بایگانی برچسب: s

خطر احیای سوسیالیزم!

مطالبه حقوق “طبقه کارگر”، نقطه کانونی احزاب کمونیستی بود.

امام خمینی در اولین روز کارگر بعد از پیروزی(۱۱اردیبهشت ۵٨) حزب داس و چکش و همه گروه‌های انحرافی مارکسیستی را با این جمله خلع سلاح کرد:

“حق تعالی مبدأ کارگری و کارگر است[۱]“!

شعار دیگران را از دستشان گرفت و در هاضمه اسلامی و نگاه توحیدی خود ذوب کرد (لینک را مطالعه کنید)

عدالت خواهی، #خانه_زاد_انبیاء[۲] و قاب سر در تشیع و ترجیع بند نهج البلاغه است. سنی و مسیحی درباره امیرالمومنین قبول کردند:”قُتِل فی محراب عبادته لشده عدله”![۳]

اما برخی دوستان حزب اللهی، این شعار و آرمان اساسی را بخاطر چند اشتباه برخی مدعی عدالتخواهی، راحت به کسر و انکسار و حتی فحش و لعنت می‌بندند! طوری که انگار لکه نجسی را از شریعت و ولایت می‌روبند!

اینان زشتی تعابیرشان درباره عدالت‌خواهی را وقتی می‌چشند که بخاطر خودسری‌های عده‌ای بنام ولایت(که رهبری فرمود جگرش را خون می‌کند!)؛ طرف بحثشان، ولایت‌پذیری را بکوبد. از ولایت‌مداری کثیف و لعنتی سخن بگوید!

در حالیکه نه خودسرها، ولایت‌مداران ترازند و نه آنارشیست‌ها و بی‌انصاف‌ها، عدالتخواه! گرچه هردو مدعی‌ترند!

غلبه این رویکرد درباره عدالت، واگذاری شعار و پرچم تشیع به رقیب و احیای دوباره سوسیالیزم و مارکسیست‌های مسلمان در جامعه را در پی خواهد داشت!

محسن قنبریان
۹۹/۳/۱۱

[۱] https://b2n.ir/103118

[۲] ۲۵/ حدید

[۳] http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?nhid=197&npt=9&nht=1

نسبت ولایت – عدالت۲(تکمله)

برخی اهل فضل تذکر دادند که محل نزاع در تقدم ولایت یا عدالت، عدالت فقهی و اخلاقی در شخص ولیّ نیست، عدالت اجتماعی در حکمرانی ولیّ است. در قسمت اول ویدئو نسبت عدالت اخلاقی با ولایت بررسی می‌شود که عادل بودن یعنی اهل گناه و مانند آن نبودن، بر ولایت مقدم است؛ اما از عدالت اجتماعی و عدالت گستری او در حکمرانی سخنی گفته نمیشود در حالیکه این محل نزاع و بحث بین طرفین است!

در پاسخ عرض میشود همان سخن برای عدالت اجتماعی و عدالت در حکمرانی هم قابل تقریر است بدین بیان:

برای یک موجود دو دسته علت قائل میشوند:

  1. علل ماهیت: که ذات آن موجود را تشکیل می‌دهد. ماده و صورت اشیاء علل ماهیت‌اند. اگر ولایت قابل انحلال به “عدالت اخلاقی” و “فقاهت” باشد، ایندو علل ماهیت ولایتند که بحثش در ویدئو گذشت.
  2. علل وجود: علت فاعلی و علت غائی اشیاء را علل وجودش می‌خوانند.

“غایت” آن چیزی است که شیئ برای آن است. وقتی بشکل ذهنی نزد فاعل می‌آید نامش میشود “علت غائی”. علت غائی است که فاعل را به فعل واداشته و در واقع فاعلش می‌کند. درو کردن گندم غایتی است که از اول کشت در تصور و انگیزه کشاورز بوده و او را به کار کشت واداشته است.

علت غائی ارسال رسولان و تأسیس ولایت به حسب آیه شریفه “لیقوم الناس بالقسط”، برقراری قسط و عدالت اجتماعی است.

پس اقامه قسط است که ولیّ را ولیّ می‌کند. به تعبیر دقیق‌تر وقتی شخصی تلبسش به عنوان ولایت درست است و حقیقتا ولیّ است که غایت قسط اجتماعی را نشانه گرفته باشد و در افعالش از جمله حکمرانی آنرا طلب کند (مطالبه عدالت اجتماعی).

پس باز عدالت بر ولایت مقدم است اما نه تقدم جزء و کل بلکه تقدم علت غائی و نقش آن در علت فاعلی.

کوتاه سخن اینکه کسی ولیّ نام نمیگیرد، مگر در سر سودای عدالت اجتماعی و اقامه قسط داشته باشد.

این عدالت‌خواهی هم باید بالفعل و در حال باشد نه تعطیل و معوق به آینده. چون در غیر این صورت تلبّس به اقامه قسط مَجاز خواهد شد و مجاز علت غائی نمیشود.(دقت کنید)

حال در مقام اثبات و رفتارهای عدالت طلبانه، این ولیّ عدالت‌خواه است که راهنمای عمل به اولویت‌ها میشود؛ را در ویدئو مشاهده کرده‌اید.

محسن قنبریان
۹۹/۳/۴

یادداشت‌های عدالت‌خواهانه

باز در این ایام بحث بین ولایت‌گرایان و عدالت‌خواهان در فضای مجازی افتاده است. حجت الاسلام قنبریان در نوبت‌های متعدد به زوایایی از این بحث پرداخته است که در این فهرست قابل جستجوست:

فهرستی از برخی یادداشت‌های عدالت‌خواهانه

سخنرانی/ طعم خانوادگی عدالت!

سخنرانی «طعم خانوادگی عدالت!»، ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان مورخ ۲۴بهمن‌ماه۹۸، مصادف با ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «طعم خانوادگی عدالت!» | «دریافت از پیوند کمکی»

ضرورت احیای ادبیات عدالت خواهی نهج البلاغه!

اعتراض بر گرسنگی گرسنگان و سیری اغنیاء یا ساخت و پاخت نکردن (لایقارّوا)برآن ادبیات امیر عدالت(ع) است. ضرب آهنگ آن از سال۵۳ و سخنرانی های”طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن” در سخنان رهبر انقلاب بوده است.

قبل از اینکه در مثل پیام برائت امام، سعودی ها(و ولیدهای تکفیری حاضرشان) مجسمه و مثَل اعلای “اسلام آمریکایی” شوند؛ در ادبیات امام و شاگردان اصیلش-از جمله حضرت آقا-اسلام آمریکایی، نام اسلام سیران ظالم(کظه ظالم)بود. “مرفهان بی درد”، “زالوصفتان” و ثروت اندوزانی که در بی عدالتی ها و تبعیض ها از فقرا و گرسنگان بالارفته اند…

اسدالله عسکراولادی -از اعضاء پرسابقه اتاق بازرگانی- از اینگونه روایت خوانی و یقه گیری های شهید بهشتی در بین ثروتمندان اتاق بازرگانی خاطره دارد:
فرموده بود: “شما بازرگانان باید به صورت ماهیانه ۱۵۰۰۰تومان از سود خود را نگاه دارید و باقی مانده را به حساب ۱۰۰امام واریز کنید!”
-اسدالله:”هزینه اتومبیل من۵۰۰۰تومان است!”
-بهشتی:”حق ندارید چنین خرج کنید پیکان بخرید!”
-اسدالله:”دوست ندارم پیکان سوار شوم. شریک تجاری خارجی من به ایران می آید اگر مثلا با موتور به دیدار وی بروم از من خرید نمی کند(!)وقتی خریدار خارجی را به انبارم می برم باید سوار بهترین ماشین باشم!”
-بهشتی:”انبارت را کوچک کن! ۱۰۰۰متر برایت کافی است و راننده هم نمی خواهد داشته باشی!”
-اسدالله عسکر اولادی از شهید بهشتی خواهش می کند هنگام سخنرانی در اتاق بازرگانی از اینگونه مسائل سخن نگوید!اما شهید بهشتی نپذیرفت و همان مسائل را طرح کرد…”(ر.ک:سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران ص۴۶۸).

دهه هایی است که دیگر مثل آن روایات خوانده نمیشود بقیه مجتهدان نگهبان و قضاء و حکومت مثل بهشتی نمی گویند! اما “صیرفی” ها توثیق شده اند! مجتهد و عامی بنام “امنیت سرمایه گذار” حق را جای بهشتی به عسکراولادی ها داده اند!

خواندن حدیثی در اینباره توسط رهبری و موعظه ای نرم از آن، تأخیر یکماه در پخش نمیخواهد! جای سایت و کانال ایشان جامعه عدالتخواه خوب است آنرا بسیار تکرار کند. از بسیاری حرفهای تکراری مهم تر است.
روایت خوانی رهبری دراینباره را بشنوید

بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره وظیفه‌ی ثروتمندان

 

دریافت فابل تصویری

محسن قنبریان
۹۸/۱/۱۲