بایگانی برچسب: s

سبیبه و ذوالفقار!

اگر به برچسب “اقتصاد دستوری” رمی نشود؛ گوشه ای از مواجهه حضرت امیر(ع) با بازار فیزیکال عصر خویش است:

  • محیط بازار بدون اجاره توسط حاکم در اختیار مردم است؛ بدون اینکه همه کارکُن دولت و اجیر او باشند! این کارپردازی حاکمیت، قیمت تمام شده را برای مردم کم می کرد.
  • حکم بازار، حکم مسجد است؛ هرکس به غرفه ای سبقت گرفت تا شب از آن اوست؛ تا تحرک اقتصادی طبقات پایین را تامین کند و همه چیز برای برندگان تمام نشود.
  • بازار تخصصی (راسته های خاص)، شفافیت اطلاعات و مقایسه اش، موجب تنظیم طبیعی قیمت هاست. اینجا هم بدین بهانه، بازار آزاد رقابتی آدام اسمیت شکل نمی گرفت!
  • بر “احتکار منافع” کنار “احتکار کالا” نظارت می شود تا انحصار مجوزها و مانند آن شکل نگیرد.
  • بر”تحکم در بیوعات” نظارت می شود تا تبانی قیمت و دامپینگ ها شکل نگیرد.

ذوالفقار نماد جهاد با کفر و نفاق بود که زیاد از او شنیده ایم؛ سبیبه نماد مبارزه با بغی اقتصادی و تجاوزهای بازار است که از آن کمتر شنیده ایم.

* برشی کوتاه از جلسه ۱۷ شرح نامه۵۳ است بحثی بسیار مهم که توصیه می کنیم کامل بشنوید.

محسن قنبریان

سخنرانی/ کارگزاران حکومتِ برای بهشت!

درخطبه ۳۷ فرمود: در شعار صدایم کوتاهتر از همه اما در عمل از همه برترم!

– ذلیل نزد من عزیز است تا حقش را بگیرم و قوی نزد من ضعیف است تا حق را از او بگیرم!
▫️ دو مشکل سیاسی

  1. ادعا و شعارزدگی
    – چون همراه با تصنع و ساختگی است به رسوایی می انجامد!(هلک من ادّعی)
  2. افتراء و رسیدن به انسداد
    – آن رسوایی ها زمینه پذیرش شایعه و رواج افتراء میشود و چون باز بیش از واقعیت است، وقتی واقعیت برای افتراء تغییر نمی کند، افشاگر به انسداد می رسد!
  • نمونه‌هایی از سیره امیر المومنین(ع)
  • *تفصیل را در فایل صوتی بشنوید

دریافت سخنرانی «کارگزاران حکومتِ برای بهشت!» | “دریافت از پیوند کمکی

مطالب مرتبط:

  1. سخنرانی/ حکومتی که بهشت می‌برد!
  2. روز علی(ع) روز حکومت!

سخنرانی/ حکومتی که بهشت می‌برد!

حکومت باید به بهشت ببرد؟!

  • درخطبه۱۵۶ امیرالمومنین می فرماید اگر اطاعتم کنید شما را بر راه بهشت حمل می کنم!
  • هر حکم فقهی حقوقی فرع یک معرفت اعتقادی است:
    – نسبت دنیا و آخرت در اسلام
    – درک بی ارتباطی ایندو، سکولاریسم دانشی و حصر فعالیت برای دنیا بدون توجه به ابعاد اخروی، سکولاریسم گرایشی است.
  • هر حکومتی مردمش را به جهان دیگر و ابعاد اخروی حمل می کند!
    – ۴۱قصص و ۲۸ابراهیم
    – مثَل صید ترال و نمونه های اجتماعی معاصر

 آیا حمل کردن به بهشت اجباری است؟!

  • اصلا کلمه “حاملکم” حاوی لطف است حکومت در اختیار مردم است نه مردم در اختیار حکومت!
  • حمل با تسهیل راه است
    – حدود و تعزیرات برای باز ماندن راه های اجتماعی(تجارت، نکاح و…) است نه به زور بهشت بردن دزد و بزهکار
    – برخورد حضرت امیر(ع) با جوان ترانه خوان!
    – تظاهرات حجاب باید علیه قاچاقچیان حجاب و بی حجابی شود نه مصرف کننده بد حجابی!
  • اگر مردم حاکم اسلامی را اطاعت کردند باید به بهشت برسند!
    – نه تخلف از قوانین اسلام باز باشد!
    – استفتائات رهبری درباره برهنه کردن افراد برای تفتیش و مانند آن/ درباره گشتن کیف بچه ها در مدارس/ و…
  • کارگزار حکومت هم با اطاعت باید بهشت برود!
    – برخی اشکالات شرعی در سریال گاندو !
    – قنبر بزهکاری را سه شلاق بیشتر زد، حضرت همانجا سه شلاق بر او زد!

دریافت سخنرانی «حکومتی که بهشت می‌برد!» | “دریافت از پیوند کمکی

روز علی(ع) روز حکومت!

محافل سیاست زده(نه سیاسی) خواندن اینگونه احادیث را با نیت خوانی برچسب و انگ می زنند! خدا را شکر رهبر انقلاب خوانده بود لذا بیان ایشان را به اشتراک گذاشتم.

بیانات رهبر انقلاب درباره تبعات اخروی ریاست

  1. نکات مهم:
    “نفس آمریت و ریاست تبعاتی دارد”! حاکم حتی اگر محسن و درستکار هم باشد در قیامت با غُل و دست بسته حاضر میشود! و تازه اگر درستکاری ثابت شد، آزاد می شود! و الا بر غُل و زنجیر او افزوده میشود!
    – فقط حاکمان معصومی چون پیامبر(ص) و علی(ع) که خداوند عصمت از گناه و خطایشان را پیش از قیامت امضاء کرده و اصلا آنها را میزان سنجش حاکمان (مشروع و نامشروع) قرار داده از این قاعده استثناء اند.
  2. نظارت بر قدرت و پرسش از نحوه اِعمال آمریت(هرکه باشد)، در این مکتب و این منطق، کاستن از بند و زنجیر قیامت است، نه کاری شیطانی و از ایادی جهنمی!
    رهبر انقلاب در جای دیگر با تکیه بر منطق همین حدیث است که می گویند: «نظارت برکسانی که حکومت می کنند _چون حکومت به طور طبیعی به معنای تجمع قدرت و ثروت است یعنی اموال بیت المال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی در دست بخشی از حکّام است_ برای اینکه امانت به خرج دهند و سوء استفاده نکنند و نفس شان طغیان نکند یک کار لازم و واجب است و باید هم باشد» (۷۹/۱۲/۹)
    بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر

محسن قنبریان

صدا و سیما/ نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت

برنامه سوره، تهیه شده در شبکه  چهار، یکشنبه مورخه ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۱، میزبان حجت الاسلام قنبریان بوده تا در ماه مبارک رمضان پیرامون موضوع «نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت» صحبت کنند. اکنون جهت دسترسی علاقه مندان، این برنامه منتشر می‌شود.

دریافت برنامه «نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت» با کیفیت [۱۴۴P | 240P | 360P | 480P]

ادامه خواندن صدا و سیما/ نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت

چرا حضرت امیر(ع) برای وِلایت دست به شمشیر نبرد اما برای عدالت بُرد؟

  • تفاوت وَلایت و وِلایت
  • ولایت در مقابل ولایت منفی، وِلایت در مقابل با سلطه
  • عدالت سیاسی مقدمه انواع عدالت ها
  • چرا علی علیه السلام برای وَلایت بیست و پنج سال دست به شمشیر نبُرد؟َ

صوت این سخنرانی را اینجا بشنوید

دریافت جلسه دوّم سخنرانی «وَلایت و وِلایت» | “دریافت از پیوند کمکی


این لینک را هم ببینید:

بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌

حجت الاسلام قنبریان

دولت حضرت امیر(ع)

عترت هم مثل قرآن آیات محکمات و متشابهات دارد. دو سه “ابن عباس” مدرک خوبی برای مشروعیت تبارگزینی حضرت امیر(ع) نمیشود.

دولت علوی مقابل دولت اموی است و در خطبه۳ از ارکان دولت عثمان را این می شمارد:

قَامَ مَعَه بَنُو اَبِیه

خاندانش با او برخاستند و به قدرت رسیدند!

ابن عباس معروف قبل از دولت علوی هم منصب افتاء، مشاور، امیرالحاج و…داشت[۱].

اگر خائن بیت المال او باشد [۲]توبیخ عجیب نامه۴۱ را هم باید در کنار گزینش پسر عموی باسابقه دید:

“با شمشیرم که هرکس را با آن زدم در آتش شد، گردنت را بزنم. به خدا قسم اگر کاری که توکردی حسن و حسین کرده بودند از من نرمی نمی دیدند…!”

بهتر است در منازعات سیاسی موجود از تکذیب و توجیهات دیگر برای برخی خویش گماری ها استفاده شود نه استناد به سیره حضرت امیر(ع)!

محسن قنبریان

[۱] انساب الاشراف ج۴ص۲۷/تاریخ یعقوبی ج۲ص۱۷۶

[۲] بررسی محققانه این مساله در کتاب ابن عباس و اموال البصره جعفرمرتضی عاملی آمده است.

داماد حضرت امیر(ع)

عبدالله بن جعفر، اولین متولد مسلمان در ایام هجرت به حبشه، فرزند شهید ممتاز جعفر طیّار، داماد علی(ع) شد. با وجود لیاقتها هیچ پست حکومتی از سوی حضرت به او داده نشد.

برخورد حضرت امیر(ع) در حالت تنگی و گشاده دستی زیاده او عبرت آموز است:

  1. وقتی تنگی یافت گفت مجبورم وسائل زندگی ام را بفروشم، به من کمک کن! حضرت قبول نکرد و فرمود: مگر به من بگویی عمویت برود دزدی کند و از مال مردم[بیت المال] به تو بدهد[۱]!
  2. موقع دیگر حضرت وقتی با گشاده دستی زیاده اش مواجه شد بخاطر تبذیر حکم حَجر بر او کرد که موجب می شد در اموالش نتواند تصرف کند[۲]!

فقط اینطور می توان خواهش ها و کنش های بطانه [۳]و نزدیکان را کنترل کرد.

محسن قنبریان

[۱] نماز جمعه رهبری۸۳/۸/۱۵

[۲] ر.ک: شرح ابن ابی الحدید ج۱ص۵۳/اخبارالطوال ص۲۱۵/ بحارج۴۰ص۹۱

[۳] بطانه= آستر لباس. در عهدنامه مالک اشتر کنایه از نزدیکان مقامات و کسانی که رمز و رازها را می دانند!

مااَصبَحَ بِالکُوفَه اَحَد الا ناعِماً اِنَّ اَدنَاهُم مَنزِلهً لیَاکُل البُّر و یَجلِس فِی الظِّل و یَشرِب مِن ماءِ الفُرات[۱]

 

هیچ کس در کوفه صبح نکرده الا دارای نعمت.

پایین ترین طبقاتشان نان گندم می‌خورد و سایبان برای نشستن دارد و از آب فرات می‌نوشد.

 

پ.ن:

به دو جهت “ما اهل کوفه نیستیم”!

  1. به تعبیر امام خمینی، ملت ایران از مردم کوفه زمان امیرالمومنین(ع) بهترند.
  2. هنوز حاکمیت نتوانسته برای این مردم، کف امکانات امیرالمومنین(ع) در کوفه را مهیا کند.

[۱] امیرالمومنین(ع)؛ بحار ج۴۰ ص۳۲۷

جمهور مردم!

تشیع ما به علی(ع) است. نمایه های او در نهج البلاغه است و تاج نهج البلاغه، عهدنامه مالک اشتر(نامه۵۳) است. آنجا امیرالمومنین در همان سالهای کوفه کذایی درباره جمهور مردم می فرماید: «انّما عمادُ الدین…العامهُ من الامه» پایه های دین(در تحقق اجتماعی اش) جمهور مردم اند!

حالا ایران جای خود دارد که امام خمینی فرمود از امت رسول الله و کوفه امیرالمومنین بهترند.

تاریخ را سرِ ته نخوانیم!

همان جمهور و حضور اکثری مردم بود که به ۲۵سال خانه نشینی و محرومیت های سیاسی حضرت امیر(ع) در سال۳۶ پایان داد!

قبلش زمینه چنین حضوری فراهم نشد و الا باز انتخاب، علی(ع) بود!

جمهور، حق او را غصب نکرد! کنار گذاشتن شایسته ترین، محصول کار شورای کذا و کذا بود نه انتخاب عمومیِ جمهور!

در تمدید این برکناری هم، انتصاب خلیفه، جای رجوع به مردم و باز شورای کذا، مقصر بود نه جمهور مردم!

جمهور مردم اینبار که شورید و نمایندگانش از کوفه و بصره و مصر را به مدینه فرستاد، جز علی(ع) انتخاب نکرد! اولین بیعتی بود که جمهور مردم از کاندید تا خلافتش را رقم زدند!

باور کنید: جمهور مردمِ مسلمان ستون و تکیه گاه دین است[۱].

حتی در کوفه ۶۰ هجری!

جمهور مردم در اعتراض خیابانی، نائب الامام (مسلم بن عقیل) را پس نزدند!

جمهور با او در کف خیابان بودند، باز کانونهای خاص در دالانها و لابی های دار العماره، مسلم را به پول و منصب فروختند، نه جمهور مردم!

مشکل آن جمهور، پیوندهای خونی و عصبیت های قبیلگی اش بود[۲] که آن اشرافِ لابی گر را بر خواست اکثریت تسلط می داد و آنها را تکه تکه می کرد: عده زیادی را متواری در صحرا[۳]، برخی پیوسته به حسین(ع) و برخی علیه او!

در جامعه ای که پیوند ولایی بجایی خون و قبیله نشسته، جمهور، عزیزتر و گرامی تر نیست؟!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۳/۲۰

[۱] امام خمینی شاید همین فرمایش را توضیح می داد که:”این ملت است که آمد شما را از این گرفتاری ها بیرون آورد و با رای خودش، مجلس درست کرد و جمهوری اسلامی را تنفیذ کرد و رئیس جمهور درست کرد و آنها هم دولت درست کردند. همه چیزهایی که ما داریم از این مردم است خصوصاً از این مستضعفین”(۶۰/۸/۲۳)

[۲] امیرالمومنین در خطبه قاصعه این عصبیت را خوب بیان کرده است.

[۳] تاریخ می نویسد: فرمانده ای با ۱۰۰۰نفر از کوفه به کربلا اعزام می شد ولی جز با ۳۰۰یا ۴۰۰نفر به آنجا نمی رسید بخاطر کراهتی که از جنگ با سیدالشهدا داشتند(انساب الاشراف ج۳ص۱۷۹)