بایگانی برچسب: s

گره و گرای عدالت

گرای عدالت، تلاشی محققانه و دلسوزانه برای عدالت پژوهی کاربردی است

پویش‌های اجتماعی عدالت (عدالتخواهی) بدون پژوهش‌های علمی -کاربردی عدالت (عدالت‌پژوهی) به ثمر نمی‌رسد. این دو لازم و ملزوم هم‌اند.

امیرالمؤمنین(ع) عدالت را، هم «بهترین سیاست» و هم «ملاک سیاست» معرفی فرمود (خَیرُ السِّیاساتِ العَدلُ/ مِلاکُ السِّیاسَهِ العَدلُ).

گره‌های عدالت در جامعه ما گاه «گرای عدالت» در آن معلوم نیست.

ارائه معیار و میزان برای سیاست‌ها و هم راه‌حل‌های عادلانه‌تر برای آن‌ها، گرای عدالت دادن است.

البته پژوهش‌ها هم، بدون پویش‌های_اجتماعی و عدالتخواهی‌های محققانه عقیم می‌ماند. واقعیت این است که تبعیض و فساد، جان‌سخت‌تر از آن است که به‌صرف عدالت پژوهی فرو ریزد؛ بلکه عدالتخواهی برای رفع گره عملی را در تعاقب می‌خواهد.

از همین روست که آیه عدالت در قرآن، از پژوهش‌های «علمی و اجتهادی» و «معیار و ملاک» گذاری شروع (وَ أَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المیزانَ) و به «پویش‌های عمومی اجتماعی» می‌کشاند (لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ) و هم «شدت و حدت» حکومت را می‌طلبد (وَ أَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ).

اقلاً دو جنگ امیرالمؤمنین (جمل و صفین) مصداق به‌کارگیری حدید و حدّت برای قسط و عدالت بود.

این سه، فقط در هم‌افزایی هم، جامعه قسط را ممکن می‌کنند. تخطئه کردن هریک از این سه گروه، همدیگر را؛ توطئه‌ها و تمهیدات فساد و تبعیض، برای جانِ سالم در کردن، است.

صفحه گرای عدالت تلاشی محققانه و دلسوزانه برای عدالت پژوهی کاربردی است که خوب است نقد و نظر عدالت‌پژوهان دیگر را جلب کند و عدالتخواهان عزیز، گرای عدالت در مسائل جاری را از مثل این پژوهش‌ها تعقیب کنند.

دوستان عزیزی که در «گرای عدالت» فعال‌اند هم اگر اتصال پژوهش‌ها را با پویش‌های عدالت تسهیل کنند، در کنار اتصال‌های رسمی و دولتی، مزید فایده شده و چرخش به سمت عدالت را بیشتر می‌کند.

صمیمانه یک‌سالگی گرای عدالت را به آن عزیزان و مخاطبان ارجمندشان تبریک عرض می‌کنم.

«حجت الاسلام محسن قنبریان»

 

تشکل های کارفرمایی با کارگری را مقایسه کنید تا رابطه بی عدالتی سیاسی با بی عدالتی اقتصادی را ببینید! این در حالی است که اگر بخواهید جمعیت کارگری (تقریبا۵۰٪ خانوارهای ایرانی) و کارفرمایی را تصویر کنید چیزی نزدیک به صورتِ عکس این تصویر می شود!

آماری دیگر:

براساس سالنامه آماری وزارت کار و تعاون (سال۹۸) و سالنامه آماری سازمان تامین اجتماعی(سال۹۸):

از ۱۳۱۷۵۴۰کارگاه تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی، حدود ۱میلیون کارگاه کوچک با ۵،۶کارگر است و بیش از ۳۰۰۰۰۰کارگاه متوسط و بزرگ است.

و بر طبق آمار وزارت کار فقط۹۰۸۳ تشکل کارگری در کل کارگاهها وجود دارد! اگر فقط کارگاههای متوسط و بزرگ را در نظر بگیریم، فقط حدود ۳درصد از کارگاهها تشکل کارگری دارند!

بدون عدالت سیاسی، تبعیض اقتصادی از بین نمی رود. رابین هود شدن(قوه قضائیه و مجریه) برای کارگران با حضور در کارگاه ها و… جای تحقق  کامل اصل ۱۰۴قانون اساسی را نمی گیرد. روسای جدید این دو قوه با تجارب اطلاعاتی، امنیتی_قضایی خوب است بهانه های مانع از تشکیل تشکل های کارگری را کم و تشکل های واقعی کارگری را محقق کنند.

اقتصاد مردمی

ملتی که اندازه ۸۰٪ فاصله زمین تا ماه ازش رشته قنات در طبیعت سخت و کم آب مانده است، نمیشود و نمیتوانیم برایش بی معناست.

این شاهکارش با وجود دشمنان و مهاجمان دائمی و حکومت های غالبا خودکامه بوده است.

در یک حکومت مردمسالار دینی، دوچندان از آن هم می تواند، اما و اگر اقتصاد و سیاست و فرهنگ مردمی شود.

جزوه‌ی اقتصاد مردمی منتشر شد

پیوست ارائه حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در دوره ی کشف الاسرار

سرفصل ها

  1. اقتصاد مردمی در نگاه امام خمینی
  2. اقتصاد تعاونی در نگاه مقام معظم رهبری
  3. ظرفیت قانون اساسی در اقتصاد مردمی
  4. سخنرانی شهید بهشتی با موضوع تعاونی ها
  5. سیاست های اجرایی اصل ۴۴ قانون اساسی بخش تعاونی ها
  6. مقاله حجت الاسلام قنبریان پیرامون تعاونی ها

دریافت جزوه‌ی اقتصاد مردمی | حجم : ۱۳ مگ

با تشکر از تشکل طلبگی ربیون

چند نکته کوتاه از دیدار رئیس قضاییه با اتاق بازرگانی

  1. شهدای انقلاب و جنگ از فعالان بخش خصوصی بودند!!! نگاه مردم باید اصلاح شود!
    آقای اژه ای در این دیدار گفتند: “بسیاری از کسانی که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند و برای تحقق ارزشهای اسلامی از جان و مال خود گذشتند و در دوران دفاع مقدس نیز در جبهه و پشت جبهه حضور چشمگیر داشتند فعالان بخش خصوصی بودند که این کار آنها فراموش نخواهد شد. اگر امروز نگاه بخشی از مردم به بخش خصوصی یا اتاق بازرگانی و تعاون و فعالان اقتصادی نادرست است و یا گله مندی وجود دارد باید در جهت اصلاح و تغییر این نگرش تلاش کنید”
    پ.ن:
    بخش خصوصی متشکل از کارفرما و کاربر است و اتاق بازرگانی عصاره کارفرمایان بزرگ (که قبلا سرمایه داران نامیده میشدند) است. آن “بسیاری از کسان که از جان و مال خود برای انقلاب و دفاع مقدس گذشتند”، از کدام طبقه ی بخش خصوصی بودند؟! سرمایه دارانی که الان اتاق بازرگانی نماینده آنهاست یا کارگران و کشاورزان که نماینده ای در اینگونه جلسات ندارند؟!
    نگرش جامعه و مردم نسبت به سرمایه داران در تجربه تاریخی انقلاب و جنگ شکل گرفت.
    مردم در آن دو تجربه تاریخی پشت سر امام به قضاوتی رسیدند که این طبقات در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس کمترین نقش را داشتند، بلکه بخشی از آنها با زالو صفتی بر مشکلات می افزودند!(جملات صریح امام در اینباره بسیار است)
    این نگرش باید تصحیح شود یا نحوه ی سرمایه داری گذشته تا کنون؟!!!
  2. فقط بخش خصوصی حلّال مشکلات!!!
    آقای اژه ای به اتاق بازرگانی (پارلمان بخش خصوصی) گفت: “باور من این است که با اقتصاد دولتی نمی توان به جایی رسید؛ اقتصاد تعاونی نیز در چهار دهه اخیر به هدف مورد نظر قانون اساسی نرسیده و در حال حاضر برای رفع بسیاری از مشکلات عرصه اقتصادی نیازمند کمک جدی بخش خصوصی هستیم”!
    پ.ن:
    قانون اساسی در اصل۴۴ ، اقتصاد ایران را بر دو پایه دولتی و تعاونی می شمرد و بخش خصوصی را با محدودیتی، مکمل دو بخش دولتی و تعاونی می شمرد.
    پس از جنگ با اصرار کارشناسان دولت سازندگی، این اصل بدون رفراندم بازنگری و سیاستهای اصل۴۴ ابلاغ شد. رهبر انقلاب در بند ب آن سیاستها ۲۵٪ اقتصاد ایران را سهم بخش تعاونی کردند. در آن سند بالا دستی از لزوم تشکیل تعاونی های فراگیر برای سه دهک پایین درآمدی و بیکاران گفتند. همچنین از اختصاص ۳۰٪ از سود واگذاری ها به تشکیل آن تعاونی های فراگیر گفتند! البته در ۱۵ سال گذشته این قسمت از ابلاغیه اصل ۴۴ هیچ عمل نشد و به کلی متروک ماند!
    آقای اژه ای هم دیروز میخ آخر را بر تابوت تعاونی و سهم آن طبقات محروم کوبید و عملا با نفی اقتصاد دولتی و تعاونی، فقط بخش خصوصی را حلّال مشکلات کرد!

ریاضی‌سازی اقتصاد و مهندسی معکوس عدالت

عدالت موجودی اهلی!

 عدالت علی‌رغم جهان‌شمولی مفهومی، تحقق‌های محلی و منطقه‌ای می‌یابد و ازاینجا به اقلیم‌ها و موقعیت‌ها مربوط می‌شود. عدالت گرچه خود «کلان میزان» خداوند در خلق است، اما خود در تحقق‌هایش بی‌نیاز از «میزان» نیست. نظم و نظام امارت و حکمرانی فقط به عدالت است. اما نه هر سیاستِ عدل که فقط «حُسن عدالتِ» حاکمان، می‌تواند نظام انتظام بخش مردم شود. مثلاً سیاست‌های شبه سوسیالیستی اصلاحات ارضی، عملاً نظم اجتماعی روستاها را به هم‌ریخت و فقر و تبعیض در حاشیه‌نشینی‌ها پدید آورد. ازاین‌روست که عدالت گرچه منزه از تطورات اعصار، جاودانه و آسمانی است؛ اما در هر موقعیت همراه و ممزوج با آن‌ها می‌شود، اهلی و مألوف است.

اقتصاد انسانی؛ اقتصاد ریاضی

 اعتراف معاون اول رئیس‌جمهور در خوزستان (۲مرداد۱۴۰۰) کارم را آسان کرد. آنجا که گفت: «این خیلی بد است که من امروز اینجا به‌عنوان آدمی که همه عمرم را در این توسعه گذاشتم، بگویم توسعه‌ای که ما اجرا کردیم متأسفانه عوارضش این‌چنین نشان داده می‌شود».

این صریح‌ترین سخن در اجرای طرح‌های توسعه غیربومی و در نگاه کلان‌تر به‌کارگیری اقتصاد ریاضی-مکانیکی و غیراجتماعی- انسانی است. موجب می‌شود پُرآب‌ترین استان کشور در تشنگی مفرط قرار گیرد و نفت‌خیزترین، جزو طبقاتی‌ترین استان‌ها با بیشترین مشکل حاشیه‌نشینی گردد و عدالت دچار چالش اساسی شود. توسعه غیربومی با اقتصاد ریاضی در ایران پس از انقلاب همزاد هم‌اند. در سه دوره به غلبه هژمونیک در سیاست‌ها و هم نظام آموزشی رسیده است:

دوره اول؛ نسل اول این نحله: سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ با تأسیس رشته‌ی «مهندسی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی» در دانشگاه صنعتی اصفهان شروع شد!

دوره دوم؛ نسل دوم با تأسیس موسسه نیاوران از فارغ‌التحصیلان نسل اول شکل گرفت.

دوره سوم؛ نسل سوم، از ابتدای دهه ۸۰ تاکنون با تأسیس دانشکده مدیریت و اقتصاد در دانشگاه فنی(شریف) ادامه یافت.

دکتر روغنی زنجانی- مؤسس اولیه و رئیس وقت سازمان برنامه‌وبودجه- انگیزه را دو هدف عمده می‌شمارد:

  1. ایجاد نهادی که بتواند نیازهای برنامه‌ریزی استراتژیک کشور را پاسخ دهد
  2. تربیت کادر برای سازمان برنامه و دیگر دستگاه‌های ستادی کشور

پس اگر تئوری‌های اینان در دولت‌های متبوع -که اغلبی بودند- پیگیری شود و فارغ‌التحصیلان این مکتب، مناصب و مشاورت‌ها و زعامت‌های دانشگاهی را بر عهده گیرند، جای تعجب نیست. آدم‌های سیاسی با شعارها و جناح‌های ظاهراً متفاوت، همه سلول‌های مستأجری بودند و تربیت‌یافتگان این مکتب جدید نرون‌های عصبی با عمر طولانی در مناصب علمی، پژوهشی، تصمیم‌سازی،کارشناسی، و حتی مناصب رسمی (مشاورت، معاونت، وزارت) باقی بوده‌اند و همان درک و طرح خود را به مغز ج.ا مخابره می‌کرده‌اند.

 مشکل عمده این اقتصاد، ریاضی کردن و مکانیکی دیدن محیط اقتصادی و فراغت از جهات علوم اجتماعی و انسانی است.

طرح درس رشته‌های اقتصاد در ایران به‌طورمعمول در کمیته تخصصی اقتصاد و بازرگانی گروه علوم انسانی شورای برنامه‌ریزی آموزش عالی تصویب می‌شد؛ اما آن افراد با ارتباطات خاص با رئیس‌جمهور وقت و از طریق شورای انقلاب فرهنگی توانستند رشته‌ای بنام «مهندسی سیستم‌های اقتصادی-اجتماعی»(!) آن‌هم در «گروه فنی- مهندسی»(!) تصویب کنند. این‌گونه با زیرکی، متخصصان علوم انسانی را دور زده و اقتصاد را منهای دروس علوم اجتماعی، تاریخ، جامعه‌شناسی و سایر علوم انسانی متولد کردند.

حتی جذب دانشجو از رشته‌های فنی در اولویت قرار گرفت. اول در دانشگاه صنعتی اصفهان و آخر در دانشگاه شریف رونق مضاعف گرفت.

این روند نه‌فقط موجب خواری بیشتر علوم انسانی شد که عملاً پیاده کردن ایده‌های پیش‌ساخته‌ی جهانی را باعث شد. اقتصاد با تشبّه به علوم طبیعی مدرن، شبیه فیزیک و مکانیک مدرن جلوه کرد و فارغ از حقوق و تاریخ و فرهنگ و جغرافیا شد.

 دکتر نیلی فارغ‌التحصیل نسل اول این مکتب (از دانشگاه صنعتی اصفهان) با کارشناسی مهندسی بود که بعداً اقتصاددان بزرگ این نحله شد و صراحتاً گفت: «ما سعی می‌کنیم به‌جای پرداختن به حاشیه‌ها [بخوانید: جهات علوم انسانی اقتصاد و نزاع‌های مسلکی] به آنچه درواقع بدنه اصلی علم اقتصاد را در این حوزه‌های اصلی تشکیل می‌دهد، بپردازیم».

نتیجه این رویکرد با علم اقتصاد نه‌فقط سکولار شدنش از جهات مکتبی عدالتخواهانه اسلام بود که حتی دیالوگ اقتصاد با سایر علوم اجتماعی-سیاسی را حذف کرد. خروجی شد پرورش تکنیسین‌هایی بدون تفکر انتقادی و با استفاده حداکثری از مدل‌های ریاضی بجای بررسی‌های پیچیدگی‌های فرهنگی- اجتماعی.

 البته برای دولتمردان ناآگاه از این پیچیدگی‌ها و فارغ از مطالعات علوم انسانی چنین اقتصاد ریاضی‌ای که کل محیط را یک سیستم مکانیکی می‌کرد قابل‌فهم‌تر و پذیرفتنی‌تر بود.

از نوشتن برنامه سوم وسعه به این‌سو حضور فارغ‌التحصیلان این مکتب با تأویل گرایی اقتصاد به ریاضیات در نهادهای تصمیم‌سازی و برنامه‌ریزی به‌وضوح روشن است. برای نمونه:

دکتر نجفی، رئیس سازمان برنامه‌وبودجه و هم‌زمان استاد دانشکده علوم ریاضی شریف!

دکتر عارف، معاون اول و رئیس سازمان مدیریت و هم‌زمان استاد دانشکده برق شریف!

مهندس ترکان، دانش‌آموخته مکانیک شریف و رئیس وقت سازمان گسترش نوسازی صنایع!

دکتر نیلی، دانش‌آموخته مهندسی صنایع شریف و رئیس موسسه نیاوران و معاون اقتصادی سازمان برنامه و سرپرست کمیته خصوصی‌سازی در دولت! و…..

 این مشرب فکری به‌زودی از شریف به ده‌ها دانشگاه دیگر هم سرایت یافت و غیر از رشته مهندسی سیستم‌های اقتصادی- اجتماعی به تأسیس رشته MBA درزمینه مدیریت هم انجامید که غیر از گسترش در آموزش عالی، دوره‌های متعدد برای مدیران اجرایی کشور را در پی داشت. این رشته نیز همان نقیصه رشته مهندسی سیستم‌های اقتصادی دچار بود. یعنی فقدان پشتوانه علوم انسانی و مطالعات تاریخی و علوم اجتماعی و مردم‌شناسی.

 پیامد آن «مهندسی اقتصادی» و این «مدیریت ریاضی» شده است این اعتراف آقای جهانگیری (از همین تیم) درباره نتایج برنامه‌های توسعه: «توسعه‌ای که ما انجام داده باشیم ولی رضایت مردم در آن نبوده باشد، توسعه نیست. توسعه وقتی معنی پیدا می‌کند که مردم از آن تبعیض، نابرابری و بی‌عدالتی متوجه نشوند».

حزب اللهیزه کردن مهندسی اقتصادی!

 غلبه نگاه مهندسی به علوم انسانی مبدأ مشکلاتی می‌شود که با جایگزینی نیروهای حزب‌اللهی و انقلابی بجای تکنوکرات‌ها حل نمی‌شود.

افراد و گروه‌های زیادی از نیروهای انقلابی و دغدغه‌مند عمدتاً از رشته‌های فنی و با رویکرد افزایش کارآمدی به ارائه برنامه در عرصه‌های مختلف مشغول‌اند. بسیاری از آن حوزه‌ها محیط مشترک اقتصاد و عدالت است و پشتوانه‌های مسلکی وهم علوم انسانی می‌خواهد. طرح‌های کارآمد و چشم‌نواز برای حل مشکلات بخشی نباید ذوق‌زدگی‌ای را موجب شود و توالی فاسد بلندمدت این دوری از مبانی نظری را اهمال کند.

به‌طور واضح تفاوتی در رویکردهای برخی کاندیداهای انتخاباتی ۱۴۰۰ با دوره۹۲و۹۶ پیدا بود. مثلاً دکتر جلیلی ۱۴۰۰ ایتانی‌تر و جلیلی ۹۲ مکتبی‌تر بود. آقایان قاضی‌زاده هاشمی، زاکانی و رئیسی نیز در طیف کم‌رنگ‌تر همین رویکرد بودند. این فعالیت‌های بخشی در ذیل یک نظریه جامع از عدالت و پیشرفت است که در بلندمدت هم نتایج خوب به بار می‌آورد.

حجت الاسلام قنبریان

فراموش نکنید این افزایش سود بانکها در رکود اقتصادی محصول حق سیاسی خلق اعتبار است که از حکومت دارند ؛ پس محدود سازی پاداش و مزایای شخصی آنها بسیار ناچیز تر از آن حق سیاسی است.

یادداشت: سرمایه داری؛ انقلاب و ولایت را دراینباره بخوانید

نیاز مردم و دهان افعی!

نه پاداش ۵۰۰ میلیونی برای ۵نفر بزرگترین است، و نه مشکل، فقط پاداش است! لطف قصه این است که همه با یک صلوات، اسلامی میشود! این یک دقیقه، استعاره گویای بانکداری اسلامی ماست که می بینید!

حق سیاسیِ خلق پول درونی، نو کیسه گی عجیبی در تاریخ ایران پدید آورده است. پاداش ها نامتعارف و حقوقهای نجومی نیم رخ پیدای آن است.

مثلث شوم: [بانک]، [بورس و سرمایه داری مالی]، [اشرافیت و فاصله طبقاتی] نیم رخ پنهان تر است.
و مردمی که محتاج این منظومه فاسد نگه داشته میشوند، مالشان بلعیده یا زیر قسط کمرشان می شکند!

امام باقر(ع) فرمود:
«اِنَّمَا مَثَلُ الحَاجَهِ اِلی مَن اَصَابَ مَالَه حَدیِثاً کَمَثَلِ الدِّرهَمِ فِی فَمِ الاَفعِی: اَنتَ اِلَیهِ مُحوَج وَ اَنتَ مِنها عَلی خَطر: حکایت کسی که نیازمند نوکیسه باشد، حکایت درهمی است که در دهان افعی است؛ که هم به آن نیاز داری و هم از افعی در خطری»(تحف العقول ص۲۹۴)

محسن قنبریان

اگر جبرائیل، وزیر امنیت بود…!

برای یکساعت تصور کنید فرشته وحی و نازل کننده قرآن در تمثّلی بشری، کت و شلوار یا عبا و قبا می پوشید و رئیس شورای امنیت ملی یا وزیر اطلاعات و امنیت کشور می‌شد!

بنظرتان کدامیک از گزینه های زیر را در پوشه “شورش” طبقه بندی میکرد؟:

  • مانور تجمل کاخ نشین‌ها و پورشه سواران؟ یا اعتراض جمعی مردم فقیر به بی آبی ساختگی یا گرانی بنزین؟!
  • بردن امتیاز و اعتبارات بانکی و رانت های خصوصی‌سازی توسط متنفذین؟ یا نشستن بر راه آهن و تحصن مقابل فرمانداری توسط کارگران؟!

گزینه جبرائیل، اولی هاست!

  • خودش آیه‌اش را آورده؛ قارون یک نفر بود، علیه موسی(ع) نه شعار می‌داد و نه شیشه می‌شکست؛ بلکه در فضایی شاد، شعر هم می‌خواند و فقط مانور تجمل می‌داد. از مردم تماشاگر شاید پذیرایی هم میشد اما قرآن آنرا “شورش علیه مردم” خواند!: «اِنَّ قارونَ کانَ مِن قَومِ موسی فَبَغی عَلَیهِم…» (۷۶قصص).
  • جبرائیل، علی(ع) را هم خوب می‌شناسد. در حرا او را با محمد(ص) دیده است و شنیده که رسول الله(ص) به او می‌گوید: من برای تنزیل و تو برای تأویل، خواهی جنگید!
    رئیس امنیت ملی خیالی ما، نهج البلاغه هم از بر است و “تأویل قارون‌ها” در حکومت اسلامی را از علی(ع) می‌شناسد:
    نزدیکان مقامات[بطانه] که نه تجمعی دارند و نه بانکی آتش میزنند، فقط اعتبارات آن بانک را قانونی تصاحب می‌کنند! زمین و کارخانه در مزایده‌های قانونیِ خصوصی‌سازی می برند! ؛ قارون‌های علی‌اند.
    نمیدانم چرا علی(ع) این کارها را گردن‌کشی [تطاول] می‌خواند و برایش خط و نشان شورشی‌ها می‌کشد؟!
    «زمامدار را خواص و نزدیکانی[بطانه] است که در آنها ویژه‌خواری[استئثار] و گردن‌کشی[تطاول] هست. در قراردادها انصاف رعایت نمی‌کنند؛ اینها را با قطع اسبابشان ریشه کن کن ! به هیچ یک از اطرافیان و خویشان، زمینی نده، نباید در تو طمع کنند که قراردادی به سود آنها و به زیان همجواران (آن پروژه) منعقد‌سازی!…»(نامه ۵۳)

  • ایادی رسانه‌ای شیطان در آنور آب، برای دومی‌ها تیترِ شورش می‌زنند. اینور آب، شورش را انکار، اما با پلیس ضد شورش آنجا می‌رویم!

چه می‌شود کرد ما که فرشته و جبرائیل نیستیم، میترسیم بانک آتش بزنند! اعتبارات بانکیِ آتش گرفته به پلیس و امنیت چه ربطی دارد؟! بنشینند در کمیته‌های اقتصادی حلش کنند!

چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید!

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۴/۲۸

اولویت اول کار انقلابی دولت جدید

فیلم کامل گفتگو را اینجا مشاهده کنید:

 

دریافت این گفت و گو با کیفیت [ ۷۲۰p, 480p, 360p, 240p, 144p ]

دریافت نسخه صوتی این گفت و گو با لینک مستقیم | “دریافت از پیوند کمکی