جنبش دانشجویی باید سر مفاهیم انقلاب اسلامی حساس باشد.
مادر همهی جهادها، جهاد تبیین است.
حجتالاسلام محسن قنبریان
جنبش دانشجویی باید سر مفاهیم انقلاب اسلامی حساس باشد.
مادر همهی جهادها، جهاد تبیین است.
حجتالاسلام محسن قنبریان
حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۱ خرداد ماه ۱۴۰۲، در شهرستان سبزوار سخنرانی تحت عنوان «از نو حرف نوی انقلاب اسلامی» ایراد کرده است. این سخنرانی منتشر میشود.
نسبت حرف نوی انقلاب اسلامی با: “جهاد تبیین”، “امیدآفرینی” و “مطالبه گری،”
فعلا این سه ماموریت، تشتت در جبهه انقلاب دارد! خنثی کردن همدیگر و درگیری!
حرف نوی انقلاب، نظریه ای که این سه ماموریت را همگرا می کند!
به فعالین فرهنگی-سیاسی توصیه میشود این فایل را بشنوند
سخنرانی اول فروردین رهبر انقلاب اسلامی جزء سخنرانی های کلیدی و مهم سالانه ایشان است. امسال یک مفهوم مردم سالار در آن پرتکرار و دارای وزن ویژه بود: افکار عمومی!
توجه به افکار عمومی، پیشفرض و لوازم خاص خود را می طلبد:
کاش درصدی از فعالیت جهاد تبیین هم برای این مفهوم مبارک و لوازم و امتدادهای آن مصرف شود.
محسن قنبریان
گفتگوی اقتصادی سیدامیرحسین حسینی با آقای راننده اسنپ
موضوع: مقایسه رفاه مردم ایران در جهان سوم و آمریکا و اروپا در جهان اول
هر روز در محافل خانوادگی تا درون تاکسی و صف نانوایی با بحث های طرفینی ای در حوزه معیشت و اقتصاد، وضعیت ایران و سایر کشورها و… مواجه ایم و بعضا تصاویر سیاه از ایران و زیبا از اروپا و آمریکا می شنویم.
سید امیر حسین (پژوهشگر اقتصادی) هم در اسنپ با این بحث مواجه شده، به شکل سقراطی و با دیالوگ ذهنیت راننده اسنپ را تغییر داده است.
فرم و محتوای این جهاد تبیین، به نظرم بدیع و جالب آمد.
عامه مردم نه همایش ها را شرکت و نه برنامه های تبیینی و تخصصی رسانه ملی را می بینند و نه ایتا و روبیکا و بله را فوروارد می کنند؛ لذا این شکل گفتگوها -بشرط تسلط- برای گروه هدف بزرگی از جامعه، تبیین صورت می دهد.
جوانان دانشجو و طلبه خوب است این روش را بیاموزند و امتداد دهند. حتی تجربه ها را به اشتراک بگذارند!
دیروز (۸اسفند) ائمه جمعه مراکز استانها مهمان رئیس جمهور شدند تا در شرایط حساس کنونی مشق تبیین کنند.
این جلسه در کنار گزارش از اقدامات و خدمات دولت دو نکته تازه داشت:
پ.ن:
همیشه برای تصحیحِ تبیین غلط، زود نیست! و همیشه جهادِ باطل(با تبیین غلط)، قابل قضا نیست. حرف دلسوزان خود را بشنوید!
محسن قنبریان
[۱] آیتالله رئیسی در دیدار نمایندگان ولی فقیه و ائمه جمعه مراکز استانها:
(قبل از خواندن یادداشت سخنان رهبر انقلاب در ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ را بخوانید)
در فاصله دو روز دو اتفاق مهم در حسینیه امام خمینی افتاد:
نمونه توانمندی های صنعتی وقتی می آید در حسینیه مقام اول کشور خیمه می زند، ضریب رسانه ای مضاعف می گیرد؛ لکن آیا موجب تبیین میشود؟!
پاسخ در دیدار ۱۱/۱۰ است!:
“یک ایده دانش بنیان”، تا “تولید”، تا “تجاری شدن” و “ایجاد اشتغال” و “رشد اقتصادی” کردن و تا به “توزیع و مصرف” مردم رسیدن ، یک زنجیره است.
اگر همه این زنجیره خوب متصل شود، مردم رسانای پیشرفت علمی و رشد اقتصادی می شوند.
چون: جوان مردم ایده پردازی اش کرده/ سرمایه مردم تجاری اش کرده/ جوانان مردم در خطوط تولید آن شاغل شده اند/ محصول با کیفیت و ارزان به عموم عرضه شده/ و مورد مصرف مردم و صادرات واقع شده است. اینجا خود مردم رسانای پیشرفت با علم وجدانی می شوند.
اما اگر زنجیره یاد شده بریده و ابتر شد؛ بخشهای عمده آن -به تعبیر رهبری- یک دهه تعطیل شد؛ هر چقدر رسانه سر چند جزء آن(مثلا پیشرفت علمی) مانور دهد؛ مردم با وجودی که می بینند، تبیین پیشرفت صورت نمی گیرد!
اگر در این زنجیره ظرفیت خط تولید و اشتغال، بخاطر مشکلات مجوزهای کسب و کار (که رهبری حدود ۱۰مانع موجودش را شمردند) حل نشود؛ جوان مردم ناچار به مهاجرت و -به تعبیر رهبری- موجب سرافکندگی برای ما شود؛ پیشرفت، رسانا نمی شود و رسانه نمی تواند چیزی را جبران کند!
بیفزایید: اگر کیفیت کالای تولیدی یا قیمت نهایی اش (بورسی و دلالی و…) برای مصرف کننده نامطلوب باشد؛ مردم رسانای پیشرفت نمیشوند و در جنگ رسانه ها جانب رسانه تبیین را نمی گیرند!
بیافزایم: حتی اگر همه مشکلات بنگاه های بخش خصوصی -که در دیدار گفته شد- حل شود و رشد اقتصادی مطلوب هم حاصل شود اما ۲۰ثانیه آخر سخنان رهبری -مثل ۱۷سال گذشته- محقق نشود؛ باز تحقق رشد اقتصادی ۸درصدی(!) الزاما حال عموم مردم را خوب نمی کند بلکه میتواند بخاطر پیشرفت نامتوازن و بی عدالتی، انباشت منابع و ثروت در دست عده ای محدود رقم بخورد و ۵ طبقه پایین جامعه هیچ احساسی از این پیشرفت و رشد اقتصادی واقعی نداشته باشند؛ بلکه حتی حامل نارضایتی و اعتراض باشند!
آن ۲۰ثانیه این بود: “تعاونی های تولید می توانند یکی از گره گشاترین کارها برای اشتغال و بخصوص برای ایجاد عدالت اقتصادی در مجموعه کشور باشند”!
یعنی همان بند ب سیاستهای اصل۴۴ که بخاطر عدم اجرا در ۱۷سال گذشته، واگذاری ها و نمای واقعی این سیاستها را معوج و کاریکاتوری کرده است!
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۱/۱۱
دغدغه مندان ظرفیت های مردمی و نهضتی جمهوری اسلامی را دعوت می کنیم این یادداشت کوتاه را بخوانند.
قرآن جامعه اسلامی را دارای «امر جامع» میشمارد(۶۲/نور)
یک روز در هفته(آدینه) «صلاه جامعه» قرار داده است تا به «امر جامع» بپردازند. روزش را هم جمعه (روز جمع شدن) نام نهاده است. مختصاتش را در متن زندگی مردم قرار داده است. آیهاش در قرآن آن را بین یک نفی و اثبات قرار دادهاست: رها کردن کسبوکار/ رفتن دنبال کسبوکار و معیشت: «اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع: هر وقت در روز جمعه برای نماز دعوت شدید (اذان گفتند) به طرف ذکر خدا بشتابید و کسبوکار را رها کنید» /« فاذا قضیت الصلاه فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله: نماز که تمام شد در منطقه زندگیتان منتشر و از فضل پروردگار (در معیشت و کسبوکار) طلب کنید».
این مهندسی و تعبیه حکیمانه یعنی نماز جمعه در متن معیشت و زندگی مردم باشد تا تمثالی از رابطه دنیا و آخرت، معیشت و معنویت این دین باشد.
از قضا تنها نمازی است که دو سخنرانی (خطبه) جزء نماز و رکن واجب آن است. خطبهها باید در خدمت آن مقصد قرار گیرد. اگر این نماز با این مختصات و این ظرفیت در متن بماند البته «قلب فرهنگی هر شهر» میشود.
از برکات انقلاب اسلامی احیای این نماز بود.
رهبر انقلاب در ضمن خاطرهای از ملاقات ائمه جمعه با امام(ره) میفرماید: «در بعضی از شهرها حکّام یک نفر را معین میکردند و میگذاشتند. امامجمعه، منصوب آن حکومتهای طاغوت بود. مردم هم نمیرفتند و اعتنا هم نمیکردند. آن نماز جمعهای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد برای مردم جذاب نیست و مردم هم نمیرفتند (به امام) گفتم ما در سالهای متمادی محروم بودیم از نمازجمعه و شما نمازجمعه را به ما دادید، به ملت ایران دادید واقعاً نعمت بزرگی است»(۹۴/۱۰/۱۴)
با انقلاب اسلامی نماز جمعه سه میلیون نفری در تهران تشکیل شد.
سوال اساسی این است که چگونه باوجود اینکه حکومت اسلامی است و ائمه جمعه منصوب ولیفقیه عادل _نه حکومت طاغوت_ اند باز حضور مردم کاهش یافته است؟!
این یک حقیقت غیرقابلانکار است که نمازجمعه در جمهوری اسلامی شکوه اولیه را ندارد و حتی از سایر مراسمات مذهبی عقب ماندهاست.
به حسب پیمایش ایسپا (سال۸۹) شرکت در نماز جمعه از نماز جماعت هم عقبافتاده و به ۱۰درصد رسیده است؛ درحالیکه شرکت در مجالس روضهخوانی و زیارت کردن اماکن مقدس روند افزایشی داشته و به حدود ۷۵ درصد رسیدهاست!
از اینجا معلوم میشود جامعه بیدین نشده که نماز جمعه خلوت شدهاست؛ بلکه این نمازجمعه است که نتوانسته حتی مخاطب مذهبی هیئتها و تکایا را جذب کند یا نگه دارد!
واکاوی همه علل این پدیده، پیچیدگی خاص خود را دارد از همه اعراض و لوازم که بگذریم، ذات و گوهر نمازجمعه _که همان دو خطبه است_ نقش بسیار مهمی در این مسئله دارد. بهخاطر پذیرش بیشتر از سوی این نهاد و نکاتی را به کمک کلمات رهبر انقلاب میشمارم:
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۴
دیروز به اصرار چندباره یکی از روزنامه ها یادداشتی کوتاه درباره نمازجمعه بمناسبت سالگرد آن نوشتم.
امروز دیدم همان محورهای مورد تاکید و عواملی که موجب کاهش حضور در نماز جمعه می شود با بیان رساتر از زبان رهبر انقلاب جاری شده است:
– تبیین کننده مبانی انقلاب و مطالبه کننده مطالبات انقلاب
– خطبه های پر مغز/ غیر حاشیه ساز به نفع دشمن/ دور از احساسات بی مورد (در مثل مساله حجاب)!
– اگر این هفته از ماه قبل جمعیت کمتری شد باید احساس نگرانی کنید
– تفاوت گفتار و رفتار امام جمعه، مستمع را سر لج می آورد!/ کمترین کاری که ممکن است بکند این است که دیگر نماز نیاید
– بعضی شکست خوردند/ بعضی هنوز ادامه دارد! (۱۴۰۱/۵/۵)
پ.ن: در بسیاری از موارد بهترین حرف و بایسته را خود جمهوری اسلامی گفته و رهبر انقلاب بارها تکرار کرده؛ علت فاصله وضع موجود تا آن بایسته ها را باید بررسی کرد!
محسن قنبریان
تبیین، حق هم هست!
اگر سهم عمده تبیین، “بازکردن گره ذهنی و اقناع قلبی جامعه[۱]” است؛ پس غیر از تکلیف(واجب فوری)، حق همگانی هم هست.
مردمی که درباره عملکرد یا رویکردی از نظام شان دچار گره ذهنی و ابهام اند، حق دارند توضیح و تبیین بگیرند.
تبیین و مطالبه!
وقتی تبیین، حق هم بود؛ مطالبه[ی توضیح] و شفافیت و… روی دیگر تبیین اند!
رهبرانقلاب هم انتقاد را فرصتِ تبیین دانستند[۲]
اصلاً همیشه حق و تکلیف دو روی سکه اند اگر برکسی تبیین واجب است، توضیح گرفتن هم حق کسی دیگر است.
نمیشود آن حق را دست چندم و غیر اولویت کرد و همزمان ملتزم به واجب فوری و قطعی تبیین بود!
اولویت ادای حقِ تبیین!
اگر رفع ابهام و گره ذهنی حق مردم هم هست، مسئولان نظام و بدنه اجتماعی مطلع، بخصوص رسانه های حامی، به ادای این حق و انجام فریضه تبیین اولویت دارند!
رهبر انقلاب هم رسانه ها را درجه اول تبیین قرار دادند (۱۴۰۰/۱۱/۱۹)
دعوا سر “قرمه با غین یا قاف؟”، تبیین نیست!
تبیین واقعاً رفع ابهامها و گره هایی است که توضیح نیافتنش آنها را چراگاه دشمن می کند تا بجای تبیین، آرمانهای انقلاب و ارکان نظام و دستاوردها را تحریف کند و…
عرض عریض میدان تبیین عرصه های مختلف اقتصادی، حکمرانی و… است.
اگر بجای رفع ابهام های واقعی، صرفا از تبیین و ضرورت آن و حواشی آن سخن گفته شود انگار بجای پختن قرمه سبزی با گوشت و سبزی، دعوای قرمه با غین است یا قاف، راه انداخته ایم؛ هرچه بشود قرمه سبزی نمیشود!
بسیاری از تبیینی ها گرفتار این تله نیستند؟!
وضعیت معیوب تبیین!
وضع معیوب این است که رسانه ها و مسئولین:
این رویکرد شکاف اجتماعی را می افزاید! اکثریت جامعه را دارای ابهام هایی می بیند که “تبیین!”،”تبیین!” ها هم برای مردم رفع ابهام نمی کند! ناگزیر سؤال ها و ابهام ها، مخرج مشترک با دشمن تلقی میشود تا خود را راحت کنند!
وضعیت مطلوب تبیین!
وضعیت مطلوب این است که حق و تکلیف تبیین به شکل مشاع و طرفینی بالای سر همه ایرانیان دور بزند!
هرکه ابهامی دارد، حق توضیح شنیدن و تبیین پذیری دارد و مسئول یا مطلع مربوطه به تکلیف تبیین درباره او عمل کند.
این گونه در مدت زمانی بدنه فعال جامعه همه تبیین گر و در عین حال پرسشگر میشوند.
این تعاطی اجتماعی جایی برای جلوان موثر دشمن نمی گذارد.
مخرج مشترک همه: حفظ و تعالی ایران می شود.
مخرج مشترک با دشمن و تحریف و ایران ستیزی او به صفر میل می کند!
پسا تبیین!
از رفع ابهامهای متکثر باید به حرف اساسی و نوی جمهوری اسلامی رسید و دلها را به آن قانع کرد:
“**مردم و ارزشهای الهی**؛ این دوتا باهم توأم بشوند و حرکتها و جوامع را شکل بدهند، این را بایستی تبیین کرد” (۱۳۹۰/۱۰/۷)
حالا اگر “فرصت سازی انتقاد برای تبیین” و “حق بودن تبیین برای مردم” در مواردی از ابهامات، جواب نداشت، یعنی اشکال وارد بود، چه؟!
زمین و آسمان برای توجیه بافته شود یا مسئول برگردد عیب را رفع کند؟!
رهبرانقلاب تبیین های دهه۶۰ خود را اینگونه توصیف می کند:
“یک جاهایی هم بود که اشکال پاسخ نداشت، ما می فهمیدیم که بایستی بریم یک کاری بکنیم” (۱۴۰۱/۲/۶)
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۳۱
[۱] رهبر انقلاب: “تبیین اساس کار ماست. ما با ذهنها مواجهه ایم با دلها مواجه ایم. باید دلها قانع شوند. اگر دلها قانع نشد، بدنها راه نمی افتد”(۹۵/۴/۱۲)
[۲] رهبر انقلاب: “اگر چنانچه یک انتقادی به کسی بشود، این فرصت است برای او که بتواند ذهن ها را روشن کند، تبیین کند، حقیقت را بیان کند، خیلی چیز خوبی است”(۸۸/۳/۲۹)
آیا مشکل فقط این است که دولت برای مردم توضیح نداده است؟!! که هشتگ جهاد تبیین به دولت می دهید!
این هم از آن فروکاستن هایی است که حل همه مشکلات را با رفتن آن و آمدن این ساده می کردید!!!
وقتی ساختار سالم و بی عوارضی برای رساندن یارانه پنهان به خود مردم ایجاد نمیشود، بقاء و حذف ارز۴۲۰۰ و هر یارانه دیگر به مردم سیلی می زند!
طبقه همیشه بازنده، عامه مردمی هستند که بین تبعیضِ رانت و فقرِ تورم گزینه سومی ندارند!
و طبقه همیشه برنده، اقلیتی هستند که از رانت یا تورم جیب خود را پر می کنند!
محسن قنبریان