دو مثال(صرفا مثال) برای درسی مهم:
۱٫ در ماجرای طرح توسعه شهری قم، خانه ی آیت الله العظمی بهجت هم در طرح قرار گرفت. مسئولین شهرداری به احترام، خدمتشان رسیدند و موضوع را مطرح کردند. دیدند ایشان بلند شده بیرون رفتند!
به گمان اینکه ناراحت شده اند سراغشان رفتند. دیدند دارند وسائل ضروری را جمع می کند که از خانه بیرون رود!
فرموده بودند: اگر منزل در طرح توسعه ی شهری است جایز نیست در آن بمانم…
mshrgh.ir/449993
۲٫ در همین طرح های توسعه شهری، طرح تعریض خیابان معلم هم بود. برخی اماکن شمالی خیابان عقب نشینی کردند. مدرسه علمیه ولیعصر(ع) متعلق به رئیس قوه قضاییه آیت الله آملی لاریجانی هم در جانب شمالی خیابان واقع بود. ساختمان قدیمی حالا به شکل بسیار مجلل و چند طبقه بازسازی شده است اما عقب نشینی همجواری ها را ندارد.
نگاه ها را به خود خیره کرد مسئولین شهری به سؤالات پاسخ دادند که تخلفی صورت نگرفته است: بر اساس مصوبه کمیسیون ماده۵، بخاطر ثبت ملی بودن مدرسه قدیمی حجتیه، طرح تعریض از ۳۶متری به ۳۰متری کاهش یافته و تجدید بنای مدرسه ی رئیس قوه بر این اساس است.
mehrnews.com/news/3857531
❗️ درنمونه اول فقیهی است که به ظاهر دستی در حکومت و مناصب آن ندارد. فتاوایش نیز کمتر با این جملات است که: “مطابق قوانین جمهوری اسلامی عمل شود”. اما به محض شنیدن از خانه بیرون می رود درحالیکه طرح اینقدر فوریت هم نداشته است.
این پدیده ای اعتقاد ساز است که برای رعایت قوانین سر منبرها گفته میشود.
❕ نمونه دوم از مجتهدی که یکی از ارکان سه گانه جمهوری اسلامی دست اوست سر زده است. به حسب نقل مسئولین شهری، تخلفی هم صورت نگرفته است. اما اقلا پدیده ای اعتقاد ساز نیست.
دروغ چرا؟ باورش هم به ذهن مخاطبین سخت می آید و شک و تردید -که شاید هیچ دلیل محکمه پسند هم ندارد- ذهن مخاطب را اذیت و اعتقادسوزی می کند.
❓ نکته مهمتر این است: منزلت و موقعیت آیت الله العظمی بهجت بلندتر است یا رئیس قوه قضاییه؟!
واضح است مقایسه بسیاری از مراجع قدیم و جدید با آیت الله بهجت مقایسه بجایی نیست. غیر ازمراتب علمی ایشان -که به اندازه اش بروز نکرد- اوج مراتب تقوا و ورع ایشان با سید بحرالعلوم و مقدس اردبیلی و… قابل مقایسه است.
با این وضع، چرا در یک زمان و حتی یک شهر و یک طرح، نمونه اعلای آیت الله بهجت ذهنها را سیراب نمی کند تا حجت تمام شود حتی اگر از پایین دست تری تخلف هم سربزند؟!
جواب روشن است: در این امور منسوبین حاکمیت، رعایتشان برای مردم مهمتر است. مردم از آنها -بخصوص اگر در کسوت اهل علم باشند- انتظار ندارند روی خط قانون راه بروند. چه رسد اگرخدای نکرده قانونی دور زده باشند!
❗️ دیگر اینکه ماجرای آیت الله بهجت در اتاق خانه ای -که حالا دیگر نیست- اتفاق افتاد و احیانا روی منبری بازگو شود. لکن ساختمان چندین طبقه و مجلل متعلق به رئیس قوه، جلوی چشم هزاران عابر قمی است. چشمها به وضوح می بینند ساختمانهایی اطراف آن عقب نشینی دارند و او ندارد.
حالا بازگفتن حرفهای شهرداران و تغییر مصوبه، چقدر ذهن ها را قانع می کند؟!
❓ فکر می کنید از این نمونه ها چقدر درجمهوری اسلامی داریم؟:
-رهبرمعظم انقلاب در بیمارستانی دولتی در تهران عمل می کند اما وزیری برای عملی معمولی تر آلمان می رود (والبته دهها نمونه دیگر). تخلفی هم صورت نگرفته است. اما چرا اعتقاد سازی اولی جای اعتقاد سوزی دومی را نمی گیرد؟!چه حجتی از رهبری موجه تر است؟!
-ساده زیستی فرزندان رهبر انقلاب چرا با اشرافیت آقازاده های دست چندم نظام، طاق نمی خورد و اعتقاد سوزی آنها را ملغی نمی کند؟! بلکه حتی اعتقاد سوزی دومی به اولی سرایت و ذهن مردم را دچار تردید و شک می کند!
? نتایج مهم:
-در اعتقاد سازی به نظام، منسوبین و منصوبین بیش از مراجع و مقدسین غیر منصوب مهمند.
-رعایت “همه” منسوبین و منصوبین لازم است، اعتقاد سازی برترها، جای اعتقاد سوزی نازل تر ها را نمی گیرد.
-حظر و ترک، علی الدوام است مثل فعل و انجام نیست که به یکبار است. ورع و ترک دنیا ۳۰سال برای مسئول شرط است هرچه بالاتر بیشتر.
-رفتار اعتقاد سوز حتی اگر فی نفسه حلال و مجاز باشد، در مسئولین از مصادیق خلاف مروت و مخل به شخصیت حقوقی است از اینرو اجتنابش به فتوای بسیاری از فقهاء واجب است.
مطلب مرتبط: رسانه های مجازی و پدیده های اعتقاد ساز
محسن قنبریان
۹۷/۸/۳۰