بایگانی برچسب: s
معنای ریشه کلمه ولایت چیست؟
معنای ولایت اجتماعی از نظر شهید بهشتی چیست؟
ولاء درجه ۱ و درجه ۲ در فرمایشات شهید بهشتی به چه معناست؟
پاسخ سوالات را در این کلیپ با بیان حجتالاسلام “محسن قنبریان” ببینید و بشنوید
صورت لزومی که هست؛ هماهنگی ای که نیست!
![]() |
![]() |
به تعبیر رهبرانقلاب: “در قضایای غزّه، واقعاً این باند تبهکار که بر فلسطین حکومت میکنند، از حد گذراندهاند تبهکاری را؛ واقعاً از حد گذراندهاند!”
ایشان در همین دیدار از پاسخ سخت خدایی به رژیم -که بی تردید است- سخن گفتند؛ اما همزمان گفتند: “ولی این وظیفه مردم را، وظیفه ما را، وظیفه دولتها را کم نمی کند”.
وظیفه ما و دولتها در این بیان فقط سیاسی و اقتصادی بیان نشد؛ بلکه “در صورت لزوم عملیاتی“[نظامی] بیان شد!
بایسته آن: “با هماهنگیِ خوبی” / “مجتمعاً” معرفی شد!
واضح است دولت های عربی و به ظاهر اسلامی که هیچ تحرک سیاسی ای در قبال این جنایات نشان نداده و برخی بیشترین مراودات اقتصادی را هم دارند، در عملیات نظامی نه تنها مشارکت نمی کنند که از خاک و امکاناتشان علیه عملیات های سابق به رژیم کمک کرده اند!
دولت عراق -که بهتر از بقیه بوده- رسما می گوید: ما محور مقاومت نیستیم و وحدت ساحات[جبهه ها] را نمی پذیریم!
لبنان -که خود در اشغال و تجاوز اسرائیل است- دولتش دنبال خلع سلاح حزب الله است!
پس هماهنگی دولتی برای اقدام نظامی، تعلیق محال است؛ اما ظاهرا “صورت لزوم” برقرار است و تبهکاری از حد گذشته است!
آیا “این لزوم”، مثل قبل “با هماهنگی گروه های مقاومت” قابل انجام نیست؟!
مردم وظیفه ای ندارند؟
وقتی آمریکا برای امنیت اسرائیل تحمیل مذاکره می کند؛ آیا نمی شد دولت ایران مذاکرات (نه توافق) با آمریکا را مشروط به آتش بس غزه و رسیدن کمک های بشردوستانه به مردم آنجا می کرد؟!
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۱/۲۸
انسان معتقد به حق اما غیرمتعهد یا انسان کنشگر در راه باطل کدامیک رشدیافتهتر است؟
پاسخ شهید بهشتی را در اینباره بشنوید
برشی از قسمت چهارم دوره تصویری “انّک مسئول” با موضوع جایگاه عمل
پ ن: رشدیافتگی در ابعاد انسانی، به منزله تکامل ارزشی و سعادت نیست، بلکه ممکن است انسانی قوا و استعدادهای انسانی خود را فعلیت ببخشد، اما در جهت تنزل و انحطاط خودش و دیگر انسانها باشد.
آموزش و پرورش تراز
قطعه ای از ارائه حجت الاسلام والمسلمین قنبریان در جلسه ۶۲ام هم افزایی فعالان تربیتی
مشاهده کامل ویدئو روی:
حتما (تاکیدا حتما) چکیده کوتاهی از سال ۹۹ درباره آتش به اختیاری تراز را اینجا بخوانید
لَیسَ بِمُسلِم!
![]() |
![]() |
این همان صدای استغاثه یا اهل الاسلام است که هرکس بشنود و اجابت نکند، مسلمان نیست[۱]؟!!
با شاهان عرب نیستم که حجاج سفاک و معتصم جائر بهتر از آنان استغاثه مسلمان را اجابت کردند[۲]!
با نیروهای مقاومت هم نیستم که دوسال اخیر پای غزه ماندند و به قدر مقدورشان تلاش کردند تلفات بیشتر نگردد و دشمن را وادار به آتش بس کنند!
با خودم و مثل خودم هستم؛ فرقی نمی کند در ایران و عراق و… یا اردن و مصر و…
می خواهم از ننگ “لیس بمسلم” نجات یابم اما قانع نمی شوم!
می گویم: جای یاری جمعی سنّی، دهها باور ناب شیعی در ایمانم دارم!
درونم زنگ می زند: لیس بمسلم!
می گویم: ما که ۴۵سال است زیر باریم و سالهاست تحریمیم؛ برادران سنّی و عرب در فراخ و راحتی چرا هیچ نمی کنند؟!
طنینش آنها را هم می گیرد: لیس بمسلم!
گریه ام که می گیرد، دعا که می کنم، شمایل توابین عاشورا می شوم!
توبه های بی جبران و غیر مقبول!
گریه های پوششی و دعاهای غیر مسموع!
مثل من در اردن و مصر و… دچار شاهان دست نشانده و اسلام آمریکایی اند!
فلیس بمسلم!
و در ایران و عراق و… موجب قدرت برتر (نرم و سخت) مقاومت نشدیم تا اجابت تمام کننده داشته باشد.
در یاری مسلمان ملاحظه تاب آوری من هم می شود!
فلیس بمسلم!
محسن قنبریان
[۱] پیامبر(ص):مَن سَمِعَ رَجلاً یُنادِی : یا لَلمسلمینَ ! فَلَم یُجِبهُ فلَیسَ بمُسلِمٍ .
هر که فریاد مردى را بشنود که ندا می دهد ای مسلمانان! و به کمکش نشتابد، مسلمان[واقعی] نیست.
(الکافی: ۲/ ۱۶۴/۵)
تراز و ناتراز
برای بنده که نهج البلاغه می خوانم و آرزو دارم _چنانچه همان سال۵۹ وعده داده شد_ “آیین نامه این انقلاب به حساب آید”۱؛ کار رئیس جمهور در عزل معاون پارلمانی برای سفر نوروزی به قطب جنوب قابل تقدیر و ستایش است.
نه از جهت اینکه این تراز نهج البلاغه است!
تراز، نامه۴۵ است؛ که حضور در یک مهمانی ای که فقراء در آن نیستند برای مسئول جایز نیست!
بلکه از آن جهت که ایشان اجازه نداد مرزهای اشرافیت جابجا شود.
خرید و عروسی و مراسمات و هدایا و عیدی و… بعضی از مسئولین با نهج البلاغه #ناترازی کم ندارد؛ اما گیر دادن به اینها دیگر نشانه اُمل بودن است!
دست پزشکیان درد نکند که از مرزشکنی جدیدِ آن بعض، جلوگیری کرد و با “دوست دیرین” خود مماشات نکرد.
تقدیرم نه از آن جهت است که اولین برخورد اینچنین در جمهوری اسلامی است!
نه! میدانم برخی فسادها و اشرافیت های دیگر حتی کمتر از این هم برخورد شده و میشود؛ لکن نامه زدن و اعلام کردن تراز نهج البلاغه و جای تقدیر دارد:
“در دولتی که مفتخر به اقتدا به مولای متقیان است و در شرایطی که هنوز در کشورمان فشارهای اقتصادی بر مردم زیاد و محرومان پرشمارند، سفر پر هزینه تفریحی مسئولان رسمی، حتی با هزینههای شخصی، قابل دفاع و توجیهپذیر نبوده و با معیار سادهزیستی مسئولان سازگار نیست.”
علی(ع) هم میتوانست عثمان بن حنیف را بخاطر آن مهمانی، بی صدا عزل یا از بصره جابجا کند تا آبروی او و خانواده اش آسیبی نبیند؛ اما نامه۴۵ را به کارتابلش نفرستاد، عمومی و علنی به او زد تا مردم آن روز و امروز بدانند بخاطر کاری -که در ظاهر غیر قانونی هم نبوده- عزل شده است!
این پدیده نادر و کم وقوعی در جمهوری اسلامی است. از قضا پرده گیری ها، جسارتها و مرزشکنی ها را زیاد کرد و بعضا “بخاطری که مطالبه گران پر رو نشوند”(!) برخوردهای محتمل مخفی می شد یا حداکثر در استعفاء بروز می کرد!
“نهج البلاغه کتاب تدوین شده ی انقلاب اسلامی[۱]” است.
کار رئیس جمهور اگر ساده زیستیِ تراز نهج البلاغه را در همه مسئولان نهادینه نکند، اما اقلا حال مردم را خوب کرد.
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۱/۱۶
مطلب مرتبط:
[۱] رهبر انقلاب اسلامی ۵۹/۲/۱۳
حکومت وکیل اموال مسلمین است…
ارکان اقتصاد اسلامی
از همه مردم ایران
از همه علاقمندان به اسلام و ایران و عدالت و انسانیت
از تمام کسانی که دلشان بخاطر وجود فقر و بیعدالتی در جامعه اسلامی خون است
از هر کسی که میخواهد پیشرفت و عدالت را توأمان ببیند و دغدغهمند است
خواهش میکنم این ۳۰ دقیقه را با دقت ببیند.
ارکان اقتصاد اسلامی را از زبان استاد قنبریان (حفظهاللهتعالی) بشنوید و قضاوت کنید که آیا کوچکترین نسبتی بین اسلام و کمونیسم و لیبرالیسم وجود دارد؟
آیا کسی هست که قدری انصاف داشته باشد و پا روی فطرتش نگذاشته باشد و مخالف زندگی در چنین جامعهای باشد؟
این رویای اجتماعی همه ماست … “همه ما مردم عادی”
لطفا بشنوید و منتشر کنید.
استاد قنبریان در تشریح اصول اقتصادی اسلام:
مواهب و منابع عمومی ثروت باید عمومی باشند دو چیز ممنوع است: کَیْ لَا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ |
استاد قنبریان در تشریح اصول اقتصادی اسلام:
دین باید در مقابل کسانی که مردم را به فقر میکشانند بایستد یکی از دستورات مبارزه با کمفروشی است. ویل للمطففین کمفروشی ممنوع مثلا اگر دلاری فروختی و ریالی پس دادی استاندارد دوگانه در پیمانه داشتهای! سکولارها و لیبرالهای آن روز به حضرت شعیب اعتراض میکردند که چرا نمیگذاری هر کاری میخواهیم با اموالمان بکنیم؟ |
استاد قنبریان در تشریح اصول اقتصادی اسلام:
دین باید در مقابل کسانی که مردم را به فقر میکشانند بایستد قل الانفال لله و الرسول ماجرای شلاق زدن ابن عباس به کسی که فقط “درخواست” تیول داشته است! * تُیُول یعنی واگذاری درآمد و هزینه ناحیه معینی از طرف پادشاه و دولت به اشخاص، به ازای مواجب و حقوق سالیانه
|
استاد قنبریان در تشریح اصول اقتصادی اسلام:
دین باید در مقابل کسانی که مردم را به فقر میکشانند بایستد یکی دیگر از دستورات اسلام، مبارزه با ربا و سودِ تضمینی سرمایه بدون پذیرش خطر (ریسک) است. وَمَا آتَیْتُمْ مِنْ رِبًا لِیَرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ اموال و اجناسی را که به ربا میدهید تا در میان اموال مردم فزونی یابد، نزد خدا فزونی نخواهد یافت |
|
|
استاد قنبریان در تشریح اصول اقتصادی اسلام:
دین باید در مقابل کسانی که مردم را به فقر میکشانند بایستد یکی دیگر از دستورات اسلام، جلوگیری از “بخس اموال و اشیاء” مردم است. وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ و اجناس مردم را کم شمارتر و کم ارزش تر [از آنچه که هست] به حساب نیاورید اوج ایجاد بیعدالتی با “مالیسازی” اقتصاد رخ داد! اگر کارخانه ناتراز شود بانک آن را مصادره میکند اما اگر بانک ناتراز شود بانک مرکزی آن را سرپا نگه میدارد و ضمانت میکند!
|
استاد قنبریان در تشریح اصول اقتصادی اسلام:
دین باید در مقابل کسانی که مردم را به فقر میکشانند بایستد یکی دیگر از دستورات اسلام، جلوگیری از اکل مال به باطل و حرامخواریست. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ ۚ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا مساله فلسطین یک مساله اقتصادیست. کربلا نتیجه اکل مال به باطل بود… |
آقایان علماء و ائمه جمعه!
یک حدیثی داریم که… [میفرماید]: مَن ظَلَمَ اَجیراً اَجرَهُ اَحبَطَ اللهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّه؛ اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند، همهی اعمال خیر او از بین میرود، حبط میشود ــ حبط یعنی نابود شدن، از بین رفتن ــ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّه؛ و خدای متعال بوی بهشت را بر این آدم حرام میکند! یعنی اینجوری است. خب حالا این ظلم چیست؟ ظلم این است که فقط دستمزد او را ندهند؟ خب بله، اینکه ظلم بزرگی است امّا فقط این نیست؛ بنده احتمال میدهم که اقدام نکردن در زمینهی همین مسائلی مثل بیمه، مثل بهداشت، مثل بالا بردن مهارت، مثل آموزش، میدان ندادنِ ابتکار عمل، اینها هم ظلم است.۱۴۰۲/۰۲/۰۹
آقایان علماء، ائمه جمعه، تشکل های طلبگی و دانشجویی!
اگر می خواهید بر عهد الهی “ان لایقاروا علی کظه ظالم و سغب مظلوم” باشید در ایام چانه زنی سر حداقل دستمزد کارگری ساکت نباشید و راه حلهای معقول و قانونی (اقلا عمل بی تنازل به ماده ۴۱ قانون کار) را شما هم بخواهید!
محسن قنبریان