بایگانی برچسب: s

پاندول کشف/حجاب

برخورد موضعیِ گشت ارشاد سوژه های رسانه ای می ساخت تا در ۱۴۰۱ بهانه ای برای کشف حجاب عده ای فراهم کرد ‌که به تجمعات و اغتشاشاتی انجامید.

این نیروی اجتماعی پاندولِ رفته به سمت برخوردهای سلبی و انتظامی را به سمت مقابل هل داد که گشت ارشاد تعطیل و عملا در ساحات غیر انتظامی هم حجاب اهمال شد!

اینبار افزایش کشف حجاب حتی به شکل جمعی و در مراسمات و مکانهای رسمی و کشیده شدن به برهنگی در لایوها و برخی کنسرتها و… در کنار عدم ابلاغ قانون توسط مقامات، پاندول را به سمت حجاب خواهی کشید!

اینبار زنان محجبه در زیر برف و سرما در مشهد و تهران و… تجمعات تشکیل داده و از مراجع تقلید تا دستگاه های قانونی عمل به قانون منع کشف حجاب را خواستند!

احتمالا اجرای قانون و جریمه ها و… نیز -بخصوص اگر با سوژه سازی یا برساخت رسانه ای همراه شود- دوباره پاندول را به طرف مقابل بکشد؛ چنانچه در همین حالا از طیف های مقابل هم تقاضای تجمع مخالفین حجاب شنیده می شود! و هکذا…

به راستی نقطه تعادل این پاندول نیروهای اجتماعی کجاست؟

 دستگاه حکمرانی چه نقشی در تنظیم این نقطه تعادل دارد؟

آیا وسط بازی مسئولان و باری به هرجهت (متناسب با جو خیابان) چاره است؟!

آیا کمک رسانی تکثرهای درون حاکمیت به جهات متخالف این پاندول، منطق مقبولی دارد یا تعارضات درونی را عیان تر می کند؟!

مشکل حجاب بیش از همه، ضعف نحوه حکمرانی ما را عیان می کند.

 هر مساله اجتماعی که گستره ای این چنین داشته و در تکثر جامعه -ولو با نسبت نابرابر- موافق و مخالف داشته باشد همین ضعف حکمرانی را عیان می کند.

حکمرانی را صرفا به نظام سلسله مراتبی دولتی تقلیل دادن و انتظار بیش از حد از تقنین و اجرای دولتی داشتن یک سوی مشکل است.

فقدان پیوست اجتماعی موثر در چنین قوانینی و بی بهره گی از مهارت فن آوری های اجتماعیِ نهاد های مدنی برای تحقق یک ارزش سوی دیگر مشکل می باشد.

در این شرایط درصد قابل توجهی از کنشگران و نخبگان بین ابلاغ یک قانون ناقص یا اهمال و امضای وضع موجود مخیّر می شوند!

نه آن قانون -به فرض ابلاغ- در سیستم اجرای دولتی (آن هم یک دولت غیر همراه)، کامل محقق می شود و نه اجرای کامل آن لزوماً به تمام شدن مساله کشف حجاب می انجامد!

از آن سو عدم ابلاغ قانون -ولو معیوب- از سوی مقامات و اهمال وضع پوشش و رشد فزاینده کشف حجاب و… هم هیچ توجیهی ندارد!

 آنچه مسلم است این است که تعطیل حکم خداوند برای حکومت اسلامی برازنده نیست.

چند پیشنهاد عملی:

  1. همین قانون مصوب مجلس، ابلاغ و فصول اول آن که ناظر به وظایف دستگاه های دولتی است (بیش از ۸۰درصد قانون) در موعد مقرر اجرا شود. بدعت عدم ابلاغ قانون به نفع هیچ دولتی نیست.
  2. برای بندهای خاص و احیانا چالش دار درباره اصناف و اطیاف که رئیس جمهور مقابله با مردم می داند(!)، در دستور العمل های اجرایی، تاخیر اجرای معین معلوم شود.
    این موارد حداکثر چند ماده از فصل۵ قانون مثل ماده ۴۰،۴۷،۴۹،۵۲ می باشد نه بیشتر.
    آن تاخیر اجرای موقت باید همزمان به تصحیح احتمالی این بندها پرداخته و مهمتر از آن، پیوست نگاری اجتماعی برای منع کشف حجاب را موجب شود.
    اگر دبیرخانه شورای امنیت ملی میتواند ابلاغ کل قانون را جلوگیری کند؛ مجامعی مثل شورای سران می تواند این تاخیر اجرایی برخی مواد قانون را -که خلاف خود قانون است- بر عهده بگیرد!
    توجه شود: پرداختن به مقدمات (فصول اول قانون) نباید موجب اهمال همه ذی المقدمه و منع کشف حجاب (موضوع فصل۵) گردد.
  3. مطالبه گران حجاب سهم جدی ای از نیروی خود را برای تعریف و تحقق فن آوری های مکمل اجتماعی و تدابیر عملی (نه صرفا کار فرهنگی) به کار بندند؛ چیزی که تقریبا در قانون مصوب علیرغم تفاصیل زیاد وجود ندارد.
    ساکتین بین دوگانه فوق الذکر قابل تجمیع در این کنش جدید هستند.
    شورای انقلاب فرهنگی یا شورای فرهنگ عمومی میتواند دبیرخانه این هم افزایی اجتماعی گردد.
  4. اجماع سازی بین عناصر حاکمیت سر چنین قدر متیقنی، واجبی فوری است.
    تشتت یا تکثر موجود درون حاکمیت در اینباره عملا به بدنه های اجتماعی تابع (یا متبوع) کشیده و انسجام اجتماعی را آسیب زده است.
    چنین هماهنگ سازی ای بین قوای مختلف به حسب قانون اساسی در درجه اول برعهده نهاد رهبری است(بند۷ اصل ۱۱۰)؛ بیت ایشان و بعد شورای سران باید این مهم را در اولویت خویش قرار دهد.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۲/۲۲

حجاب بمثابه مقاومت

چرا زنان فلسطین با حجاب اند؟! با وجودی که بعد از بیروت لیبرال ترین جامعه عرب بوده است؟!

 

دیوید گریبر مردم شناس یهودی اهل نیویورک در یادداشتی برای ایتنرنشنال تایمز بنام مرگی بنام زندگی به توصیف مشاهدات خود از زندگی مشقت بار مردم کرانه باختری  پرداخته و به وضعیت زنان هم توجه کرده است؛ که چرا هیچ آرایشگاه زنانه ای در شهر به چشم نمی خورد و زنان نابلس علیرغم زیبایی و بلوند بودن، همه پوشیده اند؟!!

قسمتی از آن یادداشت که به این سئوالات مربوط است:

 

 

 ظاهراً هر خیابانی در نابلس یک آرایشگاه مردانه دارد. واقعاً هزاران آرایشگاه آنجاست. بیشتر آن‌ها حداقل تا ساعت ۲ نیمه‌شب بازند؛ اگر مسجدها را در نظر نگیریم، غالباً تنها جاهایی هستند که چراغشان در ساعت ۲ نیمه‌شب روشن است و درشان باز است؛ و از قرار معلوم، هر وقت که از کنار یکی از آن‌ها رد شوید، احتمالاً چهار یا پنج مرد جوان را می‌بینید که با سر و وضع آراسته جمع شده‌اند و دارند کوتاه‌شدن موهای مرد دیگری را تماشا می‌کنند.

 

نکتۀ عجیب آن است که انگار هیچ آرایشگاه زنانه‌ای وجود ندارد. هرازگاهی ممکن است پوسترهای تأثیرگذاری را ببینید که وسایل آرایشی یا محصولات مربوط به موی زنان را نشان می‌دهند؛ بیشتر زنان بلوندند (در واقع، تعداد شگفت‌انگیزی از فلسطینی‌های نابلس بلوند هستند، حتی بچه‌هایشان)، اما خبری از آرایشگاه‌های زنانه نیست.

 

 از یکی از دوستانم دلیلش را پرسیدم. توضیح داد که جامعۀ فلسطین را از نظر تاریخی، بعد از بیروت، لیبرال‌ترین جامعۀ عرب می‌دانستند، و زنان جوان هیچگاه عادت نداشتند که موهایشان را بپوشانند، اما با قدرت‌گرفتنِ سیاسیِ حماس در دهۀ ۹۰، اوضاع تغییر کرد. اما در ماجرای آرایشگاه‌های زنانه، مسئلۀ خیلی عاجل‌‌تری مطرح بود.

 

 در سال‌های دهۀ ۸۰، مأموران امنیتی اسرائیل، از حضورشان در منطقه سؤاستفاده کردند تا مخفیانه در چای شیرین زن‌ها داروی بیهوشی بریزند و از آن‌ها عکس‌های برهنه بگیرند تا شوهرانشان را مجبور کنند که به همکار یا خبرچین سرویس اطلاعاتی اسرائیل تبدیل شوند. به‌همین‌دلیل، حالا هم آرایشگاه‌های زنانه وجود دارد، اما در خیابان اثری از آن‌ها نیست و زن‌ها هم دیگر از دست غریبه‌ها چای شیرین نمی‌گیرند.

 

اولین واکنش من به این داستان این بود: واقعاً چنین اتفاقی افتاده؟ آخر خیلی شبیه خیال‌پردازی‌های پارانوئیدی است. اما فلسطینی‌های نابلس در محیطی زندگی می‌کنند که اتفاقات دیوانه‌‌وار واقعاً رخ می‌دهد. واقعاً آدم‌هایی دور و برشان هستند که علیه‌شان توطئه می‌کنند: جاسوس‌ها، خبرچین‌ها، انواع و اقسام نیروهای امنیتی که بسیاری از آن‌ها در روان‌شناسی و نظریۀ اجتماعی مدارک عالی دارند. این‌ها وجود دارند و فعالانه تلاش می‌کنند تا از هر راهی که ممکن باشد اعتماد اجتماعی را نابود کنند و بافت جامعه را از هم بگسلند. داستان‌های بی‌شماری دهان به دهان می‌چرخد، فقط بعضی از آن‌ها واقعیت دارند. اما چطور می‌شود فهمید کدامشان؟

 

و البته، در چنین وضعیت‌هایی، این تمام ماجرا نیست. اشتازی، پلیس مخفی آلمان شرقی، جایی به این تکنیک روی آورده بود که وارد خانۀ مخالفان می‌شد و جای اسباب و اثاثیه را تغییر می‌داد. چنین کاری قربانی را در وضعیتی ناممکن رها می‌کرد. اگر به بقیه می‌گفتید که جاسوس‌ها به زور وارد خانه‌تان شده‌اند و جای وسایلتان را عوض کرده‌اند، خیلی‌ها فکر می‌کردند که دیوانه شده‌اید، اگر آن حرف‌ها را پیش خودتان نگه می‌داشتید، کم کم شک می‌کردید که نکند خودتان دیوانه شده‌اید.

 

بعضی اوقات، در فلسطین، احساس می‌کنید در کشوری هستید که با همۀ مردمش چنین رفتاری کرده‌اند.

اما در این مورد خاص، معلوم شد که شایعه‌ها حداقل تا حدودی واقعیت دارند. یک نفر وب‌سایتی ساخته است برای آن دسته از مأموران موساد که احساس گناه می‌کنند تا بتوانند آنجا به صورت ناشناس اعتراف کنند. و یکی از آن‌ها، در واقع، اعتراف کرده‌ بود که در آرایشگاه‌ها در چای داروی بیهوشی می‌ریخته است.

 

دوستم، امین، گفت: «من همیشه احساس می‌کردم که چرخش به سمت محافظه‌کاری مذهبی، حجاب و برقع، نمی‌تواند فقط به دلیل خیزش سیاسی حماس در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ باشد. فکر می‌کنم تا حدی واکنشی است به این واقعیت که می‌دانید همیشه آدم‌هایی به شما چشم دوخته‌اند.

 

منظورم این است که خُب، نگاهی به اطراف بیانداز. عملاً روی تک تک تپه‌ها، یک شهرک یهودی‌نشین ساخته‌اند. نگاهتان را که بالا می‌آورید، فقط ساختمان می‌بینید، و سیمای بی‌روح اجتماعاتی از‌پیش‌برنامه‌ریزی شده و بسته، مردم را نمی‌بینید. و همیشه در کنار آن‌ها یک پایگاه نظامی مستقر شده است، با سیم‌ خاردارهای دورادورش و برج‌هایی که معلوم نیست از بالای آن‌ها کسی به شما خیره شده است یا نه؟…

 

محسن قنبریان

از دولت درباره حجاب چه بخواهیم؟!

به نظرم این سخن آیت الله علم الهدی، معقول، مردمسالارانه و اسلامی است:

کشف حجاب نه؛ روش به انتخاب دولت!

رهبر انقلاب اسلامی در ۲دی۱۴۰۲ در تبیین مردم سالاری دینی و اثر انتخابات نکته اساسی فرمودند:

هر دو کلمه‌ی «جمهوری» و «اسلامی» وابسته‌ی به انتخابات است!(بخوانید)

واضح است حکم ضروری اسلام(اصل وجوب حجاب و حرمت کشف حجاب) به رأی مردم نیست؛ اما روش تحقق آن در جامعه، روشی سیاستی و تقنینی است که تاکنون هم قوانین عادی، معلومش می کرده است.

 اینکه برای کشف حجاب مثلا تعزیر بگذارند یا جریمه؟ گشت ارشاد و طرح نور باشد یا روش دیگر، هیچکدام نص دینی نیست؛ قوانینی بشری است که فقط عدم مغایرت آنها با شرع در شورای نگهبان بررسی می شود. پس می تواند به حسب زمان و شرایط، موقعیت جامعه و نظرگاه متولیان امر متنوع شود.(دقت کنید)

رهبر انقلاب در همان سخنرانی به این نکته مهم توجه می دهد:

“با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد. صاحبان دیدگاه‌های گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحوّل ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهت‌گیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سرکار بیاورند؛ این میشود تحوّل”

رئیس جمهور با تذکر به گشت ارشاد یا حتی قصد تغییرات قانونی در طرح حجاب، را نباید سلب حیثیت کرد بلکه باید از طرح و اقدام او پرسید؟! او قسم خورده حافظ ارزشهای اسلامی باشد اما متعهد نیست طرح های گذشته را تغییر ندهد!

محسن قنبریان ۱مهر۱۴۰۳

حجاب در نظام دین

پیشران فرهنگی تمدن مقابل، برهنگی است … سنگر اوّل برداشتن حجاب است …
راه‌حل‌های کنونی، مشکل حجاب را حل نمی‌کنند.

حجت‌الاسلام قنبریان
محرم ۱۴۰۳

صوت این جلسه  | صوت کل بحث

  • مردم ایران دهه هاست در موضع مقاومت هستند.
  • مقاومت، ریاضت نیست.
  • خودآگاه نمودن مردم نسبت به این هویت، یکی از وظایف اصلی دستگاه تبلیغی است.
  • کشف حجاب نکردن قاطبه زنان ایران، مرحله ای از مقاومت فرهنگی است.

جبّار و زورگو نباشید که رفتار باطلتان، حرف حق تان را از بین ببرد!

امام صادق(ع) به علماء (و متدینینی) که حرف حقی دارند توصیه کرد: جبّار و زورگو نباشید که رفتار باطلتان، حرف حق تان را از بین ببرد!

(لاَ تَکُونُوا عُلَمَاءَ جَبَّارِینَ فَیَذْهَبَ بَاطِلُکُمْ بِحَقِّکُمْ). (الکافی، ج۱، ص۳۶)

به زنان و دختران باز هم باید گفت: مقیاس و معیار اسلام، کتاب خدا و سیره ائمه اطهار(س) و برخورد عالمان ربانی است؛ اما به جامعه متدینان هم باید تذکر داد که مواجهه و برخورد اشتباه، حرف حق را از بین می برد!

حتی اگر دختران بی حجاب، بی ادبی کنند مجوز نمی شود مقابله به مثل کرد؛ چون برخورد این طرف پای اسلام نوشته میشود.

امیرالمومنین(ع) به یارانش درباره زنان شامی ای که در صفین با باغیان حاضر بودند هم می فرمود:

“زنان را با اذیت و آزار به هیجان نیاورید، هر چند آنها به شما دشنام دهند و به سرانتان بدگویى کنند”. (نامه۱۴ نهج البلاغه)

تبیین حجاب در منبر

۵ کلان ایده محتوایی برای منبر با موضوع
“تبیین حجاب در منبر”

با ارائه حجت الاسلام و المسلمین شیخ محسن قنبریان

کاری از مجمع خطبا اصحاب الصاحب علیه السلام

دانلود فایل «تبیین حجاب در منبر» با لینک مستقیم

زبان جامعه باز خواهد شد!

این روایت باب امر به معروف را با تامل بخوانید:

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: ما جَعَلَ اللّه ُ بَسطَ اللِّسانِ و کَفَّ الیَدِ، و لکِن جَعَلَهُما یُبسَطانِ مَعا و یُکَفّانِ مَعا.(وسائل ج۱۱ص۴۰۴) : خداوند زبان را بسته و دست را گشاده قرار نداده، بلکه آنها را چنان آفریده که با هم باز مى شوند و با هم بسته مى گردند.

روشن است برخورد با جرائم مشهود وظیفه پلیس است و سطحی از برهنگی و بی حجابی به حسب قانون از این قبیل است.

اگر مقابل برخوردهای نرم و ملایم پلیس با بانوان، اینگونه هتک ها و ستیزه ها دیده میشود، به نقصان زنجیره امر به معروف برمی گردد: بسته بودن زبان جامعه!

بارها گفته ام راه برگشت حجاب، خلق اراده عمومی است.

خلق اراده عمومی، نه یعنی تذکر لسانیِ همه مردم به بی حجابها!

نه یعنی فقط مردم و حذف پلیس و برخورد با قانون ستیزان!

بلکه یعنی باز شدن زبان اکثریت (اکثریت یعنی اکثریت) جامعه، برای باز شدن دست قانون و مجریان آن!

الان این اکثریت نه با مکشفه ها، کشف حجاب کرده اند و نه با چادری ها، راهپیمایی حجاب می آیند؛ تماشاگرند؛ بلکه گارد ذهنی شان علیه خشونت پلیس(با نمونه های رسانه ای گشت ارشاد) هم هست!

زبان باز کردن این اکثریت خاموش، خلق اراده عمومی در جمع کردن بی حجابیِ سرایت یافته به بدن نمایی و برهنگی است!

دیدن این صحنه ها، شاید شأن پلیس را  بشکند و عده ای را جسور کند؛ اما با روایت درست میتواند زبان جامعه را باز کند.

 نشر و برساخت تصاویری از گشت ارشاد زبان جامعه را بست، روایت درست این  روزها می تواند باز کند!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۲/۵

ناقص صحیح، ناقص معیوب!

  1. “حجاب” و پوشش سر مثل “کمربند ایمنی” نیست.
    بی حجابی یک گناه و پیگردش داخل در “مسئولیت کیفری”؛ ولی نبستن کمربند، داخل در “مسئولیت مدنی” است.
    قواعد و قانون هریک از اینها فرق می کند. مسئولیت مدنی، بشکل قهری هم ثابت است اما مسئولیت کیفری، رفتار مجرمانه با سوء نیت و با علم و آگاهی ثابت و نیاز به “دادگاه صالحه” دارد؛ لذا دوربین به تنهایی برای صدور مجازات (جریمه و…) کافی نیست.
    دادگاه و حق دفاع، خود لحاظ کرامت برای فرد است.
  2. در پاکسازی جامعه از بزه و جرائم، فقط “پلیس” و قوه قضائیه وظیفه ندارد و صرفاً تکیه بر ایندو، یک فرآیند “ناقص” است.
    البته واضح است پلیس و ضابط قضایی “جرم های مشهود” را میتواند جلوگیری نماید.
    سطحی از بی حجابی و برهنگی به موجب قانون می تواند مصداق آن باشد.
  3. همین فرآیند ناقص (فقط پلیس و قضایی) ممکن است “صحیح” یا “معیوب” انجام شود.
    برخورد معیوب، همان اعمال “بی قاعده” است که سابقا سر زده و در اطلاعیه اخیر فراجا هم وعده برخورد با مرتکبین داده شده است!
  4. “بخشی از قاعده” در برخورد صحیح با بانوان در فقه سنتی ما ردپا دارد:
    الف) تفاوت و تخفیف برخی حدود شرعی برای بانوان مثل:
    هم جنس گرایی(مساحقه)/ ارتداد/ قوادی/ زنای به عنف/ زنای با نابالغ/ و…
    ب) مماشات با آبرو ریزی کردن آنها و بددهنی آنها به رهبران (نامه۱۴ درباره زنان شامیان)
    ج) احتیاط و ضمان در جلب آنها بخاطر آسیب های زنانه (بارداری، استرس و…)
    مذمت یکی از خلفاء بخاطر خشونت علیه زنان و اولین تازیانه زن بر آنها (در غیر حدود).
    سیره حضرت امیر(ع) در دستگیری و انتقال صاحب جمل با ۴۰زن شناخته شده.
    – و…
    از اینرو دستگیری آنها در جرائم مشهود (که بیشتر از بغی آنها نیست) هم باید با رعایت کرامت زن و احتیاط و ملایمت باشد.
  5. “قاعده صحت برخورد” در زمانه ما و “جنگ ترکیبی دشمن” بیش از این موارد است که جداگانه باید فهرست شده و آموزش لازم داده شود.
    ناقص معیوب، می تواند آثار منفی بسیار و حتی “نقض غرض” را نتیجه دهد.
    اما ناقص صحیح، اضافه شدن نهادها و تدابیر اثباتی دیگر را می خواهد تا “کامل” شود.

* فهرست مطالبی درباره حجاب

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۲/۱