چرا گفتگو پیرامون مقاومت، جامعه پذیری بالایی دارد؟
حجت الاسلام محسن قنبریان
بایگانی برچسب: s
وحدت یا خلوص؟!
(برای آنها که میخواهند مساله مشکل حل کنند؛ نه ساده انگاران!)
«یک سؤال دیگر این است که بعضیها میگویند وحدت، بعضیها میگویند خلوص؛ شما چه میگوئید؟ من میگویم هر دو.
خلوص که شما مطرح میکنید -که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عدهای را که ناخالصی دارند، از دائره خارج کنیم- چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم.
در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّبنکعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجهی اول و خالصترینها بودند؛ عدهای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک عدهای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعهی چند هزار نفری -که کار خالص سازی خیلی آسانتر بود از یک جامعهی هفتاد میلیونی کشور ما- میخواست خالصسازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازهی مرخصی بگیرد، اجازهی مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند.
امروز هم همین جور است. اینجوری نیست که شما بیائید افراد ضعافالایمان را از دائره خارج کنید، به بهانهی اینکه میخواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائرهی خلّصین را توسعه بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعهی شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است.
از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانوادهی خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزهی نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و جمعی تلاش کنید؛ که نتیجهی آن، خلوص روزافزون جامعهی شما خواهد شد. راه خالص کردن این است.
وحدت هم که ما گفتیم – که بعد سؤالات دیگری هم در این زمینه شده – منظور من اتحاد بر مبنای اصول است.
بنابراین وحدت با کیست؟
با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین.
آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است.
بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم».
(۸۹/۵/۳۱رهبر انقلاب اسلامی)
* برای بیشتر تعمق کردن: سخنرانی/ ولاء ها و ولایتها در قرآن
زبان جامعه باز خواهد شد!
این روایت باب امر به معروف را با تامل بخوانید:
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: ما جَعَلَ اللّه ُ بَسطَ اللِّسانِ و کَفَّ الیَدِ، و لکِن جَعَلَهُما یُبسَطانِ مَعا و یُکَفّانِ مَعا.(وسائل ج۱۱ص۴۰۴) : خداوند زبان را بسته و دست را گشاده قرار نداده، بلکه آنها را چنان آفریده که با هم باز مى شوند و با هم بسته مى گردند.
روشن است برخورد با جرائم مشهود وظیفه پلیس است و سطحی از برهنگی و بی حجابی به حسب قانون از این قبیل است.
اگر مقابل برخوردهای نرم و ملایم پلیس با بانوان، اینگونه هتک ها و ستیزه ها دیده میشود، به نقصان زنجیره امر به معروف برمی گردد: بسته بودن زبان جامعه!
بارها گفته ام راه برگشت حجاب، خلق اراده عمومی است.
خلق اراده عمومی، نه یعنی تذکر لسانیِ همه مردم به بی حجابها!
نه یعنی فقط مردم و حذف پلیس و برخورد با قانون ستیزان!
بلکه یعنی باز شدن زبان اکثریت (اکثریت یعنی اکثریت) جامعه، برای باز شدن دست قانون و مجریان آن!
الان این اکثریت نه با مکشفه ها، کشف حجاب کرده اند و نه با چادری ها، راهپیمایی حجاب می آیند؛ تماشاگرند؛ بلکه گارد ذهنی شان علیه خشونت پلیس(با نمونه های رسانه ای گشت ارشاد) هم هست!
زبان باز کردن این اکثریت خاموش، خلق اراده عمومی در جمع کردن بی حجابیِ سرایت یافته به بدن نمایی و برهنگی است!
دیدن این صحنه ها، شاید شأن پلیس را بشکند و عده ای را جسور کند؛ اما با روایت درست میتواند زبان جامعه را باز کند.
نشر و برساخت تصاویری از گشت ارشاد زبان جامعه را بست، روایت درست این روزها می تواند باز کند!
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۲/۵
کجا «به توچه؟!» در جامعه زیاد خواهد شد…؟
برشی از جلسه هشتم سخنرانی ظهرهای رمضان با موضوع “ولاءها و ولایت ها در قرآن”!
ولایت سیاسی و اجتماعی امام علیهالسلام
اِنَّکُم مسئولون!
گفتاری از حجتالاسلام قنبریان با تأملی بر مسئولیت اجتماعی و چگونگی رسیدن به قله
دانلود جزوه «اِنَّکُم مسئولون!»
راه برگرداندن حجاب به جامعه زنان ما چگونه است؟
درصد کوچکی کشف حجاب کرده و جمعیت بزرگتری باحجابند و برخی از آنها تذکر هم می دهند اما جمعیت بزرگتری از هردو، وسط ایستاده اند نه با کشف حجاب همراهی می کنند و نه با تذکر شما!
راه، خلق اراده عمومی است؛ کاری که امام(ره) سال ۵۹ کرد
مطلب مرتبط: روند تحقق حجاب توسط امام خمینی
سی شب ؛ سی مسجد با مردم نجیب
برنامه شبهای رمضان حجت الاسلام قنبریان در بهبهان و حومه با همکاری گروه جهادی مهدی یاوران و جمعی از مبلغین
برنامه:
- تلاوت مجلسی با قاریان
- منبر و پاسخ به سؤالات و شنیدن حرفها و مشکلات مردم توسط حجت الاسلام قنبریان و مبلغان
- مناجات خوانی کوتاه با مادحان اهلبیت
- برنامه ویژه کودکان با مربیان مجرب
اولویت با مساجد حاشیه شهر و روستاها؛ برای برنامه ریزی، مساجد متقاضی به شماره ۰۹۱۶۵۰۹۹۴۱۳ پیام دهند.
مساجدی که خواهان باشند، جلسات در شبهای بعد هم توسط مبلغین ادامه می یابد.
کمکهای نقدی خود را به شماره کارت ۶۰۶۳۷۳۷۰۰۴۸۰۱۵۱۸ نام خیریه مهدی یاوران واریز کنید. مازاد هزینه ها در کارهای جهادی این گروه هزینه خواهد شد
در نشر این اطلاعیه به مساجد مقتضی کمک مان کنید!
بی تفاوت نباشیم
- امیرالمومنین(ع) در ماجرای غارت انبار توسط سفیان بن عوف غامدی:
“به من خبر رسیده مهاجمى از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستنبد و گردن بند و گوشواره او را به یغما برده، و آن بینوا در برابر آن غارتگر جز کلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته، آن گاه این غارتگران با غنیمت بسیار باز گشته، در حالى که یک نفر از آنها زخمى نشده. و احدى از آنان به قتل نرسیده. اگر بعد از این حادثه مسلمانى از غصه بمیرد جاى ملامت نیست، بلکه مرگ او در نظر من شایسته است.” (خ۲۷) - در سال ۵۳ه که ربیع بن زیاد حارثی فرماندار خراسان بود خبر کشتن حجر بن عدی توسط معاویه را شنید؛ بسیاری از مورخین علت مرگ او را تاثیر کشته شدن حجر بن عدی ذکر کردند.
وی از کشته شدن حجر بسیار خشمگین بود تا آنجا که میگفت: پس از حجر همواره عربان را خواهند کشت و اعدام خواهند کرد، اگر هنگام کشته شدن او اعراب جنبیده بودند، حتی یک مرد از آن گروه اعدام نمیشد، اما تسلیم این کار و خوار و زبون شدند.
پس از این سخن، یک هفته گذشت تا روز جمعه فرا رسید. وی خطاب به مردم گفت: ای مردم من از زندگی ملول شدم، دعایی میکنم آمین بگویید، پس از نماز، دست برافراشت و گفت: پروردگارا اگر مرا در پیشگاه تو خیری هست هر چه زودتر مرا پیش خویش ببر، و مردم آمین گفتند و چون از آن جا خارج شد، هنوز جامههایش از دیدهها پنهان نشده بود که به زمین افتاد، او را به خانهاش بردند پسر خویش را به قائم مقامی خود گماشت و همان روز درگذشت. (طبری ج۵ص۲۹۱ / ترجمه الغارات ص۴۰۸) - آرون بوشنل نظامی جوانی، مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در واشنگتن خودسوزی کرد و بر اثر جراحات وارده جان باخت!
او در ابتدای ویدئویی که در آن روند خودسوزی را ضبط میکند، میگوید: “من یکی از اعضای نیروی هوایی آمریکا هستم. نمیتوانم به همدستی در نسلکشی ادامه دهم. خودسوزی من نسبت به نسل کشی که در غزه می شود هیچ نیست.”
این جوان وقتی خود را به آتش می کشد، فریاد آزادی فلسطین را سر می دهد. - آیت الله العظمی بهجت: “چه قدر رحمت خداوند شامل کسانی است که بیتفاوت نباشند و برای رفع این همه ابتلائات و بلاهایی که برای مسلمانان و بر اهل ایمان وارد میشود، گریه و تضرع و ابتهال کنند! خداوند می فرماید: «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا؛ ای کاش آن هنگام که گرفتاریی از جانب ما به سوی آنان میآمد تضرع و زاری میکردند»
اگر مسلمانی در چین مبتلا بشود، ابتلای او ابتلای ما است و ما باید خود را مثل او گرفتار بدانیم! (در محضر بهجت، ج۱ص۱۸۷ نکته۲۷۸)
محسن قنبریان ۱۳اسفند۱۴۰۲
حکم شرعی به انتخابات!
حدود ۲۵ سال پیش پس از انتخابات دوم خرداد۷۶ از جمله برخی دگر اندیشان از تنافی حکم شرعی با انتخابات گفتند و نوشتند.
مردمسالاری دینی تجلی کرده در آن ایام را سکولار می پسندیدند و عنصر شریعت و مداخله حکم شرعی در اصل انتخابات را دچار تناقض با آزادی و… می دیدند
آن سالهای پرالتهاب طلبه ای در آستانه دروس سطح بودم و سری پر سودا هم در اینگونه مباحث نظری داشتم.
مقاله ای که با عنوان: انتخابات؛ حق یا تکلیف در آن سالها در مجله کتاب نقد منتشر شد، پاسخی به اشکال آقای یوسفی اشکوری بود که حکم شرعی در انتخابات را برنمی تافت و ادعای تنافی داشت. در پاسخ با توجه به مبانی متعدد تلاش شد پاسخ داده شود.
امسال این بحث با تقریری دیگر از سوی برخی منتقدین و هم دگر اندیشان با زبانی دیگر تکرار شده است؛ آن پاسخ _در حد معلومات طلبگی اندکتر از الانم_ شاید مفید فایده باشد.
محسن قنبریان