بایگانی برچسب: s

۰۵/ درسهایی از نهج البلاغه

شرح نامه۵۳ / جلسه پنجم

  • مقدمه:
    – گوهر و ذات ولایت سیاسی و پوسته حقوقی آن.
    – چسبیدگی عدم فاصله با خدا و مردم!
    – در روایات اسلامی
  • ۵نکته فراز اخلاق رهبری:
    – قلبی نه نمایشی!
    – رعایت مردم همراه با رحمت و محبت و لطف!
    – نه درندگی و حتی نه زبان اقتدار با مردم!
    – مردم، همه ی مردم؛ حتی غیر هم کیش!
    – بخشش لغزشهای مردم درباره حاکم!

دریافت جلسه پنحم «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن ۰۵/ درسهایی از نهج البلاغه

درسهایی از نهج البلاغه/ این هفته!

به فراز اخلاق رهبری در نامه۵۳ رسیده ایم!

درک درست این اخلاق برای رهبری و بعد کارگزارانش، به نو کردن درک درباره گوهر اصلی ولایت است که در میراث اسلامی متراکم اما در پوسته فقهی-حقوقی آن کمتر منعکس شده است…

متفکران انقلاب از جمله رهبر انقلاب بر این گوهر و ذات توجه ویژه ای داشته اند…

خانم نیکلا استرجن نخست وزیر اسکاتلند در کنفرانسی که به منظور تعامل مسلمانان شیعه در غرب اروپا برگزار شد را نشان می دهد که کنارش تابلویی است با ترجمه لاتین فرازی از عهدنامه مالک اشتر: “فَانَّهُم صِنفانِ: اِمَّا اَخ لَکَ فِی الدِّینِ اَو نَظیر لَکَ فِی الخَلق”: مردم دو دسته اند یا برادر ایمانی تو هستند یا شبیه تو در آفرینش!

جمله ای از فراز مورد بحث جلسه جمعه ۳تیر۱۴۰۱

۰۴/ درس‌هایی از نهج البلاغه

درسهایی از نهج البلاغه

شرح نامه۵۳ / جلسه چهارم

  • یادآوری قاعده زرین حکمرانی: قضاوت جمع بندی شده افکار عمومی، واقعیت است
  • یک اشکال و شبهه!

پس قضاوت چند دهه شامیان درباره امیرالمومنین العیاذ بالله واقعیت است؟!

  • روایاتی در مذمت اهالی برخی شهرها، نقض این قاعده!

-جواب اشکال

  • تفاوت و تفاضل جهان های اجتماعی جوامع هم معقول است هم منقول

– تقریر آن در علوم اجتماعی

– در روایات

مذمت شهرها ذیل این قاعده است نه نقض آن قاعده حکمرانی!

  • باید موضوع قاعده، منعقد شود:نظر مشافهتا مردم و تطابق آراء عقلاء

– قضاوت شامیان ،ساخت کانون اموی بود نه قضاوت مباشر و تک به تک مردم.

-یک سئوال

این قاعده، ارزش پیشینی هم دارد؟! برای ساخت دولت نه قضاوت علیه حکومت های سابق!

  • جمله قاعده، عطف عام یا مطلق پس از خاص و مقید است و مفید اطلاق است.
  • در نحوه انتصاب کارگزاران حضرت همین قاعده را لحاظ کرده و دو دسته دستور به مالک داده است…

دریافت جلسه چهارم «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی


ادامه خواندن ۰۴/ درس‌هایی از نهج البلاغه

۰۳/ درس‌هایی از نهج البلاغه

درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳ / جلسه سوم

  • موقعیت این فراز ؛ موقعیت اکتشافی و اثباتی
    -نکات این فراز
  1. مردم دلالت گر بر عدل و جور حکومت اند
  2. تنها دلالت گر مردمند!
  • اشتباهات مردم چه؟
  • شرح این فراز از رهبر انقلاب
  • استفاده امام خمینی از این قاعده علیه سلطنت پهلوی: افکار عمومی قانون است!
  1. ین نظر عمومی مردم، زبان الهی است
  2. خیره عمل صالح نه کار نمایشی

دریافت جلسه سوّم «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن ۰۳/ درس‌هایی از نهج البلاغه

۰۲/ درس‌هایی از نهج البلاغه

شرح نامه ۵۳ / جلسه دوم

  • عنوان نامه و فراز اول
  • “حین ولّاه مصر” یعنی چه؟ جعل ولایت است یا تولیت؟
    – ثمره مهم این تفاوت!
  • تقدم سیاست نفس بر سیاستِ مردم!
    – سیاست اعم از حکمرانی
    – تقدم رتبی خودسازی بر راهبری اجتماعی
    – تفاوت مهم مکتب سیاسی علوی با مکاتب سیای غرب
    – امر حضرت امیر(ع) به این دسته مستحبات، مستحبات را بر مالک (و حاکم) واجب می کند؟!

دریافت جلسه دوم «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن ۰۲/ درس‌هایی از نهج البلاغه

۰۱/ درس‌هایی از نهج البلاغه

بحث های مقدماتی
  • اندکی درباره خود نهج البلاغه
  • درباره نامه ۵۳:
    – نهج البلاغه یکی از ۱۲ تالیفی که نامه ۵۳ را آورده!
    – سند سُنی و سندهای شیعی نامه!
    -موقعیت جهانی نامه!
    -نمای کلی نامه!

دریافت جلسه نخست «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

شرح نامه ۵۳ / جلسه اول
حجت الاسلام محسن قنبریان

مقدمات
۱٫    خود نهج البلاغه
– آقابزرگ تهرانی ۱۵۰ شرح کلی یا موردی از نهج البلاغه را ادعا کرده!
– حتی شرح مسیحی مثل “روائع نهج البلاغه” جرج جرداق وجود دارد.
–  ۱۲۷موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی درباره نهج البلاغه در جهان!
اما تا سخن از احیای نهج البلاغه بخصوص تسری اش به گفتمان های سیاسی میشود برخی نگران انحراف و التقاط و تجدید مجاهدین خلق و فرقان می شوند!
عجیب اینکه بر آموزه های پوپر و هابز و… در گفتمان های سیاسی دهه های اخیر اینقدر حساسیت نبود!
– آن مقدار از این نگرانی که موجه است:
– همه نهج البلاغه صحیح السند نیست!
– نهج البلاغه همه دین نیست و منابع دیگر را هم باید دید.
۲٫    نامه ۵۳ (منشور حکومتی به مالک اشتر)
آن نگرانی درباره این نامه نیست چون:
– سنداً معتبر است
– دلالتاً هم حضرت امیر(ع) در مقام بیان بوده و جامع آنچه برای حکومت داری لازم می دانسته نوشته است. (باعین حال ما در هر فقره روایات دیگر راهم می بینیم)
سید رضی هم درباره آن نوشته: این طولانی ترین نوشته ی امام(ع) و جمع کننده ترین برای محاسن (در حوزه حکمرانی) است.
نامه ۵۳ در تالیف ۱۲ نویسنده بزرگ شیعه و سنی:
۱٫    دینوری در المجالسه و جواهر العلم
۲٫    ابن شعبه حرّانی در تحف العقول
۳٫    قاضی نعمان در دعائم الاسلام
۴٫    ابوالحسن محمد بن یوسف عامری نیشابوری
۵٫    سید رضی در نهج البلاغه
۶٫    محمد بن سلامه قضاعی(بخشی از آن)
۷٫    بهاء الدین ابوالمعالی (مطابق متن سید رضی)
۸٫    ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق(مطابق متن دینوری)
۹٫    شهاب الدین نویری(با اختلاف اندک از نهج البلاغه)
۱۰٫    ابوالفداء دمشقی(مطابق متن ابن عساکر)
۱۱٫    احمد بن علی قلقشندی(با اختلاف اندک از نهج البلاغه)
۱۲٫    متقی هندی در کنزالعُمال(بخشی از متن ابن عساکر و دینوری)

سند نامه:
۱٫    سلسله سندی که دینوری و ابن عساکر نقل کرده اند. (برای اهل سنت)
۲٫    دو سند نزد شیعیان:
الف) سند نجاشی در  کتاب رجال خود ذیل اسم اصبغ بن نباته:
– ابن جندی: استاد نجاشی
– ابن همّام: کاتب اسکافی و از راویان ثقه
– حِمیَری: صاحب قرب الاسناد از اصحاب امام عسکری(ع) و ثقه.
– هارون من مسلم: از اصحاب امام عسکری(ع) و ثقه.
– حسین بن عَلوان: از راویان ثقه
– سعد بن طریف: که شیخ طوسی او را از اصحاب امام سجاد(ع) و صحیح الحدیث می داند.
– اصبغ بن نُباته: از اصحاب خاص امیرالمومنین(ع)
ب) سند شیخ طوسی در الفهرست ذیل اسم اصبغ بن نباته:
اخبرنا بالعهد ابن ابی جیّد عن محمد بن الحسن عن الحمیری عن هارون بن مسلم و الحسن بن ظریف جمیعا عن الحسین بن علوان الکعبی عن سعد بن طریف عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمومنین(ع)/ همه ثقه اند پس نامه معتبر است.

موقعیت جهانی:
•    ثبت در سازمان ملل بعنوان نخستین منشور حکومتداری(به نقل از نماینده سابق ولی فقیه در سازمان حج)
•    در برنامه عمران ملل متحد/ گزارش توسعه انسانی جامعه عرب/۲۰۰۲(به نقل از دکتر ظریف)
•    مورد توصیه نهادهای بین المللی به کشورهای عربی در آستانه بهار عربی( بیداری اسلامی)

نمای کلی نامه:
دو سؤال کلی و مهم حوزه حکومت را پاسخ دارد:
– چه کسی حکومت کند؟
حاکم و اصول و اخلاق مربوط به او
– چگونه حکومت کند؟
اصول و قواعد حکمرانی! بالتبع مباحث عالی علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی و..‌.

دود دعوای مُدعی_مُفتری به چشم ایمان مردم می رود!

(لطفا این چند دقیقه را بدون تطبیق های ذهنی و بدون مناقشه در مصادیق بشنوید!)

  • مسئولین خودشان را جمع کنند نه دهان افشاگران! ادعای آن چیزی که نیستند را نکنند که خدا رسوایشان می کند!
  • رسوایی های قبل، ذهن اجتماعی جامعه را شایعه پذیر کرده! در نمونه بعد حتی اگر قبول نکند، دفاع هم نمی کند چون حرفهای ۲۰سال پیش بی بی سی را درست درآمده می بیند!
  • یک اپسیلون بیشتر از واقعیت، افتراست و صاحبش را انسدادی می کند! افتراء باید خود را مطابق با واقعیت کند نه بالعکس!
  • ایندو (مدعی و مفتری) دو لبه قیچی برای ایمان و ناامید کردن مردمند!

 

علی(ع) در خطبه۱۶ از دو خطر می گوید که متاسفانه در سیاست ورزی و کنشگری ما ردپایی دارد:

  1. ادعا، موجب هلاک است!
    قرار عالم بر این است: هرکس “ادعا”ی خدمت و رعایت ارزشها کرد، رسوایش کند؛ موقعیتش را نابود کند. سیاسیونی که در برتری طلبی بر دیگران، ارزشی بودن خود را به رخ می کشند را نگاه کنید: هَلَکَ مَنِ ادَّعَی!
    چون چیزی از تصنع و دروغ و ریا در آن هست و این حباب می ترکد!
    ارزشیِ واقعی، مدعی نیست!
  2. افتراء هم موجب رسیدن به انسداد است!
    “خیب” آرمان و آرزویی است که محقق نشده و صاحبش را نومید کرده باشد.
    اگر انسدادی ها در دهه های قبل را ببینید تایید می کنید: گاه در جریان افشاگری، راست و دروغ به هم آمیخته و کارشان به افترا کشیده می شد!
    بودن مدعیان تصنعی در برخی مقامات و رسوا شدن هایشان، این افشاگران را جسورتر کرد که همه شنیده ها و اسناد مظنون را قطعی بگیرند و حکم کنند!
    اما بجای آرمانِ اصلاح، سر از یأس و ناامیدی درآورند و به مرور حکم به انسداد کردند!
    دقیق فرمود:خَابَ مَنِ افتَری!
    چون چیزی از دروغ بستن و تصنع اینجا هم هست. واقعیت، مطابق آن نمی شود و اینها به انسداد می رسند!

کاش مراقب هردو آسیب باشیم!

محسن قنبریان

روز علی(ع) روز حکومت!

محافل سیاست زده(نه سیاسی) خواندن اینگونه احادیث را با نیت خوانی برچسب و انگ می زنند! خدا را شکر رهبر انقلاب خوانده بود لذا بیان ایشان را به اشتراک گذاشتم.

بیانات رهبر انقلاب درباره تبعات اخروی ریاست

  1. نکات مهم:
    “نفس آمریت و ریاست تبعاتی دارد”! حاکم حتی اگر محسن و درستکار هم باشد در قیامت با غُل و دست بسته حاضر میشود! و تازه اگر درستکاری ثابت شد، آزاد می شود! و الا بر غُل و زنجیر او افزوده میشود!
    – فقط حاکمان معصومی چون پیامبر(ص) و علی(ع) که خداوند عصمت از گناه و خطایشان را پیش از قیامت امضاء کرده و اصلا آنها را میزان سنجش حاکمان (مشروع و نامشروع) قرار داده از این قاعده استثناء اند.
  2. نظارت بر قدرت و پرسش از نحوه اِعمال آمریت(هرکه باشد)، در این مکتب و این منطق، کاستن از بند و زنجیر قیامت است، نه کاری شیطانی و از ایادی جهنمی!
    رهبر انقلاب در جای دیگر با تکیه بر منطق همین حدیث است که می گویند: «نظارت برکسانی که حکومت می کنند _چون حکومت به طور طبیعی به معنای تجمع قدرت و ثروت است یعنی اموال بیت المال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی در دست بخشی از حکّام است_ برای اینکه امانت به خرج دهند و سوء استفاده نکنند و نفس شان طغیان نکند یک کار لازم و واجب است و باید هم باشد» (۷۹/۱۲/۹)
    بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر

محسن قنبریان

اسلام اموی: دوشیدن شیر دنیا بوسیله دین!

ادبیات و گفتمان سازی حضرت امیر(ع) درباره حزب دین‌باز اموی فوق العاده است.

ظاهرا حاجیانی از شام در مکه حاضر می شدند که موضوع نامه ۳۳ نهج البلاغه شده است. از جمله توصیفات حضرت برای این گروه دین باز این است:

یَحتَلِبُونَ الدُنیا دَرَّها بِالدِّین

“یَحتَلِبُون” از “حلب” یعنی شیر دوشیدن.

“دَرَّهَا” یعنی شیر دنیا. شیر زیاد و فراوان.

می فرماید: با دین، همه شیر دنیا را می دوشند!

یعنی با دین بازی همه تمتعات دنیا را می برند؛ فقط بر آن بردن و خوردن، نقاب دین می زنند!

تایید می کنید:

  • اینگونه ادبیات و گفتمان سازی، چقدر در زمین زدن دین بازی و رسواگری دنیا طلبان متدین نما اثر گذار است.
  • در مقابل تمایز ندادن دینداری از دین بازی برای جامعه و رنگ تقدس زدن به هر که در لباس و نقش دین است، چه خسارت بار است.

محسن قنبریان