بایگانی برچسب: s

تا انتقام …!

روش قرآن و سیره اهل بیت این بوده که تا قبل از انتقام نهایی حادثه و ضربه دشمن را به «غیظ قلب» و یک خشم پنهان در مومنین تبدیل می کردند.

آیات ۱۴ و ۱۵ سوره توبه به ما خبر می دهد که از مکه و عهد شکنی ها و جنگ افروزی های مشرکان یک غیظ قلب و خشم پنهان برای مسلمین شده بود؛ تا نیروی انتقام نهایی (فتح مکه) شود و سینه ها با آن شفا یابد.

برای این دو شهید در قلب ایران، غیظ قلبی نسبت به آمریکا و اسرائیل بسازیم !

حمزه(ع) – سیدالشهدای جامعه نبوی – وقتی با آن وضع اسفناک کشته شد، انتقام او فتح مکه بود نه کشتن یک برده زرخرید.

پیامبر اندوه شهادت او را در قلوب ذخیره کرد.

از زنان مدینه خواست بر او  نوحه کنند. این رویه شد که بر هیچ مصیبتی گریه نمی شد مگر این که بر حمزه گریه می شد[۱].

حضرت زهرا هفتگی مزار حمزه را زیارت می کرد و به او تاسی می شد.

این یک قاعده است که شهادت ها و مصیبت هایی که انتقام متناسب با آن فوری گرفته نمی شود، به شکل غیظ قلب و خشم پنهان با نوحه ها و زیارت ها ذخیره شود.

امام خمینی از آن ذوق نبودی پیروی کرد، درباره کشتار حجاج در راهپیمایی برائت از مشرکین (تیر ۶۷) وعده داد: «انشالله اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم کرد.[۲]»

این اندوه دل (غیظ قلب) را با توصیه به نوحه خوانی بر این مصائب می‌خواستند ذخیره شود:

«لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنائی از ائمه حق (ع) به طور کوبنده فجایع و ستمگری های ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود و در این است که مظلومیت جهان به دست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از جمله آل سعود… است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود[۳]»

[۱] حیات القلوب ص۳۷۲

[۲] صحیفه امام ج۲۱ ص۷۵ و ۷۶

[۳] همان ص۴۰۰

 

برخی نکات طرح شده در نشست اقتراحی “اشکال انتقام سخت در جهت بازدارندگی”.

موسسه فتوح اندیشه  – سیزده آذرماه یکهزار و سیصد و نود و نه – حجت الاسلام قنبریان

  1. فاصله انتقام در فرهنگ قرآن و حقوق بین الملل:
    خداوند در مقابل ترور نافرجام رسول الله(ص) و اخراج ایشان از مکه، “جنگ” بدر را رقم زد! (آیه۶۰حج و روایات ذیلش در تفسیر قمی ج۲ص۸۶) اینجا سخن از “مقابله به مثل” و “نصرت الهی” است.
    پیامبر(ص) در مقابل کشته شدن سفیرش (حارث بن عمیر ازدی که حامل پیام به امیر بُصری بود) توسط فرمانده نصرانیان عرب، “جنگ” موته را رقم زد. چون زدن سفیر، زدن شخصیت حقوقی مسلمین و زدن نظام محمدی است.
    اما در حقوق بین الملل، انتقام بدین شکل را مُجاز نمی‌شمارند ولو ابرقدرتها مرتکب می‌شوند!
    “اقدام تلافی جویانه” و “مقابله به مثل”، چه مسلحانه و چه غیر مسلحانه(تحریم، بلوکه اموال و…) براساس ماده۵۰طرح کمیسیون حقوق بین الملل ممنوع اعلام می‌شود!
    “اقدام مشابه” و “اقدام متقابل” با تلافی و مقابله به مثل فرق می‌‌کند. اقداماتی است که اولاً مُجاز نیست، اما در مقابله با متخاصم جایز است. مثل عمل نکردن به تعهدات متقابل برجام تا طرف مقابل وادار شود خسارت را جبران کند و به تعهداتش عمل کند!
    مستکبرین این حقوق را رعایت نمی‌‌کنند؛ تحریم و ترور و… می‌‌کنند اما تلافی جوئی و مقابله به مثل ما را با توجه به قوانین بین المللی منع و دعوت به خویشتن داری می‌‌کنند!!!
  2. فاصله قوانین و اجرای ما تا همین ظرفیت بین المللی:
    تا اسم انتقام می‌آید نباید فقط به نهاد نظامی نگاه کرد. همانطور که موشک ،سکوی پرتاب دارد؛ نیروی نظامی هم برای انتقام، سکوی اقدام می‌خواهد. تصمیم‌سازی از امنیت ملی و دولت و وزارت خارجه هم می‌‌گذرد. اطلاع یافتن آمریکائی ها از طریق دیپلماتها اثر موشک را می‌‌کاهد!
    بیست ماه پیش(۹۸/۲/۳)قانون اقدام متقابل در برابر اعلام سپاه بعنوان سازمان تروریستی، با ۱۲ ماده تصویب و ابلاغ شد.
    در ماده۲ دولت موظف به اقدام متقابل در چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی شد.
    در ماده ۶ آمده: “وزارت خارجه با همکاری سایر دستگاه‌ها موظف است با استفاده از ظرفیت‌های حقوقی،‌ سیاسی، دیپلماسی دفاعی برای تعطیلی پایگاه‌های آمریکایی در منطقه تلاش نموده و بهره‌مندی نیروهای آمریکائی از تاسیسات، تجهیزات، منابع مالی و سایر کمک‌های احتمالی کشورهای منطقه را خاتمه دهد”!
    در مواد دیگر “وزارت اطلاعات” و “قوه قضاییه” را هم مامور اقداماتی کرده است.
    در ماده۱۱ آمده: “دولت و کلیه دستگاه‌های مشمول این قانون موظفند هر چهار ماه یکبار گزارش عملکرد خود را به کمیسیون امنیت ملی برای طرح در مجلس ارائه نماید!
    یعنی بایدتا حالا ۵گزارش داده شده باشد!!!
    این قانون نه تلافی جویانه و مقابله به مثل(منطق قرآن) بلکه در حد “اقدام متقابل” است. اما بعد از ۲۰ ماه چه چیزی برای گفتن در عرصه عمل دارد؟! چه نظارت و مطالبه جدی در اینباره شده است؟!
    قانون “اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها” که اخیرا(۱۱آذر) در ۶ماده تصویب شد هم نه انتقام و تلافی، بلکه اقدام متقابل است؛ اما باز می‌بینید دولت زیربار نمی‌رود! این چند دسته‌گی پیام ضعف به دشمن داده است!
    بنظر میرسد سیاسیون در دو دسته: برخی می‌خواهند “با برجام” و برخی می‌خواهند “از برجام” انتقام بگیرند!…

نسبت راهبرد کلان اخراج آمریکا از منطقه و اقدامات موضعی و نقطه زنی:

انتقام سردار، اخراج آمریکا از منطقه است؛ لکن تقویت و جهت‌دهی حس عمومی انتقام بعنوان پشتیبان این راهبرد، اقدامات موضعی و نقطه‌ای موثر و پیش برنده می‌خواهد.

در نمونه تاریخی: انتقام سیدالشهدا(ع) در فرهنگ شیعی، ظهور و فرج مهدی آل محمد قرار داده شد؛ اما قصاص قاتلین کربلا توسط مختار، قیام توابین و خونخواهان متعدد حسین(ع)، از سوی ائمه تایید می‌شد و نقاطی در آن مدار دیده می‌شد. اینجور، هم شعله انتقام خاموش نمی‌شد و هم راهبرد کلان فراموش نمی‌شد.

باید دید عین الاسد یا برخی تحرکات مشابه در نسبت با اخراج آمریکا از منطقه، نسبت قصاص قتله کربلا توسط مختار با طلب ثار با امام منصور را دارد؟!

در مکتب سلیمانی انتقام، این دو بُرد کوتاه مدت و بلند مدت را داشت: در انتقام شهدای مدافع حرم و حججی، هم مواضع داعش موشک باران یا مورد حمله قرار می‌‌گرفت(کوتاه مدت)، هم برای اضمحلال داعش برنامه‌ریزی و وعده زمانی (سه ماه) داده می‌شد و زودتر از موعد وفا می‌شد! آن موشک‌ها و حمله‌ها، هم تشفّی قلوب در جنایات خاص داعش بود و هم جزئی از راهبرد اضمحلال داعش!

الان هم به چنین اقدامات جهت‌دار و پیوسته‌ای محتاجیم.

قانون اقدام متقابل علیه آمریکا مصوب اردیبهشت۹۸
ابلاغ شده از سوی رئیس جمهور به دستگاه‌های مربوطه!

ببینید ۸ماه قبل از ترور سردار سلیمانی، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و… در قبال شناسایی تروریست‌های سنتکام و برنامه‌ریزی برای اخراج آمریکائی‌ها از منطقه چه وظایف محوله‌ای داشته‌اند؟!

تا حالا ۲۰ماه از این قانون گذشته و باید براساس ماده ۱۱، پنج گزارش از وزارتخانه‌های اطلاعات و خارجه و قوه قضاییه به کمیسیون امنیت ملی مجلس داده شده باشد!

آیا چیزی از این قانون انجام شد؟! آیا انجام جدی‌اش نمی‌توانست پیشگیری از ترور سردار سلیمانی و شهید فخری زاده باشد؟!

دولتی که قانون پذیرفته و ابلاغ شده‌اش را اجرا نکرده، چه ضمانتی دارد قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها(مصوب ۱۱آذر ۹۹) را -که از اول نپذیرفته- اجرا کند؟!

ظاهرا در ماه‌های آتی نه نتانیاهو ترس از انتقام دارد و نه رئیس جمهور ترس از استیضاح و دادگاه!

فهرست مطالب حوزه انتقام‌خواهی

مطالبی که از شهادت سردار سلیمانی تاکنون در حوزه انتقام‌خواهی از حجت الاسلام قنبریان موجود است:

 

  1. ادب عقوبت در قرآن (پاسخ به یادداشت آقای سروش محلاتی)

  2. نظریه انتقام سخت در سیره نبوی

  3. عین الاسد و انتقام سخت

  4. دوگانه کهنه: کارشناسی – انقلابی‌گری

  5. آیت الله سیستانی و مبارزه با آمریکا

  6. خون‌خواهی و خیرخواهی
    خون خواهی و خیرخواهی١ (فاطمیه ٩٨)
    خون خواهی و خیرخواهی٢ (فاطمیه ٩٨)

  7. شهید ارعاب

  8. ما اهل کوفه نیستیم! (بزرگداشت شهید فخری زاده)

  9. برخی نکات طرح شده در نشست اقتراحی “اشکال انتقام سخت در جهت بازدارندگی”.

  10. تا انتقام …!

ما اهل کوفه نیستیم!

بزرگداشت شهید فخری‌زاده – هیات دانشگاه تهران ١٠آذر٩٩

 

  • معاویه و دشمن زیرک چگونه شهادت را در مختصات ارعاب می برد؟
  • نشانه گذاری این مختصات در بیانات امیرالمومنین(ع)
  • از ترور مالک تا کشتن تحقیر آمیز محمد بن ابی بکر تا فداکاری حسّان و ٣٠شهید همراهش در انبار!
  • انتقام خواهی سرمایه ای اجتماعی که کوفه از دست داد!
  • یک قدم به ترور علی(ع)!
  • سرمایه اجتماعی انقلاب و انتقام در مکتب سلیمانی!
  • انتقام مطهری تا فخری زاده!

دریافت سخنرانی «ما اهل کوفه نیستیم!» | “دریافت از پیوند کمکی

مطلب مرتبط: شهیدِ ارعاب!

امنیت ملیِ بنفش!

 

قدرت ملی یا ثروت ملی؟ اولویت کدام است؟
حسن روحانی/ ماهنامه راهبرد ش٣٩تابستان٨٣

اگر می‌خواهید با اندیشه راهبردی رئیس جمهور در حوزه امنیت ملی آشنا شوید این مقاله را بخوانید:

  • تقدم انقلاب اسلامی یا جمهوری اسلامی؟
  • تقدم ثروت ملی یا قدرت ملی؟
  • سرمایه گذاری خارجی چقدر مهم است؟

شهیدِ ارعاب!

چرا شهادت سیدالشهدا(ع)، میثم تمار و… به مردم جرأت سلحشوری داد ولی شهادت امیر المومنین(ع)، مالک اشتر و محمد بن ابی‌بکر نه؟! حتی نتیجه ارعاب داد!

تعجب نکنید انتقام مالک گرفته نشد! کوفه برای یاری محمد بن ابی‌بکر در مصر، تجهیز نشد؛ به زور ۲۰۰۰ نفر با تاخیر راه افتادند و از نیمه راه (بخاطر شهادت محمد و سقوط مصر) برگشتند! پس از شهادت امیرالمومنین(ع) هم کوفه به قدر توابینِ کربلا مقاومت نکرد!

فرق در شهدایش نیست؛ در نحوه و مختصات شهادت است!

انقلابی‌ای که مقابل دستگاه پرطمراق استکباری می‌ایستد و علیرغم کمی عِده و عُده، “نه” می‌گوید و مظلومانه شهید می‌شود؛ به طرفدارانش شخصیت و به تماشاگران جرأت طوفان می‌دهد. پس از سیدالشهدا هر روز قیامی است و شهیدی!

اما شهادت حاکم و کارگزاری که در قلمرویش کشته میشود و حکومت مرکزی نمی‌تواند از او دفاعی کند یا انتقامی بستاند؛ مردم قلمرو را می‌ترساند! شخصیت‌شان را له می‌کند (حتی اگر خود مقصر باشند)! بعد از مالک و محمد، هر روز در نقطه‌ای از سوی فرستادگان معاویه یورش و تاراج است: ضحاک در عراق/ نعمان در عین التمر/ سفیان در هیت و انبار/ یزید بن شجره در مکه/ بسربن ارطاه در حجاز و یمن…

فرق شهادت حسینی و علوی همین است. چیزی از عظمت آن شهدا و تاریخ‌سازی‌شان کم نمی‌کند اما اثر بلافصلِ اجتماعی متفاوت دارد. کوفه‌ای که نتواند حاکم خویش را حفاظت کند، طبعا مرعوب میشود!

شخصیت‌های شهید دهه۶۰، شهدای انقلابی نو رسیده با دشمن بسیار بود و شهدای دهه۹۰، شهدای یک نظام با توان موشکی و اقتدار منطقه‌ای است. اگر انتقام مالک و محمدش را نگیرد، بسربن ارطاه ها طمع می‌کنند و عامه مردم جای سلحشوری، نگران ناامنی و غرور ملی‌شان میشوند. خدای نکرده یک ملت سلحشور دوباره می‌ترسد. مباد آنروز!

یکبار دیگر وقتش رسیده معلوم شود: تهران، کوفه نیست. انتقام، فقط تشفّی نیست؛ خون سلحشوری است.

خواص تصمیم‌ساز، روحیه اجتماعی مردم را هم لحاظ کنند.

و اگر خواستید: «عین الاسد و انتقام سخت!»

محسن قنبریان ۹۹/۹/۸