بایگانی برچسب: s

فهرست مطالب حجت الاسلام قنبریان درباره وحدت

ازدواجی بمثابه ی یک راهبرد!

نوشته ی اخیر بنده درباره نحوه تولد امام صادق(ع) و پیام “احتمالی” آن، بیش از نقد با استغراب برخی مواجه شد.

🔅سرپرستی فردا:
یک فرق امام با ما این است که او آگاه به فرداهاست. و خداوند علم غیب را نه برای اعمال جاری اش بلکه برای سرپرستی تاریخ به او داده است لذا تدبیر برای فرداها را هم او مکلف است.
ابراهیم خلیل برای فردای دور بعثت خاتم الانبیاء، مکه را بنا می نهد و…

🔅ازدواجهای مبارک
امام سجاد(ع) آگاه به غیب وقتی جلوی روی خود در فردا، نزاع بین بنی الحسن و بنی الحسین می بیند، نباید برای آن تدبیری کند؟!
اگر در کنار همه تدابیر، از ازدواج هم برای کاستن آن نزاع و صرف قوا مقابل دشمن اهلبیت بهره گرفت، کار غریبی کرده است؟! یا تکلیف خاص امامت را امتثال کرده است؟!
لذا او -که خود حسینی است- دختر امام حسن(ع) را به همسری میگیرد. مولود این پیوند امام باقر(ع) است در اوج اختلاف و نزاع بین حسنی ها با حسینی ها و امام حق هم حسنی است هم حسینی است.
البته قرار نیست تدابیر معصوم، اختیار آدمیان را بگیرد و مثلا این نزاع صفر شود. لکن فکرش را بکنید آن تدبیر حکیمانه و غیبی چقدر از این نزاع کاست؟!

🔺حال اگر امام سجاد(ع) از نوادگان ابوبکر(قاسم پدر ام فروه) شاگرد برای خود بگیرد و از ثقاتش کند وجوف ابوخالدکابلی و سعید بن مسیب قرارش دهد(کافی ج۱ص۴۷۲)، امام باقر(ع) از او(قاسم نوه خونی ابوبکر و یار خاص امام سجاد) دختر پاکیزه ای خواستگاری و رحم پاک او را پرورشگاه صادق آل محمد(ص) قرار دهد، کار عجیبی کرده است؟!
فرزند او باید مذهب حق را از باطلها جدا نماید اما همزمان مامور است با سایرین مدارا و سیاهی امت را از ناصبین و دشمنان اهلبیت جدا کند. بدی خلفاء جور را مسری در تمام نوادگانشان نکند و نزاع عقیدتی را جنگ نژادی و خونی ننماید. پیروان ناآگاه را به حکم بدعت گذاران محکوم نکند و با حجت قاطع حق را آشکار کند. از آنها شاگرد بگیرد و خود و شاگردانش مورد اطمینان و وثوق جامعه غیر شیعی باشند.
حال اگر ازدواج با پاکیزه ای از نسل ابوبکر بدین منظور کمک کند یا به ما شیعیان درس مهمی دهد چرا نکند؟!
❗️عجب از کسانی است که تولد نوه و نتیجه ی پاکیزه ای از ابوبکر را برنتابند و تخرج الحی من المیت را باور نکنند!

🔺بخاطری که هیچ نسبتی بین امام و ابوبکر درست نشود همه بزرگان شیعه را تخطئه کنند! آخر همه اینان نسب مادری امام را، به ابوبکر می رسانند:
کلینی(کافی ج۱ص۴۷۲)، مفید(المقنعه ص۴۷۳)، شیخ طوسی(تهذیب ج۶ص۷۸)، طبرسی(احتجاج ج۲ص۳۷۴)، علامه حلی(تحریرج۲ص۱۲۳/منتهی ج۱۳ص۳۰۱)، شهیداول(دروس ج۲ص۱۲)، مجلسی(مرآه العقول ج۶ص۲۶)، بحرانی (حدائق ج۱۷ص۴۳۶)، کاشف الغطاء(کشف الغطاءج۱ص۹۹)، صاحب جواهر(ج۲۰ص۸۸) خویی(موسوعه ج۱۵ص۳۲۱)و…
اینها مورخ نیستند بعض شان رجالی های شیعه اند که توثیق آنها روایتی را معتبر میکند.
بعضی متکلمان برجسته شیعه اند پس معلوم است انتساب مادری و باواسطه به ابوبکر را مخل به شرائط امامت ندیده اند.

🔺عجیب تر کسانی اند که پیرو مکتب مرحوم بروجردی و امام در وحدتند و غیر از این تفکر را شیعه انگلیسی می خوانند، اما برای رد نسب مادری امام صادق(ع) به مطاعن خلفاء روی آورده انتساب امام را از آن جهت منع می کنند! درحالیکه امام رضا(ع) اینرا کار جاعلین و دساسین خواند!(روایت صدوق در عیون اخبار الرضا)

💡این تفکر شیعی میخواهد همه نوادگان خونی و عملی خلفاء را ملحق به آنها و حتی بفرض برائتشان از اباء(مثل محمد بن ابی بکر) باز غیر صالح برای پیوند با ائمه بداند و نجاست آنها را غیر قابل تطهیر و مسری بداند!
و شعار وحدت را هم تصنعا یا به جهات سیاسی و مصرف داخلی سردهد!

🔆درحالیکه آن تدابیر راهبردی صادقین(ع) موجب شد آنروز تقابل شیعه-سنی شکل نگیرد. جامعه بزرگ سنی از ناصبیون اندک(عثمانی ها و…) جدا شود و بالاتر شیعه و سنی خود را در تقابل با عباسی ببینند که از قضا خود را اهلبیت رسول الله می خواند!
ابوحنیفه سنی هم -علیرغم همه ایراداتش- مقابل خلفای عباسی فتوا و حتی زندان رود و توسط قاتل امام صادق(منصور عباسی)مسموم شود. یا احمد بن حنبل ناقل حدیث غدیر در مسندش شود و عقیده تربیع(خلیفه چهارم بودن امام علی) را بین اهل سنت تثبیت کند و شافعی مدح علی(ع) بسراید و…
آن خط امام صادق “و لوازمش” را بروجردی با شلتوت دنبال و شیعه را مذهب مجاز الازهر کرد، امام خمینی جهان اسلام(اکثر سنی) را مقابل اسلام سفیانی و آمریکایی قرار داد، سیستانی، شیعه و سنی را به جنگ با نواصب فرستاد و خامنه ای اردوگاه سفیانی ها را از عمده سنی های معاصر خالی کرد.
کاش تشیع و امامش را بهتر بشناسیم!

محسن قنبریان
۹۷/۹/۴

پرسشی از متن “نحوه ی تولد امام صادق(ع)، نماد وحدت!” به دست ما رسیده که پرسش و پاسخ را در اختیار شما قرار میدهیم.

❓پرسش:
این تحلیل و ارتباط مذکور در صورتی محلی از اعراب دارد که عرف جامعه اسلامی چنان انتسابی را اولا توجه داشته باشند ثانیا مفید چنان آثاری ببینند، آنهم با وسائط کثیره!!
آیا می توانید اثبات کنید که این انتساب چنان آثاری در جامعه اسلامی داشت؟ آیا هیچ مویدی از منقولات تاریخی در این خصوص مشاهده می شود؟
لذا هر چند ذیل مطلب صحیح است اما استناد آن به نسب حضرتش چندان قوتی ندارد…

‼️پاسخ حجت الاسلام قنبریان:
تشکر از عنایتتان.
واقعا اینکه پیوند با خاندانی، حاوی معنایی است اینقدر غریب است که برایش شواهد متعدد اقامه شود؟! آن هم در جامعه ای که هنوز پیوندهای فامیلی حرف اول را می زند!
در دوره مدرن و جوامعی با مناسبات شهروندی(نه فامیلی و قبیلگی) هنوز ازدواج ها چنین پیامهایی می دهد ازدواج شاه معدوم با خواهر پادشاه مصر و طلاق او، عروس ملکه در ناتینگهام انگلیس و… هنوز چنین معانی ای می دهد چه رسد به جوامع گذشته!

اگر اصرار به اقامه شواهد بر معناداری پیوند در دوره گذشته دارید، این دسته ها را کامل کنید:
۱⃣ ازدواج های سیاسی متعدد که بی معنا خواندنش انکار روز و شب است:
-گرفتن دو دختر پیامبر توسط عثمان برای عنوان ذوالنورین شدن
-دختر دادن دو خلیفه اول به پیامبر برای عنوان یافتن پس از رد دامادی شان توسط پیامبر
-از ۴جهت باجناق شدن طلحه با پیامبر!
-و…
۲⃣ توجه دادن امام معصوم(ع) به نقش و اثر قوی این پیوند ها در حوادث اسلام و جهان اسلام:
-امیرالمومنین درباره شورای شش نفره عثمان از جمله به این عنصر اثر گذار توجه داد: “عبدالرحمن شوهر خواهر عثمان است پس با او اختلاف نمی کند. سعد هم پسر عموی عبدالرحمن و هم رأی او و “مال الاخرلصهره”(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱ص۱۸۴). چه بیانی از این گویاتر: مال الاخر لصهره؟!
پیوند دامادی و… موجب میل یکی به دیگری می شده و این اتفاق نایابی نبوده است بخصوص وقتی از اشخاص یا خاندانهای سرشناس اتفاق می افتاد.
۳⃣ در فرهنگ و عرف اجتماعی اعراب آن روز و حتی برخی نقاط در دنیای معاصر، دختر دادن برای پایان درگیری و خونریزی قرار داده شده بود. بین دو خاندانی که نزاع و درگیری بود همواره یکی از راهها، دادن عروس و ایجاد پیوند سببی باطرف مقابل بوده و هست.
پس ازدواجها (بطور کلی نه خصوص مورد بحث ما) در عرف آن جوامع کاملا معنا داشته است.
۴⃣ استشهاد خود رقیب و حتی دشمنان تشیع به ازدواج امام باقر(ع) با خاندان ابوبکر!
حدیث جعلی برخی عالمان عامه از امام صادق(ع) که: من دوبار از ابوبکر زاده شدم!
[بخاطر نسبت مضاعف مادرش با ابوبکر] چرا اتفاق می افتد؟!
سلسله سند این روایت افراد مجهولی دارد که نزد اهل سنت هم اعتبار ندارند پس حدیث جعلی است لکن چه انگیزه ای جاعل را وامیدارد بدین کار؟!
اگر ازدواج با خاندانی در عرف آنروز اصلا معنایی سیاسی و اجتماعی ندارد، چه جا دارد که در این عرصه جعل کند؟!
امروز وهابیون و سعودی ها بطور جدی همین خط را دنبال می کنند در کتابهای متعدد، برنامه های تلویزیونی(مثل شبکه کلمه) و سریالها(مثل حسن، حسین و معاویه) از همین عنصر(پیوند های سببی) برای القاء این غلط استفاده می کنند که: ائمه شیعه با خلفاء مشکلی ندارند و این شیعیان -بخصوص ایرانی و صفوی به بعد- هستند که کینه خلفاء را می گسترند!
برای آن منظور صحیح و سقیم را فهرست می کنند مثلا اگر عمر دستور به آتش زدن خانه فاطمه(س) داده بود پس چگونه دختر او(ام کلثوم) به ازدواج او درآمد؟![اصل ماجرا زیر سؤال جدی است که مجالش نیست] آیا از معنا داری ازدواجها در عرف گذشته برای این منظور باطل استفاده نشده است؟! اگر ازدواج و پیوند صرفا بین مرد و زن معنا می شد و خاندان طرفین دخلی در معنا از اساس نداشت، این تحریفهای تاریخی برای القاء منظوری خاص در آن پارادایم معنایی چرا؟!

✅ حال ما از آن معنا داری -که بنظرم از بدیهیات است- معنای درست آنرا گرفته ایم. و آن تعدیلش با رئیس مذهب بودن امام است.
عجب اینکه شما با معنای گرفته شده و پیام نهایی موافقید اما اصل معنا داری ازدواج خاندانهای سرشناس را بی دلیل می دانید!!!
بزرگوار این کوچکترین از تحریف معنایی این ازدواج جلوگیری و معنای درستش را با توجه به بینات تشیع بیان کرده ام. معانی غلط یکی همان خط سعودی است که در قرون قدیم برای همین ازدواج حدیث هم جعل کرده تا ابوبکر و علی(ع) را در یک جایگاه بنشاند!
معنای غلط دیگر را روشنفکران غربزده در “صراط های مستقیم” می کنند و صراحتا می گویند همه ادیان و مذاهب حقند!یا :”من عمل بر وفق هریک از مذاهب اسلام را مجزی می دانم”!