بایگانی برچسب: s

اینک آخر الزمان!

أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا عُبَیْسُ بْنُ هِشَامٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَهَ عَنْ مِسْکِینٍ الرِّحَّالِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی الْمُغِیرَهِ عَنْ عَمِیرَهَ بِنْتِ نُفَیْلٍ قَالَتْ‌ سَمِعْتُ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع‌یَقُولُ:

 لَا یَکُونُ الْأَمْرُ الَّذِی تَنْتَظِرُونَهُ حَتَّى یَبْرَأَ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ یَتْفُلُ بَعْضُکُمْ فِی وُجُوهِ بَعْضٍ وَ یَشْهَدَ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ بِالْکُفْرِ وَ یَلْعَنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَقُلْتُ لَهُ مَا فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ مِنْ خَیْرٍ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ یَقُومُ قَائِمُنَا وَ یَدْفَعُ ذَلِکَ کُلَّهُ.

  • ترجمه حدیث: از عمیره بنت نفیل روایت شده است که گفت: شنیدم حسین بن علىّ علیهما السّلام مى‏فرماید: «آن امر که شما انتظارش را مى‏کشید واقع نخواهد شد تا اینکه پاره‏اى از شما از دیگرى بیزارى جوید و بعضى از شما در روى دیگرى آب دهان اندازد و پاره‏اى از شما بر کفر دیگرى شهادت دهد و پاره‏اى از شما عدّه دیگر را نفرین و لعن کند، پس به آن حضرت عرض کردم: خیرى در این چنین زمان نیست، پس حسین علیه السّلام فرمود: تمامى خیر در همان زمان است، قائم ما قیام مى‏کند و همه اینها را از بین مى‏برد».

الغیبه للنعمانی ص۲۰۵و۲۰۶

 پ.ن: ظاهرا توصیه به منع تکفیر و تفسیق و گفتگو و مباحثه به جای آن، اثری ندارد و این مرحله را در بین شیعه و عالمان و روحانیان آن خواهیم گذراند! (لایکون الامر الذی تنتظرونه حتی…)

رویکرد مثبت(الخیر کله…) به این پدیده، شراکت در آنچه حضرت(عج) از بین می برد(یدفع ذلک کله) نیست؛ گذر از این لجن پراکنی ها و عدم مشارکت (به انواع شراکت) در آن است.

از طرفین دعوا (که با زبان برائت از هم سخن می گویند)، یقینیات اعتقادی و ارزشی را قبول و بر همانها استوار بمانیم!

 تا ممکن است “سدید” سخن بگوییم و هم “سخن” برادر دینی خود را حمل بر وجه درستش کنیم.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱/۱۹

انتخابها و ظهور؛ آنجا که باید کامل دید!

برخی مخاطبان متخلّق تذکر دادند که عنوان: همه راست را نمی گوید؛ نوعی اتهام به استاد پناهیان است که انگار ایشان آگاهانه و متعمدانه قسمی از راست را نمی گوید!
چنین چیزی منظور نگارنده نبوده است لذا با قدردانی از حق بزرگ ایشان گردن جامعه مذهبی و عذرخواهی از ایشان وتشکر از آن مخاطبین ، عنوان یادداشت به :

انتخابها و ظهور؛ آنجا که باید کامل دید!

تغییر یافت.
تکیه گاه اصلی یادداشت این است که انتخابات یک فعل متصل چند وجهی است؛ نه افعال متکثر و بیگانه از هم ، که بتوان یکی را تصحیح و از دیگری غفلت کرد. فقط توصیه به بهتر رای دادن مردم بدون تصحیح فرآیندهای شمارش شده بی ثمر یا کم ثمر است.

انتخابها و ظهور؛ آنجا که باید کامل دید!

 ‌

این نظر استاد پناهیان بزرگوار که نهادینه شدن انتخاب های خوب در انتخابات ها در ظهور نقش دارد؛ اینگونه خوانش شد که: انتخاب خوب در انتخابات۱۴۰۰ برای ظهور کافیست!

فرصت برنامه سمت خدا(۱۴۰۰/۱/۱۲) مجال توضیحات تکمیلی به ایشان داد(ویدئوی پیوست)

استاد دروغ نمی گوید!

اینکه خواص و نخبگان و برگزیده های شیعه در تاخیر فرج اهلبیت(ع) تاثیر داشته اند، تصریح روایات و کتب معتبر شیعه است مثلا:

فرج مقدّر شده برای امام حسین(ع) در سال۷۰ که با شهادت حضرت به تاخیر افتاد[۱]!

بداء در فرج مقدر شده برای امام صادق(ع) از سال۱۴۰ به وقتی که زمانش بیان نشد[۲]!

در هردو بخصوص دومی تصریح به نقش خواص و نزدیکان و محرمان اسرار شده است!

حالا اگر برگزیدگان(مردمی و حاکمیتی) جامعه شیعی برای فرج امام دوازدهم -که البته مساوی شده با ظهور دین حق و پرشدن عالم از قسط- اثرگذار باشد حرف بی مبنایی نیست.

سه راستی که گفته نمیشود!

اشکال بر فرمایشات استاد در صغریات و تمام مصادیق است. آیا فقط رأی نهایی مردم به ظهور اثر می گذارد؟!

  1. برگزیدگان انتصابی و منتخب های شوراهای حاکمیتی
    اگر از اول غیر از منتخبین مستقیم و غیرمستقیم مردم، منتصبین هم اضافه می شد که در ظهور اثر دارند؛ غرابت حرف کمتر می شد!
    استاد پناهیان در توضیحات تکمیلی برنامه سمت خدا در حد یک نیم جمله به این مورد اشاره کردند: “الان مسئولین کشور، نمایندگان مجلس، حدود ۳۰۰نفر هستند؛ می توانید بگویید یابن الحسن اینها یاران شما؟! ما طلبه ها که امام جمعه هستیم رویمان میشود؟[فقط همین جمله] مثلا ما استاندارها، اینها را به امام زمان معرفی کنیم؟!”
    آیا امام جمعه پرادو سواری که تریبونش را مین گذاری شده می خواند و منتقدش کارش به دادگاه میکشید؛ یا امام جمعه دیگری که چند دانشجوی منتقد به اسرافش در انتخابات خبرگان را دادگاهی و حکم منع فعالیت سیاسی می گرفتند، مخاطب روشن و مصرّح عتاب امام زمان(ع) به علی بن مهزیار نبودند؟! امام، اشتیاق آن عالم به امام زمانش را تکذیب کرد و علتش را تکاثر اموال و تجبّر و استبداد بر ضعفاء خواند[۳]
    این نمونه ها، از انتخاب نماینده آن شهر توسط مردم بر ظهور کم اثرتر است؟! پس چرا کمتر گلایه میشود؟! قرار این شد که ظهور را با قدرت درگیر کنیم!
  2. کل دستگاه انتخابات نه فقط رأی دهندگان!
    در همان منتخبان مردم چرا کل دستگاه انتخابات مورد خطاب واقع نمیشود؟!
    ابوموسی اشعری -مثال معنادار استاد در این سالها- در دوره علی(ع) توسط شورای نگهبان فرضی و تنزیلی آن زمان با اختیاراتی کمتر از نظارت استصوابی، برای مناصب رد صلاحیت شده بود!
    در ماجرای جمل(قبل از حَکَم شدن ابوموسی برای صفین) که چسبیده به شروع حکومت حضرت امیر است، زید بن صوحان، حجربن عدی، عدی بن حاتم، هند بن عمر، هاشم مرقال، عمار یاسر و مالک اشتر بر او شوریدند و صلاحیتش برای امارت کوفه را پیش مردم به چالش کشیدند[۴].
    مالک اشتر اگر هم در ابقاء اولیه او پس از عثمان به امام مشورت داده بود[۵]؛ به محض مخالفت ابوموسی با امام -که همان روزهای اول است- بر او شورید و حتی از قصر دارالعماره اخراجش کرد که مردم برای غارت اموال او ریختند[۶]!
    اگر مثال استاد پناهیان مابه ازائی دارد و ملت ایران ابوموسایی انتخاب کرده اند؛ آیا نباید قبل از جوال به مردم، بر تایید کنندگان صلاحیت او هم سوزنی زده شود؟!
    آیا شورای نگهبان واقعی(نه تنزیلی) ما مثل آنچه مالک و هاشم مرقال و عمار یاسر و… با ابوموسی در محضر مردم در آستانه جمل کردند؛ در ج.ا.ا هم کردند و باز مردم او را تحمیل کردند[۷]؟!!
  3. لیست بندها، جارچی ها و پله برقی ها!
    منتخب های مردم برای ریاست جمهوری و مجلس شورا و خبرگان در قاعده کُن فَیَکون نیست! آدمهایش در مناصب اجرایی و شورایی ج.ا رشد کرده شناخته می شوند. بدون طی این روند، کسی “رجل سیاسی” نمیشود تا صلاحیت ریاست جمهوری یابد!
    این فرض محال است که سیستم اداری کشور تفکر و سلیقه ای را بیشتر بالا بکشد و یکی دیگر را -ولو انقلابی و ملتزم- بالا نکشد؟! یعنی صداوسیما نبرد!امام جمعه یا استاندار و مدیر کل نکند! و مناصب را فقط بین دو جناح دست به دست کند!
    از این فرض ملموس تر اثر لیست بندها و پدر خوانده های انتخابات است.
    در همه این سالها شایسته ترین ها در لیست ها و حامیان مذهبی شان آمدند؟ یا تاکتیکهای مصلحت و وحدت جای اصلحیت نشانده شد؟!
    در همین انتخابات مجلسی -که استاد پناهیان نمیتواند به امام زمان معرفی اش کند- در همین تهران، هیچ شایسته تری از آن لیست کذایی مورد حمایت سخنرانان سمت خدا نبود؟!
    حالا شد تقصیر رأی مردم؟!!
    استغراب درصدی از شنوندگانِ فرمایشات، این است که چرا از این فرآیند سازان انتخاب مردم هیچ گله ای نیست و فقط مردم بیچاره مقصر تاخیر ظهورند؟!!

عفو بفرمایند!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱/۱۳

*مطالب مرتبط:

تولد ندبه بر غیبت

دلواپسی بداء

شورای نگهبان تراز انقلاب۲

[۱] روایت ابوحمزه ثمالی از امام باقر(ع) و تایید امام صادق(ع)/ الکافی ج۱ص۳۶۸

[۲] روایت صحیح جابر جعفی/ الکافی ج۱ص۳۰۷ و دو روایت نعمانی در الغیبه باب ۱۶صص۲۹۲و۲۹۳
روایت سعید مکی و روایت ابوبصیر در الغیبه طوسی ص۵۳ هم ملاحظه شود.

[۳] ر.ک: دلائل الامامه ص۵۳۹

[۴] ر.ک: کوفه و نقش آن درقرون نخستین اسلامی دکتر محمد حسین رجبی دوانی ص۱۷۱تا۱۷۵

[۵] تاریخ یعقوبی ج۲ص۱۲۶وص۱۷۹/در اینباره اقوال دیگری هم هست ر.ک: اخبار الطوال ص۱۷۶ و تاریخ طبری ج۳ص۳۶۳

[۶] ر.ک:تاریخ طبری ج۳ص۴۹۲تا۵۰۱

[۷] اگر کنایه های ایشان به رئیس جمهور کنونی است خوب است مصاحبه سخنگوی شورای نگهبان درباره ردصلاحیت اولیه ایشان و مداخله دبیر شورا و رای گیری دوباره را هم ببینند:

http://www.sharghdaily.ir/fa/main/detail/16299

پس مردمی که سالها به گاری بسته‌اید چه؟!

خدا را شکر مسئولین حفاظت قانونی دارند و به استناد ماده ۶۰۹مجازات اسلامی برای توهین کننده‌شان ۳تا ۶ ماه حبس یا ۷۴ضربه شلاق یا جریمه مالی بریده‌اند! خودش هم لازم نیست شکایت کند مدعی العموم زحمت می‌کشد تا او مقدس بماند!

پس نگرانی و سخن سر تعبیر آقای پناهیان درباره یک استاندار نیست قانون قبلا برای مسئول تدارک شده است!

سخن سر موج حمایت شخصیت‌ها از استاندار است از خود استانداری تا آقای جزایری و این و آن.

بنظر می‌رسد این سطح حمایت افتخاری و سفارشی -که اتفاقی بنظر نمی‌رسد- چیزی بیشتر از اعاده حیثیت یک مسلمان را نتیجه می‌دهد: عمیق‌تر کردن شکاف دوگانه مردم – مسئول!

سلمنا حق استاندار نبود درباره‌اش “کنایه” بزنند که باید گاری به او بسته تا آب ببرد!

اما مقابل این کنایه چندین سال “به گاری بستن واقعی” مردم هم هست!

مگر به گاری بستن شاخ و دم دارد وقتی هر روز باید دلو آب روی شانه و یا با گاری ببری؟!!

این سطح از دفاع از استاندار -با وجود ماده قانونی برای شکایت از گوینده- در مقابل زخم سی ساله به گاری بستن صدها خانواده آیا شکاف‌ساز نیست؟!

مثل این می‌ماند که سال دیگر مُبلغی دیگر را که گفته اگر مسئول بودم مسئولین امنیتی و انتظامی را بخاطر روستای ابالفضل به ساچمه می‌بستم! را بخاطر سوء تعبیر مورد حمله قرار دهیم که این ترویج خشونت است! شوراندن علیه دستگاه‌های قانونی است! و…

جالب است واقعا هم درست می‌گوییم لکن اما توجه نداریم که به ساچمه بستن چندباره مردم واقعیت اصلی است نه این”تعابیر ادعایی و کنایی”!

قرار بود چنین دوگانه‌ای شکل نگیرد و در تعارض موقعیت مسئول و حق مردم جانب حق مردم را بگیریم!

قرار بود “ابن هرمه” های بازار اهواز را هفتگی با خواری و خفت، دو پا دربند مثل سگ برانیم[۱]! و هر هفته ۳۵ تازیانه بزنیم و در شهر دور دهیم[۲] آیا کردیم؟! یا او العیاذ بالله مال دولت پر اختلاس علی(!) -چنانچه برخی می‌گویند!- بود و چنین وابستگانی در بازار و اقتصاد اهواز دیگر وجود ندارند؟!! جایش البته در دوره قبل مانع حضور کارگران محروم و معترض فولاد به نماز جمعه اهواز شدیم! و این سال‌ها کارگران هفت تپه را جای مسببان زندان میبریم!

قرار بود “منذر” های اشرافی در حکومت اسلامی را “از شتر قبیله پست‌تر” خطاب کنیم[۳] که ظاهرا دیگر مثل آنها در این حوالی پیدا نمیشوند!!!

خلاصه احترام مسئول واجب و سوء تعبیر ممنوع اما همان تعابیر را درباره مردم نواحی محقق نکنیم و درباره‌اش ساکت نباشیم.

محسن قنبریان ۹۹/۶/۱۱

[۱] تعبیر حضرت امیر(ع) درباره‌اش: “مر به السجن مهانا مقبوحا منبوحا واحزم رجلیه بحزام”
منبوح: یعنی کسی که مثل سگ او را بزنند و برانند!

[۲] جامع احادیث الشیعه ج۳۰ ص۴۷۸

[۳] تعبیر نامه ۷۱ نهج البلاغه:” لجمل اهلک…خیر منک”!

“سرمایه دار” وقتی خَیِّر می‌شود هم “سرمایه، داری” می‌کند!

از نیکول اشاف نویسنده کتاب “پیامبران جدید سرمایه” پرسیدند: در عصر منابع کمیاب و بودجه های روبه کاهش دولتها، چرا باید نگران نفوذ روبه رشد “سرمایه داران” خیرخواهی مثل گیتس، والتون ،براد و بافت بود؟!

اشاف جواب داد: “وقتی بنیاد ها کمک مالی خیرخواهانه می کنند -برخلاف مالیات دادن- آنها هستند که انتخاب می کنند در چه پروژه هایی سرمایه گذاری کنند. این پروژه ها اغلب برخی نتایج مترقیانه دارند مثلا کودکان فقیر واکسینه می شوند در حالیکه بدون این کمک ها چنین امکانی نداشتند؛ اما این کمک ها اغلب شامل اهداف محافظه کارانه هم هستند!

مثلا خانواده گیتس در عوض حمایت از مراقبت بهداشتی عمومی، طرف دار کالایی کردن خدمات بهداشتی هستند و خیلی از بنیادها، پشتیان خصوصی سازی آموزش عمومی و کاهش نقش والدین و معلم ها در نحوه اداره مدارس هستند“!

(یکبار دیگر این پرسش و پاسخ را بخوانید دارد برایمان مسأله می شود!)

پ.ن:

  1. مراقب خیّرین و حاتم های خود باشید، شیوع سرمایه داری، آنها را کاسبانی از خیر نکند!
  2. به کارهای خیر سرمایه داران(بنیادها و خیریه هایشان) خوش بین نباشید، دارند “سرمایه، داری” می کنند! طرفداری از مدارس غیرانتفاعی، بقاء کنکور و…نمونه کوچک در ایران معاصر است.
  3. این غیر از رانت دادن یا گرفتن برخی از این سرمایه داران بنام کار خیر(کمک به ساخت مدرسه علمیه و مسجد و… ) است که خبرش را در دادگاه های مفسدان اقتصادی می شنوید!
  4. سرمایه، ثروت نیست! ثروتی خودافزا که هویتش در خلق اعتبار بیشتر برای خود است و با بازارهای پولی و مالی ارتباط وثیق دارد. همیشه دنبال بازار جدید و کالا کردن ارزشی تازه است! سرمایه داری را باید عمیق تر شناخت.