بایگانی برچسب: s

غزه ؛ بازتعریف عمارت و خراب مسجد!

قرآن آبادی مسجد را به شیکی ساختمان و زخارفش نمی داند؛ به ایمان و اقامه و نترسیدن از غیر خدا می داند:

إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّه ِ مَنْ آمَنَ بِاللّه ِ وَالیَومِ الْاخِرِ وَأَقامَ الصَّلَاهَ وَآتَى الزَّکاهَ وَلَمْ یَخْشَ إِلَا اللّه َ فَعَسَى أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ المُهْتَدِینَ.(توبه:۱۸)

ابوذر وقتی از معنای عمارت مساجد پرسید، رسول الله(ص) به نوع مصالح و معماری پاسخ نداد؛ به کارهای آدمیان در آن، عمارت را معنا کرد؛ که: در باطل فرو نروند، به لهو و بیهوده مشغول نباشند، پی سود و تجارت در آن نباشند…(مکارم الاخلاق ج۲)

برای اینکه باور کنی عمارت مسجد به بناء اش نیست؛ به مومنین در آن است؛ روایات مساجد آخر الزمان، تعبیری شایع دارد:

مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَهٌ وَ هِیَ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى

در بناء آبادند اما در هدایت خراب! (بحار ج۱۴)

مساجد پرزخارف زمانه ما را می گوید. اصلا خودِ مسجدالحرام و مسجد النبی کنونی را می گوید که با همه شکوه ظاهرش، نترسیدن از غیر خدا درش جرم است و مجازات دارد!

غزه این ماه ها تمثال “لم یخش الا الله” است؛ دقیقاً نقطه مقابل مساجد آخرالزمان: بنای مساجدش ویران، اما در هدایت آباد!

انگار ذیل آیه ۱۸توبه آنها را نشانه گرفته:

فَعَسَی اُولئِکَ اَن یَکُونُوا مِنَ المُهتَدین: پس امید است که اینان رهیافتگان باشند!

کج راه ها، معلوم تر و راه، نمایان تر شد!

محسن قنبریان

اشاره گذرا به ۵ مهارت امیدبانی

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان؛ مدرسه علمیه حقانی؛ ۱۴ بهمن ۱۴۰۲

دانلود سخنرانی «اشاره گذرا به ۵ مهارت امیدبانی» | “دانلود از پیوند کمکی


اشاره گذرا به ۵ مهارت امیدبانی[۱]

در فرصت اندک باقیمانده تا انتخابات چه میشود کرد؟!

دو مهارت از امیدبانی در کوتاه مدت:

  1. فن آوری اجتماعی رَوْح الله
  2. فرآوری تجارب موفق و ناموفق

 

اگر مفید دیدید به مبلغان و فعالان سیاسی فرهنگی پیشنهاد کنید!

[۱] تفصیل مباحث امیدبانی را به صورت جزوه و فایل صوتی جلسات در این لینک دنبال کنید

همه چیز تویی…

من در این اوضاع اجتماعی کشور، چه نقشی می‌توانم داشته باشم؟
چگونه می‌شود به افراد ناامید کمک کرد؟

 

حجت الاسلام محسن قنبریان

 

در این کلیپ افراد متوجه می‌شوند که بخاطر جنس خاک (چسبندگی) و مقدار فرو رفتن اسب در مرداب به راحتی نمی‌شود اسب گرفتار را خارج کرد. راه حل را در کلیپ مشاهده کنید…

سلسله بحث امید بانی

تشکر از دوستان هیات محبین الرقیه(س) امیدیه

سخنرانی/ مهارت امیدبانی در آیات قرآن

سخنرانی با عنوان «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱ می‌باشد. این سخنرانی ارزشمند توسط این تارنما منتشر می‌شود.

جلسه نخست «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دوّم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه سوّم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه چهارم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه پنجم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه ششم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه هفتم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه هشتم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه نهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه یازدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دوازدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه سیزدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه چهاردهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی


رویایت را نگهدار!

برشی از سلسله سخنرانی «مهارت امیدبانی در قرآن» ایراد شده در ماه رمضان ۱۴۰۱، توسط حجت الاسلام قنبریان

  • سیاوش شاهنامه بسیار شبیه یوسف قرآن است! سیاوش و سودابه/ یوسف و زلیخا و…
    – فرق اساسی در این است که سیاوش با یک کابوس شروع می کند و یوسف (ع) با یک رویا!
    – عکسهای سلفی یوسف پس از رویا همه تاریک و ناهمخوان است( /چاه، بردگی، طعمه زلیخا، زندان) اما عکسهای سلفی سیاوش روشن است (پیش رستم، پیش پدر و…) ! اما…
    – رویای یوسف، برایش امیدبانی می کند و از حوادث ناهمخوان می گذرد!
    ولی کابوس سیاوش عاقبت او را در کام می کشد و خوشی ها را می رباید!
  • میشل فوکو سال منتهی به انقلاب در خیابانهای تهران رویای اجتماعی ایرانی_اسلامی شما را دید که نوشت: “ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟!”
  • مسئولین هم باید مراقب باشند با صحنه های زشت، رویای اجتماعی را کابوس نکنند!

* برش قبلی را اینجا ببینید.

* سلسله بحث مهارت امیدبانی درآیات قرآن را دنبال کنید!

سخنرانی/ جهاد امید آفرینی

سخنرانی با عنوان «جهاد امید آفرینی»، ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان، در شب نیمه شعبان سال ۱۴۰۰ ش، در مسجد دانشگاه شریف منتشر می‌شود.

شرحی بر حدیث امام کاظم(ع) که فرمود: الشیعهُ تُربَیّ بالامانی: شیعه را آرزو تربیت کرده است؛ را در دو جلسه سخنرانی نیمه شعبان و نیمه رمضان حجت الاسلام محسن قنبریان بشنوید.

برای جهاد امید آفرینی و امید بانی انقلابی نه محافظه کار شاید مفید باشد!

شرحی بر روایت: الشیعهُ تُربَّی بالامانِیّ

آرزو و امید چگونه یک امت را تربیت می کند؟!

  • در استضعافها و ظلم دشمنان!
    – کربلاها و سقیفه ها
  • ناکامی ها و خیانتها درون جبهه خودی!
    – خیانت نزدیکانی در بیت امامت!
    – خیانت مراجع و وکلای آنروز!
  • آرزو و امید شیعه را سرپا نگه داشت!

تفصیل را در فایل صوتی بشنوید!

دریافت سخنرانی «جهاد امید آفرینی» | “دریافت از پیوند کمکی

سخنرانی «مهارت امیدبانی»

تکمله ای بر شرح روایت: الشیعهُ تُربَّی بالامانِیّ

آرزو و امید چگونه یک امت را تربیت می کند؟!

حتی وقتی از نهضت به نظام رسیده و ناچار میشود دوباره از نظام به نهضت برگردد!

  • سه دوره انقلاب اسلام براساس سخنرانی ۶۹/۱/۲۲ رهبر انقلاب:
    ۱. دوره نهضت رسول الله در مکه
    ۲.دوره نظام و تبدیل نهضت به حکومت و نظام (از مدینه رسول الله تا شروع امامت امام مجتبی)
    ۳. دوره برگشت به نهضت و دست کشیدن از نظام و حکومت، اما خواهان دوباره آن بودن(کار بزرگ امام مجتبی)
  • وقتی امام مجتبی(ع) نخواست با کانال آلوده اموی نظام را حفظ کند و بر مرحله نهضت برگشت، برخی آنرا ذلت بعد از عزت دیدند!
  • شیعه در این به ظاهر تنزل هم باز به آرزوی حکومت اصیل شیعی ماند و تربیت شد!

تفصیل را در فایل صوتی بشنوید!

پیوست: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2291

دریافت سخنرانی «مهارت امیدبانی» | “دریافت از پیوند کمکی

پیوست سخنرانی مهارت امیدبانی
(بخشی از سخنرانی رهبری در ۶۹/۱/۲۲)

تقابل امیدبانی و یأس پراکنی؛ تقابل بقیه الله و ابلیس!

(برشی کوتاه از سلسله سخنرانی: مهارت امیدبانی در قرآن/ رمضان۱۴۰۱)

دو زنجیره ی امید و یأس

زنجیره اول:

  1. باقیات الصالحات
  2. بقیّه مِمّا تَرَک
  3. روْحِ الله
  4. اولُوا بَقیّه
  5. بقیّه الله

 

زنجیره دوم:

  1. یأس
  2. خیب
  3. قنُوط
  4. ابلاس
  5. ابلیس

 

باقیات!

پول، زینت حیات دنیا اما رایگان بخشی از آن، باقیات صالحات است. منصب، زینت دنیوی اما خدمت، باقیات صالحات است.

قرآن این باقیات را نه فقط بهترین ثواب بلکه بهترین آرزو و امید می شمارد(۴۶کهف).

باقیات صالحات نقطه شروع امید آفرینی در جامعه است. وحشت ها و اضطرابها را از زندگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی می گیرد.

 

موزه تجارب موفق!

امیدها و آرزوها، از خاطرات و تجارب موفق ارتزاق می کنند.

خداوند برای همراه کردن بنی اسرائیل با فرماندهی جوان، موزه موفقیت های گذشته این قوم را حاضر کرد! گنجینه عصای موسی و عمامه هارون و… یادآور موفقیت ها بود و به قوم امنیت می داد و موجب آرامش قلوب آنها می شد(۲۴۸بقره)

 

“بَقیِّه مِمّا تَرَکَ آلُ مُوسی” موزه تجارب موفق بود، ملت های دیگر هم میتوانند چنین داشته باشند مثل شنهای طبس و مزار اسطوره های مقاومت و…

 

اولوا بقیه!

همیشه فاعل از فعل خود قوی تر است. هرفعل فقط یک پرتو از فاعل است و دهها و صدها مثل آن قابل صدور از فاعل است.

برتر از “باقیات صالحات” و “بقیه ممّا ترک” و یادگارهای تجارب موفق، کسانی هستند که صاحب بقاء (اولوا بقیه) شده اند، جاودانه و نامیرا شده اند.

رمز این جاودانگی، نهی از فساد است(۱۱۶هود)

ابوذر در ربذه خفه و دفن نشد، تبعید و بیابان او را جاودانه کرد!

ابوذرها و عمارها بیشتر از باقیات و موزه ها، موجب امید و آرزو میشوند.

 

رَوح الله!

رَوح، هم ریشه  با رُوح است، نسبت “تنفس” و “جان” با هم دارند. رَوح، نسیم خنک و کمک نفس است.

“اولوا بقیه” شدن، مبارزه با مشکلات و انسدادها می خواهد. ابزار این مقاومت و امیدبانی با همه ناکامی ها، “رَوح الله” است. لا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله(۸۷یوسف)

در انسدادها و بسته بودن راه ها، امید فرج داشتن با کمک نفس های الهی ممکن است که اهل ایمان و یقین بهره اش را دارند.

 

بقیه الله!

بقیه الله، بازمانده یک خانواده نیست صاحب بقاء و موجودی آرمانی و نامیراست که سر سلسله امیدهاست از اولوا بقیه تا باقیات و کارهای امیدآفرین!

او یک پیشنهاد رویایی و امید بخش (المُقَدَّمُ المَأمُول) است. آنهم آرزو و امیدی که وعده تحقق قطعی (المُؤمَّل) از خداوند دارد!

با بودنش جایی برای یاس نیست!

 

زنجیره ی یأس!

  • آرزو و هدفی که بدان نمی رسی، “یأس” را “خیب” می کند.
  • اگر بر همه ایده ها، استعدادها و توانها چتر انداخت، “قنوط” نام میگیرد.
  • اگر به نهایت ناامیدی و ندامت رسید، “ابلاس” میشود!
  • ابلاس، هم ریشه ابلیس و درد بی درمان اوست!

 

همانقدر که بقیه الله چشمه حیات و امید است، ابلیس چاه یأس و ناامیدی است. وقتی رگه هایی از یأس در خود دیدی بدان ابلیس تو را لمس کرده است!

 

محسن قنبریان

جهاد امید آفرینی

(قطعاتی از سخنرانی شب نیمه شعبان۱۴۰۰/ مسجد دانشگاه شریف)

یک روایت مهم:

امام کاظم(ع) به علی بن یقطین فرمود:

الشیعهُ تُربَّی بِالاَمانِیِّ مُنذُ مائَتی سِنَه

دویست سال(تا زمان ایشان) است که آرزو شیعه را تربیت کرده است[۱].

 آرزو چگونه میتواند یک امت را تربیت کند؟!

دو نحوه حادثه امید سوز در تاریخ تشیع:

  1. استضعاف و ظلم دشمنان با مثل کربلا و زندان و اسارت.
    اینجا گرچه ماندن امید سخت است اما با آرزو تربیت شدن و صبر و استقامت یافتن را می فهمم.
  2. ناکامی ها، شکستها و خیانت ها درون جبهه خودی و حتی در دستگاه ولایت!

اینجا نحوه هایی دارد.

اینجا امید چگونه نسوزد؟! آرزو چگونه موهوم نشود و باز ملت را تربیت کند؟!

سه دسته ناکامی و شکست وخیانت در جبهه خودی:

  1. باید جای قیس بن سعدعباده انقلابی باشی که با امام مجتبی(ع) هم بشرط مبارزه با شام بیعت می کند! با فرماندهی عبیدالله بن عباس فرماندارِ فراری یمن در عهد امیرالمومنین مواجه میشود، اینبار هم خیانت می کند و شبانگاه به معاویه می پیوندد!
    اگر قیس بودی، امید از کجا می آوردی و آرزو چگونه برایت می ماند؟!!
    او خیانت پسرعموی امام را به امام سرایت نداد و برای مردم خطبه خواند که او(ابن عباس) و پدرش و برادرش برای اسلام کاری نکردند و او هم خیانت اولش نیست…
    پس از تبیین او لشکر فریاد کردند: خدا را شکر که او را از ما راند و با دشمنان همراه کرد[۲].
    قیس امید آفرید و آرزوی شیعه را تحکیم کرد.
  2. اگر جای شاگرد درسخوان امام باقر(ع) و شبکه ساز امام صادق(ع) بودی و می دیدی نه پسر عمو که فرزند امام صادق(ع) خیانت می کند، چه می کردی؟!
    فساد آقازادگی درون بیت خود امام(ع)!
    عبدالله افطح پسر بزرگ بعد از فوت اسماعیل اما بی سواد و بی تقوا با دعوی امامت، مایل به مرجئه و فرقه های انحرافی!
    شاگردان اصیل، جای خود باختن و ناامید شدن، آرزوی روز درخشان شیعه را سردست گرفتند با سؤال و استیضاح او را برای شیعه رسوا کردند و راه را بر امامت امام کاظم(ع) باز کردند!
    یاد گرفتند و یاد دادند: اِنَّ اولی الناسِ بابراهیمَ للذین اتَبعُوه(۶۸ آل عمران) معیار فامیل و نژاد نیست انطباق بر آرمانهاست.
  3. جای فعالین سازمان وکالت نبوده ای که ببینی مقدمات نهضت بزرگ شیعه مورد خیانت زعمای آن واقع میشود!
    ۶وکیل امام کاظم(ع) با طمع در اموال شرعی متعلق به امامت، در امام کاظم(ع) توقف می کنند و راه بر امام رضا(ع) می بندند!
    اموال را بالا می کشند و کنیزان را زن خود می کنند!
    طعنه شیخ بغداد شنیده میشود که آنها را شاهد کرده و بگوید: در دنیا بدتر از شما شیعیان یافت نمیشود!
    یونس بن عبدالرحمن ها رشوه قبول نکردند، تخریب شدند و حتی امام برحق(امام رضا) نشد رسما از او حمایت کند اما باز روشنگری کردند.

اینگونه آرزوی شیعه را در سینه ها نگه داشتند و امت را تربیت کردند.

یک آرزو برای تربیت دو شرط دارد:

  1. تصویر معلوم و روشن داشته باشد(المأمول).
    مردمت از سربداران تا صفویه و… آرزویشان معلوم و معین شده: یاران قائم آل محمد(ص) برای اقامه عدل در زمین باشند.
    وقتی علامه مجلسی از حکومت سلطانی صفوی امید زمینه سازی دارد، انقلاب اسلامی اولویت بیشتری دارد.
    البته اگر بتوانی ناکامی ها و خیانت ها را مثل سلف صالح قبل تدبیر کنی. امیدها را نگه داری و آرزو را شفاف تر کنی!
  2. بر آن تصویر روشنِ آرزو، وعده تحقق الهی هم نشسته باشد(المُومَّل).
    وعده ها درباره قومت در آیات و روایات زیادی آمده اند. وعده خداست که یاران امام زمانشان کند!
    پس آرزوی موهومی نیست، آرزوی امضاء شده ای است.

البته آرزو از انشائیات و ساختنی هاست نه حکایات و اِخباریات پس خوف و رجاء باهم دارد.

باور کن این آرزو شیعه را تربیت کرده است!

مقام امام زمان در حله را با قله بازی دراز یا کانال کمیل مقایسه کن تا باور کنی با آرزو تربیت شده ایم!

مقام حله همان خانه ای است که به حسب حکایت، امام زمان(ع) دو بزغاله بر بام بجای شیخ علی حلاوی و قصاب کشت و همه مشتاقان حاضر در حیاط فرار کردند!

بازی دراز جایی است که گردانی همه کشته میشوند تا با ۶نفر زخمی قله را فتح کنند و ایام عید به نائب امام زمان(ع) هدیه دهند!

با آرزوی امام عدل، تربیت نشده ایم؟!

حدیث لوح آدرس تربیت شدگان دوره غیبت آن امام را می دهد:

سرهایشان به ظلمه هدیه داده میشود!

کشته میشوند و آتش زده میشوند!

زمین از خونشان رنگین میشود !

و…

این خصوصیات برای اهل قعود است یا جبهه مقاومت؟!

نشان اینها را در یاران خمینی می بینی یا اسلام های دیگر و تشیع ها و  فقاهت های دیگر؟!

همین جمهوری اسلامی موجود، مرکز اصلی این آدمها در عالم است یا …؟!

حجت الاسلام قنبریان

[۱] الکافی ج۱ص۳۶۹/ الغیبه للنعمانی ص۲۹۵/ الغیبه للطوسی ص۳۴۱

[۲] ارشاد مفید ج۲ص۹

به مخاطبان عزیز:

“آستانه درد” با “آستانه ضعف” فرق دارد. آگاهی، همزاد دردمندی است. برای اینکه دردمان نیاید نمیشود بی خبری یا سانسور یا ان شاءالله بادمجان است بر هر عیب و نقص بار کنیم.

  1. آدم ضعیف از تصور درد آمپول هم می میرد اما آدم درد مند ده سال با سرطان می جنگد و امیدوار می ماند! پس هر دردگویی را ناامید نپنداریم!
  2. امید واقعی، ریشه در “ایمان” دارد نه “آمار”. آدرس در آیه۱۷۳ آل عمران و دیدن ضیق ها و خناق ها دارد نه سر به زیر برف کردن ها!
    و چون ریشه در ایمان دارد، همراه کنش و عمل و حتی پرخاش است ؛ نه یک تماشاگر صرف و خواننده ی روزی چند یادداشت ، که نقدها و نقص ها حالش را بد کند و از نویسندگان ویتامین تقویتی بخواهد!

خداراشکر کانالهای تقویتی و ویتامین c هم هست که مراقب باشند دردها را طوری مهندسی کنند که ضعیف ترها و تماشاگرها را ناامید نکند!

بنده ترجیح می دهم با آگاهان و دردمندانِ امیدوار گفتگو کنم یا نگویم و ننویسم!

محسن قنبریان

رایزن سیاسی انتخابات!

مردم قبل از برچسب چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب، معلم و کارگر و کاسب و دانشجو هستند؛ و همه ایرانیِ مسلمان.
اینبار -که به هر دلیل اقلا تا الان- جَنگ احزاب، انتخابات را رقابتی نکرده؛ جُنگ* اصناف، شاید بتواند تعاونی اش بکند! :

جهش تولید به همراه توزیع عدالت برای کارگران،
آموزش رایگان به همراه حفظ کرامت معلمان،
آینده روشن به همراه آزادی جنبش برای جوانان،
ودهها مثل اینها، می تواند قطعات آلبومِ منتظم رویای ایرانی اسلامی مان باشد؛ که به کمک هم آنرا بسازیم.

جوانان فعال و امیدوار باید حلقه اتصال این واحدها با کاندیدای ایده دار باشند.
برای مطالبات کارگر و معلم و… می خواستی کاری بکنی! وقتش الان است!
رایزن سیاسی بین کاندیدهای باقیمانده میدان، و واحدهای انسانیِ معطل، چند هزار جوان فعال است. در رقابت احزاب از ستادانتخاباتی به سمت معلم و کارگر و کاسب می رفتی حالا برعکس!

*جُنگ، کشکول و آلبوم ادبی-هنری است که یک یا چند نفر جمع آوری کرده باشند.