مطالب ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در فروردین ۱۴۰۰ با جمعی از فعالان فرهنگی – اجتماعی منتشر میشود.
مطالب مطرح شده:
- گزارشی از وضع موجود
- استدلال براساس مبنای اصیل اسلامی(هم ترازی نه الزاما تساوی مطلق)
- استدلال دیگر در فرض رد مبنای بالا
مطالب ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در فروردین ۱۴۰۰ با جمعی از فعالان فرهنگی – اجتماعی منتشر میشود.
مطالب مطرح شده:
بیش از یکسال است کوئید۱۹ خبرِ یک رسانه هاست! هنوز “پرسش از آن زیاد” است! اخبار موج هایش پر فایده شده، “گروهی عمل میکنند و گروهی تخلف! “
عمَّ یَتَسَاءَلُونَ*عَنِ النَّبَاءِ العَظِیم*الَّذِی هُم فِیهِ مُختَلِفُون[۱]
خیلی وقت است نزاع موحدان و مشرکان دیگر سر تفسیر عالم نیست! سر تغییر عالم است!
تو معتقدی بزرگترین خبر عالم، قیامت است؛ که هرلحظه به ما نزدیک تر میشود! ظهور دین حق در پرتو ولایت امام(ع) است؛ که قیامت صغری است، و طلیعه اش پیدا شده است!
او تفسیر تو را از حوادث عالم به چالش نمیکشد، آن خبر بزرگ را تغییر می دهد!
طعنه ات میزند که: فعلا بیش از یک سال است “همه از یک ویروس می پرسند”! از زایش چینی و جهش انگلیسی اش! از آمار روزانه قربانیانش!
عَمَّ یَتَساءَلُونَ؟!!
(:درباره کدام خبر از یکدیگر می پرسند؟!)
“چالش ها و اختلاف ها” هم در واکسن و پروتکل های اوست!
عده ای مطیع؛ ماسک میزنند، به سطوح دست نمیزنند، تجمع نمیکنند، و…
عده ای هم اختلاف میکنند، تظاهرات میکنند، توطئه می خوانند، و…
الَّذِی هُم فِیهِ مُختَلِفوُن!
(:همان خبر بزرگی که در آن اختلاف دارند!)
هرچه باشد “نباء عظیم” برای ۸میلیارد آدم، نه قیامت است نه علی(ع) و نه قرآن و دین و نه هیچِ اینها! در کشور شیعه و بلاد اسلام هم نباء عظیم، کروناست! اخبار لحظه به لحظه آن مفیدتر از احوال قیامت نزد مومنان شده است! حتی در ماه خدا!
دقیقا این یعنی تلاش برای تغییر خبر بزرگ!
البته تغییر عالم و اخبار مهمش در ذهن و ضمیر انسان، نه در جریان کلی عالم و غیب آن!
همه قربانیان کرونا به محض چشم بر هم نهادن باید از خبر مهم و نباء عظیم واقعی جواب دهند؟! :”خدایت، پیامبرت، امامت و کتابت چه بود؟!”
با کرونا رفته باشی یا تصادف فرقی نمیکند به محض ورود، برزخ برایت هویدا میشود و قیامت را در حال برپایی میبینی!
بیجا نیست که قرآن در مقابل تفسیر کج نباء عظیم و تغییر آن دوبار بانگ زده:
کَلَّا سَیَعلَمُونَ*ثُمَّ کَلّا سَیَعلَمُون
(:هرگز چنین نیست! به زودی خواهید فهمید خبر بزرگ کدام است! نه هرگز چنین نیست! به زودی…)
“وقت حسابرسی اعمال مردم به آنان نزدیک شده است و آنان همچنان در غفلت اند و با دل بستن به دنیا و وانهادن توبه و ایمان، از آن رویگردانند* هیچ ذکر یادآورنده ای از جانب پروردگارشان برایشان نمی آید مگر اینکه آنرا میشنوند و به بازی می پردازند[۲]!”
خیلی زود میرسد روزی که ببینیم “امساک” مهمتر از “ماسک” بود! امساک از حرام، از لغو و لهو، از هرچه غیر خدا!
محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱/۲۸
[۱] آیات اول سوره نباء
[۲] آیات اول سوره انبیاء
جامعه، با مسلمان شدن “صورتی نو” میپذیرد. با تشیّع، “فعلیّتی برتر” میگیرد. با اسلام ناب و تشیع راستین، “تعالی” میگیرد.
در جای خود ثابت است که هر موجود، فیوضات ربّ را با “صورت اخیر” و “فعلیت آخر” خود جذب میکند: نبات با فعلیتِ نباتیاش، چیزی جذب میکند که جماد نمیتواند آنرا جذب کند. انسان، با فعلیتِ عقل و نطقش، فیضی میگیرد که حیوان از آن بیخبر است.
حال جامعهای که از دوگانهپرستی در آمد و مسلمان شد؛ از اسلامِ فتوحات، بالا آمد و اسلام اهلبیت(ع) را پذیرفت؛ البته چلهی زیارت عاشورایش دفع وبا میکند.
اگر از تشیع انقلابیِ علی(ع) و حسین(ع) بهره بُرد و بر یزیدها شورید، مقابل سفیانیها ایستاد؛ البته “فعلیت برتری” یافته و فیض بالاتری باید جذب کند. آن فیض برتر چیست؟
حالا وقتش رسیده که “علم را اگر در ثریا باشد به زمین آورد” و آبروی مذهبش کند.
(بخشی از یادداشت: دعای انقلابی برای رفع کرونا۹۸/۱۲/۹)
محسن قنبریان
آری؛ حتی در شرایطی برخی مستحبات!
قبل از توضیح چند یادآوری:
تا اینجا معلوم شد:
حال سؤال این است: اصلا اسلام، الزام و اجبار به مسالهای شرعی(مثل حجاب یا بازداشتن از بدحجابی) را مشروع میداند؟
پاسخ این است که اجبار در شرایطی مشروع است.
مثال اول:
زیارت رسول الله(ص) فی نفسه مستحب است؛ اما اگر مسلمین آنرا “به کلی” ترک کردند (ترک همگانی)؛ بر حاکم و والی است که بدان اجبارشان کند.
در اینباره هم روایت صحیح السند (معروف به صحیحه فضلاء [۳]وجود دارد[۴]؛ هم اتفاق نظر فقهاء(جز ابن ادریس)[۵]
البته برخی تعبیر “جواز اجبار” دارند [۶]و برخی “وجوب (کفایی) اجبار[۷]“.
البته این وقتی است که تعطیلی بخاطر وضع مالی مسلمین نباشد؛ و الا بر والی است که از بیت المال برای متروک نشدن زیارت پیامبراعظم(ص) خرج کند[۸].
مثال دوم:
اگر همه شهری(مسلمان) متفق بر ترک اذان شدند(طوری که اذان در شهر مطلقا شنیده نشود)؛ بر اذان اجبار میشوند (ولو با قتال)!
این حکم هم اجماعی است[۹].
در این موارد میان فقهاء بحث است که مستحب، چگونه مورد اجبار واقع میشود؟!
از میان پاسخها، محققین قائلاند که در چنین شرایطی “بخاطر تهاون” و توهین به رسول الله (یا اسلام)، زیارت(یا اذان) ؛واجب کفایی (=بر همه واجب تا جایی که بقدر کفایت حاصل شود) میشود.[۱۰]
حجاب؟!
حال حجاب که فی نفسه هم واجب است -البته به شرطی که مراحل یاد شده در اول یادداشت را طی کند- اگر مورد اجبار و پیگرد قرار گیرد؛ چیز عجیبی نیست. بخصوص اگر پیگردها و الزام به ترکها، مختص به هنجار شکنیهای خاص و البته محدود در بدحجابیهایی باشد که حریم اجتماعی و خانوادگی را نشانه گرفته است.
امیر المومنین(ع) نیز در شرایطی که ناهنجاریهایی از مواجهه مردان و زنان در معابر پیدا شده بود، معابر عمومی را برایشان تفکیک کرد[۱۱].
این سیره، موقعیتی است و حکمی “جاودانه و همیشگی” نیست. مثل تدابیر پیامبر(ص) برای حضور زنان در نماز جماعت است؛ که برایشان درب جدا معلوم و جایگاهی از مسجد را مختص کرد و خواست بعد از مردان سر از سجده بردارند.
محسن قنبریان ۹۹/۶/۳۱
[۱] یادداشت «حجاب؛ فاصله بینش عرفی تا دانش شرعی!»
[۲] یادداشت «شرایط امرو نهی کردن جامعه توسط حکومت»
[۳] بخاطر فضیلت راویانش: حفص بن البختری، هشام بن سالم، معاویه بن عمار و…
[۴] وسائل الشیعه/کتاب الحج/ابواب وجوب و شرائطه/باب۵/ح۲
[۵] سرائر ج۱ص۶۴۷
[۶] دروس ج۱ص۴۷۳/رسائل محقق کرکی ج۲ص۱۶۲/مسالک الافهام ج۲ص۳۷۳/مستندالشیعه ج۱۳ص۳۳۰
[۷] ریاض المسائل ج۷ص۱۶۰/جواهرالکلام ج۲۰ص۵۱تا۵۳ و…
[۸] هم در صحیحه فضلاء تصریح شده هم در فتاوا:دروس ج۱ص۴۷۳ و…
[۹] مسالک الافهام ج۲ص۳۷۳/تقریر بحث سید البروجردی ج۲ص۱۴
[۱۰] مسالک الافهام ج۲ص۳۷۵/جواهر ج۲۰ص۵۱تا۵۳ و…
[۱۱] السوق فی ظل الدوله الاسلامیه /جعفرمرتضی العاملی ص۶۷
سخنرانی با عنوان «دینفروشی و دینبازی دو آسیب عینیت سیاست و دیانت و درمان آن» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه) در سال ۱۳۹۵، منتشر میشود.
کتاب گفتار «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، در ماه مبارک رمضان ۱۳۹۵، توسط حجت الاسلام قنبریان منتشر میشود. این سخنرانی در ۲۴جلسه منتشر میشود.
در ماه مبارک رمضان، اقدام به قرار دادن سلسله سخنرانی «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، که توسط حجت الاسلام قنبریان در ماه رمضان سال ۱۳۹۵، بصورت کتاب گفتار ایراد شده است؛ مینماییم.
انشاءالله، به مرور در این ماه مبارک به شرط حیات، با قرار دادن فایلهای صوتی این سخنرانی فعال خواهیم بود.
مطلب مربوط به این سخنرانی در طول ماه مبارک، بعنوان نخستین مطلب تارنما قابل مشاهده خواهد بود. و در ادامه از طریق هشتگ «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» میتوانید این مباحث را پیگیری کنید.
️ چند قرن زودتر از خانه طلاب جوان، مبلغان مسیحی این روش را -البته برای تبلیغ مسیحیت و هم پیشبرد استعمار- برگزیدند!
جلودار استعمارگران، همیشه مبلغانی مسیحی به همراه پزشک و معلم مسیحی بودند.
فکر میکنید آفریقا چگونه مسیحی شد؟! به گونهای که پاپ ژان پل دوم سال۱۹۹۳ آرزو میکرد تا ۲۰۰۰ کل آفریقا، مسیحی شده باشد؟!
گروههای تبلیغی دقیقا بر فقر غذایی، بهداشت و آموزش مینشستند! مجمع جهانی امور تبلیغ مسیحیت در ۱۹۱۰ اعلام کرده بود: مراقبتهای پزشکی، بخش درست و ضروری کار تبلیغ است!
در ایران خودمان، زمان استقرار انجمن تبلیغی کلیسا(سالهای ۱٨۳۵تا۱٨۶۱) مصادف با شیوع بیماریهای واگیر (وبا، حصبه، ذات الریه) و قحط سالیها بود! در اولین گام تبلیغی، رسیدگی به بیماران و قحطی زدگان را برعهده گرفتند! در برخی مناطق از ۶صبح تا٨شب با بیماران کار میکردند. برخی -مثل دکتر کار- پس از مداوا یک انجیل به بیمار هدیه میداد!
️اشتباه نکنید! طلاب جوان، روش تبلیغ انسانی اسلام را با استفادهی ابزاری از خدمترسانی(مثل مبلغان مسیحی) اشتباه نگرفتهاند.
اما انسانیت موجود در نامه آنها، انسانیتی دئیستی -که عقیده و باور، خارج از انسانیتِ انسان است- هم نمیباشد.
نمیتوان مخفی کرد که این پیشنهاد در ذات خود، نوعی دیپلماسی عمومی و صدور انقلاب با وجه نرم و حتی غیرتبلیغی را دارد؛ لذا مستکبران و غربزدگان کمک کارش نمیشوند.
چهل سال گذشته سازمانهای عریض و طویل تبلیغی و حوزوی در فرصتهای متعدد میتوانستند میداندار چنین دپیلماسیهای عمومی شوند.
محسن قنبریان
۹۹/۱/۷
(چکیدهای از کتابْ بحثی با جمعی از فضلاء بر پایه مقاله ی “انقلابی که متوقف شد” از کتاب راه خورشیدی محمد اسفندیاری)
شاگرد آقای حکیمی(جناب اسفندیاری) در این مقاله نظرات ایشان درباره انقلاب اسلامی را جمعبندی کرده که ما برای فهم بهتر، مطالب ایشان را در دو بخش: “مبنای دانشی” و “تحلیل بینشی” تقسیم میکنیم:
اول این دو عبرت را عبور کنید:
چند نوبت نزد امیرالمومنین آمد و کسانی را متهم میکرد که خروج میکنند و عاقبت علیه شما میشورند! امام هر بار میفرمود به صرف اتهام کسی را در بند نمیکند، مخالفت عملی و آشوب اگر کردند!
عاقبت خودش پس از تو زرد درآمدن حکمیت تحمیلی، تصمیم به کنارهگیری و خروج گرفت!
امام نصیحتش کرد و از او خواست برای مباحثه فردا بیاید؛ نزدیکانش هم چنین خواستند اما او صبح زود رفت!
معترضانِ به میزان خراج و دزدان را تحریک کرد؛ مسلمانانی که زکاتشان را نداده بودند، تشویق کرد به میل خود صرفش کنند؛ و مسیحیان را جور دیگر تا عدهای را دور خود جمع کرد.
دو سه بار شکست خورد از کوفه به بصره و از آنجا به اهواز و سپس کوههای رامهرمز و آخر کنار ساحل دریای جنوب کشته شد. جمعی را به کشتن داد و مسیحیانی مسلمان شده را از اسلام به تردید انداخت و مرتد کرد!
معقل فرستاده امیرالمومنین وقتی فتنه خرّیت را خواباند؛ مسلمانش را آزاد، مرتدانش را توبه داد و مسیحیان را به ذمه واداشت.
۵۰۰مسیحی با زن و کودک در راه، از مصقله -فرماندار امام در اردشیرخره فارس- استمداد طلبیدند که آنان را از معقل بخرد و آزاد کند. مصلقه جوانمردی کرد و آنها را به ۵۰۰هزار درهم خرید و آزاد کرد و خود را مدیون بیتالمال کرد. کمی بعد ۲۰۰هزار درهم بدهکاری را داد اما بجای عذر آوردن و مهلت گرفتن از امام برای پرداخت ۳۰۰هزار درهمِ باقی، گریخت و به معاویه پناهنده شد!
امیرالمومنین کار اول او در آزاد کردن اسیران را کار سادات و بزرگواران و کار دومش را فرار بردگان خواند و فرمود: “اگر میماند مقداری که برایش میسر بود میگرفتیم و برای باقی مانده آن به انتظار فراوانی ثروتش مینشستیم[۱]“
امام حاضر نشد مسیحیان آزاد شده را بخاطر بدهکاری مصقله دربند کند[۲].
حالا قصه ماست:
عمار و مقداد پیشکش؛ کاش برخی کارگزاران مخالف شدهی حکومت اسلامیکمی مثل مصقله بودند! اول گرهای از مردم میگشودند و بعد به دشمن پناهنده میشدند! نه مشکل مردم را موجِسواری خود کنند یا حتی خود مشکل آفرینی کنند!
صد حیف که قسمت ما بیشتر خرّیت شد تا مصقله!
از خروجیهای اول انقلاب که پی آشوب و بمبگذاری رفتند و مردم را کشتند؛ تا فتنهگران ٨٨ که درخواست تحریم ملت را از دشمن داشتند؛ خرّیت انقلاب اسلامیشدند!
خود، دولت مذاکره و سازش را سر کار آوردند و حالا به اعتراض فرا میخوانند! و تلفات را هم با میدان ژاله و ۱۷شهریور مقایسه میکنند!
اگر وقت تحقیق دارید حتما این منابع را برای شناخت خرّیتهای معاصر بررسی کنید:
فشارهای اقتصادی و سوء تدبیرها عدهای را این سالها به خیابان کشاند و تلفاتی گرفت؛ حالا مطالبه خون کشتهها از نظام میکنند! اینها خرّیتها را درس میدهند!
محسن قنبریان
۹۸/۹/۱۰
[۱] نهج البلاغه خطبه ۴۴
[۲] تفصیل این ماجرا را در الغارات ترجمه آیتی ص۱۲۰تا۱۳۶ بخوانید