از آتش نمرود تا گلستان ابراهیم!

ختم سوره واقعه در دوشنبه اول ماه برای افزایش روزی یکی از ترندهای جستجو بوده است.

برخی آنرا نشانه دینداری مردم و گرایش آنان به اعمال دینی گرفته اند که در کنار آمارهای جستجوی دیگر باید دیده شود.

این حرف غلط نیست لکن:

این عمل دینی باید در بستره رشد نرخ فقر دیده شود تا این ترند بهتر معنا شود.

نمودار بطور واضح رشد نرخ فقر در سالهای اخیر و زیر خط فقر بودن دستمزدها را نشان می دهد؛ این یعنی کسری در رزق و کم آوردن روزی و دعا و ختم واقعه و… برای افزایش آن.

ابراهیم خلیل(ع) به خداوند عرضه داشت: “پروردگارا فقر برای من(اگر مبتلایش شوم) سخت تر از آتش نمرود است[۱]

هنر و خویشتن داری این مردم نجیب این است که با صبر و دعا، نجات از آتش نمرود(فقر) را طلب می کنند.

هنر و همت حاکمان مسلمان هم باید این باشد فوری با ریشه کنی فقر مطلق، این آتش را به اذن الله گلستان کنند.

محسن قنبریان

[۱] جامع الاخبار ص۱۱۰

یاری کنید!

در سالهای اخیر بارها تکرار شده گام اساسی  عدالت در حوزه حقوق و دستمزد این است که همه دستگاه های دولتی درون یک قانون قرار گیرند. الان عمده دستگاه ها و دستگاه های عمده از قانون مدیریت خدمات کشوری بیرون رفته اند و با قوانین، آیین نامه ها، تبصره های مختلف حقوق و مزایا می گیرند که موجب تفاضل های غیرعادلانه شده است.

در بودجه ۱۴۰۱ این برگشت به قانونِ واحد تعبیه شده است.

جا دارد نخبگان و فعالان اجتماعی-سیاسی مراقبت کنند این تبصره از بودجه تصویب و تحقق یابد و این را قدمی عملی و شدنی به سمت نظام حقوق و دستمزد عادلانه بگیرند.

(در اینباره یادداشت: عدالت یعنی زندگی زیر یک سقف حقوقی/ و ویدئوی: دو نکته و سه پیشنهاد  را ببینید)

محسن قنبریان

دیدن متوازن مجازاتهای جایگزینِ حبس!

 

بیان اول جناب آقای اژه ای (در گرگان):

  1. سخن شان در موارد حبس ۱۰سال و ۲۰سال بود.(که معمولا در کلاهبرداری، رشوه، فساد اقتصادی و مواد مخدر پیدا میشود)
  2. از موارد مجازات جایگزین فقط از جریمه مالی سخن گفتند(در حالیکه چند جایگزین دیگر هم در قانون هست!)

بیان دوم ایشان در شورای عالی قضایی:

  1. به ظرفیت های موجود قانون اشاره کردند.
  2. در کنار اشاره کمرنگ به جریمه مالی، بر هنر و علم و فن تاکید کردند که با آنها “خدمات عمومی رایگان” انجام و جایگزین حبس شود.

بیان اول منصرف به مجرمین سرمایه دار بود اما بیان دوم، تنزّل از آن و بیان جایگزین های دیگر است که از غیر ثروتمندان هم بر می آید.

ظرفیت قوانین موجود:

– مجازات جایگزین حبس یا در جرائم عمدی است یا غیر عمدی.

– در جرائم عمد، جایگزین برای حبس حداکثر تا یک سال حبس هست(ماده ۶۵،۶۶،۶۷مجازات)

– در جرائم غیر عمد تا دوسال حبس حتما به جایگزین بدل میشود و بیشتر از دوسال اختیاری است.(ماده ۶۸)

پس قانون فعلا برای حبس ۱۰،۲۰ سال آن هم در جرائم عمد(که موضوع بحث شان در گرگان بود) جایگزین، نپذیرفته است و ظاهرا ایده ایشان در اینجا به دنبال لایحه و قانون است.

کار مفسدین اقتصادی از جرائم عمد است و فعلا امکان جایگزین ندارد(الا به کمتر از یکسال حبس محکوم شده باشد!)

امکان خدمات عمومی رایگان

– طبق ماده۶۴ قانون مجازات، “خدمات عمومی رایگان” هم می تواند مثل “جزای نقدی”، جایگزین حبس شود.

– جناب آقای اژه ای پس از اعتراضات از بیان اول به این ظرفیت در بیان دوم خود اشاره کرد.

بر این اساس ضعفاء و فقراء هم بجای حبس، با هنر و علم و فن می توانند خدمات عمومی رایگان انجام دهند و حبس نروند. هنر و فن و علم اینها مقابل پول ثروتمندان!

محرومیت از حقوق اجتماعی!

– یکی از مجازات های جایگزینِ حبس در ماده۶۴، “محرومیت از حقوق اجتماعی” است.

– ماده۲۶، حقوق اجتماعی را شرح داده که از جمله آن:

  ر- تاسیس، اداره یا عضویت در هیات مدیره شرکتهای دولتی، تعاونی و خصوصی یا ثبت نام تجارتی یا موسسه آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و علمی

است!

اگر از منفذ کمبود منابع مالی دولت و نیاز به سرمایه داران، به مجازات نگاه نشود، شاید این مجازاتِ جایگزینِ حبس، برای مفسدین اقتصادی مؤثرتر باشد تا لایروبی خلیج گرگان و جرائم نقدی!

از منفذ نیاز به ثروتِ سرمایه دار، نگاه به مجازات کردن، خطر کالایی شدن مجازات را در اقتصاد سیاسی در پی دارد.

 نگاه متوازن به همه جایگزین ها ی حبس(جریمه مالی، خدمات رایگان عمومی، محرومیت از حقوق اجتماعی و…) و هم نگاه متوازن به طیف محکومین(از فقیر تا پولدار) به عدالت قضایی نزدیکتر است. مساله دستگاه قضا باید این باشد که کدام مجازات بر کدام طیف موثرتر است نه اینکه کدام جایگزین مشکل دستگاه اجرایی را حل می کند!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۹/۲۹

۵۰ ساعت ارائه و گفتگو با موضوع «عدالت»

دوره ویژه «مدرسه آزادفکری»

با حضور: مسعود و فرهاد نیلی، فرشاد مومنی، عبده تبریزی، حسن سبحانی، بیژن عبدالکریمی، محسن قنبریان، رضا امیدی، حامد قدوسی، پویا ناظران، پرویز امینی، محمد موحدی و …

هدیه ما: کد تخفیف ۲۰٪ برای بازنشر این پست (پست یا استوریِ پوستر همراه با تگ آیدی مدرسه)

موضوعات: عدالت و بازار، فقه و عدالت، پول و بانک، خصوصی سازی، یارانه پنهان، مسکن، بازارهای مالی، آموزش و سلامت

شروع دوره: ۸ دیماه

تخفیف ویژه برای ثبت‌نام گروهی

اطلاعات بیشتر و ثبت نام در سایت مدرسه آزادفکری

تارنما مدرسه آزاد فکری

نشانی شبکه اجتماعی AzadFekriSchool

حکومت علوی و تبار ناگزینی

 

قسمت اول: اصل و قاعده

  • سیره اهل بیت نیز مانند قرآن محکمات و متشابهات دارد. اصل و قاعده از محکمات است.
  • اصل بر تبار ناگزینی است مگر ضرورتی پیش بیاید.
  • در تحلیل باید به دوگانه رخاء و بلا، نهضت و نظام دقت داشت که حکم جداگانه دارند.
  • حضرت امیر در توصیف و مذمت حکومت اموی که در مقابل حکومت علوی بود میفرماید: قام معه بنوا ابیه!
    پس نمی‌تواند خود دچار تبارگزینی و فامیل سالاری باشد.
    (این سخنرانی در تاریخ ۲۸آبان۱۴۰۰ ایراد شده است)

* این حرفها به اقتضاء دهه چهارم انقلاب است نه تعریض به دولتی خاص

قسمت دوم: در جانب مسئولیت ها

  • ویژگی های گزینش در اعطای مسئولیت
  • اختبار افراد برای مسئولیت دهی دو گونه است:
    • سنجش سابقه فرد در دولت های صالح قبلی
    • اثرگذاری اجتماعی در بین مردم
    • قاعده انصاف در اعطای مسئولیت
    • راه حل دنیای کنونی برای رعایت شایسته سالاری
      (این سخنرانی در تاریخ ۲۸آبان۱۴۰۰ ایراد شده است)

* این حرفها به اقتضاء دهه چهارم انقلاب است نه تعریض به دولتی خاص

قسمت سوم: در جانب نزدیکان

  • خصوصیات نزدیکان قدرت در کلام حضرت امیر:
    ویژه خواری ، گردن فرازی مقابل مردم ، کمبود انصاف در معامله.
    راه حل، قطع کردن اسباب این ویژگی ها است.
  • پس صرف شایستگی وابستگان دلیل بر مقدم کردن آنان نیست.
  • مسئولیت دادن به ابن عباس ها یک استثنا می‌باشد و قاعده را نقض نمیکند و حتما وجهی دارد.
  • مؤید بودن سیره امیرالمومنین در ارتباط با دامادها

* این حرفها به اقتضاء دهه چهارم انقلاب است نه تعریض به دولتی خاص
(این سخنرانی در تاریخ ۲۸آبان۱۴۰۰ ایراد شده است)

حجت الاسلام محسن قنبریان

مجازات کیفری مفسدین، کفاره تخییری نشود!

در مجازات اسلامی، هم “تخییر” داریم و هم “جزای نقدی بدل از حبس” ؛ اما این قاضی است که مخیّر است است نه مجرم؛ و باید آنچه بازدارنده تر است را لحاظ کند.

در کفارات هم تخییر و بدل مالی داریم مثلا جای ۶۰ روز روزه، ۶۰ مسکین طعام دهد! اینجا خود مکلف مخیّر است.

وقتی قاضی القضات از تنگناها مالی دولت یا کارآمدی اقتصادی به مجازات نگاه می کند و می گوید: پول لایروبی خلیج گرگان را ندارند، میشود از جریمه نقدی مجرمان تدارکش کرد!

این خطر هست که مجازات کفاره شود!

آنوقت سرمایه دار است که عملا انتخاب می کند زندان برود یا جریمه مالی دهد!

لوازم چنین تحول قضایی ای(!) به جهات مختلف محل تامل و درنگ است! جهات اقتصاد سیاسی اش از جهات حقوقی اش مهمتر است.

قاضی القضات بهتر می داند شارع مقدس بر مجازات تشهیر و بدنام کردنِ مفسد اقتصادی بسیار اصرار دارد که البته در قانون تشهیر چیزی از آن نیامده است. به لحاظ فقهی بسیار بعید است بتوان آنرا به جریمه مالی تبدیل کرد.

محسن قنبریان

دوستی اهلبیت، عامل اتحاد و ائتلاف

موالات، دوستی و اطاعت اهلبیت(ع)، باید موجب ائتلافِ تفرقه ها شود (بمولاتکم ائتلفت الفرقه)؛ و الا راه را درست طی نمی کنیم!

  • اگر کسی بگوید: موالات، فقط پذیرش ولایت اهلبیت(ع) است و ائتلافی با مذاهب غیر شیعه نیست!

باز می گویم: پس چرا بین شیعیان ۱۲ امامی، تفرقه هست؟!

 در این تلقی انگار هرچه ولائی تر، جدایی طلب تر! می کشد به جایی که انکار قمه زنی یا منع سبّ خلفاء هم خروج از تشیع باشد!

  • اهل سنت -به اعتراف عامه و علمائشان- اقلا دوستدار اهلبیت هستند؛ پس چه چیز ائتلاف با شیعیان را می شکند؟!
  1. عالمانی که با خبط و خطا تعریض و تعرض به اهل بیت می کنند.
  2. عوام زدگانی که در شعر و شعار و… مسبب شهادت صدیقه طاهره(س) را سنیان کشورشان القاء می کنند یا با یک درجه تخفیف وارثان قاتلان می گمارند!
  3. سیاستمدارانی که فرمایش فاطمی(س) را کامل به کار نمی بندند که فرمود: خداوند عدالت اجتماعی را برای همگن و هم تراز کردن قلوب واجب کرد(جعل الله…العدل تنسیقاً للقلوب)

محسن قنبریان

حقوق مقامات!

چنانچه در اسلاید پخش شده توسط سازمان اداری و استخدامی ملاحظه می کنید:

در قوه قضائیه حقوق ۱۸۴ میلیونی و در مجریه حقوق ۲۸۴میلیونی و در مقننه حقوق ۸۳میلیونی و در نهادهای زیر نظر رهبری حقوق ۴۸میلیونی داریم!

درحالیکه طبق ماده ۳ قانون رسیدگی به اموال مقامات عمده اینها از مقامات اند[۱]:

و مقامات حکمرانی طبق قاعده فقهی باید از بیت المال “رزق” بگیرند نه “اجرت و قیمت بازاری کار[۲]“:

رزق از بیت المال در یک مبنا باید “به قدر ضرورات زندگی” و در مبنای دیگر “به قدر کفاف” و متوسط زندگی باشد[۳]:

آیا نظام پرداخت ما اسلامی است؟!!

 

محسن قنبریان

[۱] https://www.rrk.ir/Laws/ShowLaw.aspx?Code=8052

[۲] https://lib.eshia.ir/10036/8/161/

[۳] https://lib.eshia.ir/10141/2/153

و:https://lib.eshia.ir/10141/2/154

۰۲/ دو نکته و سه پیشنهاد

 

  • باید قله های حقوق بالا را هم تراشید نه فقط کمی بر حقوق های پایین گذاشت. امیرالمومنین(ع) حقوق شریح قاضی را در دولتش نصف کرد. البته دولت خودش نمیتواند چنین کند و نیاز به مصوبه مجلس هست
    (بیشتر: تبعیض جان سخت قانونی! )
  • مشکل نگهداشت متخصصین برای کشور و دولت درباره مقامات بی معناست ۶۶۰۰رئیس اداره یا ۱۳۵۰ شهردار و فرماندار نمی روند در قطر و… رئیس و شهردار شوند!
  • پیشنهادات
  1. خود آقای رئیسی و هیات وزیران داوطلبانه بیش از ۲۰میلیون نگیرند تا راه باز شود…
  2. اختیارات فوق العاده بخشی برخی هیات مدیره های دولتی را در کنترل بگیرد که پاداش ها و فوق العاده های دولتی بزرگ رخ ندهد
  3. ظرف ۶ماه لایحه نظام واحد پرداخت برای همه کارکنان کشوری و لشکری بدون استثناء تهیه کند و از این فرارهای قانونی جلوگیری کند.

 

محسن قنبریان

۰۱/ منطق نظام پرداخت حقوق مقامات

 

مقامات حکمرانی طبق قاعده فقهی که از شیخ طوسی تا شیخ انصاری هست باید “ارتزاق” شوند نه اینکه “اجرت”(قیمت بازاری) بگیرند. و ارتزاق حداکثر بقدر کفاف است[۱].

ماده۳ قانون رسیدگی به دارایی مقامات هم ۲۴عنوان که الان برخی در مظان حقوق های بالا و حتی نجومی هستند را “مقامات” معرفی کرده است[۲]:

در “رزق گرفتن” فاعل برای خدمت عمومی فارغ میشود و به قدر سامان زندگی و کفافش به خانواده اش پرداخت میشود نه اینکه به ازاء کار و نوع کارش برایش “قیمت بازاری و اجرت” در نظر گرفته شود.

محسن قنبریان

[۱] https://lib.eshia.ir/10036/8/161/

[۲] https://www.rrk.ir/Laws/ShowLaw.aspx?Code=8052