بایگانی برچسب: s
سه ضلعی: فقیه – مهندس فرهنگی – کارشناس بهداشت؛ ضرورت محرم!
از یکی از مراجع درباره «تشویق مومنان به خانهنشینی و دیدن عزاداری مجازی» سخنی نقل شده است (گر چه مجالس عمومی را هم با رعایت ضوابط بهداشتی و فاصله اجتماعی و ماسک منع نکردهاند[۱]).
وزیر بهداشت هم از رهبری انقلاب مثالی را نقل کردند که: «مثل اینکه مثلا چیزی به مانند گروههای سرود در معابر راه بیاندازند[۲]»
تلقی غلطی که از جایگاه فقیه و ولایت در بدنهای از جامعه هست، این احتمال را دور از ذهن نمیکند که: مثالها را اصالت دهند و غیر آن را برنتابند!
رهبری معظم در همان نقل وزیر بهداشت فرمودهاند:«عزاداری را با شکوه برگزار کنید». و توضیح دادهاند:«منظورشان شلوغ کردن نیست». و تصریح کردهاند:«بروید طرحی نو دراندازید که هم آسیب به کسی نرسد و هم یاد کربلا و مصائبش بشود».
فرهیختهگی سخن در همین مصرع است: بروید طرحی نو در اندازید!
جمع بین شکوه (=تعظیم شعائر حسینی) با تضمین سلامت مردم، نه الزاما یک کلیشهی سالهای قبل دارد که مجالس پر ازدحام باشد؛ و نه فقط یک مثال دارد که گروه سرود در معابر یا عزاداری مجازی باشد.
خلق این ابتکارات، کار «مهندسان فرهنگی» است؛ که بین دو ضرورت(شکوه محرم/ تضمین سلامت) طراحیاش کنند.
ابتکارات و این طرح نو درانداختنها بالذات نه کار فقیه است نه کارشناس بهداشت. اما این طرحها حتما باید مجوز فقهی و کارشناسی بهداشت را بگیرند تا آن دو ضرورت را تامین کنند. یعنی با یک سه ضلعی مواجهایم: فقیه – مهندس فرهنگی – کارشناس بهداشت؛ نه دو ضلع ایندو. (دقت شود).
از اینرو عوامزدگی و زود سراغ یکی از دوگانههای ضروری رفتن و حذف یا کاهش دیگری، بدترین کار ممکن است: یا مجالس مثل هر سال و بیخیال ضرورتهای بهداشت گفته!/ یا خانه نشستن و صرفا مجازی کردن و کاهش از شکوه محرم!
در گذشته تمدنیمان نمونه خوبی هست: فقیه میفرمود نقاشی صورت جاندار و استفاده از طلا در ساختمان مسجد ممنوع! کارشناس ساختمان هم نظراتی درباره مصالح در اقلیم خاص داشت! معمار هنرمند مسلمان زود نگفت: وقتی خادمان دین خودشان نمیخواهند به من چه!؟ پس مساله را ساده کند و با گل و سفید کاری تمامش کند!
بلکه رفت جای روکش طلا، کاشی خلق کرد و جای صورت جاندار، طرحهای نمادین زیبا ماخوذ از پیامهای توحیدی برگنبدها و محرابها طراحی کرد؛ تا هم موازین فقه را رعایت کند و هم ابتکار و خلق هنری کرده باشد.
امروز هم میتوان مهندسان فرهنگی بین آن دو ضرورت، با طرحهای مناسب و سناریوهایی جمع کنند.
مثلا «شکوه تجمعی» سالهای قبل (=ازدحام در یک مکان) را به «شکوه تعددی» تبدیل کنند. مجلسی که ۱۰۰۰نفر شرکت میکرده، در مکانهای سابق موجب ازدحام و نقض فاصله اجتماعی است اما اگر تبدیل به سه مجلس شود، جادادن ۲۰۰یا۳۰۰نفر در آن مکانها با فاصله اجتماعی ممکن است. استفاده از فضای باز و ظرفیت مجالس صبح و… شکوهی برای محرم میآفریند که در اوقات مختلف رثاء سید مظلومان در همه مکانهای مناسب برپاست سلامتی مردم هم تهدید نمیشود.
تازه این هم یک مثال است و مناقشه در آن اصل “طرحی نو درانداختن” بین موازین فقه و بهداشت را منتفی نمیکند. البته اگر فقیه و کارشناس بهداشت را جای مهندس فرهنگی ننشانیم و مثالهای او را اصالت و انحصار ندهیم و اصل کلام را بگیریم: «بروید طرحی نو دراندازید که هم آسیبی به کسی نرسد و هم یاد کربلا و مصائبش بشود»
و حتما طرحها و سناریوهای مهندسین فرهنگی به تایید کارشناسان بهداشت برسند: «مداحان و منبریها و هیئات تابع نظر ستاد ملی مبارزه با کرونا باشند و هر ضابطهای اعلام کردند موظفند که رعایت کنند» (سخنان رهبری در عید قربان)
محسن قنبریان
۹۹/۵/۱۰
رزمایش همدلی را به بسته غذایی تقلیل ندهیم!
مقام معظم رهبری درکتاب طرح کلی اندیشه اسلامی ذیل “مما رزقناهم یُنفقون” دو توجه شایسته دارند:
- “مارزقناهم” اعم از مال است. هر چه از خدا گرفتهاند: پول، عمر، فرزند، آبرو، توان جسمی، فکر، زبان و بیان و خلاصه هر امکاناتی.
- انفاق هم هر خرج کردنی نیست. “آن خرج کردنی که خلأیی را پرکند، انفاق است”.
حالا توجه کنید :
غیر از مساکین و فقرا -که البته ضروریترند- دو دسته دیگر محتاج مواساتاند اما نه از جنس انبان نان و بسته غذایی:
- کاسبهایی که بخاطر اجارهای بودن مغازه و بعضا وامدار بودن به اقساط و از دست دادن ماه اصلی فروش، ضرر جدی کردهاند.
- مشاغلی که بکلی بیکار شدهاند.
سخنگوی دولت گفت: ۳و نیم میلیون از مشاغل رسمی بطور مستقیم در معرض آسیباند و ۴میلیون شاغل غیر رسمی در معرض توقف یا کاهش فعالیت یا کاهش دستمزد و اخراجاند!
وزیر کار گفت: تا حالا ۶۰۰ هزار نفر در سامانه بیمه بیکاری ثبت نام کردهاند!
این دو قسم نه عمدتا شرایط شرعی فقیر محتاج نان شب را دارند و نه عرفا شأن گرفتن انبان غذا!
متقابلا موازی کاری قرارگاههای رزمایش مواسات و چندباره شدن کمک به برخی خانوادهها بخصوص در برخی شهرها که محرومیت کمتری هست، بعید نیست.
بنظر میرسد :
- خرج کردن آبرو توسط معتمدین برای تخفیف یا بخشش اجاره آن کسبه یا تأمین اجاره ماه تعطیل از برخی منابع، انفاق مومنانه باشد.
- تهیه مساعده با کارت هدیه در خور برای بیکار شدگان توسط مومنان و پرداخت از طریق اداره کار و مانند آن برای حفظ شأن نیز میتواند پر کردن خلأیی باشد.
یکوقت الهکم التکاثر به شمارش و گزارش بستهها و مسابقه کدام مسجد بیشتر؟! نکشد و از خلأهای دیگر غافلمان کند!
محسن قنبریان
۹۹/۱/۳۰
ذلک الدین القَیّم؟!
مستند به قول کارشناسان بهداشت، حکم به تعطیل حرمها و نماز جمعهها در بهترین ماههای معنوی سال شد. اما حالا متن کارشناسی دقیق همان کارشناسان، ثابت کرده: زیارتگاهها فقط ۴۴صدم درصد! و نماز جمعه فقط ۲۲صدم درصد! در شیوع کرونا نقش دارد!
اولی”قول کارشناسان” بود و دومی “متن کارشناسی” دقیق علمی همان کارشناسان!
درباره روزه ماه مبارک رمضان هم از زبان برخی پزشکان و کارشناسان سخنی دهان به دهان میچرخد که: نوشیدن آب در کاهش احتمال ابتلاء موثر است!
مبتنی بر این قول، استفتاء شرعی صورت میگیرد و پاسخ میگیرد:” …کسانی که درصورت عدم نوشیدن آب در بازههای زمانی کوتاه بیم دارند و اقدام پیشگیرانه دیگری نیز نمیتوانند اتخاذ کنند، روزه برای آنان واجب نیست”!
در این مورد هم اصلا بعید ندانید کارشناسیای دقیق و علمی در خصوص مورد، ثابت کند نوشیدن مکرر آب هیچ اثر متنابع و درصد مورد توجه عقلاء بر کاهش ابتلاء ندارد!
پیش رو حج واجب را داریم؛ که به حسب روایت صحیح خود نوعی امان و ترک و تعطیلی آن موجب بیمهلتی است (ان تُرک لم تناظروا (الکافی ج۷ص ۵۱)). آیا حکم تعطیلی حج را به “قول کارشناسان” موکول میکنند؟! یا مستند به یک “کارشناسی دقیق و موجه ناظر به مورد”؟!
آری آسان میتوان آن روایت را حمل بر شرایط عادی کرد نه جائی که اجتماع موجب شیوع بیماری واگیر است؛ اما سخن سر مستند و تکیهگاه حکم به تعطیل است.
فرق روزه رمضان و حج تمتع را متوجهاید. اولی مسالهای فردی و منحل به خوف خود مکلف است؛ اما دومی مسالهای عمومی بلکه حکومتی است. با حکم به تعطیل، امکان انجام از همه مکلفان سلب میشود.
سخن ما در اینجا، بر سر لزوم دستگاه کارشناسیای مستقل از علم مدرن و مطابق با دستگاه تولیت و تولی دین -چنانچه نوادری قائلاند- نیست.
سخن سر این است:
آیا مواجهه با همین کارشناسی علمی و عرفی موجود باید این قدر نوسان بردار باشد؟!
در احکام شرعی یاد شده، “قول کارشناس” باید مقدمه حکم شرعی قرار گیرد یا “متن کارشناسی موجه”؟!
مثلا برای حکم به تعطیل حج امسال؛ آیا ضروری نیست دستگاه مرجعیت، تیم کارشناسیای از همین متخصصین متعبد را به خصوصه مأمور کند که میزان ابتلاء در زمان و مکان و شرایط حاجیان امسال را با دادههای علمی، پردازش و درصد سنجی کنند و بر اساس آن متن کارشناسی حکمی صورت بگیرد؟! نه صرف قول کارشناسان به حسب گمان و تخمین و پیش از تحقیق دقیق مورد(مثل آنچه درباره تعطیلی حرمها و نماز جمعهها شد)!
شاید این نکته را در چهار استعمال قرآن برای “دین قیّم” بتوان الهام گرفت که: قیّم بودن وصف دین حق است. و قیم آن است که سرپای خود استوار و مصالح بندگان را هم برپا میکند. لذا احکامش(توحید و یکتاپرستی، حرمت ۴ماه قمری برای قتال و…) هم بر “فطرت انسانی” استوار است و هم بر “اصول ثابت طبیعت”! لذا گر چه “سال” و “فصل” در شمسی، واقعیتر و ثابتتر از قمری است؛ اما “ماه” در قمری واقعیتر و ثابتتر است(چون متکی به تولد هلال تا ختم آن است و با رویت قابل کشف است)؛ از اینرو خداوند حکم شرعی ماههای حرام را بر چهار ماه قمری نهاده و اینکار را دین قیّم (ذلک الدین القیّم) نامیده است. (دقت کنید. ر.ک: المیزان ج۹ص۳۵٨و۳۵۹)
شاید همکاری فرهنگستان علوم پزشکی با موسسه موضوعشناسی فقهی و نامهشان به مراجع تقلید درباره روزهداری صنفوف مختلف مکلفان گامی ابتدائی در این راستا باشد.
محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۶
خسارت کسبه و نهادهای مالی زیر نظر رهبری!
آقای مسیح مهاجری در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی از لزوم به صحنه آمدن قدرتهای بزرگ مالی مثل ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس برای حل قطعی مشکلات اقشار آسیب دیده از کرونا گفته و نوشته: “اگر پولهائی را که در اختیار دارند برای نجات مردم مستضعف خرج نکنند، فلسفه وجودیشان را چگونه میخواهند توجیه کنند[۱]؟”
آیا این نهادها شرعا و قانونا در قبال کسانی که در وضعیت کرونا و تعطیلی کسب، “فقیر شرعی” (کسی که دخلش کفاف خرج متعارفش را نمیکند) شدهاند، یا “مقروض” ماندهاند(ناتوانی در پرداخت اجاره و قسط و…)؛ وظیفه دارند یا نه؟!
چند توضیح لازم درباره این نهادها:
- منابع مالیشان طبق اصل ۴۵و۴۹ قانون اساسی؛ “ارث بدون وارث، اموال مجهول المالک و اموال عمومیای که از غاصبین مسترد میشود”؛ تأمین شده است.
امام خمینی در سال۶٨، ستاد اجرائی را برای مدیریت این اموال و مصرف در موارد مقرره(بنیاد مسکن، کمیته امداد، بهزیستی و… و اخیرا بنیاد برکت) قرار دادند. - به لحاظ شرعی، روایات زیادی مضمون این قاعده را پشتیبانی میکند که: “امام و حاکم اسلامی وارث کسی است که وارثی ندارد و عهدهدار مخارج کسی است که چارهای ندارد[۲]“.
این روایات متکثر پرداخت قرض چنین کسی را بر عهده امام نهاده است[۳]. - در نگاه تفصیلیتر، “ولاء امام و حاکم” در اینباره، پس از ولاءهای دیگر است. توضیح اینکه در زمانهای گذشته برای خسارات غیر عمد، اول “ضمانت عاقله” (اقوام و خویشان) بعد “ولاء عتق” (آزاد کننده برده) بعد “ولاء ضامن جریره” (کسی که با قرارداد ضامن خسارت شده) بود؛ پس از اینها ولاء امام بود که باید او خسارت را تأمین میکرد[۴].
در زمانه ما میتوان گفت اگر خسارت و قرض کاسب متضرر با “بیمه اجتماعی” یا “اعتبارات تخصیص یافته دولتی” (که از بخش دیگر انفال و اصل ۴۵است) تأمین نشد، نوبت به ولی فقیه میرسد که از منبع اموال یاد شده، “قرض” کسبهای که توان پرداخت ندارند یا “نفقه” کسانی که چارهای برایشان نمانده را تأمین کند. - حتی میتوان این فرع را طرح کردکه: اگر برای کفاف چنین اقشاری، ناچار به فروش برخی بنگاههای اقتصادی حاصل از این منابع شدیم چه؟ آیا فروش برخی بنگاههای ستاد اجرائی (از بزرگترین بنگاههای اقتصادی ایران پس از شرکت نفت) هم در صورت کمبود لازم است؟
پاسخ به این پرسش، بحثی فقهی است و مجال خود را میخواهد؛ اما روایات مربوط به اموال بیوارث به “توزیع اموال بین همشهریهای نیازمند”(در شهر میّت) تصریح دارد[۵].
براین اساس، امام خمینی در فتاوایش، مصرف مال بیوارث و مجهول المالک(منبع مالی نهادهای مربوطه) را متفاوت از سایر بخشهای انفال(منبع اصلی بودجه دولت) میشمارد.در آن “فقیر بودن مصرف کننده” را معتبر و بنا به احتیاط واجب “تقسیم در شهر میّت” را شرط میداند[۶]. درحالیکه سایر انفال(پول نفت و…) برای فقیر و غنی و برای عموم است نه فقط شهر نفتی.
با این حساب میتوان ادعا کرد: “دفن کردن” این اموال توسط برخی قدماء ، متناسب با عرف اقتصادی زمانهشان (دوره مرکانتیلیسم) بوده؛ “سرمایهگذاری” این اموال در این زمان نیز متناسب با عرف اقتصادی زمانه است و هیچکدام نص شرعی ندارد.
نتیجه اینکه اگر نیاز مستحقین این اموال باقی باشد، سرمایهگذاری و بنگاهداری آن وجهی ندارد. - البته اینکه مصداقا اقشار و کسبه آسیب دیده از کرونا؛ آیا با اعتبارات تخصیص یافتهی دولت(که از بخش عمومی انفال و قسمت دیگر اصل۴۵ است) یا برخی اقدامات بنیاد مستضعفان و بنیاد برکت، کفایت را حاصل کرده یا هنوز نیاز باقی است؟!؛ مجال بررسی دیگری میخواهد[۷].
آستان قدس رضوی
درباره آستان قدس از دو حیث میتوان سخن گفت:
الف) موقوفات و سود حاصل از آنها.
ب) حق تولیت آستان.
آستان قدس در کارنامه خود خدمات عمومی زیادی دارد از جمله بازسازی برخی شهرهای جنگ زده و…
حال میتوان نیاز عمومی کسب و کار را هم در صورت حل نشدن از منابع قبل، از این منبع در حدود شرعی و مجازش تأمین کرد.
اما آستان بنابر تصریح تولیت جدیدش، حق التولیهای(تجمیع حقی که واقفین متعدد برای تولیت وقف قرار دادهاند) دارد که حساب ماهانه آن حدود یک و نیم میلیارد میشود[۸]! ایشان گفتهاند تولیت سابق استفاده شخصی نمیکرده است. واضح است با اختصاص یک یا چند سال آن میتوان مخارج ایام تعطیلی برخی صنوف(مثلا دستفروشان) را تأمین کرد[۹]!
اینکه چنین مبلغ بزرگی چگونه شرعا از تصرف یک فرد(تولیت) بیرون برود؛ را در یادداشت چالش حق التولیه توضیح دادهام.
محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۴
مطالب مرتبط:
[۱] https://www.tabnak.ir/fa/news/971863
[۲] وسائل الشیعه ج۹ص۵۲۴
[۳] الکافی ج۱ص۴۰۶
[۴] تحریر الاحکام ج۵ص۳٨/مجموعه آثار مطهری ج۲۰ص۳٨۱و۳٨۴
[۵] الفقیه ج۴ص۳۳۳/وسائل ج۲۶ص۲۴۶
[۶] ترجمه تحریر الوسیله ج۱ص۴۱۷و۴۱٨
[۷] بنیاد مستضعفان در ماجرای کرونا به۴هزار دستفروش پایتخت عیدی یک میلیون تومانی داد. اما آیا دستفروشان دیگر شهرها متضرر نیستند؟!
[۸] فرمودندحق التولیت درتولیت فقید در ۳۷سال ۵۰۰،۶۰۰میلیارد می شد!(فایل صوتی موجود است).
[۹] تولیت از خادمین متمکن خواسته از مردم دستگیری کنند!
پیوست کرونا و علوم انسانی ۳
آینده پژوهی جهان پس از کرونا
اول، متفکرین به دو قسمت تقسیم شدند: کسانی که دنیایی متفاوت پس از کرونا(پسا کرونا) قائلند و کسانی که کرونا را تا حد تغییر بنیادینی در مناسبات جهانی تلقی نکردهاند. رهبرمعظم انقلاب تا سخنان۱۳اسفند۹٨ جزء این طیف بودند. اما احتمال داده شد با جهانی شدن کرونا به طیف دیگر بپیوندد. لکن در سخنان نیمه شعبان ۹۹ نزدیک به همان تلقی را نشان دادند؛ آنجا که فرمودند:
“یک بُعد دیگر در این قضیه این است که البتّه امروز کرونا برای بشریّت یک مشکل بزرگ و یک ابتلای بزرگ و خطرناکی است که به آنها رو آورده، لکن این مشکل در مقایسهی با بسیاری از مشکلات، مشکل– کوچکی به حساب میآید؛ ما مشکلات فراوانی را در دنیا و در کشور خودمان مشاهده کردهایم و داشتهایم که از این حادثه کمتر نبود، بلکه بیشتر بود؛ از جمله، [اینکه] درست در ۳۲ سال قبل از این، در همین ایّامیکه کرونا به منطقهی ما وارد شد، هواپیماهای صدّام موادّ شیمیایی را در یک بخشهایی ریختند و هزاران نفر از مردمِ ما و مردمِ خودشان را با گاز خردل و مانند اینها کشتند؛ این اتّفاق افتاد[…]
در جنگهای بزرگ دنیا، در دو جنگ جهانی میلیونها نفر کشته شدند؛ حالا در قضیّهی کرونا گفته میشود که مثلاً تا حالا یک میلیون و خردهای در سطح دنیا مبتلا شدهاند. در جنگ اوّل و دوّم [جهانی] که با فاصلهی حدود بیست سال در اروپا اتّفاق افتاد، چندین میلیون [نفر] -حالا الان دقیق یادم نیست، امّا میدانم بیش از ده میلیون جمعیّت- به قتل رسیدند؛ در جنگ ویتنام که آمریکا به آنجا حمله کرد همین جور؛ و در جنگهای گوناگون دیگر. در همین اواخر به وسیلهی عوامل آمریکا، در حملهی به عراق عدّهی زیادی کشته شدند، به شهادت رسیدند؛ و امثال اینها فراوان اتّفاق افتاده . پس ما وقتی که راجع به این قضیّه فکر میکنیم از بقیّهی حوادث مهمیکه در دنیا همواره وجود داشته نبایستی غفلت بکنیم و بدانیم که همین حالا هم میلیونها انسان زیر فشار ظلم و ستم دشمن و دشمنیهای دشمنان و قدرتمندان رنج میبرند؛ مردم در یمن، مردم در فلسطین و در بسیاری از نقاط دیگر جهان زیر فشار هستند. پس مسئلهی کرونا ما را از توطئهی دشمنها غافل نکند، از توطئهی استکبار غافل نکند…”(۲۱فروردین۹۹).
در این سخنان برای مساله مورد بحث هیچ تصریحی(به هیچ جانبی) نیست لکن کوچک نمایی کرونا نسبت به حوادث دیگر جهانی(مثل جنگهای جهانی) واضح است. لذا اقلا نمیتوان ایشان را تا کنون قائل به پیشرانی کرونا برای جهانی متفاوت دانست.
پ.ن:
بیان نظرات ایشان در اینباره:
به قصد تخطئه نظریه پردازان پساکرونا(نظرات طرح شده) نیست. چرا که خود رهبری تصریح دارند:”هیچ گاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدائی از رهبری و ولایت و این حرفها به حساب نمیآید و نباید بیاید”(۹۱/۵/۱۶).
گرچه میدانیم برخی محافل چنین کرده و میکنند!
بلکه برای این است که سر همان عادت جاری غیرصحیح در برخی محافل حزب اللهی، برخی نویسندگان و متفکران نظر خود را برای دیده شدن، در راستای نظر ایشان معرفی نکنند! برخی قرائتها از پسا کرونا طوری شاهد گیری از سخنان رهبری میکنند که انگار ایشان تصریح به این تغییر بنیادین پسا کرونا داشته و آنها صرفا شارحش هستند!
محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۴
کرونا و علوم انسانی۳
آیندهپژوهی جهان پس از کرونا
آیندهپژوهی جایگاه بالایی در دنیای کنونی پیدا کرده، از صنایع بزرگ تا پیشرفتهای آتی علم گرفته تا برنامههای توسعه و بالاتر نظم جهانی را مورد کاوش قرار میدهد. آیندهپژوهی های علمی و دینی همکاریهایی باهم یافتهاند و از کرسیرای بین رشتهای به رشتهای علمی یا فرارشته بدل شده است.
سؤال اساسی این است آیندهپژوهی در موضوع پاندمیکرونا چگونه خواهد بود؟! آیا پس از کرونا شاهد جهانی متفاوت، نظم جدیدی در دنیا خواهیم بود؟ یا پساکرونا یک تعبیر مسامحی است و پسی متمایز از نظم موجود نداریم؟!
تقسیم اولی:
۱ کسانی که کرونا را در حد پیشران یک تغییر بنیادین و پیدایش نظمی جدید نمیشمارند:
اگر رهبری انقلاب بر همان نظر ۱۳اسفند۹۸ باشند، که فرمودند:”یک مسأله گذراست، یک چیز فوقالعاده نیست. نمیخواهم مسأله را خیلی کوچک بگیرم اما خیلی هم بزرگش نکنیم مساله را”؛ به این دیدگاه نزدیکند. گرچه این سخنان قبل از پاندمیک شدن کرونا و گرفتار شدن همه کشورها با آن بوده و احتمالا در وضعیت جدید ایشان هم به گروه دوم بپیوندند.
۲ گروه دوم کسانیاند که به پسا کرونا معتقدند.
(مثل آنچه در ویدئوی ضمیمه از سیدحسن نصرالله میبینید)
این گروه خود دو دسته میشوند:
۲- ۱دیدگاه پروژهنگر:
که فاعلیتی انسانی و مراحلی تعیین شده را برای رساندن جهان از نظم کنونی به نظمی دلخواه قائلند.
تقریرهای ۱و۲و۳ آتی از این قبیلاند.
۲- ۲ دیدگاه پروسهنگر:
که تغییر نظم موجود را فرایندی طبیعی، تکوینی میدانند که در ظرف این پاندمیک اتفاق میآفتد و الزاما اتاق فکر و عملیات با مراحل تعیین شدهای ندارد. بودن در تقدیر الهی و سرشت اختیاری انسانها و جوامع و مددهای الهی یا توازن ارادههای انسانی، همه قابل جمع با این دیدگاه است. تقریرهای ۴و۵و۶ آتی از این قبیل است.
توجه:
دودیدگاه درباره منشأ ویروس الزاما یک نظر معین ندارند. یعنی ممکن است کسی قائل به “حمله بیولوژیکی” باشد، اما روند تغییر نظم کنونی در ظرف کرونا را یک پروسه بداند(مثل نظر ۵) یا بالعکس، با وجود “منشأ طبیعی داشتن” هم، آنرا در خدمت پروژه نظم نوین بداند(نظر۳).
۳ تقریرهایی از پسا کرونا:
۳- ۱ آیت الله میرباقری
ایشان گرچه احتمال تحت تأثیر هدایتهای الهی و تحت تدبیر ولی الله اعظم را هم طرح میکند؛ که جامعه جهانی را به سمت یک نظم معنوی سیر دهد؛ لکن احتمال دوم- که با مهلت یافتن شیاطین انس و دستگاه ابلیس طرحش میکند- را مبسوطتر میپردازد: عبور دادن ملتها از نظم فعلی تمدنی به سمت حکمرانی بلامنازع مجازی!
“فضای ناامن کنونی میتواند جامعه جهانی را برای پذیرش یک پیشنهاد جدید برای تحقق یک نظم مادی و “ایجاد حکمرانی مجازی” مهیا کند. این دورکاریها و این تعطیل کردن تجمعات حقیقی و عبور از جامعه حقیقی به جامعه مجازی و ایجاد بستر برای پذیرش حل و فصل امور(تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی) در فضای مجازی و قرائن فراوان دیگر به ویژه قرار گرفتن در شرایط یک رزمایش بزرگ زیست در فضای مجازی که آخرین مقاومتها در برابر آن در حال فروریختن است و… مویداتی بر این احتمال است[۱]“
۳- ۲ اسماعیل سروستانی(مؤسسه موعود)
ایشان کرونا را ساخت شرکتهای وابسته به مجامع مخفی ماسونی، و شیوع جهانی آنرا فازی از نظم نوین جهانی آن مجامع مخفی و ایلومیناتی میشمرد.
فاز اول و دوم این نظم نوین(تأسیس دولت جهانی) در جنگهای اول و دوم جهانی برداشته شد که طی آن اختیارات ملل مستقل به سازمانهای بینالمللی سپرده شد و به مرور تکمیل شد. این سازمانها در ظاهر مستقل اما در باطن وابسته به مجامع مخفی ماسونی و ایلومیناتی مستقر در اروپا وآمریکا بودند. شیوع کرونا را فاز سوم این پروژه میدانند:”طی بیست سال اخیر ایلومیناتیها به آشوبی در ابعاد جهانی میآندیشیدند تا از میانه آن ضرورت ایجاد نظم نوین جهانی را به دیگران بفهمانند(نظم از میان آشوب). ناامنی، ترس و بیقراری حاصل از کرونا خود مراحلی از مراحل پایانی تأسیس دولت جهانی است”. ایشان از جمله شواهدی از گزارش گاردین میآورد[۲]. از جمله سخن گوردون براون نخست وزیر اسبق انگلیس از ضرورت حکومت جهانیای موقت برای مبارزه با کرونا و هم گزارش مجازی گروه ۲۰ در اینباره[۳].
۳- ۳ بیل گیتس
(میلیاردر آمریکائی و سرمایهگذار در بهداشت و درمان):
اخیرا مقالهای در واشنگتن پست در مورد سیاست آمریکا در مورد مقابله با کرونا نوشت و به هشدارهایش در ۲۰۱۵ت وجه داد. کنفرانس ٨دقیقهای او در ۲۰۱۵ که در تیایدی و به دنبال شیوع بیماری ابولا ایراد شده و به ۱۱۰ زبان ترجمه شده بود این روزها زیاد مورد توجه و هم یادآوری خود او واقع شده بود.
گیتس در آن کنفرانس بیماریهای عفونی واگیر را جای بمب اتم، بزرگترین خطر میشمارد. مثل آنفولانزای اسپانیا در ۱۹۱٨ که ۳۰میلیون انسان را کشت. بعد ریشهکنی فلج اطفال با مواجه پزشکان بدون مرز با ابولا را مقایسه میکند که با وجود هماهنگ کردن بسیار عالی داوطلبان باز کُندی زیاد و شکست ناشی از عدم آمادگی بوده است و هشدار میدهد اپیدمی بعدی(طبیعی یا حمله میکروبی) میتواند بسیار شدیدتر از ابولا نابود کننده باشد.
گیتس سپس چند مزیت را بر میشمرد:
- مزایای علم و فناوری
- تلفن همراه برای دریافت اطلاعات از عموم
- نقشههای ماهوارهای که میتوان موقعیت و حرکت مردم را شناسایی کرد
- پیشرفت در زیستشناسی و کشف داروها و واکسنها
اما میگوید: “اما این ابزارها بایستی در یک سیستم کامل سلامت جهانی گذارده شوند”
توضیح این سیستم کامل جهانی به خوبی نظم نوین جهانی دلخواه او معلوم میکند: پیوندی بین ارتش(مثل ناتو) و بهداشت جهانی و پزشکان بدون مرز!
“بزرگترین درس به عقیده من درباره چگونگی آمادهسازی همان چیزی است که برای جنگ انجام میدهیم در تمامی لحظات سربازانی داریم که منتظر عملیاتند. نیروهای ذخیرهای که میتوانند با تعداد زیاد ما را پشتیبانی کنند. ناتو واحدهای سیاری دارد که به سرعت استقرار مییابند. ما سیستمی قوی برای سلامت در کشورهای فقیر لازم داریم. ما نیاز به نیروهای ذخیره درمان داریم. لازم است نیم درمان با ارتش همکاری کند. از مزایای قابلیتهای نظامی برای جابجائی سریع و لجستیک بهره ببرد”. در آخر از خسارت اقتصادی اپیدمی آنفولانزا برای ثروت جهانی(۳تریلیون دلار) میگوید. از مزایای سرمایهگذاری اخیر را این میشمارد: “یک سیستم مقدماتی تحقیق و توسعه که عدم تساوی در سلامت جهانی را کاهش داده و دنیا را جائی منصفانه و امنتر خواهد کرد[۴]“.
۳- ۴ محمدباقر قالیباف
ایشان در یادداشتی به نوعی بازگشت به نظم سابق قدرتگیری دوباره دولتها را نظم پسا کرونا میشمارد.
“بنظر میرسد در جهان پسا کرونا دولت، قویتر و مداخلهگرتر خواهد شد و بخشی از مسئولیتهای پیشین خود را بازیابی خواهد کرد” [مقابل نظر ۱و۲]. “نباید جهانی شدن را تنها فرآیندی از بالا به پایین دید ویروس کووید-۱۹ نشان داد که هر چند جهانی شدن یکی از مهمترین واقعیتهای دوران حاضر است اما همچنان باید بر اهمیت محیطهای جفرافیایی محلی برای تعامل یا تقابل با فرآیند جهانی شدن نیز تأکید کرد. این پدیده را به عبارت “جهان محلی شدن” هم میتوان توصیف کرد”.
اولویتیابی هویتهای ملی در دولت-ملتها موجب تغییرات مهمی در اتحادیههایی مثل اتحادیه اروپا میشود.
ایشان خصوصیت دخالت حداقلی دولتها در نظام سیاسی لیبرال دموکراسی را با شیوع کرونا و موفقیت نظام سیاسی چین موجب دخالتهای مثبت و حداکثری دولتها به منظور افزایش کارآمدی در پسا کرونا میشمارد[۵].
۳- ۵ الکساندر دوگین
فیلسوف ضد کاپیتالیسم روسی:
او که شواهدی برای منشأ آمریکائی کرونا میشمارد؛ اما نتیجه را معکوس شمرده که باعث شرایط عینی برای تحقق جهان چند قطبی میشود. “بدیهی است که ویروس کرونا با استفاده از فناوری در غرب ایجاد شده اما شاید این ویروس به شکلی درز پیدا کرده و یا شاید مشیت الهی متفاوت بوده است زیرا انسان همیشه تعیین کننده نهائی نیست[۶]“
- محمود احمدی نژاد
ایشان هم در این نظرگاه مشترک است که ویروس را سلاح بیولوژیک میداند که علیه سازندگانش شده است[۷].
۳- ۶ حمیدرضا مقدمفر
کارشناس سیاسی و رسانهای:
ایشان در یادداشتی با عنوان “کرونا چگونه نظم غربی جهان را متزلزل میکند؟” تصریح میکند: “پیشبینی نگارنده این است که کرونا روند انتقال قدرت از غرب به شرق که در گذشته هم از آن سخن گفته میشد را به میزان بسیار زیادی تشدید خواهد کرد اما با یک تفاوت که اینبار نزول قدرت در غرب، برخلاف آنچه پیشتر افرادی مانند آقای جوزفنای پیشبینی میکردند با حفظ و ثبات تمدن غربی همراه نخواهد بود بلکه غرب جایگاه تمدنی خود را کاملا در مخاطره خواهد دید”. سپس به چهار جنبه از افول نظم غربی پرداخته و برخی شبهات را پاسخ میدهند[۸].
فرق این دیدگاه با دیدگاه ۴و۵ این است که پسا کرونا جهان چند قطبی نخواهد بود، جهانی با افول غرب و سربرآوردن تمدن اسلامی خواهد بود.
محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۹
[۱] دیدگاه کامل آیت الله میرباقری
[۳] دیدگاه کامل اسماعیل سروستانی
[۵] دیدگاه کامل محمدباقر قالیباف
[۶] مصاحبه کامل الکساندر دوگین
[۸] دیدگاه کامل حمیدرضا مقدم فر
کرونا و علوم انسانی(۲)
سلامت؛حق یا کالا؟!
یکی از مسائل مهم در مکاتب اقتصادی، پاسخ به این پرسش است که:
حیطه بازار تا کجاست؟ چه چیزهایی میتواند یا نمیتواند کالا شود و در بازار عرضه و تقاضا بیاید؟!
“مکتب سرمایهداری”، حیطهی بازار را حداکثری میگیرد. سرمایهگذاری و سودبری نه فقط شامل کالاها و خدمات خصوصی، بلکه هر روز “حقوق” و “ارزشهای انسانی” گذشته نیز لباس کالا و خدمات برتن کرده، بازاری میشوند[۱].
در مکتب اقتصادی اسلام، “حق مخلوقین” قابلیت تکسّب ندارد و از حیطه بازار بیرون است.
شیخ انصاری در اثر فقهی فاخر خود(المکاسب) به این مهم توجه کرده و از جمله حقوق مخلوقین را “بهداشت و سلامت و درمان” معرفی کرده است. پزشک نمیتواند از این حق، تکسّب کند و اجرت بگیرد. راه حل اقتصادی اسلام در این موارد برای کادر درمان، “ارتزاق از بیت المال” است؛ چیزی که در دنیای جدید خود را به “دولتی شدن نظام بهداشت و سلامت” نشان داده است[۲].
در نظام سرمایهداری، بهداشت و سلامت(مثل آموزش و امنیت و…) از “حق بودن” به “کالا”، تبدیل شده است.
نیکول اشاف نویسنده کتاب پیامبران جدید سرمایه، روند کالا شدن این حقوق انسانی را چنین بیان میکند:
“وقتی بنیادها کمک مالی خیرخواهانه میکنند برخلاف مالیات دادن، آنها هستند که انتخاب میکنند در چه پروژههائی سرمایهگذاری کنند. این پروژهها اغلب برخی نتایج مترقیانه دارند، مثلا کودکان فقیر واکسینه میشوند؛ در حالی که بدون این کمکها چنین امکانی نداشتند. اما این کمکها اغلب شامل اهداف محافظه کارانه هم هستند مثلا خانواده گیتس در عوض حمایت از مراقبت بهداشتی عمومی، طرفدار کالایی کردن خدمات بهداشتی هستند[۳]“.
از پاندمیک ۱۹۱٨تا کرونا حدود صد سال گذشته است. کرونا هم به همهگیری جهانی(پاندمی) رسید. چنین شیوع وسیعی محکی برای مکاتب اقتصادی نیز شده است. کشورهایی که بهداشت و سلامت، “حق” تلقی شده و به شکل دولتی و از منابع عمومی تأمین میشود، و سهم کمتری از هزینه، گردن فرد میآفتد؛ در مقابل کشورهایی که آنرا “کالا” گرفته و اقتصاد بازار را بر آن حاکم کردهاند؛ قابل مقایسهاند.(البته به شرط اینکه در تخصص و تجهیزات پزشکی از هم تفاوت بالا نداشته باشند):
الف) تخمین تلفات بسیار بالا در جهان سرمایهداری بخاطر هزینهی بالای تست و درمان:
– برنی سندرز نوشت: “امروز مردم با وجود اینکه میدانند بیمار هستند و دارند میمیرند؛ اما به بیمارستان نمیروند، چون آنها از عهده هزینه بیمارستان بر نمیآیند”!
– نماینده دیگر کنگره(کتی پورتر) گفت: ۳۳درصد از مردم آمریکا به دکتر مراجعه نمیکنند چون پول و هزینه دکتر را ندارند!
– بازاری شدن بهداشت و سلامت، آنرا در معادله عرضه و تقاضا میبرد؛ لذا نباید عرضه بیش از تقاضا شود تا سود، تضمین شود. چنین کشورهایی در اپیدمیها با وجود ورود اضطراری دولت و تصویب بودجه(آمریکا) یا استخدام بیمارستانهای خصوصی(اسپانیا)، باز کفاف حجم مبتلایان را نمیکنند و ناچارا سالمندان یا معلولان ذهنی را در اولویت پذیرش قرار نمیدهند!
ب) تلفات پایینتر در کشورهایی که بهداشت و درمان دولتی دارند:
– برای نمونه ارائه خدمات پزشکی در کوبا به ازاء هر هزار نفر، ۷/۵ پزشک هست که رتبه اول دنیا از این حیث است(نرخ اتحادیه اروپا ۲/۵تا۴/۵پزشک به ازاء هر هزار نفر است)؛ لذا ایمنی بیشتری از آمریکا و اروپا نشان میدهد.
– سخنگوی وزارت خارجه چین به این کاستیهای نظام بهداشت جهانی در سایه شیوع کرونا توجه داد و از جامعه جهانی خواست تا امنیت بهداشت عمومی را در اولویت قرار دهند.
– رهبر کره شمالی گفت: تقویت بخش بهداشت عمومی “یک وظیفه اساسی” است که اولویت تلاشهای دولت تحت هر شرایطی باید بدان معطوف شود.
– از همین روست که برنی سندرز (نماینده کنگره آمریکا) بارها از بازاری شدن و بالتبع گران شدن درمان در ایالات متحده گلایه و در ماجرای کرونا نوشت: “ما باید مراقبت درمانی را به “یک حق” بدل کنیم” (we need to make health care a right)
البته او هربار به افکار سوسیالیستی متهم شده است.
قانون اساسی ج.ا.ا در اصل ۲۹خود آورده: “برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی. “دولت مکلف است” طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای تک تک افراد کشور تأمین کند”.
البته این اصل بطور کامل محقق نشده است. برای نمونه سرانه پزشک در ایران به ازاء هر هزار نفر از اتحادیه اروپا هم بدتر است!(۱/۵پزشک) واین بخاطر کمبود نیروی متخصص و مانند آن نیست، بخاطر فشار بخش خصوصی درمان به نظام سلامت است!
محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۲
[۱] ر.ک:کتاب آنچه با پول نمی توان خرید اثر مایکل سندل
[۲] البته شیخ برای خدمات اضافه بر درمان مثل حضور نزد مریض و… راهی برای جواز اجرت باز می کند اما واضح است اجرت المثل اینجور خدمات، رقم های چند ده میلیونی موجود نمیشود.
[۳] ر.ک:
http://m.tarjomaan.com/interview/8254
همه زمین مسجد است!
️همه کلیساها در شهر رم تعطیل شدند.
کلیسای کاتولیک اعلام کرده لازم نیست مومنان در مراسم نیایش روز یکشنبه شرکت کنند؛ چرا که خطر ابتلا به کرونا جدی است[۱].
علامه طباطبائی میفرمودند: روزی به هانری کربن-فیلسوف فرانسوی و استاد شیعهشناسی دانشگاه پاریس-گفتم: «در دین مقدس اسلام تمام زمینها و امکنه بدون استثناء محل عبادت است. اگر فردی بخواهد نماز بخواند یا قرآن بخواند یا سجده کند یا دعا کند در هر جا که هست میتواند این اعمال را انجام دهد و رسول الله فرموده است: “جعلت لى الأرض مسجدا و طهورا” ولى در دین مسیح چنین نیست، عبادات باید فقط در کلیسا انجام گیرد و در موقع معین، عبادات، در غیر کلیسا باطل است؛ بنابراین اگر فردی از مسیحیان در وقتی از اوقات حالی پیدا کرد (مثلا در نیمه شب، در خوابگاه منزل خود) و خواست خدا را بخواند چه کند؟ او باید صبر کند تا روز یکشنبه بیاید و کلیسا را باز کنند و برای دعا در آنجا حضور پیدا کند؟ این معنی قطع رابطه بنده است با خدا.»
کربن در پاسخ گفت: «بلی، این اشکال در مذهب مسیح هست و الحمدلله دین اسلام در تمام ازمنه و امکنه و حالات رابطه مخلوق را با خالق خود منظور داشته است.»
علامه فرمودند: «دیگر آنکه گفتم در دین مقدس اسلام، انسان حاجتمند، اگر حالی پیدا کند طبق همان حال و حاجت، خدا را میخواند؛ چون خداوند اسماء حسنائی دارد؛ مانند غفور و رازق و منتقم و رحیم و غیرها، و انسان طبق خواست و حاجت خود هر یک از این اسماء را ملاحظه نموده و خدا را بدان اسم و صفت یاد میکند. مثلا اگر بخواهد خدا او را بیامرزد و از گناهش درگذرد باید از اسم غفور و غفار و غافرالذنب استفاده کند؛ اما در دین مسیح خدا اسماء حسنی ندارد، فقط لفظ خدا و إله و أب برای اوست؛ بنابراین اگر شما مثلا حالی پیدا کردید و خواستید با خدا مناجات کنید و او را با اسماء و صفاتش یاد کنید و از تحت اسم خاصی از او حاجت طلبید چه خواهید کرد؟»
کربن در پاسخ گفت: «من در مناجاتهای خود صحیفه مهدویه (علیه السلام) را میخوانم![۲]»
[۱] ایرنا
[۲] مطلع انوار، ج۲، ص۲۴۱
مقایسه مواجهه ترامپ و مراجع شیعه در دعا برای رفع کرونا
ترامپ یکشنبه ۱۵مارس(۲۶اسفند) را برای مبارزه با کرونا “روز ملی دعا و نیاش” خواند!
در این سو مراجع تقلید شیعه، گرچه همواره به دعا و توسل در کنار مراقبتهای پزشکی تاکیده کردهاند؛ اما هیچ برنامه و مناسک جمعی تجویز نکرده، بلکه حتی با تعطیلی مناسک دسته جمعیِ همیشگی(زیارات و نماز جمعه) هم موافقت کردند!
در این بین فقط روحانیونی متوسط (مثل مقتدی صدر) از کار بزرگان شیعه اظهار تعجب کرده و بعضا با شبیهسازی کار ترامپ، روزی برای دعا معلوم کردند[۱]!
آیا مراجع قم و نجف کمتر از مقتدی فهمیدهاند؟! و از ترامپ لامذهبترند؟!!
کمی عقبتر برگردیم: آیا در دوره تشریع اسلام، هیچ بیماری واگیری اتفاق نیافتاده است؟ مواجه پیامبر(ص) و معصومان با آن چگونه بوده است؟!
چرا برای “خشکسالی” و بیبارانی عبادت دسته جمعی نماز “استسقاء”(طلب باران) و برای بلایائی مثل “زلزله و طوفان”، “نماز آیات” تشریع شده؛ اما برای طاعون و “اپیدمیها” چنین عباداتی تشریع نشده است؟!
دو اصل مهم از قرآن و سنت:
- لزوم مدیریت فرهنگی جامعه به سمت “آستانه اجتماعی تضرع” در بلایا، از جمله بیماریهای اپیدمیک.
- دستور “طبیبانه” ائمه(ع) در امراض مُسری بجای مناسک جمعی.
برای شرح هر یک حوصله کنید:
۱- ۱ آستانه تضرع اجتماعی
قرآن کریم مظانّ توجه جمعی و اجتماعی به خداوند و تضرعِ پاکِ قلبی به او را در دو نما، تصویر میکند[۲]:
۱- ۱- ۱ نمای اول: تضرع اضطراری و غیر قابل مدیریت:
اضطرارِ حاصل از قطع کامل اسباب ظاهری؛ مثل شکستن کشتی و افتادن مسافران در غرقاب! (۲۲/یونس،۶۵/عنکبوت،۳۲/لقمان)
️این انقطاع اضطراری و قهری، انتفاع فرهنگی و ایمانی بالایی ندارد. قابل مدیریت هم نیست. به محض دسترسی به اسباب ظاهری، انقطاع به اتمام رسیده و حال تضرع هم زایل میشود.
۱- ۱- ۲ نمای دوم: تضرع اختیاری و انتخابیِ قابل مدیریت:
تضرع در حالت سختی و امراضی که اسباب ظاهری هم برقرار است و نتایج خود را به بار مینهد.
قرآن در دو آیه از آن پرده بر میدارد:
-“ما به سوی امتهای پیش از تو، پیامبرانی فرستادیم، و آنها را به شدتِ گرفتاری(البأساء)و بد حالی(الضراء) دچار کردیم به امیدی که به آستانه ما ذلت و زاری کنند(لعلهم یتضرعون)”. (۴۲/انعام)
-“هیچ پیامبری را در شهری نفرستادیم مگر آنکه اهلش را به بأساء و ضرّاء دچار کردیم لعلهم یضّرّعون” (۹۴/اعراف). ضرّاء بدحالی روحی و جسمی است و شامل امراض و نقصهای بدنی میشود[۳].
️اینجا بخلاف نمای اول، اسباب ظاهری -مثل طبیب و دارو- هم هست و اثر هم میکند. لذا خواندن خداوند و تضرع، مثل نمای قبل قهری نیست؛ بلکه محتمل و ممکن و مرجوّ است. لذا با “لعل” از آن تعبیر شده است.
کوبلر راس ۴۰سال روی مردم عادی -نه اولیاء و تربیتشدگان و نه ملحدین- درباره مراحل مواجه با خبر مرگشان تحقیق کرد و به پنج مرحله رسید:
انکار/ خشم و عصبانیت از این وضعیت/ چانه زنی و قرار گذاشتن با خدا و نذر و عهد کردن/ یأس و ناامیدی/ رضایت از مرگ و سپردن خود بدان.
اگر هستیِ جامعه را اعتبار محض ندانیم و حظّی از وجود و “روح جمعی” برایش قائل شویم[۴]؛ شاید بتوان از این پنج مرحله در جامعهای که دچار اپیدمیکشنده شده، با تفاوتی سراغ گرفت:
- شهرها و کشورهای مختلف، اول بودن کرونا را انکار کردند. آنرا یک توطئه رسانهای یا پدیدهای معمولی و مانند آن خواندند.
- بعد خشم و عصبانیتهای اجتماعی بروز کرد. در ایران علیه ماشینهای شماره شهرهای مبتلا، در اروپا و آمریکا علیه چینیها و آسیاییها. اعتراضها بر سیاستهای دولتها، روشهای پیشگیری و درمان، سبکهای طبابت که با زبان خشم و عصبانیت بروز کرد، نیز نشان این مرحله در “روان اجتماعی” است.
- مرحله سوم، نزدیک به مطلوب ما(تضرع اجتماعی) است لکن فرقی که “فرد” با “جامعه” دارد، نکته بسیار حائز اهمیت ماجراست.
در مقیاس فرد، وقتی پزشکان او را جواب میکنند؛ همه اسباب ظاهری، قطع میشود. پس ناچاراً مرحله تضرع و در خواست از خدا شکل میگیرد(فرد ذیل نمای اول قرآن می رود).
اما در مقیاس اجتماعی، کل افراد دچار مرگ نمیشوند. ضرّاء و بیماری، فراگیر است؛ اما بسیاری هم مبتلا نمیشوند، یا بهبود می یابند. پس اسباب ظاهری(پیشگیری و درمان) بکلی از بین نرفته است. در این صورت، تضرع جمعی و اجتماعی، “قهراً” اتفاق نمیافتد. تحقق آستانه اجتماعی تضرع، نیازمند مدیریت و برنامهریزی عمیقی است؛ که علیرغم تکمیل و گسترش وسائل ظاهریِ پیشگیری و درمان، روح اجتماعی مردم به مرحله التجاء و تضرع به خداوند برسد.
این صرفاَ با برنامه های شعارگونه و توصیههای مناسکی خاص(اذکار و اوراد) میسر نمیشود. چنانچه میبینیم آن توصیهها، موج عمومی در مردم نمیآفریند و فقط اهل دعا را عامل به آن میکند. دعای همگانی، محتاج درک عمومی آستانه تضرع اجتماعی است.
پیوست فرهنگی-اخلاقی به سیاستهای ستاد بحران، برای راهبری جامعه به آستانه تضرع -علی رغم کنترل اپیدمی- باید رکنی در ستاد بحران باشد که فعلا خبری از آن نیست.
۱- ۲ دستور “طبیبانه” ائمه(ع) در امراض مُسری بجای مناسک جمعی:
بیماریهای مسری و اپیدمیک در عهد معصومان هم بوده است. معاذ بن جبل در زمان خلیفه دوم با طاعون از دنیا رفت[۵] عبدالله بن ابی یعفور در زمان امام صادق(ع) در سال طاعون فوت کرد[۶]. پس میتوان از مواجهه ائمه با این بیماریها سراغ گرفت.
با نگاهی پسینی به روایات و مجامع روائی چند نکته مهم به دست میآید:
برای قحطی و خشکسالی، نمازی مثل نماز عیدی٘ن(فطر و قربان) بنام “استسقاء” بشکل دسته جمعی تشریع میشود. اما برای بیماریهای مسری و کشنده، چنین عبادت جمعیای تشریع نمیشود.
علت الهی بودن اولی و بشری بودن دومی یا تقدیری بودن اولی و تنبیهی بودن دومی نیست چون علت خشکسالی و بیبارانی هم مثل طاعون میتواند بخاطر گناهانی باشد[۷]. همین بیماریها هم برای برخی عذاب و برای برخی رحمتاند[۸].
برای هرچیز ترسناک آسمانی (از کسوف و خسوف تا تاریکیها و بادهای وحشتزا)، “نماز آیات” تشریع شده است[۹]. این نماز مثل یومیه، جماعت خواندنش، مستحب است[۱۰].
ابن بابویه از وجوب فزع به مساجد هنگام این آیات میگوید؛ چون شبیه آیات قیامت است. پس یاد قیامت و توبه و پناه بردن به مساجد -که خانههای خدا در زمین است- لازم است؛ تا حفظ بر ذمه خداوند باشد[۱۱].
لکن بیماریهای خوفناک مُسری از شمول این ادله خارج تلقی شدهاند و چنین مناسک جمعیای برای آنها ثابت نیست[۱۲].
-برای مثل زلزله، نهی از تعویض شهر زلزلهخیز شده و دستور استحبابی به سه روز روزه(چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه) و خروج در جمعه به صحرا و دعای دسته جمعی، صادر شده است[۱۳]. لکن درباره بیماریهای مسری(مثل وبا و طاعون)، ترک شهر طاعون زده جایز شمرده شده[۱۴] و چنین دستور دعای جمعی هم صادر نشده است.
در دستورات ائمه هم، دستور طبی یا ارجاع به طبیب اصل است:
کلینی و صدوق در روایت صحیح السندی وجه تسمیه معالجهگر به “طبیب” -با وجودی که درد و شفاء از خداوند است- را این میشمارد که موجب طیب نفس(آرامش جان) بیمار میشود[۱۵].
-علامه مجلسی هم در جلد ۵۹بحار در ابواب طب و معالجه امراض، سی و پنج روایت در اینباره آورده است. در بعضی جواز رجوع به طبیب یهودی و ذمی و در بعضی دیگر جواز طبابت با سبک ممالک دیگر مطرح شده است[۱۶].
۱- ۳ مواجه خود ائمه با امراض:
از مجموع ابواب روائی، دو مواجه عمده و متفاوت به دست میآید:
دستورات طبی ائمه، با تجویز ادویه و اغذیه خاص[۱۷]
۱- ۴ دعاها و تعویذها:
برخی از آنها در روایات صحیح [۱۸] و برخی در ضعیف السند [۱۹] آمده است.
مجلسی این تعویذها را برای جدا شدن مومن از آدم سست عقیده معرفی میکند. مومن را هم با اثر ایمان و تصرف باطنی امام(ع) درمان میکند؛ نه با اثر طبعی آن دوا[۲۰].
️ پس راه عمومی ائمه(ع) تجویز طب یا ارجاع به طبیب بوده است.
۱- ۵ جمعبندی:
در بیماریهای مُسری و اپیدمیک، مناسک دسته جمعی توصیه نشده است. وظیفه اصلی دو چیز است:
- طبابت(پیشگیری و درمان)
- مدیریت فرهنگی جامعه برای رسیدن به آستانه تضرع اجتماعی و بالتبع نفع بردن از ادعیه و توسلات.
مطالب مرتبط:
محسن قنبریان
۹۸/۱۲/۲۵
[۱] مقتدی صدر: متعجب هستم که غرب و ترامپ، خواهان این میشوند که فردا روز دعا و عبادت باشد؛ اما در شرق، نمازهای جمعه و جماعت را تعطیل کرده و زیارت بارگاه معصومان را نه فقط متوقف کرده بلکه بارگاهها را نیز بستهاند! (روز جمعه را هم روز دعای عمومی اعلام کرد)
[۲] ر.ک: ترجمه المیزان ج۷ص۱۲۷
[۳] همان
[۴] حیات اجتماعی مردمی با مجموعه ادراکات عمومی و تحرکات منسجمشان هویدا میشود لذا از روحهای اجتماعی متفاوتی در جهان میتوان سراغ گرفت. برای تفصیل ر.ک: جهانهای اجتماعی حمید پارسانیا.
[۵] کتاب سلیم بن قیس ج۲ص٨۱۷
[۶] رجال الکشی ص۲۴۶
[۷] الکافی ج۲ص۳۷۳
[۸] علل الشرایع ج۱ص۲۹٨
[۹] الکافی ج۳ص۴۶۴
[۱۰] جواهر الکلام فی ثوبه الجدیدج۶ص۳۴٨
[۱۱] من لا یحضره الفقیه ج۱ص۳۴۰
[۱۲] الصلاه الحائری ص۵۳۷/مهذب الاحکام ج۷ص۲۵۰
[۱۳] وسائل الشیعه ج۷ص۵۰۴
[۱۴] معانی الاخبار ص۲۵۴
[۱۵] الکافی ج٨ص٨٨/علل الشرایع ج۲ص۵۲۵
[۱۶] بحار الانوار ج۵۹ص۶۲الی ص۷۶
[۱۷] مجلسی بیانات صدوق و مفید را در وجوه این روایات چنین میشمارد: برخی مختص به اقلیمی خاص یا طبع و مزاجی خاص یا برای فردی خاص است، برخی جعلی و ساختگیاند، برخی در نقلشان سهو و اشتباه صورت گرفته(برخی هم صحیح است). بحار ج۵۹ص۷۴و۷۵
[۱۸] برای نمونه الکافی ج۲ص۵۶۴
[۱۹] برای نمونه وسائل ج۲ص۴۲۲
[۲۰] بحار الانوار ج۵۹ص۷۶