بایگانی برچسب: s

برای شنبه …!

معمولا با دوگانه حسنی_حسینی / ساباط_عاشورا در الگوگیری مواجه بودیم؛ حالا که بیش از یک دهه و در چند دولت است راه مذاکره و توافق طی می کنیم خوب است به الگوی برتر آن از باب “یتبعون احسنه” بپردازیم:

حدیبیه _ ساباط!

یعنی معاهده ای از سنخ حدیبیه پیامبر(ص) با مشرکان یا از جنس امام مجتبی(ع) با معاویه؟!

واضح است حسن(ع)، محمدی و معصوم است و نقصی بر او نیست؛ اما این بدان معنا نیست که بین معاهده حدیبیه و ساباط هیچ تفاوتی به لحاظ خاستگاه، شرایط، فرآیند و فرجام نیست.

سالهای برجام معمولا رئیس جمهورِ وقت برای تئوریزه مذاکرات این دو را شبیه هم به رخ می کشید؛ اما آیا واقعا هردو یکسان اند؟!

تاریخ، ارزش ساختن “تجربه فعال” دارد. یعنی ولو در شرائط متعدد، تکالیف متعدد شود، هم ساباط و هم حدیبیه مشروع و چاره میگردد؛ اما ساخت شرایط الگوی بهتر با درس گرفتن از تاریخ، وظیفه است.

 وقتی می توان حدیبیه بست چرا ساباط؟! اولی “تحمّلی فعال” برای “فتح مبین” است و دومی پذیرش “تحمیلی” به جهت “حقن دماء[۱]“(حفظ جان ها) است.

چند تفاوت شاخص:

  1. مذاکره در قوت یا ضعف؟!
    حدیبیه یک سال پس از پیروزی بزرگ و دست برتر پیامبر(ص) در جنگ احزاب (مقابل همه طوایف مشرک و همه یهود) و در نقطه روبه افول مشرکان بود.
    ابتدای محاصره ی مدینه توسط احزاب هم  پیشنهاد صلح از سوی ائتلاف شرک-یهود درقبال واگذاری نصف نخلهای مدینه به آنها آمده بود!
    مختصات آن روز به تعبیر سردار اسلام -علی(ع)- “تَری فی انفسها القُوّهَ و فینا الضَّعفَ تُرعِدُ و تُبرِقُ[۲]” (:در خود اقتدار و در ما ضعف می دیدند پس مثل رعد و برق می غریدند!) بود.
    اما پیامبر(ص) در آن شرایط رد کرد و پاسخ نوشت: “جز نوک سرنیزه ها و تیزی شمشیرها جوابی به شما ندارم[۳].”
    پس از پیروزی حیرت انگیز در مقابل سپاه ۱۰هزار نفری(مقابل هزار مسلمان!)، حدیبیه در شرایط غیر جنگی و در هنگام عزم بر زیارت بیت الله بدون سلاح، “تحمّل” شد.
    اما ساباط برعکس، پس از یک سلسله شکست و عدم یاری امیر(ع) بود:
    – سقوط شهرها در ماجرای غارات
    – عدم تجهیز سپاه تا آخرین ساعات عمر امیرالمومنین
    – تا لشکر خسته از جنگ همراه امام حسن(ع) که شعارشان “البقیه البقیه[۴]” (باقیمانده را دریاب) بود!
    در این شرایط ضعف، ولو چاره ای جز صلح نیست و مشروع می شود لکن دیگر “تحمیل” است و نتایج دیگری دارد.
  2. روحیه عمومی و ارکان مملکت
    ساباط پس از جنگ ترکیبی از سوی نفوذی های اموی در سپاه حسنی بود. جنگِ شایعات در جناح های سپاه همراه شبهه رشوه ها به سران که بعضی هم درست در می آمد!
    سپاهی که صبح بیاید و ببیند فرمانده اصلی اش آلوده پول کثیف شده و به دشمن پیوسته و شایعات درست بوده، برایش مقاومتی نمی ماند و استراتژی البقیه البقیه را می پذیرد تا بدتر از این نشود!
    اما در حدیبیه گرچه منافقانی هم در اطراف پیامبر(ص) هستند اما سرداران و سران آلودگی و نجاست خواری جار زده ای ندارند. کاتب حدیبیه فاتح خندق و قاتل اسطوره مشرکان (عمروبن عبدود)، علی بن ابیطالب(ع) است.
    اعتراض چند افراطی به پیامبر(ص) سر تعابیر و متن معاهده -که آقای روحانی دائم به سر نیروهای انقلابی می کوبید- حاشیه حدیبیه بود نه متن آن.(دقت کنید)
    اینجا برعکس این پیامبر(ص) بود که در احزاب به جنگ روانی در سپاه دشمن دست زد؛ شایعات توافق گروهی از یهود یا غطفان با رسول الله، پیوند و استقامت ائتلافیون را شکست تا گروه گروه محاصره را ترک و فرار کردند[۵]!
  3. رابطه مردم-حاکم
    حدیبیه در مختصات رابطه عمیق مردم-حاکم انجام شد. همان وقتِ مذاکرات زیر درختی بیعت عظیم رضوان شکل گرفت و مورد ستایش وحی قرار گرفت[۶].
    این مردم سالاری دینی باشکوه با مواجهه مقدس با پیامبر(ص) همراه شد که یک تار مو (از تقصیر کردن) و یک قطره آب وضوی ایشان زمین نیافتاد و همه تبرک برده شد!
    اما صلح ساباط گرچه پس از بیعت عمومی و آزادانه مردم با امام حسن(ع) در بدو امر بود لکن شکافها و تفرقه ها، تضعیف ها و تخریب ها موجب شده بود اعتماد عمومی از رؤسا آسیب ببیند؛ حتی خود امام دائم در مظان ترور دشمن بود؛ طوری که زیر لباس، زره می پوشید! در لشکر خود در ساباط و مدائن مورد تعرض غارت و جراحت واقع شد! عجیب اینکه اینها موجب تحرک جدی و انسجام بیشتر نمی شد!
  4. برآیند و فرجام
    پس از حدیبیه پیامبر(ص) در محاصره و تحریم قریش نبود. از فرصت استفاده و کار یهود را یکسره کرد. دعوتش را جهانی کرد و با ارسال نامه ها به سایر بلاد گسترش داد.
    در یکسال قرارداد حدیبیه با اقتدار زیست. وقتی امیر نصرانی ها (که طرف قرارداد حدیبیه نبودند) سفیر ایشان (حارث بن عمیر) را کشت، بدان سو لشکر فرستاد و موته رقم خورد.
    در این یکسال وقتی طایفه ای از مشرکان بندهایی از معاهده را شکست، پیامبر حدیبیه را ابطال و اصرارهای ابوسفیان برای پایبندی را رد و مکه را فتح نمود.
    اما ساباط، گرچه متن قرارداد فاخر نوشته شد اما پس از آن پسر همان ابوسفیانِ حدیبیه بر کوفه مسلط شد همه عهدها را شکست و تصریح کرد: “کلَّ شرط شَرَطتُه فَتَحتَ قَدَمَیَّ هاتین[۷]” (: هر شرطی از شروط معاهده که پذیرفتم، آنرا اکنون زیر پا می گذارم)!
    امام حسن(ع) به مدینه بازگشت و “نظام اسلامیِ” علوی و حسنی به “نهضتِ شیعی” بازگشت تا زمینه قیام حسینی شود. اصالت خود را حفظ کند اما حکومت را از دست بدهد.
    این تحمیل کجا شبیه آن تحمل است؟!

تجربه فعال

برای حدیبیه سازی مذاکرات باید از مختصات ساباط فاصله گرفت و به قدر مقدور مختصات حدیبیه را بازتولید کرد. این چند مورد شدنی و مهم اند:

  1. اقتدار واقعی نه نمایشی
    شاید اگر مذاکرات بعد از وعده صادق۳ در موضع یمنی و توان موشکی ایرانی انجام می شد بهتر به نظر می آمد اما از جزییات نشدن ها بی اطلاعیم، پس قضاوتی نمی کنیم.

    1. به رخ کشیدن قدرت نظامی و صدای تهدید با همراهی کامل رجال سیاسی اقل کاری است که نباید از دست داد.
    2. رجال نظامی نباید در این شرایط سخنگوی دیپلماسی باشند هر سخن از مذاکره توسط اینان پیام ضعف است.
    3. مذاکرات نه به هدف رفع سایه جنگ بلکه به هدف رفع تحریم طراحی و تعقیب شود و الا دچار البقیه البقیه خواهیم شد.
  2. سلامت ارکان، ارتقاء روحیه عمومی
    1. قرار دادن پاک ترین ها و راسخ ترین ها در مجاری دیپلماسی و نظامی با مراقبت شدید دستگاه های اطلاعاتی و حفاظتی.
    2. قطع زنجیره شایعات و شبهات و بی اعتمادی به مذاکره کنندگان امین نظام توسط رسانه ها و نخبگان.
    3. تدارک تدبیر برای گسست ائتلاف دشمن از ظرفیت شکاف اروپا و چین با آمریکا و هم کشورهای منطقه.
  3. تعمیق یکدستی و پیوند مردم-حکومت
    اصل مهم اینجا این فرمایش رهبری است:
    “اگر ما کاهش حضور مردم را داشته باشیم از آن طرف افزایش فشارهای دشمن را خواهیم داشت؛ یعنی اینها از همدیگر به معنای واقعی کلمه یک نسبت معکوسی دارند”(۱۴۰۰/۳/۲۶)

    1. توجه ویژه به رهبر انقلاب اسلامی و اعتماد به تدابیر و راهبری ایشان در این مقطع حساس.
      بازتولید بیعت رضوان ها در حمایت از تدبیر رهبری در اصل و نحوه مذاکرات لازم است؛ چیزی که ظرفیت همراه سازی عامه مردم را هم دارد.
      در فقدانش دشمن و نفوذی ها ممکن است کمپین ها یا تجمعاتی برای فشار بر رهبری در جهت عبور از خطوط قرمز طراحی کنند.
    2. یکدست انگاری حاکمیت و ندمیدن بر انفصال و تفکیک دولت-رهبر
      توضیح اینکه: همان رهبری که بار قبل نامه ترامپ را لایق پاسخ ندید، اینبار مخاطب نامه بود و اجازه ایشان مبنی بر مذاکره غیر مستقیم را فرماندهان ایشان هم بیان کردند.
      به تدبیر ایشان مذاکرات، اماراتی پیش نرفت و در عمان -همانجا که در دولت آقای رئیسی قطع شده بود- ادامه می یابد.
      گرچه دولت با دولت و دیپلمات با دیپلمات در قدرت چانه زنی و گرفتن حقوق مسلم فرقهایی دارد اما این تفاوت ها نباید به انعکاس یکدستی تصمیم در ارکان نظام خدشه کند و عملا مردم یا فعالین را دو پاره موافق و مخالف مذاکرات تبدیل کند.
      به توصیه خود رهبری، منتقدین نباید خوبیها را برای رهبری و آنچه نمی پسندند را برای دولتها ثبت کنند[۸]. اینجور انسجام ها می شکند با هم از اصل تصمیم حمایت و با هم از انجام درستش مراقبت کنیم.
    3. مردم اخبار صحیح را صریح و سریع از مقامات بشنوند نه ترامپ و رسانه های دشمن.
      هر میزان محرمانگی که میدانند دشمن رعایت نکرده در جنگ ترکیبی استفاده می کند را خود با مردم در میان بگذارند و الا اعتماد عمومی ضربه اساسی می خورد و هدایت افکار عمومی دست دشمن می افتد و غلبه در جنگ ترکیبی رخ می دهد.
  4. پرداختن به امور اساسی در ضمن مذاکرات
    1. تجربه زشت گذشته و گره زدن همه امور به مذاکرات هرگز تکرار نشود. حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم در ضمن مذاکرات جدی دنبال شود.
    2. مذاکره با ترامپ نباید با سکون در محور مقاومت و اهداف اصولی همراه باشد.
      تعلیق مقاومت در برابر اسرائیل و یاری غزه دست برتر دادن به ترامپ برای تحکم است. گفتمان(= سخن غالب) وعده صادق۳ و توجیه داخلی و بین المللی آن حتی در ضمن مذاکرات اهرمی جدی برای جلوگیری از زیاده خواهی های ترامپ است.
    3. گزینه بازدارنده جدی برای فرض عهدشکنی دوباره ترامپ باید حتما روی میز مذاکرات باشد. طبعا آن نمیتواند مذاکره و معاهده ای دیگر باشد.
      اگر این گزینه، خواست عمومی برای سلاح اتمی باشد (چنانچه در سخنان لاریجانی بروز کرد) نخبگان جامعه -نه رجال رسمی- باید زمینه اش را در تظاهرهای عمومی مردم فراهم کنند.

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۱/۱۹

[۱] کامل ابن اثیر ج۳ص۲۰۵/ الامامه و السیاسه ج۱ص۱۴۱

[۲] الخصال ج۲ص۳۸۶

[۳] مکاتیب الرسول(ص) ج۳ص۵۹۷

[۴] صلح الحسن ص۲۱۴

[۵] ر.ک: الصحیح من سیره النبی الاعظم ج۱۱ص۲۰۳

[۶] فتح/۱۸

[۷] البدایه و النهایه ج۸ص۱۳۱/ الغدیر ج۱۰ص۳۲۶

[۸] رهبری۸۲/۶/۵

وقتی مذاکره نمی‌کنیم؛ آیا مقاومت می‌کنیم؟!!

کف خیابان می پرسند:

– اوضاع چه می شود؟!

– شما که می گویید مذاکره با ترامپ نه! گزینه جایگزینتان چیست؟!

– این سالها بدون مذاکره جدید وضع بهتر نشده؛ بدون مذاکره وضع تغییر می کند؟!

– با وضعیت فرسایشی مواجه ایم یا فعالیت موثر؟!!

 

در جهاد تبیین، جایگزین مذاکره با ترامپ عهد شکن را “مقاومت” می شماریم و ثابت می کنیم: “هزینه سازش از مقاومت بیشتر است”!

 

ولی آیا وقتی مذاکره نمی کنیم، واقعاً مقاومت می کنیم؟! یا بیشتر شعارش را می دهیم؟!

وضعیت جاری به دید برخی نه مذاکره است و نه مقاومت؛ وضعیتی است فرسایشی!!!

 

مقاومتِ واقعی، علی القاعده ثمره دارد: خنثی سازی اثر تحریم ها نه حتی دور زدن آن!

به تعبیر رهبر انقلاب: خنثی سازی تحریم، راهبرد است و دور زدن آن تاکتیک!

اثر تحریم ها چقدر خنثی شده است؟

اجمالا تفاوتی در دولتها در اینباره قابل مشاهده است؛ الان در چه وضعیم؟!

فلسفه وجودی شورای سران مقابله با تحریم و نشستن مقابل اتاق جنگ اقتصادی آمریکایی ها  در وزارت خزانه داری بود(رهبری ۱۴۰۱/۱/۲۳)؛ جلسات سران در این مسیر چقدر رو به جلوست؟!

 

چون تحریم ها مردم پایه است؛ مقاومت هم باید مردم پایه باشد!

به تعبیر رهبر انقلاب: “تحریم گروگان برداشتن معیشت مردم است”(۱۴۰۲/۶/۸)/ “مقاومت هم مساله عمومی و یک حرکت جمعی است” (۹۹/۱۲/۴)

مقاومت مردم پایه یک پیوست سیاسی ضروری دارد: حضور حداکثری مردم در صحنه ها!

به تعبیر رهبر انقلاب: “به معنای واقعی کلمه یک نسبت معکوسی دارند: اگر چنانچه ما در کشور افزایش حضور مردم را کم داشته باشیم، از آن طرف افزایش فراوان فشار دشمنان را خواهیم داشت”.(۱۴۰۰/۳/۲۶)

هسته سخت مقاومت چقدر سینه چاک مشارکت سیاسی حداکثری و انتخابات رقابتی است؟!

فقهای نگهبان، ائمه جمعه و جهادگران تبیین و… چقدر بر ساخت و افزایش این عنصر مقاومت مصرّ هستند؟! انتخاباتهای اخیرمان چه نشان می دهد؟!

 

مقاومت در برابر تحریم اقتصادی، حتماً هسته مرکزی اش مقاوم سازی اقتصاد است.

مقاوم سازی اقتصادی بسته ای ضروری دارد:

۱. حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت اقتصادی

۲. پیشتازی اقتصاد دانش بنیاد

۳. رشد بهره وری با تقویت عوامل تولید/ تقویت رقابت پذیری اقتصاد (مبارزه با انحصار و رانت)

۴. هدفمندی یارانه در دو جهت:

– افزایش تولید و اشتغال

– ارتقاء شاخص های عدالت اجتماعی

۵. سهم بری عادلانه عوامل زنجیره تولید تا مصرف به ویژه کارگران

۶. افزایش تولید داخلی کالاهای اساسی

۷. تامین امنیت غذا و درمان

۸. مدیریت مصرف

۹ تا ۲۴ را اینجا بخوانید!

حال بر این اساس جواب دهید:

  1. عموم مردم در خصوصی سازی و مولد سازی سهمی دارند؟!
  2. دانش بنیادها نزد رهبری چه گلایه ای دارند؟! دانشمندان چقدر در معرض مهاجرت اند؟!
  3. انحصارات و رانت ها بیشتر است یا رقابت های آزاد؟!
  4. بنگاه های تولید ناچار به سود وام + سود مضاعف بانکی + گرو گذاشتن بنگاه دست بانک نیستند؟!
    در مقابل بانکهای خصوصی علیرغم بدهکاریهای بزرگ به بانک مرکزی کماکان آزادانه خلق پول می کند یا نه؟!!
  5. با سرکوب دستمزد کارگری در کنار حقوق نجومی شرکت های زیان دهِ دولتی و درآمدهای دلاری مدیران خصوصی،  بیش از ۴۰ میلیون ایرانی را می توان در موقف استقامت نگه داشت؟!
  6. سیب زمینی (جای مرغ عید برخی سالها) از کالاهای تحریمی بود یا مصادیق بی تدبیری؟! و…

کاش با مقاومت -این کلمه مقدس- شوخی نکنیم؛ یا به تمامه به کارش بندیم یا اینقدر دستمالی اش نکنیم! تا وضعیت های منفعل و فرسایشی پای مقاومت گذاشته نشود و مقاومت در افکار عمومی شکست نخورد!

آری سازش نکرده ایم!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۲/۴

 

مطلب مرتبط: الزامات مقاومت مردم پایه

  • فروردین ۹۷ درباره تحریم های سپاه و در لیست گروههای تروریستی گذاشتن آن، تحلیلی با عنوان: پروژه آمریکاییِ حزب اللهیزه کردن ولایت فقیه در ایران! ارائه شد.
  • اینکه در کنار تحریم دولت ایران، تحریم کردن سپاه هم جداگانه انجام می شد؛ در نتیجه ی مذاکرات بی اثر نبود: با دولت ایران برای رفع تحریم ها مذاکره شود اما شرط نتیجه دادن یا ابقای/احیای برجام را تحریم سپاه قرار دهند! و بخواهند دولت روحانی با سپاه همان کند که دولت سعد حریری با حزب الله!
  • حساب ولایت فقیه و سپاهش در منطقه را از ایران و دولت ایران جدا کردن، نامش حزب اللهیزه کردن ولایت فقیه نهاده شد!
  • در دولت قبل نشانه هایی آشکار شد (ابلاغ اجرای fatf به بانکها و…)! اما در دولت جدید متوقع نیست آن پروژه حتی نادانسته و ناخواسته جلو رود!

چکیده آن تحلیل را اینجا بخوانید.

عبرت یک تریلیون دلاری!

 

  • آقای ظریف با پرس تی وی، خسارت عدم اجرای برجام را یک تریلیون دلار خواند[۱]!
  • نشریه آمریکایی فارین پالسی غیر از گزارش حرف ظریف از قول روحانی نقل کرد: خسارت، تنها در ماه سپتامبر ۱۵۰میلیارد دلار است[۲]!
  • منتقدین روحانی در مجلس هم خسارت برجام را روزی ۱۰۰۰میلیارد می شمردند!

چند سؤال ساده:

  1. این رقم برای یک عبرت کمی زیاد نیست؟!
  2. ملت رشید ایران چقدر کودن فرض شد که برای فقط یک درس، دو لیسانس (دو ۴سال) برایش درس و تَکرار گذاشته شد؟!
  3. آقایان نشر آثار و خامنه ای دات آی آر الان برای تحقق استدلال های رهبرانقلاب خیلی خوشبختند که بعد از یک دهه چند ثانیه از جلسه۹۱/۱/۲۰ را با تبلیغات، رونمایی می کنند؟!
  4. بنظر این آقایان پخش زنده و کامل آن مباحثه های تلخ و صریح بین رهبری و هاشمی در همان سال۹۱ ، این درس و عبرت را اقلا کمی ارزان تر نمی کرد؟!
    مَحرم گرفتن مردم در اطلاع تفصیلی از چالش های مردان جمهوری اسلامی، تجربه بهتری در ۹۲ و ۹۶ را موجب نمی شد؟!
  5. فرض می کنیم علنی کردن مباحثه ی مردان جمهوری اسلامی سر اصلی ترین مساله های مردم و انقلاب، موجب اقبال عمومی به آقایان هاشمی و روحانی میشد؛ خوب چه اشکالی داشت؟!
    مگر آنها یکطرفه نگفتند و رأی نبردند؟!
    در آنصورت بود که با شکست برجام، عبرت عمومی تر و نافذتر بود و کلیپ ۴دقیقه ای نمی خواست!
  6. برای تاریخ و کتابهای آیندگان زیستن به قیمت هزینه های گزاف در اکنون، مگر چه مزه ای دارد که در همه موارد از فتنه۸۸ تا ارتباط با آمریکا و برجام و… جلسات رهبر انقلاب و حرفهای غیر تکراری شان، قطره چکانی و تاریخ گذشته رونمایی میشود؟! و سهم مردم فقط تکرار کلی گویی هاست!
    ترسیدید استدلال های ایشان غلط از آب در آید؛ که گذاشتید هفته آخر دولت ناکام؟!
  7. چند مساله اساسی دیگر مردم این مباحثات جدی پشت پرده را دارد که هنوز مردم مَحرمِ شنیدنش نیستند؟!

محسن قنبریان

[۱] https://b2n.ir/j65006

[۲] https://b2n.ir/u54618

مصلحت اینجا، مصلحت آنجا، مصلحت همه جا!

بررسی صلاحیت ریاست جمهوری و استیضاح قانونی مجلس پیشکش؛ برای کسی که فرق حُر و حرمله و فرق توبه و حوبه(=گناه) را تشخیص نمی دهد چگونه احراز اجتهاد برای خبرگان شده است؟!
چگونه این سالها با این همه برداشت سخیف و سطحی از اسلام و تاریخ اسلام هیچوقت اعتبار نامه علمی اش توسط اعضای خبرگان مورد چالش واقع نشده است؟!

همه راه حلها به بن بست مصلحت بافی ختم میشود!

خودش علیرغم وظیفه قانونی بخاطر حکم ریاست نخوردن، از بعد آقای رفسنجانی، مجمع تشخیص شرکت نمی کند؛ بخدا اگر خبرگان هم اعتبارنامه اش را رد میکرد کشور آشوب نمی شد!

چرا نمای همه نهادها را بی خاصیت و دورهمی می کنیم؟!

سوره برائت روح الله!

حضرت آقا در دیدار اخیر در مقابل شیفتگی برخی ترسوهای داخلی در مقابل پیشنهاد مذاکره توسط آمریکا به این نکته توجه دادند که آمریکا همیشه پیشنهاد مذاکره داشته و امام و ایشان رد کرده اند. بعد به نمونه فرستاده ریگان(مک فارلین) اشاره کردند که با او مذاکره نشد.

نمونه دیگری هم در زمان کارتر(قبل از ریگان) بود که پس از اشغال سفارت، کارتر چند نماینده فرستاد و حضرت روح الله با پیامی بدون بسم الله آنها را در راه دست خالی برگرداند. سیداحمدآقا این را تنها بیانیه بدون بسم الله امام و بمثابه سوره برائت می خواند. رضوان خدا بر آن مرد الهی.

بعد از آن نوبت به سوره فیل و تأویل “ترمیهم بحجاره من سجیل” رسید. کاش ترسوها باور کنند: خدا باماست!
آن پیام در جلد ۱۰صحیفه امام چنین است:

از قرار اطلاع نمایندگان ویژه کارتر در راه ایران هستند و تصمیم دارند به قم آمده و با این جانب ملاقات نمایند.[۱] لهذا لازم می‌دانم متذکر شوم دولت امریکا که با نگهداری شاه، اعلام مخالفت آشکار با ایران را نموده است و از طرفی دیگر آن طور که گفته شده است سفارت امریکا در ایران محل جاسوسی دشمنان ما علیه نهضت مقدس اسلامی است، لذا ملاقات با من به هیچ وجه برای نمایندگان ویژه ممکن نیست و علاوه بر این:
۱- اعضای شورای انقلاب اسلامی به هیچ وجه نباید با آنان ملاقات نمایند.
۲- هیچ یک از مقامات مسئول حق ملاقات با آنان را ندارند.
۳- اگر چنانچه امریکا، شاه مخلوع- این دشمن شماره یک ملت عزیز ما- را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسی بر ضد نهضت ما بردارد، راه مذاکره در موضوع بعضی از روابطی که به نفع ملت است باز می‌باشد.
روح الله الموسوی الخمینی‌

امام خمینی (ره)؛ ۱۶ آبان ۱۳۵۸

[۱] پس از تسخیر لانه جاسوسی امریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، جیمی کارتر رئیس جمهوری امریکا( احتمالًا با هماهنگی عوامل داخلی و بخصوص چند عضو کابینه دولت موقت« رمزی کلارک» و« ویلیام میلر» را برای ملاقات با امام خمینی به ایران اعزام داشت. نمایندگان اعزامی در حالی که به ترکیه رسیده بودند و خود را برای سفر به ایران آماده می‏کردند، پیام فوق الذکر حضرت امام صادر شد و آنان بدون اخذ نتیجه به امریکا بازگشتند. پیام کوتاه و مختصر حضرت امام بلافاصله در جهان و رسانه‏های گروهی بین المللی انعکاس گسترده و کم نظیری یافت. یادگار حضرت امام آقای سید احمد خمینی در این باره تصریح می‏کنند:« حضرت امام به محض اطلاع اعلامیه‏ای صادر فرمودند و در آن اطلاعیه هیات امریکایی را نپذیرفتند و به همه اعضای شورای انقلاب، هیات دولت موقت و سایر مسئولین تذکر دادند که هیچ کس حق ملاقات با این هیات امریکایی را ندارد. نکته قابل توجه در این اعلامیه آن است که این تنها اعلامیه حضرت امام است که بدون« بسم اللَّه الرحمن الرحیم» است همانند سوره برائت در قرآن کریم». مجموعه آثار یادگار امام، ج ۲، ص ۴۱

محسن قنبریان ۲۶مرداد۹۷

چگونه رهبری متهم وضع موجود شده است؟!

  1. درباره وضعیت موجود اداره کشور و مشکلات مردم، طیفی می‌پرسند: اگر رهبری بی‌تقصیر است؛ چرا مداخله نمی‌کند؟!
    اینها “مداخله مستقیم” در گرانی و بازار ارز و سکه را می‌خواهند!
  1. طیفی هم از دخالت رهبری در راهبرد کلان دولت برای مذاکره و صلح با آمریکا شکایت دارند!
    اینها همین مداخله را “عامل غیرمستقیم” گرانی و قیمت ارز و سکه القاء می‌کنند! (نمونه: توئیت تاجزاده)
    برآیند هر دو توجه اتهام به رهبری است!
  1. دخالت غیر مستقیم‌‌ رهبری، با نگه داشتن خطوط قرمزِ مذاکره + ۷سال فراخواندن دولت به تکیه بر توان داخلی برای حل مشکلات -وقتی دولت، اراده‌ای جز مذاکره دوباره ندارد- گرچه اصولی از انقلاب را حفظ می‌کند؛ اما تاکنون بر حل مشکلات مردم مؤثر نبوده است!
  1. دخالت مستقیمِ مؤثر ایشان، در معیشت و گرانی بازار؛ با “دخالت موردی” نتیجه نمی‌دهد. عملا “دخالت گسترده‌ای” در امور اجرایی کشور را لازم دارد.
    قانون اساسی این دخالت موثر را بدین گونه می‌پذیرد که: زمینه انتخابات زودرس فراهم شود. یعنی آقای روحانی یا استعفاء دهد یا مجلس او را با استیضاح برکنار کند.
    اما تاکید رهبر انقلاب بر کارکردن دولت تا روز آخر و همچنین تلقی شایع شده از مخالفت ایشان با استیضاحِ رئیس جمهور، ایشان را در آن موضع اتهام نگه داشته است!
  1. به نظر می‌رسد:
    پیشنهاد استعفاء رئیس‌جمهور از سوی حامیانش، نه به قصد جدی بلکه با درک این وضعیت و برای تنگ‌تر کردن عرصه بر رهبری طرح میشود!
    طرح استیضاح از سوی رقبا نیز نتوانسته با عنوان گزینه نجات، افکار عمومی ملت و حتی مجلس را با خود همراه کند!
    با توجه به سابقه استیضاح وزراء؛ ای بسا انجام استیضاح روحانی به رأی اعتمادش بیانجامد! که موجب ارتقاء جایگاه او و پیشبرد بیشتر پروژه‌اش می‌شود. چنانچه رشد رأی‌اش در ۹۶ نسبت به ۹۲ چنین چیزی برایش به ارمغان آورد.
  1. از اینرو پیش از پرسشِ نظر رهبری درباره استیضاح و حواشی‌اش، باید پرسید: کدام استیضاح؟!!
    استیضاحی که بعنوان گزینه نجات، خواست عمومی مردم و مجلس شده است؟!
    یا استیضاحی که بین عده‌ای محدود، رجز شده اما با گذشت دو سال حتی نظر واحد اصولگرایان و همه طیف رادیکالش هم نشده است؟!
    پس نتیجه‌اش معلوم است: رای اعتماد روحانی و ترکتازی بیشتر او!

تشتت در جریان اصولگرایی، فقدان لیدر قوی، اداره امور بر اساس تحلیل‌های موضعی بجای قواعد قانون اساسی، اتکاء بر سخنان درگوشی و منویّات‌خوانی از رهبری، فقدان پایگاه اجتماعی بزرگ، ناتوانی در بسیج افکار عمومی و …؛ موجب شده این جناح سیاسی نتواند استیضاح را در وقت مناسبش، خواست عمومی ملت کند.

پس طبیعی است، رهبرانقلاب هم به چنین استیضاحی روی خوش نشان ندهد؛ مظلومیت و اتهام بر خود بپذیرد اما موجب تقویت پروژه سازش با بقاء مشکلات مردم نشود!

یاری رهبری و کمک به مردم به مردان قوی‌تری و جناح منسجم‌تری نیاز دارد.

محسن قنبریان ۹۹/۷/۲۹

یوم اللهِ سلیمانی

“یوم الله” شکافت نیل و غرق فرعون [۱] را یکی از نخبگان بنی‌اسرائیل با گوساله‌پرستی، “شب” کرد!

پس از آن به جای “فرعون” ، به مکافاتِ آن خسران، “خود” همدیگر را کشتند!

 

قومی که سامری دارد، فرعون لازم ندارد!

[۱] سوره ابراهیم؛ آیه‌ی ۵

مشکل‌ترین درس، سخت‌ترین عبرت!

“فروپاشی سیاسی” دوره امام مجتبی(ع) از شکست نظامی نبود؛ محصول کار “مُـدهنـون” و “مُـرجفـون” در طبقه خواص بود!

مدهنون[۱]

در لغت، روغن مالان[به فارسی : ماست مالان!] و در اصطلاح “سازشکاران” ترجمه می‌شود.

بدنه مردم، سازش نکردند؛ “سران میدان “، پنهانی با دشمن بستند! مَح٘رم‌ترین‌ها، نزدیک‌ترین‌ها به امام (مثل عبیدالله بن عباس)، با سابقه‌ی کارگزاری امیرالمومنین و پدر دو شهید بودن، مخفیانه با دشمن بستند! دو بچه‌اش را بُسر بن ارطاه -تروریست دولت اموی – کشته بود؛ اقلا از این حیث باید مقاومت می‌کرد. اما صبح دیدند برای نماز نیامد؛ شبانه بازی خورده و ” پناهنده” شده بود!

مرجفون[۲]

رجفه، تکانه های سخت را گویند. مرجفون کسانی‌اند که با حرف‌هایشان، جامعه را دچار تکانه و تلاطم می‌کنند.

“ترساندن از دشمن” یک سنخ رجفه است. “بی اعتماد کردن توده مردم به ارکان” سنخ دیگر است.

مثلا شایعه می‌ساختند، فلان امیر یا وزیر سازش کرده و به دشمن پیوسته است!

عجیب‌ترین قسمت ماجرا این بود که برخی شایعاتِ مرجفون، کمی بعد درست در می‌آمد! واقعا آن امیر سازش می‌کرد!

اما زودتر گفتنش مقاومت را بهم می‌ریخت؛ یأس می‌پراکند و زمینه تلاطم و آشوب می‌شد طوری که به خیمه خود امام هم ریختند…

عبرت ماجرا این است که در عین مراقبت مومنانه از سران و خواص -که نکند پنهانی با دشمن ببندند و سازش کنند یا حتی در بزنگاهی حساس سراغ تابعیت دوم‌شان روند-در عین حال با پخش شایعات و اتهامات ثابت نشده درباره برخی مظنونان رده بالا، دل مردم را خالی نکنیم!

القاء شود سران نظام، انگلیسی و آمریکائی‌اند و پشت پرده بسته‌اند و آتیه خود و فرزندان را تدارک کرده‌اند؛ رجفه و تکانه بزرگی در جامعه می‌آفریند گرچه محال نیست برخی عاقبتشان چنان شود!

دشمنی که پیروزی نظامی را ممتنع می‌دانست، فقط با این دو عنصر، شیرازه سپاه امام را کشید و او را مجبور به مذاکره کرد!

توجه: از مدهنون به مرجفون پناه نبریم و از مرجفون، به ساده‌باوری نسبت به مدهنون کشیده نشویم!

حفظ این توازن، از مشکل‌ترین درس‌ها و سخت‌ترین عبرت‌های ۲۵۰سال امامت است که آموزگارش امام مجتبی(ع) است.

برگرفته از سخنرانی ۷صفر۹٨،هیأت صاحب العصر(ع)-اراک

[۱] متخذ از آیات ۹ قلم و ٨۱ واقعه

[۲] متخذ از آیه ۶۰ احزاب