بایگانی برچسب: s

 از بروکراسی حوزوی تا نامسألگی اجتماعی!

۲۰ ماه بعد از امر رهبری، در گفتگوی صدای حوزه با حجت الاسلام قنبریان مطرح شد؛

از بروکراسی حوزوی تا نامسألگی اجتماعی!

 

چرا تبلیغ، اولویت اول حوزه نیست؟!

  1. بروکراسی حوزه از همه جا بدتر است!
  2. غلبه گفتمانی دوگانه مجتهد و روضه خوان
  3. پیچیدگی زندگی های کنونی و غفلت از مهارت آموزی های تبلیغی متناسب
  4. نامسألگی به این معنا که با عینیت جامعه در تعامل نیستیم…

 

امروز طلابی که درس خوان‌تر هستند، تبلیغی‌تر هم هستند!

 

گفتنی است ۲۰ ماه قبل، در ۲۱ تیرماه ۱۴۰۱ رهبر انقلاب طی دیداری راهبردی با مبلغین و مسئولان حوزوی فرمودند که تبلیغ باید اولویت اول حوزه های علمیه باشد! / پیوند

 

 

پاندول کشف/حجاب

برخورد موضعیِ گشت ارشاد سوژه های رسانه ای می ساخت تا در ۱۴۰۱ بهانه ای برای کشف حجاب عده ای فراهم کرد ‌که به تجمعات و اغتشاشاتی انجامید.

این نیروی اجتماعی پاندولِ رفته به سمت برخوردهای سلبی و انتظامی را به سمت مقابل هل داد که گشت ارشاد تعطیل و عملا در ساحات غیر انتظامی هم حجاب اهمال شد!

اینبار افزایش کشف حجاب حتی به شکل جمعی و در مراسمات و مکانهای رسمی و کشیده شدن به برهنگی در لایوها و برخی کنسرتها و… در کنار عدم ابلاغ قانون توسط مقامات، پاندول را به سمت حجاب خواهی کشید!

اینبار زنان محجبه در زیر برف و سرما در مشهد و تهران و… تجمعات تشکیل داده و از مراجع تقلید تا دستگاه های قانونی عمل به قانون منع کشف حجاب را خواستند!

احتمالا اجرای قانون و جریمه ها و… نیز -بخصوص اگر با سوژه سازی یا برساخت رسانه ای همراه شود- دوباره پاندول را به طرف مقابل بکشد؛ چنانچه در همین حالا از طیف های مقابل هم تقاضای تجمع مخالفین حجاب شنیده می شود! و هکذا…

به راستی نقطه تعادل این پاندول نیروهای اجتماعی کجاست؟

 دستگاه حکمرانی چه نقشی در تنظیم این نقطه تعادل دارد؟

آیا وسط بازی مسئولان و باری به هرجهت (متناسب با جو خیابان) چاره است؟!

آیا کمک رسانی تکثرهای درون حاکمیت به جهات متخالف این پاندول، منطق مقبولی دارد یا تعارضات درونی را عیان تر می کند؟!

مشکل حجاب بیش از همه، ضعف نحوه حکمرانی ما را عیان می کند.

 هر مساله اجتماعی که گستره ای این چنین داشته و در تکثر جامعه -ولو با نسبت نابرابر- موافق و مخالف داشته باشد همین ضعف حکمرانی را عیان می کند.

حکمرانی را صرفا به نظام سلسله مراتبی دولتی تقلیل دادن و انتظار بیش از حد از تقنین و اجرای دولتی داشتن یک سوی مشکل است.

فقدان پیوست اجتماعی موثر در چنین قوانینی و بی بهره گی از مهارت فن آوری های اجتماعیِ نهاد های مدنی برای تحقق یک ارزش سوی دیگر مشکل می باشد.

در این شرایط درصد قابل توجهی از کنشگران و نخبگان بین ابلاغ یک قانون ناقص یا اهمال و امضای وضع موجود مخیّر می شوند!

نه آن قانون -به فرض ابلاغ- در سیستم اجرای دولتی (آن هم یک دولت غیر همراه)، کامل محقق می شود و نه اجرای کامل آن لزوماً به تمام شدن مساله کشف حجاب می انجامد!

از آن سو عدم ابلاغ قانون -ولو معیوب- از سوی مقامات و اهمال وضع پوشش و رشد فزاینده کشف حجاب و… هم هیچ توجیهی ندارد!

 آنچه مسلم است این است که تعطیل حکم خداوند برای حکومت اسلامی برازنده نیست.

چند پیشنهاد عملی:

  1. همین قانون مصوب مجلس، ابلاغ و فصول اول آن که ناظر به وظایف دستگاه های دولتی است (بیش از ۸۰درصد قانون) در موعد مقرر اجرا شود. بدعت عدم ابلاغ قانون به نفع هیچ دولتی نیست.
  2. برای بندهای خاص و احیانا چالش دار درباره اصناف و اطیاف که رئیس جمهور مقابله با مردم می داند(!)، در دستور العمل های اجرایی، تاخیر اجرای معین معلوم شود.
    این موارد حداکثر چند ماده از فصل۵ قانون مثل ماده ۴۰،۴۷،۴۹،۵۲ می باشد نه بیشتر.
    آن تاخیر اجرای موقت باید همزمان به تصحیح احتمالی این بندها پرداخته و مهمتر از آن، پیوست نگاری اجتماعی برای منع کشف حجاب را موجب شود.
    اگر دبیرخانه شورای امنیت ملی میتواند ابلاغ کل قانون را جلوگیری کند؛ مجامعی مثل شورای سران می تواند این تاخیر اجرایی برخی مواد قانون را -که خلاف خود قانون است- بر عهده بگیرد!
    توجه شود: پرداختن به مقدمات (فصول اول قانون) نباید موجب اهمال همه ذی المقدمه و منع کشف حجاب (موضوع فصل۵) گردد.
  3. مطالبه گران حجاب سهم جدی ای از نیروی خود را برای تعریف و تحقق فن آوری های مکمل اجتماعی و تدابیر عملی (نه صرفا کار فرهنگی) به کار بندند؛ چیزی که تقریبا در قانون مصوب علیرغم تفاصیل زیاد وجود ندارد.
    ساکتین بین دوگانه فوق الذکر قابل تجمیع در این کنش جدید هستند.
    شورای انقلاب فرهنگی یا شورای فرهنگ عمومی میتواند دبیرخانه این هم افزایی اجتماعی گردد.
  4. اجماع سازی بین عناصر حاکمیت سر چنین قدر متیقنی، واجبی فوری است.
    تشتت یا تکثر موجود درون حاکمیت در اینباره عملا به بدنه های اجتماعی تابع (یا متبوع) کشیده و انسجام اجتماعی را آسیب زده است.
    چنین هماهنگ سازی ای بین قوای مختلف به حسب قانون اساسی در درجه اول برعهده نهاد رهبری است(بند۷ اصل ۱۱۰)؛ بیت ایشان و بعد شورای سران باید این مهم را در اولویت خویش قرار دهد.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۲/۲۲

گفتگو با صدای حوزه

بیست ماه بعد از امر رهبری، در گفتگوی صدای حوزه با حجت الاسلام قنبریان مطرح شد؛

  • چرا در حوزه امروز، علوم و فنون تبلیغی جایی ندارند؟!
  • چرایی فاصله گیری حوزه از سنت آموزش فنون حکمت عملی!
  • حوزه دنبال آموزش فنون و مهارت های تبلیغی نیست چون تبلیغ و جامعه پردازی و راهبری جامعه مسأله اولش نیست!
  • وقتی تبلیغ مسأله اول ما نباشد می رویم سراغ علوم تجریدی و انتزاعی!

پرسش از مقاومت ما

محسن قنبریان ـ برنامه زمانه ـ ۶ اسفند ۱۴۰۳

برای قضاوت درست فایل صوتی کامل گفتگو را اینجا بشنوید.

رخنه های مقاومت در ما براساس اسناد خوانش شده است!…

مساله فقط انتقام خون سید حسن و رخنه های احتمالی امنیتی و نظامی نیست؛ مقاومت ایران مقابل ترامپ هم است از اینرو چاره کردن رخنه های این حوزه بسیار مهم و فوری است!

در آن برنامه از حقیقت مقاومت (حق مقاومت) در این ابعاد سخن گفته شده است و این مهم که: وقتی سازش نمی کنیم یا مذاکره نمی کنیم، نه یعنی الزاما مقاومت می کنیم!

در برنامه توضیح یافته اگر بنام مقاومت، فقط سازش نکنیم و حق مقاومت را بجا نیاوریم، هزینه ها پای مقاومت فاکتور می شود و طرح مقاومت هم چاره تلقی نمی شود در حالیکه فقط سازش نکرده ایم؛ نه اینکه حق مقاومت بجا آورده باشیم!

[در غزه] مقاومت تک سایز نیست!

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان
استاد حوزه و دانشگاه

خواهرِ مقاومت!

قَالَ امِیرُالمُومِنِین عَلَیهِ السَّلَام:

إِذَا کَانَ فِی رَجُلٍ خَلَّهٌ رَائِقَهٌ، فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا:

هرگاه در انسانى خوى و خصلت خوشایندى باشد انتظار همانندهایش را نیز (در او) داشته باشید.(حکمت۴۴۵)

 

خَلَّهٌ یعنی خصلت و خوی، رَائِقَهٌ یعنی زیبا و جذاب.

امام از قاعده ی هم بستگی خوی های زیبا به هم سخن می گوید: خصلت های خوب برادران و خواهران هم اند!

 

پس از مقاومت شگفت انگیز غزه، حالا نوبت روزه داری و رمضان المبارک زیبایشان است!

در ویرانی های مساجدشان زیر بمباران نشان داده بودند عمارت مسجد به آدم هایش است نه زخارفش. (اینجا)

نماز جماعت هایشان کنار مساجد ویران تصویر ساز شده بود.

 

سابقاً از حجاب متاثر از مقاومت فلسطینی ها -علیرغم غربزدگی سواحل مدیترانه- مطلبی از دیوید گریبر مردم شناس یهودی اشتراک گذاشته شد! (اینجا)

 

باور کنیم همه احکام دین به هم می آیند! مقاومت در مقابل استکبار، نمازِ مقابل تکبر و روزه ی سپر از آتشِ جزاء را فرا می خواند.

 

در مقابل، سازش و سرسپردگی در مقابل بت های زنده، یا لا ابالی گری و بی دینی می آورد و یا دین بازی ای مثل نماز بازی و افطار بازی و مساجد اشرافیِ شیوخ عرب!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۲/۹

۰۷ / شرح خطبه ۲۱۶

جلسه هفتم / ۳اسفند۱۴۰۳

حجت الاسلام قنبریان

نمای کلی فراز:

فجعلها نظاماً لالفتهم…یئست مطامع الاعداء

۲ فرض طرح شده:

  1. فاذا ادّت الرعیه… وادّی الوالی؛ در حقوق متقابل هم رعیت حق را اداء کنند هم حاکم!
  2. و اذا غلبت الرعیه… او اجحف الوالی؛ رعیت ادا نکند یا والی اجحاف کند!
    ۲ فرض دیگر را طرح نکرده:
  3. ادای رعیت، اجحاف والی!
  4. غلبه رعیت، ادای والی!

از آن دو، تکلیف ایندو هم معلوم می شود.

پیامد ها:

  1. پیامد حقوق متقابل مردم و حاکم: نظاماً لالفتهم/ عزّاً لدینهم
    دین در ساحت ربانی، عزیز است/ در ساحت بشری گاهی اسیر، ذلیل و… می شود!
    دین در ساحت فردی بشر؛ نظامش به یقین است (نظام الدین حسن الیقین)
    الفت و اخوت هم در ساحت افراد با مروت است (نظام المروه حسن الاخوه)
    دین در ساحت اجتماعی بشر؛ محل بحث این خطبه (حقوق متقابل حاکم و رعیت موجب عزت است نه برهان و یقین/ و همان سبب الفت است نه مروت افراد )
    توجهی فرهنگی و مهم درباره دوره های دانشجویی و روش انتقال و آموزش معارف
  2. پیامد رعایت آن حقوق متقابل:
    عزت حق/ برپایی مناهج دین/ استواری نشانه های عدالت/ جریان سنت ها در مجرای خود
    همین خط در خطبه فدکیه صدیقه طاهره(س)
  3. نتایج ۴پیامد بالا:
    صلاح زمانه/ بقاء دولت/ یاس دشمنان

دانلود «۰۷ / شرح خطبه ۲۱۶» | “دانلود از پیوند کمکی

رهبر انقلاب: تنها راه‌حل مشکلات کشور، پایبندی به مبانی انقلاب است.

رفع مشکلات در گرو توکل به پروردگار، پایبندی به اصول انقلاب و پیگیری مجدّانه برای تحقق طرح‌ها و قوانین خوب موجود در کشور و جبران عقب‌ماندگی‌ها است. ۱۴۰۳/۱۲/۱

هم‌اندیشی عدالت‌پژوهان

حجت الاسلام والمسلمین محسن قنبریان استاد سطوح عالی حوزه در هم‌اندیشی عدالت‌پژوهان چه گفت؟

از تلاش‌هایش در اصلاح نظام حقوق عادلانه و پیوست عدالت تا نگرانی‌اش از فروکاستن عدالت اجتماعی به یک مسأله دانشی…