- احیاء مردم سالاری
- بازگشت؛ مردم یا حاکمیت؟!
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان اسفند ۹۹
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان اسفند ۹۹
آیا هر موشکافی علمی، باقر شدن است؟!
در وجه تسمیه امام باقر(ع) فرمود: “به زودی خالصان شیعیانم بر او وارد، و علم را برایشان میشکافد؛ شکافتنی[۱]“
پس “باقر علم النبیین” لقب گرفت[۲]؛ نامی که از تورات با اوست[۳].
اما از سوی دیگر برخی “شکافتنها” و غور کردنها و موشکافیها؛ “آفت علماء” شمرده شده است:
“کسی که محروم از خشیت باشد، عالم نیست؛ حتی اگر در متشابهات و مشکلات علمی، مو بشکافد[۴]“!
“آفت علماء ۸چیز است:… فرو رفتن در آنچه به حقیقتش نمیرسند، خود را به سختی انداختن در زینت کردن کلام با الفاظ زاید[۵]“!
وارث باقرالعلوم کیست؟!
کدام موشکافی ارث باقرالعلوم(ع) و کدام “آفت علم زدگی” است؟!
علم محتاج عمل و مسئولیت و تعهد است [۶] بدون آن خود را نشان نمیدهد و صاحبش را به کفر میکشد[۷]
اصلا “طلب آن”، به “استعمالش” است[۸]. توازن و تناسب قوای علمی و عملی اگر نبود، قوای علمی هم علم صید نمیکنند بلکه همان زواید و الفاظ به چنگش میآید.
مسئولیت علم در قبال دو چیز است:
اگر علمورزی، در مسیر این دو تعهد قرار گرفت؛ شکافته شدنهایش، گرهگشایی از کار مردم و خشیت در مقابل خداوند را نتیجه داده و صاحبش را وارث باقر(ع) میکند. اما اگر “در خود معطل ماند”؛ خود را فربه و متورم میکند. صاحبش هم آفت میزند. فروعات بیثمر میشکافد، به لفّاظی میانجامد. دو چندانش گرسنهای را سیر و ظالمی را سرکوب نمیکند! حال عالم را هم نزد خدا خوشتر نمیکند!
در طلاب علوم دینی همیشه دعوای “زوائد” علوم، داغ است. از غوامض و موشکافیهایی میخوانند که صاحبش در عصر استبداد و استعمار هیچ خبری ازش نیست. و از رهبران واقعی تشیع در مواقع حساس تاریخی (میرزای شیرازی و مثل او) کمتر در آن غوامض و فروعات موشکافانه چیزی میشنوند!
امام عزیز نیز از برخی زوائد علوم آلی گلایه داشت[۱۱].
اما راه اصلی رفع زوائد، قیل و قالِ زائد نیست. قرار دادن علم در جایگاه و مسیر درستش است. علم دین (بخصوص فقه و حکمت) در موضع مسئولیت اخلاقی_اجتماعیاش نزد خدا و مردم قرار گیرد؛ خود به خود هرچه لازم بود میماند و زوائد و آفات رفع میشود. فقه در خدمت قسط و عدل اجتماعی قرار گیرد و نسبت به “گرسنگی مظلوم و پرخوری ظالم” احساس وظیفه کند؛ بعد هرچه لازم بود فروعات مشتق و وضع و استعمال را بیش از این هم بشکافد.
یعنی: فقه، مسالهاش را از “عینیت جامعهاش” بگیرد و اصول فقه، مسالهاش را از “این فقه” بگیرد. نه فقه، از خودش (از فرض) بگیرد و اصول از مسائل فرضی فقه و از مسائل خود، مساله تولید کند.
محسن قنبریان ۹۹/۵/۶
[۱] کفایه الاثرص۲۴۳وص۴۲
[۲] همان
[۳] الامامه والتبصره من الحیره ص۶۴
[۴] بحار ج۲ص۵۲
[۵] همان
[۶] بحار ج۲ص۳۲
[۷] الکافی ج۱ص۴۵
[۸] بحار ج۱ص۲۲۵
[۹] فاطر/۲۸
[۱۰] نهج البلاغه خ۳/الکافی ج۸ص۵۶و۵۷
[۱۱] در موضع مختلف:الرسائل ج۲ص۹۷/تهذیب الاصول ج۳ص۵۷۰و۵۷۲/منهاج الوصول ج۱ص۵۱/الاجتهاد والتقلیدص۱۰و۱۲/انوار الهدایه ج۱ص۳۴۹
[۱۲] کفایه الاثر ص۲۳۷
هفت دستگاه موسیقی و صدها گوشه آن در موسیقی ایرانی، “تولید یک گروه موسیقی”، یا “محصول چند دهه تولیدات دانشکده موسیقی”، یا “حاصل نظریه پردازی فیلسوفان موسیقی” نیست!
نواهای طبعی و فطری مردمی در پهنای تاریخیای بوده است که برای غم و شادی، حماسه و عشق، غیرت و عرفان و دهها تمنای اصیل انسانی دیگر در چارچوب فرهنگ ایرانی سروده و خوانده شده است. بعد به مرور پایش و پالایش شده و دستهبندی و نُتگذاری و علمی شده و این بخش از فرهنگ ایرانی را پدید آورده است.
فرهنگ انقلابی ملت ایران نیز بیش از اینکه “محصول تولید سازمانی نهادهای حکومتی”، یا “نگاه پیشینی و انتزاعی اندیشکدهها و پژوهشگاههای بودجهخوار” باشد؛ محصول جوشش مردمیِ پیر و جوان این کشور بوده که با سوگیری از آرمانهای انقلاب اسلامی در هر اقلیم و متناسب با نیازهای واقعی مردم، خلق و ابتکار شده است.
اگر تاریخ شفاهی این ۴۰سال همه جمعآوری میشد، امروز با میراثی بزرگ مواجه بودیم که اندیشکدهها و پژوهشگاهها میتوانستند “با نگاه پسینی و عینی” به آن بیاندیشند؛ جرح و تعدیلشان کنند؛ دستهبندی و نمایهگذاریشان کنند و سوی فرهنگی-تمدنی این ملت انقلابی را معلومتر و برای انتقال نسلی آموزشیتر نمایند.
“آزادی و حق انتخاب”، “استقلال و امنیت”، “پیشرفت، علم و عقلانیت”، “معنویت و سبک خودی زندگی”، “عدالت و مبارزه با فساد”، “عزت”،”برادری و یکپارچگی”؛ هفت دستگاه اصلی آوائی و رفتاری مردم رشید ایران در تاریخ معاصر بخصوص این ۴۰سال بوده است.
زیر هریک از این آرمانها، صدها گوشه و ابتکار ایرانی-اسلامی شکل گرفته که برخی را کسی ثبت هم نکرده است.
کافیست مثلا یک “عهدواره” در ۴۰سالگی انقلاب دو سه ماه بین ابتکارات زنده معاصر جستجو کند تا بیش از ۱۰۰خلاقیت در برخی از این عرصهها را جمع کند.[۱]
خانمی که خود جوش بتواند ۵۰۰ جوان را با شبکهسازی دارای شغل کند! آقائی که بتواند ٨۰۰بزهکار را شاغل و برای خانوادههایشان برنامه فرهنگی ترتیب دهد؛ شبیه افسانه است.[۲]
جنبش مطالبهگری دانشجویان جوانی که بتوانند با فساد اداری مزمن استان خود در چند محور اصلی(زمین و کوهخواری، جابجائی بودجهها، استخدامهای خویشاوندی و رانتخواری) مواجه و در همه پروندهها به نفع مردم و محرومین نتیجه بگیرند؛ الگوئی جدید از عدالتخواهی و مبارزه با فساد را عرضه میکند[۳].
“شهر بدون ماهواره”، “شهر بدون طلاق” و… هم در نابسامانیهای اجتماعی در ایران زمین پیدا شده است؛ که با جوششهای مردمی و ابتکارات در سبک خودی زندگی آفریده شده است.
نقش شما:
تجربه انتخاب آزاد مردمی برای افراد صالح و دور از کانون ثروت و قدرت یا خلاقیت ذیل هر یک از اصول هفتگانه ، گزینهای برای شماست.
اگر خود و دوستانتان خالق تجربهای انقلابی و خودجوش نبودید، اقلا در ثبت و روایت و نشر تجارب مردمی انقلابیگری در آن عرصهها همیار باش. از کتاب تا مستند عمار و…
️بعد نهضتی، جوششی، مردمی انقلاب اسلامی بمثابه جان برای پیکره اداری و نظام بروکراسی است. سلولها را نو میکند؛ به مقتضای نیازهای جاری هر دوره به روزش میکند؛ اگر عضو تنبلی، فیزیوتراپی و غدهای نیاز به جراحی داشت، حیات کل بدن را گردن میگیرد و عضو معیوب را به درمان می فرستد.
ذات انقلاب همین جوشش انقلابی در پیوند مردم انقلابی با رهبری انقلابی است؛ آنرا نگه داریم، بیفزاییم، روایتش کنیم و به نسلها منتقلش کنیم.
محسن قنبریان
۹۸/۱۱/۱۸
[۱] نخستین عهدواره ملی نهضت اجتماعی جوانان. مرداد۹٨
[۲] عهدواره منطقهای همدان
[۳] یکی از ٨ایده برتر نخستین عهدواره