بایگانی برچسب: s

حکمرانی مردمی!

بعد از دفاع مقدس مامور شد در طول حدود ۱۰۰۰کیلومتر مرز شرقی با اشرار و قاچاقچیان انسان و مواد مخدر مقابله کند. ص۹۷

حاج قاسم برای برگردندان امنیت به منطقه با مردم بومی هماهنگی می کرد و همراه با رضایت و خشنودی آنها اقدامات را پیش می برد. ص۱۰۱

عملیات آورتین در سال۷۴ به منظور پاکسازی و حذف گروههای مهم اشرار در منطقه ای به وسعت ۱۰۰۰کیلومترمربع از ایرانشهر تا بشاگرد صورت پذیرفت و یک ماه کامل طول کشید. ص۱۰۲

(زندانی شروری می گوید): من شنیدم که حاج قاسم می خواهد با قبایل گوناگون گفتگو کند و گروه های زندانی را -که مقصودش ما اشرار بودیم- آزاد کند و به اهالی قبیله ها گفته اگر ما آنها را آزاد کنیم، آنها را در خانه هایشان مورد مراقبت قرار دهید تا دوباره به آن کار دست نزنند. بعد هم باکوشش آنها تعداد زیادی از زندانیان بخشوده شدند و از جمله آنان من بودم. هنگامی که از زندان آزاد شدم از درون انگیزه ای نداشتم که در مکانهای عمومی و در میان مردم بروم ولی آن بزرگان قبیله نزد من آمدند و به من کمک کردند برای من یک مغازه برپا کردند و کار شروع کردم. اکنون سالهای زیادی گذشته است که از محبت و لطف حاج قاسم کاری را آغاز کردم و آبرومندانه زندگی می کنم. ص۱۰۵

پ.ن:

 روش سردار در زندان زدایی و سپردن تعهد به سران قبایل، نزدیک به ترتیب اولیاء در فقه اسلامی است. مبتنی برآن، ورود حکومت بعد از نهادهای مدنی و مردمی است. سالار امور جامعه خود مردمند مکتب سلیمانی این رکن مردمسالاری را هم تجربی کرد.

محسن قنبریان

وقتی حاج قاسم، فرهنگ تشریفاتی امروز را به چالش می‌کشد!

در روزگاری که اختلاف حقوق ده‌ها برابری توجیه و تبدیل به قانون می‌شود؛ در دنیایی که مدرک و درجه و مقام، ملاک منزلت و برتری‌ست و برخی برای رسیدن به مادیات مسابقه می‌دهند؛

حاج قاسم از روزهایی می‌گوید که خبری از القاب و عناوین و تشریفات نبود. روزهایی که همه برادر بودند و برابر…

او از روزهای زیبای جنگ می‌گوید؛ جایی که تجلی انسان انقلاب اسلامی بود…

…حتی اتاک الیقین

یقین با مراتبش(علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین) اوج مراتب سلوک انسان عارف است که به مشاهده مبدأ و معاد بلکه توحّد می‌رساند. اما نور یقین چگونه در سالک می‌تابد؟

 ابن ابی لیلی از امیرالمومنین روز جنگ با اهل شام شنیده که فرمود:

“ای مومنان! هرکس ظلم و تجاوزی را ببیند که به آن عمل می‌شود(پیرو می‌یابد)، و کار زشت و منکری که مردم را بدان دعوت می‌کنند:

اگر “در دل” آنرا منکر شود و زشت شمارد، رسته و برئ است.

و هرکس به زبان انکار کند، پاداش خواهد داشت و از آن دیگری برتر است.

و هرکس با شمشیر انکار کند تا چنان شود که سخن خدا برتر آید و سخن ستمکاران فرو افتد؛ آن کس است که “به راه هدایت رسیده” و “نور یقین بر دلش تابیده است[۱]“( نَوَّرَ فِی قَلْبِهِ اَلْیَقِینُ).

این دستوری سلوکی است که در بسته‌های مرشدهای سیر و سلوک -بجز عارفان قائم به قسط- جایش خالی است امام خمینی بابش کرد و مثل حاج قاسم‌ها طی‌اش کردند.

نشانش در زیارات معصومین بسیار است: “جاهدتَ فی سبیلِ الله حتّی اتاک الیقین: در راه خدا مجاهده کردی تا به یقین رسیدی[۲]“.

٭بیشتر را در مباحث «توحید و توحّد قائمین به قسط»  تعقیب کنید.

محسن قنبریان
۹۸/۱۱/۳

[۱] وسائل ج۱۶ص۱۳۳

[۲] الکافی ج۴ص۵۷٨و۵۷۳و۵۷۰و۵۵۲

عین الاسد و انتقام سخت

حمله موشکی به عین الاسد، مورد رضایت مثل آقای تاجزاده هم واقع شد! همو که از نفی انتقام سخت و بهانه‌سازی برای جنگ می‌گفت؛ حالا اینقدر را خردمندانه می‌داند و می‌گوید: ترامپ پاسخ روشنی به جنایت تروریستی خود گرفت. او صلح را به خطر انداخت و اکنون باید از پیامدهای شهادت سردار سلیمانی درس بگیرد و با پرهیز از اشتباه محاسبه مجدد جنگی ویرانگر با نتیجه باخت-باخت به منطقه تحمیل نکند.

علیرغم خط و نشان‌های فرماندهان نظامی‌در آن ۵روز و کمپین عمودی-افقی به تبع خط و نشان سید مقاومت؛ سردار هوا فضای سپاه گفتند: دنبال کشته‌گیری نبودند و الا در گام اول ۵۰۰کشته داشتند!

حتی اینقدر سختیِ انتقام، مذاکره (بخوانید:معامله) با آمریکا توسط دیپلمات‌های ۴۰ساله ج.ا.ا را ذاتاً منتفی نمی‌کند! بخصوص که ترامپ بلافاصله از مذاکرات بدون پیش شرط گفت!

یعنی سیلی عین الاسد می‌تواند یک برگ برنده برای امتیازگیری در مذاکرات قالب‌گیری شود (مثل درصد غنی‌سازی و تعداد سانتریفیوژها در اول مذاکرات برجامی)!

به تعبیری انتقام آنقدر سخت نبود که خودبخود برای مذاکرات، “تمام کننده” باشد. از اینرو درخواست رهبری عزیز از مردم جدی و لازم است که فرمودند: “این مساله مذاکره و نشستن پشت میز و اینها، مقدمه دخالت‌ها و حضورهاست؛ این باید به پایان برسد”.(۹۸/۱۰/۱۸)

واقع بینانه:

واقعیت این است که هدف بزرگتر، مساوی با “جنگ” یا “تجاوز به همسایه” بود:

پایگاه نظامی‌اساسی‌تر (مثلا فرماندهی سنتکام) در کشوری غیر از عراق بود که بخلاف عراق دستور اخراج را تصویب نکرده و به ما اجازه نقض حریمش را نمی‌داد.

هدف چشمگیرتر از اینها -که وزن انتقام سخت داشته و برهم زننده همیشه گزینه مذاکره با شیطان اکبر باشد- زدن یکی از ناوهای آمریکائی بود؛ که همان لحظات اول از آب‌های ما دورشان کردند و زدنش هم عملا شروع جنگ بود.

️ نتیجه اینکه:

باوجود این محذورات، عین الاسد مقدورترین هدف -اقلا در گام اول- بود.

البته گام دوم اگر استینافی از سوی ما باشد، طبعا جنگ‌طلبی معنا می‌شود لذا مشروط به تقابل آمریکا بیان شد.

سپاه هم در بیانیه‌اش به همسایگان هشدار لازم را داد که در صورت تقابل آمریکا، پایگاه‌های او در این کشورها ایمن نیست. اینگونه محذور اول برچیده می‌شود و تعرض به آمریکا در خاک همسایه، نقض حریم او تلقی نخواهد شد.

️پژواک سه گانه:

پژواک همین سیلی اول، سه گونه است:

  1. در ایران:
    چون ترسی از آمریکا در توده‌ها نیست و با خط و نشان‌های فرماندهان، توقعات انتقام هم بالا رفته، زدن عین الاسد کف توقعات مردم شد. نه تنها غیظ قلوب را زایل نکرده، که حتی غرور ملی با زدن سردار ملی مان جبران نشده است. گرچه مردم منتظرند با سایر اقدامات مقاومت و تدابیر سیاسی همراستا، خون‌بهاء (اخراج آمریکا از منطقه) مدیریت شود؛ و با دیپلماسی‌های جاری، دچار روزمرگی و فرسایش نشود.
  2. در جهان و بخصوص منطقه:
    پژواک سیلی در گوش منطقه، بلند است. هیمنه و هیبتِ مرعوبگر آمریکا در منطقه را بیش از پیش شکست. زدن یک پایگاه نظامی مهم جسارتی بود که هیچ کشور مستقلی جرٲتش را نداشت. این سیلی به ملت‌ها جسارت می‌دهد و خط پشتیبانی مقاومت و سرمایه اجتماعی آن را می‌افزاید. دست مقاومت برای ضربه‌های مدبرانه در راستای اخراج آمریکا از منطقه را بازتر می‌کند.
  3. در آمریکا:
    کاملا بستگی به حجم خسارات عین الاسد، بخصوص تلفات انسانی آن دارد:
    اگر ناچیز باشد -که آمریکایی‌ها برآن اصرار دارند- پیروزی برای ترامپ است!
    فراموش نکنیم مردم آمریکا، ایران را دشمن می‌دانند و تلقی عمومی درباره سردار دل‌ها، مثل خیابان‌های تهران و کرمان نیست! واقعیت اجتماعی آمریکا چند توییت‌نویس موافق ما نیست؛ چنانچه واقعیت ملت رشید ایران مسیح علینژاد و اپوزیسیون‌های ماهواره‌ای نیست. لذا ترامپ -در این فرض- اگر نتواند ترور سردار را با کشتن بن‌لادن و البغدادی و زرقاوی(یک تروریست) شبیه‌سازی کند؛ اقلا آنرا برداشتن دشمن شماره یک اسرائیل و آمریکا برای خود ثبت می‌کند؛ که به یک پایگاه نظامی می‌ارزد!
    اما اگر میزان خسارات و تلفات عین الاسد بالا باشد یا سلسله اقدامات نزدیک به هم مقاومت زیاد شد؛ برای او یک باخت قطعی و تمام‌کننده است. فرو رفتن آمریکا در جنگی نامتقارن و بدون یک طرف معلوم و معین، افکار عمومی آمریکا را مثل بوش علیه او می‌کند.

محسن قنبریان
۹۸/۱۰/۱۹

نظریه انتقام سخت در سیره نبوی

در فاصله توافقنامه حدیبیه با مشرکان، تا فتح مکه؛ پیامبر(ص) به کارهای دیگری در راستای رسالت توحیدی خود پرداخت. از جمله آنها دعوت شاهان و اُمرای منطقه به اسلام بود از جمله، فرستادن “حارث بن عمیر ازدی” نزد پادشاه بُصری است. بقیه ماجرا را با مأموریت سردار سلیمانی و کشتن ایشان و وعده انتقام سخت رهبر عزیز انقلاب مقایسه کنید:

 حارث بن عمیر حامل پیامی برای امیر بُصری بود. در سرزمین موته فرمانده نصرانیان عرب (شرحبیل بن عمرو غسّانی) او را گرفت و کشت[۱].

این نحوه کشتن بر رسول خدا(ص) بسیار گران آمد. سپاهی سه هزار نفری برای اعزام به موته تجهیز کرد. طرف مقابل هم همپیمانان رومی خود را یاری خواستند؛ و رومیان نیز با سپاهی عظیم به یاری‌شان آمدند؛ اما پیامبر بر مقابله راسخ ماند.

جنگ موته سرآغاز فتوحات اسلامی در جانب مسیحیان و رومیان شد.

 کسانی که ندانسته، آیات قصاص و مانند آن را جای انتقام راهبردی می‌خوانند و در مقابل انتقام سخت، از کشتن یک جان مقابل جان سردار می‌گویند؛ استدلالشان را به پیامبر خدا(ص) عرضه کنند!

 چرا پیامبر(ص) در قبال کشتن حامل پیام به امیر یک منطقه، یک جنگ را انتقام قرار می‌دهد؟!

سردار سلیمانی اگر در سنگر جنگ با داعش تیر می‌خورد، شاید انتقامش مثل سردار همدانی بود و مزدش پیروزی بر داعش(مثل شهادت حججی)؛ اما او مهمان عراق بود و به تصریح نخست‌وزیر عراق حامل پیامی برای او بود که توسط فرمانده مسیحیان صهیونیست و دستور مستقیم ترامپ کشته شد. آیا انتقامش در مقیاس موته نیست؟!

مطلب مرتبط: ادب عقوبت در قرآن (نقد یادداشت آقای سروش محلاتی)

محسن قنبریان
۹۸/۱۰/۱۷

[۱] الطبقات الکبری ج۲ ص۱۲٨

ادب عقوبت در قرآن

پاسخ به یادداشت آقای سروش محلاتی

فاضل ارجمند سروش محلاتی به استناد روایتی، شأن نزول آیه۱۲۶ نحل را ماجرای کشتن حمزه و جدا جدا کردن بدن ایشان می‌داند؛ که پیامبر را غضبناک کرد که تهدید کند: ۷۰ نفر از قریش را مثل حمزه مُثله کند!

سپس درباره انتقام سخت چنین نقد زده که: “آیه نازل شد تا جلوی افراطی‌گری را بگیرد و مسلمانان را به اخلاق برگرداند. خداوند فرمود: انتقام باید در حد همان جنایت و به همان اندازه باشد و حق ندارید از آن تجاوز کنید و البته صبر و خویشتن‌داری بهتر است”.

۱. ایشان باید آیه ۶۰حج و روایت ذیل آن در همان منابع را هم می‌دید تا بهتر نتیجه می‌گرفت. خداوند می‌فرماید: “…و هرکس مانند عقوبتی که بر او رفته است عقوبت کند، به شرط اینکه به ناروا عقوبت شده باشد، خدا به او رخصت مقابله به مثل می‌دهد و او را بدین وسیله یاری می‌کند…”

تفسیر قمی ذیلش روایت کرده که وقتی قریش رسول الله را از مکه اخراج کرد و ایشان به غار رفت و قریش دنبال کشتنش بود، خداوند روز بدر آنها را بدان کار، عقوبت کرد و عتبه و شیبه و ولید و ابوجهل و حنظله پسر ابوسفیان و غیر اینها را کشت… [۱].

آقای سروش محلاتی! قریش پیامبر را نکشته بود و فقط برنامه قتل او را ریخته بود؛ چرا خداوند “مقابله به مثل” را جنگ بدر با قریش قرار داد و کشتن چند تن از بزرگان قریش را عقوبت آن کار محقق نشده‌ی قریش قرار داد؟! بنظرتان این افراطی‌گری نیست؟!!

۲.پیامبر(ص) در ماجرای حمزه به قسمت آخر آیه ۱۲۶نحل عمل کرد یعنی صبر کرد و در فتح مکه هم قاتلین حمزه را بخشید!

خواستی بگو خود فتح مکه، انتقام سیدالشهدای اُحد بود نه کشتن یک برده زر خرید!

سید مقاومت هم همین را انتقام عادلانه حاج قاسم خواند: اخراج آمریکا از منطقه اسلامی. نه زدن یک فرمانده آمریکایی که سر ترامپش هم، به کفش حاج قاسم نمی‌ارزد.

۳. آقای محلاتی! چه اصراری دارید حتماً همراستا با سازشکاران قلم بزنید؟!

ما هنوز انتقام ۲۹۰شهید زن و کودک و مردم بی‌دفاع هواپیمای مسافری را هم نگرفته‌ایم؛ طبق آیه مورد استناد شما(ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به)، اجازه می‌فرمایید یک هواپیمای ایرباس مسافری خطوط آمریکا با همان تعداد مسافر را مقابله به مثل کنیم؟!

افراطی‌گری و نقض حقوق بشر نیست؟!!

نه! مقاومت گفت با مردم عادی آمریکا کاری ندارد.

 از شما انتظار فقاهت بیشتر می‌رفت. حضور آمریکایی‌ها در عراق -اقلا پس از مصوبه پارلمان عراق- تجاوز و اشغال است و منهای انتقام خون سردار سلیمانی هم سزای متجاوز روشن است.

محسن قنبریان
۹۸/۱۰/۱۵

[۱] تفسیر قمی‌ج۲ص٨۶

بهتر از این نمی‌شد!

خداوند همیشه بن‌بست‌های این انقلاب الهی را با شهادت بهترین‌ها باز کرده است و هر شهید مشعلی است تا دوباره راه روشن شود.

اما حاج قاسم اگر دیرتر از همه رفت، بهتر از همه رفت!

نزاع انقلاب با اصلی‌ترین دشمن خود به حساس‌ترین جای خود رسیده است و باز نیاز به مشعل برای پاره‌ای از جامعه بود. مشعلی ویژه و فراگیر که همه را یک دل کند. شهادت حاج قاسم ملت ایران و عراق را با هم یکدل علیه آمریکا می‌کند.

حاج قاسم به دستور اصلی‌ترین دشمن خدا(رئیس‌جمهور آمریکا) به دوستان شهیدش رسید.

مسلم بن عقیل وقت شهادت به عبیدالله گفت: از خداوند خواسته بودم توسط پست‌ترین دشمن خدا شهید شوم!

طوبی لک سردار!

 

محسن قنبربان
۹۸/۱۰/۱۳