“آستانه درد” با “آستانه ضعف” فرق دارد. آگاهی، همزاد دردمندی است. برای اینکه دردمان نیاید نمیشود بی خبری یا سانسور یا ان شاءالله بادمجان است بر هر عیب و نقص بار کنیم.
- آدم ضعیف از تصور درد آمپول هم می میرد اما آدم درد مند ده سال با سرطان می جنگد و امیدوار می ماند! پس هر دردگویی را ناامید نپنداریم!
- امید واقعی، ریشه در “ایمان” دارد نه “آمار”. آدرس در آیه۱۷۳ آل عمران و دیدن ضیق ها و خناق ها دارد نه سر به زیر برف کردن ها!
و چون ریشه در ایمان دارد، همراه کنش و عمل و حتی پرخاش است ؛ نه یک تماشاگر صرف و خواننده ی روزی چند یادداشت ، که نقدها و نقص ها حالش را بد کند و از نویسندگان ویتامین تقویتی بخواهد!
خداراشکر کانالهای تقویتی و ویتامین c هم هست که مراقب باشند دردها را طوری مهندسی کنند که ضعیف ترها و تماشاگرها را ناامید نکند!
بنده ترجیح می دهم با آگاهان و دردمندانِ امیدوار گفتگو کنم یا نگویم و ننویسم!
محسن قنبریان