مقاومتِ اجتماعی یعنی در مقیاس فرد فرد، مقاومت؛ لذا هر نفر، منحصر به فرد است و ماجرای خود را دارد.
همه مثل هم، کمپین و تک سایز نیست؛ هیچ کس سیاهی لشکر و بی قصه نیست.
پیرمرد، “طور” خود و بچه و نوه، “جور” خود و زن و دختر “نحوه” خود را دارند؛ حتی دوتایش مثل هم نیست؛ به اندازه آدمهایش قصه دارد.
لذا پر روایت است؛ اینقدر که امپراطوری های رسانه ای نمی توانند همه اش را سانسور کنند!
شعار زده و کلیشه ای یا برساختی نیست، هرکس در موقف مقاومت، اقدام خاص آن موقعیت را می کند؛ گاه شُکر گاه شکایت، گاه رَجَز گاه زَجر و…
از اینرو واقعا زیبا و غیر تصنعی است؛ مثل یک بوستان با عطر و رنگهای متعدد و فراوان!
پهنایش همه جامعه است، نه صنف و جناح و طیفی خاص؛ حجاب، انتخاب موقف مقاومت شده، اما مثل “عهد تمیمی” هم بینشان پیدا میشود، باز در قامت مقاومت مقابل اسرائیل نه هنجار شکن علیه جامعه!
قصه این پیرمرد و دخترکش هم زیبا بود…
محسن قنبریان