بایگانی برچسب: s

رونمایی از گزارش رصدخانه عدالت اجتماعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)

در آغاز دومین سال از روی کار آمدن دولت سیزدهم هستیم. مقام معظم رهبری در جلسه ۶ شهریورماه با دولت، درخواست و مطالبه مهمی پیرامون «پیوست عدالت» برای بخشنامه‌ها، سیاست‌ها و برنامه‌های مختلف دستگاه‌های اجرایی بیان کردند. به مناسبت یک‌سالگی این مطالبه، رصدخانه عدالت اجتماعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام مراسم رونمایی از چارچوب پیوست عدالت را با حضور جناب حجت الاسلام قنبریان و محمدصادق تراب زاده برگزار کرد.

در ابتدای جلسه تراب زاده با تأکید بر سابقه طولانی مباحث فلسفی و نظری عدالت، اهمیت و جایگاه ارزش عدالت در فضای آرمان‌های انقلاب اسلامی را مورد اشاره قرار داد. از نگاه ایشان، علیرغم اذعان رهبران انقلاب بر این ارزش محوری همچنان عقب‌ماندگی زیادی در این حوزه را شاهد هستیم. به‌منظور شناخت دقیق‌تر چرایی این عقب‌ماندگی باید وضعیت عناصر و زیرساخت‌های موردنیاز برای پیشبرد و به تعبیر دقیق‌تر «اقامه» عدالت اجتماعی را مورد بررسی قرار دهیم. دعوای امروز وضعیت نا به سامان عدالت اجتماعی، دعوای نظر و عمل نیست بلکه دعوای حرف و عمل است.

تراب زاده تصریح کرد: در مورد پیوست عدالت و مطالبه رهبری از دولت نیز همچنان چیز جدی دیده نمی‌شود. خوب است در این زمینه دولتمردان گزارشی در این زمینه ارائه کنند. اعضای رصدخانه عدالت اجتماعی با همین دغدغه‌ها تلاش کردند نقاط ابتدایی را در برخی از این محورها- نظریه اسلامی، شاخص، تربیت نیرو، رسانه- برداشتند. یکی از مصادیق به‌روز حرکت در این مسیر از سال گذشته تا به امروز تولید «چارچوب پیوست عدالت» حاضر است.

نواقص فضای پیوست‌نگاری عدالت اجتماعی

وی فضای پیوست عدالت در کشور را دارای ۲ مشکل جدی دانست و گفت:بی‌توجهی مسئولان به مسئله پیوست عدالت است. حتی اگر صحبت و ادعایی هم انجام شود کمتر حمایتی از اجرا و پیشبرد آن تا به امروز مشاهده شده است.تصورات غلط و ناقص در زمینه پیوست عدالت است. تصورات گذشته از مفاهیمی چون پیوست فرهنگی امروزه پیوست عدالت را نیز دچار این سوء فهم کرده است.

 قنبریان، برخی از گزاره‌ها و تلقی‌های کلیدی راجع به پیوست عدالت را نقد کرد و گفت: پیوست عدالت داخل در سیاست‌ها است؛ نه الصاق به آن‌ها. باید پذیرفت و تصریح کرد که موضوع عدالت در باطن هر انتخاب، اقدام، مداخله و وضعیت است. موضوع هر سیاستی عدالت است و از منظر عادلانه یا ناعادلانه بودن می‌تواند محل سؤال باشد.

وی افزود: پیوست‌نگاری، فعالیتی دل‌بخواهی نیست بلکه کاملاً نظریه‌بنیان است. برای پیوست‌نگاری باید بنیان نظری خود را از عدالت به‌صورت آگاهانه و توسعه‌یافته، در این فرآیند دخیل کنیم. پیوست عدالت یک کار کاملاً فنی و علمی است نه یک کار نمایشی و تزئینی برای پیوست‌نگاری عدالت، باید برنامه‌ها و سیاست‌های مهم دولت در اولویت قرار گیرند.

قنبریان در ادامه تصریح کرد: بهتر است برای مداخلات مهم و کلان اجتماعی چون ارز، مالیات، نان، مسکن و… مورد پیوست‌نگاری عدالت اجتماعی انجام شود. «ظرفیت‌سازی پیوست‌نگاری»، بدیل گزارش‌ها و پروژه‌های رسمی پیوست عدالت است: درواقع باید نظام اداری، سیاستی و سیاسی یاد بگیرند که همواره از منظر عدالت اجتماعی به تصمیمات و اقدامات بنگرند و آن را به‌صورت ضمنی لحاظ کنند.

پیوست عدالت، توجیه ناموجه مداخلات اجتماعی نیست

قنبریان در ادامه تاکید کرد: برخی تصور می‌کنند که پیوست عدالت، یعنی اینکه هرگونه سیاست غلطی را طراحی کنیم و انتظار داشته باشیم پیوست آن‌را توجیه یا آن‌را به شکلی ماهوی اصلاح کند. پیوست یعنی طراحی مداخله یا برنامه به نحوی که مقتضی عدالت است.

وی افزود:پیوست عدالت در همه مراحل برنامه باید لحاظ و بکار گرفته شود: پیوست، از جنس قضاوت است. برنامه‌ای که طراحی شده باشد یا در حال طراحی باشد یا در حال اجراست یا اجرا شده باشد، همواره می‌تواند از منظر عدالت محل قضاوت قرار گیرد و به اصلاح جزئی یا قضاوت کلی در مورد عادلانه بودن آن برنامه رسید.

رابطه نظریه عدالت با پیوست عدالت

حجت الاسلام قنبریان در ادامه ضمن تشکر از فعالیت‌های جدی رصدخانه عدالت اجتماعی که تلاش دارد مسائل ناظر به میدان را به شکل علمی و دقیق واکاوی کند، پیرامون مسئله عدالت، پیوست عدالت و متن چارچوب تولید شده نکاتی را بیان کردند.

از نگاه وی، بحث مهم پس از ۱۰ سال آن است که چطور مقام معظم رهبری پس از ۱۰ سال از نظریه عدالت به سمت پیوست عدالت آمده‌اند؟ رابطه بین این دو چیست؟ اگر پیوست عدالت ناظر به مسائل مهمی که زیست مردم- نه لزوماً معیشت و اقتصاد مردم- را در بر می‌گیرد انجام بشود، راه برای نظریه اسلامی عدالت باز می‌شود. به تعبیر دقیق‌تر رابطه دو سویه و تعاملی بین این دو برقرار است. نباید اسیر اولویت و تقدم این مباحث شویم. هرچه پیوست نگاری عدالت بیشتر و دقیق‌تر انجام گیرد نظریه اسلامی با وضوح و دسترس‌پذیری بیشتر تولید خواهد شد. عدالت نیازمند استنطاق میدانی است. در میدان نمی‌ماند اما از میدان تراوش و تغذیه می‌کند.

از منظر قنبریان، این چارچوب توانسته تا حد زیادی مباحث نظری عدالت را به یک الگوی منسجم و عملیاتی نزدیک کند تا با آن امکان پیوست نگاری فراهم شود. این کتابچه تلاش کرده است که همانند یک دفترچه راهنمایی باشد تا سیاست‌گذار بتواند از آن استفاده کند.

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه مباحث خود چند نکته مهم در باب پیوست عدالت را مورد اشاره قرار داد و گفت: عدالت به‌مثابه آن ملکی است که صورت نوعیه آخر را تفویض می‌کند. صورت نوعیه هر موجود نقشه ژنومی است که همه عناصر در آن تحت آرایش خاصی قرار گرفته است. عدالت در آن صورت نوعیه، نقش آخر را بازی کرده است.

وی افزود: به تعبیر ساده‌تر- که در این کتابچه هم به درستی ذکر شده است- عدالت صرفاً یک مسئله نیست و یک مسئله در عرض مسائل دیگر هم نیست. عدالت با همه مسائل رابطه طولی دارد و مهم‌ترین و جدی‌ترین مسئله است. در همه مسائل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی یا …. عدالت مهم و جایگاه بالایی و حیاتی دارد و باید بر آن حاکم باشد.

قنبریان تصریح کرد: پیوست عدالت وقتی جدی می‌شود که در کنار نقد برنامه و طرح، حرف ایجابی داشته باشد و علاوه بر این ضمانت اجرایی و حقوقی هم پشتوانه آن باشد. به‌طور مثال یک سیاست ارزی دولت قبل حدود ۷۰۰ هزار نفر را کمیته امدادی کرده است. این نشان می‌دهد که چنین سیاستی پیوست عدالت نداشته است. این خسارت‌های به وجود آمده از ناحیه حکمرانی باید قابل پیگرد قضایی باشد. باید انجام چنین خطاها و اشتباهاتی کم‌هزینه نشود و افراد و مسئولان تبعات تصمیم‌های خودشان را بپردازند. برخی فعل‌ها یا عدم فعل‌ها گناه و تقصیر و مستوجب تنبیه است. وجود ضمانت اجرایی حقوقی-قضایی منجر به این خواهد شد که پیوست تبدیل به پی‌نوشت نشود.

 قنبریان اصل نهاد دنبال کننده و اجرا کننده پیوست را مورد اشاره قرار داد و گفت: باید با یک هماهنگی و هم‌افزایی به سمت اجرایی کردن این مفهوم و مطالبه مهم رفت وگرنه این پیوست عدالت آن‌قدر دستمالی می‌شود که کم‌کم بی‌خیال فکر و اجرایی کردن آن خواهیم شد.

وی گفت:راه این کار  تبیین درست گفتمان این مفهوم است و درنهایت باید یک قرارگاه فکری-اجرایی واحد تشکیل شود. چنین قرارگاهی نقش عقل منفصل نهادهای دیگر است تا بتوانند با یک تعریف واحد و قابل اجماع این مطالبه را پیش ببرد. خوانش‌ها و عمل‌های متنوع و احتمالاً متناقض اصل موفقیت پیوست را زیر سؤال خواهد برد.

شایان ذکر است علاقه‌مندان می‌توانند چارچوب پیوست عدالت را از طریق سایت “رشدا” مرکز رشد دانشگاه امام صادق ع دریافت کنند.

صدا و سیما/ علامت

یزیدی که بود ، حسینی که هست

گفتگوی ویژه با حجت الاسلام محسن قنبریان

زمان پخش: شبکه دو سیما، ساعت ۲۳:۳۰
ساعت تکرار روز بعد ۸:۰۰ و ۱۴:۲۰

فسق یزیدی، فسق ابلیسی!

  • چرا اباعبدالله(ع) در اعلامیه های نهضت این همه بر فسق یزید تاکید دارد؟!
  • فسق پسا کفر ، فسق پساجورِ یزید!

فسق شهروندی، فسق حاکم!

  • سیدالشهداء(ع) حزب اللهی ای بود که بر فسق بیشتر از بی عدالتی و جور حساس باشد؟!
  • تفاوت برخورد با فرزدق و یزید!

فسقِ دین ساز!

  • فسق پسا کفر در ۵۵ نور!
  • تمکن دین ، همان ناپلئونیسم است؟!
  • دین فردی، جمعی و اجتماعی
  • ارتجاع از تحقق کامل دین، اصل فسق است!

فسق یزیدی و حلال کردن حرام!

  • از کوهسار یزید فسق به مجتمع اسلامی سرازیر و بعد آنرا حلال هم میکرد!
  • استفزاز ابلیسی در دوره یزید!
  • اگر خون حسین(ع) نبود شاید افطار یا شب عید فطر، شراب جزء مناسک رمضان می شد!(چنانچه در مسیحیت شد)
  • ثمره خون حسین(ع)، جداشدن منصب فتوا از منصب حکومت!

ارائه ها و گفتگوهایش را هرشب ۲۳:۳۰ از شبکه دو و تکرار را ساعت ۸ و ۱۴:۲۰ ببینید!

حاکم جائر وقتی فاسق هم شود، جامعه را دچار ضیم می کند!

برایتان عجیب است که فسق حاکم، حرام را حلال کند؟!

چند نمونه معاصر:

  • شراب در مسیحیت
  • همجنس بازی و کلیسا
  • مسجد لیبرال برلین (گوته – ابن رشد)
    عده ای به فسق حاکم در آمده و عده ای قربانی فسق آنها می شوند!
  • “فسقِ دزدی”، مال دیگران را و “فسقِ تجاوز”، ناموس دیگران را قربانی می کند!
  • ضیم، ظلم همراه با ننگ است و محصول حاکم جائری است که علنا هم فسق می ورزد!
    ضیمِ عمومی میمون بازیِ یزید!

کشف حجابِ یزیدی!

آیه سوره نور حجاب عمومی برای زنان

سه مرحله کشف حجاب:

  1. حکم حکومتی منع حجاب سر بر کنیزان!
    بعدا کنیزان زیبای ایرانی و رومی با این کم حجابی جامعه را دچار آسیب کردند
  2. آقازادگان مرز شکن!
    دختر طلحه مرزهای حجاب زنان آزاده را هم به قبل از سوره نور برد!
    تهاجم فرهنگی، اقتضای زیست ویژه خواری است نه حتما سوغات خارجی ها!
  3. کشف وجوه از زنان مقدس ترین خانواده اسلام توسط یزید!
    شاید هم می خواست زنان اهلبیت را کنیز جلوه دهد!
    اما خاندان اموی حدیث جعل کرده بودند که هیچ دختر قریشی کنیز نمیشود!

عفاف و عدالت!

عفاف، لجام زدن به قوه و قدرت و اشتهاست.

هرچه از قاعده به نوک جامعه رویم، قوه و بالتبع  اقتضای اشتهاء بیشتر؛ پس عفاف ضروری تر است

عفاف حاکم ضروری تر از عفاف مردم!

عفاف حاکم ملازم با عدالت اوست!

  • عدالت فردی
  • عدالت در حکمرانی

مراحل حقوقی عفیف سازی جامعه

  • اول عفاف حاکمیت!
    بدون آن امر و نهی اش بی اثر است
  • بعد رویه سه مرحله ای :
  1. معروف سازی واجبات ، منکر سازی محرمات
    – معروف برای فطرت ، هنجار اجتماعی شود
    – ارشاد جاهل قبل امر به معروف
    – نکات شهیدان بهشتی و مطهری
    امر و نهی تسهیل می شود!
  2. دادن جایگاه ولاء طرفینی مومنان به مردم!
    – فرق این ولاء با ولاء حاکم؟
    – ورود مردم به همه معروفها و همه منکرها نه فقط منکرهای خیابان!
    با آن حق، تکلیف امر و نهی بجاست
  3. تفاهم اجتماعی برای الزامِ برخی موارد!
    – بیعت زنان برای عصیان نکردن در معروفها!
    – احتباء چیست؟
    -تجربه ای معاصر!

دیدن گفتگوی این قسمت را به نخبگان فرهنگی توصیه می‎کنیم.

عفیف سازی جامعه (ساخت حقیقی)

  • فضایل اخلاقی با ایمان به خدا و ولاء اهلبیت ساخته میشود
  • نظام حقوقی و قانونی ، نگهبان این فضائل است نه موجد آنها
    چگونه محبت اباعبدالله(ع)، “سخاوت” و “شجاعت” ساخته؟!
  • مهندسی معکوس سخاوت عراقی و شجاعت ایرانی!
    آیا نمیشود محبت حسین(ع) “عفاف” هم بسازد؟!

مراحل عفیف سازی حقیقی جامعه

 

  1. امساک فرهنگی
    – خود امساک باز چهره ای حقوقی است اما ولاء اهلبیت آنرا بشکل حقیقی می سازد
    – بصیرت مفارقت از اخلاق اعداء!
    – نمونه ها
  2. زکات فرهنگی
    – جایگزین های ولایی!
    – نمونه ها در سیره امام سجاد(ع)
  3. کفاره فرهنگی
    (توضیح برای جلسه بعد)

مراحل عفیف سازی حقیقی جامعه۲

مروری بر دو مرحله ( امساک/ زکات فرهنگی) با مثالهای جدید

  1. امساک فرهنگی
  2. زکات فرهنگی
  3. کفاره فرهنگی
    – فرق کفاره فرهنگی با زکات فرهنگی؟
    – کاهش مضرات مناسباتی که لابد از آنها هستیم ، کفاره فرهنگی است

“امساک “را از امام رضا(ع) ، “زکات” را از امام سجاد(ع) و “کفاره”را از امام کاظم(ع) الهام گرفتیم.

دیدن گفتگوی این قسمت را به نخبگان فرهنگی توصیه می‌کنیم.

با تاریخ چه کنیم؟!

 

چهار گام مواجه با تاریخ:

  1. روایت
  2. درایت
  3. عبرت
  4. تجربه فعال

جمع بندی ای مختصر از آنچه در ۱۲ جلسه گفتیم

پیوست عدالت؛ از حرف تا عمل

نشست رونمایی از جدیدترین گزارش رصدخانه عدالت اجتماعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) با عنوان «چارچوب و روش‌شناسی پیوست عدالت» با حضور «حجهالاسلام و المسلمین محسن قنبریان» روز چهارشنبه ۹ شهریورماه ۱۴۰۱ برگزار شد.

در این نشست، آقای دکتر محمدصادق تراب زاده، پس از بیان تطورات مطالبات رهبری در زمینه عدالت اجتماعی، از مسیر طی شده رصدخانه عدالت اجتماعی، از نظریه اسلامی عدالت تا شاخص های ترکیبی عدالت اجتماعی و پیوست عدالت سخن گفتند.

پس از ایشان، استاد ارجمند، جناب حجه الاسلام و المسلمین قنبریان به بیان نکات خود در زمینه الزامات نهادینه سازی چنین رویکردی در سطح کلان پرداختند.

تهیه نسخه فیزیکی گزارش «چارچوب پیوست عدالت» با تخفیف ویژه از سایت رشدا

مشاهده گزارش تصویری نشست در اینستاگرام هسته عدالت پژوهی

مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)

نشست رونمایی چارچوب و روش شناسی پیوست عدالت

صداهنگ تهیه شده از «نشست رونمایی چارچوب و روش شناسی پیوست عدالت» ایراد شده حجت الاسلام قنبریان منتشر می‌شود.

دریافت نشست رونمایی چارچوب و روش شناسی پیوست عدالت | “دریافت از پیوند کمکی

  • عدالت، فرشته ای که صورت نوعیه آخر سیاست ها را انشاء می کند؛ طرح ژنومی سیاستها را عادلانه می کند.
  • نیاز به ضمانت قضایی برای پیوست عدالت!
    فقرا باید بتواتد از سیاستهای آسیب زا شکایت کنند
  • پیوست عدالت باید سهم مردم، نخبگان و رسانه ها را هم مشخص کند؛ از تصحیح ذهنیت ها تا کمک اوردن نیروی اجتماعی مردم

چطور از ایمان مردم به آرمان‌ها، می‌شود عمل آرمان‌خواهانه تولید کرد؟!

حجت الاسلام قنبریان در اولین جلسه کارگاه «حلقه‌های میانی و قیام مردمی برای قسط»:

چطور ایمان به عدالت و کفر به تبعیض منجر به عمل عدالت‌خواهانه می‌شود؟!

دریافت فایل صوتی «حلقه‌های میانی و قیام مردمی برای قسط» | “دریافت از پیوند کمکی


ایمان به عدالت و کفر به تبعیض فطرتاً در وجدان هر انسانی وجود دارد. اسلام نیز تاکید بیشتری بر آن دارد. و انسان شیعی به خاطر تعلق به اهل بیت ایمانش به عدالت و کفرش به تبعیض بیشتر است و بیشتر به ظلم و جور حساس است.

انواع عمل‌ها متناسب با سطح این ایمان و کفر متفاوت است:

  • صبر نجیبانه
  • عمل خیرخواهانه
  • شورش و اعتراض
  • دلسردی و سکوت

 

عدالت‌خواهان نباید صبر نجیبانه و عمل خیرخواهانه را تکفیر کنند و همه تقصیرات را به گردن ساختار بیاندازند! در بعضی از موارد خود عدالت‌خواهان هم نمی‌دانند دقیقا چه می‌خواهند!

در کنار صبر نجیبانه و عمل خیرخواهانه دو گام برای تغییر وضع موجود باید برداشته شود:

  1. در مرحله اول در سطح نظری و کارشناسی باید به اجماع در توصیف صحنه و اجماع در راه حل رسید.
  2. در مرحله دوم در سطح سیاسی و در تقابل با ذی‌نفعان، فشار اجتماعی تنها راه حل است.

 

بدون گذشتن از خاکریز اول نباید به سراغ خاکریز دوم رفت، چرا که باعث شکست و ناامیدی می‌شود. دو لبه‌ی قیچی برای تولید ناامیدی و دلسردی:

  • تجمع و عملِ بدون کار علمی و کارشناسی
  • برخورد قهری و امنیتی با اعتراضات

تفصیل را در صوت جلسه بشنوید.

خطوط قرمز رئیس مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه‌های علمیه بر سر راه طرح قانون بانک مرکزی مجلس

آیا روند فعلی بانکداری، به کاهش تورم و برقراری عدالت در کشور ختم می‌شود؟

آیا بانک‌های کشور، بر طبق موازین اسلامی فعالیت می‌کنند؟

ضرورت ممنوعیت خلق پول بانکهای خصوصی، ممنوعیت بنگاه داری بانکها، ممنوعیت استفاده از حیل(حیله های) ربوی؛ سه خط قرمز اساتید حوزه برای اصلاح طرح اخیر مجلس

صدا و سیما / امتداد غدیر در سایه جمهوریت و عدالت

برنامه ثریا پخش شده از شبکه یک سیما، مورخه ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۱ با موضوع «امتداد غدیر در سایه جمهوریت و عدالت» با حضور حجت الاسلام قنبریان پخش شد. در این برنامه به اختصار موضوعات زیر مطرح شد:

  • درس های غدیر و حکومت علوی برای امروز
  • جمهوری اسلامی چگونه می تواند ادامه راه «غدیر» باشد؟
  • حضور مردم و تحقق جمهوریت و عدالت درس غدیر برای امروز
  • عید غدیر، عید دخالت مردم در امر حکومت!
  • ولایت امیرالمومنین و حکومت علوی؛ تحقق حضور مردم و مستضعفین در اداره جامعه

نسخه کامل این برنامه جهت استفاده علاقه مندان منتشر می‌شود.

ادامه خواندن صدا و سیما / امتداد غدیر در سایه جمهوریت و عدالت

امیرالمومنین(ع) فرمود: خداوند را با خدائی بشناسید و رسول را با رسالت؛ و اُولی الامر بالامربالمعروف و العدل والاحسان: صاحبان امر و حکومت را به امر به معروف کردن، عدالت گستری کردن و احسان به مردم بشناسید!(کافی ج۱ص۸۵)

در این نمونه هرسه جمع است:

  • امر به معروف و نهی از منکر متصدی بیت المال
  • عدالت ورزی نسبت به خواص و نزدیکان
  • احسان به مردم و لحاظ کردن آنها در هر ماجرای ریز و درشت.

یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی

  1. ریاضیات یا اصالت ریاضی؟!
    ریاضیات همیشه ریاضی بوده اما “اصالت ریاضی” دکارت (pan mathematicism) وقتی اتفاق افتاد که: ریاضیات بر سایر علوم (حتی فلسفه) چتر انداخت!
    جالب اینکه گزاره: “ریاضیات تنها علم یقینی است”! خود بحثی غیر ریاضی و فلسفی (معرفت شناسی) است که از قضا دکارت ادعای اشراقی درباره آن داشت و می گفت: فرشته ای به او الهام کرده[۱]!
  2. ریاضی شدن و مرگ طبیعت!
    تاویل گرایی سایر علوم توصیفی به ریاضیات، با “تقلیل گرایی” و “تنزیل گرایی” همراه شد.
    برای نمونه “طبیعیات قدیم” قبل از “فیزیکِ ریاضی”، موجودات عالم طبیعت را در ۴جوهر و ۹عرض طبقه بندی، تعریف و توصیف می کرد.
    وقتی از “تبیین صوری ارسطویی” به “تبیین ریاضی پسادکارتی” تبدیل شد؛ فقط روش عوض نشد، فقط “منطق ریاضی” جای “منطق صوری” ننشست! بلکه برخی موجودات جا ماندند!
    تغییر روش، بر محتوا اثر کرد! طبیعیات و الهیاتِ اعم به مواردی خاص تقلیل یافت!
    برای نمونه:
    الف) جوهر نفسانی (روح مجرد) در “مفاهیم کمّی منتخب” برای فیزیک نوین (مثل جرم و انرژی) جا نشد! پس عقیده ای شخصی ماند یا به نوعی انرژی، تاویل رفت و شعرگویی شد!
    ب) فیزیک جدید، “حرکت مکانیکی” را تعریف و اندازه گیری و بکارگیری کرد؛ اما “حرکت در جوهر” جا ماند! مفاهیم پایه و روش محاسبه جدید راهی به آن نداشت!
    در حالیکه هم “روح مجرد” و هم “حرکت جوهری” مطابق با برهان یقینی عقلی اند!
    ریاضی سازی علوم، فقط ریاضی کردن روش نبود، فروکاستن از معقولات و مقولات به مفاهیم کمّی یا جاماندن برخی از آنها را در پی داشت!
  3. اقتصاد ریاضی یا انسانِ ریاضی؟!
    آن تاویل گرایی به ریاضیات، در علوم انسانی اثرات وخیم تر داشت! از همه بیشتر اقتصاد!
    باز ادعای مروجین اقتصادِ ریاضی این است که: ریاضی کردن اقتصاد و مدل سازی نه “یک مکتب” که صرفاً “یک ابزار” است! اصطلاحات ریاضی نسبت به تبیین توصیفی، دقیق بوده و گمراه کننده نیست. زبان ریاضی، درک و بیان مباحث پیچیده را آسان می کند و میتواند پیش بینی در اختیار اقتصاددان و سیاستگذار قرار دهد!
    اما اینجا هم “تقلیل گرایی” سابق خود را نشان می دهد! برای ریاضی شدنِ مؤلفه های موثر در اقتصاد انسان، برخی مولفه ها جا می مانند و برخی تنزیل معنایی می گیرند (مثل تنزیل روح به انرژی در طبیعیات)!
    برای نمونه:
    قبل از ریاضی شدنِ اقتصاد هم به عوامل رفاه اجتماعی توجه می شد؛ اما با پدیده هایی انسانی و غیر ریاضی ارزش گذاری می شد: تعداد زندانی، تن فروشی، تکدی گری، حاشیه نشینی، فقر و…
    اینها همه “آمار های اخلاقی” و انسان محور بود.
    اما از اواسط قرن۱۹ “شاخص های پولی و مالی” جای آنها نشست! پیشرفت و رفاه با “دلار” و “درآمد” سنجش شد! “آمارهای پولی”، انسان و جامعه را به دلار و درآمد فروکاست!
    جالب اینکه این پدیده همزاد دو چیز بود:
    – ظهور کاپیتالیسم (که علاوه بر بازار آزاد، سرمایه گذاری پولی را از مولفه های اساسی اجتماع و زندگی قرار می داد)!
    – ریاضی شدن اقتصاد!
    حالا منابع طبیعی، اختراعات، آثار هنری و حتی انسان همه با “کمیّت دارایی و درآمد” خوانش و محاسبه می شد!
    نیویورک تایمز ۳۰ژانویه۱۹۱۰ عنوان مقاله اش این بود: “ارزش یک نوزاد به عنوان یک دارایی ملی چقدر است؟!”
    معضلات زندگی هم با مفاهیم کمیّ پولی سنجش شد:
    – الکلی شدن= هزینه ۲میلیارد دلاری!
    – سرماخوردگی= ۲۱دلار به ازاء هر کارمند!
    -و…[۲]
    اول مفاهیم پایه تغییر و تنزل کرد تا علم محاسبه اش اقتصاد ریاضی شد!
  4. کهانتِ اقتصاد ریاضی!
    همیشه مقدار سود و بدهی، هزینه و درآمد، ریاضی محاسبه می شده؛ اما “اقتصاد ریاضی” خاستگاهش اینجا نیست! استفاده از ریاضیات پیشرفته برای مدل سازی اقتصادی، و پیش گویی های بازار برای سیاستگذاران، خاستگاه اقتصاد ریاضی است.
    وقتی می خواهند بازار را مدل سازی ریاضی کنند، بازیگر آن انسان است نه الکترون و پروتن! عوامل مختلفی در رفتارهای انسان موثر است: از “درونی ترین لایه های انگیزشی او” تا “فرهنگ و ارثیه های خُلقی و باوری ملی و باستانی”!
    آیا همه این عوامل متعدد و غیر کمّی در محاسبه و مدل سازی ریاضی لحاظ میشود؟! اصلاً همه قابلیت لحاظ در مدل ریاضی دارند؟
    به تصریح ریاضی دانهای اقتصادی، برای مدل سازی:
    – هر مدل یک دسته پیش فرض دارد.
    – این پیشفرض ها از برداشت و شهود ما از واقعیت انتخاب میشود.
    – هرچه مجموعه این پیشفرض ها بیشتر باشد(یعنی دریافت و شهود از جامعه کامل تر باشد)، دست و پای مدل بسته تر خواهد شد!(مدلی با مؤلفه های موثرِ زیاد، پیچیده تر و سخت تر است)
    – اینجاست که اقتصاد ریاضی دست به گزینش می زند! واقعیت را مجردتر فرض می کند! حواشی را حذف و ابعاد و جزییات مورد علاقه را نگه می دارد! و مدل می سازد[۳]!
    (البته می گوید راه برای مدلی با مولفه های حذف شده هم باز است! اما معمولا “اقتصاد سیاسی” از آن تحقیقات پشتیبانی نمی کند)
    برای نمونه:
    تفاوت مردم شناسانه ی: اصناف، اقلیم ها، انگیزهای درونی و دهها مولفه فرهنگی، تاریخی، دینی برای مدل سازی در این خلاصه(بهینه) می شود: “انسان، عقلایی رفتار می کند”!
    اما وقتی در مرحله قبل تر شاخص ها را همه کمّی کرده اند، نتیجه این میشود که: رفتار عقلایی انسان، در واقع نوعی محاسبه گری ریاضی است! حالا مدل سازی اش کار سختی نیست!
    تمثیل:
    همانطور که اول در طبیعیات همه چیز را به جِرم و انرژی تقلیل دادند؛ بعد عوامل متعددِ موثر بر نقطه جوش آب را هم کاستند و گزاره “آب در ۱۰۰ درجه می جوشد”؛ را “قانون” کردند! حالا دامنه هیمالیا و دماوند و… “استثناء” اند و البته قابل اندازه گیری!
    اینجا هم مثلا “اقتصاد تبرعی” و “انگیزه های غیر محاسباتی”(غیرعقلایی در این مکتب!) مثل چرخه مالی خمس و زکات و نذر و تحبیس و وقف و… مثل استثنائات هیمالیا و دماوند می شوند! با این تفاوت که کنار “اقتصاد معاوضی” بازار به اقتصاد سرریز می شود؛ در حالیکه واقعا در مدل لحاظ نشده است!(دقت کنید)
  5. اقتصاد ریاضی، علمِ بازار آزاد نه علم مطلق نظامات اقتصادی!
    باید تا اینجا روشن شده باشد بین “اقتصاد ریاضی” بعنوان یک روش(!) با “بازار آزاد” بعنوان یک بستره ، رابطه و تناسب هست. اقتصادِ ریاضی، علم کشف روابط علیّ و معلولی بازار آزاد و کنشگرش -که انسانِ محاسبه گر است- می باشد که پس از پیدایش این مکتب و این انسان پیدا شده است.
    جامعه ای که می خواهد مثلا: از “امانت و ودیعه” بیشتر از “ضمان” / از “اقتصاد تبرعی” برای “تامین حق های همگانیِ بهداشت و آموزش” بجای “بازاری کردن اینها” و “کالا کردن حق ها”/و…؛ نهاد و نُرم بسازد؛
    اولا: مفاهیم بنیادین اقتصادش، همه کمّی و ریاضی نمیشود؛ تا مدل ریاضی بپذیرد!
    ثانیاً: فروکاستن های موجود اقتصاد ریاضی، تحقق نُرم ها و نهادهای نظام مطلوبش را تاخیر و بلکه تاویل می برد! اقتصاد مطلوبش نشدنی تر میشود. چون تحقق مدلهای بازاری، انسان و جامعه بازار را می سازد و انسان فرهنگی و فطری را محجوب می کند.(دقت کنید)

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۱۲

[۱] ر.ک: مبادی با بعد الطبیعی علوم نوین / آدوین آرثربرت/ ترجمه عبدالکریم سروش

[۲] ر.ک: مقاله: چطور پول معیار سنجش همه چیز شد؟ / الی کوک – مجله آتلانتیک/ سایت ترجمان

[۳] ر.ک: روزنامه دانشگاه شریف ش۸۹۱ مصاحبه با دکتر وصالی و دکتر مدنی زاده: بدون ریاضیات فقط می توانیم داستان بگوییم

عدالت حاکم، جود شهروند!

دشمنان سرمایه داری و کمونیست ها، ضد خیریه اند! میگویند اعتراض طبقه فرودستان علیه وضعیت حاکم را تسکین می‏‏‌دهد[۱]!

کاپیتالیست ها، خیریه را جای عدالت قرار می دهند! در نظام طبقاتی و تبعیض شان، میلیاردرها خیریه دارند و البته از آن انحصاراتی در بهداشت و آموزش طلب می کنند[۲]!

در تعالیم اهلبیت(ع)، عدالت سیاست عام(سائس عام) و وظیفه حاکم است و جود حاکمان از بیت المال مذموم!

اما از فقر هم استفاده ابزاری برای قیام علیه ظلمه نمیشود. جود برای شهروندان یک ارزش است. اهلبیت(ع) در زمان جور اهل جود بودند.

(تفصیل را در سخنرانی حجت الاسلام قنبریان شب شهادت جواد الائمه(ع) در مسجد دانشگاه تهران ببینید.

دریافت نسخه صوتی «عدالت حاکم، جود شهروند» | “دریافت از پیوند کمکی

[۱] بیشتر بخوانید: علیهِ خیریه

[۲] ر.ک: پیامبران جدید سرمایه