بایگانی برچسب: s

به همه عزیزانی که ایران و انقلاب را دوست دارند/ بخصوص به آنهایی که ولایت امر در غیبت را از دینداری‌شان کنار نگذاشته‌اند:

شاید مثل بنده از دستگاه‌های امنیتی و قضایی در رعایت آرمانها و استانداردهای انقلاب اسلامی گلایه‌ها داشته باشید؛ اما در ماجراها و شرایط حساس اخیر دستور صریح رهبرانقلاب اسلامی این است که همه در کنار آنها ید واحد شویم!

یدِ واحده و وظایفش را اینگونه می‌فهمم:

  1. پشتیبانی همگانی از حافظان امنیت و قوه قضائیه برای مقابله قاطع و خردمندانه با سررشته فاجعه آفرینی‌ها و عوامل خائن همسو با دشمن.
  2. خنثی کردن توطئه دشمن برای اِعمال خشونت حداکثریِ بهانه‌ساز یا تسامح زمینه‌سازِ زنجیره آشوب از سوی نظام، با حضور باشکوه همگانی در راهپیمایی و تجمعات انقلابی مثل همیشه، برای جمع کردن اغتشاشات خیابانی.
  3. حضور متین و حداکثری دانشجویان اصیل مقابل دانشجو نمایانی که به مقدسات بی‌احترامی می‌کنند؛ با شعارها و نمادها و ابتکاراتی که آنها را منفعل یا ماخوذ به حیا کند.
  4. حضور تبلیغی فعالان انقلاب برای ید واحد کردن همه عناصر، مقابل دشمن و عناصر خائن در دانشگاه و مدرسه و محلات.
  5. جدا کردن جاهل و غافل از عوامل خائن با خنثی کردن شک و شبهه‌ها -بخصوص در ید واحد شدن ملت- توسط فعالان عرصه فکر و تبلیغ.

قبل از اینکه دیر شود، موعظه الهی را گوش کنیم: ان تقوموا لله!

محسن قنبریان/ جمعه/۶ آبان ۱۴۰۱

رهبری برای ایران!

تا همه ایران را، با وحدت ملی و انسجام درونی لحاظ نکنی، مقابله با طرح و توطئه دشمن خارجی ممکن نمیشود.

۴جمله راهبردی دیروز رهبر انقلاب در این مهم:

  1. “خیلی از این کسانی که حجاب کاملی هم ندارند جزو هواداران جدی نظام جمهوری اسلامی هستند. شما می بینید در مراسم مذهبی، در مراسم انقلابی اینها شرکت می کنند”.
  2. “#جامعه_ورزشی ما جامعه سالمی است. جامعه هنری ماهم جامعه سالمی است (موضع گیری برخی چهره های ورزشی و هنری اهمیتی ندارد) جامعه هنری و ورزشی ما با اینگونه حرکتها با این رفتارهای دشمن شاد کن آلوده نخواهد شد”
  3. قوم کُرد یکی از پیشرفته ترین اقوام ایرانی اند علاقه مند به میهنشان، علاقه مند به اسلام شان، علاقه مند به نظام اسلامی شان”
  4. “من در میان قوم بلوچ زندگی کرده ام جزو اقوام وفادارعمیق به انقلاب اسلامی و به جمهوری اسلامی اند”

حتی موضع خواهی و جبران خواهی ایشان از خواص سیاسی و مذهبی ای که در بیانیه دادن و اظهارنظر عجله کردند مودبانه و اخلاقی بود: “حالا ناشی از دلسوزی -دلشان سوخت- بدون تحقیق اطلاعیه دادند، حرف زدند…”

با این راهبرد ۴وجهی منطبق بر شرایط کنونی میشود یک ایران را مقابل “هرزه خواهی اقلی” و “تجزیه طلبی اقلیتی” آورد.

دوستداران و مریدان رهبری بیش از دیگران باید این دید نسجام بخش را پاس دارند. “دوگانه های تعاندیِ بی جا”، “برچسب زنی های نابجا یا بدموقع” نسازند. نزاع جدیدی که ذره ای شدن جبهه حق را موجب شود را همراهی نکنند.

محسن قنبریان

۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم…!

۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم…!

سؤال اساسی:

دهه اخیر فضای مجازی، “جهان اجتماعیِ جدیدی” ساخته یا صرفا مضامین ناپسندی را با پلتفرم های بیگانه منتشر می کند؟!

جهان اجتماعی، به نوعی “افکار عمومی مشترک” و “آستانه شوق و تحریک مشترک” است.

فیلتر فلان پلتفرم و نگهداشت ایتا و روبیکا و… الزاما مسئولین دینداری مردم(روحانیت) را مثل جهان اجتماعی پیشا مجازی، گروه مرجع نمی کند! در همین پلتفرم های داخلی هم از کانال های سرگرمی و زرد عقب می مانند!

روحانیت در فضای مجازی “غایب” نیست اما دچار “غیبت” است! “ظهور دینداری در فضای مجازی” شرط در آمدن از “این غیبت” است!

و ظهور دینداریِ مجازی چیزی بیشتر از حضورِ روحانیتِ مجازی و تولید محتوا و لشکر سایبری و فیلترینگ می خواهد؛ تصرفاتی ایمانی(نه فقط قضایی) در “تکنولوژی مجازی” و “بعثتی متناسب” با آن جهان اجتماعی -هردو باهم- می خواهد!

بسیاری از ما عادت کرده ایم مسأله ها را ساده کنیم تا حل کنیم!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۹

به میر حسین!

میرحسین موسوی نوشته: “بوی ستم شاهی به مشام می رسد. می گویند اگر سایه آقا نباشد بحمدالله فرزندانی تربیت کرده اند که با رای اکثریت خبرگان، رهبری شیعیان جهان را برعهده خواهند گرفت. زبانشان لال. مگر سلسله های ۲۵۰۰ ساله باز گشته اند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد؟! «اگر شاهنشاهی هستید بگویید» این جمله عتاب آمیز از مرحوم امام است. آن جان بیدار اگر امروز حضور داشت چه واکنشی نشان می داد؟”(مقدمه بر چاپ عربی بیانیه های جنبش سبز)

آقای موسوی! جنبش سبز شما به “آن جان بیدار”(امام خمینی) هم تهمت قصد موروثی کردن حکومت یا سکوت و سازش با چنین قصدی زد! چگونه عتاب او را می خواهید؟!

دو نمونه:

  1. مهدی خزعلی دوست میرحسین و حامی جدی جنبش سبز او درباره سیداحمد آقا همین اتهام را تکرار می کند که ایشان قرار بود جانشین امام شود بخاطر عدم آمادگی [علمی و…] قرار شد آیت الله خامنه ای رهبر موقت باشد تا ایشان آماده شود!(ویدئو پیوست)
    آقای موسوی! این خوانش نائب السطنه ای از رهبری را قبول دارید؟!
    اگر واقعاً چنین بوده چرا در جایگاه نخست وزیر، مطلع و ذی نفوذ، اعتراض امروزتان را بیان نکردید؟! اگر اینها تهمت به امام و یادگار مرحومشان است، چرا دوستانتان را نهی نمی کنید و بعنوان یک مطلع شهادت بر کذب نمی دهید؟!
  2. احمد منتظری از حامیان جنبش سبز در کینه آشکارش با سید احمد آقا به تفصیل بیشتر این اتهام را تکرار می کند.
    وقتی از او پرسیده میشود: شما در صحبت هاتون گفتید که مرگ زود هنگام آیت الله خمینی باعث شد که برنامه سید احمد خمینی برای جانشین شدن او به هم بریزه؛ مثلا حالا اگر آیت الله خمینی چند سال بیشتر زنده بود قرار بود چه اتفاقی بیافته که احمد خمینی جانشین او بشه؟!
    پاسخ احمد منتظری: در محافل اون وقت گفته می شد به صورت متواتر که اون ائمه جمعه مشخصا از سراسر کشور چون که در ارتباط با بیت حرف شنوی داشتند، آنها قرار بود که نامه هایی بنویسند به امام خمینی و مطرح کنند که حالا که رهبری آینده مشخص نیست بهترین شخص و عزیزترین شخص به تعبیری که نوشته بودند و گفته بودند، احمد خمینی هست. همانطور که امام جواد(ع) در جوانی به امامت رسیدند، هیچ اشکالی نداره که در جوانی کسی امام مسلمین باشه و این متن رو گفت وگو می شد که چیزهایی در حال تنظیم و ارسال بودند و چون امام خمینی را معالجه می کردند اونها فوت ایشان را شهریور۶۸ پیش بینی کردند بعد این رخ داد و در واقع نقشه ای که بود، نقش بر آب شد”(رادیوفردا۹۶/۱۱/۲۵)
    اگر این ادعاهای بی سند، راست است؛ آقای موسوی می تواند ادعا کند از آن بی خبر بوده؟!
    ائمه جمعه در حال گفت وگو و تنظیم نامه به امام برای رهبرشدن سیداحمد بوده اند آنوقت نخست وزیر و نزدیک به بیت امام و سید احمد از کل ماجرا بی خبر بوده است؟!
    اگر راست بوده چرا درباره آن موروثی سازی، دیروز سکوت کرده؟! و اگر دروغ است چرا از امام و سید احمد آقا در مقابل این حامیان، امروز سکوت می کند؟!
    اینکه انحاء انتقال قدرت در حین تسلط و قدرت از پدر به پسر؛ چه به شکل ولایتعهدی و سلطنت موروثی و چه به شکل بازتولید شوراهای گزینشی و مهندسی شده(مثل شورای ۶نفره) در شریعت اسلام نا مشروع است محل تردید نیست.
    شهادت سید مظلومان اول مقابل بدعت ولایتعهدی بود، بعد ولیعهد فاسق!
    اما جرم رهبر انقلاب در اینباره چیست؟جرمش غیر از این بود که در ۸۸ مقابل بدعت ابطال انتخابات -که اصرار شما بود- ایستاد؟!
    برکناری جمهور مردم و تحمیل کسی بر آنان، استبداد است؛ چه با ولایتعهدی و جانشینیِ موروثی باشد چه تحکم بر ابطال انتخابات!
    فعلا آیت الله خامنه ای برای این مردم، مدافع رای جمهور مردم مقابل استبداد شماست!

ادعای دوستان سبزی شما درباره قصد سید احمد آقا برای جانشینی امام، که هیچوقت ثابت نشد؛ اما این سخن سید احمد قابل تکذیب نیست که: پس از انتخاب آیت الله خامنه ای عده ای خواستند مرا مقابل ایشان قرار دهند که به دهن آنها زدم[۱]!

 منظور از مقابله کردن با ولایت فقیه توسط فرزند امام، لابد نفی رهبر منتخب و بعد اثبات خود به جای او بوده است.

امیدوارم شما(با سابقه اختلاف دیرین تان با آیت الله خامنه ای) جزء آن عده نبوده باشید، و الا علیرغم قصد سید احمد آقا، دنبال موروثی کردن حکومت در فامیل خمینی بوده اید!

در آنصورت شما در جایگاه متهم هستید نه مدعی! متهم نه فقط بخاطر مقابله با ولی فقیه مشروع و مقبول، بلکه متهم به ایجاد خط ولایت موروثی علیرغم مخالفت امام و فرزندش خواهید شد!

به امید آنکه انقلاب اسلامی و ضد استبدادی مردم ایران هیچوقت بخاطر گندم رأی در انتخاباتها یا جانشینی در رهبرها دچار استبداد و تحکم نشود!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۱۹

[۱] می‌خواستند مرا در مقابل ایشان قرار دهند!

نمازی برای جامعه!

دغدغه مندان ظرفیت های مردمی و نهضتی جمهوری اسلامی را دعوت می کنیم این یادداشت کوتاه را بخوانند.

قرآن جامعه اسلامی را دارای «امر جامع» می‌شمارد(۶۲/نور)

 یک روز در هفته(آدینه) «صلاه جامعه» قرار داده‌ است تا به «امر جامع» بپردازند. روزش را هم جمعه (روز جمع شدن) نام نهاده‌ است. مختصاتش را در متن زندگی مردم قرار داده‌ است. آیه‌اش در قرآن آن را بین یک نفی و اثبات قرار داده‌است: رها کردن کسب‌وکار/ رفتن دنبال کسب‌وکار و معیشت: «اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع: هر وقت در روز جمعه برای نماز دعوت شدید (اذان گفتند) به طرف ذکر خدا بشتابید و کسب‌وکار را رها کنید» /« فاذا قضیت الصلاه فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله: نماز که تمام شد در منطقه زندگی‌تان منتشر و از فضل پروردگار (در معیشت و کسب‌وکار) طلب کنید».

این مهندسی و تعبیه حکیمانه یعنی نماز جمعه در متن معیشت و زندگی مردم باشد تا تمثالی از رابطه دنیا و آخرت، معیشت و معنویت این دین باشد.

از قضا تنها نمازی است که دو سخنرانی (خطبه) جزء نماز و رکن واجب آن است. خطبه‌ها باید در خدمت آن مقصد قرار گیرد. اگر این نماز با این مختصات و این ظرفیت در متن بماند البته «قلب فرهنگی هر شهر» می‌شود.

از برکات انقلاب اسلامی احیای این نماز بود.

رهبر انقلاب در ضمن خاطره‌ای از ملاقات ائمه جمعه با امام(ره) می‌فرماید: «در بعضی از شهرها حکّام یک نفر را معین می‌کردند و می‌گذاشتند. امام‌جمعه، منصوب آن حکومت‌های طاغوت بود. مردم هم نمی‌رفتند و اعتنا هم نمی‌کردند. آن نماز جمعه‌ای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد برای مردم جذاب نیست و مردم هم نمی‌رفتند (به امام) گفتم ما در سال‌های متمادی محروم بودیم از نمازجمعه و شما نمازجمعه را به ما دادید، به ملت ایران دادید واقعاً نعمت بزرگی است»(۹۴/۱۰/۱۴)

با انقلاب اسلامی نماز جمعه سه میلیون نفری در تهران تشکیل شد.

سوال اساسی این است که چگونه باوجود اینکه حکومت اسلامی است و ائمه جمعه منصوب ولی‌فقیه عادل _نه حکومت طاغوت_ اند باز حضور مردم کاهش یافته است؟!

این یک حقیقت غیرقابل‌انکار است که نمازجمعه در جمهوری اسلامی شکوه اولیه را ندارد و حتی از سایر مراسمات مذهبی عقب مانده‌است.

به حسب پیمایش ایسپا (سال۸۹) شرکت در نماز جمعه از نماز جماعت هم عقب‌افتاده و به ۱۰درصد رسیده است؛ درحالیکه شرکت در مجالس روضه‌خوانی و زیارت کردن اماکن مقدس روند افزایشی داشته و به حدود ۷۵ درصد رسیده‌است!

 از این‌جا معلوم می‌شود جامعه بی‌دین نشده که نماز جمعه خلوت شده‌است؛ بلکه این نمازجمعه است که نتوانسته حتی مخاطب مذهبی هیئت‌ها و تکایا را جذب کند یا نگه دارد!

واکاوی همه علل این پدیده، پیچیدگی خاص خود را دارد از همه اعراض و لوازم که بگذریم، ذات و گوهر نمازجمعه _که همان دو خطبه است_ نقش بسیار مهمی در این مسئله دارد. به‌خاطر پذیرش بیشتر از سوی این نهاد و نکاتی را به کمک کلمات رهبر انقلاب می‌شمارم:

  1. نهادینه کردن گفتمان های ضروری
    نمازجمعه نه در زبان مصالح عموم مردم بودن، که حتی در نهادینه کردن گفتمان‌ها اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی توفیق روزافزون نداشته است!
    رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه (۹۸/۴/۲۵) نماز جمعه را «ظرفیتی برای نهادینه کردن عالی‌ترین و دشوارترین گفتمان‌ها در موضوعات اصلی و ضروری کشور» می‌خواند.
    در جای دیگر صریحا حرف نوی جمهوری اسلامی را چنین بیان می‌کنند: «جمهوری اسلامی حرف نویی دارد این حرف نو عبارت است از: مردم و ارزش‌های الهی؛ این دوتا باید با هم توأم بشوند».(۹۰/۱۰/۷)
    مردم‌سالاری دینی مفهومی پرتکرار در سخنان ایشان است و حتی بیش‌از حضور پای صندوق رای است به تعبیر ایشان:
    «مردم‌سالاری یعنی بر اساس دین و براساس اسلام، سالار زندگی جامعه خود مردم‌اند»(۹۵/۹/۳)
    آیا خطبه‌های نمازجمعه مبیّن و محقق این سطح از مردم‌سالاری بوده‌است؟!
    خطبه‌های رهبر انقلاب درباره آزادی و شعبه‌های آن (آزادی بیان، عقیده و…) یک کتاب مستقل (آزادی یعنی آزادی) شده‌است.
    آیا در خطبه‌های شهرهای بزرگ و خطبای معروف به این تناسب از آزادی و عدالت هم خطبه هست؟!
    قابل انکار نیست که آن‌قدر که در خطبه‌ها از احکام و ارزش‌های الهی (حجاب، اطاعت، استکبارستیزی و…) گفته می‌شود از مردم، مردم‌سالاری، آزادی و حقوق آن‌ها گفته نمی‌شود. آن حجم خطبه از آزادی، جمهوریت و عدالت که در دهه۶۰ بود، کمتر شنیده می‌شود.
    حرف نوی جمهوری اسلامی توأم بودن و جدا نشدن این حقوق مردم با آن تکالیف و ارزش‌های الهی است.
    برداشت امام عزیز از جمهوریت و آزادی، آنها را یکی از ارزش‌های الهی کرد؛ از آنسو همه ارزش‌ها و احکام الهی هم با همراه شدن جمهور مردم برپا می‌شود. «انما عمادالدین …العامه من الامه: تنها ستون برپاکننده‌ی دین، جمهور از امت اند» (نامه۵۳نهج البلاغه)
    نمازجمعه قطعا تریبون و جایگاهی برای این توأمانی است.
    هرچقدر از سالاریِ مردم در زندگی اجتماعی کاسته شود، در همراهی آن‌ها در ارزش‌ها و احکام خوانده‌شده، کاسته می‌شود.
  2. توصیه مصداقی به تقوا!
    رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه به گزارش کتاب نمازجمعه تراز (چاپ شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه صفحه۲۸۷) می‌فرماید: «توصیه به تقوا به‌صورت مصداقی و عینی در موضوعات مبتلا به جامعه نه به‌صورت توصیه کلی؛ مثل این موارد: تقوا در فضای مجازی، تقوا در مسائل خانوادگی و…»
    توصیه مصداقی، نام بردن از کسی نیست؛ اما همانگونه که درباره اسراف، ناامید کردن جوانان و …، توصیه معلوم و معین به تقوا می‌شود؛ باید به اشرافیت دولتی و مذهبی، کوتاهی در انجام وظایف، ساکت نبودن بر گرسنگی فقرا و سیری ظالمان و… توصیه معین انجام شود؛ این توازن و تعادل هم در اقبال مردم مؤثر است.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۴

نماز جمعه مردم سالار!

  • آنچه در این گزارش از سرشتِ مردمیِ انقلاب اسلامی ایران درباره تعیین امام جمعه توسط مردم_ولیّ می بینید، هم مطابق با نظریه جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی منتشر در قانون اساسی است و هم بیگانه از سیره ائمه اطهار(ع) در انتصاب برخی وکلای خود در دوره اختناق نیست:
  • عیاشی در تفسیر خود از احمد بن محمد از علی بن مهزیار روایت می کند که امام جواد(ع) به من نوشت: “از فلانی بخواه که نظر خود را به من بگوید و اعتماد به نفس داشته باشد که او داناتر است که چه چیز در شهرش جایز است و چگونه باید با پادشاهان رفتار کرد. همانا مشورت مبارک است. خداوند در آیات محکم قرآن به پیامبرش فرمود: وشاورهم فی الامر فاذا عزمتَ فتوکل علی الله؛ پس اگر آنچه می گوید جایز باشد، خواهم نوشت و نظرش را تایید خواهم کرد و اگر جایز نباشد امیدوارم آنرا در راه روشن قرار دهم”( وسائل ج۱۲ص۴۵)
  • پیشنهاد:
    شورای سیاستگذاری اگر سیره اول انقلاب را محال می داند(!) لااقل در قدم اول از جمیع روحانیون مقیم و غیر مقیم یک شهر برای تعیین امام جمعه، مشورت استمزاجی بگیرد اگر اختلاف و تعارض بود، خود حکم کند؛ اگر اتفاق و اکثریت بود آنرا برای حکم پیشنهاد کند. شاید در گام بعد بتوان به همه مردم برگشت!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۵

همه ی حرفهای خوب!

دیروز به اصرار چندباره یکی از روزنامه ها یادداشتی کوتاه درباره نمازجمعه بمناسبت سالگرد آن نوشتم.

امروز دیدم همان محورهای مورد تاکید و عواملی که موجب کاهش حضور در نماز جمعه می شود با بیان رساتر از زبان رهبر انقلاب جاری شده است:

  • نماز جمعه قرارگاه طرح مسائل مهم جامعه

– تبیین کننده مبانی انقلاب و مطالبه کننده مطالبات انقلاب

– خطبه های پر مغز/ غیر حاشیه ساز به نفع دشمن/ دور از احساسات بی مورد (در مثل مساله حجاب)!

  • اساس کار حضور مردم است

– اگر این هفته از ماه قبل جمعیت کمتری شد باید احساس نگرانی کنید

– تفاوت گفتار و رفتار امام جمعه، مستمع را سر لج می آورد!/ کمترین کاری که ممکن است بکند این است که دیگر نماز نیاید

  • اجتناب ائمه جمعه از فعالیت اقتصادی!

– بعضی شکست خوردند/ بعضی هنوز ادامه دارد! (۱۴۰۱/۵/۵)

 

پ.ن: در بسیاری از موارد بهترین حرف و بایسته را خود جمهوری اسلامی گفته و رهبر انقلاب بارها تکرار کرده؛ علت فاصله وضع موجود تا آن بایسته ها را باید بررسی کرد!

 

محسن قنبریان

طرح دوباره اشکال به ساختمان های حج و زیارت و بعثه در قم و یزد/ و پاسخ مسئولین حج و زیارت و فهرست کردن محتوا برای طبقات ساختمان/ به اضافه سخنان امروز رهبرانقلاب در دیدار با کارگزاران حج و استناد به آیات چند باره گفته شان، بهانه را برای توجه به تقابل “رویکرد نهضت ساختمان” جای “رویکرد های نهضتی به حج و زیارت” فراهم کرد.

یادداشت: “اتاق های خالی جای اتاق های فکر در ساختمان جدید بعثه”!  که در سال ۹۷ نوشته شده بود (و البته ظاهرا الان آن اتاق ها طبق فهرست اعلامی پُر شده است) را اینجا بخوانید:

اتاقهای خالی جای اتاقهای فکر در ساختمان جدید بعثه!

و یادداشت: مستدرکی بر بیان رهبری را اینجا بخوانید.

انقلابی گری و حقوق مخالف ما!

با آنکه مخالفش هستیم کدام برخورد، اسلامی و انقلابی است؟!

به بهانه شعار چند باره علیه سید حسن خمینی

  1. ضدیت با ولایت فقیه با “مخالفت نظری” با ایشان محقق نمیشود [۱] اما با “مخالفت عملی” با ولیّ مشروع و مقبول قطعا حاصل میشود[۲]
    پس از دوبار نهی صریح رهبر انقلاب از شعار دادن علیه سید حسن خمینی (و برخی مسئولان دیگر) در تاریخ ۱۴خرداد۸۹ و ۲۸بهمن۹۱، اینبار(۱۴خرداد۱۴۰۱) دوباره مرتکب شدن، قطعاً مخالفت عملی با ایشان است. از قضا لحن ایشان را هم تندتر کرد!
  2. اینجا سؤال اساسی پیش می آید:
    نیروهای انقلابی -که معمولا بینش خود را از ایشان می گیرند- با کسی که زاویه دار می پندارند، چگونه برخورد کنند؟!
    بطور عامتر: گروه های اجتماعی و سیاسی وقتی با “نظر” یا “عمل” کسی مخالف اند، چگونه مخالفت کنند تا نقض ارزشهای اخلاقی، مردم سالاری، قانون مداری نشود؟!
    (از بایسته می گویم نه تحلیل صحنه که چرا این سالها، چنان نشده و نمیشود!)
  3. در پاسخ می توان آنانکه مخالف شان هستیم را سه درجه کنیم:
    1. کسانی که با “اندیشه و نظرشان” مخالفت داریم (دگر اندیشان یا صاحبان تحلیل متفاوت از دستگاه رسمی)
      واضح است “مخالفت نظری و تحلیلی” با ما(یک گروه انقلابی یا یک جناح سیاسی) و حتی مخالفت نظری با ولی فقیه، کسی را فاقد حقوق شهروندی(حق بیان و…) نمی کند. مخالفت با چنین کسانی باید “نظری” و از طریق بیان و نقد و مناظره باشد.
      فراموش نکنیم انقلابی بودن در اینجا به هتک و جلسه به هم زدن و شعار دادن نیست؛ به محاجه علمی و نظری کردن مثل سلف صالح است. در نهایت ساختن تقاضای عمومی برای مواجهه نظری و مناظره با اساتید انقلابی، کاری انقلابی در عین تامین حقوق مخالف است.
    2. کسانی که با “عملکرد” آنها مخالفیم و آنها را در غیر مسیر انقلاب می پنداریم و آنها جزیی از دایره مدیریت و کارگزاری نظام هستند؛ از رئیس یک قوه تا وزیر یا تولیت یک حرم و…!
      واضح است مخالفت درجه قبل با بیان و روشنگری هیچ ایرادی ندارد اما اگر در این روشنگری ها، ادله مکفی برای اثبات عدم صلاحیت آنها یافت شد چه؟!
      آیا راهش تخریب و شعار دادن علیه آنها و ترور شخصیت است؟! یا طی راه قانونی عزل و تعویض؟!
      – “انتخابی ها” که عزلشان به پس گرفتن رای مردم است؛ نه نشاندن گروه خود جای همه مردم! یعنی باید مردم را قانع کرد که دیگر به او رای ندهند یا اکثریت نمایندگان مردم او را در مجلس شورای اسلامی استیضاح کنند.
      – “انتصابی ها” هم عزلشان از طریق دستگاه نصب کننده است. جای تخریب و شعار علیه منصوبین، باید مرکز نصب کننده را قانع به عدم صلاحیت او کرد و از آن نهاد نصب کننده مطالبه کرد.
      تمجید نهاد نصب کننده و همزمان تخریب منصوب، نه کاری انقلابی است و نه مطابق با ارزشهای انسانی.
    3. کسانی که از دو درجه قبل حادتر تشخیص داده شده و اصلا “سلب حقوق شهروندی” آنها را مطالبه داریم! مثلا به فساد یا جاسوسی و… قائل شده ایم و نه فقط عزل بلکه حبس و مجازات می خواهیم!
      واضح است در اینجا راهش “تقاضای محاکمه در دادگاه صالحه”، آن هم با کیفر خواست مستند و حقوقی و دادگاه علنی با داشتن حقوق قانونی برای متهم می باشد.
      در مواردی امکان شکوائیه توسط خود مخالفان و مدعیان هست(دیوان عدالت و کمیسیون اصل۹۰ و…) و در مواردی مدعی العموم باید چنان کند. باز حق تخریب و ترور شخصیت قبل از حکم دادگاه نیست.
  4. توجه:
    1. رعایت کردن درجات سه گانه با راه حل های انقلابی اش، انقلابی گری تراز است: “مواجهه نظری با مخالف نظری”/ “پس گرفتن رای مردم با طریقی مردمسالار”/ “سلب حقوق شهروندی از طریق دادگاه صالحه با تمام حقوق قانونی برای متهم”، انقلابی گری کردن در ارزشهای انقلاب۵۷ و منشور قانون اساسی و مثل فرمان ۸ماده ای امام و تذکرات یاد شده رهبری است.
      راه کج رفتن با تخریب مخالفِ نظری، ندید گرفتن رای مردم و سلب حق شهروندی بدون دادگاه یا با دادرسی ناقص، تنزل دادن انقلابی گریِ مثل مطهری و بهشتی به گروه فشار است.
    2. رعایت مراتب و درجات یاد شده، منافاتی با فرمایش انقلابی امام خمینی در ۱۲فروردین ندارد که فرمود: “اگر چنانچه[ملت] دستگاه جابری را دید که می خواهد به آنها ظلم کند، باید شکایت از او بکنند و دادگاه ها باید دادخواهی بکنند و اگر نکردند خود ملت باید دادخواهی بکند، برود توی دهن آنها بزند[۳]
      چون اولا فرمایش ایشان پس از مطالبه از دستگاه قانونی است.
      ثانیا یک ملت به دهان آن جبار می زند نه یک جمع یا گروهی با تشخیصی خاص.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۱۶

[۱] برای نمونه؛ رهبر انقلاب: “هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست دیگر از این واضح تر؟!”(۹۱/۵/۱۶)

[۲] برای نمونه ر.ک: اجوبه الاستفتائات س۶۵

[۳] صحیفه امام ج۶ص۴۶۱ /۱۲فروردین۵۸

آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی‌ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می‌شود؟

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان:

  • آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است
  • به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد
  • چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد؟

مردم به شدت به دنبال توازن آرمان‌ها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدم‌های سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم.

مشروح خبر:
آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟