانای پیشرفت با علم وجدانی می شوند.
اما اگر زنجیره یاد شده بریده و ابتر شد؛ بخشهای عمده آن -به تعبیر رهبری- یک دهه تعطیل شد؛ هر چقدر رسانه سر چند جزء آن(مثلا پیشرفت علمی) مانور دهد؛ مردم با وجودی که می بینند، تبیین پیشرفت صورت نمی گیرد!
اگر در این زنجیره ظرفیت خط تولید و اشتغال، بخاطر مشکلات مجوزهای کسب و کار (که رهبری حدود ۱۰مانع موجودش را شمردند) حل نشود؛ جوان مردم ناچار به مهاجرت و -به تعبیر رهبری- موجب سرافکندگی برای ما شود؛ پیشرفت، رسانا نمی شود و رسانه نمی تواند چیزی را جبران کند!
بیفزایید: اگر کیفیت کالای تولیدی یا قیمت نهایی اش (بورسی و دلالی و…) برای مصرف کننده نامطلوب باشد؛ مردم رسانای پیشرفت نمیشوند و در جنگ رسانه ها جانب رسانه تبیین را نمی گیرند!
بیافزایم: حتی اگر همه مشکلات بنگاه های بخش خصوصی -که در دیدار گفته شد- حل شود و رشد اقتصادی مطلوب هم حاصل شود اما ۲۰ثانیه آخر سخنان رهبری -مثل ۱۷سال گذشته- محقق نشود؛ باز تحقق رشد اقتصادی ۸درصدی(!) الزاما حال عموم مردم را خوب نمی کند بلکه میتواند بخاطر پیشرفت نامتوازن و بی عدالتی، انباشت منابع و ثروت در دست عده ای محدود رقم بخورد و ۵ طبقه پایین جامعه هیچ احساسی از این پیشرفت و رشد اقتصادی واقعی نداشته باشند؛ بلکه حتی حامل نارضایتی و اعتراض باشند!
آن ۲۰ثانیه این بود: “تعاونی های تولید می توانند یکی از گره گشاترین کارها برای اشتغال و بخصوص برای ایجاد عدالت اقتصادی در مجموعه کشور باشند”!
یعنی همان بند ب سیاستهای اصل۴۴ که بخاطر عدم اجرا در ۱۷سال گذشته، واگذاری ها و نمای واقعی این سیاستها را معوج و کاریکاتوری کرده است!
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۱/۱۱
و باز درها بر همان پاشنهها میچرخد!
دو روز از فرمایشات مهم حضرت آقا درباره زنان و خانواده میگذرد و تقریباً نتیجهاش در رشد همگرایی جامعه حزبالهی تا جایی که برای بنده مشهود است، تقریباً هیچ است!
همه کسانی که از قبل موضعی دارند، جملاتی از حضرت آقا را گزینش کردهاند و بر درستی دیدگاه خود با تأکید بر «فصل الخطاب بودن کلام رهبری» اصرار میورزند!
تقریباً گفتگویی شکل نمیگیرد و رفت و برگشتها، بیشتر شبیه «بیانیههای سیاسی پی در پی» است تا «گفت و شنودی فرهنگی»!
کسی را ندیدهام که با فرمایشات حضرت آقا تکان قابل توجهی خورده باشد، کأنه آنچه در پوشش گفتگو انجام میدهیم را بیشتر ابزاری برای ابراز و تحمیل دیدگاه خود میدانیم، تا مجالی برای تأمل و شنیدن و آموختن!
ایده گفتمان انقلاب اسلامی در برخورد با حجاب را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد؛
این ایده مرزهای روشنی با جریان توسعهخواه، مدیران التقاطی و جریان تحجر دینی دارد و در ذیل انگاره پیشرفت قابل صورتبندی است:
بیتردید اهمال نسبت به بیحجابی، اشتباهی جبرانناپذیر است.
هیچ توجیهی در به تعویق انداختن توجه و حساسیت نسبت به مقوله حجاب، پذیرفتنی نیست.
باید حاکمیت در مسئله حجاب، مورد مطالبه و امر به معروف ونهی از منکر قرار گیرد.
در برخورد با پدیده بیحجابی، «تمرکز بر برخورد انتظامی و قضایی» ایدهای متحجرانه است.
مهمترین عامل رشد بیحجابی، تحقق پروتکلهای ایده توسعه غربی در کشور، توسط جریان مدیران التقاطی و در میانهی چُرت خرگوشی جریان متحجر است.
برخورد انتظامی و قضایی با بیحجابی حتما باید در جای خود مورد تأکید قرار گیرد.
امر به معروف و نهی از منکر درباره حجاب، نباید منجر به نفرت آفرینی و برچسب زنی ضد انقلابی و ضد دینی به بیحجابان شود.
ایده گفتمان انقلاب اسلامی درباره بیحجابی را میتوان در میان این سلب و ایجابها بهتر فهم کرد:
- در این ایده، اینگونه نیست که بیحجابی را باید پذیرفت و با آن کوتاه آمد؛ هرگز!
بلکه بدان معناست که در برخورد با بیحجاب، نباید نقطه برخورد را فقط نکته آشکار و هویدای آن در خیابان قرار داد. - در این ایده، اینگونه نیست که بیحجابی اهمیت ندارد و باید مواجهه با آن را به بعد موکول کرد؛ هرگز!
بلکه بدان معناست که ما با مجموعهای از منکرها مواجه هستیم که بنا به فرمایش رهبری مسئله بیحجابی به صورت مستقیم در رأس آنها نیست. از امروز باید مبارزه با بیحجابی را با شدت و حدّت ادامه دهیم، ولی در ضمن یک منظومه و نظام امربه معروفها و نهی از منکرها که در آنها رعایت اولویتها شده باشد. بیحجابی، پیوست فرهنگی فرآیند توسعه مدرن است که متأسفانه آگاهی و به تبع آن، حساسیتِ جریان دینی به علت وجود سه دیگری گفتمان انقلاب اسلامی (جریان غربگرایی، مدیران التقاطی و تحجر دینی) درباره آن کم است. - در این ایده، اینگونه نیست که حاکمیت، وظیفهای در قبال بیحجاب ندارد؛ هرگز!
بلکه بدان معناست که از حاکمیت باید مطالبه حساسیت به مقوله حجاب داشته باشیم و از او بخواهیم که از یک بام و دو هوای خواستن و نخواستن رشد فرهنگی و از جمله حجاب بیرون بیاید. باید به او بفهمانیم که مطالبه ما فقط بر روی برخورد انتظامی و قضایی با حجاب نیست، بلکه حاکمیت باید در وهلهی اول، همه تصمیمات غلطش را در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که بر مقوله «فرهنگ اسلامی ـ ایرانی» و از جمله «حجاب زنان» تأثیرات منفی میگذارد، متوقف کندو از دوگانه «سیاستزدگی در شعار» و «سیاستزدایی در عمل» دست بردارد که نتیجه آن چیزی نبوده است تاکنون جز «هویتزدایی انقلابی»؛ و البته به میزان شدت و جدیتش در این کار، برخورد انتظامی و قضایی را در دستور خود قرار دهد. (تقدم دولتسازی بر جامعهسازی) - در این ایده، اینگونه نیست که باید امر به معروف زبانی و همگانی را از دستور کار خارج کرد؛ هرگز!
بلکه بدان معناست که در برخورد با بیحجابی، خط قرمز امر به معروف و نهی از منکر عمومی این است که نباید «نفرتآفرینی» کند و دلها را از هم دورتر نماید؛ نباید با برچسب «ضد انقلابی» و «ضد دینی» همراه باشد؛ نباید به گسست اجتماعی بینجامد؛ نباید اولویتها نادیده انگاشته شود؛ باید از منظر برادری و رحمت باشد؛ باید دلسوزانه و متعهدانه باشد؛ باید به دور از عصبانیت و خشم باشد. باید متوجه بود که مقوله بیحجابی هرچه باشد، بیش از هرچیز درمانش منوط بر «هویتزایی انقلابی»است که هم میتواند حاوی عنصر جهت است و هم امکان کنش و تأثیر اجتماعی را فراهم میکند و هم بستری است برای رشد عقلانیت و آگاهی….
خدا را شکر که هستی!
صدا (سرود دختران بالغ)، رنگ (روسری و حجاب برخی بانوان حاضر) و مهمتر سخنان حکیمانه، همه پیام بود؛ برای دو جانبِ افراطی و تفریطی نسبت به گفتمان اصیل انقلاب اسلامی:
ضرورت شرعی خواندن حجاب، ناظر به نواندیشانی بود که از رد الزام تا انکار اصل وجوب و حجاب عرفی رفته اند. به سیاسیونی که اهمیت حجاب را دست چندم کرده اند، هم بود.
دختر خود خواندنِ کم حجاب و رد اتهام بی دینی و ضد انقلابی، خط روشنی مقابل جریان دیگر است که بیشتر از خشونت رفتاری، دچار درشت گویی زبانی درباره اینان است. یکبار شریک مفسدان اقتصادی خطاب می کند و یکبار برانداز!
جالب اینکه فرمودی قبلا به علماء دراینباره تذکر هم داده ای!
بخصوص این جمله پدرانه بسیار دلکش بود که: “من حسرت می خورم به آنجور اشک ریختن. می گویم ای کاش من می توانستم اینجور مثل این زن جوان اشک بریزم اینرا چطور میشود متهمش کرد؟”
فن آوری اجتماعیِ تصحیح حجاب، عمده اش با تأثیر و تأثر متقابل مردم بر هم انجام می شود و اندکی از برخورد با ناهنجاری ها، گردن حکومت می افتد. این تأثیر و تأثر متقابل جز با این نگاه حاصل نمیشود. باید محجبه و متشرع در بد حجاب هم فضیلتی قائل باشد و حتی امر و نهی او بر خود را بپذیرد تا زمینه اثر گذاری بر او هم فراهم شود. بی دین و برانداز دیدن بد حجاب، قفل کردن این فن آوری اجتماعی و رفتن به سمت برخورد صرفاً خشن است! (دقت کنید)
خدارا شکر که از نسل مطهری و بهشتی تو برای ما ماندی!
محسن قنبریان
سبک رهبر انقلاب در جمع کردن فتنه خیابانی
![]() |
![]() |
![]() |
|
فتنه۸۸ هم حمایت بیگانه و سازماندهی رسانه معاند را داشت و هم در تجمعات، تخریب اموال و حتی سلاح (سرد و گرم) کشیدن و درگیری داشت.
آیت الله خامنه ای چه کرد؟!
- تبیین و تبیین و… و تدبیر[۱]؛ تا جمعیت خیابان ریزش کرد!
- التجاء مکرر به خداوند و توسل فراوان و نماز استغاثه که خونی ریخته نشود!
- فرمانده سپاه تهران -آشنا به سبک ایشان- “جای مجوّز” از شورای امنیت ملی “دستور منعِ شلیک” برای نیروهایش می گیرد!
به نیروهای تحت امرش می گوید: امروز دفاع از ولایت با کشته شدن ماست؛ نکند کسی را بکشید! هیچ گلوله ای نباید داشته باشید! (دو ویدئو درباره سردار شهید همدانی) - صدنفر از دستگیر شدگان هتاکی عاشورای۸۸، متهم به تخریب و تعرض های آن روز به تکیه های عزای اباعبدالله هم بودند اما وقتی مجرم از غیر مجرم (حاضر در صحنه و احیانا همراه با مجرمین) قابل تفکیک نبود، دستور دادند: اگر قابل تفکیک نیست و احتمال یک نفر بی گناه هست، همه را آزاد کنند! (ویدئو سعید جلیلی)
- پس از ریزش جمعیت و عِده و عُده آنها، با وجودی که تریبونهای حزب اللهی محاکمه و اعدام سران فتنه را بعنوان باغی، مطالبه می کرد؛ نزدیک به سیره حضرت امیر(ع) با همسر پیامبر(ص) در جمل را رضایت داد: حصر خانگی و محدودیت اجتماعی[۲]!
اغتشاشات ۱۴۰۱ “از حیثِ” حمایت بیگانه و سازماندهی رسانه های معاند و فساد و تخریب اموال و کشیدن سلاح، به ۸۸ شبیه بود بعلاوه ی جنایاتی بی سابقه از شکنجه و کشتن بسیجی و حافظ امنیت به شکل دسته جمعی! - رهبر انقلاب، باز “حاضر و مجرم” را یک کاسه نکرد؛ بلکه حتی همه آنها که در خیابان فساد و تخریب کردند را هم برایشان یک حکم نکرد!:
الف) جوانان و نوجوانانی که فلان برنامه اینترنتی اینها را به خیابان می کشاند، هیجانی و احساساتی می کند.
مشکلشان را با یک تنبیهی می شود حل کرد! یعنی هدایتشان کرد و تفهیم کرد که اشتباه می کنند.
ب) بازمانده های عناصر ضربت خورده چهل سال گذشته، منافقین، تجزیه طلبها و…
(اینجا هم باز) قوه قضاییه بایستی به میزان مشارکتشان در تخریب و ضربه ی به امنیت، محاکمه کند و برایشان مجازات تعیین کند!(۱۴۰۱/۷/۱۱)
ج) جنایت کارهایی که با شکنجه آدم کشتند (مثل ماجرای آرمان عزیز و شهید عجمیان و…)
اینها را هرکس ثابت شود همکاری داشته با این جنایت ها، بدون تردید مجازات خواهد شد!(۱۴۰۱/۸/۱۱)
این سبک، چه به “حکم اولی شرعی”، چه “حکم ثانوی حکومتی” بوده باشد؛ تراز تر برای جمهوری اسلامی و وضعیت میدان است. واضح است دو دیگریِ افراط و تفریط از این سبک هرکدام پیامدهای زیان بار خود را همراه دارد.
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۰/۹
[۱] در اینباره کتاب فتنه تغلب و مستند من مدیر جلسه ام را ببینید.
[۲] عایشه بعد از جنگ جمل چه شد؟/ حصر خانگی عایشه توسط امیرالمومنین

به همه عزیزانی که ایران و انقلاب را دوست دارند/ بخصوص به آنهایی که ولایت امر در غیبت را از دینداریشان کنار نگذاشتهاند:
شاید مثل بنده از دستگاههای امنیتی و قضایی در رعایت آرمانها و استانداردهای انقلاب اسلامی گلایهها داشته باشید؛ اما در ماجراها و شرایط حساس اخیر دستور صریح رهبرانقلاب اسلامی این است که همه در کنار آنها ید واحد شویم!
یدِ واحده و وظایفش را اینگونه میفهمم:
- پشتیبانی همگانی از حافظان امنیت و قوه قضائیه برای مقابله قاطع و خردمندانه با سررشته فاجعه آفرینیها و عوامل خائن همسو با دشمن.
- خنثی کردن توطئه دشمن برای اِعمال خشونت حداکثریِ بهانهساز یا تسامح زمینهسازِ زنجیره آشوب از سوی نظام، با حضور باشکوه همگانی در راهپیمایی و تجمعات انقلابی مثل همیشه، برای جمع کردن اغتشاشات خیابانی.
- حضور متین و حداکثری دانشجویان اصیل مقابل دانشجو نمایانی که به مقدسات بیاحترامی میکنند؛ با شعارها و نمادها و ابتکاراتی که آنها را منفعل یا ماخوذ به حیا کند.
- حضور تبلیغی فعالان انقلاب برای ید واحد کردن همه عناصر، مقابل دشمن و عناصر خائن در دانشگاه و مدرسه و محلات.
- جدا کردن جاهل و غافل از عوامل خائن با خنثی کردن شک و شبههها -بخصوص در ید واحد شدن ملت- توسط فعالان عرصه فکر و تبلیغ.
قبل از اینکه دیر شود، موعظه الهی را گوش کنیم: ان تقوموا لله!
محسن قنبریان/ جمعه/۶ آبان ۱۴۰۱

رهبری برای ایران!
تا همه ایران را، با وحدت ملی و انسجام درونی لحاظ نکنی، مقابله با طرح و توطئه دشمن خارجی ممکن نمیشود.
۴جمله راهبردی دیروز رهبر انقلاب در این مهم:
- “خیلی از این کسانی که حجاب کاملی هم ندارند جزو هواداران جدی نظام جمهوری اسلامی هستند. شما می بینید در مراسم مذهبی، در مراسم انقلابی اینها شرکت می کنند”.
- “#جامعه_ورزشی ما جامعه سالمی است. جامعه هنری ماهم جامعه سالمی است (موضع گیری برخی چهره های ورزشی و هنری اهمیتی ندارد) جامعه هنری و ورزشی ما با اینگونه حرکتها با این رفتارهای دشمن شاد کن آلوده نخواهد شد”
- “قوم کُرد یکی از پیشرفته ترین اقوام ایرانی اند علاقه مند به میهنشان، علاقه مند به اسلام شان، علاقه مند به نظام اسلامی شان”
- “من در میان قوم بلوچ زندگی کرده ام جزو اقوام وفادارعمیق به انقلاب اسلامی و به جمهوری اسلامی اند”
حتی موضع خواهی و جبران خواهی ایشان از خواص سیاسی و مذهبی ای که در بیانیه دادن و اظهارنظر عجله کردند مودبانه و اخلاقی بود: “حالا ناشی از دلسوزی -دلشان سوخت- بدون تحقیق اطلاعیه دادند، حرف زدند…”
با این راهبرد ۴وجهی منطبق بر شرایط کنونی میشود یک ایران را مقابل “هرزه خواهی اقلی” و “تجزیه طلبی اقلیتی” آورد.
دوستداران و مریدان رهبری بیش از دیگران باید این دید نسجام بخش را پاس دارند. “دوگانه های تعاندیِ بی جا”، “برچسب زنی های نابجا یا بدموقع” نسازند. نزاع جدیدی که ذره ای شدن جبهه حق را موجب شود را همراهی نکنند.
محسن قنبریان
نمازی برای جامعه!
دغدغه مندان ظرفیت های مردمی و نهضتی جمهوری اسلامی را دعوت می کنیم این یادداشت کوتاه را بخوانند.
قرآن جامعه اسلامی را دارای «امر جامع» میشمارد(۶۲/نور)
یک روز در هفته(آدینه) «صلاه جامعه» قرار داده است تا به «امر جامع» بپردازند. روزش را هم جمعه (روز جمع شدن) نام نهاده است. مختصاتش را در متن زندگی مردم قرار داده است. آیهاش در قرآن آن را بین یک نفی و اثبات قرار دادهاست: رها کردن کسبوکار/ رفتن دنبال کسبوکار و معیشت: «اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع: هر وقت در روز جمعه برای نماز دعوت شدید (اذان گفتند) به طرف ذکر خدا بشتابید و کسبوکار را رها کنید» /« فاذا قضیت الصلاه فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله: نماز که تمام شد در منطقه زندگیتان منتشر و از فضل پروردگار (در معیشت و کسبوکار) طلب کنید».
این مهندسی و تعبیه حکیمانه یعنی نماز جمعه در متن معیشت و زندگی مردم باشد تا تمثالی از رابطه دنیا و آخرت، معیشت و معنویت این دین باشد.
از قضا تنها نمازی است که دو سخنرانی (خطبه) جزء نماز و رکن واجب آن است. خطبهها باید در خدمت آن مقصد قرار گیرد. اگر این نماز با این مختصات و این ظرفیت در متن بماند البته «قلب فرهنگی هر شهر» میشود.
از برکات انقلاب اسلامی احیای این نماز بود.
رهبر انقلاب در ضمن خاطرهای از ملاقات ائمه جمعه با امام(ره) میفرماید: «در بعضی از شهرها حکّام یک نفر را معین میکردند و میگذاشتند. امامجمعه، منصوب آن حکومتهای طاغوت بود. مردم هم نمیرفتند و اعتنا هم نمیکردند. آن نماز جمعهای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد برای مردم جذاب نیست و مردم هم نمیرفتند (به امام) گفتم ما در سالهای متمادی محروم بودیم از نمازجمعه و شما نمازجمعه را به ما دادید، به ملت ایران دادید واقعاً نعمت بزرگی است»(۹۴/۱۰/۱۴)
با انقلاب اسلامی نماز جمعه سه میلیون نفری در تهران تشکیل شد.
سوال اساسی این است که چگونه باوجود اینکه حکومت اسلامی است و ائمه جمعه منصوب ولیفقیه عادل _نه حکومت طاغوت_ اند باز حضور مردم کاهش یافته است؟!
این یک حقیقت غیرقابلانکار است که نمازجمعه در جمهوری اسلامی شکوه اولیه را ندارد و حتی از سایر مراسمات مذهبی عقب ماندهاست.
به حسب پیمایش ایسپا (سال۸۹) شرکت در نماز جمعه از نماز جماعت هم عقبافتاده و به ۱۰درصد رسیده است؛ درحالیکه شرکت در مجالس روضهخوانی و زیارت کردن اماکن مقدس روند افزایشی داشته و به حدود ۷۵ درصد رسیدهاست!
از اینجا معلوم میشود جامعه بیدین نشده که نماز جمعه خلوت شدهاست؛ بلکه این نمازجمعه است که نتوانسته حتی مخاطب مذهبی هیئتها و تکایا را جذب کند یا نگه دارد!
واکاوی همه علل این پدیده، پیچیدگی خاص خود را دارد از همه اعراض و لوازم که بگذریم، ذات و گوهر نمازجمعه _که همان دو خطبه است_ نقش بسیار مهمی در این مسئله دارد. بهخاطر پذیرش بیشتر از سوی این نهاد و نکاتی را به کمک کلمات رهبر انقلاب میشمارم:
- نهادینه کردن گفتمان های ضروری
نمازجمعه نه در زبان مصالح عموم مردم بودن، که حتی در نهادینه کردن گفتمانها اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی توفیق روزافزون نداشته است!
رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه (۹۸/۴/۲۵) نماز جمعه را «ظرفیتی برای نهادینه کردن عالیترین و دشوارترین گفتمانها در موضوعات اصلی و ضروری کشور» میخواند.
در جای دیگر صریحا حرف نوی جمهوری اسلامی را چنین بیان میکنند: «جمهوری اسلامی حرف نویی دارد این حرف نو عبارت است از: مردم و ارزشهای الهی؛ این دوتا باید با هم توأم بشوند».(۹۰/۱۰/۷)
مردمسالاری دینی مفهومی پرتکرار در سخنان ایشان است و حتی بیشاز حضور پای صندوق رای است به تعبیر ایشان:
«مردمسالاری یعنی بر اساس دین و براساس اسلام، سالار زندگی جامعه خود مردماند»(۹۵/۹/۳)
آیا خطبههای نمازجمعه مبیّن و محقق این سطح از مردمسالاری بودهاست؟!
خطبههای رهبر انقلاب درباره آزادی و شعبههای آن (آزادی بیان، عقیده و…) یک کتاب مستقل (آزادی یعنی آزادی) شدهاست.
آیا در خطبههای شهرهای بزرگ و خطبای معروف به این تناسب از آزادی و عدالت هم خطبه هست؟!
قابل انکار نیست که آنقدر که در خطبهها از احکام و ارزشهای الهی (حجاب، اطاعت، استکبارستیزی و…) گفته میشود از مردم، مردمسالاری، آزادی و حقوق آنها گفته نمیشود. آن حجم خطبه از آزادی، جمهوریت و عدالت که در دهه۶۰ بود، کمتر شنیده میشود.
حرف نوی جمهوری اسلامی توأم بودن و جدا نشدن این حقوق مردم با آن تکالیف و ارزشهای الهی است.
برداشت امام عزیز از جمهوریت و آزادی، آنها را یکی از ارزشهای الهی کرد؛ از آنسو همه ارزشها و احکام الهی هم با همراه شدن جمهور مردم برپا میشود. «انما عمادالدین …العامه من الامه: تنها ستون برپاکنندهی دین، جمهور از امت اند» (نامه۵۳نهج البلاغه)
نمازجمعه قطعا تریبون و جایگاهی برای این توأمانی است.
هرچقدر از سالاریِ مردم در زندگی اجتماعی کاسته شود، در همراهی آنها در ارزشها و احکام خواندهشده، کاسته میشود. - توصیه مصداقی به تقوا!
رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه به گزارش کتاب نمازجمعه تراز (چاپ شورای سیاستگذاری ائمه جمعه صفحه۲۸۷) میفرماید: «توصیه به تقوا بهصورت مصداقی و عینی در موضوعات مبتلا به جامعه نه بهصورت توصیه کلی؛ مثل این موارد: تقوا در فضای مجازی، تقوا در مسائل خانوادگی و…»
توصیه مصداقی، نام بردن از کسی نیست؛ اما همانگونه که درباره اسراف، ناامید کردن جوانان و …، توصیه معلوم و معین به تقوا میشود؛ باید به اشرافیت دولتی و مذهبی، کوتاهی در انجام وظایف، ساکت نبودن بر گرسنگی فقرا و سیری ظالمان و… توصیه معین انجام شود؛ این توازن و تعادل هم در اقبال مردم مؤثر است.
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۴
نماز جمعه مردم سالار!
- آنچه در این گزارش از سرشتِ مردمیِ انقلاب اسلامی ایران درباره تعیین امام جمعه توسط مردم_ولیّ می بینید، هم مطابق با نظریه جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی منتشر در قانون اساسی است و هم بیگانه از سیره ائمه اطهار(ع) در انتصاب برخی وکلای خود در دوره اختناق نیست:
- عیاشی در تفسیر خود از احمد بن محمد از علی بن مهزیار روایت می کند که امام جواد(ع) به من نوشت: “از فلانی بخواه که نظر خود را به من بگوید و اعتماد به نفس داشته باشد که او داناتر است که چه چیز در شهرش جایز است و چگونه باید با پادشاهان رفتار کرد. همانا مشورت مبارک است. خداوند در آیات محکم قرآن به پیامبرش فرمود: وشاورهم فی الامر فاذا عزمتَ فتوکل علی الله؛ پس اگر آنچه می گوید جایز باشد، خواهم نوشت و نظرش را تایید خواهم کرد و اگر جایز نباشد امیدوارم آنرا در راه روشن قرار دهم”( وسائل ج۱۲ص۴۵)
- پیشنهاد:
شورای سیاستگذاری اگر سیره اول انقلاب را محال می داند(!) لااقل در قدم اول از جمیع روحانیون مقیم و غیر مقیم یک شهر برای تعیین امام جمعه، مشورت استمزاجی بگیرد اگر اختلاف و تعارض بود، خود حکم کند؛ اگر اتفاق و اکثریت بود آنرا برای حکم پیشنهاد کند. شاید در گام بعد بتوان به همه مردم برگشت!
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۵