بایگانی برچسب: s

کارنامه‌ای حکومتی از امیرالمومنین(ع)

شیعه یک “نهضت مقدس”(عاشورا) دارد و یک “دولت مقدس“(حکومت علوی). مقدس یعنی خالی از عیب و نقص و دارای همه ارزشهای انسانی و اسلامی.

با این دو خط کش می تواند قیامها و نهضت ها، نظامها و حکومت ها را ارزیابی کند.

در قسمتی از خطبه ۸۷ حضرت امیر(ع) کارنامه ای از حکومتش ارائه می دهد؛ به گونه ای که جامعه ی دچار فتنه ها و جنگ ها هم علیه او حجتی ندارد:

اعْذِرُوا مَنْ لَا حُجَّهَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَ هُوَ أَنَا

 معذور دارید کسى را که شما را بر او حجت و دلیلى نیست؛ و او منم!

این اوج افتخار یک حکمران است که واقعا معذور باشد و علیه او حجت و دعوی قابل اثباتی نباشد!

أَ لَمْ أَعْمَلْ فِیکُمْ بِالثَّقَلِ الْأَکْبَرِ وَ أَتْرُکْ فِیکُمُ الثَّقَلَ الْأَصْغَرَ؟

آیا من در میان شما به «ثقل اکبر» [یعنى قرآن] عمل ننموده ام آیا «ثقل اصغر» [یعنى عترت] را در میان شما نگذاشتم؟

یعنی براساس قرآن حکم کردم و عترت پیامبر(ص) -حسن و حسین- را هم برایتان نگه داشتم. غیر بقای ظاهری عترت از لزوم پیروی از آنها در همین خطبه هم می گوید؛ گرچه خودش این کارنامه حکومتی اش را منهای قبول امامتش از سوی همه امت عرضه می کند!

 به تعبیر دیگر در حد خلافتی کنار خلفاء به چنین کارنامه ای رسیده است نه امامتی کامل و پذیرفته شده توسط همه مملکت!

قَدْ رَکَزْتُ فِیکُمْ رَایَهَ الْإِیمَانِ

پرچم ایمان را در میان شما برافراشتم.

به زبان امروز، “ایمان”  گفتمان رایج و سخن غالب جامعه علوی شد.

و این به دستور العمل و آیین نامه نبود چنانچه در فراز آخر خواهد آمد.

وَ وَقَفْتُکُمْ عَلَى حُدُودِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ

و بر حدود حلال و حرام آگاهتان کردم.

حکومت اسلامی در احکام و ارزشها بی طرف نیست و آموزش آنرا وظیفه خود می داند. علی(ع) به آن به خوبی عمل کرده است. معاویه به برخی زنان این جامعه گفت: پسر ابوطالب شما را فقیه پرورانده است!(بلاغات النساء ج۱ص۷۲)

أَلْبَسْتُکُمُ الْعَافِیَهَ مِنْ عَدْلِی

و از عدالت خویش جامه عافیت بر تنتان پوشاندم .

بدون عدالت، عافیت در زندگی نیست و احکام هم برپا نمی شود (العَدلُ حَیاهُ الأحکامِ).

کسی از حاضران منکر این مقدار تحقق عدالت از سوی علی(ع) نیست و حجتی علیه ایشان آورده نمی شود.

و فَرَشْتُکُمُ الْمَعْرُوفَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی

و معروف را با گفتار و کردارم، در میان شما، گسترش دادم.

غیر از آموزش احکام، واجبات باید “معروف” در جامعه شود. یک هنجار شناخته شده و پذیرفته شده در عموم گردد؛ تا “امر به معروف” آسان باشد.

کارنامه حضرت دراینباره هم درخشان است می فرماید: معروف را مثل فرش برایتان گستراندم.

این قطعا با عدالت و عافیت بخشی به معاش هم نسبتی دارد.

وَ أَرَیْتُکُمْ کَرَائِمَ الْأَخْلَاقِ مِنْ نَفْسِی

و اخلاق کریمه را با رفتار و منش خود به شما نشان دادم.

این فراز در نسبت مستقیم با برافراشتن پرچم ایمان در جامعه است.

رهبر انقلاب اسلامی دربیانیه گام دوم درباره نسبت معنویت امام خمینی -در رأس- با رشد معنویت در متن جامعه سخن حقی دارند که تمثال اعلای آن امیرالمومنین(ع) است:

“[انقلاب اسلامی] عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد. این پدیده‌ی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس ‌از پیروزی انقلاب، بیش ‌از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه‌های مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایه‌های ایمان مردمش بسی ریشه‌دار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بی‌بندوباری در طول دوران پهلوی‌ها به آن ضربه‌های سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد.”

محسن قنبریان ۱۹بهمن۱۴۰۳

هیأت های مذهبی از امام شناسی غافل نشوند

استاد محسن قنبریان:

رابطه امام به عنوان یک انسان کامل با خدای متعال رابطه تصویر است با صاحب تصویر. امیر‌المؤمنین(ع) خدانما است و اراده‌ای جدای از اراده الهی ندارند؛ اما فقرش نسبت به خدای متعال بسیار زیاد است.

علامه جوادی آملی می‌فرمایند؛ «زیارت جامعه کبیره روی دیگر دعای جوشن کبیر است»؛ یعنی مظاهر اسمائی که در جوشن می‌خوانیم را در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم. این زاویه دید بسیار نفیس است نه راه به غلو دارد و نه راه به تقصیر دارد.

نکته دیگر اینکه ما وقتی در مقام وعظ و خطابه و منبر می‌خواهیم مخاطب را از یک نقطه به نقطه دیگر برسانیم در حقیقت باید مخاطب را از امام‌شناسی به خداشناسی برسانیم تا کار را تمام کرده باشیم.

به نظر باید در نوحه‌ها و سروده‌های مداحان این سه‌گانه باشد تا چرخه کامل شود و بتواند مخاطب را از نقطه‌ای بگیرد و به نقطه دیگر برساند. یک بُعد، بُعد منقبت و فضائل است، دیگر این که این کسی که فضایلش را گفتی رابطه‌اش را با خدا می‌گویید و یک بُعد هم بُعد مرثیه است.

نکته قابل تأمل این که هر جا اهل بیت(ع) فضیلت اخلاقی یا عرفانی خود را بروز می‌دادند، دست قدرت حق را نشان می‌دادند. حتما پشت سر آن چهره، بندگی‌ حضرات معصومین نشان داده می‌شد تا مردم سراغ آدرس غلط نروند. مثلا بلند می‌شود، وضو می‌گیرد، نماز می‌خواند از خدا می‌خواهد تا آن اتفاق بیفتد در حالی که امام اراده هم بکند کافی است.

انسان والایی که آن‌گونه کمالات اخلاقی داشته و این چنین هم بنده خدای متعال بوده، وقتی مقتل‌اش خوانده شود دیگر لازم نیست روضه مکشوف خوانده شود، ادامه داد: معمولا در طبع مداحان ما و شعرای ما اخذ شده که یک کرامت اخلاقی از سید مظلومان می‌گویند بعد متناسب با همان روضه‌ای می‌خوانند. خیلی هم به دل‌ها هم می‌نشیند.

روضه یکی از اعمالی است که ما مخلص می‌شویم؛ اما در منبر یا جاهای دیگر ممکن است حضور ذهن نداشته باشیم. هیئت خوب و یک جلسه خوب حتما باید یک روضه خوبی داشته باشد، به خود امام بپردازد، و نباید همه‌اش برای خودمان، برای خودِ گناهکار یا خودِ عاشق‌‌مان صرف شود.

پیوند ولایتی بین مسلمانان، راهکار عملی تحقق امت‌سازی است

  • حجت‌الاسلام قنبریان گفت: امت‌سازی عملیاتی باید با پیوند ولایتی بین مسلمانان شکل بگیرد و این پیوند نه تنها در داخل کشور اسلامی، بلکه بین کشورهای اسلامی و آحاد مسلمانان باید تقویت شود. دیپلماسی عمومی و ولایت طرفینی از راهکارهای عملی برای تحقق امت‌سازی است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قنبریان استاد حوزه و دانشگاه در سلسله نشست های جهاد تبیین که به همت معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم که در سالن همایش های غدیر برگزار شد، مطالبی را در خصوص «طرح کلی مقاومت، در اندیشه امامین انقلاب» بیان کرد.

حجت‌الاسلام قنبریان در ابتدای مطالب خود به تشریح فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره مقاومت پرداخت و با تأکید بر صحبت‌های یک سال اخیر ایشان، دسته‌بندی جامعی از این فرمایشات ارائه داد و اظهار داشت: این دسته‌بندی می‌تواند روشنی‌بخش راهبردهای آینده باشد. تحلیل زمین مقاومت و جایگاه موضوعات نظامی، موشکی و وعده‌های صادق در این راهبردها مشخص می‌کند که چقدر و چگونه باید انجام شوند و سایر وظایفی که ممکن است مورد توجه قرار نگیرند را نیز روشن می‌کند.

وی در ادامه به اهمیت مسئله فلسطین در امت‌سازی اسلامی با توجه به بیانات رهبر انقلاب اشاره کرد و گفت: توجه به فلسطین کلید رمزآلودی است که درهای فرج و گشایش برای امور مسلمین را می‌گشاید. فلسطین برای جمهوری اسلامی ایران هم ارزش نفسی و هم ارزش غیری دارد. راه حل اساسی جمهوری اسلامی برای فلسطین، برگزاری انتخابات عمومی با مشارکت تمامی فلسطینیان اعم از مسلمان، یهودی و مسیحی است. این ایده ساده، معقول و اخلاقی است و در چارچوب نظام بین‌المللی قرار دارد.

این استاد حوزه و دانشگاه به اهمیت طرح‌های مقاومت و وظایف هسته‌های مقاومت پرداخت و بیان کرد: طرح رفراندوم برای فلسطین یک ایده معقول و اخلاقی است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را زیر سوال ببرد. با این حال، این طرح در حال حاضر مورد قبول جهانی نیست و وظیفه هسته‌های مقاومت تحمیل این طرح به رژیم صهیونیستی است. هسته‌های مقاومت نباید به دنبال کشتن هر یهودی یا صهیونیست باشند، بلکه باید رژیم صهیونیستی را وادار به پذیرش رفراندوم کنند. ایده انقلاب اسلامی برای فلسطین از جنس بیرون کردن محمدرضا پهلوی است و نه از جنس داعش که به دنبال کشتار باشد.

حجت‌الاسلام قنبریان با استناد به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۷، افزود: فلسطین مانند کشورهای بالکان و قفقاز که پس از سال‌ها بی‌هویتی، هویت اصلی خود را باز یافتند، می‌تواند هویت اسلامی و عربی خود را باز یابد. راه‌حل مردم‌سالار برای فلسطین، برگزاری رفراندوم با مشارکت تمامی فلسطینیان است. حجت‌الاسلام قنبریان افزود که هسته‌های مقاومت باید این طرح معقول و اخلاقی را به رژیم صهیونیستی تحمیل کنند و هر عملیات نظامی باید به سمت تحقق این هدف حرکت کند.

وی به ساختارهای معیوب سازمان ملل و تأثیرات منفی آن بر کشورهای اسلامی اشاره کرد و اظهار داشت: سازمان ملل، که پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم شکل گرفت، نمی‌تواند راه‌حلی برای مسئله فلسطین ارائه دهد، زیرا خود مولود جنگ‌ها و تجزیه کشورهای اسلامی است. تنها راه نجات فلسطین، مقاومت است و این مقاومت باید مردم‌پایه باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: امت‌سازی عملیاتی باید با پیوند ولایتی بین مسلمانان شکل بگیرد و این پیوند نه تنها در داخل کشور اسلامی، بلکه بین کشورهای اسلامی و آحاد مسلمانان باید تقویت شود. دیپلماسی عمومی و ولایت طرفینی از راهکارهای عملی برای تحقق امت‌سازی است.

حجت‌الاسلام قنبریان در ادامه به موانع و مشکلات موجود در راه تحقق اتحاد اسلامی پرداخت و تصریح کرد: پیوند ولایتی و اتحاد اسلامی دو نکته مهم هستند که باید به آن‌ها توجه شود. این پیوند ولایتی باید به گونه‌ای تقویت شود که اتحاد اسلامی به دست آید.

وی به چهار مرتبه از اتحاد اسلامی اشاره کرد و گفت: اولین مرحله عدم تعرض و معارضه نکردن با یکدیگر است. یعنی کشورها نباید علیه همدیگر اقدام کنند و نباید با اسرائیل علیه یک کشور مسلمان هم‌پیمان شوند. دومین مرحله دفاع از یکدیگر است. اگر کشوری تحت تحریم قرار گرفت، باید از آن حمایت کنیم. مرحله سوم هم‌افزایی است که به معنای ائتلاف‌های علمی، امنیتی و سیاسی بین کشورهای اسلامی است و در نهایت و مرتبه چهارم رسیدن به تمدن اسلامی است. علمای اسلامی باید با یکدیگر همکاری کنند و ارزش‌های اسلامی را به‌عنوان ارزش‌های غالب معرفی کنند. کشورهای اسلامی به دلیل غرب‌زدگی هویت خود را از دست داده‌اند و نیاز به تقویت هویت اسلامی دارند.

این استاد حوزه و دانشگاه به موضوع واژگونی ارزش‌ها توسط دشمنان اشاره کرد و گفت: دشمنان با استفاده از نیروهای مسلمان، ارزش‌های اسلامی را واژگون کرده و «عملیات‌های تروریستی ضد مردمی به جای شهادت‌طلبی»، «تعصب و تحجر به جای اسلام‌گرایی و جهاد»، «قومیت‌گرایی به جای اسلام‌خواهی و امت‌گرایی»، «غرب‌زدگی و وابستگی اقتصادی و فرهنگی به جای استقلال»، «سکولاریسم به جای علم‌گرایی»، «سازش‌کاری به جای عقلانیت»، «فساد و هرج و مرج اخلاقی به جای آزادی»، «دیکتاتوری به نام نظم و امنیت»، «مصرف‌زدگی و دنیاگرایی به نام توسعه و ترقی» و «فقر و عقب‌ماندگی به نام معنویت‌گرایی» را قالب می‌کنند. علما باید دیپلماسی عمومی برقرار کنند و ارزش‌های واقعی اسلامی را تبیین کنند.

حجت‌الاسلام قنبریان به مثال‌هایی از تجزیه سوریه و تلاش‌های رژیم صهیونیستی برای تجزیه مناطق مختلف اشاره کرد و اظهار داشت: دشمنان به دنبال تجزیه کشورهای اسلامی هستند تا بتوانند کنترل بیشتری بر منطقه داشته باشند. و اقدامات رژیم در تجزیه کشورهای اهداف خود؛ نقشه‌های استعماری برای از بین بردن کشورهای اسلامی می باشد.

وی افزود: مسئله فلسطین باید در صدر اخبار و افکار عمومی دنیا باقی بماند و رسانه‌ها، نخبگان و علما باید تلاش کنند تا این موضوع از اولویت خارج نشود.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین قنبریان به موضوع قانون اقدام متقابل علیه آمریکا و راهبرد اخراج آمریکا از منطقه پرداخت و افزود: این قانون هشت ماه قبل از شهادت سردار سلیمانی تصویب شد و وظایفی برای شورای امنیت ملی، وزارت خارجه و دیگر نهادها تعیین کرد. هدف این قانون نهادینه کردن اخراج آمریکا از منطقه بود و مقرر شد که هر چهار ماه گزارشی به کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ارائه شود.

وی ادامه داد: مقاومت باید پیوست اجتماعی داشته باشد و همه مردم ایران باید در این مقاومت شرکت کنند. مقاومت اجتماعی به معنای مشارکت همه مردم در مقاومت است و نباید تنها به حاکمیت سیاسی محدود شود.دوگانه اقتصاد و مقاومت نباید وجود داشته باشد و باید ثابت کنیم که زندگی با مقاومت ممکن است.

این استاد حوزه و دانشگاه به سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی اشاره کرد و بیان کرد: مشارکت عمومی مردم در اقتصاد و برقراری نسبت عادلانه بین کارآفرین و کارگر از جمله مواردی است که باید رعایت شود. مقاومت باید عقلانی و زندگی‌بخش بوده و هدف آن تأمین زندگی بهتر برای همه مردم باشد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین قنبریان در بخش پایانی سخنان خود اظهار داشت: مقاومت نباید صرفاً به کار تبیینی و توضیحی محدود شود، بلکه باید بعد نظامی نیز داشته باشد تا بتواند در مقابل ددمنشی‌های رژیم صهیونیستی ایستادگی کند. این بعد نظامی باید در طرح کلی مقاومت معنا پیدا کند و یکی از مطالبات ما باشد.

یک جنگ بجای همه جنگها!

جنگ با ائمه کفر؛ نه چون ایمان ندارند، چون اَیْمان، (رعایت عهد و پیمان) ندارند!

آموزه عیسی(ع) هم صلح زیر شمشیر است!

یکبار اسرائیل را ریشه کن کنید ، صلح در خاورمیانه برقرار خواهد شد.

پ.ن:
– این جنگ مذهبی نیست که او هم بخاطر عقایدش جنگ دیگری شروع کند و تمام نشود!
جنگ برای رعایت حریم انسانی است ؛ تا عهد و پیمان ها محترم بماند. بدون آن هیچ پیمان صلحی نخواهد ماند !

پادکست/ دین بازی

وقتی حسین علیه السلام در کربلاست دور کعبه چرخیدن دین بازی است!

حجت الاسلام قنبریان

باید موقعیت‌ها را برای دین بازها سخت و داغ کرد

 

حجت الاسلام قنبریان

شب چهارم مراسم عزاداری دهه دوم محرم ۱۴۴۶

دوشنبه، ۱ مردادماه ۱۴۰۳

مسجد دانشگاه تهران

هیأت دانشجویی اصحاب الحسین(ع)

اسلام نه سلطان دارد نه ولیعهد

  • “امام” و “وصی” در مقابل “سلطان” و “ولیعهد”
  • اسلام نه سلطان دارد نه ولیعهد!
  • خون اباعبدالله بر سر ولایتعهدی یزید ریخته شد
  • تعریف وصایت و ولایتعهدی؟ نقش مردم؟

حجت الاسلام قنبریان
شهادت جوادالائمه(ع) ۱۷خرداد۱۴۰۳
هیئت‌ ثارالله‌ زنجان

با دیگریِ مذهبی چگونه باید برخورد کرد؟!

نظام اسلامی دو جور دیگری دارد:

  1. دیگری ای که خلاف ضروریات دین است مثل فرقه های دست ساز استعمار (بهائیت و…)/ یا همجنس گرایی و…
  2. دیگری ای که در اجتهاد (در عقاید یا فروعات) یا تطبیق، دیگری است. مثل فرقه های مذهبی درون اسلام یا گروه های سیاسی مسلمان.

برخورد با این دو متفاوت است:

گروه اول اجازه فعالیت تبلیغی و اجتماعی نمی یابند.

گروه دوم را نمی توان ملحق به اول کرد. اصل اولی درباره آنها جواز فعالیت اجتماعی است.

اینها اجتهاداً یا تقلیداً، اجتهاد متفاوتی قبول دارند (مثلا قائل به ولایت فقیه نیستند) یا به لحاظ سیاسی در تطبیقات و نحوه اداره کشور مشکل دارند؛ که فرقی نمی کند از مجتهدین باشند یا روشنفکران، هنرمندان، مداحان و…

حکومت اسلامی -مثل هر حکومت دیگر- حق دارد غیر معتقدین به نظام را در بدنه سیاسی خود پذیرش نکند؛ اما حق ندارد مانع فعالیت گروه دوم در عرصه های اجتماعی-فرهنگی شود مادامی که  فعالیتشان مخل به مبانی (وضروریات دین) یا مسلحانه نباشد(اصل۲۷ قانون اساسی).

سؤال مهم این که افرادحقیقی گروه دوم چه زمانی منع فعالیتشان مشروع است؟!

روایتی از امیرالمومنین(ع) رسیده است که: “یجب علی الامام ان یحبس فساق من العلماء…: بر امام واجب است علماء فاسق و پزشکان نادان و دلالها و واسطه های مفلس و کلاهبردار را حبس کند[۱]“.

چند رکن این روایت:

  1. وجوب بر امام(ع)
    آیا میتوان این حکم را بر نوّاب امام و حکّامِ مشروع هم سرایت داد؟!
    برخی اشکال کرده اند؛ اما مجلسی در روضه المتقین نوشته شکی نیست این حکم لازم است چون مدار دین و جان و مال مردم غالبا گردن این سه طایفه است[۲].
    برخی فقهاء نیز بدان فتوا داده اند.
  2. معیار حبس (و حصر و منع)، رسیدن به مرحله فسق است. یعنی نه بخاطر اجتهادی دیگر یا تطبیقی -که به نظر حکومت خطاست- بلکه اقدامات آن عالم متصف به فسق (گناه/ نه خطا) شود. مثلا علیه نظام مشروع و قانونی اقدامات براندازانه انجام دهد.
  3. این حبس چه حبسی است؟
    در ادامه روایتی افزوده شده است که حضرت فرمود: حبس امام بعد از اجرای حد، ظلم است!
    یعنی این حبس و زندان قبل از مرحله اجرای حد (اگر مشمول حد باشد) است.

 یکی از کسانی که حصر علماء را باتوجه به همین روایت تئوریزه کرد آیت الله منتظری بود. دراینباره می نویسد: “پرواضح است که در این صورت زندان در مرتبه متأخر قرار می گیرد. یعنی ابتدا او را پند و نصحیت داده و موعظه یا تهدید می کنند اگر این کارها اثر نبخشید، او را به زندان می افکنند. در این صورت زندان او نیز از نوع زندان تعزیری محسوب می شود و اگر زندان در ادب کردن او موثر نمی باشد باید نوع زندان او را بدین گونه مشخص کنیم که بگوییم او را برای دفع شر و زیانش از جامعه و مردم زندانی کرده ایم که در این صورت زندان او نه جنبه تعزیری دارد و نه جنبه حدی (بلکه صرفاً برای تامین مصالح عمومی جامعه است[۳])”.

نمونه هایی از سیره امام خمینی

درباره افرادی از نهضت آزادی / و شخصیت حقوقی آن:

آیت الله اردبیلی نقل می کند: درباره برخی از افراد نهضت آزادی امام فرمود آنهایی را که من می شناسم، آدمهای مسلمان خوبی هستند.

یکی از آقایان می خواست تحریک کند؛ گفت: اینها روحانیت را قبول ندارند! امام فرمودند: روحانیت را قبول دارند، شماها را قبول ندارند. آن آقا گفت شخص شما را قبول ندارند. امام فرمود: قبول نداشته باشند من که اصول دین نیستم[۴]“!

این رعایت همان میزان دقیق است امام خودش را دین نمی داند و تشخیص و تطبیق آنها را چون متدینانه می داند، منع نمی کند.

گفته شد حکومت اسلامی هم دیگری هایی که اصول اساسی اش را قبول ندارند اجازه ورود به بدنه سیاسی اش را نمی دهد نامه امام درباره رسمیت نداشتن نهضت آزادی دراینباره مهم است[۵].

درباره آیت الله سید ابوالفضل زنجانی:

ایشان که مورد احترام علمی شهید مطهری و یاران امام و به تعبیر برخی از آنها عالم خداترسی بود، امام جماعت مسجد حسینیه ارشاد و از اعضای مقاومت ملی و جبهه ملی بود. نماز عید فطر سال۵۶ در تپه های قیطریه را او امامت کرد و بعد بنا به وصیت آیت الله طالقانی بر پیکر او نماز خواند. اما پس از پیروزی انقلاب فاصله گرفت و ازجمله در ۱۲شهریور۵۹ اعلامیه تندی نوشت که به تعبیر آیت الله اردبیلی بوی تکفیر امام را می داد! ایشان نقل می کند وقتی نظر امام را پرسیدند که چه کار کنند امام فرمود: هیچ چیز!

-: یعنی تذکر زبانی هم به ایشان داده نشود؟!

امام: چه تذکری؟! مگر شما چیزی می دانید  که او نداند؟!

امام فکر می کردند ممکن است من قضیه را در جلسه سران سه قوه طرح کنم و با او برخورد بکنیم با آن که خداحافظی کرده بودم صدایم زدند و فرمودند با آقا سید ابوالفضل کاری نداشته باشید[۶]“.

از این موارد معلوم می شود مواجهه با مواردی مثل آقای شریعتمداری در زمان ایشان بخاطر تفاوت با سید ابوالفضل زنجانی بوده است.

تا همراهی با کودتاگران نشده امام به حصر اجازه نداده است.

بررسی موارد حصر خانگی دیگر مثل مرحوم آیت الله محمد صادق روحانی مجال دیگری می طلبد. اینقدر گفتنی است که برادر ایشان(سید محمد) با وجود مخالفت های اساسی با امام حصر نشد[۷]. درباره ایشان(سید محمد صادق) هم وقتی در دولت اصلاحات برای رفع حصر ایشان واسطه شدند، رهبر انقلاب موافقت کردند[۸].

آیت الله منتظری هم پس از امام با ندید گرفتن توصیه -بلکه فرمان- امام خمینی درباره منافقین و لیبرالها، به حصری دچار شد که خود آنرا برای حاکم اسلامی مشروع شمرده بود!

حق این است که نحوه مواجهه و میزان تحریک همه این مخالفان با نظام اسلامی یک جورنبوده؛ استفاده دشمنان (بخصوص رسانه های دشمن) از مواضع آنها هم بالسویه نبوده است و این هم در تنوع برخورد اثر داشته است.

ته نوشت:

۱. پیروان ایدئولوژی های غیر اسلامی (مثل مارکسیسم) به نظر متفکران انقلاب اسلامی “ممنوع” از بیان نبودند، “مشروط” به مواجهه فکری با علماء دین بودند[۹].

۲.دیگری های مذهبی (هیاتها، مقلدین و مراجع غیر همراه با ج.ا و…) که تحلیل سیاسی متفاوتی دارند اما جزئی ثابت شده از توطئه ها نیستند و به نظر ما خطای در تطبیق و تحلیل دارند اگر ملحق به دسته اولِ دیگری ها (ممنوعه ها) شوند، به مرور به بزرگتر شدن جامعه مذهبیِ علیه نظام می افزایند. در نفی حکومت دینی طیف غیر مذهبی و این مذهبی ها به ائتلافی رسمی یا غیر رسمی می رسند و زمینه جذب طیف مذهبی و غیر مذهبی جامعه می شوند.

۳. تطبیق این موازین دقیق موجب شده قانونگذاران در قانون اساسی برای وزیر اطلاعات و قضائیه، اجتهاد و عدالت را شرط کنند.

این امور را نمیتوان بروکراتیک کرد و از نصابها کاست!

دستگاه امنیتی مامور مواجهه با توطئه های براندازی است، عالمان موظف به مواجهه با دیگرهای علمی اند و مداحان و هنرمندان انقلابی مسئول مواجهه با خوانش های غیر انقلابی مثل خود اند. این سه، جای هم نمی نشینند.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۰/۱

[۱] تهذیب الاحکام ج۶ص۳۲۱/ الفقیه ج۳ص۳۱

[۲] روضه المتقین ج۶ص۹۰

[۳] دراسات فی ولایه الفقیه ج۲ص۴۸۳/مبانی فقهی حکومت اسلامی ج۴ص۱۵۹

[۴] گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی ۱۰خرداد ۹۰
مصاحبه با آیه الله سید عبد الکریم موسوی اردبیلی

[۵] ارزیابی عملکرد «نهضت آزادی»

[۶] گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی ۱۰خرداد ۹۰

مصاحبه با آیه الله سید عبد الکریم موسوی اردبیلی

[۷] ر.ک: مقاله تحلیلی بر معارضه و رویارویی روحانیون مبارز انقلابی با آیت الله سید محمد روحانی در نجف / مجتبی شهرآبادی / پژوهش در تاریخ سال نهم ش۲۵و۲۶ پاییز و زمستان۹۸

[۸] ر.ک: روایات و خاطرات سید مهدی امام جمارانی تدوین دکتر صادق عبادی ج۲ص۷۴۴

[۹] ر.ک: پیرامون انقلاب اسلامی شهید مطهری

مرفهی و بی دردی مدعیان مذهب، شروع سکولاریزم است!

سالها قبل وقتی پاپ اسبق از ایمان به کلیسای کاسترو سؤال کرد؟ کاسترو در مقابل از ایمان خود پاپ پرسید؟!! و او را زیر سؤال برد که اگر نماینده مسیح در زمین است چرا از رئیس جمهور آمریکا -که او را تقدیس می کند- نمی خواهد هزینه های جنگ را کنار بگذارد و در مبارزه با فقر و نجات انسان ها به کار گیرد؟!

پاپ جواب داده بود: کلیسا در سیاست دخالت نمی کند!

کاسترو حالا به سؤال اول پاپ درباره ایمانش جواب داد که: “پس چنین کلیسایی یک نقش فانتزی و تشریفاتی دارد! چنین کلیسایی چکار به ایمان من دارد؟! البته که من به چنین  کلیسایی ایمان ندارم!”

آن آمریکای لاتین کمونیست وابسته به شوروی پس از انقلاب اسلامی، مبهوت امام خمینی شد.

جذابیت انقلاب اسلامی برای اینان دقیقا همان بود که کلیسا نداشت: دخالت دین در سیاست!

اینبار نماینده دیگری از این کشورها(مادورو) از مرجع تقلید شیعه و رهبر انقلاب اسلامی می شنید: اگر حضرت عیسی مسیح(ع) امروز در میان ما بود لحظه ای را برای مبارزه با سردمداران ظلم و استکبار جهانی از دست نمی داد”!

حالا مرجع تقلید شیعیان او را به چنین مسیحیتی معتقد می کرد. مادورو در جواب گفت:” ما مسیحیان معتقدی هستیم، فکر و دعای ما براساس مسیحیت است. عملکرد ما هم براساس مسیحیت است. مسیح برای مقابله با امپراطوری ها و مقابله با امپراطوری روم به دنیا آمد. او جان خود را کف دستش گرفت و زندگی خود را فدای مبارزه با امپراطوری روم کرد. اگر از مسیحیت ادعایی داشته باشیم، خصلت ضد امپریالیستی و حقیقت طلبی و عدالت خواهی آن در برابر ستمگران است. من هم هیچ شکی ندارم که اگر مسیح امروز در بین ما بود، در خط مقدم مبارزه با امپریالیسم و استعمار و تمام اشکال ستم قرار می گرفت”!

اشتباه نکنیم!

هنوز “اصالت” و هم “جذابیت جهانی” مذهب، در دخالت کردنش در سیاست و در افتادن با ظلم و برداشتن پرچم عدالت و آزادی انسان است.

همه نگرانی از این است که مدعیان مذهب، اول در “زیّ مرفهین بی درد” در آمده و بعد “ساختارها و شعب سرمایه داری را تئوریزه و اسلام مالی” کنند و در آخر، بالطبع و بالتبع “با سرمایه داری جهانی – که لاجرم استکباری یا امپریالیستی است- بسازند”!

امام خمینی از این نگرانی با کلمه جامع “اسلام آمریکایی” یاد می کرد.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۱