به مخاطبان عزیز:

“آستانه درد” با “آستانه ضعف” فرق دارد. آگاهی، همزاد دردمندی است. برای اینکه دردمان نیاید نمیشود بی خبری یا سانسور یا ان شاءالله بادمجان است بر هر عیب و نقص بار کنیم.

  1. آدم ضعیف از تصور درد آمپول هم می میرد اما آدم درد مند ده سال با سرطان می جنگد و امیدوار می ماند! پس هر دردگویی را ناامید نپنداریم!
  2. امید واقعی، ریشه در “ایمان” دارد نه “آمار”. آدرس در آیه۱۷۳ آل عمران و دیدن ضیق ها و خناق ها دارد نه سر به زیر برف کردن ها!
    و چون ریشه در ایمان دارد، همراه کنش و عمل و حتی پرخاش است ؛ نه یک تماشاگر صرف و خواننده ی روزی چند یادداشت ، که نقدها و نقص ها حالش را بد کند و از نویسندگان ویتامین تقویتی بخواهد!

خداراشکر کانالهای تقویتی و ویتامین c هم هست که مراقب باشند دردها را طوری مهندسی کنند که ضعیف ترها و تماشاگرها را ناامید نکند!

بنده ترجیح می دهم با آگاهان و دردمندانِ امیدوار گفتگو کنم یا نگویم و ننویسم!

محسن قنبریان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *