بایگانی برچسب: s

مناسک سازی مسیحی با تشبّه به اربعین شیعی!

مصر هم میخواهد” مسیر خانواده مقدس“(مسار العائله المقدسه) را در ۲۵نقطه در ۸ استان مصر احیاء و برایش گردشگر مسیحی جذب کند!

ادعا این است که ۲۰۰۰سال پیش مریم و مسیح و یوسف نجار در طول ۵سال برای فرار از ظلم هیرودیس از این نقاط گذشته اند! سفر از بیت لحم به غزه شروع و از شمال سینا وارد بر مصر و از فارما به سمت زقازیق گذشته و سپس به دلتا رسیده است!

این پروژه در اکتبر۲۰۱۷ مورد تایید پاپ و در ۲۰۲۱ افتتاح رسمی شد. گردشگران مسیحی این مسیر مقدس را بازدید می‌کنند.

چنین ابتکاراتی ۲۰۰۰سال پس از ماجرای ادعایی شاید نوعی کپی گیری از مناسک اربعین شیعی باشد؛ با این فرق که زیارت اربعین از همان سال شهادت برقرار بوده است و این سالها به راهپیمایی چند ده میلیونی تبدیل شده است.

محسن قنبریان
۲۰شهریور۱۴۰۱

ابوذرِ مسیح!

لوقا در بین یاران مسیح(ع) مثل ابوذر در صحابه رسول الله(ص) است! آنچه در انجیل لوقا آمده به نسبت سایر اناجیل بیشتر ضد سرمایه داری و علیه ثروتمندان است.

برای نمونه :

  • رئیس ثروتمند(۱۸/۱۸)
  • خوشا به حال شما(۶/۱۷)
  • مَثَل ثروتمند نادان(۱۲/۱۳)
  • زندگی بدون نگرانی(۱۲/۲۲)
  • توانگر و ایلعازَر فقیر(۱۶/۱۹)
  • رئیس ثروتمند(۱۸/۱۸)
  • زکّای خراجگیر(۱۹/۱)
  • و…

میگوید: “گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از راهیابی شخص ثروتمند به پادشاهی خدا”(۱۸/۲۵)

پ.ن:

ابن فهد حلی از علمای شیعه در عده الداعی ص۲۰۵ همین جمله را از مسیح نقل کرده اما قرآن آنرا با قید مستکبر (نه مطلق ثروتمند) آورده است (۴۰/اعراف)

همین مسیحیت، سرمایه داری را پذیرفت و مذهبی ترین کشور مسیحی، سرمایه داری ترین رژیم شد! و انجیل لوقا فقط ارزش تلاوت برایش ماند!

(یادداشت: مسیحیت چگونه سرمایه داری را پذیرفت؟! را از کانال ایتا بخوانید)

محسن قنبریان

سوالی از آقای ملکیان و پاسخ ایشان:

سوال: آیا می‌توان گفت که دینداری مطابق با جهان بینی مدرنیستی، نوعی تعلق خاطر داشتن نسبت به دین است؟

پاسخ: خیر. انسان مدرن نمی‌تواند به دین تعلق خاطر داشته باشد و اگر چنین تعلق خاطری داشت، یا از دین تلقی معنوی دارد یا مدرنیته اش یک مدرنیته تمام عیار نیست. مثل بسیاری از ما. افراد زیادی را دیده ام که واقعاً در زندگیشان تضاد است. روشنفکرانه ترین حرفها را می زنند، ولی روز عاشورا اگر برای سینه زنی بیرون نرود، یک عذاب وجدانی می‌گیرد. حالا سینه زنی ای که فکر نمی‌کنم حتی از استحبابش هم نشود دفاع کرد. یا می‌گوید، امسال متاسفانه شب احیاء خوابمان برد و نتوانستیم یک مسجدی برویم و یک قرآنی روی سرمان بگذاریم. این شخص، یک مدرن تمام عیار نیست. مدرن نا شرمنده می‌گوید این حرفها یعنی چه؟[۱]

پرسشی از اینجا به ذهن می آید وآن اینکه در کشورهای متجدد اروپائی که شاهد تکمیل مدرنیزاسیون هستیم هم شاهد عزاداری مسیحیان هستیم. حتی گاهی عزاداری هایی خشن تر از آنچه در جهان اسلام می بینیم! اگر بگفته آقای ملکیان بین عزاداری و مدرنیته تضاد هست چطور شاهد این تجمعات بزرگ عزادار در اروپای مدرن هستیم؟! گاه چند کیلومتر روی زانو رفتن یا میخ به دست و پای خود زدن و تشبه به مسیح را شاهدیم آیا آن جمعیت اروپایی هم مدرنیسم شان ناتمام است؟!

پاسخ: مدرن ناشرمنده و عزاداری اباعبدالله

بنظر میرسد حرف جناب ملکیان نادرست نباشد. با این توضیح که مطلق عزاداری با مدرنیته تضاد ندارد؛

اما عزاداری اباعبدالله -لااقل آنچه در جامعه معاصر شیعی شایع است- با مدرنیته سازگار نیست.

اگر عزاداری از هر جهت به اصطلاح اینان بنیادگرایانه خالی شود و هیچ مطالبه انقلابی و آرمانی نداشته باشد و صرفا گرامیداشت «یک قدیس» باشد که «محبت و احسان» به بشر ارزانی کرده، یا از باب «تفدیه» و… به آن واقعه تماشا شود قابل جمع با مدرنیسم است!

و البته تحریف بزرگ عاشوراست چنانچه شهید مطهری در حماسه حسینی به این انحراف و تحریف پرداخته است.

عزاداران مسیحی اروپا، نه عیسای انقلابی و مبارز علیه ظالم و یاریگر مظلوم را سینه میزنند و نه شعار پیروزی خون بر شمشیر را در آموزه های خود دارند.

بلکه عیسی را فدا شده برای کفاره گناهان امت میدانند و تفدیه او را در خود شبیه سازی میکنند.

این برداشت سکولار و فردی از مسلوب شدن مسیح نه با قاتلان دیروزش (بنظر مسیحیان) کاری دارد و نه تابعی در امروز دارد و نه رد و نفی ای بر سلطان و سلطه ای دارد و نه…

از قضا برخی روشنفکران سکولار ما هم تلاش برای قرائتی سکولار و مدرن از عاشورا دارند که اگر بگیرد ای بسا شاهد عزاداری ای مدرن مثل اروپا هم بشویم!

مثلا مجید محمدی برای همسان سازی عاشورا با جهانی سازی غرب و هم راستا کردن عاشورا و مدرنیته دارد: «تفسیر مسیحائی از رنج ومصیبت امام، سازگاری بیشتری با ساختار مدرن دارد[۲]»

جمع بندی

 صرف سینه زنی، حتی زنجیر و قمه زنی منافاتی با مدرنیته، سکولاریزم و جهانی سازی ندارد آنچه در تضاد هست روح اعتراضی عاشورا و تلاش برای جامعه موعود و آموزه های سیاسی- اجتماعی آن است .

همین مشکل با جمکران هم هست حاتم قادری  سالی ۳ میلیون زائر جمکران با مدرنیته را ناسازگار میخواند در حالی که قریب همین جمعیت در زیارتگاههای واتیکان، فاطیما و… هم دیده میشوند بدون تضاد با مدرنیته.

 سازگار کردن عاشورا و عزاداری حسینی با مدرنیته با اصل گرفتن مدرنیته در گرو قرائتی سکولار از عاشورا است چیزی که متفکران دینی مثل مطهری و روشنفکران مسلمان دهه ۳۰ و۴۰ شمسی آنرا ظلم مضاعف به حسین و تحریف و میان تهی کردن عاشورا از عاشورا میدانند.

 نکته جالب اینکه این قرائت مدرن از عاشورا و عزاداری با قرائت سنتی و غیر انقلابی مورد اعتراض مصلحان دیروز قرابتی نزدیک یافته است از این روست که قمه زنی طرفداران شبکه های شیرازی مورد پوشش رسانه های مدرن غرب واقع میشود اما عزاداری معقول اما حماسی و انقلابی بحرین و لبنان و عراق و ایران مورد بی مهری و حتی غضب این رسانه های جهانی است.

محسن قنبریان  ۹۵/۸/۱۸

[۱] استاد ملکیان، سنتگرایی، تجددگرایی، پساتجددگرایی، جلسه ۱۰

[۲] عاشورا در گذار به عصر سکولار/مقاله ی فرهنگ عاشورا در عصر سکولار  ص ۲۰۷ تا۲۲۵

شهید ادیان!

در اوج حملات داعش در عراق و سوریه، پاپ در جمله ای مبالغه آمیز گفت:”حملاتی که امروزه علیه مسیحیان میشود از زمان پیدایش این دین تاکنون بی سابقه بوده است”! اما در عمل فقط از مقامات سیاسی و دینی، خواست علیه داعش موضع بگیرند!!!

یوناتن بت کلیا نماینده مسیحیان آشوری و کلدانی ایران در مجلس، بعد از شهادت سردار، جامعه آشوریان را مدیون او خواند و فاش کرد: وقتی ۳۰۰آشوری در سوریه اسیر داعش بودند، با سردار دیدار و از ایشان کمک می خواهد؛ آن عزیز ۲۲۵نفر آنان را آزاد می کند!(۷۵ اسیر را داعش کشته بود).

کشیش کلیسای شرق آشور(داریاووش عزیزیان) هم اعتراف کرد: سردار بود که صدها هزار مسیحی را از دست داعش نجات داد!

سیامک مره صدق نماینده کلیمیان مجلس در جلسه پارلمان اروپا در بروکسل گفته بود: اروپائیان باید از این خجالت بکشند که تنها کسی که از مسیحیان شرقی دفاع کرد، سردار سلیمانیِ مسلمان بود؛ در حالیکه نمایندگان پارلمان اروپا پا روی پا انداخته بودند و آب معدنی شان را میل می کردند”!

از جمله برنامه های پاپ در سفر به عراق دلجوئی از خانواده قربانیان حملات داعش است!

ناامنی های داعش و القاعده و… موجب افزایش مهاجرت مسیحیان از عراق و کاهش بیش از ۲۰درصدی آنان شده است!

بهترین پیام نجف به پاپ میتواند تفهیم آیه۴۰حج باشد:”کسانی که از دیارشان ناحق بیرون شده اند می گفته اند: پروردگار ما خدای یکتاست؛ اگر خدا بعضی از مردم (متجاوزان) را به بعض دیگر(اهل مقاومت) دفع نمی کرد، دیر ها و کلیساها و کنشتها و مسجدها -که نام خدا در آن بسیار یاد می شود- ویران می شد؛ خدا کسانی را که یاری او کنند، یاری می کند که او توانا و نیرومند است”

محسن قنبریان

رهبر امت؛ نه فقط امامِ مذهب!

چرا شیعه و سنی در دوره ائمه، به اسلام کاتولیک (جهانی) و اسلام ارتدوکس (راست آیینی) نیانجامید؟!

مسیحیتِ واحد، از قرن۴م با جدایی جغرافیایی و سیاسی به مرور در اواخر قرن ۵م به جدائی همه جانبه انجامید. دو بلوک کاتولیک/ ارتدوکس پدید آمد:

  • سال۳۳۰م کنستانتین(مسیحی) پایتخت را از رم به قسطنطنیه منتقل و جدایی شروع شد.
  • ۳۹۵م تئودوسیوس اداره بخش شرقی و غربی امپراطوری روم(مسیحی) جدا کرد.
  • اواخر قرن۵ امپراطوریِ بخش غربی سقوط و کلیسا جای آن نشست. بخش شرقی امپراطوری ماند و کلیسا ذیل امپراطوری روم شرقی بود.
  • این جدایی‌ها؛ آیین‌ها، باورها و مناسک مسیحی را متفاوت کرد و دو مذهب متفاوت مسیحی با دو قلمرو متفاوت پدید آورد: کاتولیک(=جهانی): به مرکزیت کلیسای رم و شامل کشورهای اروپای غربی و…
    ارتدوکس(=راست آیین): کلیسای قسطنطنیه و کشورهای اروپای شرقی و…

اسلام اموی/ اسلام علوی، در مقطعی زمینه کاتولیک و ارتدوکس شدن و جداشدن قلمرو یافت؛ اما ائمه شیعه(بخصوص امام دوم شیعیان) ترجیح دادند، “رهبر امت” بمانند بجای اینکه قلمرویی مختص شیعیان خود بپذیرند و اسلام ارتدوکس را مستقل کنند!

آن مقطع حساس:

  1. زمینه کاتولیک شدن اسلام اموی:
    • معاویه در زمان خلیفه دوم و سوم فتوحات را در جانب روم پیش برد: فتح جزیره و ارمنستان و آذربایجان و… ، ابتکار نبردهای تابستانی-زمستانی، مرکز کشتی‌سازی عکا و نخستین ناوگان عربی و شکست دادن ناوگان بیزانس و… محصول امارت اوست.
    • پس از حکمیت هم با یورش‌های متعدد سقوط یمن و حجاز و انبار و… از حکومت علوی را موجب شد. طوری که امیرالمومنین در سرزنش کوتاهی مردم کوفه فرمود برایم جز کوفه نماند[۱]!

  1. سابقه دکترین خود مختاری کوفه:
    این دکترین را ابوموسی در اول دوره حکومت امیرالمومنین طرح می‌کرد. در اعلان بیطرفی نسبت به جنگ جمل(حجاز-بصره) به مردم کوفه گفت: “ای مردم کوفه از من پیروی کنید تا پناهگاه اعراب شوید. مظلوم به شما پناه آورد و درماندگان در پناه شما ایمن شوند[۲]“.
    این دکترین بر کوتاهی کوفیان در جمل و صفین اثر داشت.

  1. فرصت برای امام حسن(ع):
    با آن وضعیت سپاه و فرماندهان، واضح بود پیروزی بر امپراطوری اموی محال است. معاویه کاغذ سفید امضاء برای امام فرستاد تا صلح کند[۳].
    شرایط متعددی نوشته شد از جمله نوعی استقلال بیت‌المال برای شیعیان[۴]!
    شاید اگر ایالت کوفه بعنوان یک واحد مستقل سیاسی هم مطالبه می‌شد؛ معاویه موافقت میکرد! تازه حاکمیت سیاسی کوچک اما مستقل، موجب تحقق بسیاری از شروط دیگر(استقلال بیت‌المال شیعیان، امنیت مخالفان اموی و…) هم می‌شد. شیعیان امام (اعم از عقیدتی و سیاسی) در ایالتی سکنی و به تعالیم اصیل اسلام علوی می‌پرداختند و معاویه و جانشینانش هم -چنانچه بعدا محقق شد- امپراطوری بزرگ اموی را موجب می‌شدند؛ و اسلامِ خویش را جهانی می‌کردند!
    لکن امام مجتبی(ع) در قامت رهبر امت درخشید، کل را واگذار کرد و صلاح امت را در یکپارچگی دید (تَرَکتُکَ لِصَلاحِ الاُمَه[۵]).
    این سخن ایشان در ساباط و قبل از پایان دادن جنگ موید خوبی است:”بدانید پیوستن به اجتماع، بهتر از جدایی و دودستگی است. هرچند اجتماع برای شما ناخوشایند باشد و آنچه را دوست می‌دارید در جدایی از جمع به دست آورید! من خیر شما را بیش از تصور خودتان در نظر دارم[۶]“(دقت کنید).
    “صلاح امت” را در این دیدند که مملکت و امت یکپارچه بماند و “شیعیان ناظر بر حرکت امت[۷]” تا به “اصلاح امت” بیانجامد(کاری که برادرش حسین شروع کرد: انما خرجت…لطلب الاصلاح فی امه جدی[۸]).

ائمه شیعه هرگز دست از راست آیینی و اسلام ناب محمدی برنداشتند و مواجهه مکتبی خود را تا امام آخر حفظ کردند؛ اما از امت دست نکشیدند و به کشوری برای شیعیان و “فقط امام مذهب شدن” راضی نشدند.

این تدبیر بزرگ در بزنگاهی تاریخی بود که امام حسن(ع) را “عقل مجسم” کرد[۹].

[۱] نهج البلاغه خ۲۵

[۲] اخبارالطوال ص۱۸۱

[۳] طبری ج۲ص۹۳/ کامل ابن اثیر ج۳ص۴۰۵

[۴] در شروط صلح اختلاف است اما ۵میلیون بیت المال کوفه برای کمک به شیعیان و ۱میلیون از خراج دابگرد برای بازماندگان جمل و صفین را برخی قید کرده اند.ر.ک: علل الشرایع ج۱ص۲۱۲ بحارج۴۴ص۱۰ و…

[۵] یعنی : ” ترا( معاویه) رها کردم بخاطر صلاح امت”.کامل ابن اثیر ج۳ص۲۰۵

[۶] الارشاد ج۲ص۱۱ ترجمه رسولی محلاتی ج۲ص۷و۸/ریاض الابرار ج۱ص۱۲۵/ نزدیک به همین مضمون: شرح ابن ابی الحدید ج۱۶ص۲۶

شیخ مفید و سیدجزایری این جملات را برای امتحان اصحاب خوانده است!

[۷] امام صادق(ع) در روایتی صلح امام را تحلیل و از زبان امام حسن(ع) در پاسخ به یاران اندک مقاوم میفرماید:” چون من دیدم شما توان پیروزی برآنها راندارید، امر را به معاویه واگذاردم تا خودم وشما مراقب و ناظر آنها بمانیم(لِاَبقی انا وانتم بَینَ اَظهُرِهِم)”. تحف العقول ص۳۲۰

[۸] ممکن است اشکال شود بعدتر  استقلال قلمرو برای گروه هایی حاصل شد مثلا حکومت مستقل اموی در اندلس ( سال۱۳۸ق) که تا سال ۳۰۰ به خلافت مستقل هم رسید؛ اما مثل مسیحیت اسلام کاتولیک و ارتدوکس نشد!

جواب این است که اختلاف اموی و عباسی مثل اختلاف علوی و اموی نبود و صرفا اختلافی بر سر قدرت بود .هردو در عقاید جبرگرا و در شریعت مذاهبی مثل هم داشتند .از اینرو جدایی طلبی سیاسی به طرز دیگری حل می شد.اما مکتب علوی با اموی اختلافات بنیادین در عقاید و اخلاق و احکام داشت که قلمرو جدایافتنش دو اسلام مجزا با مملکت جدا موجب می شد و اثرگذاری ائمه بر اهالی مملکت دیگر را صفر می کرد. آنها قبل از حاکم سیاسی، رهبران دینی مردم بودند و نمی خواستند در ازای حکومتی در بخشی از قلمرو اسلام، هدایت امت را رها کنند.

[۹] اشاره به حدیث نبوی که درباره امام حسن( ع) فرمود:” لَوکانَ العَقلُ[ یا: الفضل] شَخصَاً لَکانَ الحَسَن”: اگر عقل [یا فضیلت] می خواست تشخص یابد، حسن(ع) می شد./ مائه منقبهمن مناقب امیرالمومنین والائمهص۱۳۶

نامه طلاب جوان به ظریف

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

️ چند قرن زودتر از خانه طلاب جوان، مبلغان مسیحی این روش را -البته برای تبلیغ مسیحیت و هم پیشبرد استعمار- برگزیدند!

جلودار استعمارگران، همیشه مبلغانی مسیحی به همراه پزشک و معلم مسیحی بودند.

فکر میکنید آفریقا چگونه مسیحی شد؟! به گونه‌ای که پاپ ژان پل دوم سال۱۹۹۳ آرزو میکرد تا ۲۰۰۰ کل آفریقا، مسیحی شده باشد؟!

گروه‌های تبلیغی دقیقا بر فقر غذایی، بهداشت و آموزش می‌نشستند! مجمع جهانی امور تبلیغ مسیحیت در ۱۹۱۰ اعلام کرده بود: مراقبت‌های پزشکی، بخش درست و ضروری کار تبلیغ است!

در ایران خودمان، زمان استقرار انجمن تبلیغی کلیسا(سالهای ۱٨۳۵تا۱٨۶۱) مصادف با شیوع بیماری‌های واگیر (وبا، حصبه، ذات الریه) و قحط سالی‌ها بود! در اولین گام تبلیغی، رسیدگی به بیماران و قحطی زدگان را برعهده گرفتند! در برخی مناطق از ۶صبح تا٨شب با بیماران کار می‌کردند. برخی -مثل دکتر کار- پس از مداوا یک انجیل به بیمار هدیه می‌داد!

️اشتباه نکنید! طلاب جوان، روش تبلیغ انسانی اسلام را با استفاده‌ی ابزاری از خدمت‌رسانی(مثل مبلغان مسیحی) اشتباه نگرفته‌اند.

اما انسانیت موجود در نامه آن‌ها، انسانیتی دئیستی -که عقیده و باور، خارج از انسانیتِ انسان است- هم نمی‌باشد.

 نمی‌توان مخفی کرد که این پیشنهاد در ذات خود، نوعی دیپلماسی عمومی و صدور انقلاب با وجه نرم و حتی غیرتبلیغی را دارد؛ لذا مستکبران و غربزدگان کمک کارش نمیشوند.

چهل سال گذشته سازمان‌های عریض و طویل تبلیغی و حوزوی در فرصت‌های متعدد میتوانستند میدان‌دار چنین دپیلماسی‌های عمومی شوند.

محسن قنبریان
۹۹/۱/۷

مسیحیت چگونه سرمایه داری را پذیرفت؟!

این سؤال ذهن پژوهشگرانی را به خود مشغول کرد که:

چگونه متدینان مسیحی به ستایندگان سرمایه داری تبدیل شدند؟

چطور ممکن است لذت گراترین فرهنگ مصرفی در این کره خاکی، همزمان محل زندگی مذهبی ترین افراد جهان باشد؟!

در پاسخ ماکس وبر معتقد بود: دین پیرایی قرن۱۶ چیزی پدید آورد که خصلت راهبر جهان مدرن شد: “اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری”!

اخلاق پروتستانی، کامیابی دنیوی و منفعت جویی را ارج می نهد. فردیت موجود در آن با میل غریزی انسان به انباشت ثروت ؛پروتستانتیسم را بدانجا رساند که: “کار زمینی را بمثابه شکلی از رستگاری مسیحی بپذیرد”! چیزی که البته پس از قرن۱۶ بار دینی اش زدوده شد.

در این دوره استدلالهای جدید دینی رخ نمود. کسی مثل کاسپاربارلایوس در دهه۱۶۳۰م به مردم آموزاند که قدر چیزهای نو و تازه وارد را بدانند و استدلال کرد: “اگر خدا نمی خواست مردم مواد معدنی و گیاهان سرزمین های غریب را کشف و استفاده کنند، آیا سیاره ای سرشار از آنها می آفرید؟!”

اکنون گفته می شد دنبال اشیاء و اموال جدید رفتن نه تنها مردم را از مسیر مسیحیت حقیقی دور نمی کند بلکه اجرای اراده خداست “!

سیمون پتن در۱۹۱۳ در مراسم کلیسای فیلادلفیا این اخلاق جدید مصرف را ستود و خرج کردن بیشتر حتی با مقروض شدن را رشد اخلاقی خواند!

دراین سالها کریس لیمن در پاسخ به سؤال اصلی این یادداشت کتابی بنام: “کیش پول؛ سرمایه داری و مسیحیت” نوشته و نشان داده چگونه تاریخ مذهبی، بخش اصلی تاریخ آمریکاست و در عین حال مذهب در این کشور باسرمایه داری سازگار شده است.

نکته کلیدی را آنجا می داند که: “بنیان گذاران مذهبی آمریکا(پیوریتن ها)، برای فعالیت اقتصادی دنیایی فرد بر روی زمین در همین زندگی ارزش قائل شدند نه کارهایی که در زندگی بعدی و در جهان دیگر پاداشش داده شود”!

جیمزلیوینگ تون نویسنده نیویورک تایمز در مقاله ای با معرفی کتاب کیش پول، از واعظان مسیحی مثل جوئل آوستین پیام آور بشارت رفاه در  هزاره جدید نیز یاد میکند که به این فرآیند کمک می کند.

جوئل اوستین کشیش و واعظ پرطرفدار آمریکایی بابیش از ۷میلیون بیننده در هفته و بیشتر از ۲۰میلیون درماه در بیش از ۱۰۰کشور و در۲۰۰۶ درلیست ۱۰چهره تأثیرگذار جهان بود. کلیسای او یک سالن بزرگ بستکتبال است که سال۲۰۰۵ باهزینه ۱۰۵میلیون دلار ترمیم و برای ۵۶۰۰۰شرکت کننده ی مسیحی مهیا شد!

سخنرانی های جذابش در حوزه روانشناسی و موفقیت فردی است وبه هیچ عنوان صرفا در راستای مسیحیت سخن نمی گوید!

باخانواده در یک مجتمع با مساحت ۱۷۰۰۰مترمربع و به ارزش۱۰/۵میلیون دلار درکنار رودخانه اواکس زندگی مرفه ای دارد. در همایش هایش درباره افزایش سطح رفاه در زندگی شامل سلامت، موفقیت، شادابی و روابط خوب می گوید و از ذکر گناهان، مسائل سیاسی و …پرهیز می کند.

برای مطالعه بیشتر دو مقاله زیر را از سایت ترجمان علوم انسانی مطالعه کنید:

  • تاریخ تبدیل انسانها به مصرف کننده
  • چطور آمریکا دینداری را با مصرف گرایی افراطی آشتی داده است؟

محسن قنبریان
۹۸/۵/۱۳