بایگانی ماهیانه: مرداد 1400

سخنرانی/ یک مرد در عرفات، منا، کربلا

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در محرم ۱۴۰۰، با عنوان «یک مرد در عرفات، منا، کربلا»، در هیأت محبان سید الشهدا (علیه السلام) شهرستان بهبهان منتشر می‌شود.

  1. روز اوّل سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  2. روز دوّم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  3. روز سوّم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  4. روز چهارم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  5.  روز پنجم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  6.  روز ششم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  7.  روز هفتم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  8.  روز هشتم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  9.  روز نهم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

  10.  روز دهم سخنرانی «یک مرد در عرفات، منا، کربلا» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن سخنرانی/ یک مرد در عرفات، منا، کربلا

سخنرانی/ جادوی محبّت

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در محرم ۱۴۰۰، با عنوان «جادوی محبّت»، در هیأت آل یاسین مسجد امام حسن عسکری علیه السلام شهرستان بهبهان منتشر می‌شود.

شب نخست سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

شب دوّم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

شب سوّم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

شب چهارم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

شب پنجم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

شب ششم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

شب هفتم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

پیشنهاد استماع برای تاسوعا و عاشورا ۱

دو وارث حسین(ع)

  • تقریری عرفانی از حضور سیدالشهدا در تاریخ
  • صعود دفعی و تدریجی نفس مطمئنه او

شب هشتم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

پیشنهاد استماع برای تاسوعا و عاشورا ۲

تمتع حسین(ع)

  • تقریری عرفانی از فراز “متعنی بجوارحی”
  • صعود دفعی و تدریجی نفس مطمئنه او

شب نهم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

شب دهم سخنرانی «جادوی محبّت» | “دریافت از پیوند کمکی

سخنرانی/ عاشورا؛ نزاع دو اسلام

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در محرم ۱۴۰۰، با عنوان «عاشورا؛ نزاع دو اسلام»، در هیأت منتظران حضرت مهدی (عج) شهرستان بهبهان منتشر می‌شود.

شب نخست سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی

شب دوّم سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی

شب سوّم سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی

شب چهارم سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی

شب پنجم سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی

شب ششم سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی

شب هفتم سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی

شب هشتم سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی

شب نهم سخنرانی «عاشورا؛ نزاع دو اسلام» | “دریافت از پیوند کمکی


ادامه خواندن سخنرانی/ عاشورا؛ نزاع دو اسلام

سوالی از آقای ملکیان و پاسخ ایشان:

سوال: آیا می‌توان گفت که دینداری مطابق با جهان بینی مدرنیستی، نوعی تعلق خاطر داشتن نسبت به دین است؟

پاسخ: خیر. انسان مدرن نمی‌تواند به دین تعلق خاطر داشته باشد و اگر چنین تعلق خاطری داشت، یا از دین تلقی معنوی دارد یا مدرنیته اش یک مدرنیته تمام عیار نیست. مثل بسیاری از ما. افراد زیادی را دیده ام که واقعاً در زندگیشان تضاد است. روشنفکرانه ترین حرفها را می زنند، ولی روز عاشورا اگر برای سینه زنی بیرون نرود، یک عذاب وجدانی می‌گیرد. حالا سینه زنی ای که فکر نمی‌کنم حتی از استحبابش هم نشود دفاع کرد. یا می‌گوید، امسال متاسفانه شب احیاء خوابمان برد و نتوانستیم یک مسجدی برویم و یک قرآنی روی سرمان بگذاریم. این شخص، یک مدرن تمام عیار نیست. مدرن نا شرمنده می‌گوید این حرفها یعنی چه؟[۱]

پرسشی از اینجا به ذهن می آید وآن اینکه در کشورهای متجدد اروپائی که شاهد تکمیل مدرنیزاسیون هستیم هم شاهد عزاداری مسیحیان هستیم. حتی گاهی عزاداری هایی خشن تر از آنچه در جهان اسلام می بینیم! اگر بگفته آقای ملکیان بین عزاداری و مدرنیته تضاد هست چطور شاهد این تجمعات بزرگ عزادار در اروپای مدرن هستیم؟! گاه چند کیلومتر روی زانو رفتن یا میخ به دست و پای خود زدن و تشبه به مسیح را شاهدیم آیا آن جمعیت اروپایی هم مدرنیسم شان ناتمام است؟!

پاسخ: مدرن ناشرمنده و عزاداری اباعبدالله

بنظر میرسد حرف جناب ملکیان نادرست نباشد. با این توضیح که مطلق عزاداری با مدرنیته تضاد ندارد؛

اما عزاداری اباعبدالله -لااقل آنچه در جامعه معاصر شیعی شایع است- با مدرنیته سازگار نیست.

اگر عزاداری از هر جهت به اصطلاح اینان بنیادگرایانه خالی شود و هیچ مطالبه انقلابی و آرمانی نداشته باشد و صرفا گرامیداشت «یک قدیس» باشد که «محبت و احسان» به بشر ارزانی کرده، یا از باب «تفدیه» و… به آن واقعه تماشا شود قابل جمع با مدرنیسم است!

و البته تحریف بزرگ عاشوراست چنانچه شهید مطهری در حماسه حسینی به این انحراف و تحریف پرداخته است.

عزاداران مسیحی اروپا، نه عیسای انقلابی و مبارز علیه ظالم و یاریگر مظلوم را سینه میزنند و نه شعار پیروزی خون بر شمشیر را در آموزه های خود دارند.

بلکه عیسی را فدا شده برای کفاره گناهان امت میدانند و تفدیه او را در خود شبیه سازی میکنند.

این برداشت سکولار و فردی از مسلوب شدن مسیح نه با قاتلان دیروزش (بنظر مسیحیان) کاری دارد و نه تابعی در امروز دارد و نه رد و نفی ای بر سلطان و سلطه ای دارد و نه…

از قضا برخی روشنفکران سکولار ما هم تلاش برای قرائتی سکولار و مدرن از عاشورا دارند که اگر بگیرد ای بسا شاهد عزاداری ای مدرن مثل اروپا هم بشویم!

مثلا مجید محمدی برای همسان سازی عاشورا با جهانی سازی غرب و هم راستا کردن عاشورا و مدرنیته دارد: «تفسیر مسیحائی از رنج ومصیبت امام، سازگاری بیشتری با ساختار مدرن دارد[۲]»

جمع بندی

 صرف سینه زنی، حتی زنجیر و قمه زنی منافاتی با مدرنیته، سکولاریزم و جهانی سازی ندارد آنچه در تضاد هست روح اعتراضی عاشورا و تلاش برای جامعه موعود و آموزه های سیاسی- اجتماعی آن است .

همین مشکل با جمکران هم هست حاتم قادری  سالی ۳ میلیون زائر جمکران با مدرنیته را ناسازگار میخواند در حالی که قریب همین جمعیت در زیارتگاههای واتیکان، فاطیما و… هم دیده میشوند بدون تضاد با مدرنیته.

 سازگار کردن عاشورا و عزاداری حسینی با مدرنیته با اصل گرفتن مدرنیته در گرو قرائتی سکولار از عاشورا است چیزی که متفکران دینی مثل مطهری و روشنفکران مسلمان دهه ۳۰ و۴۰ شمسی آنرا ظلم مضاعف به حسین و تحریف و میان تهی کردن عاشورا از عاشورا میدانند.

 نکته جالب اینکه این قرائت مدرن از عاشورا و عزاداری با قرائت سنتی و غیر انقلابی مورد اعتراض مصلحان دیروز قرابتی نزدیک یافته است از این روست که قمه زنی طرفداران شبکه های شیرازی مورد پوشش رسانه های مدرن غرب واقع میشود اما عزاداری معقول اما حماسی و انقلابی بحرین و لبنان و عراق و ایران مورد بی مهری و حتی غضب این رسانه های جهانی است.

محسن قنبریان  ۹۵/۸/۱۸

[۱] استاد ملکیان، سنتگرایی، تجددگرایی، پساتجددگرایی، جلسه ۱۰

[۲] عاشورا در گذار به عصر سکولار/مقاله ی فرهنگ عاشورا در عصر سکولار  ص ۲۰۷ تا۲۲۵

۱۱ / سلسله درسهای نهج البلاغه

جلسه یازدهم سلسله بحثهای نهج البلاغه ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۱۵ مرداد ماه ۱۴۰۰، در هیأت راه فاطمه(س) قم منتشر می‌شود.

عاشورا در نهج البلاغه

  • صفحه سفید و حماسه عاشورا
  • خطبه۵۱ ریشه حماسه عاشورا/ در صفین هم حسین(ع) حماسه آفرید.
  •  “فالموتُ، فی حیاتکم مقهورین؛ و الحیاه، فی موتکم قاهرین”؛ ریشه ی: “هیهات منّا الذله” و …
  • ابن ابی الحدید همین جا سیدالشهداء را سید اهل اباء از ضیم خواند
  • نَفس اَبیّه را باید ملاقات کرد…

صفحه سیاه و مصائب عاشورا

  • خطبه۱۰۵ درباره مصائب عاشورا/ ریشه ثارالله و ابن ثارالله اینجاست
  • “الا و انَّ لکُلِّ دَم ثائراً…آگاه باشید هر خونی، خونخواهی و هر حقی، خواهانی دارد.خوانخواهِ خون های ما، مانند حکم کننده درباره حق خویش است و او الله است که هرکسی را بجوید، بگیرد و هیچ گریزنده ای از دسترسش بیرون نیست”.
  • روضه ابن ابی الحدید برای سر سیدالشهداء…
  • گوش دادن این فایل را به مبلغین و مداحان و خادمان اباعبدالله(ع) توصیه می کنیم

دریافت جلسه یازدهم «سلسله بحثهای نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ریاضی‌سازی اقتصاد و مهندسی معکوس عدالت

عدالت موجودی اهلی!

 عدالت علی‌رغم جهان‌شمولی مفهومی، تحقق‌های محلی و منطقه‌ای می‌یابد و ازاینجا به اقلیم‌ها و موقعیت‌ها مربوط می‌شود. عدالت گرچه خود «کلان میزان» خداوند در خلق است، اما خود در تحقق‌هایش بی‌نیاز از «میزان» نیست. نظم و نظام امارت و حکمرانی فقط به عدالت است. اما نه هر سیاستِ عدل که فقط «حُسن عدالتِ» حاکمان، می‌تواند نظام انتظام بخش مردم شود. مثلاً سیاست‌های شبه سوسیالیستی اصلاحات ارضی، عملاً نظم اجتماعی روستاها را به هم‌ریخت و فقر و تبعیض در حاشیه‌نشینی‌ها پدید آورد. ازاین‌روست که عدالت گرچه منزه از تطورات اعصار، جاودانه و آسمانی است؛ اما در هر موقعیت همراه و ممزوج با آن‌ها می‌شود، اهلی و مألوف است.

اقتصاد انسانی؛ اقتصاد ریاضی

 اعتراف معاون اول رئیس‌جمهور در خوزستان (۲مرداد۱۴۰۰) کارم را آسان کرد. آنجا که گفت: «این خیلی بد است که من امروز اینجا به‌عنوان آدمی که همه عمرم را در این توسعه گذاشتم، بگویم توسعه‌ای که ما اجرا کردیم متأسفانه عوارضش این‌چنین نشان داده می‌شود».

این صریح‌ترین سخن در اجرای طرح‌های توسعه غیربومی و در نگاه کلان‌تر به‌کارگیری اقتصاد ریاضی-مکانیکی و غیراجتماعی- انسانی است. موجب می‌شود پُرآب‌ترین استان کشور در تشنگی مفرط قرار گیرد و نفت‌خیزترین، جزو طبقاتی‌ترین استان‌ها با بیشترین مشکل حاشیه‌نشینی گردد و عدالت دچار چالش اساسی شود. توسعه غیربومی با اقتصاد ریاضی در ایران پس از انقلاب همزاد هم‌اند. در سه دوره به غلبه هژمونیک در سیاست‌ها و هم نظام آموزشی رسیده است:

دوره اول؛ نسل اول این نحله: سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ با تأسیس رشته‌ی «مهندسی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی» در دانشگاه صنعتی اصفهان شروع شد!

دوره دوم؛ نسل دوم با تأسیس موسسه نیاوران از فارغ‌التحصیلان نسل اول شکل گرفت.

دوره سوم؛ نسل سوم، از ابتدای دهه ۸۰ تاکنون با تأسیس دانشکده مدیریت و اقتصاد در دانشگاه فنی(شریف) ادامه یافت.

دکتر روغنی زنجانی- مؤسس اولیه و رئیس وقت سازمان برنامه‌وبودجه- انگیزه را دو هدف عمده می‌شمارد:

  1. ایجاد نهادی که بتواند نیازهای برنامه‌ریزی استراتژیک کشور را پاسخ دهد
  2. تربیت کادر برای سازمان برنامه و دیگر دستگاه‌های ستادی کشور

پس اگر تئوری‌های اینان در دولت‌های متبوع -که اغلبی بودند- پیگیری شود و فارغ‌التحصیلان این مکتب، مناصب و مشاورت‌ها و زعامت‌های دانشگاهی را بر عهده گیرند، جای تعجب نیست. آدم‌های سیاسی با شعارها و جناح‌های ظاهراً متفاوت، همه سلول‌های مستأجری بودند و تربیت‌یافتگان این مکتب جدید نرون‌های عصبی با عمر طولانی در مناصب علمی، پژوهشی، تصمیم‌سازی،کارشناسی، و حتی مناصب رسمی (مشاورت، معاونت، وزارت) باقی بوده‌اند و همان درک و طرح خود را به مغز ج.ا مخابره می‌کرده‌اند.

 مشکل عمده این اقتصاد، ریاضی کردن و مکانیکی دیدن محیط اقتصادی و فراغت از جهات علوم اجتماعی و انسانی است.

طرح درس رشته‌های اقتصاد در ایران به‌طورمعمول در کمیته تخصصی اقتصاد و بازرگانی گروه علوم انسانی شورای برنامه‌ریزی آموزش عالی تصویب می‌شد؛ اما آن افراد با ارتباطات خاص با رئیس‌جمهور وقت و از طریق شورای انقلاب فرهنگی توانستند رشته‌ای بنام «مهندسی سیستم‌های اقتصادی-اجتماعی»(!) آن‌هم در «گروه فنی- مهندسی»(!) تصویب کنند. این‌گونه با زیرکی، متخصصان علوم انسانی را دور زده و اقتصاد را منهای دروس علوم اجتماعی، تاریخ، جامعه‌شناسی و سایر علوم انسانی متولد کردند.

حتی جذب دانشجو از رشته‌های فنی در اولویت قرار گرفت. اول در دانشگاه صنعتی اصفهان و آخر در دانشگاه شریف رونق مضاعف گرفت.

این روند نه‌فقط موجب خواری بیشتر علوم انسانی شد که عملاً پیاده کردن ایده‌های پیش‌ساخته‌ی جهانی را باعث شد. اقتصاد با تشبّه به علوم طبیعی مدرن، شبیه فیزیک و مکانیک مدرن جلوه کرد و فارغ از حقوق و تاریخ و فرهنگ و جغرافیا شد.

 دکتر نیلی فارغ‌التحصیل نسل اول این مکتب (از دانشگاه صنعتی اصفهان) با کارشناسی مهندسی بود که بعداً اقتصاددان بزرگ این نحله شد و صراحتاً گفت: «ما سعی می‌کنیم به‌جای پرداختن به حاشیه‌ها [بخوانید: جهات علوم انسانی اقتصاد و نزاع‌های مسلکی] به آنچه درواقع بدنه اصلی علم اقتصاد را در این حوزه‌های اصلی تشکیل می‌دهد، بپردازیم».

نتیجه این رویکرد با علم اقتصاد نه‌فقط سکولار شدنش از جهات مکتبی عدالتخواهانه اسلام بود که حتی دیالوگ اقتصاد با سایر علوم اجتماعی-سیاسی را حذف کرد. خروجی شد پرورش تکنیسین‌هایی بدون تفکر انتقادی و با استفاده حداکثری از مدل‌های ریاضی بجای بررسی‌های پیچیدگی‌های فرهنگی- اجتماعی.

 البته برای دولتمردان ناآگاه از این پیچیدگی‌ها و فارغ از مطالعات علوم انسانی چنین اقتصاد ریاضی‌ای که کل محیط را یک سیستم مکانیکی می‌کرد قابل‌فهم‌تر و پذیرفتنی‌تر بود.

از نوشتن برنامه سوم وسعه به این‌سو حضور فارغ‌التحصیلان این مکتب با تأویل گرایی اقتصاد به ریاضیات در نهادهای تصمیم‌سازی و برنامه‌ریزی به‌وضوح روشن است. برای نمونه:

دکتر نجفی، رئیس سازمان برنامه‌وبودجه و هم‌زمان استاد دانشکده علوم ریاضی شریف!

دکتر عارف، معاون اول و رئیس سازمان مدیریت و هم‌زمان استاد دانشکده برق شریف!

مهندس ترکان، دانش‌آموخته مکانیک شریف و رئیس وقت سازمان گسترش نوسازی صنایع!

دکتر نیلی، دانش‌آموخته مهندسی صنایع شریف و رئیس موسسه نیاوران و معاون اقتصادی سازمان برنامه و سرپرست کمیته خصوصی‌سازی در دولت! و…..

 این مشرب فکری به‌زودی از شریف به ده‌ها دانشگاه دیگر هم سرایت یافت و غیر از رشته مهندسی سیستم‌های اقتصادی- اجتماعی به تأسیس رشته MBA درزمینه مدیریت هم انجامید که غیر از گسترش در آموزش عالی، دوره‌های متعدد برای مدیران اجرایی کشور را در پی داشت. این رشته نیز همان نقیصه رشته مهندسی سیستم‌های اقتصادی دچار بود. یعنی فقدان پشتوانه علوم انسانی و مطالعات تاریخی و علوم اجتماعی و مردم‌شناسی.

 پیامد آن «مهندسی اقتصادی» و این «مدیریت ریاضی» شده است این اعتراف آقای جهانگیری (از همین تیم) درباره نتایج برنامه‌های توسعه: «توسعه‌ای که ما انجام داده باشیم ولی رضایت مردم در آن نبوده باشد، توسعه نیست. توسعه وقتی معنی پیدا می‌کند که مردم از آن تبعیض، نابرابری و بی‌عدالتی متوجه نشوند».

حزب اللهیزه کردن مهندسی اقتصادی!

 غلبه نگاه مهندسی به علوم انسانی مبدأ مشکلاتی می‌شود که با جایگزینی نیروهای حزب‌اللهی و انقلابی بجای تکنوکرات‌ها حل نمی‌شود.

افراد و گروه‌های زیادی از نیروهای انقلابی و دغدغه‌مند عمدتاً از رشته‌های فنی و با رویکرد افزایش کارآمدی به ارائه برنامه در عرصه‌های مختلف مشغول‌اند. بسیاری از آن حوزه‌ها محیط مشترک اقتصاد و عدالت است و پشتوانه‌های مسلکی وهم علوم انسانی می‌خواهد. طرح‌های کارآمد و چشم‌نواز برای حل مشکلات بخشی نباید ذوق‌زدگی‌ای را موجب شود و توالی فاسد بلندمدت این دوری از مبانی نظری را اهمال کند.

به‌طور واضح تفاوتی در رویکردهای برخی کاندیداهای انتخاباتی ۱۴۰۰ با دوره۹۲و۹۶ پیدا بود. مثلاً دکتر جلیلی ۱۴۰۰ ایتانی‌تر و جلیلی ۹۲ مکتبی‌تر بود. آقایان قاضی‌زاده هاشمی، زاکانی و رئیسی نیز در طیف کم‌رنگ‌تر همین رویکرد بودند. این فعالیت‌های بخشی در ذیل یک نظریه جامع از عدالت و پیشرفت است که در بلندمدت هم نتایج خوب به بار می‌آورد.

حجت الاسلام قنبریان

به تو چه ها، به من چه ات نکنن!

 

بنظرتان این دو قلوی نحس کدامیک زودتر متولد شده اند؟!

برای یک لحظه هم که باشد: “به تو چه”؟!

اگر همه “به من چه؟” بودند، “به تو چه؟” پیدا نمیشد!

اما پس از “به تو چه؟” ، “به من چه ها” زیاد پیدا میشود!

در امور عمومی به هم مربوطیم!

راضی به ، “به من چه؟” نشو ؛ حتی اگر درشت بگویند: “به تو چه؟”؛ و الا امور عمومی مال همان “به تو چه ها” میشود!

از ما گفتن بود!

سخنرانی/ ولایت؛ تناسبِ اطاعت و ضمانت

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در شب عید غدیر خم مورخه ۶  مرداد ماه ۱۴۰۰، با موضوع «ولایت؛ تناسبِ اطاعت و ضمانت» منتشر می‌شود.

«از لزوم ولایت پذیری و مطاع بودن ولایت زیاد شنیده‌ایم که حرف بسیار درستی است، ولی از وجه دیگر ولایت که ضمانت امام برای اداره زندگی ناتوانان و فقراست کم‌تر شنیده‌ایم؛ در حالیکه ولایت این هر دو باهم است»

دریافت سخنرانی «ولایت؛ تناسبِ اطاعت و ضمانت» | “دریافت از پیوند کمکی

یک ایده خام!

پس از انتخابات۱۴۰۰ می خواستم این ایده علمی را تعقیب و به دستگاه زیر نظر آقای زاکانی(مرکز پژوهشها) پیشنهاد کنم که شنیدم خودش هم بعد از کاندیداتوری ریاست جمهوری، روزمه برای شهرداری و سمت های دیگر داده!:

  • نمایندگی مجلس، وکالت از مردم است(اصل۶۷).
  • نمایندگی قانونی اقلا بنا به مبنای بزرگانی مثل میرزای نائینی، منطبق بر وکالت شرعی است(تنبیه الامه ص۱۱۵).
  • این نمایندگی و وکالت برای ۴سال است(اصل۶۳).
  • بنابه فتوای مشهور(بلکه اجماع) وکالت باید مُنَجز باشد؛ یعنی معلق به چیزی نشود. مثلا اگر رئیس جمهور نشدم یا شهردار و وزیر نشدم، وکیل تان خواهم بود!
  • وکالت عقد جایز است و از جانب طرفین قابل عزل است(همه فقهاء از جمله تحریر الوسیله مساله۲۲ کتاب وکالت).

ایده:

یا نماینده مجلس در ۴سال تعهد نمایندگی، ممنوع از عزل خویش و قبول سمت دیگر شود.

یا مردم هم بتوانند چنین نماینده ای -که در حین نمایندگی دنبال رئیس جمهور و وزیر و شهردار شدن است- را پیش از اتمام ۴سال عزل کنند (چگونگی اش را قانون معلوم کند)!

پی نوشت:

مثل چنین قانونی میتواند از نردبان بازی ها منع و اقلا بازی را مار و پله کند!

محسن قنبریان