بایگانی برچسب: s

فرق خلاف شرع‌های ج.ا با حکومت علی(ع)؟!

 

آیت الله سید احمد خاتمی فرموده‌اند:

  • “نظام ما مصداق دولت حق است؛ که رهبر بزرگی دارد که عاشق بی قرار اهل بیت و شهادت است و ۲ساعت مانده به اذان صبح مشغول راز و نیاز با خداست و رئیس جمهوری دارد که حتی در روزهای جمعه و تعطیل به مناطق مختلف بخصوص محروم سرکشی می کند”
  • ” در عین حال مشکلات، گرفتاری، اختلاس، بی تدبیری و قیمت های افسار گسیخته هم هست؛ که اینها محکوم است، اما اگر از دست ما بیرون بود باید چه کار کنیم؟! آیا حکومت دین را رها کنیم؟!”
  • ” در کتاب روضه کافی آمده که امام علی(ع) فرمود در حکومت من ۳۰خلاف شرع است که از دست من کاری ساخته نیست؛ یکی اینکه نتوانستم فدک را به بچه های فاطمه بدهم. منطق امیرالمومنین این است. اگر حکومت علی باشد، ۳۰خلاف شرع است و اگر حکومت علی نباشد ۳۰۰خلاف شرع و بیشتر رخ می دهد”
    https://aftabnews.ir/fa/news/730840
    صوت کامل سخنرانی آیت الله خاتمی را اینجا بشنوید.

چند نکته محضر ایشان:

  1. شورش مردم علیه یا له عدالت؟!
    در روایت صحیح السند کافی، ۳۰خلاف شرع (عمدتا در حوزه عدالت اجتماعی) وجود دارد، اما جایی از آن نیست که حضرت فرموده باشد: از دست من کاری ساخته نیست!
    آنچه در روایت هست این است که: «حکمرانان پیش از من کارهایی انجام دادند که در آنها با رسول خدا(ص) مخالفت کردند و از روی تعمد راه خلاف پیمودند و پیمانش را شکستند و سنت و روشش را تغییر دادند. اگر من بخواهم مردم را به ترک آنها وادارم و به جای اصلی آنها بازگردانم و به همان ترتیب که در زمان رسول خدا بود مقرر دارم، لشکر از دور من پراکنده شوند تا جز خودم تک و تنها بجای نمانم و یا اندکی از شیعیان من که برتری مرا شناخته و وجوب اطاعت و امامت مرا از روی کتاب خدای عزوجل و سنت رسول خدا دانسته اند بجا می مانند» (الروضه فی الکافی ترجمه رسول محلاتی ج۱ص۸۵)
    اگر منظور آیت الله از جمله “از دست من کاری ساخته نیست” همان است -که در تتمه روایات درباره اعتراض عمومی به حضرت درباره نفی جماعت برای نافله خواندند- درباره دوره امیرالمومنین درست فرموده اند اما چه ربط و شباهتی با مردم ایران دارد؟!
    مردم ایران علیه حکمرانان سابق و روش های شاهنشاهشان شوریدند نه علیه سیاست های عدالتخواهانه حکمرانان جدید!
    ارزشهای علوی و کاهش فاصله طبقاتی پس از انقلاب مردم رو به تحقق نهاد، الان مردم از کوتاهی درباره تبعیض و فساد و بی عدالتی گله مند و معترض اند نه از برخورد با اینها! خواص و حلقه‌های میانی بجای استفاده از این خواست توده ها برای تصحیح دیوانسالاری و سیاستهای ضد عدالتی، با انواع توجیه و تخدیر، پشت وضع موجود می ایستند!
    پس آن شرایط ناکامی علوی چه شباهتی به ما دارد؟! شاید حداکثر همان شل حجابی در بیانات ایشان شباهتی داشته باشد که بعضا مقاومتی میشود و از قضا حکومت هنوز کوتاه نیامده و از دستش کار برمی آید!
  2. خط و نشان برای خلاف شرع ها یا ماله کشی؟!
    چون شاید از رهبر انقلاب بهتر از این طلبه ناچیز بپذیرند، تشریح ایشان از اقدامات امیرالمومنین در حوزه عدالت اجتماعی را نقل می کنم:
    “عدالت علی(ع) در قلمرو جامعه یعنی عدالت اجتماعی. در اینجا امیرالمومنین نسخه کامل اسلام است. حکومت امیرالمومنین یک حکومت صددرصد اسلامی است نه ۹۹درصد یا ۹۹/۹۹درصد، نه صد درصد یک حکومت اسلامی است. تا آنجایی که به امیرالمومنین و دامنه اختیار و قلمرو قدرت او ارتباط پیدا می کند، یک لحظه حرکت و تصمیم غیر اسلامی در او نیست؛ یعنی عدالت مطلق. البته در مناطق گوناگونی از حکومت امیرالمومنین کاملا ممکن نبود و اتفاق هم افتاد که کارهای غیر عادلانه ای انجام بگیرد، اما امیرالمومنین به عنوان یک فرد مسئول، هرجا که با چنین چیزی مواجه شد، احساس تکلیف کرد. نامه ها، هشدارها و خطبه های جان سوز و جنگ های امیر المومنین همه در راه اجرای عدالت بود”(۷۹/۱۲/۲۶)
    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3057
    آری آن کاری از دست برنیامدن، پس از خط و نشان ها و حتی جنگ داخلی علیه زیاده خواران بوده است!
    رهبر انقلاب مواجهه امام(ع) با غصب خلافت را با عدالتخواهی اش در زمان حکومت مقایسه کرده می فرماید: “امیرالمومنین در مقابل آن مساله[غصب خلافت] ۲۵سال عکس العمل نشان نداد، اما در مقابل قضیه ای که به ظاهر کمتر از آن قضیه به نظر می رسد -مساله عدالت اجتماعی، مساله احیای اصول نبوی، دوباره بناکردن بنای اسلامی مستحکمی که پیغمبر گذاشته بود- امیرالمومنین سه جنگ را تحمل کرد: جنگ جمل، جنگ صفین، جنگ نهروان. ببینید این کار به نظر امیرالمومنین چقدر مهم بود. کار بزرگ امیرالمومنین این است”(۸۳/۸/۱۵)
    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3258
    از این حیث چه شباهتی با امیرالمومنین هست؟!
    جنگ با زیاده خواهان و قاسطین پیش کش، در جامعه ما با بی عدالتی، تبعیض ها و اشرافیت ها چقدر از جنس نامه ها و خطبه های نهج البلاغه سر می زند؟! مثلا خود آیت الله خاتمی در خطبه هایش علیه کدام فرد یا موضوع اشرافیت مثل نامه ۳و۴۵ نهج البلاغه انشاء کرده است؟!
    مشکل جامعه ما دقیقا در نقطه مقابل است! بسیاری از آن امتیازات قانونی و حتی بعضا مورد امضای شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت است! تا ۷برابری حقوق دولتی را شورای نگهبان هم امضاء می کند! بعد از آن تازه خروج اغلب نهادهای انتصابی از زیر همان قانونِ نظام واحد (با وجود تفاضل ۷برابری) را شاهدیم[۱]!
    در خطبه ها ممکن است منتقد این قوانین و رویه ها، مارکسیست خطاب شود اما علیه آن رویه ها مطلقا کسی سخنی نمی شنود!
    این چه شباهتی با سیاست های عادلانه علوی تا کشیدن کار به جنگ مسلحانه با زیاده خواهان دارد؟! چه شباهتی به خط و نشان کشیدن های امام علی(ع) دارد؟ او بخاطر اینکه مردم و تاریخ ناکامی ها را جزو اسلام نگذارند آن ۳۰ مورد را رسما شمارش کرد، ماهم به تفصیل چنین می کنیم ؟!
    به حسب برخی گزارشات بین المللی رشد میلیاردرهای ایران در رکود کرونا ۲۱درصدی است در حالیکه متوسط جهانی ۶درصد است! در شرایط تحریم و کرونا و رشد اقتصادی نزدیک به صفر، این نابرابری چگونه قابل توضیح است؟!
    همان گزارش این ثروت را حاصل از دوبار تزریق پول به بورس(شهریور و دی ۹۹) از صندوق توسعه ملی می داند[۲]!
    می بینید سیاستهای مستقیم حکمرانی علت بخش بزرگی از تبعیض هاست نه اینکه بخاطر شورش مردم علیه عدالتخواهی موفقیت حاصل نشده باشد!
    با این وضع، آن روایت کافی چه به کار توجیه ناکامی ما می آید؟!
  3. مشروعیت حکومت از عدالتخواهی است!
    نه عشق رهبر انقلاب به اهلبیت و شهادت قابل تکذیب است و نه تهجد شبانه ایشان؛ اما به تصریح خود ایشان مشروعیت و دولت حق بودن به مبارزه با فساد و تبعیض و عدالتخواهی است نه نماز شب و شهادت طلبی!
    می فرمایند: “مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهی است، این پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود، بنده هم از این حرفها بلدم، اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم حقیقتا من که اینجا نشسته ام وجودم نامشروع خواهد بود، هرچه اختیار دارم و هرچه تصرف کنم، تصرف نامشروع خواهد بود دیگران هم همینطور”(۸۲/۶/۵)
    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3189
    اینکه آیت الله خاتمی جای این رکن مشروعیت، تهجد و عشق به اهلبیت را می گذارد و در مقابل فساد و اختلاس ها به یک کلمه “محکوم است” بسنده و می گوید: “اگر از دست ما بیرون بود باید چه کار کنیم؟” اصلا رویکرد خوب و موجهی نیست و در تعارض با بیانات رهبر انقلاب است.
    با بودن این عشق به اهلبیت و شهادت در رهبرانقلاب از دهه پیشرفت و عدالت، عقب ماندگی در عدالت شروع و دائم افزون شده است بطوری که ایشان از ۸۹تا۹۹ بیش از ده بار به این عقب ماندگی اعتراف و چندبار عذر خواهی کرده اند[۳]. این سند مسلّمی است که ۳۰خلاف شرع می تواند به ۳۰۰خلاف شرع برسد حتی اگر حاکم عادل و عاشق اهلبیت باشد!

فرق اصلی رهبرانقلاب با این بزرگواران در همین است که:

  • اولا به موارد عقب ماندگی در عدالت اعتراف و عذر خواهی می کند و برای توجیه آن از امیرالمومنین و ناکامی های متفاوت از مایش هزینه نمی کند.
  • ثانیا آنها را از دست ما بیرون بوده، نمی داند. هم مسئول بسیاری از تبعیض ها را حکومت می داند و هم ناامید از تصحیح آن نیست و آب پاکیِ “از دست ما بیرون”، رویش نمی ریزد و بجایش مسکِنِ خوبی حاکم و نماز شبش را به جامعه تزریق نمی کند. کماکان عدالتخواه ماندن و جد و جهد در آن را علت مشروعیت می داند.
  • ثالثا مصلحت اندیشی هایی که موجب این توجیه بافی ها میشود را باطل می کند و صریح می فرماید: “ما به عنوان شیعه باید این درس را به یاد داشته باشیم که عدالت قابل اغماض و قابل معامله نیست و هیچ یک از مصالح گوناگون نه مصالح فردی و نه مصالح حکومت و کشور اسلامی نمی تواتد با عدالت معامله شود”(۸۲/۸/۲۳)
    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3204
    این ارزان فروشی عدالت و زود راضی شدن به بیرون از دست ما بودن، بلایی برای بسیاری از نخبگانی است که باید بجای این تئوری بافی ها، طرح رهبر انقلاب برای برون رفتن از این شرایط و جبران عقب ماندگی های مزمن را برای مردم تبیین کنند.

مطالب مرتبط:
مطالب حجت الاسلام قنبریان در حوزه حقوق و دستمزد و نظام جبران خدمات

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۷/۱۸

دریافت فایل قابل ویرایش مطلب «فرق خلاف شرع‌های ج.ا با حکومت علی(ع)؟!»

[۱] عدالت حقیقی؛ زندگی زیر یک سقف حقوقی است!

[۲] Iran Sees Millionaire Boom Amid Sanctions, Covid-19 And An Election

[۳] در عدالت عقبیم!

تشکل های کارفرمایی با کارگری را مقایسه کنید تا رابطه بی عدالتی سیاسی با بی عدالتی اقتصادی را ببینید! این در حالی است که اگر بخواهید جمعیت کارگری (تقریبا۵۰٪ خانوارهای ایرانی) و کارفرمایی را تصویر کنید چیزی نزدیک به صورتِ عکس این تصویر می شود!

آماری دیگر:

براساس سالنامه آماری وزارت کار و تعاون (سال۹۸) و سالنامه آماری سازمان تامین اجتماعی(سال۹۸):

از ۱۳۱۷۵۴۰کارگاه تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی، حدود ۱میلیون کارگاه کوچک با ۵،۶کارگر است و بیش از ۳۰۰۰۰۰کارگاه متوسط و بزرگ است.

و بر طبق آمار وزارت کار فقط۹۰۸۳ تشکل کارگری در کل کارگاهها وجود دارد! اگر فقط کارگاههای متوسط و بزرگ را در نظر بگیریم، فقط حدود ۳درصد از کارگاهها تشکل کارگری دارند!

بدون عدالت سیاسی، تبعیض اقتصادی از بین نمی رود. رابین هود شدن(قوه قضائیه و مجریه) برای کارگران با حضور در کارگاه ها و… جای تحقق  کامل اصل ۱۰۴قانون اساسی را نمی گیرد. روسای جدید این دو قوه با تجارب اطلاعاتی، امنیتی_قضایی خوب است بهانه های مانع از تشکیل تشکل های کارگری را کم و تشکل های واقعی کارگری را محقق کنند.

نماز جمعه، قبله‌ی جامعه؟!

وقتی امام صادق(ع) میفرماید: واعظ جمعه، قبله است؛ یعنی باید وقت خطبه همه رو به او بنشینند[۱]؛ و کنایه از اینکه گفتمانِ متبوع باید از آنجا برخیزد نه بعلت سستی منطق یا بیان ضعیف، محافظه کار و تابعِ گفتمان های جاری شود!

وقتی امام باقر(ع) می فرماید: آخرین کلامش “انَّ الله یامر بالعدل و الاحسان” باشد[۲]؛ یعنی هر هفته در سبد خطبه ها، باید برای عدالت خواهی چیزی باشد؛  همانطور که توصیه به تقوا هر هفته با تفریع فروع و تمثیل مثال هست!

در دهه های عقب ماندگی از عدالت و عذر خواهی چندین باره از خدا و مردم توسط رهبر انقلاب، نماز جمعه ها چقدر در گفتمان غالب شدن عدالتخواهی نقش داشته اند؟! چقدر مساله های کلان بی عدالتی در جاریِ جامعه را تشریح و مطالبه ی رفع اش را فراهم کرده است؟!

چقدر موارد مبارزه با تبعیض را در منطقه استحفاظی خود راهبری کرده است؟!

(چند جمله از حجت الاسلام قنبریان/ برنامه جهان آرا)

[۱] وسائل الشیعه ج۷ ص۳۴۲و۳۴۳

[۲] همان

نماز جمعه تریبون اصیل عدالتخواهی

شبکه افق، برنامه جهان آرا با حضور حجت الاسلام قنبریان تحت عنوان «نماز جمعه تریبون اصیل عدالتخواهی» مورخه ۲۰ شهریور ماه ۱۴۰۰، برگزار شد، فیلم این برنامه منتشر می‌شود.

 

دریافت برنامه جهان آرا «نماز جمعه تریبون اصیل عدالتخواهی»
با کیفیت [ ۱۴۴P | 240P]

دریافت نسخه صوتی برنامه جهان آرا «نماز جمعه تریبون اصیل عدالتخواهی» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن نماز جمعه تریبون اصیل عدالتخواهی

وضع قرآنیِ نماز جمعه!

قرآن نماز جمعه را بین یک سلب و ایجاب، ندا داده است:

«ای کسانی که ایمان آورده اید، چون در روز جمعه برای نماز جمعه بانگ زنند به سوی ذکر خداوند بشتابید و ذَرُوا البَیع(سلب: داد و ستد را واگذارید) این برای شما بهتر است اگر بدانید. پس وقتی نماز جمعه گزارده شد، فَانتَشِروا فی الاَرضِ وَ ابتَغُوا مِن فَضلِ الله(ایجاب: در زمین منتشر شوید و از فضل خدا بجویید) و خدا را بسیار یاد کنید باشد که سعادتمند شوید» (۹و۱۰جمعه)

تو گویی این تجمع عبادی، صافیِ کسب و کار با فضل خواهی از خداست.

 این “جمع” و “انتشار” هفتگی، برای اصلاح معاش با معاد است.

لذا با مخلّ به بیع و تجارتِ راحت مردم کار دارد؛ با انحصار و رانت، با زمین خواری و زمین خوردن کار دارد؛ با مانورهای قارونی جهت فراموشاندن فضل خداوند کار دارد. و…

اگر نماز جمعه را از این وضع قرآنی اش گرفتیم، رانت خواران و شاد خواران و قارونها بدشان نمی آید مصلای مجللش را هم بسازند! اصلا قارون خود یک آخوند اشرافی، حافظ و قاری تورات و از پیروان موسی (نه فرعون) بود!

نماز جمعه همزاد “امر جامع”

 نماز جمعه اخبار۲۰:۳۰ نیست که داخل گود و خارج گود داشته باشد. گرچه سالیانی کم هنری برخی ائمه جمعه آنرا “تقویم هفتگی” کرده، لکن در وضع شرعی اش، “جمعه”، همزادِ “امر جامع” است.

 نماز جمعه برای حل امر جامعِ جاری جامعه است.

امرجامع در قرآن آن است که همه باید کنار هم و کنار رسول بمانند و بدون اجازه، هیچ کس غایب نشود:”انما المومنون الذین آمنوا بالله ورسوله واذا کانوا معه علی امر جامع لم یذهبوا حتی یستٲذنوه”(۶۲/نور)

اگر غایب شدن مسلمین و مومنین در نماز جمعه زیاد شده، یک احتمالش هم این است که از وضع شرعی اش افتاده و دیگر برای حل امر جامع جاری جامعه نیست!

اماره الصبیان و حکمرانی آقازادگان چگونه شکل می گیرد؟

  • حکومت ولایت فقیه هم مثل مالک اشتر خطاب آن هشدارهاست!
  • نیم طبقه آقازادگان و دامادها و سه فساد آنها
  • ازدواج های در هم تنیده حاکمیت و آفرینش آن نیم طبقه
  • روابط ثروت و قدرت اینان به کجا می کشد؟
  • در نبودن عدالتخواهان و آزادگان با هم مشترک المنافع اند!
  • طومار آقازادگان علیه حُجر کار ضابط قضایی کرد!

 

روایت حجت الاسلام قنبریان از مجرمی که در حضور امیرالمومنین(ع) سه ضربه شلاق بیشتر از حد مجاز خورد

 

حجت الاسلام قنبریان:

این فیلم‌هایی که درمورد زندان‌های ما بیرون آمده است، اگر بخواهیم مانند دولت علی(ع) باشیم، باید ریشه این کارها را نابود کنیم

اگر خطا بماند و پاک نشود، در دولت و حاکمیت می‌ماند و تکرار می‌شود

دولت مقدس دولتی است که باید با افراد گناهکار و خطاکار فوری و دائما برخورد کند تا گناه آن نماند

درس ها و عبرت های عاشورا؛ قیام برای احیای دین و عدالت

از خطبه منا تا صحنه کربلا؛
درس هایی برای همیشه تاریخ

دریافت برنامه ثریا «درس ها و عبرت های عاشورا؛ قیام برای احیای دین و عدالت»

    • علماء چگونه مردم را تسلیم بنی امیه کردند؟!
    • بالتبع علماء مردم سه دسته شدند! عاشورا سه صف بود نه دو صف! یک صف هم اهالی تپه ندبه!
    • صد مجتهد درون حاکمیت ج.ا چه وظیفه ای دارند؟!
    • اماره الصبیان(حکمرانی آقازادگان) چگونه شکل گرفت؟!
    • نیم طبقه آقازادگان و دامادها!
  • پول پاشی برای تثبیت ولایتعهدی!
  • عبرت ماجرا برای ج.ا کجاست؟
  • کشوری که دشمن دارد، مردمش چگونه اعتراض کنند؟!
  • یا با تراز فرانسه، یا با تراز علی(ع)!
  • در بحبوحه صفین اجازه اعتراض بر خود را داد! گفت شکایت سپاهیان را هم به من کنید!
  • اولین پلیس اش، ۵۰نفر از با ورع ترین نسبت به حقوق مردم بودند!
  • دو محتسب حسین(ع)!
  • حرم امام رضا(ع) ایوان طلایش بیشتر شود یا بست اعتراض اش احیاء شود؟!
  • شبکه جوانمردان مقابل شبکه های رانت و پارتی!
  • اماره الصبیان(حکمرانی آقازادگان) چگونه شکل گرفت؟!
  • نیم طبقه آقازادگان و دامادها!
  • پول پاشی برای تثبیت ولایتعهدی!
  • عبرت ماجرا برای ج.ا کجاست؟
  • کشوری که دشمن دارد، مردمش چگونه اعتراض کنند؟!
  • یا با تراز فرانسه، یا با تراز علی(ع)!
  • در بحبوحه صفین اجازه اعتراض بر خود را داد! گفت شکایت سپاهیان را هم به من کنید!
  • اولین پلیس اش، ۵۰نفر از با ورع ترین نسبت به حقوق مردم بودند!
  • دو محتسب حسین(ع)!
  • حرم امام رضا(ع) ایوان طلایش بیشتر شود یا بست اعتراض اش احیاء شود؟!
  • شبکه جوانمردان مقابل شبکه های رانت و پارتی!

ریاضی‌سازی اقتصاد و مهندسی معکوس عدالت

عدالت موجودی اهلی!

 عدالت علی‌رغم جهان‌شمولی مفهومی، تحقق‌های محلی و منطقه‌ای می‌یابد و ازاینجا به اقلیم‌ها و موقعیت‌ها مربوط می‌شود. عدالت گرچه خود «کلان میزان» خداوند در خلق است، اما خود در تحقق‌هایش بی‌نیاز از «میزان» نیست. نظم و نظام امارت و حکمرانی فقط به عدالت است. اما نه هر سیاستِ عدل که فقط «حُسن عدالتِ» حاکمان، می‌تواند نظام انتظام بخش مردم شود. مثلاً سیاست‌های شبه سوسیالیستی اصلاحات ارضی، عملاً نظم اجتماعی روستاها را به هم‌ریخت و فقر و تبعیض در حاشیه‌نشینی‌ها پدید آورد. ازاین‌روست که عدالت گرچه منزه از تطورات اعصار، جاودانه و آسمانی است؛ اما در هر موقعیت همراه و ممزوج با آن‌ها می‌شود، اهلی و مألوف است.

اقتصاد انسانی؛ اقتصاد ریاضی

 اعتراف معاون اول رئیس‌جمهور در خوزستان (۲مرداد۱۴۰۰) کارم را آسان کرد. آنجا که گفت: «این خیلی بد است که من امروز اینجا به‌عنوان آدمی که همه عمرم را در این توسعه گذاشتم، بگویم توسعه‌ای که ما اجرا کردیم متأسفانه عوارضش این‌چنین نشان داده می‌شود».

این صریح‌ترین سخن در اجرای طرح‌های توسعه غیربومی و در نگاه کلان‌تر به‌کارگیری اقتصاد ریاضی-مکانیکی و غیراجتماعی- انسانی است. موجب می‌شود پُرآب‌ترین استان کشور در تشنگی مفرط قرار گیرد و نفت‌خیزترین، جزو طبقاتی‌ترین استان‌ها با بیشترین مشکل حاشیه‌نشینی گردد و عدالت دچار چالش اساسی شود. توسعه غیربومی با اقتصاد ریاضی در ایران پس از انقلاب همزاد هم‌اند. در سه دوره به غلبه هژمونیک در سیاست‌ها و هم نظام آموزشی رسیده است:

دوره اول؛ نسل اول این نحله: سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ با تأسیس رشته‌ی «مهندسی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی» در دانشگاه صنعتی اصفهان شروع شد!

دوره دوم؛ نسل دوم با تأسیس موسسه نیاوران از فارغ‌التحصیلان نسل اول شکل گرفت.

دوره سوم؛ نسل سوم، از ابتدای دهه ۸۰ تاکنون با تأسیس دانشکده مدیریت و اقتصاد در دانشگاه فنی(شریف) ادامه یافت.

دکتر روغنی زنجانی- مؤسس اولیه و رئیس وقت سازمان برنامه‌وبودجه- انگیزه را دو هدف عمده می‌شمارد:

  1. ایجاد نهادی که بتواند نیازهای برنامه‌ریزی استراتژیک کشور را پاسخ دهد
  2. تربیت کادر برای سازمان برنامه و دیگر دستگاه‌های ستادی کشور

پس اگر تئوری‌های اینان در دولت‌های متبوع -که اغلبی بودند- پیگیری شود و فارغ‌التحصیلان این مکتب، مناصب و مشاورت‌ها و زعامت‌های دانشگاهی را بر عهده گیرند، جای تعجب نیست. آدم‌های سیاسی با شعارها و جناح‌های ظاهراً متفاوت، همه سلول‌های مستأجری بودند و تربیت‌یافتگان این مکتب جدید نرون‌های عصبی با عمر طولانی در مناصب علمی، پژوهشی، تصمیم‌سازی،کارشناسی، و حتی مناصب رسمی (مشاورت، معاونت، وزارت) باقی بوده‌اند و همان درک و طرح خود را به مغز ج.ا مخابره می‌کرده‌اند.

 مشکل عمده این اقتصاد، ریاضی کردن و مکانیکی دیدن محیط اقتصادی و فراغت از جهات علوم اجتماعی و انسانی است.

طرح درس رشته‌های اقتصاد در ایران به‌طورمعمول در کمیته تخصصی اقتصاد و بازرگانی گروه علوم انسانی شورای برنامه‌ریزی آموزش عالی تصویب می‌شد؛ اما آن افراد با ارتباطات خاص با رئیس‌جمهور وقت و از طریق شورای انقلاب فرهنگی توانستند رشته‌ای بنام «مهندسی سیستم‌های اقتصادی-اجتماعی»(!) آن‌هم در «گروه فنی- مهندسی»(!) تصویب کنند. این‌گونه با زیرکی، متخصصان علوم انسانی را دور زده و اقتصاد را منهای دروس علوم اجتماعی، تاریخ، جامعه‌شناسی و سایر علوم انسانی متولد کردند.

حتی جذب دانشجو از رشته‌های فنی در اولویت قرار گرفت. اول در دانشگاه صنعتی اصفهان و آخر در دانشگاه شریف رونق مضاعف گرفت.

این روند نه‌فقط موجب خواری بیشتر علوم انسانی شد که عملاً پیاده کردن ایده‌های پیش‌ساخته‌ی جهانی را باعث شد. اقتصاد با تشبّه به علوم طبیعی مدرن، شبیه فیزیک و مکانیک مدرن جلوه کرد و فارغ از حقوق و تاریخ و فرهنگ و جغرافیا شد.

 دکتر نیلی فارغ‌التحصیل نسل اول این مکتب (از دانشگاه صنعتی اصفهان) با کارشناسی مهندسی بود که بعداً اقتصاددان بزرگ این نحله شد و صراحتاً گفت: «ما سعی می‌کنیم به‌جای پرداختن به حاشیه‌ها [بخوانید: جهات علوم انسانی اقتصاد و نزاع‌های مسلکی] به آنچه درواقع بدنه اصلی علم اقتصاد را در این حوزه‌های اصلی تشکیل می‌دهد، بپردازیم».

نتیجه این رویکرد با علم اقتصاد نه‌فقط سکولار شدنش از جهات مکتبی عدالتخواهانه اسلام بود که حتی دیالوگ اقتصاد با سایر علوم اجتماعی-سیاسی را حذف کرد. خروجی شد پرورش تکنیسین‌هایی بدون تفکر انتقادی و با استفاده حداکثری از مدل‌های ریاضی بجای بررسی‌های پیچیدگی‌های فرهنگی- اجتماعی.

 البته برای دولتمردان ناآگاه از این پیچیدگی‌ها و فارغ از مطالعات علوم انسانی چنین اقتصاد ریاضی‌ای که کل محیط را یک سیستم مکانیکی می‌کرد قابل‌فهم‌تر و پذیرفتنی‌تر بود.

از نوشتن برنامه سوم وسعه به این‌سو حضور فارغ‌التحصیلان این مکتب با تأویل گرایی اقتصاد به ریاضیات در نهادهای تصمیم‌سازی و برنامه‌ریزی به‌وضوح روشن است. برای نمونه:

دکتر نجفی، رئیس سازمان برنامه‌وبودجه و هم‌زمان استاد دانشکده علوم ریاضی شریف!

دکتر عارف، معاون اول و رئیس سازمان مدیریت و هم‌زمان استاد دانشکده برق شریف!

مهندس ترکان، دانش‌آموخته مکانیک شریف و رئیس وقت سازمان گسترش نوسازی صنایع!

دکتر نیلی، دانش‌آموخته مهندسی صنایع شریف و رئیس موسسه نیاوران و معاون اقتصادی سازمان برنامه و سرپرست کمیته خصوصی‌سازی در دولت! و…..

 این مشرب فکری به‌زودی از شریف به ده‌ها دانشگاه دیگر هم سرایت یافت و غیر از رشته مهندسی سیستم‌های اقتصادی- اجتماعی به تأسیس رشته MBA درزمینه مدیریت هم انجامید که غیر از گسترش در آموزش عالی، دوره‌های متعدد برای مدیران اجرایی کشور را در پی داشت. این رشته نیز همان نقیصه رشته مهندسی سیستم‌های اقتصادی دچار بود. یعنی فقدان پشتوانه علوم انسانی و مطالعات تاریخی و علوم اجتماعی و مردم‌شناسی.

 پیامد آن «مهندسی اقتصادی» و این «مدیریت ریاضی» شده است این اعتراف آقای جهانگیری (از همین تیم) درباره نتایج برنامه‌های توسعه: «توسعه‌ای که ما انجام داده باشیم ولی رضایت مردم در آن نبوده باشد، توسعه نیست. توسعه وقتی معنی پیدا می‌کند که مردم از آن تبعیض، نابرابری و بی‌عدالتی متوجه نشوند».

حزب اللهیزه کردن مهندسی اقتصادی!

 غلبه نگاه مهندسی به علوم انسانی مبدأ مشکلاتی می‌شود که با جایگزینی نیروهای حزب‌اللهی و انقلابی بجای تکنوکرات‌ها حل نمی‌شود.

افراد و گروه‌های زیادی از نیروهای انقلابی و دغدغه‌مند عمدتاً از رشته‌های فنی و با رویکرد افزایش کارآمدی به ارائه برنامه در عرصه‌های مختلف مشغول‌اند. بسیاری از آن حوزه‌ها محیط مشترک اقتصاد و عدالت است و پشتوانه‌های مسلکی وهم علوم انسانی می‌خواهد. طرح‌های کارآمد و چشم‌نواز برای حل مشکلات بخشی نباید ذوق‌زدگی‌ای را موجب شود و توالی فاسد بلندمدت این دوری از مبانی نظری را اهمال کند.

به‌طور واضح تفاوتی در رویکردهای برخی کاندیداهای انتخاباتی ۱۴۰۰ با دوره۹۲و۹۶ پیدا بود. مثلاً دکتر جلیلی ۱۴۰۰ ایتانی‌تر و جلیلی ۹۲ مکتبی‌تر بود. آقایان قاضی‌زاده هاشمی، زاکانی و رئیسی نیز در طیف کم‌رنگ‌تر همین رویکرد بودند. این فعالیت‌های بخشی در ذیل یک نظریه جامع از عدالت و پیشرفت است که در بلندمدت هم نتایج خوب به بار می‌آورد.

حجت الاسلام قنبریان

اگر جبرائیل، وزیر امنیت بود…!

برای یکساعت تصور کنید فرشته وحی و نازل کننده قرآن در تمثّلی بشری، کت و شلوار یا عبا و قبا می پوشید و رئیس شورای امنیت ملی یا وزیر اطلاعات و امنیت کشور می‌شد!

بنظرتان کدامیک از گزینه های زیر را در پوشه “شورش” طبقه بندی میکرد؟:

  • مانور تجمل کاخ نشین‌ها و پورشه سواران؟ یا اعتراض جمعی مردم فقیر به بی آبی ساختگی یا گرانی بنزین؟!
  • بردن امتیاز و اعتبارات بانکی و رانت های خصوصی‌سازی توسط متنفذین؟ یا نشستن بر راه آهن و تحصن مقابل فرمانداری توسط کارگران؟!

گزینه جبرائیل، اولی هاست!

  • خودش آیه‌اش را آورده؛ قارون یک نفر بود، علیه موسی(ع) نه شعار می‌داد و نه شیشه می‌شکست؛ بلکه در فضایی شاد، شعر هم می‌خواند و فقط مانور تجمل می‌داد. از مردم تماشاگر شاید پذیرایی هم میشد اما قرآن آنرا “شورش علیه مردم” خواند!: «اِنَّ قارونَ کانَ مِن قَومِ موسی فَبَغی عَلَیهِم…» (۷۶قصص).
  • جبرائیل، علی(ع) را هم خوب می‌شناسد. در حرا او را با محمد(ص) دیده است و شنیده که رسول الله(ص) به او می‌گوید: من برای تنزیل و تو برای تأویل، خواهی جنگید!
    رئیس امنیت ملی خیالی ما، نهج البلاغه هم از بر است و “تأویل قارون‌ها” در حکومت اسلامی را از علی(ع) می‌شناسد:
    نزدیکان مقامات[بطانه] که نه تجمعی دارند و نه بانکی آتش میزنند، فقط اعتبارات آن بانک را قانونی تصاحب می‌کنند! زمین و کارخانه در مزایده‌های قانونیِ خصوصی‌سازی می برند! ؛ قارون‌های علی‌اند.
    نمیدانم چرا علی(ع) این کارها را گردن‌کشی [تطاول] می‌خواند و برایش خط و نشان شورشی‌ها می‌کشد؟!
    «زمامدار را خواص و نزدیکانی[بطانه] است که در آنها ویژه‌خواری[استئثار] و گردن‌کشی[تطاول] هست. در قراردادها انصاف رعایت نمی‌کنند؛ اینها را با قطع اسبابشان ریشه کن کن ! به هیچ یک از اطرافیان و خویشان، زمینی نده، نباید در تو طمع کنند که قراردادی به سود آنها و به زیان همجواران (آن پروژه) منعقد‌سازی!…»(نامه ۵۳)

  • ایادی رسانه‌ای شیطان در آنور آب، برای دومی‌ها تیترِ شورش می‌زنند. اینور آب، شورش را انکار، اما با پلیس ضد شورش آنجا می‌رویم!

چه می‌شود کرد ما که فرشته و جبرائیل نیستیم، میترسیم بانک آتش بزنند! اعتبارات بانکیِ آتش گرفته به پلیس و امنیت چه ربطی دارد؟! بنشینند در کمیته‌های اقتصادی حلش کنند!

چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید!

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۴/۲۸