بایگانی برچسب: s

سخنرانی/ حلقه‌های میانی و ویژگی‌های شش گانه

ششمین ارائه رویداد آرمان۵ از ویژه برنامه محله پیشرفت با موضوع «حلقه‌های میانی و ویژگی‌های شش گانه‌»
توسط حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در مورخه سه‌شنبه ۱ اسفند ساعت ۱۱ صبح برگزار شد و اکنون منتشر می‌شود.

دانلود سخنرانی «حلقه‌های میانی و ویژگی‌های شش گانه»

ادامه خواندن سخنرانی/ حلقه‌های میانی و ویژگی‌های شش گانه

مجموعه کلیپ/ حلقه‌های میانی

جمهوری اسلامی یعنی اراده خدا و اراده مردم در کنار هم

حجت الاسلام قنبریان:
دردنیای امروز، لیبرالیسم می گوید اراده های مردم، ارزش ساز است. هرچی میل کردن همان ارزش است، همان خوب است.
اما خوب تابع امیال نیست، میل، اراده و فعل،ارزش ساز نیست، تابع ارزش است اما همین ارزش الهی با اراده آزاد مردم منعقد می‌شود.

نه کابل، نه پاریس

حجت الاسلام قنبریان:
تحقق اراده خدا و مردم لازم است که همه ارزش های انقلاب اسلامی را دارد. پیشرفت، تمدن اسلامی، آینده موعود که می‌خواهیم بسازیم یک کانکس پیش ساخته نیست که من و شما بسازیم و به مردم بگوییم بفرمایید داخل، باهم میسازیم.
مردم از مجرای فهم واختیارشان، از اراده آزادشان انتخاب می‌کنند و از اینجاست که تبیین یک فریضه می شود و وجوب پیدا می کند. اگر مردم نمی آمدند وجوب پیدا نمی کرد، مگر بدون مردم می شود.

حلقه های میانی، فناوری مردمی سازی در گام دوم

هیچ چیز تغییر نمی‌کند مگر با خلق اراده عمومی

حجت الاسلام قنبریان:
هیچ چیزی در جمهوری اسلامی تغییر نمی کند، تعالی پیدا نمی کند الا به خلق اراده عمومی. آینده؛ با ایده های آسمانی و با فکرهای نخبگان مردم زمینی می شود، جزئی و روشن می شود و با اراده عمومی ملت ایران ساخته می شود.

بیانیه گام دوم در مقام توصیف و توصیه، حرف اصیل انقلاب اسلامی را در هشت یا نه آموزه یادآوری کرده و کلمه محوری آن را خلق اراده عمومی قرار داده است
کاش برای حل همه مشکلات فرهنگی و اقتصادی که تبدیل به بحران می شود با منظر خلق اراده عمومی به آن نگاه کنیم که خلق اراده عمومی برای آن چگونه می شود؟

حلقه های میانی، فناوری خلق اراده عمومی در گام دوم

حجت الاسلام قنبریان:
تو امروز باید خلق اراده عمومی کنی چون تو برای اقلیت زندگی نمی کنی تو می خواهی هشتاد میلیون ایرانی را به یک سرانجامی برسانی نه فقط متدینانت را از آلودگی نجات دهی
این یک فناوری میخواهد یعنی خلق اراده عمومی…

کار حلقه میانی چیست؟
حلقه میانی یک جمع به نیابت از مردم نیست، پیشران مردم است.
روحانیت در دهه پنجاه ثابت کرده است که این فناوری مال او است. فناوری ای که دهه پنجاه با آن گام اول انقلاب را برداشتین یعنی خلق اراده عمومی

حلقه های میانی، فناوری مردمی سازی در گام دوم

مساجد چگونه می‌توانند با راه اندازی حلقه‌های میانی، مسائل محله را حل کنند

حجت الاسلام قنبریان:
مسجدهای ما پر و خالی می شوند. یعنی یک عده ای ثابت همه وعده ها با ما هستند، یک کسانی هم مناسبتی می آیند. این حلقه پا به کار شما که از جوان ها، از درس خوانده ها، از بعضی متدینین، بازنشسته ها، رزمندگان و آزادگانی که آمدند یک حلقه میانی تشکیل دهید، عوامل مشکلات را رصد و شناسایی کنید و نقطه های تحول مشخص کنید…

و با «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ…»سوره مبارکه آل عمران| آیه ۱۵۹ خلق اراده عمومی کنید.

مسجدی می تواند حل مسئله انقلاب اسلامی در محله خود کند که مسجدی در تراز انقلاب اسلامی باشد. مسجد تراز انقلاب اسلامی، مسجدی است مردم سالار. مسجد مردم سالار یعنی روحانی باشد فقیه باشد لکن مردم او را عادل بدانند و از او راضی باشند این سلول بنیادین مسجد است.
رئیس مسجد؛ اتحاد و یک دلی یک امام با مردم آن محله است.

صدا و سیما/ کوی محبّت

برنامه کوی محبت تهیه شده در شبکه دو سیما با دعوت از حجت الاسلام قنبریان به مناسبت شهادت چهارمین اختر تابناک امامت و ولایت امام سجاد(ع) در گفتگویی ویژه درباره سیره رفتاری آن امام بزرگوار از شنبه ۶ الی سه شنبه ۹ مرداد ماه برگزار شد. این برنامه منتشر می‌شود.

برنامه کوی محبت تاریخ ۶ مرداد ماه ۱۴۰۳

 

برنامه کوی محبت تاریخ ۷ مرداد ماه ۱۴۰۳

 

برنامه کوی محبت تاریخ ۸ مرداد ماه ۱۴۰۳

برنامه کوی محبت تاریخ ۹ مرداد ماه ۱۴۰۳

ادامه خواندن صدا و سیما/ کوی محبّت

حاکمیت مال مردمه یا مال ولایت فقیه؟

تفاوت های اصل ۵ و ۵۷ با اصل ۶ و ۵۶ در چیست؟

پیش نویس اصل پنجم (اصل مربوط به ولایت فقیه) آیت الله شهید بهشتی نوشتن پس قرائت ایشان از تفاوت اصل پنج و شش بسیار مهم است.

برشی از صحبت های حجت الاسلام والمسلمین قنبریان در چهاردهمین جشنواره فیلم عمار

به استاد عالی:

  1. حکومت ولایی -اقلا در اندیشه رهبری- با مردمسالاری دینی مطابق و فقط همین حکومت، شرعی است.
    حکومت ولایی یک “جعل الهی” و یک “بیعت آزادانه و رضایت عمومی” دارد؛ پس ولائی بودن یا نبودن با توجه به هردو عنصر باید سنجیده شود.
    اقلا در اندیشه رهبری دو جا انتخاب مردم مطرح است:
    – زمان غیبت
    – جایی که به نص عمل نشده، مثل حکومت علوی (بخوانید)
    چنان بیعتی با امیر(ع) در آن روزگار قطعاً بی نظیر بود؛ حالا انتخاب مستقیم و عمومیِ امام خمینی بدان شبیه است.
  2. فرق ولایت معصوم و فقیه در این است که لحاظ عنوانِ “از طرف خدا بودن” ، برای معصوم در قبول و صحت اعمال، “موضوعیت” دارد؛ اما این لحاظ در فقیه “طریقیت” دارد.
    یعنی همه احکام باید با لحاظ پذیرش ولایت معصوم انجام شود تا مقبول باشد اما درباره فقیه، “صرف مطابقت اعمال با فتوای ایشان” و “عدم تخلف عملی از احکام ولایی ایشان” کفایت می کند و اعتقاد به ولایتِ از جانب خدا در قبول، شرط نیست.
  3. طبق آیه۴۱ نحل، مجتمع اسلامیِ بر اساس ولایت و پرستش خداوند وقتی متعهد به “عدالت و احسان” باشد، “حسنه دنیا” [بهترین نعمت] است (بخوانید).

سابقا “عدالتخواهی” از سوی برخی وعاظ محترم به “ولایت خواهی” تأویل برده و دوگانه ولایت-عدالت ساخته می شد، اخیرا ولایت به حیثیت عنوانی و اعتقادی تأویل برده می شود و حیثیت ظاهری (بیعت عمومی و آزادانه مردم) و کارکردی (ساخت مجتمع صالحه مبتنی بر عدل و احسان) مغفول می ماند.

در حالیکه اعتقاد در ولایت فقیه شرط نیست اما رضایت مردم(۷۷/۱۲/۱۴) و کارآمدی(۸۳/۶/۳۱) شرط است.

محسن قنبریان

توضیح حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی درباره سخنان اخیر:

ولایت دو جنبه دارد ۱) جنبه ثبوتی و نفس الامری که اهلبیت علیهم السلام آنرا از جانب خدا داشته و دارند و ربطی به پذیرش مردم ندارد ۲) جنبه اثباتی و برای دیگران که تحقق آن منوط به پذیرش دیگران هست و با زور و تحمیل نیست (مثل الامام مثل الکعبه اذ توتی ولا تاتی) در زمان حضرت امیر علیه السلام این اتفاق نیفتاد که به عنوان ولی خدا و امام معصوم او را بپذیرند (تا چه برسد به سایر امامان معصوم) بلکه حضرت را به عنوان خلیفه چهارم پدیرفتند

(لم یمتثل امر رسول الله فی الهادین بعد الهادین)

ما که عرض کردیم حکومت ولایی نبوده نه ولایت ثبوتی خود حضرت امیر که از طرف خدا به او داده شده بلکه ولایت اثباتی برای دیگران که منوط به پذیرش مردم هست منطور بود که این عنصر تحقق نیافت ولی در زمان ما ولایتی که برای فقیه به اجماع فقها( با اختلاف در محدوده آن) بنا به نصب معصومین به عنوان نیابت عامه جعل شده توسط مردم پذیرفته شد

لذا ثبوتا و اثباتا نظام به عنوان نظام ولایی هست

نپذیرفتن ولایت معصومین بی لیاقتی و عدم رشد مردم آن زمان بوده و هیچ کسر شان اهلبیت نیست

وپذیرش در زمان ما رشد و بلوغ شیعه هست که زمینه های حکومت ولایی مهدوی هست انشاالله

اسلام نه سلطان دارد نه ولیعهد

  • “امام” و “وصی” در مقابل “سلطان” و “ولیعهد”
  • اسلام نه سلطان دارد نه ولیعهد!
  • خون اباعبدالله بر سر ولایتعهدی یزید ریخته شد
  • تعریف وصایت و ولایتعهدی؟ نقش مردم؟

حجت الاسلام قنبریان
شهادت جوادالائمه(ع) ۱۷خرداد۱۴۰۳
هیئت‌ ثارالله‌ زنجان

حکومت مردم یا حکومت فقیه؟

در نگاه اسلام، حکومت بدون رضایت مردم نامشروع است. ابتدای انقلاب در مذاکرات قانون اساسی بحث شد که حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت معیار است یا ولایت فقیه؟ استدلال بهشتی این بود که ولایت فقیه ذیل حاکمیت ملی قرار می‌گیرد.

 

کامل ببینید و قضاوت کنید!

جمهوری اسلامی؛ ولایت فقیه ذیل حاکمیت ملی

گفتاری از حجت‌السلام‌والمسلمین محسن قنبریان در شماره چهارم نامه‌جمهور، «ویژه‌نامه مجلس»

➖ مناسبات امر ولایی و امر عمومی در قانون اساسی
➖ ولایت به شرط جمهوریت
➖ شوراهای مستشاری
➖ در اقتصاد تعاون، در حکمرانی شورا
➖ بدتر از مرگ!
➖ نه پوپولیسم، نه نخبه گرایی!
➖ مشکل، اقتصاد سیاسی ست
➖ چرا شما انگ کاپیتالیستی نخورید؟!

جهت تهیه نامه جمهور با ارسال رایگان مبلغ ۱۵۰هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
به‌ نام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
واریز کرده و رسید واریز را به همراه آدرس پستی و شماره همراه به شماره ۰۹۰۱۶۸۵۵۲۹۰ ارسال نمایید

هرکس مبانی انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارد، برادر شماست

اینکه: “هرکس مبانی انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارد، برادر شماست”؛ را در حد قاعده اش، شاید غلط گیرترین و برچسب زن ترین ها هم همراه باشند و تکرار کنند. لکن در تطبیق و کشفِ “برادران”، باز چنان تنگ بگیرند که هیچ کس جز خودشان نماند!

حضرت آقا این مبنای ارزشی را سالهاست دارند؛ لکن تطبیق ایشان ظاهرا با ما بسیار متفاوت است!

 مثلا سال۷۷ (پس از ماجرای ۲خرداد و فضای آن روز تشکل ها) دانشجویی از ایشان می پرسد:

میخواستم نظر حضرتعالی را درباره گروه های حامی ولایت بدانم!

می فرماید: “به نظر من همه گروهها حامی ولایتند(!) یعنی در کشور گروه قابل توجهی که ولایت را قبول نداشته باشد، نمی شناسم(!). همه ولایت را قبول دارند؛ حالا ممکن است بعضی عشق و اخلاص بیشتری داشته باشند، بعضی کمتر داشته باشند؛… همه گروه های دانشجویی با من ارتباط دارند، پیش من می آیند؛ چه گروه های دانشجویی،چه افراد دانشجویی؛ همه شان اظهار ارادت به ولایت می کنند همه قبول دارند، نمیشود قبول نداشته باشند، معلوم است که قبول دارند؛ من هم همه شان را به یک معنا حمایت می کنم…”(۷۷/۲/۲۲)

این صرفاً یک نمونه است که تطبیق خود را با ایشان چک کنیم!(شر نشود!!!)

آیا ما همه گروه های (اقلا دانشجوییِ) سالهای۷۶و ۷۷ را حامی ولایت می دانستیم؟!!

 جبهه انقلاب امروز بیشتر محتاج مهارت تطبیق این قاعده زرین است.

 اگر در مهارتِ اثبات و کشف، به مذاق بهشتی ها و خامنه ای ها نباشیم، مترقی ترین اصول برای جبهه بندی را هم دچار ساده لوحی بعضی و دگم و تنگ نظری بعضی دیگر می کنیم.

محسن قنبریان / ۸ آذر ۱۴۰۲